‏نمایش پست‌ها با برچسب اطلاعیه. نمایش همه پست‌ها
‏نمایش پست‌ها با برچسب اطلاعیه. نمایش همه پست‌ها

۱۳۹۹ مرداد ۲۰, دوشنبه

پیام مادران پارک لاله

 

به مناسبت یادمان کشتار 67 از جنایات ضد بشری حکومت اسلامی


نگذاریم معترضان را زندانی، شکنجه و اعدام کنند!

همبستگی مان را به «لغو مجازات اعدام و شکنجه» بدل کنیم!

حکومت استبدادی اسلامی ایران، هم چنان با مجازات های قرون وسطایی اعدام، شلاق و اعترافات اجباری، می‌خواهد با ایجاد رعب و وحشت شدید جامعه را به سکوت بکشاند و هر صدای اعتراضی را در نطفه خفه کند. هنوز از همبستگی میلیونی هشتگ «اعدام نکنید» و توقف موقت اعدام امیرحسین مرادی، سعید تمجیدی و محمد رجبی تا رسیدگی مجدد پرونده ی آن‌ها چندی نگذشته است که احکام اعدام برای پنج نفر دیگر از معترضان دی ماه ۱۳۹۶ به نام های؛ مهدی صالحی قلعه شاهرخی، محمد بسطامی، مجید نظری کندری، هادی کیانی و عباس محمدی، در دیوان عالی کشور تأیید شد. ۸ نفر دیگر از هم پرونده های آن‌ها نیز به ۵ سال حبس محکوم شدند. این ۱۳ نفر پس از اعتراضات دی ماه ۱۳۹۶ به تناوب، در خمینی شهر اصفهان دستگیر شدند و این احکام در بهمن ۹۸ توسط شعبه ۲ دادگاه انقلاب اصفهان صادر شد. پرونده های آن‌ها به دیوان عالی کشور ارسال شده بود و گفته می‌شود که این احکام ظالمانه تأیید شده است. این وضعیت نگران کننده در حالی است که در بامداد سه شنبه ۲۴ تیر، دیاکو رسول زاده و صابر شیح عبدالله، دو زندانی سیاسی کرد را در زندان ارومیه اعدام کردند.

قصد مسئولان و مزدوران این حاکمیت تمامیت خواه و فاسد، بستن دهان معترضان به وحشیانه ترین شکل ممکن است. از سرکوب های شدید و بیرحمانه تجمع ها، تشکل ها و اعتصاب ها تا بازداشت های پیاپی، شکنجه و اعتراف گیری، احکام زندان و وثیقه های سنگین، جلوگیری از برگزاری مراسم ها، پلمب مکان های فعالیت، ضبط اموال، محرومیت زندانیان سیاسی و خانواده‌ها از حقوق انسانی خود و هزاران فشار و محرومیت دیگر که بر سر معترضان می‌آورند تا چند صباحی بیشتر بر این خوان گسترده که دارند تمام آن را به یغما می‌برند و نابود می کنند، حکومت کنند.

همه می‌دانیم که برای رهایی از بیدادگری های بی حد و حساب این حکومت ستم کار نیاز به نقشه ی راه و تحولی اساسی داریم و جامعه ی معترض می‌رود که راه خود را بیابد، ولی در «همین لحظه کنونی»، می‌توانیم برای نجات جان زندانیان سیاسی کاری کارستان کنیم و برای لغو قانون مجازات اعدام و شکنجه متحدانه بپاخیزیم.

اجازه ندهیم که جنایت های حکومت در ۴۲ سال گذشته تکرار شود. درست در چنین روزهایی در سی و دو سال پیش، درب زندان ها را بستند، ملاقات ها را قطع کردند و تلویزیون‌ها و روزنامه‌ها را از زندان ها جمع کردند و زندانیان سیاسی و خانواده‌ها را در بی‌خبری مطلق نگاه داشتند و عزیزان ما را با حکم حکومتی کشتند. این جنایت کاران حتی پیکر آن جان های شیفته را هم از ترس‌شان به خانواده‌ها تحویل ندادند و تا امروز نمی‌دانیم که آن‌ها را چرا و چگونه کشتند و در کجا به خاک سپردند. قتل و جنایت بر پیشانی این حکومت ستمگر حک شده است و اگر با همتی همگانی و بین‌المللی جلوی این بی‌عدالتی‌ها و لغو مجازات اعدام نایستیم، این روند جنایت بار بی‌وقفه ادامه خواهد یافت.

ما مادران پارک لاله به عنوان صدایی از جنبش دادخواهی مردم ایران،‌ ضمن ابراز همدردی عمیق با خانواده‌های زخم خورده، این چرخه ی آزادی کشی، سرکوب، قساوت، بازداشت، شکنجه، اعترافات اجباری، تبعیض، بی‌عدالتی و اعدام را به شدت محکوم می‌کنیم و خواهان: ۱) لغو قانون مجازات شکنجه و اعدام از جمله؛ اعدام، ترور، کشتار خیابانی، شکنجه، سنگسار و قصاص، ۲) آزادی بدون قید و شرط تمامی زندانیان سیاسی و عقیدتی، ۳) محاکمه و مجازات آمران و عاملان تمامی جنایت‌های صورت گرفته توسط مسئولان جمهوری اسلامی ایران از ابتدا تا به امروز در دادگاه هایی علنی و عادلانه هستیم. ما هم چنین اعتقاد عمیق داریم که این خواسته ها با اتحاد و همبستگی و مبارزات پیگیر ما دادخواهان به دست خواهد آمد و تردیدی نیست که برای رسیدن به این خواسته ها باید برای رسیدن به ۴) آزادی بیان و اندیشه، ۵) حق داشتن تجمع و اعتصاب و تشکل و احزاب مستقل، ۶) رفع هرگونه تبعیض و ۷) جدایی دین ازحکومت نیز تلاش کنیم، زیرا علت اصلی این بی عدالتی ها را در ساختار و قوانین آزادی ستیز و تبعیض آمیز حکومت اسلامی ایران می دانیم. نگذاریم معترضان را زندانی، شکنجه و اعدام کنند!

همبستگی مان را به «لغو مجازات اعدام و شکنجه» بدل کنیم!

 

 

مادران پارک لاله ایران

۸ مرداد ۱۳۹۹

 

 

۱۳۹۶ فروردین ۱۶, چهارشنبه

چهارم آوریل را روز جهانی مبارزه با مين های زمينی (دویست قربانی انفجار مین در سال)


در حال حاضر تقریبا سه میلیون هکتار از اراضی مرزی ایران آلوده به مین است . 
سازمان ملل متحد امروز چهارم آوریل را روز جهانی مبارزه با مين های زمينی و افزایش آگاهی های عمومی خطرات و وضع قربانیان نامگذاری کرده است. هدف از تعيين چنين روزی برای اولين بار، نشان دادن پيشرفت در زمينه مين روبی و ابعاد خطرات مين های باقی مانده است. ایران از جمله کشورهایی است که همه ساله شمار زیادی در آن قربانی مین می شوند .
سطح زمین های آلوده به مین در استان های ایلام، آذربایجان غربی، خوزستان ، کرمانشاه و کردستان را سه میلیون هکتار دانسته و می گوید مین روبی هر هکتار از این اراضی نیازمند یک میلیارد تومان بودجه است. در این مناطق دست کم پنج میلون نفر زندگی کرده یا در تردد هستند .
اعضای نمایندگی مالزی با نظر به اینکه دولت ایران هنوز آمار دقیقی از قربانیان مین در اختیار این سازمان قرار نداده است ، مسئولیت پذیری دولت جمهوری اسلامی را در مورد انجام وظائف و مسئولیت هایش در امر اطلاع رسانی و پاکسازی مناطق آلوده به مین  و همچنین توجه به آسیب دیدگان از انفجار این مین ها ضروری دانسته و هر گونه کوتاهی از جانب مسئولین ذیربط را محکوم مینماید 

۱۳۹۶ فروردین ۱۲, شنبه

و اما ، سوال بی پاسخ !!!چرا هوای تهران آلوده است ؟


چرا مدارس ابتدایی برای دومین روز پیاپی تعطیل شد .
هوای تهران به دلیل آلودگی همچنان در محدوده اضطرار قرار دارد. کمیته اضطرار آلودگی هوای تهران صبح سه شنبه 25 آبان مجددا تشکیل جلسه داد و اعلام کرد که به دلیل هوای ناسالم ، مهد کودک ها ، پیش دبستانی ها و مدارس ابتدایی تهران در روز چهارشنبه 26 آبان همچنان تعطیل خواهند بود .
بانک جهانی اعلام کرده است که در 25 سال گذشته ، مرگ و میر ناشی از آلودگی هوا و پیامدهای آن در ایران حدود 120 درصد افزایش یافته و از 17 هزار مرگ در سال 1990 به 22 هزار مورد در سال 2013 رسیده است .
حکومت جمهوری اسلامی ، برای تبلیغات مذهبی و سیاسی خود سالیانه 6000 میلیارد تومان هزینه میکند .
در حالی که :
 برای محیط زیست ، تنها و تنها 175 میلیارد تومان هزینه میکند.  

۱۳۹۵ دی ۱۲, یکشنبه

اطلاعیه زنان

  
در کلیه جوامع معاصر, بی حقوقی و ستم مضاعف ناشی از تبعیض جنسی بر زنان به شدیدترین وجه اعمال میشود و زنان حتی از همان حقوق و آزادیهای نیم بند و محدود مردان ( اگر چنانچه اصلا وجود داشته باشد) بی بهره هستند. ستمکشی زن به عنوان یک وجه مشخصه و مهم دنیای امروز باید در چنین روزهایی مورد بحث و بررسی قرار بگیرد. زیرا اگر بپذیریم که روز جهانی کارگر, روز پیکار نیروی کار بر علیه استثمار و بردگی طبقاتی است, زنان بعنوان بخش عظیمی از این نیروی کار, چه درکشورهای از نظر اقتصادی و اجتماعی عقب افتاده ( و یا عقب نگهداشته شده) و تحت نفوذ مذهب و سنن کهنه , و چه در جوامع "مدرن" سرمایه داری, در واقع در متن مکانیسم اقتصاد سرمایه داری و روابط مردسالارانه حاکم بر جامعه, از ستم و تبعیض ویژه ای رنج می برند .
چرا نابرابری ؟؟؟ : از آنجائیکه اصولا جامعه طبقاتی بر بنیاد نابرابری و تبعیض استوار است و در همین راستا هم از ستم جنسیتی در زمنیه های مختلف , به ویژه در عرصه تولید و بازتولید بهره می برد, به همه گونه پدیده ها و بنیادهای تبعیض آمیز چنگ می اندازد. از جمله از مردسالاری بهره می گیرد تا به سیستم ستم و تبعیض جنسیتی و نابرابری تداوم ببخشد . نشانه های آنرا میتوانیم در تقسیم کار متکی بر جنسیت, در تمایز و پائین بودن سطح مزدها و به ویژه در عرصه بازتولید سرمایه, در نقش و وظایف زنان در خانواده و کارهای مربوط به امور خانگی, و همچنین در رابطه با بازتولید جسمانی نیروی کار و نقش زنان در این مورد, ببینیم.
بطور روزمره در خانواده و در محیط کار و از درو دیوار جامعه ایران مدام به زنان گوشزد میشود که آنها شهروندانی هستند (البته از نوع درجه دوم آن) با وظایف و مسئولیت هایی در چهارچوب نورم های شناخته شده یک جامعه مردسالار و نه همکار و عضوی برابر از یک طبقه. جامعه مردسالار, این هویت و قالب جنسیتی را مرتبا به زنان تحمیل می کند: مادر, همسر, خواهر و دختر. به این ترتیب, اگر چنانچه زنان کارگر از اینگونه قالب های جنسیتی رها نگردند, بخش بزرگی از طبقه از دخالت گری برای تغییر سرنوشت خود کنار گذاشته میشود.
این قالب های جنسیتی در تمام زوایای زندگی زنان و در بسیاری از موارد بطور خشونت آمیزی , خود را برخ می کشد. چه در عرصه "خصوصی" و چه در حوزه عمومی و در اجتماع.
اعضای کمیته دفاع از حقوق زنان اعلام میدارد ، نظر به اینکه تبعیض در قوانین کاری موجب شده است که کارگران زن از بسیاری از فرصت ها برای رشد و ارتقای خود محروم میگردند. بازار کار مرد محور, معیارهای استخدامی بخصوصی را در مورد زنان کارگر اعمال می نماید. خروج کارگاه های زیر ده نفر از شمول قانون کار ( یا بخشی از قانون کار) اعضای کمیته دفاع از حقوق زنان اعلام میدارد ، نظر به اینکه تبعیض در قوانین کاری موجب شده است که کارگران زن از بسیاری از فرصت ها برای رشد و ارتقای خود محروم میگردند. بازار کار مرد محور, معیارهای استخدامی بخصوصی را در مورد زنان کارگر اعمال می نماید. خروج کارگاه های زیر ده نفر از شمول قانون کار ( یا بخشی از قانون کار) عمدتا زنان کارگر را در بر گرفته و شرایط فاجعه باری را برای کارگران زن به بار آورده است؛ بسیاری از زنان در مشاغل مشابه با مردان, از دستمزد نابرابر برای کار مشابه و یکسان برخوردار هستند. تساوی مزد, یعنی حق مزد برابر برای کاری که از ارزش برابر برخوردار است. این حق یک زن کارگر است که به همان اندازه ای که به یک مرد کارگر پرداخت می شود, برای کاری که مهارت و تلاش و مسئولیت مشابه می طلبد و تحت شرایط کاری مشابه انجام میشود, دستمزد برابر دریافت نماید. 

۱۳۹۵ دی ۵, یکشنبه

عدم نظارت دولت بر مصرف بودجه نهادهای غیر قابل کنترل


تنها چند روز به پایان کار دولت تدبیر و امید، دولتی که با شعارهای فرهنگی در زمینه سیاست اقتصادی  توانست افکار عمومی را تحت تاثیر قرار دهد؛ باقی مانده است.

دوسوم بودجه کل کشور در خزانه دولتی‌ها
این موضوع درحالی رخ می‌دهد که از حدود ٩٥٠‌هزار‌میلیارد تومان بودجه کل کشور، نزدیک به دو سوم آن، صرف بودجه ادارات، بانک‌ها و موسسات انتفاعی وابسته به دولت می‌شود. بخشی از این رقم کلان، صرف دستمزدهای نجومی مدیران و ... می‌شود که از این میان چون مجلس به صورت دقیق به جزییات بودجه شرکت‌ها و بانک‌ها و ... وارد نشده است، نمایندگان اطلاع دقیقی از رقم دستمزد مدیران ندارند و طبیعی است که فسادهایی رخ می‌دهد.
هزینه اداره دولت ٥ تا ٦ برابر شده است : جالب است که بدانید بیشترین حجم بودجه نهادهای دولتی، بانک‌ها و... صرف شرکت‌های وابسته به آنها می‌شود که درواقع شبه دولتی‌ها هستند و به اسم خصوصی‌سازی به اقتصاد ایران تحمیل شده‌اند .
به اسم شفاف‌سازی سر مردم را کلاه می‌گذارند : در دولت یازدهم برخی مدیران از مصوبه‌ها ی دولت قبلی سوء استفاده کردند و دستمزدهای کلانی برای خود در نظر گرفتند .
در این میان عده‌ای از مدیران نیز به اسم شفاف سازی دارند سر مردم کلاه می‌گذارند و تنها فیش‌های بازنشستگی خود را منتشر
می‌کنند این درحالی است که باید اسناد دریافتی سالانه آنها منتشر شود تا مردم بدانند بابت ١٠٠ روز ماموریت خارج از کشور و سایر بندهای توجیهی چه ارقام کلانی گرفته‌اند.
 

۱۳۹۵ آذر ۲۵, پنجشنبه

از جمله جریان‌هایی که پس از کودتای 28 مرداد 1332 در مقابل دیکتاتوری نظامی وابسته به آمریکا در ایران شکل گرفت، جنبش دانشجویی بود .


در تاریخ معاصر ایران، اوج فعالیت های این جنبش، در دوران مبارزه بر سر ملی شدن صنعت نفت و سقوط رضا شاه ، سال‌‌های پس از کودتای 28 مرداد 1332، به ویژه‌ فضای باز سیاسی 1342 – 1332، و دوران انقلاب 57 می باشد .

از مقاطع مهم جنبش دانشجویی، تهاجم به دانشگاه تهران در روز دوشنبه 16 آذر 1332 و کشته شدن سه دانشجوی دانشکدة فنی به نام‌های (مصطفی بزرگ‌نیا، احمد قندچی و مهدی شریعت رضوی) می‌باشد. که نقطة عطفی در تاریخ فعالیت‌های سیاسی دانشجویان علیه استبداد می‌باشد .

انتشار خبر واقعه 16آذر و کشته و مجروح شدن دانشجویان، بسیاری از دانشگاه‌های اروپا و آمریکا، با دانشگاه تهران ابراز همدردی کردند .


حادثه 16 آذر 1332 به عنوان یک روز «مقاومت تاریخی» در تاریخ دانشگاه تهران ثبت شد. از آن پس همه ساله، دانشجویان دانشگاه تهران و دیگر دانشگاه‌های ایران مراسمی به یاد شهیدان آن روز بر پا میکنند .

۱۳۹۵ آذر ۲۳, سه‌شنبه

وضعیت زنان کارگر و شکاف نابرابر



در کلیه جوامع معاصر, بی حقوقی و ستم مضاعف ناشی از تبعیض جنسی بر زنان به شدیدترین وجه اعمال میشود و زنان حتی از همان حقوق و آزادیهای نیم بند و محدود مردان ( اگر چنانچه اصلا وجود داشته باشد) بی بهره هستند. ستمکشی زن به عنوان یک وجه مشخصه و مهم دنیای امروز باید در چنین روزهایی مورد بحث و بررسی قرار بگیرد. زیرا اگر بپذیریم که روز جهانی کارگر, روز پیکار نیروی کار بر علیه استثمار و بردگی طبقاتی است, زنان بعنوان بخش عظیمی از این نیروی کار, چه درکشورهای از نظر اقتصادی و اجتماعی عقب افتاده ( و یا عقب نگهداشته شده) و تحت نفوذ مذهب و سنن کهنه , و چه در جوامع "مدرن" سرمایه داری, در واقع در متن مکانیسم اقتصاد سرمایه داری و روابط مردسالارانه حاکم بر جامعه, از ستم و تبعیض ویژه ای رنج می برند .
چرا نابرابری ؟؟؟ : از آنجائیکه اصولا جامعه طبقاتی بر بنیاد نابرابری و تبعیض استوار است و در همین راستا هم از ستم جنسیتی در زمنیه های مختلف , به ویژه در عرصه تولید و بازتولید بهره می برد, به همه گونه پدیده ها و بنیادهای تبعیض آمیز چنگ می اندازد. از جمله از مردسالاری بهره می گیرد تا به سیستم ستم و تبعیض جنسیتی و نابرابری تداوم ببخشد . نشانه های آنرا میتوانیم در تقسیم کار متکی بر جنسیت, در تمایز و پائین بودن سطح مزدها و به ویژه در عرصه بازتولید سرمایه, در نقش و وظایف زنان در خانواده و کارهای مربوط به امور خانگی, و همچنین در رابطه با بازتولید جسمانی نیروی کار و نقش زنان در این مورد, ببینیم.
بطور روزمره در خانواده و در محیط کار و از درو دیوار جامعه ایران مدام به زنان گوشزد میشود که آنها شهروندانی هستند (البته از نوع درجه دوم آن) با وظایف و مسئولیت هایی در چهارچوب نورم های شناخته شده یک جامعه مردسالار و نه همکار و عضوی برابر از یک طبقه. جامعه مردسالار, این هویت و قالب جنسیتی را مرتبا به زنان تحمیل می کند: مادر, همسر, خواهر و دختر. به این ترتیب, اگر چنانچه زنان کارگر از اینگونه قالب های جنسیتی رها نگردند, بخش بزرگی از طبقه از دخالت گری برای تغییر سرنوشت خود کنار گذاشته میشود.
این قالب های جنسیتی در تمام زوایای زندگی زنان و در بسیاری از موارد بطور خشونت آمیزی , خود را برخ می کشد. چه در عرصه "خصوصی" و چه در حوزه عمومی و در اجتماع.
اعضای کمیته دفاع از حقوق زنان اعلام میدارد ، نظر به اینکه تبعیض در قوانین کاری موجب شده است که کارگران زن از بسیاری از فرصت ها برای رشد و ارتقای خود محروم میگردند. بازار کار مرد محور, معیارهای استخدامی بخصوصی را در مورد زنان کارگر اعمال می نماید. خروج کارگاه های زیر ده نفر از شمول قانون کار ( یا بخشی از قانون کار) عمدتا زنان کارگر را در بر گرفته و شرایط فاجعه باری را برای کارگران زن به بار آورده است؛ بسیاری از زنان در مشاغل مشابه با مردان, از دستمزد نابرابر برای کار مشابه و یکسان برخوردار هستند. تساوی مزد, یعنی حق مزد برابر برای کاری که از ارزش برابر برخوردار است. این حق یک زن کارگر است که به همان اندازه ای که به یک مرد کارگر پرداخت می شود, برای کاری که مهارت و تلاش و مسئولیت مشابه می طلبد و تحت شرایط کاری مشابه انجام میشود, دستمزد برابر دریافت نماید.

۱۳۹۵ آذر ۲۱, یکشنبه

10 دسامبرروز بین المللی حقوق بشر

حقوق بشر به مفهوم امروزی در شکل اولیه آن ابتدا در دوران انقلاب کبیر فرانسه شکل گرفت و پس از جنگ جهانی دوم تحت عنوان "اعلامیه جهانی حقوق بشر" در 10 دسامبر 1948 به تصویب مجمع عمومی سازمان ملل متحد رسید.
ایران جزو اولین کشورهائی بود که این اعلامیه را امضا کردند. اعلامیه جهانی حقوق بشر را باید به عنوان تلاشی در جهت تحقق بخشیدن به حقوق و آزادی انسانها برای یک زندگی شایسته امروز و پیروزی بزرگی برای تمامی بشریت دانست .
جمهوری اسلامی ایران  با نفی اعلامیه جهانی حقوق بشر و پایه قرار دادن قوانین شریعت، در 38 سال گذشته استبداد دینی را به نحوی کم نظیر در جهان امروز، بر ایران حاکم نموده است. طی این سالها ما شاهد تجاوزات فاحش به ابتدائی ترین حقوق و آزادی های شهروندان این کشور بوده ایم.
نتیجه جانشین کردن قوانین شریعت از جمله قصاص،
 اعدام های گسترده، اعدام جوانان زیر 18 سال، قطع عضو مجرمان، سنگسار و حتی ترور و قتل بر مبنای فتوای چند آیت الله بوده است. استبداد دینی همچنین حبس های درازمدت برای مخالفان سیاسی یا عقیدتی حکومت، اعمال سانسور، سرکوب مطبوعات غیر وابسته به حکومت، خودکامگی محض در سرکوب مردم، ممنوعیت هر نوع فعالیت صنفی و سندیکائی، ممنوعیت احزاب و فعالیت های سیاسی طیف های سکولار را به اجرا در آورده، مضافا اینکه شکنجه به عنوان وسیله ای برای سرکوب، ارعاب و اهانت به کرامت انسانی نه تنها علیه مخالفین سیاسی و عقیدتی بلکه علیه همه گروه ها و اقشار جامعه بکار گرفته شده است .
انسان به رقم انسان بودنش هیچ ارزشی در ایران ندارد در کل حکومت ایران چیزی بعنوان حقوق بشر را به رسمیت نمیشناسد . زیرا حقوق بشر با احکام اسلامی در تضاد است 

۱۳۹۵ آذر ۱۵, دوشنبه

از جمله جریان‌هایی که پس از کودتای 28 مرداد 1332 در مقابل دیکتاتوری نظامی وابسته به آمریکا در ایران شکل گرفت، جنبش دانشجویی بود .

در تاریخ معاصر ایران، اوج فعالیت های این جنبش، در دوران مبارزه بر سر ملی شدن صنعت نفت و سقوط رضا شاه ، سال‌‌های پس از کودتای 28 مرداد 1332، به ویژه‌ فضای باز سیاسی 1342 – 1332، و دوران انقلاب 57 می باشد .

از مقاطع مهم جنبش دانشجویی، تهاجم به دانشگاه تهران در روز دوشنبه 16 آذر 1332 و کشته شدن سه دانشجوی دانشکدة فنی به نام‌های (مصطفی بزرگ‌نیا، احمد قندچی و مهدی شریعت رضوی) می‌باشد. که نقطة عطفی در تاریخ فعالیت‌های سیاسی دانشجویان علیه استبداد می‌باشد .

انتشار خبر واقعه 16آذر و کشته و مجروح شدن دانشجویان، بسیاری از دانشگاه‌های اروپا و آمریکا، با دانشگاه تهران ابراز همدردی کردند .

حادثه 16 آذر 1332 به عنوان یک روز «مقاومت تاریخی» در تاریخ دانشگاه تهران ثبت شد. از آن پس همه ساله، دانشجویان دانشگاه تهران و دیگر دانشگاه‌های ایران مراسمی به یاد شهیدان آن روز بر پا میکنند

۱۳۹۵ آذر ۱۴, یکشنبه

قتل های پاییز 77 پرونده ای که نامش (( ملی )) بود

هیجدهمین سالگرد جان باختگان راه آزادی ، قلم ، بیان و اندیشه
محمد مختاری متولد ۱۳۲۱، شاعر، نویسنده، ‌مترجم و منتقد و فارغ‌التحصیل رشته ادبیات فارسی از دانشگاه فردوسی مشهد بود .
 محمد جعفر پوینده متولد ۱۳۳۳ در یزد و فوق لیسانس جامعه‌شناسی از دانشگاه سوربن و مترجم آثار فلسفی - ادبی و هر دوی اینها از اعضای کانون نویسندگان ایران بودند .
آذرماه ۱۳۷۷ برای جامعه سیاسی - فرهنگی ایران یادآور پرونده‌ای به نام قتل‌های زنجیره‌ای است که با کشته شدن پروانه اسکندری و داریوش فروهر در روز اول آذرماه آن سال آغاز شد، اما این تنها آغاز این پرونده بود.

بعد از فروهرها در
روزهای ۱۲ و ۱۸ آذرماه،‌ اجساد دو نویسنده دیگر،‌ محمد مختاری و محمد جعفر پوینده پس از چند روز بی‌خبری در جاده‌ای در اطراف تهران پیدا شد .

قتل‌هایی که یکی پس از دیگری در پی هم آمدند. برخی می‌گویند نام بسیاری از نویسندگان و روشنفکران در راه بود که شاید فرصت کشتن شان به دست نیامد .
ماده 19 اعلامیه جهانی حقوق بشر : هر کس حق آزادی عقیده و بیان دارد و حق مزبور شامل آن است که از داشتن عقاید خود بیم و اضطرابی نداشته باشد و در کسب اطلاعات و افکار و در اخذ و انتشار آن، به تمام وسایل ممکن و بدون ملاحظات مرزی، آزاد باشد .

سکوت در مورد فاجعه پلشت و شنیعی چون قتل‌های سیاسی- عقیدتی پاییز ۱۳۷۷ و پیش از آن، دور از شأن آزادی‌خواهانه انسان است و مباد که چنین کنیم، حتی اگر اعتراض به آزادی‌کشی برای ما بهایی گزاف داشته باشد، که تاکنون داشته است .

۱۳۹۵ آذر ۱۲, جمعه

بررسی نگاه جوامع سنت گرا به بیماری ایدز

بشتابیم به سوی پایان همه گیری ایدز با تشخیص بموقع، درمان بموقع و حمایت از بیماران  شعار سال 2015 سازمان بهداشت جهانی است.
 اکنون  در شرایطی که تعداد مرگ و میرهای ناشی از بیماری ایدز در جهان طی سال گذشته میلادی درقیاس با سال قبل از آن حدود 12درصد کاهش یافته و جهان تلاش می کند تا میزان ابتلا به آن را مهار کند و احتمال ابتلا به آن از طریق رفتارهای جنسی پر خطر را به نصف کاهش دهد و درمان مؤثر برای مبارزه با پیشرفت این بیماری را برای حداقل نیمی از افراد آلوده به این ویروس فراهم کند متأسفانه در ایران آمار ابتلا به ایدز نسبت به چند سال گذشته افزایش یافته است .
 با وجود این، فقط یک سوم از آمار پیش بینی شده مبتلایان به ایدز در کشور شناسایی شده و تحت کنترل و درمان هستند، اما دوسوم باقیمانده یا از بیماری خود و احتمال انتقال آن به دیگران اطلاعی ندارند یا به دلیل فشارهای اجتماعی و خانوادگی، اصلاً برای کنترل بیماری مراجعه نمی کنند. کارشناسان  معتقدند که با نسل جوان به عنوان گروه پر خطر و مورد تهدید باید صادقانه و با صراحت حرف زد و جامعه را توجیه کرد که تنها راه نجات از این بیماری آگاهی و پیشگیری است.
کارشناسان  معتقدند که درمان بهترین راه پیشگیری است. چون درمان بموقع (حجم) ویروس را در خون پایین می آورد و میزان ابتلا را کم می کند .  بنابراین اگر فرد مبتلا به ویروس ایدز بموقع به پزشک مراجعه کند، تحت درمان قرار می گیرند .
مصائب بیماران اچ ای وی در جامعه ما چیست؟ این بیماران ادعا می کنند حتی در پذیرش و بستری در بیمارستان ها برای عمل جراحی و درمانگاه ها مشکل دارند یا حتی اگر برخی از مراکز درمان یا یونیت های دندانپزشکی بدانند بیمار مثبت است پذیرش شان معمولاً بسختی صورت می گیرد .

بزرگ ترین مشکلات این بیماران انگ است. عدم آگاهی جامعه موجب ترس زیاد از این بیماران شده و به همین خاطر جامعه کاملاً آنها را طرد می کند. مردم نمی دانند زندگی کردن با فرد مبتلا به اچ ای وی مثبت و کار کردن باعث ابتلا به ویروس نمی شود و اچ آی وی تنها از طریق تماس جنسی یا خون وارد بدن شود. چون آگاهی وجود ندارد بنابراین انگ زده می شود و این بیماران طرد و منزوی می شوند. بیشترین مریض ها  حتی به خانواده درجه یک شان نیز بیماری شان را نمی گویند. البته نبود برخی امکانات و تجهیزات پزشکی لازم در بیمارستان ها جهت جلوگیری از انتقال این بیماری به پزشک را هم باید مد نظر قرار داد. 
 مهم ترین علت عدم پذیرش بیماران مبتلا به ایدز
 چرا حقوق این بیماران در مراکز درمانی رعایت نمی شود؟ اغلب این بیماران از رفتار کادر درمان در مراکز درمانی گلایه مند هستند؟متأسفانه هنوز که هنوز است تبعیض در مراکز درمانی نسبت به این بیماران وجود دارد. در استرالیا قانون عدم تبعیض برای بیماران ایدز گذاشتند؛ یعنی هیچ کارفرمایی حق ندارد مریض اچ ای وی را از کار بیرون کند، هیچ پزشک و درمانگری در هر رده ای از نظام درمان حق ندارد مریض اچ ای وی را به خاطر بیماری اش پذیرش نکند. در عین حال پزشکان به خاطر سوگندی که یاد می کنند نمی توانند مریض ها را انتخابی درمان کنند.  اما متأسفانه گاهی به علت عدم آگاهی پزشک و تداوم آگاهی که نگرش منفی را به مثبت تبدیل کند ، موجب عدم پذیرش این بیماران در بخش خصوصی و دولتی می شود. انگ و بدنامی در ایدز باعث نابرابری و تبعیض و نهایتاً محرومیت از حقوق اجتماعی می شود و طرد شدن آنها از سوی مردم، محرومیت آنان از فعالیت های اجتماعی و کاری را به دنبال دارد. وزارت بهداشت قصد دارد در برنامه و استراتژی کشوری در 5 سال آینده بخش خصوصی را درگیر رسیدگی به ارائه سایر خدمات درمانی به بیماران مثبت کند .
جامعه باید آگاهی پیدا کنند ولی هنوز وحشت از این بیماران وجود دارد. باید در جهت رفع تبعیض و آگاهی جامعه حرکت کرد .
گاهی حقوق بیمار اچ آی وی مثبت در مراکز درمانی رعایت نمی شود این نگرش البته در مورد سایر بیماران هم وجود دارد، یعنی چنانچه بیمار مبتلا به ایدز کنار سایر بیماران بستری شود موجب اعتراض دیگران خواهد شد .
البته این رفتارها ناشی از عدم آگاهی و نگرش منفی مردم است. بیماران اچ آی وی مثبت به هیچ وجه احتیاج به ایزوله کردن ندارند .  چون تنها از طریق تماس جنسی، خون و سرنگ مشترک ویروس انتقال پیدا می کند. بنابراین وقتی آگاهی ندارند، به جای آنکه با خود اچ آی وی مبارزه کنند با بیمار اچ ای وی مثبت مبارزه می کنند. این بیمار تنها زمانی ایزوله می شود که سل فعال ریه داشته باشد .
اگر خود بیماران در بین مردم حاضر شوند و در مورد بیماری شان صحبت کنند
تأثیرش بیشتر است اما وقتی انگ است و حتی فامیل درجه یک بیمار هم نمی دانند مثبت است چگونه در
میان مردم  صحبت کند؟ تا وقتی این انگ مثل کشورهای غربی از بین نرود که برای شان مهم نیست کسی که کنارش کار می کند اچ ای وی مثبت است یا خیر؟ هیچ وقت این بیماران در مورد بیماری شان صحبت نمی کنند البته حق دارند چه بسا از محل زندگی شان طرد می شوند .
 در همه جای دنیا حتی کشورهای آفریقایی، اروپا، کشورهای غربی و اسکاندیناوی داشتن اچ ای وی حتی برای استخدام نیز مهم نیست اما در ایران  برای استخدام فرم می دهند در حالی که غیر قانونی است. در دوره هفتم ریاست جمهوری نامه ای به همه اداره ها بخشنامه شد که اجازه ندارند بیماران اچ ای وی را بیرون کنند. اچ ای وی مثبت بودن حتی مانع اقامت در امریکا نمی شود. اما برخی کشورهای حوزه خلیج فارس مثل امارات و قطر اگر بیمار تبعه خارجی مبتلا به ایدز شود بیمار را اخراج می کنند. متاسفانه مانند یک سیستم برده داری ، رفتارشان کاملاً غیر بشری است .  

سیستم گزارش دهی و ضعف بیمار یابی  ناشی از آگاهی نداشتن افرادی است که مراجعه نمیکنند. بیماری اچ ای وی «دوره پنجره» طولانی دارد بنابراین افراد باید به مراکز وزارت بهداشت مراجعه کنند و بعد از مشاوره آزمایش انجام دهند. اغلب افراد به خاطر انگ و ترس از اینکه مبادا بفهمند مثبت است در صورت داشتن رفتار پر خطر هم به مراکز آزمایش ایدز مراجعه نمی کنند .

رفتارهای پر خطر جنسی در جامعه زیاد شده است؟
در هر صورت رفتار پر خطر خیلی بیشتر از قبل در جوان ها وجود دارد. عدم آگاهی از رابطه جنسی امن و انجام رابطه جنسی ناامن است که کاملاً وجود دارد. به نظر من به طرف کشورهایی که این مسأله برای شان مشکل ساز شده است، می رویم .
اما مشکل اصلی در حال حاضر تمایل بیشتر جوانان به مواد روان افزا است. به گفته کارشناسان ، اغلب افراد نمی دانند روان افزا ها داروهای بسیار خطرناکی هستند که مغز را از کار می اندازند. حتی گاهی می بینیم روان افزاها را در آرایشگاه ها برای لاغری تبلیغ می کنند. یعنی آگاهی کامل در این موارد واقعاً وجود ندارد متأسفانه روز به روز هم تعداد و تنوع این مواد زیاد می شود و هم مصرف مواد محرک و روان افزا. چون هیچ کس فکر نمی کند این مواد عادت آور است و بسیار هم خطرناک هستند و اینها به خاطر تماس جنسی به طرز وحشتناکی موج ایدز را بالا خواهد برد.
بزرگ‌ترین مشکل ما انکار کردن است. نمی‌خواهیم واقعیت‌ها را قبول کنیم که انتقال ایدز از طریق روابط جنسی پر خطر در جامعه ما وجود دارد.  جامعه «مثل کبک سرش را زیر برف می‌کند» را برای انکار موج سوم هنوز هم که هنوز است انکار می‌کنند که شیوع اچ آی وی از راه تماس جنسی پر خطر وجود دارد و بدتر از آن هیچ نوع آموزشی نه از سوی آموزش و پرورش و نه از سوی رسانه‌ها درباره انتقال ویروس ایدز از طریق موج سوم یا انتقال از راه تماس جنسی پر خطر داده نمی‌شود. در حالی که ارتباط جنسی یک غریزه طبیعی است و اماسؤال ما این است چرا آموزش و پرورش راجع به رفتارهای جنسی آموزش نمی‌دهد؟ چرا پدر و مادرها با بچه‌ها درباره مسائل جنسی صحبت نمی‌کنند؟چرا رسانه‌ها به این مسائل نمی‌پردازند و چرا آموزش و پرورش مهارت‌های خوب زندگی کردن را به بچه‌ها یاد نمی‌دهد؟ آسیب‌های اجتماعی در همه جوامع وجود دارد. باید قدرت نه گفتن را به بچه‌ها یاد داد و  آموخت که بی‌بند و باری چیست. وقتی چیزی از رفتارهای جنسی نمی‌دانند، وارد جامعه که می‌شوند، این مسائل پیش می‌آید. الان هم که رفتار جنسی پر خطر در جامعه وجود دارد باید بیشتر در موردش اقدام شود اما باز هم قبول نکردن و انکارش بزرگ‌ترین ضربه‌ای است که به جامعه و جوانان می‌زند. بنابراین من علت اصلی این نوع روند روبه افزایش ایدز را در درجه اول ناآگاهی جوانان در مورد رفتارهای جنسی پرخطر و رفتار جنسی پرخطر می‌دانم. متأسفانه به نظرم کم کاری آموزش و پرورش و رسانه‌ها موجب ناآگاهی جوانان در مورد رفتارهای جنسی شده است
در جامعه ما معمولاً ترس از انتقال ایدز از طریق معتادان تزریقی وجود دارد اما ترس از انتقال بیماری از زنان خیابانی گویا خیلی اهمیت ندارد.  
نگاه به ایدز به ویژه در جوامع سنت گرا، هیچ گاه نمی‌تواند خنثی باشد؛ اما برخورد‌های غیراحساسی و مبتنی بر واقعیت آن چیزی است که امروزه در برخورد با این موضوع توصیه می‌شود. ایدز یک بیماری است؛ همان طور که یک بیمار مبتلا به سرطان را محکوم نمی‌کنیم، نسبت به او هم حس همدردی داریم و برایش آرزوی بهبودی می‌کنیم افراد مبتلا به ایدز نیز فارغ از اینکه چگونه به این بیماری دچارشده‌اند نیاز به حمایت دارند؛ حمایتی که نتایج آن بیش از آنکه به این افراد بازگردد، در خدمت جامعه است. طرد‌کردن این افراد و به حاشیه راندن آنها، تنها انکار واقعیتی است که امروزه تمام کشورها با آن درگیرند. با واقع نگری نسبت به این موضوع و پرهیز از بزرگ نمایی و کوچک انگاری، می‌توان از افزایش شمار افرادی که در آینده، آلوده به این ویروس می‌شوند، جلوگیری کرد .
به نقل از جامعه خبری و تحلیلی الف :
 رئیس سازمان زندان‌ها و اقدامات تامینی و تربیتی گفت: سالانه ۵۰۰ نفر مبتلا به بیماری خطرناک و ایدز در مبادی ورودی زندان‌ها شناسایی می‌شود .
  مدیر مرکز تحقیقات ایدز کشورگفت: ۲۷ هزار بیمار مبتلا به ویروس ایدز در کشور شناسایی شده اند که از این تعداد حداقل پنج هزار نفر زن هستند.
این واقعیت یک زنگ خطر و تلنگر است و ما وظیفه داریم از همه تریبون ها برای اطلاع رسانی در جامعه استفاده کرده و مردم را از آمار و عواقب این بیماری آگاه سازیم .   

  چهل و دو سال بوده اید . دیگر بس است . باید برای همیشه در زباله دان تاریخ با بدترین نام دفن شوید . ای منفورترین موجوداتی که نمیشود گفت چه ه...