۱۳۹۵ مرداد ۴, دوشنبه

۱۳۹۵ مرداد ۱, جمعه

جنایت علیه بشریت – اعدامهای ایران پس از انقلاب 57


جنایت علیه بشریت – اعدامهای ایران پس از انقلاب 57
جمهوری اسلامی ایران از چند جهت متهم به این اتهامات و جنایات علیه بشریت میباشد.
این اتهامات در برخی موارد جنبه مذهبی دارد و در برخی موارد جنبه سیاسی و گاهی نیز هر دو . برخی از سیاستمداران همانند محمود احمدی نژاد صرفا متهم به جنایات جنگی متهم هستند در حالیکه برخی دیگر از مسئولین جمهوری اسلامی ایران برای اتهامات تروریستی تحت تعقیب مراجع قضایی بین المللی همانند اینترپل قرار دارند .
اعدام سران حکومت پهلوی : پس از انقلاب 57 موجی از اعدامها در ایران اتفاق افتاد که عمتا با رای دادگاه انقلاب اسلامی ایران صورت گرفت . این دادگاه به دستور روح الله خمینی و به ریاست صادق خلخالی تشکیل شد . که هدف اولیه آن رسیدگی به جرائم سران حکومت پهلوی بود . این اعدامها عموما واکنش شدید جوامع جهانی و به ویژه سازمان عفو بین الملل را برانگیخت . در روز 27 بهمن 57 اولین گروه از سران نظام پهلوی که شامل 4 ارتشبد شاهنشاهی ایران بود با حکم دادگاه انقلاب و به ریاست صادق خلخالی به اعدام محکوم شدند . بنا بر گزارش سازمان عفو بین الملل از پیروزی انقلاب تا اسفند 58 تعداد 438 نفر توسط دادگاه انقلاب جمهوری اسلامی اعدام شدند .
کشتار پیروان مذهبی
  بهائیان :
رژیم جمهوری اسلامی متهم به کشتار و نسل کشی سیستماتیک پیروان مذهبی مانند بهائیان میباشد .
اهل تسنن :
با وجود اینکه جمهوری اسلامی رسما یک حکومت شیعه اثنی عشری میباشد اقلیت های قومی متعددی هستند که پیرو اهل تسنن بوده اند و تابع حکومت مرکزی نبوده اند . از کشتار کردهای ایران توسط حکومت مرکزی میتوان کشتار قارنا را نام برد . شکنجه و کشتار کردهای ایران تا به امروز توسط جمهوری اسلامی ادامه دارد . جمهوری اسلامی همچنین متهم به ترور و کشتار مخالفین پیروان  کرد در خارج از ایران نیز بوده است . مهمترین نمونه این اقدامات را میتوان ترور میکونوس دانست که  در آن رهبران اقلیت های کرد در آلمان کشته شدند .
یهودیان :
انفجار مرکز همیاری یهودیان در آرژانتین واقعه ای تروریستی در 27 تیر ماه 1373 بود که در جریان آن 85 نفر از شهر وندان یهودی تبار آرژانتین جان خود را از دست دادند و بیش از 200 نفر زخمی شدند . برای رسیدگی به این پرونده تاکنون بیش از 1200 نفر برای ادای شهادت در مورد پرونده به دادگاه احضار شده اند . دولت آرژانتین تاکنون 3 بار جمهوری اسلامی ایران را در به دست داشتن انفجار متهم کرده است . دولت آرژانتین مدعی است که دستور و نقشه ضربه زدن به بزرگ ترین مرکز اقلیت یهودی در آمریکای لاتین در تهران کشیده شد . و مسئولیت اجرای طرح عملیات به ستاد ویژه عملیات حزب الله لبنان  که به گروه شبه نظامی حزب الله لبنان وابسته است سپرده شد . مقامات ایاران مدعی هستند که تاکنون هیچ مدرکی علیه دولت جمهوری اسلامی ایران در این خصوص ارائه نشده است و با فاسد خواندن سیستم قضایی آرژانتین موضوع را توطئه ای سیاسی تلقی میکنند . از جمله مشکلات این پرونده این است که شخص انتحاری مورد ادعا هنوز شناخته نشده است . با اینحال مقامات جمهوری اسلامی ایران مثل احمد وحیدی – و دیگران به جرم کشتار و جنایت علیه بشریت هم اکنون تحت تعقیب اینتر پل  قرار دارند .
در ایاران که بر پایه فقه شیعه بنا شده است اعدام همجنسگرایان و زنا کاران که حتی دامنه آن به خارج از ایران میرسد انجام میشود .
کشتار مخالفان سیاسی :
جمهوری اسلامی ایران در دهه 80 میلادی اقدام به کشتار مخالفان سیاسی خود در زندان ها کرده است . در این میان کشتار زندانیان سیاسی تابستان 67 از همه شناخته شده تر است . دیده بان حقوق بشر از این واقعه با نام کشتار زندانسال 67 یاد میکند . کشتارهای دیگری نیز مانند ترور عبدالحمن قاسملو رهبر حزب دموکرات ایران – قتل بختیار – بیژن فاضلی – فریدون فرخزاد به رژیم جمهوری اسلامی نسبت داده میشود .
قتل نزدیک به 10 مخالف سیاسی در بعضی روایت ها و انتصاب ها تا 80 نفر در دهه هشتاد خورشیدی توسط وزارت اطلاعات که به نام قتل های زنجیره ای معروف گردید.
شکنجه و اتهام تجاوز جنسی در زندانهای ایران :
تجاوز جنسی به زندانیان در جمهوری اسلامی ایران یکی از اقسام شکنجه دولتی در ایران عنوان گردیده است . حوادثی چون شکنجه معترضان به نتایج اعلام شده به انتخابات ریاست جمهوری ایران 1388 همواره مورد اعتراض شدید سازمان های حقوق بشر بوده است .
تروریسم دولتی نوعی جنایت جنگی محسوب میشود که رژیم جمهوری اسلامی همواره بعنوان یکی از بزرگ ترین حامیان تروریسم در جهان مطرح بوده است . و متهم است که از فعالبتهای تروریستی در لبنان – فلیپین – بوسنی هرزگوین – منطقه خلیج فارس و اسرائیل حمایت کرده است . برخی از کارشناسان تروریسم دولت  رژیم جمهوری اسلامی ایران را مصداق کامل جنایات جنگی دانسته اند . از بخش های رسمی نظامی ایران برای مسائل برون مرزی میتوان به نیروی قدس اشاره کرد . وزارت اطلاعات ایران از نظر قاچاق اسلحه و ترورهای خارجی مورد اتهام است .  






گزارش صوتی جلسه سخنرانی نمایندگی های مالزی ، پاکستان و یونان 21 جولای 2016

موضوع سخنرانی: تابستان خونین 67 و روز جهانی لغو برده داری
مریم مرادی


اتاق پالتاک: نمایندگی های مالزی- پاکستان ویونان

http://seda-tasvir.bashariyat.org/?p=4913

۱۳۹۵ تیر ۲۹, سه‌شنبه

فروش دختر و پسر فقط ۱۰ میلیون تومان

  فروش دختر و پسر فقط ۱۰ میلیون تومان

خبرگزاری هرانا ـ دو کودکی که قرار بود ازسوی پدر سنگدل به مبلغ ده میلیون تومان فروخته شوند، با مداخله مددکاران اجتماعی نجات یافتند.
به گزارش خبرگزاری هرانا به نقل از رکنا، داستان شکنجه کودکان توسط والدینشان صحبت امروز و دیروز نیست.
کودکان زیادی بوده و هستند که توسط پدر، مادر یا نامادری و ناپدری شکنجه شده‌اند. این دو کودک قرار بود به مبلغ ۱۰ میلیون تومان فروخته شوند که با مداخله بموقع مددکاران اجتماعی، سازمان‌های مردم‌نهاد و خیران، زندگی دوباره پیدا کردند.
ستایش شش ساله و سینا چهار ساله به‌طور مداوم توسط والدینشان شکنجه شده و پدر هر روز آنها را به باد کتک می‌گرفت.
همسایه‌ها که صدای ناله‌های این دو کودک را هر روز می‌شنیدند، سعی می‌کردند آنها را از اسارتگاه والدینشان نجات دهند، اما تلاش‌هایشان بی‌نتیجه بود. سرانجام ماجرای این کودک‌آزاری را به واحد مددکاری یک موسسه نیکوکاری گزارش کردند و تلاش مددکاران برای نجات این خواهر و برادر نتیجه داد.
قاضی پرونده دستور انتقال این دو کودک را به بهزیستی صادر کرد و سینا و ستایش تحویل بهزیستی شدند.
در این اقدام پدر و نامادری کودکان و زوج افغانستانی که واسطه معامله بودند و قرار بود هزینه‌ای در این ارتباط دریافت کنند، نیز بازداشت شدند.


بازداشت پسر ۷ ساله به اتهام ایجاد مزاحمت برای نوامیس

بازداشت پسر ۷ ساله به اتهام ایجاد مزاحمت برای نوامیس

kodak


خبرگزاری هرانا – زن هق هق میکرد و اشک می ریخت . وقتی دلیل آن همه بی تابی و درد را پرسیدم. با نگاهی که شادی فرسنگها از آن فاصله داشت گفت “باورتان می شود کودک هفت ساله به جرم مزاحمت برای نوامیس محاکمه شود”.
به گزارش خبرگزاری هرانا، به نقل از جام نیوز، زن ادامه داد پسرم ساسان زندگی ما را سیاه کرد. او بچه آدم نیست، بچه شیطان است. دیگر حاضر نیستم حتی یک روز او را نگه دارم. هیچ شباهتی با بچه های عادی ندارد. و بعد که آرامتر شد، تعریف کرد. من و همسرم هر دو کار می کردیم ولی الان من به خاطر او کارم را از دست داده ام. ساسان از سن ۲ سالگی پیش مادرم بود. وقتی سه ساله شد آنقدر مادرم را اذیت کرد که او هم از دست بچه من خسته شد. باورتان نمی شود، بچه سه ساله با پرت کردن قاب عکس به طرف مادرم باعث شد که او بینایی یک چشم خود را از دست بدهد.
دیگر رو ندارم به دیدن پدر و مادرم بروم. بعد از آن جریان ساسان را به مهدکودک بردم. هر روزیکی از اولیای بچه های مهدکودک شکایت می کرد. ساسان چند بار بچه های دیگر را کتک زده بود. چند بار سوسک به جان بچه ها انداخته بود. باورتان نمیشود که این بچه حتی به حیوانات رحم نمیکند. بیش از صدبار ماهیهای قرمز عید را کشت. او دنبال گربه ها میکند و آنها را میزند و…
یک روز با مربی مهدکودک دعوا کرد. من سرکار بودم که خبردادند بروم و ساسان را به خانه ببرم. آن روز صدبار از مربی و مدیران عذرخواهی کردم تا آنها راضی شدند یک فرصت دیگر به ساسان بدهند. هرچه از این بچه پررو و شیطان خواستم که از مربی خود معذرت بخواهد زیربار نرفت. فردای آن روز فهمیدم که ساسان در کلانتری بازداشت است.
سراسیمه از محل کارم به کلانتری رفتم. این پسر که نمیدانم باید چه چیزی درباره اش بگویم به خاطر تلافی و اذیت مربی خود مهدکودک را آتش زد. نمیدانم اصلاً کبریت را از کجا آورده بود. به هر حال خدا رحم کرد آن آتش سوزی فقط خسارت مالی داشت. ما خسارت را پرداختیم و من مجبور شدم کار خود را رها کنم و مواظب ساسان باشم.
من که هیچ، اگر تمام دنیا هم جمع شوند از پس این شیطان برنمی آیند. از سن ۴ تا ۶ سالگی خودم از او نگهداری کردم. این دو سال برایم یک عمر گذشت.
۳۰ سال بیشتر ندارم اما موهای سرم مانند زنان کهنسال سفید شده و زود پیرشده ام. در این دو سال جرأت نداشتم پلک برهم بگذارم. اگر یک لحظه غافل میشدم، او از خانه خارج میشد. تا حالا چند بار از پدرش، عموش و من دزدی کرد. برای آن که او این کارش را تکرار نکند پول بیشتری به او دادم اما این کار نه تنها کمکی نکرد بلکه باعث شد او بیشتر منحرف شود. او در یک چشم برهم زدن از خانه خارج می شد و با پولهایش چیزهایی می خرید که رو ندارم بگویم. آخر چه کسی باور میکند که یک بچه ۶ ساله در عرض پنج دقیقه cd مبتذل بخرد و به خانه برگردد؟
یکبار وقتی به دستشویی رفته بودم، او از خانه فرارکرد. سه روز تمام گم شد. بعد از سه روز خودش به خانه بازگشت. وقتی از او پرسیدیم که کجا بودی؟ گفت: “برای تعطیلات رفته بودم شمال! بعدها فهمیدم که در آن چند روز در خیابانها می گشته و شبها را با کودکان خیابانی درپارکها سرمی کرده. هرچه روانشناس و مشاور در تهران بوده او را معاینه کردند. فکر میکردم رفتار او وقتی به مدرسه برود خوب خواهد شد. اما او روز اول مدرسه سر همکلاسی اش را شکست”.
درعرض همین چند ماه بیست دفعه از مدرسه فرارکرده است. چند روز پیش هم دوباره فهمیدم که ساسان درکلانتری بازداشت است. وقتی به کلانتری رفتم فهمیدم که او بعد از فرار از مدرسه برای یک دختر ۱۸ ساله مزاحمت, تجاوز ایجادکرده، در ضمن یک بسته حشیش در جیبش بوده است. من اصلاً نمیدانم آن بسته حشیش را از کجا آورده است.
پدرساسان یک پزشک است و من هم لیسانس حسابداری دارم. در تمام خانواده ما یک نفر وجود ندارد که سابقه کیفری داشته باشد. این بچه برای ما آبرو نگذاشته است. هنوز هفت سال بیشتر ندارد که پروندهای حجیم در دادگاه برایش تشکیل شده است.
من از قاضی پرونده خواسته ام که او را چند سال در کانون اصلاح و تربیت کودکان نگاه دارد. البته مطمئن هستم مسوولین آنجا هم از پس این جانور برنمی آیند و او را از آنجا هم بیرون خواهند کرد.
و اما ساسان با چشمانی که از آن آتش زبانه میکشید و لبخندی زهرآگین مادر را نگاه می کرد انگار از اشک ریختن زن بیچاره لذت می برد.
روانشناسان پزشکی قانونی هوش ساسان را بیش از کودکان عادی اعلام کرده اند اما این کودک با چنین هوش و ذکاوتی باید در کانون اصلاح و تربیت دوران کودکی را بگذراند.


  چهل و دو سال بوده اید . دیگر بس است . باید برای همیشه در زباله دان تاریخ با بدترین نام دفن شوید . ای منفورترین موجوداتی که نمیشود گفت چه ه...