۱۳۹۸ آذر ۱۵, جمعه

بیهوشی کامل زرتشت احمدی راغب در نیمه شب ۲۸مین روز از اعتصاب غذا


به گزارش مدافعان حقوق بشر و فعالان رسانه ای محبوس در بند ۴ زندان اوین آقای اسماعیل احمدی راغب معروف به زرتشت مورخ ۱۵ آذر ۹۸ مقارن با ساعت ۲ بامداد دچار آنفارکتوس مغزی شده و دقایقی را به علت نرسیدن غذا و آب کافی در بیهوشی کامل به سر برده است.

یک منبع نزدیک به این زندانی سیاسی اعلام کرده است که آقای زرتشت در طی ۲۸ روز گذشته که مجدداً شروع به اعتصاب غذا نموده است برای دومین بار دچار حمله مغزی شده و اگر دیگر
هم اتاقی های ایشان متوجه بیهوشی او نشده بودند چه بسا که هم اکنون فوت شده بود.
این منبع آگاه اضافه کرد که در نیمه شب ۱۵ آذر ۹۸ چند نفر از زندانیان متوجه بیهوشی آقای راغب میشوند و پس از مدتی تلاش برای احیای او بالاخره موفق میشوند این زندانی سیاسی را به هوشیاری نسبی برسانند.
وضعیت جسمانی آقای زرتشت بسیار بحرانی گزارش شده به طوری که عنوان میشود که نامبرده شدیداً دچار اختلالات تنفسی و فشار خون بسیار پایین درد از ناحیه قفسه سینه،خون ریزی روده و آنفارکتوس مغزی خفیف شده است و با توجه به اینکه در طول مدت اعتصاب غذای این زندانی سیاسی که یکی از امضاء کنندگان بیانیه ۱۴ کنشگر مدنی میباشد ، هیچگونه پیگری از سوی دستگاه قضایی (دادستانی شهریار و وزارت اطلاعات) انجام نپذیرفته است ، به نظر میرسد رژیم دیکتاتوری جمهوری اسلامی حذف فیزیکی مخالفان نظام و فعالان سیاسی و مدنی را هم از طریق به رگبار بستن آنها در خیابان ها و هم از طریق ترور خاموش آنان پیگیری میکند.
خاطر نشان میشود آقای زرتشت که در طول ۲۸ روز گذشته اقدام به اعتصاب غذا نموده است ، همه روزه با نوشتن نامه ای ، اعتصاب غذا و اعتراض خود را بی عدالتی های اعمال شده توسط رژیم جمهوری اسلامی به ریاست بند ۴ زندان اوین ارسال میدارد و همواره با پوشیدن لباس آتش نشانی در اعتراض به اخراج خود از آتش نشانی شهرداری فردوسیه شهریار به عنوان کارگر رسمی و آتش نشان ، که توسط وزارت اطلاعات با همدستی شهردار و حراست فردوسیه شکل گرفته است و همینطور با تراشیدن موهای سر خود در اعتراض به کشتار مردم معترض توسط جنایتکاران حکومتی ، در محیط زندان به کنشگری خود ادامه میدهد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

  چهل و دو سال بوده اید . دیگر بس است . باید برای همیشه در زباله دان تاریخ با بدترین نام دفن شوید . ای منفورترین موجوداتی که نمیشود گفت چه ه...