‏نمایش پست‌ها با برچسب بیانیه ها. نمایش همه پست‌ها
‏نمایش پست‌ها با برچسب بیانیه ها. نمایش همه پست‌ها

۱۳۹۹ آذر ۱۳, پنجشنبه

پیام نسرین در پی احضارش برای بازگشت به زندان (قرچک)



دوستان و فعالان حقوق بشر

به من گفتند تا به زندان برگردم و من امروز به زندان بر‌می‌گردم. جایی که صدها هم‌بندی را گذاشته بودم و آمده بودم. جایی که دلم جا مانده بود. همیشه اینطور است دوست ندارم در چنین شرایطی بگویم که در این سه هفته چگونه به دلیل بیماری کرونا، نتوانستم فرزندانم را در آغوش بگیرم.

اما وظیفه دارم نگرانی خود را در مورد وضعیت احمد رضا جلالی اعلام کنم و از همه‌ی کسانی که امکاناتی برای حمایت دارند، بخواهم تا به وضعیت پرونده‌ی احمد رضا جلالی توجه نمایند.

احمد رضا جلالی را آزاد کنید، همین امروز

نسرین ستوده

13 آذر 99

کانون نویسندگان ایران به مناسبت روز مبارزه با سانسور با انتشار بیانیه‌ای از عموم مردم ایران خواستند که “در صف مبارزه با سانسور بایستند.

 

بیانیه‌ کانون نویسندگان ایران به مناسبت ۱۳ آذر، روز مبارزه با سانسور

کانون نویسندگان ایران به مناسبت روز مبارزه با سانسور با صدور بیانیه ای ضمن اشاره به حبس چهار عضو این کانون به نام‌های رضا خندان، بکتاش آبتین، ‌کیوان باژن و گیتی پورفاضل به دلیل تلاش برای مبارزه با سانسور گفته است “از عموم مردم به ویژه صاحبان قلم و اندیشه می‌خواهیم تا در صف مبارزه با سانسور بایستند و یکصدا خواستار برچیدن بساط سانسور شوند. ما خواهان آزادی اندیشه و بیان و نشر بی هیچ حصر و استثنا هستیم، خواهانِ جریان آزاد خبررسانی، اینترنت و مطبوعات آزاد، آزادی حق اعتراض و همچنین آزادی تمام زندانیان عقیدتی و سیاسی که در سیطره‌ی سانسور و سانسورچیان به بند کشیده شده‌اند”.

 

کانون نویسندگان ایران به مناسبت روز مبارزه با سانسور با انتشار بیانیه‌ای از عموم مردم ایران خواستند که “در صف مبارزه با سانسور بایستند.

متن کامل این بیانیه در پی می‌آید:

۱۳ آذر، روز مبارزه با سانسور گرامی باد

دوازده سال از اعلام ۱۳ آذر به عنوان روز مبارزه با سانسور گذشته است و اکنون رضا خندان (مهابادی)، بکتاش آبتین از اعضای هیئت دبیران و کیوان باژن، عضو کانون نویسندگان ایران به دلیل تلاش برای مبارزه با سانسور به زندان افتاده‌اند و عضو دیگرمان؛ گیتی پورفاضل، به دلیل استفاده از حق آزادی بیان‌اش به حبس کشیده شده است.

موضوع سانسور و مبارزه با آن، محدود به کتاب، مطبوعات یا فعالیت‌های هنری نیست و به همین دلیل روز مبارزه با سانسور مختص نویسندگان و هنرمندان نبوده و هدف آن؛ همگرایی و ایستادگی تمام گروه‌ها و افرادی‌ست که مستقیم یا غیرمستقیم قربانی سانسور و سرکوب هستند. سانسور، تامین کننده‌ی تاریکی مورد نیاز برای سرکوب است و این یعنی، سرکوب را می‌توان بی کم و کاست، شکل عینی و تحقق یافته‌ی سانسور دانست. بدین معنا، جامعه‌ی ما سال‌هاست که به شدیدترین وجه، تحقق سانسور را در حبس و شکنجه و اعدام و کشتار فرزندانش، عریان و خونین، چشیده و لمس کرده است. سال‌هاست که هنر و فرهنگ و زیبایی، روبروی چشمان ما سرکوب شده‌ است و از این رهگذر تولیدات فرهنگی سانسور شده وُ بی یال وُ دم وُ اشکم، مخاطب خود را به شکلی روزافزون از دست داده‌اند. سال‌هاست که سیستم آموزشی، متکی به ارعاب و سانسور وُ خودسانسوری‌ست و در کنار این‌ها، حق اعتراض مردم نیز سرکوب و دامنه‌ی سانسور به کف خیابان کشیده شده است. با این همه، سال‌هاست که ایستاده‌ایم و سال‌هاست که در برابر سهمگین‌ترین سانسور و سرکوب تاریخ عاصر، به مبارزه‌ی خود برای دفاع از آزادی اندیشه و بیان ادامه داده‌ایم.

کانون نویسندگان ایران، ضمن بزرگداشت ۱۳ آذر، روز مبارزه با سانسور، از عموم مردم به ویژه صاحبان قلم و اندیشه می‌خواهد تا در صف مبارزه با سانسور بایستند و یکصدا خواستار برچیدن بساط سانسور شوند. ما خواهان آزادی اندیشه و بیان و نشر بی هیچ حصر و استثنا هستیم، خواهانِ جریان آزاد خبررسانی، اینترنت و مطبوعات آزاد، آزادی حق اعتراض و همچنین آزادی تمام زندانیان عقیدتی و سیاسی که در سیطره‌ی سانسور و سانسورچیان به بند کشیده شده‌اند.

۱۳۹۹ آذر ۱۱, سه‌شنبه

فراخوان جمعی از مادران و زنان دادخواه در ایران به مناسبت روز جهانی حقوق بشر

 

۱۷ نفر از مادران و زنان دادخواه در ایران ضمن انتشار بیانیه ای به مناسبت روز ۱۰ دسامبر روز جهانی حقوق بشر، بیانیه ای را امضا کرده اند و در آن نوشته اند: تا دفاع  از حقوق بشر برای ما ایرانیان داخل و خارج به امری ملی و همگانی بدل نشود و همه گروه های مدنی و حقوق بشری و سیاسی یکصدا نشوند، دنیا صدای دادخواهی و حق طلبانه مردم ایران را نخواهد شنید. به گزارش “کارزار جهانی برای دادخواهی و آزادی زندانیان سیاسی-عقیدتی”، متن این بیانیه به شرح زیر است:

هموطنان عزیز خارج از کشور، روز ۱۰ دسامبر سالروز تصویب “اعلامیه جهانی حقوق بشر” و  روز جهانی حقوق بشر است، حقوق بشری که ما مردم مظلوم ایران از ابتدائی ترین و طبیعی ترین آن ها در زمینه های فردی مانند، حق آزادی اندیشه و بیان، حق آزادی انتخاب دین‌، حق آزادی انتخاب پوشش و ورزش، حق سفر و حق حضانت فرزند برای زنان و غیره محروم هستیم.

ما از داشتن حق انتخابات آزاد، حق تشکیل احزاب، سندیکاها و اتحادیه های صنفی مستقل (حاکمیت حتی نهادهای خیریه و غیرانتفاعی مستقل را هم تحمّل نمی کند)، حق تجمع و اعتراضات مسالمت آمیز و سایر حقوق مندرج در اعلامیه جهانی بشر نیز محروم هستیم و در صورتی که به این محرومیت ها اعتراض کنیم، پاسخ حکومت به معترضان و منتقدان، زندان و شکنجه و اعدام است. 

 آزادگان، وجدانهای بیدار در سراسر جهان!

قانون و قوه قضائیه که در سایر کشورها مدافع عدالت و پناهگاه مظلومان است، در کشور ما ایران اما، از ظالمان و غارتگران و متجاوزان به حقوق مردم دفاع میکنند، درحقیقت دستگاه قضائی و حاکمیت جمهوری اسلامی، خود بزرگترین ناقضان حقوق بشر در کشور ما محسوب میشوند.

حاکمیت و دستگاه قضائی جمهوری اسلامی، دست در دست نیروهای امنیتی و سرکوبگر بدنبال ایجاد ترس و وحشت در جامعه هستند و برای جلوگیری از جنبش دادخواهی مردم ایران نه تنها آزادیخواهان را دستگیر و شکنجه میکنند و به  قتل میرسانند، بلکه خانواده های آنان را مورد آزار و اذیت قرارمیدهند. دریک کلام، ما شهروندان ایران گروگان حکومتی هستیم که خود را مالک همه چیز حتی جان انسانها میداند و هر زمان که اراده کند میتواند انسانی را زندانی و شکنجه کند و یا جانش را بگیرد و خانواده اش را به سکوت وادار کند و حتی اجازه برگزاری مراسم یادبود به خانواده هائی که عزیزی را از دست داده اند ندهند.

 

هموطنان آزادیخواه و مدافع حقوق بشر در خارج از کشور!

روی سخن ما با شما است، شما که در دست حکومتی جبار و تمامیت خواه اسیر نیستید و در کشورهائی زندگی میکنید که از مواهب حقوق بشر و حمایت قانون برخوردارید و هراسی از بازداشت و شکنجه و زندان و اعدام ندارید. شمائی که میدانید در داخل کشور هیچ مرجعی برای دادخواهی ما خانواده هائی که عزیزی را از دست داده ایم و یا عزیزی را در زندان داریم وجود ندارد! ما اکنون از شما می خواهیم که دادخواه ما خانواده ها باشید و فریاد حق طلبانه ما را در دنیا طنین افکن کنید، گرچه  ما میدانیم که برخی از شما سالها است که چه به صورت فردی و چه به صورت گروهی دراین امر کوشا بوده اید، اما ما این را هم خوب میدانیم که تا دفاع  از حقوق بشر برای ما ایرانیان داخل و خارج به امری ملی و همگانی بدل نشود و همه گروههای مدنی و حقوق بشری و سیاسی یکصدا نشوند، دنیا صدای دادخواهی و حق طلبانه مردم ایران را نخواهد شنید. شما میتوانید متحد و مؤثر از”حقوق بشر” ما مردم ستمدیده ایران در داخل کشور دفاع کنید و رسالت تاریخی خود را به انجام رسانید.

 

۱- گوهر  عشقی، مادر ستاربهشتی، امضاکننده بیانیه ۱۴

 

۲- شهناز  اکملی،  مادرمصطفی کریم بیگی 

 

۲-  سکینه  احمدی، مادر ابراهیم کتابدار 

 

۳-  ایران  الهیاری، مادر مهرداد معین فر

 

۴-  شهلا  انتصاری، امضا کننده بیانیه ۱۴

 

۵-  محبوبه  رضائی، مادر پژمان قلی پور

 

۷-  فاطمه  سپهری، امضاکننده بیانیه ۱۴  

 

۸-  ناهید شیرپیشه،  مادرپویا بختیاری

 

۹- حوریه  فرج زاده، خواهر شهرام فرج زاده، امضاکننده بیانیه ۱۴

 

۱۰- مهناز کرمی، مادر وحید دامور

 

۱۱- بهجت لک، مادر بهمن (رضا) جعفری

 

۱۲-نوشین محمودی، مادر علیرضا انجوی

 

۱۳- نرگس  منصوری، امضا کننده بیانیه ۱۴

 

۱۴- صدیقه مالکی فر، همسر هاشم خواستار، امضا کننده بیانیه ۱۴

 

۱۵- فاطمه  ملکی، همسر محمد نوری زاد، امضا کننده بیانیه ۱۴

 

۱۶- زینب محمدی،  مادرمحمد طاهری

 

۱۷- پوران ناظمی، امضا کننده بیانیه ۱۴

 

forirankarzar@gmail.com

۱۱ آذر ۱۳۹۹ – ۱ دسامبر۲۰۲۰ 

۱۳۹۹ فروردین ۴, دوشنبه

بیان نامه خانواده ها و همرزمان و کنشگران سیاسی در بیانیه ۱۴ تن برای کناره گیری علی خامنه ای


مردم شریف ایران؛

زندانیان مرتبط با بیانیه ۱۴ تن؛ کمال جعفری یزدی، هاشم خواستار، عبدالرسول مرتضوی، محمد مهدوی‌فر، رضا مهرگان، محمد نوری‌زاد، عباس واحدیان شاهرودی، محمدحسین سپهری و فاطمه سپهری، در تابستان ۱۳۹۸، به این نتیجه رسیدند که وقت آن رسیده تا با کنار گذاردن تمایلات مصلحت‌جویانه و با صراحت تمام، پای به میدان گذارده و با درخواست تغییر بنیادین قانون اساسی و عزل رهبر جمهوری اسلامی، پیش‌گام این حرکت ملی باشند. از زمان بازداشت، ۲۰ مرداد ۹۸ تا کنون، قریب ۸ ماه می‌گذرد و در این مدت، این عزیزان انواع شکنجه‌های جسمی و روانی همچون حبس در سلول انفرادی، توهین و ناسزا، ضرب و شتم و محرومیت از تماس با خانواده‌هایشان را تحمل کرده‌اند، چرا که امید و آرزوی آزادی و سربلندی ایران و مردم ایران، سختی و مشقت این دوران را بر آنها هموار کرده است. مسئولین زندان، اصل تفکیک زندانیان براساس جرائم‌شان را رعایت نمی‌کنند و این زندانیان سیاسی را در میان بندهای زندان جابه‌جا می‌کنند و پیش از انتقال آنها به بندهای جدید، از عوامل‌شان در میان زندانیان می‌خواهند که اسباب آزار و اذیت زندانیان سیاسی را فراهم کنند که باعث ضرب و شتم و به خطر افتادن جان‌شان شده است.
سال ۹۸ روبه پایان است اما همراه با تجربه‌های تلخ بیش از ۱۵۰۰ کشته‌شدگان آبان ماه، ساقط کردن هواپیمای
مسافربری به همراه ۱۷۶ سرنشین و اپیدمی ویروس کرونا که تاکنون جان بیش از ۲۰۰۰ ایرانی را گرفته است. در روزهای اخیر، رئیس سازمان زندان‌های کشور از اعطای مرخصی به ۷۰ هزار نفر از زندانیان، به دلیل شیوع کرونا، خبر داده بود. اما به گفته جاوید رحمان، گزارشگر ویژه سازمان ملل، جمهوری اسلامی تنها زندانیانی را آزاد می‌کند که حکم‌شان کمتر از پنج سال زندان است و در نتیجه کسانی که به “اقدام علیه امنیت ملی” متهم و احکام خارج از عرف و قانون گرفته‌اند، مشمول این تصمیم نمی‌شوند. بدین ترتیب در عمل، زندانیان سیاسی یا کسانی که طی ناآرامی‌های آبان ۹۸ بازداشت شده‌اند، در زندان خواهند ماند. در شرایط کنونی شیوع ویروس کرونا، ما، خانواده‌های زندانیان سیاسی و جمعی از طرفداران بیانیه ۱۴، به شدت نگران وضعیت عزیزان‌مان هستیم. بر مسئولین ذیربط است که هرچه سریعتر زمینه آزادی زندانیان سیاسی را فراهم کنند، پیش از آنکه اتفاق ناگواری رخ دهد.
۲۵ اسفند ۱۳۹۸

x

۱۳۹۸ دی ۲, دوشنبه

اعتراض انجمن فیلم کوتاه ایران به تشدید سانسورهای سینمایی

پایگاه خبری / تحلیلی اثر ، انجمن فیلم کوتاه ایران (ایسفا) در بیانیه‌ای به تشدید سانسور و جلوگیری از نمایش فیلم‌های کوتاه از سوی سازمان سینمایی جمهوری اسلامی اعتراض کرده است.

در بیانیه‌ای که ایسفا روز یکشنبه اول دی‌ماه منتشر کرده ضمن اشاره به توقیف و سانسور فیلم‌های کوتاه و جلوگیری از نمایش آن‌ها در سینماهای «هنر و تجربه» و جشنواره فیلم‌های کوتاه،‌ این موضوع را مغایر با اصول قانون اساسی و منشور حقوق شهروندی خوانده است.

انجمن فیلم کوتاه ایران معاونت ارزشیابی و نظارت سازمان سینمایی را هدف انتقادهای خود در این زمینه قرار داده است.

در بخشی از این بیانیه انجمن فیلم کوتاه ایران نوشته:‌«متاسفانه این ممیزی‌های کم‌سابقه روز به روز بیشتر شده تا آن‌جا که برای نمایش‌های کوچک نیز سخت‌گیری‌ها شدت یافته است.»

این انجمن همچنین اعلام کرده که نمایش فیلم‌های کوتاه از دستور کار صداوسیمای جمهوری اسلامی نیز خارج شده است.

ایسفا در بخشی دیگر از این بیانیه اظهار کرده که سانسور «جسم و روان در حال رشد فیلم‌ کوتاه را جراحی و زخمی می‌کند و این زخم‌ها هرگز التیام پیدا نمی‌کنند.»

پیش از این نیز در آبان‌ماه بیش از ۲۰۰ سینماگر ایرانی با انتشار بیانیه‌ای ۱۰ ماده‌ای، به مواردی چون «اختناق و سانسور، ناتوانی قوه مجریه در اجرای قانون و ورود سرمایه‌های مشکوک به سینما» اعتراض کرده بودند.

۱۳۹۸ مرداد ۲۲, سه‌شنبه

حل بحرانهای کشور تنها با گذر از جمهوری اسلامی ممکن است‎


بیانیه اتحاد برای دمکراسی؛


حاصل چهل سال حکومت جمهوری اسلامی به مثابه یک نظام ایدئولوژیک، سرکوبگر و ضد حقوق بشر، جزجنگ، سرکوب دگراندیشان، تبعیض های جنسیتی، اتنیکی وعقیدتی، زندان، شکنجه، اعدام، تبعید، دشمن تراشی، ترور درداخل و خارج کشور، حمایت ازتروریسم بین المللی، فساد، تخریب گسترده محیط زیست و ... نبوده است. کشورما طی این چهل سال بدلیل سیاست خارجی خصمانه با جهان غرب و کشورهای منطقه، فرصت های تاریخی زیادی را از دست داده وصدها میلیارد دلاربه اقتصاد کشورزیان وارد آمده است.

فساد نهادینه شده درنظام درتمام تاروپود اقتصاد کشور آنچنان رخنه کرده است، که کشوردیگر توسط نهادهای دولتی کنترل و هدایت نشده، بلکه این باندهای مافیایی هستند که قدرت سیاسی و اقتصادی را درچنگ خود گرفته و سیاست می کنند. تمامی جناحهای رژیم، اعم از اصولگرا، اصلاح طلب و معتدل و در راس آن بیت سید علی خامنه ای در این نابسامانی ها وغارت و چپاول ثروت کشورهم سو و هم کاسه هستند. زیان و خسران عملکرد حکومت جمهوری اسلامی در این مدت بمراتب ازهردولت اشغالگری بیشتر بوده است.

قدرت سیاسی واقتصادی درجمهوری اسلامی در دست بیت رهبری، سپاه و ارگان های امنیتی، در دست تعداد اندکی از سران نظام واطرافیان شان متمرکز شده است. آنها با پایمالی آزادی های اجتماعی و سیاسی، سرکوب همه سازمانها و احزاب دگراندیش و نیز با نمایش ها و تمهید های انتخاباتی، قدرت سیاسی را قبضه کرده اند. دربخش اقتصاد ازهمان شروع کار با مصادره اموال و واحدهای اقتصادی بخش خصوصی و سوء استفاده از درآمدهای میلیاردی نفت، ازفعالیت و گسترش بخش خصوصی مستقل جلوگیری کرده اند، تا جائیکه بیش از 80% اقتصاد کشور تحت مالکیت و کنترل دولت و نهادهای وابسته به حاکمیت قرارگرفت. چنین تمرکز گسترده اقتصادی و فساد فراگیر، کشورمان را ازبهره گیری از نیروهای کارآفرین، آینده ساز و صنعتگر محروم کرده است.

اما اشکال گوناگون مبارزه بخش های مختلف جامعه و نیروهای آزادیخواه علیه حاکمان ارتجاعی و مستبد هیچ گاه خاموشی نیافت. جنبش های مردمی، تشکل های سیاسی، صنفی و نیروهای آزادیخواه و عدالت طلب، در این چهل سال از مقابله با این استبداد پا پس نکشیدند. علیرغم هزینه های زیاد، حتی کشتارهای دسته جمعی 67هم نتوانست آتش این مبارزه حق طلبانه را خاموش کند. این مبارزات تا رسیدن به تغییر و تحول اساسی و استقرار دمکراسی بجای نظام جمهوری اسلامی ادامه خواهد یافت.

جنبش زنان، پایدارترین جنبش اجتماعی، ازهمان ابتدای استقرار جمهوری اسلامی، برای مقابله و رفع تبعیض جنسیتی شکل گرفته و همواره نظام جمهوری اسلامی را به چالش کشانده است. این جنبش با کمپین های مختلف، مانند کمپین یک میلیون امضا، حضور میدانی دختران خیابان انقلاب و کمپین چهار شنبه سفید، سرمشقی شد برای همه جنبش های مدنی. هم اکنون زنان مبارز و ارجمندی مانند، نسرین ستوده، نرگس محمدی، آتنا محمدی، سپیده قلیان، گلرخ ایرایی و ... در زندان های نظام اسیرهستند. به جرات می توان گفت که حاکمان جمهوری اسلامی به دلیل ساختار فکری واپسگرایانه شان بیشترین هراس را از جنبش زنان دارند. جنبشی که قدرت بسیج نیمی ازجمعیت کشورعلیه کلیت نظام و ارزشهای عقب افتاده اش را داراست. آخرین احکام سنگین علیه فعالین این جنبش، ۵۵ سال برای زنان محبوس در زندان قرچک، یاسمین آریائی، منیره عربشاهی، و مژگان کشاورز و مجازات کسانیکه برای خانم مسیح علینژاد فیلم و یا عکس ارسال می کنند، نشاندهنده چنین ترسی است.

جنبش کارگری یکی از با سابقه ترین جنبش های مدنی و صنفی کشورمان ایران است. سابقه و قدرت سازماندهی کارگران نتایج و دستاورد های جدی و ملموسی در تاریخ جدید ببار آورده است. اتحادیه آزاد کارگران ایران، سندیکای کارگران شرکت واحد اتوبوسرانی تهران و حومه، سندیکای کارگران شرکت نفت و هفت تپه و سندیکای کارکران فلزکار مکانیک ایران و دهها انجمن صنفی، توانستند از دل سرکوب و فشارهای سنگین برروی جنبش کارگری قد علم کرده و رشد کنند. مبارزه برای حقوق کارگران، مقابله با قوانین ضد کارگری، دفاع ازخواست های صنفی ــ اقتصادی کارگران، مقابله با فساد و تلاش برای متشکل کردن نیروی کاراز جمله اهداف این تشکل هاست. همراهی دهها انجمن صنفی و صدها فعال مدافع نیروی کارازاین جنبش، در کنار حمایت اتحادیه ها و سندیکاهای بین المللی از آنها، آنرا تبدیل به نیرویی غیرقابل چشم پوشی در تحولات سیاسی ــ اجتماعی کشورکرده است.

دیگر جنبش های اجتماعی، مدنی و صنفی، حنبش های اتنیکی، جنبش معلمین و فرهنگیان، پرستاران، مال باختگان، دانشجویان، ، بازنشستگان، جنبش فعالین حفظ محیط زیست و .. هر یک درحد و توان، صدای اعتراض خودرا به نابرایری، تبعیض، فساد سیتماتیک وتخریب زیست محیط، بلند کرده و نقش تعیین کننده ای را در تغییر و تحولات سیاسی جاری کشور برعهده گرفته اند.

تداوم این جنبش ها و حرکت های اعتراضی، گسترش دامنه و تنوع بی سابقه شان در عرصه ها و ابعاد مختلف، به همراه حمایت میلیونی مردم، نشان می دهد که دستگاهای امنیتی رژیم توان از بین بردشان را نداشته و سیاست سرکوب و بگیر وببند نمی تواند پیشرفت شان را سد نماید. هربار که رژیم فعالین یکی از این جنبش ها را دستگیر و با احکام سنگین مجازات کرده و یا به روشهای جنایتکارانه در زندان و بیرون از زندان به قتل رسانده و ترور کرده و سرمست پیروزی می شود، جنبش های دیگری ققنوس وار از گوشه دیگر جامعه و با قدرت بیشتر و خواست های روشنتر پا به میدان مبارزه می گذارند. حرکت و بیانیه 14 نفر مبارز آزادیخواه و شجاع کشور نمونه گویای این روند است. در زمانه ای که رژیم تمام تلاش خودرا بکار می گرفت تا گفتمان سیاسی را به دوگانه انتخاب تحریم و جنگ یا جمهوری اسلامی محدود نماید، حرکت 14نفر گفتمان عبور از کل نظام، بعنوان عامل اصلی وضعیت بحرانی موجود را در داخل کشور به میدان آورد. آنها در بیانیه اول استعفای آقای خامنه ای، مسئول و فرد اول نظام که ازقدرت بی بدیل و نامحدود برخوردار بوده و به هیج کس و نهادی پاسخگو نیست را مطرح کردند. آن ۱۴ تن دربیانیه دوم خود بدون هیج واهمه و پروایی و به بیانی واضحتربیان کردند که، "ما با کلیت این حکومت و حاکمیت و همه نهادها و قوای آن مخالفیم و معتقدیم هیچ راهی برای بازسازی و نوسازی این رژیم وجود ندارد." و در ادامه اضافه کردند "پس آنچه که ما ۱۴ تن با انتشار نخستین بیانیه‌ خویش در پی آن بوده و هستیم، یک مطالبه فراجناحی برای «عبور کامل» از نظام جمهوری اسلامی بوده و متعلق به همه آزادی‌خواهان راستین با هر گرایش سیاسی و عقیدتی است." انتشار بیانیه ۱۴ کنشگر مدنی حوزه زنان در داخل کشور برای استعفای خامنه‌ای و گذار از جمهوری‌اسلامی، فراز دیگری از تداوم این حرکت است.

جمهوری اسلامی وهیج یک از جناحهای درونی اش، قادر نیستند بر بحران های کوچک و بزرگی که خود عامل اصلی بوجود آوردنشان هستند، غلبه کنند. بحران های سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و تنش های خارجی کشور را در شرایط حاد و خطرناکی قرار داده و خطر فروپاشی درهمه عرصه آنرا تهدید می کند. این خطرات با ادامه نظام حاکم بر کشور افزایش یافته و وظیفه همه نیروهای دلسوز جامعه است تا بدوراز فرقه گرایی و بر اساس منافع و مصالح ملی، مشترکا به پا خیزند.

با نگاهی عمومی به نیروهای اپوزیسیون جمهوری اسلامی و جنبش های مدنی کشور، از یک سو تحرک بیشتر، همسویی و هم آوایی و از سوی دیگر پراکندگی و عملکردهای جداگانه مشاهده می شود.

درچند سال گذشته تلاشهای زیادی برای هماهنگی و هم آوائی تمامی نیروهای دمکراسی خواه خواهان گذر از نظام انجام گرفته است. اکثریت جامعه، راه کار اصلاح نظام را ناکارآمد دانسته و از آن عبور کرده است. این اکثریت، دشمن را در داخل دیده و دیگر دشمن تراشی خارجی نظام، مورد پذیرش اش نیست. فاصله و جدایی بین مبارزان در درون و بیرون کشورکمتر شده است. علیرغم همه این دستاوردها، اما هنوز فعالیت اپوزیسیون دمکراسی خواه به زیر چتری واحد گرد نیامده و پراکنده است.

جنبش های مدنی، جز پاره ای مواقع، جداگانه و بدون ارتباط با یکدیگر وارد میدان می شوند. عدم ارتباط و همصدائی، امکان مقابله و سرکوب تک تک آنها را برای نهادهای امنیتی و نظامی رژیم را آسان می کند. برای رسیدن به برآمدی واحد و گسترده در سطح ملی و کشوری، بهم پیوستن جویبارهای جنبش های مختلف و تبدیل آنها به رودخانه ای خروشان، به ضرورت و نیاز روز تبدیل شده است. ارتباط افقی بین این جنبش ها هزینه زیادی برای فعالین مدنی داشته و رژیم بشدت با آن مقابله خواهد کرد. شکل گیری کانون های هماهنگی و چتر واحدی از اپوزیسیون دمکرات، بر این کاستی غلبه کرده و نقش و تاثیر این جنبش ها را افزایش خواهد داد.

در شرایط کنونی که اکثریت مردم امیدی به کارائی نظام نداشته و راه کار اصلاح آنرا بیهوده دانسته و خواهان عبور و گذر از نظام هستند، دو تحول می تواند مردم خواهان تغییررا برای تهاجم وسیع و مقابله نهایی برای گذارآماده تر سازد.

۱. ایجاد چتر واحد ویا کانون های هماهنگی برای مقابله با نظام در شکلی یکپارچه، هماهنگ و همبسته. مادام که جنبش های مدنی و اعتراضی بدون ارتباط ارگانیک با یکدگیر باشند و نیروهای اپوزیسیون با پروژه ها، راه کارها مختلف، که اکثرا در مضمون اشتراکات زیادی با یکدیگر دارند، جدای از همدیگر و موازی هم فعالیت می کنند، شانس پیروزی کم خواهد بود.

۲. مردم نیاز دارند برای ورود به صحنه نهائی نبرد و گذر از نظام، روشنائی تونل بعد از گذار را ببینند. عبوراز تاریکی تونل نظام، بدون دیدن روشنائی بعد از آن، اراده مردم را سست خواهد کرد. آنها باید مطمئن شوند که درپایان شب سیاه حاکمیت، روشنائی نمایان خواهد شد. مردم نمی خواهند شاهد، جنگ و درگیری بین نیروهایی باشند که آنها را از تاریکی نظام خلاص کرده، ولی جامعه را وارد دوره ای کند که خطر و ترس هرج و مرج، اغتشاش، بگیر و ببند و حذف یکدیگر را بدنبال داشته باشد.

برای برون رفت از بن بست موجود، برای حل بحرانها و برای جلوگیری از فروپاشی کشور، گذر از نظام به ضرورت روز و حیاتی تبدیل شده است، همه نیروهای آزادیخواه، دمکرات و وطن دوست وظیفه دارند تا برمبنای اشتراکات، بدون کنار گذاشتن اختلافات شان، بر روی چند اصل کلان و تاریخ ساز و برای ساختن ایرانی دمکرات، آزاد، مستقل و بدور ازهرگونه تبعیض، متحد شوند. ما احتیاج به جنبش سیاسی مادر داریم. جنبشی که در دامانش انواع گرایش ها و انتخاب ها، مستقل و آزاد زندگی کرده و بصورت مسالمت آمیز و دمکراتیک به رقابت پرداخته و نیروهایشان را برای نبرد با اهریمن جمهوری اسلامی مشترکا وارد نبرد می کنند.

کلی ترین و مهمترین اصول برای توافق و همکاری ها را می توان درچند نکته برشمرد:

پذیرش گذر از کلیت نظام جمهوری اسلامی،

ایجاد شورایی متشکل از همه نیروهای دمکرات، اعم از احزاب و شخصیت ها و نمایندگان اقشار مختلف جامعه برای مدیریت دمکراتیک دوران گذار و استقرار نظامی سکولار و دمکرات بجای نظام جمهوری اسلامی براساس اعلامیه جهانی حقوق بشر و ضمائم آن، حفظ یکپارچگی کشورو رفع کلیه تبعیضات

آماده سازی شرایط برای انتخاب مجلس موسسان با انتخابات آزاد و منصفانه و تحت نظارت بین المللی، با وظیفه تهیه قانون اساسی جدید.

برگزاری رفراندم برای تعیین شکل نظام آینده

اتحاد برای دمکراسی در ایران
۱۵ مرداد ۱٣۹٨ - ۶ اوت ۲۰۱۹

  چهل و دو سال بوده اید . دیگر بس است . باید برای همیشه در زباله دان تاریخ با بدترین نام دفن شوید . ای منفورترین موجوداتی که نمیشود گفت چه ه...