بشتابیم به سوی پایان همه گیری ایدز با تشخیص بموقع، درمان
بموقع و حمایت از بیماران شعار سال 2015
سازمان بهداشت جهانی است.
اکنون در شرایطی که تعداد مرگ و میرهای ناشی از بیماری
ایدز در جهان طی سال گذشته میلادی درقیاس با سال قبل از آن حدود 12درصد کاهش یافته
و جهان تلاش می کند تا میزان ابتلا به آن را مهار کند و احتمال ابتلا به آن از
طریق رفتارهای جنسی پر خطر را به نصف کاهش دهد و درمان مؤثر برای مبارزه با پیشرفت
این بیماری را برای حداقل نیمی از افراد آلوده به این ویروس فراهم کند متأسفانه در
ایران آمار ابتلا به ایدز نسبت به چند سال گذشته افزایش یافته است .
با وجود این، فقط یک سوم از آمار
پیش بینی شده مبتلایان به ایدز در کشور شناسایی شده و تحت کنترل و درمان هستند،
اما دوسوم باقیمانده یا از بیماری خود و احتمال انتقال آن به دیگران اطلاعی ندارند
یا به دلیل فشارهای اجتماعی و خانوادگی، اصلاً برای کنترل بیماری مراجعه نمی کنند.
کارشناسان معتقدند که با نسل جوان به
عنوان گروه پر خطر و مورد تهدید باید صادقانه و با صراحت حرف زد و جامعه را توجیه
کرد که تنها راه نجات از این بیماری آگاهی و پیشگیری است.
کارشناسان معتقدند که
درمان بهترین راه پیشگیری است. چون درمان بموقع (حجم) ویروس را در خون پایین می
آورد و میزان ابتلا را کم می کند .
بنابراین اگر فرد مبتلا به ویروس ایدز بموقع به پزشک مراجعه کند، تحت درمان
قرار می گیرند .
مصائب
بیماران اچ ای وی در جامعه ما چیست؟ این بیماران ادعا می کنند حتی در
پذیرش و بستری در بیمارستان ها برای عمل جراحی و درمانگاه ها مشکل دارند یا حتی
اگر برخی از مراکز درمان یا یونیت های دندانپزشکی بدانند بیمار مثبت است پذیرش شان
معمولاً بسختی صورت می گیرد .
بزرگ ترین مشکلات این بیماران انگ است. عدم آگاهی جامعه موجب ترس زیاد از این بیماران شده و به همین خاطر جامعه کاملاً آنها را طرد می کند. مردم نمی دانند زندگی کردن با فرد مبتلا به اچ ای وی مثبت و کار کردن باعث ابتلا به ویروس نمی شود و اچ آی وی تنها از طریق تماس جنسی یا خون وارد بدن شود. چون آگاهی وجود ندارد بنابراین انگ زده می شود و این بیماران طرد و منزوی می شوند. بیشترین مریض ها حتی به خانواده درجه یک شان نیز بیماری شان را نمی گویند. البته نبود برخی امکانات و تجهیزات پزشکی لازم در بیمارستان ها جهت جلوگیری از انتقال این بیماری به پزشک را هم باید مد نظر قرار داد.
مهم ترین علت عدم پذیرش بیماران مبتلا به ایدز
چرا حقوق این بیماران در مراکز
درمانی رعایت نمی شود؟ اغلب این بیماران از رفتار کادر درمان در مراکز درمانی
گلایه مند هستند؟متأسفانه هنوز که هنوز است تبعیض در مراکز درمانی نسبت به این
بیماران وجود دارد. در استرالیا قانون عدم تبعیض برای بیماران ایدز گذاشتند؛ یعنی
هیچ کارفرمایی حق ندارد مریض اچ ای وی را از کار بیرون کند، هیچ پزشک و درمانگری
در هر رده ای از نظام درمان حق ندارد مریض اچ ای وی را به خاطر بیماری اش پذیرش
نکند. در عین حال پزشکان به خاطر سوگندی که یاد می کنند نمی توانند مریض ها را
انتخابی درمان کنند. اما متأسفانه گاهی به
علت عدم آگاهی پزشک و تداوم آگاهی که نگرش منفی را به مثبت تبدیل کند ، موجب عدم
پذیرش این بیماران در بخش خصوصی و دولتی می شود. انگ و بدنامی در ایدز باعث
نابرابری و تبعیض و نهایتاً محرومیت از حقوق اجتماعی می شود و طرد شدن آنها از سوی
مردم، محرومیت آنان از فعالیت های اجتماعی و کاری را به دنبال دارد. وزارت بهداشت
قصد دارد در برنامه و استراتژی کشوری در 5 سال آینده بخش خصوصی را درگیر رسیدگی به
ارائه سایر خدمات درمانی به بیماران مثبت کند .
جامعه باید آگاهی پیدا کنند ولی هنوز وحشت از این بیماران وجود
دارد. باید در جهت رفع تبعیض و آگاهی جامعه حرکت کرد .
گاهی حقوق بیمار اچ آی وی مثبت در مراکز درمانی رعایت نمی شود
این نگرش البته در مورد سایر بیماران هم وجود دارد، یعنی چنانچه بیمار مبتلا به
ایدز کنار سایر بیماران بستری شود موجب اعتراض دیگران خواهد شد .
البته این رفتارها ناشی از عدم آگاهی و نگرش منفی مردم است.
بیماران اچ آی وی مثبت به هیچ وجه احتیاج به ایزوله کردن ندارند . چون تنها از طریق تماس جنسی، خون و سرنگ مشترک
ویروس انتقال پیدا می کند. بنابراین وقتی آگاهی ندارند، به جای آنکه با خود اچ آی
وی مبارزه کنند با بیمار اچ ای وی مثبت مبارزه می کنند. این بیمار تنها زمانی
ایزوله می شود که سل فعال ریه داشته باشد .
اگر خود بیماران در بین مردم حاضر شوند و در مورد بیماری شان
صحبت کنند
تأثیرش بیشتر است اما وقتی انگ است و حتی فامیل درجه یک بیمار هم نمی دانند مثبت است چگونه در میان مردم صحبت کند؟ تا وقتی این انگ مثل کشورهای غربی از بین نرود که برای شان مهم نیست کسی که کنارش کار می کند اچ ای وی مثبت است یا خیر؟ هیچ وقت این بیماران در مورد بیماری شان صحبت نمی کنند البته حق دارند چه بسا از محل زندگی شان طرد می شوند .
تأثیرش بیشتر است اما وقتی انگ است و حتی فامیل درجه یک بیمار هم نمی دانند مثبت است چگونه در میان مردم صحبت کند؟ تا وقتی این انگ مثل کشورهای غربی از بین نرود که برای شان مهم نیست کسی که کنارش کار می کند اچ ای وی مثبت است یا خیر؟ هیچ وقت این بیماران در مورد بیماری شان صحبت نمی کنند البته حق دارند چه بسا از محل زندگی شان طرد می شوند .
در همه جای دنیا حتی
کشورهای آفریقایی، اروپا، کشورهای غربی و اسکاندیناوی داشتن اچ ای وی حتی برای
استخدام نیز مهم نیست اما در ایران برای
استخدام فرم می دهند در حالی که غیر قانونی است. در دوره هفتم ریاست جمهوری نامه
ای به همه اداره ها بخشنامه شد که اجازه ندارند بیماران اچ ای وی را بیرون کنند.
اچ ای وی مثبت بودن حتی مانع اقامت در امریکا نمی شود. اما برخی کشورهای حوزه خلیج
فارس مثل امارات و قطر اگر بیمار تبعه خارجی مبتلا به ایدز شود بیمار را اخراج می
کنند. متاسفانه مانند یک سیستم برده داری ، رفتارشان کاملاً غیر بشری است .
سیستم گزارش دهی و ضعف بیمار یابی ناشی از آگاهی نداشتن افرادی است که مراجعه نمیکنند. بیماری اچ ای وی «دوره پنجره» طولانی دارد بنابراین افراد باید به مراکز وزارت بهداشت مراجعه کنند و بعد از مشاوره آزمایش انجام دهند. اغلب افراد به خاطر انگ و ترس از اینکه مبادا بفهمند مثبت است در صورت داشتن رفتار پر خطر هم به مراکز آزمایش ایدز مراجعه نمی کنند .
سیستم گزارش دهی و ضعف بیمار یابی ناشی از آگاهی نداشتن افرادی است که مراجعه نمیکنند. بیماری اچ ای وی «دوره پنجره» طولانی دارد بنابراین افراد باید به مراکز وزارت بهداشت مراجعه کنند و بعد از مشاوره آزمایش انجام دهند. اغلب افراد به خاطر انگ و ترس از اینکه مبادا بفهمند مثبت است در صورت داشتن رفتار پر خطر هم به مراکز آزمایش ایدز مراجعه نمی کنند .
رفتارهای پر خطر جنسی در جامعه زیاد شده است؟
در هر صورت رفتار پر خطر خیلی بیشتر از قبل در جوان ها وجود
دارد. عدم آگاهی از رابطه جنسی امن و انجام رابطه جنسی ناامن است که کاملاً وجود
دارد. به نظر من به طرف کشورهایی که این مسأله برای شان مشکل ساز شده است، می رویم
.
اما مشکل اصلی در حال حاضر تمایل بیشتر جوانان به مواد روان
افزا است. به گفته کارشناسان ، اغلب افراد نمی دانند روان افزا ها داروهای بسیار
خطرناکی هستند که مغز را از کار می اندازند. حتی گاهی می بینیم روان افزاها را در
آرایشگاه ها برای لاغری تبلیغ می کنند. یعنی آگاهی کامل در این موارد واقعاً وجود
ندارد متأسفانه روز به روز هم تعداد و تنوع این مواد زیاد می شود و هم مصرف مواد
محرک و روان افزا. چون هیچ کس فکر نمی کند این مواد عادت آور است و بسیار هم خطرناک
هستند و اینها به خاطر تماس جنسی به طرز وحشتناکی موج ایدز را بالا خواهد برد.
بزرگترین
مشکل ما انکار کردن است. نمیخواهیم واقعیتها را قبول کنیم که انتقال ایدز از
طریق روابط جنسی پر خطر در جامعه ما وجود دارد. جامعه «مثل کبک سرش را زیر برف میکند» را برای انکار
موج سوم هنوز هم که هنوز است انکار میکنند که شیوع اچ آی وی از راه تماس جنسی پر
خطر وجود دارد و بدتر از آن هیچ نوع آموزشی نه از سوی آموزش و پرورش و نه از سوی
رسانهها درباره انتقال ویروس ایدز از طریق موج سوم یا انتقال از راه تماس جنسی پر
خطر داده نمیشود. در حالی که ارتباط جنسی یک غریزه طبیعی است و اماسؤال ما این
است چرا آموزش و پرورش راجع به رفتارهای جنسی آموزش نمیدهد؟ چرا پدر و مادرها با
بچهها درباره مسائل جنسی صحبت نمیکنند؟چرا رسانهها به این مسائل نمیپردازند و
چرا آموزش و پرورش مهارتهای خوب زندگی کردن را به بچهها یاد نمیدهد؟ آسیبهای
اجتماعی در همه جوامع وجود دارد. باید قدرت نه گفتن را به بچهها یاد داد و
آموخت که بیبند و باری چیست. وقتی چیزی از رفتارهای جنسی نمیدانند، وارد جامعه
که میشوند، این مسائل پیش میآید. الان هم که رفتار جنسی پر خطر در جامعه وجود
دارد باید بیشتر در موردش اقدام شود اما باز هم قبول نکردن و انکارش بزرگترین
ضربهای است که به جامعه و جوانان میزند. بنابراین من علت اصلی این نوع روند روبه
افزایش ایدز را در درجه اول ناآگاهی جوانان در مورد رفتارهای جنسی پرخطر و رفتار
جنسی پرخطر میدانم. متأسفانه به نظرم کم کاری آموزش و پرورش و رسانهها موجب
ناآگاهی جوانان در مورد رفتارهای جنسی شده است
در
جامعه ما معمولاً ترس از انتقال ایدز از طریق معتادان تزریقی وجود دارد اما ترس از
انتقال بیماری از زنان خیابانی گویا خیلی اهمیت ندارد.
نگاه به ایدز به ویژه در جوامع سنت گرا، هیچ گاه نمیتواند خنثی باشد؛ اما
برخوردهای غیراحساسی و مبتنی بر واقعیت آن چیزی است که امروزه در برخورد با این
موضوع توصیه میشود. ایدز یک بیماری است؛ همان طور که یک بیمار مبتلا به سرطان را
محکوم نمیکنیم، نسبت به او هم حس همدردی داریم و برایش آرزوی بهبودی میکنیم
افراد مبتلا به ایدز نیز فارغ از اینکه چگونه به این بیماری دچارشدهاند نیاز به
حمایت دارند؛ حمایتی که نتایج آن بیش از آنکه به این افراد بازگردد، در خدمت جامعه
است. طردکردن این افراد و به حاشیه راندن آنها، تنها انکار واقعیتی است که امروزه
تمام کشورها با آن درگیرند. با واقع نگری نسبت به این موضوع و پرهیز از بزرگ نمایی
و کوچک انگاری، میتوان از افزایش شمار افرادی که در آینده، آلوده به این ویروس میشوند،
جلوگیری کرد .
به نقل از جامعه خبری و تحلیلی الف :
رئیس سازمان زندانها و اقدامات تامینی و تربیتی گفت:
سالانه ۵۰۰ نفر مبتلا به بیماری خطرناک و ایدز در مبادی ورودی زندانها
شناسایی میشود .
مدیر مرکز تحقیقات ایدز کشورگفت: ۲۷
هزار بیمار مبتلا به ویروس ایدز در کشور شناسایی شده اند که از این تعداد حداقل
پنج هزار نفر زن هستند.
این واقعیت یک زنگ خطر و تلنگر است
و ما وظیفه داریم از همه تریبون ها برای اطلاع رسانی در جامعه استفاده کرده و مردم
را از آمار و عواقب این بیماری آگاه سازیم .
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر