۱۳۹۷ فروردین ۱۲, یکشنبه
عفو بین الملل خواستار اقدام فوری جهت آزادی دراویش زندانی در اعتصاب غذا شده است
سازمان عفو بین الملل طی بیانیهای خواستار اقدام فوری جهت آزادی هشت تن از بازداشت شدگان از اقلیت دراویش گنابادی که از ۷ فرودین سال جاری در اعتراض به شکنجه و دیگر رفتارهای بیرحمانه و غیرانسانی دست به اعتصاب غذا زدهاند، شده است. یکی از بازداشت شدگان تهدید شده که اگر اعتراف نکند به همسرش در برابر او تجاوز خواهد شد. این مردان که از تاریخ یک اسفند در بازداشت به سر میبرند نیاز به مراقبتهای پزشکی به خاطر جراحات هنگام بازداشت دارند”. از این رو سازمان عفو بینالملل با صدور این بیانیه خواستار اقدام فوری جهت آزادی بازداشت شدگان شده است.
این نهاد مدافع حقوق بشر که مقر آن در لندن است در بیانیه خود گفت؛ هشت تن از بازداشت شدگان از اقلیت دراویش گنابادی در ایران در ۷ فرودین اعلام کردند که در اعتراض به شکنجه و دیگر رفتارهای بیرحمانه و غیرانسانی دست به اعتصاب غذا زدهاند. گفته شده است که “عباس دهقان” یکی از بازداشتشدگان تهدید شده که اگر اعتراف نکند به همسرش در برابر او تجاوز خواهد شد. این مردان که از تاریخ یک اسفند در بازداشت به سر میبرند نیاز به مراقبتهای پزشکی به خاطر جراحات هنگام بازداشت دارند.
“جواد خمیس آبادی”، “کیانوش عباس زاده”، “احمد موسوی”، “نورعلی موسوی”، “مهدی اسکندری”، “امیر لباف”، “میر صادق” و “عباس دهقان” از روز ۷ فروردین در اعتراض به شرایط بازداشتشان که گفتهاند همراه با شکنجه بوده اعلام اعتصاب غذا کردهاند.
این مردان در بازداشتگاه آگاهی شاپور در تهران که تحت نظارت نیروی انتظامی است، نگهداری میشوند. این بازداشتگاه به اعمال شکنجه برای اعترافگیری مشهور است. روشهای معمول شکنجه که از این بازداشتگاه گزارش شده شامل این موارد میشود: “مشت و لگد، ضرب و شتم با لوله پلاستیکی، کابل یا شلاق؛ بسته شدن به لوله یا دیگر وسایل به مدت طولانی و انواع مختلف آویزان کردن که یکی از شناختهشدهترین آنها روش “جوجه کباب” است. در این روش، شخص را با دست و پای بسته از یک لوله افقی آویزان کرده و شلاق میزنند”.
اعتصابکنندگان در تاریخ یک اسفند ۱۳۹۶ به خاطر شرکت در تظاهراتی دستگیر شدند که با استفاده نیروهای امنیتی از ضرب و شتم، اسلحه گرم، ماشینهای آبپاش و گاز اشکآور به خشونت کشانده شد و در آن بیش از ۳۰۰ نفر دستگیر شدند. این افراد ابتدا به زندان فشافویه در نزدیکی تهران منتقل شدند و سپس برای بازجویی به آگاهی شاپور فرستاده شدند و خانوادههای برخی از آنها به مدت چندین هفته از وضعیت و محل نگهداری آنها اطلاعی نداشتند. مقامات گفتهاند آنها تا زمان اتمام بازجوییها حق دسترسی به وکیل را ندارند.
بر اساس اطلاعات دریافت شده توسط عفو بینالملل، عباس دهقان تحت فشار قرار دارد تا اعتراف کند که در درگیریهای ۳۰ بهمن یک عضو بسیج را عامدانه با ماشین زیر گرفته است. اعضای جامعه دراویش با رد این اتهام ادعا کردهاند که این مرد بسیجی به شلیک نیروی انتظامی، که به اشتباه تصور کرده او جزء معترضان است، کشته شده است. تصاویر منتشر شده در رسانههای حکومتی آثار گلوله بر بدن این مرد بسیجی را نشان میدهد.
بر اساس اطلاعاتی که به دست عفو بینالملل رسیده، عباس دهقان تهدید شده است که اگر اعتراف نکند به همسرش در برابر او تجاوز خواهد شد.
لازم به ذکر است فرهاد نوری، از فعالان حقوق دراویش ساکن استرالیا، پیشتر به رادیو فردا گفت یکی از بازداشتشدگان به نام عباس دهقان برای اعتراف اجباری به رانندگی خودروی سمند در رویدادهای گلستان هفتم تهدید شده است که اگر همکاری نکند «در جلو چشم او به همسرش تجاوز خواهد شد».
همچنین در تاریخ ۲۰ مارس ۲۰۱۸ (۲۹ اسفند ۱۳۹۶) مسئول سیاست حقوق بشری دولت آلمان، با اشاره به جریانات اخیر اعتراضات دراویش گنابادی گفته بود: “من نگران وضعیت دراویش گنابادی بازداشتشده در جریان اعتراضات و افزایش خشونتها هستم.”
مرگ و مصدومیت ۸ کارگر در سایه فقدان ایمنی محیط کار
طی روزهای گذشته در سایه فقدان ایمنی محیط کار، ۴ کارگر کشته و ۴ کارگر دیگر نیز مصدوم شدند. ایران در میان کشورهای جهان رتبه ۱۰۲ را در زمینه رعایت مسائل ایمنی کار به خود اختصاص داده که رتبه بسیار پایینی است.
به گزارش خبرگزاری هرانا به نقل از ایرنا مورخ ۷ فروردین ۱۳۹۷، رئیس مرکز فوریت های پزشکی دانشگاه علوم پزشکی و خدمات بهداشتی درمانی آذربایجان غربی گفت: “کارگر ۲۷ ساله ای که در حال کار روی داربستی در طبقه هفتم یک ساختمان بود، بر اثر سقوط بر روی پیاده رو جان خود را از دست داد”.
باقر بهرامی روز سه شنبه افزود: “پس از اعلام خبری مبنی بر سقوط یک کارگر از داربستی در خیابان کهرم ارومیه، اکیپ درمانی به سرعت به محل اعزام شدند اما وی جان خود را در دم از دست داده بود”.
وی اظهار کرد: “طبق گفته شاهدان عینی، این فرد در طبقه هفتم یک ساختمان در حال کار بوده که بر اثر بی احتیاطی از حدود ۳۰ متری به روی زمین سقوط کرده است”.
رئیس مرکز فوریت های پزشکی دانشگاه علوم پزشکی و خدمات بهداشتی درمانی آذربایجان غربی بیان کرد: “رعایت نکات ایمنی در هنگام کار به ویژه در ارتفاع بالا ضروری است و این موارد در خصوص این کارگر رعایت نشده بود”.
بهرامی به شهروندان به ویژه کارگران ساختمان های بلند توصیه کرد که در هنگام کار بر روی داربست به موارد ایمنی توجه کنند تا حوادثی اینچنینی ایجاد نشود.
منطقه کهرم ارومیه در جنوب غربی این شهر قرار دارد و بیشتر ساختمان های این منطقه طبقاتی است.
شلیک به یک کولبر در بانه
به گزارش مرکز دموکراسی و حقوق بشر کردستان مورخ ۹ فروردین ۱۳۹۷، طی روزهای گذشته جمعی از کولبران در نقطهی صفر مرزی بانه از سوی نیروهای مرزبانی مورد هجوم قرار گرفتند که در اثر گشودن آتش این نیروها، یک کولبر به نام «سامان صابری» ۲۳ ساله دچار جراحت گردید.
یک منبع مطلع وضعیت سامان صابری را وخیم اعلام کرده و گفت: “او که جهت رسیدگی پزشکی به سنندج منتقل شده است، از ناحیهی شکم مورد اصابت گلوله قرار گرفته است”.
مرگ دلخراش زن جوان در دستگاه خمیرگیر
به گزارش خبرآنلاین مورخ ۹ فروردین ۱۳۹۷، فرمانده انتظامی شهرستان تویسرکان گفت: “زن جوان تویسرکانی به شکل دلخراشی در دستگاه خمیرگیر کلوچه پزی جان باخت”.
سرهنگ محمد معصومی، طی گفتگویی با اعلام مطلب فوق افزود: “این زن که در کارگاه کلوچه پزی در منطقه شاه زید تویسرکان درحال تمیز کردن دستگاه خمیرگیر بود به علت گیرکردن روسری به چنگال دستگاه به داخل آن کشیده شد و جان باخت”.
پس از بروز این اتفاق، اعضای خانواده متوجه این موضوع شده و به سرعت این زن را به بیمارستان ولیعصر شهرستان تویسرکان منتقل می کنند ولی این زن نگون بخت پیش از رسیدن به بیمارستان جان خود را از دست می دهد.
محل وقوع حادثه توسط تیم های انتظامی بررسی و پرونده ای در این خصوص در دادسرای تویسرکان تشکیل شده است.
سیخ نانوایی، کارگر رشتی را راهی بیمارستان کرد
به گزارش ایلنا مورخ ۱۰ فروردین ۱۳۹۷، فرو رفتن سیخ نانوایی در سر یک کارگر جوان در رشت، به مصدومیت وی انجامید.
روز (نهم فروردین)، فرو رفتن سیخ نانوایی در سر کارگر ۳۶ ساله در یک نانوایی در کلانشهر رشت، او را راهی بیمارستان کرد.
پس از این حادثه، بلافاصله سه آتشنشان و یک افسر ارشد به همراه یک دستگاه خودروی نجات به محل حادثه اعزام شدند.
عملیات ایمنسازی و جداسازی در محل حادثه انجام شد، اما کارگر مصدوم که از ناحیه سر دچار آسیب شده بود، برای ادامه مداوا به مراکز درمانی رشت اعزام شد.
این حادثه ظهر روز گذشته و در زمان طبخ نان روزانه رخ داد.
کشته و زخمی شدن ۴ کارگر در ۲ حادثه جداگانه
به گزارش ایلنا مورخ ۱۰ فروردین ۱۳۹۷، روز (نهم فروردین) در دو حادثه جداگانه، چهار کارگر در شهرهای اسکو و کلات نادرکشته ومجروح شدند.
در حادثه اول که صبح روز نهم فروردین در شهرستان اسکو در استان آذربایجان شرقی رخ داد، دو کارگر ساختمانی بر اثر ریزش بالکن طبقه فوقانی یک ساختمان در حال ساخت بر روی سرشان به شدت مجروح شدند که متاسفانه یکی از کارگران که ۳۶ سال سن داشت، بر اثر شدت جراحات وارده جان خود را از دست داد.
اما در حادثه دیگر که به عصر روز (نهم فروردین ماه) مربوط میشود، دو کارگر چاهکن حین حفر چاهی در کلات نادر از توابع استان خراسان رضوی بر اثر ریزش دیواره چاه محبوس شدند که یکی از آنها جان خود را از دست داد.
حامد پیروی (مسئول روابط عمومی هلال احمر کلات نادر)، با اشاره به حادثه ریزش چاهی واقع درکلات نادر که عصر روز نهم فروردین اتفاق افتاد گفت: “این حادثه به گروههای امداد و نجات گزارش شد که بلافاصله نیروهای امدادی در محل حضور یافتند”.
وی با بیان اینکه این دو مقنی محبوسشده، مشغول حفاری چاه بودند که دچار حادثه شدند، افزود: عملیات آواربرداری، امداد و نجات با همکاری نیروی انتظامی، آتشنشانی و اورژانس صورت گرفت که متأسفانه مشاهده شد یک مقنی جان خود را از دست داده است و مقنی دیگر پس از رهاسازی و اقدامهای اولیه به بیمارستان منتقل شد.
تداوم بازداشت محمد حبیبی، فعال صنفی معلمان
محمد حبیبی فعال صنفی و عضو هیئت مدیره کانون صنفی معلمان استان تهران که از تاریخ ۱۲ اسفندماه در محل کار خود توسط نیروهای امنیتی بازداشت و پس از تکمیل مراحل بازجویی به زندان اوین منتقل شده بود، علیرغم اینکه بازپرس دادسرای اوین با تبدیل قرار بازداشت او به وثیقه موافقت کرده کماکان در زندان به سر میبرد. اتهامات این فعال صنفی تبلیغ علیه نظام و اجتماع و تبانی به قصد اخلال در امنیت ملی عنوان شده است.
به گزارش خبرگزاری هرانا، ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، محمد حبیبی، فعال صنفی معلمان که در تاریخ ۱۲ اسفندماه در محل کار خود بازداشت شده بود، علیرغم اینکه بازپرس دادسرای اوین با تبدیل قرار بازداشت او به وثیقه موافقت کرده بود، کماکان در زندان به سر میبرد.
بازپرس پرونده آقای حبیبی در تاریخ ۲۶ اسفندماه با تبدیل قرار بازداشت وی به وثیقه موافقت کرده بود، ولی علیرغم تامین وثیقه، ایشان کماکان در بازداشت به سر میبرند.
بازپرسی شعبه دوم اوین اتهامات وی را “اجتماع و تبانی به قصد اخلال در امنیت ملی” و “تبلیغ علیه نظام” عنوان کرده و به نزدیکان آقای حبیبی گفته شده که بازداشت وی تا پس از تعطیلات نوروز نیز ادامه خواهد داشت.
کمیته دفاع از محمد حبیبی در تاریخ ۲۸ اسفندماه ۹۶ نوشته بود “آقای حبیبی از قرنطینه زندان اوین به سالن ۴ اندرزگاه ۴ منتقل شده است”.
این فعال صنفی پس از انتقال به بند عمومی نهایتا در روز سه شنبه مورخ ۷ فروردین سال جاری موفق به ملاقات همسر، پدر و مادر خود شده است.
محمد حبیبی در تاریخ ۱۲ اسفندماه سال جاری در محل کار خود با ضرب و شتم و اعمال خشونت توسط نیروهای امنیتی بازداشت شده بود.
بازداشت محمد حبیبی موج گستردهای از اعتراضات به خصوص توسط معلمان سراسر کشور را در پی داشته است.
پیشتر بیش از دو هزار فعال صنفی و مدنی با امضای طوماری در فضای مجازی خواستار آزادی محمد حبیبی (فعال صنفی معلمان) شده بودند.
در اسفندماه سال جاری نیز انجمنهای مختلف صنفی معلمان در بیانیههای جداگانهای بازداشت و ضرب و شتم محمد حبیبی را محکوم کرده و خواستار آزادی بی قید و شرط این عضو هیئت مدیره کانون صنفی معلمان استان تهران شده بودند.
در تاریخ ۱۸ اسفندماه سال جاری نیز شش تن از زندانیان سیاسی زندان رجایی شهر کرج به نامهای “پیام شکیبا، آرش صادقی، زانیار مرادی، سعید شیرزاد، سعید ماسوری و مجید اسدی” با انتشار نامهای سرگشاده در حمایت از محمد حبیبی با اشاره به مرگهای اخیر در زندانهای کشور نسبت به وضعیت و سرنوشت این زندانی ابراز نگرانی کرده و خواستار آزادی هرچه سریعتر وی شده بودند.
کودکآزاری در مشهد؛ قتل دختر بچه ۷ ساله
بازپرس قتل دادسرای عمومی و انقلاب مشهد از دستگیری متهم به قتل ندا، دختر بچه ۷ ساله مشهدی خبر داد و گفت که انگیزه متهم با توجه به اقرار صریح، اذیت و آزار این کودک بوده است. گفتنی است که جسد ندا سهشنبه شب گذشته، درون یک کیسه در حاشیه خیابان شهرک شهید رجایی شهر مشهد کشف شده بود.
به گزارش خبرگزاری هرانا به نقل از ایسنا، علی اکبر احمدینژاد با بیان اینکه «جسد ندا سهشنبه شب گذشته، داخل یک کیسه در شهرک شهید رجایی مشهد کشف شد»، اظهار کرد: “مفقودی این دختر حوالی ساعت ۲۱ سه شنبه شب گذشته توسط خانواده وی به پلیس اعلام و جسد وی نیز چند ساعت پس از اعلام مفقودی حدود ساعت ۲۴ همان شب درون یک کیسه در حاشیه خیابان کشف شد”.
وی افزود: “با اعلام مفقودی این کودک ۷ساله بررسیها آغاز و مشخص شد که والدین، دخترخود را برای خرید نان به بیرون از خانه فرستاده بودند اما این کودک دیگر باز نمیگردد”.
بازپرس قتل دادسرای عمومی و انقلاب مشهد با اشاره به اینکه «علت مرگ ندا خفگی اعلام شده است»، بیان کرد: “با بررسیهای اولیه مشخص شد که یک ساک قرمز پلاستیکی و کفشهای این دختربچه مفقود شدهاست”.
وی ادامه داد: “با انتقال جسد، عملیات گستردهای آغاز شد و با وجود سرنخهای به جا مانده در صحنه جرم تیمی از کارآگاهان پلیس آگاهی ماموریت رسیدگی به پرونده را به دست گرفتند. شب گذشته در نهایت متهم به قتل دستگیر شد و در بازجوییهای اولیه به جرم خود اعتراف کرد”.
بازپرس قتل دادسرای عمومی و انقلاب مشهد با اشاره به کشف ساک پلاستیکی و کفش های ندا در منزل متهم، در خصوص انگیزه قاتل خاطرنشان کرد: “انگیزه این فرد با توجه به اقرار صریح متهم، اذیت و آزار این کودک بوده است”.
حق و حقوق مردم را محترم بشمارید ...
بغض فرو خورده ناشى از تحمیل ناعدالتى و حقارت مانند آتش زیر خاکستر است و هیچ وقت خاموش نمى شود.
مردم ایران دقیقاً در چنین وضعیتى هستند. در مملکتى که با سیستمی توتالیتر اداره مى شود، هزاران انسان زندگى خویش را به خطر مى اندازند و با اشاره به اشخاصى که توسط سیستم تبلیغاتى تقدیس شده اند و انتقاد از آن ها تابو است، خط ها را مى شکنند و به صورت عریان دست به اعتراض می زنند. اعتراض کننده مى داند که این کنشگری ممکن است به قیمت از دست دادن جانش تمام شود؛ اما او به این نتیجه رسیده است که درد و رنج شکنجه، زندان و کشته شدن کم تر از درد و رنج ادامه حیات و زندگى در شرایط فعلی است.
مستبدان ، خود را حاکم بلامنازع جان و مال مردم مى دانند و اصولاً شکایت ارباب رجوع از خویش را نتیجه پُررویى و نمک نشناسى او مى خوانند.
ما در ایران ، به طور روزانه در معرض مسائلی که ناحق و ناعدالتى سیستماتیک مى پنداریم، قرار داریم و شوربختانه هیچ راهى براى جبران این بى عدالتى ها برایمان باقى نگذاشته اند. انسان هاى منفرد و محصور در تنهایى که سال ها از جمع شدن و فریاد زدن به حد کابوس ترسانده شده اند، یکباره بدون این که برنامه ریزى داشته باشند، با دیدن جمع معترض قوت قلب مى گیرند و بغض فروخفته سال ها تحقیر و تحمل بى عدالتى را در اتحاد با کسانى مثل خودشان، به یکباره بیرون مى ریزند.
کشور ایران صدها مشکل دارد و مردم ایران هر روز با هزاران مشکل حیاتی و ابتدایی خود ، دست و پنجه نرم میکنند .
Ø خشکى و خشکسالى بیش از هفتاد درصد ایران را تهدید مى کند و این مشکلى عظیم براى آینده و موجودیت ایران خواهد بود.
Ø از سال ٨٦ تا امروز خط فقر رسمي از طرف دولت اعلام نشده است اما بر اساس مطلبی که در سایت اتاق بازرگانی تهران منتشر شده است، گزارش وزارت راه و شهرسازی نشان میدهد 33 درصد جامعه ایران زیر خط فقر زندگی میکنند
Ø طبق دهمین گزارش سالیانه «سازمان حقوق بشر ایران» که ارزیابی آمار اعدام های سال ۲۰۱۷در ایران است، به مدعوین شورای حقوق بشر سازمان ملل ارائه شد. بر اساس محتویات این گزارش در سال۲۰۱۷ دستکم ۵۱۷نفر در ایران اعدام شده اند که این رقم نسبت به سال گذشته که تعداد ۵۳۱ نفر بوده اند، فقط چهارده نفر کاهش داشته است.
Ø آمار کودکان کار و خیابان در ایران بین ۳ تا ۷ میلیون اعلام شده ، اما این رقم هر روز در حال افزایش است .
جمهوری اسلامی از هرچه در کشور کم گذاشته باشد (ایمنی، بهداشت و آموزش عمومی ، ... ) از تأمین ابزارها و خدمات سرکوب کم نگذاشتهاست
کارنامه 40 ساله جمهوری اسلامی مصداق کاملی از نقض حقوق بشر از تمامی جوانب بوده است .
ما فعالان حقوق بشر به استناد اعلامیه جهانی حقوق بشر و میثاقین ، اعمال هر نوع رفتار ضد انسانی و نقض حقوق بشر توسط مسئولین دولت جمهوری اسلامی را محکوم نموده و خواهان برقراری عدالت اجتماعی ، آزادی ، امنیت و صلح و آرامش را مطابق شئونات شهروندان ایرانی برای همه مردم ایران میباشیم .
احضار و بازداشت گسترده کارگران نیشکر هفت تپه
پس از تجمع کارگران نیشکر هفت تپه در مقابل فرمانداری در روز چهارشنبه ۸ فروردین، دادستانی شهرستان شوش اقدام به احضار تعداد زیادی از کارگران کرده بود، صبح روز شنبه ۱۱ فروردین این کارگران به صورت جداگانه به دادستانی مراجعه کردند و به آنان گفته شد که امروز تعطیل رسمی است و دادستانی تعطیل است؛ اما ساعت ۱ بعد از ظهر روز شنبه نیروهای انتظامی همراه با نیروهای امنیتی اقدام به بازداشت تعدادی از کارگران کردند.
به گزارش خبرگزاری هرانا به نقل از سندیکای کارگران نیشکر هفت تپه، پس از تجمع کارگران نیشکر هفت تپه در مقابل فرمانداری در روز چهارشنبه ۸ فروردین و سخنرانی معاون فرماندار و دادن قولها و وعدههای پیگیری مشکلات کارگران در جمع آنان برای حدود ۲۰ نفر از این از طرف دادستانی شهر شوش احضاریه کتبی صادر شد.
در این احضاریه قید شده بود که این کارگران باید در ساعت ۹ صبح روز شنبه ۱۱ فروردین به دادستانی شوش مراجعه کنند.
صبح امروز شنبه ۱۱ فروردین این کارگران از ساعت ۹ تا ۱۲ ظهر به صورت جداگانه به دادستانی مراجعه کردند ولی مسئولین حاضر در دادستانی به آنان گفتند که امروز تعطیل رسمی است و دادستانی نیز تعطیل است.
ساعت یک بعد از ظهر امروز (۱۱ فروردین) نیروی انتظامی به همراه نیروهای امنیتی با حکم جلب این کارگران به شرکت نیشکر هفت تپه وارد شدند و اقدام بازداشت تعدادی از کارگران کردند.
نیروهای انتظامی و امنیتی بعد از بازداشت تعدادی از کارگران در شرکت نیشکر هفت تپه جهت بازداشت مابقی، به آدرسهای مسکونی آنان مراجعه کردهاند.
تاکنون اسامی تعدای از بازداشت شدگان به نامهای “سید حسن فاضلی”، فواد بدوی”، ساجد الکثیر”، حسن الکثیر”، محمد خنیفر”، “سعید منصوری”، “حبیب چنانی”، “جاسم حمدانی”، “مهدی ثاعمی” و “چاسب حمدانی” احراز شده است.
تعقیب و گریز نیروی انتظامی و امنیتی جهت بازداشت این کارگران تا انتشار زمان تنظیم این خبر در هفت تپه و شهرکهای مسکونی کارگران ادامه دارد.
هرانا پیشتر گزارش کرده بود، رحیم بساک و قربان علیپور، اعضای هیئت مدیره سندیکای نیشکر هفتتپه، و کرامت پام و اسماعیل بخشی، فعالان این سندیکا، روز یکشنبه ۲۷ اسفند ۱۳۹۶ به اتهام «شرکت در اعتصابات» به شعبه سوم دادیاری دادگستری شوش احضار و محاکمه شدند.
برخوردها با کارگران، فعالان و تشکلهای کارگری، انتقاد سازمانهای حقوق بشری و اتحادیههای بینالمللی کارگری را به همراه داشته است. این در شرایطی است که مقامهای جمهوری اسلامی ایران همواره از تعامل با تشکلهای کارگری سخن میگویند.
۱۳۹۷ فروردین ۷, سهشنبه
زنان مستند ساز انقلاب و هراس دولت
موج جدیدی از اعتراض به حجاب اجباری از اواسط دیماه در ایران آغاز شد. در این حرکت زنان در اعتراض به حجاب اجباری روسریهای خود را بر سر چوب افراشته و بر روی سکو میایستند.
این حرکت با عنوان دختران خیابان انقلاب شناخته میشود.
تصویر "دختران خیابان انقلاب" و گسترش دامنه این کنش که برخی زنان سالخورده و مردان جوان در شهرها و محلات گوناگون را نیز دربرگرفت، آنهم در چهلمین سال انقلاب اسلامی، نمادی از "انقلابی زنانه" در چالش اقتدار دینی است که در کانون آن خواست لغو حجاب اجباری نقش بسته است. تهدیدات و واکنش تند برخی از اصول گرایان و دوباره شدن اصلاح طلبان دینی دربرخورد با آن، بیش از هرچیز نشانه نگرانی نظام از پیامد تداوم و رشد این حرکت است.
با این وجود بسیاری از مخالفان حجاب اجباری به بهانه همیشگی "حجاب مسئله اصلی زنان" نیست یا "جامعه با مسائل مهمتری روبرو است" یا از آن بدتر با مرتبط دانستن پدیده "دختران خیابان انقلاب" با کمپین "آزادی های یواشکی" و "چهارشنبه های سفید" نه تنها از آن حمایت نمی کنند، بلکه با بی اعتنایی و سکوت و گاه با نکوهش با آن روبرو می شوند.
مطابق اعلام مقامهای رسمی تا اواسط بهمن ماه بیش از ۳۰ نفر از معترضان به حجاب اجباری بازداشت شدهاند. حال اینکه با توجه به افزایش معترضان در شهرهای مختلف فعالان حقوق بشر معتقدند آمار بازداشتیها بیش از این است.
مطابق قانون مجازات اسلامی در ایران، زنانی که بدون "حجاب شرعی" در مکانهای عمومی حضور یابند، به حبس از ۱۰ روز تا ۲ ماه و یا جریمه نقدی محکوم خواهند شد.
چرا حجاب اجباری است ؟
مدافعان حجاب برآنند حجاب معنای در بند بودن زنان را دربر ندارد، بلکه آنان را از دید و چشم تجاوزگرایانه و آزار دهنده مردان در امان می دارد و امکان حضور پررنگتر زنان در جامعه را فراهم می سازد. چنین تصویری سازی از مردان که آنانرا به موجودات وحشی که جز به آزار و اذیت جنسی نمی اندیشند تقلیل میدهد، البته مسئله برانگیز است. بدتراز آن اما هنگامی است که زنان تشویق می شوند که خود بهای مشکلات مردان را پرداخته و با رعایت اجباری حجاب مجازات شوند.
واقعیت آن است که فلسفه حجاب و تفکیک جنسیتی هردو برپایه وحشت از زن به عنوان "نیروی جنسی مهاجم" استوار است که باید نیروی برانگیزاننده جنسی او مهار شود تا نتواند با "اغوا گری" و وسوسه گری، ایمان مرد را که هنجار جامعه محسوب می شود بر باد دهد. در این نگاه، فرمان به زنان برای پنهان نگه داشتن بدن و سکسوالیته خود به قصد یافتن اعتبار اجتماعی، جکایت از ابزار جنسی دانستن زن دارد که گویا سرنوشتی جز "نجیب" ماندن یا " بدنام " شدن ندارد و در این میان حجاب نماد نجابت او به شمار می رود.
این گونه باورهای خرافی امروزه به ویژه درنسل جوان به شدت رنگ باخته است و چالش های کنونی علیه حجاب و به ویژه اجباری بودن آن تنها جلوه ای از آن است.
در ایران شعار "یا روسری یا توسری"، گویای انگیزه و اراده حاکمان در تحکیم قدرت خود از طریق کنترل سکسوالیته و پوشش زنان همچون نمادی از ارزش های بنیادگرایی اسلامی بود. حجاب اجباری تنها سیاستی در خود نبود، بلکه نقطه آغاز تدوین سیاست به هم پیوسته ای در برخورد به زنان بود که می توان آنرا به دینگونه خلاصه کرد: اجباری کردن حجاب - تفکیک جنسیتی - تبعیض جنسیتی - تقلیل نقش زنان به عنوان مادر، همسر و یا خانه دار.
درآغاز بسیاری از سازمان های سیاسی سکولار و چپ تحت تا ثیر گفتمان ضد امپریالیستی، تجدد ستیزی و مردسالارانه آن دوران واکنش درخوری به تظاهرات زنان و حجاب اجباری نشان ندادند و برخی به تخطئه مبارزات زنان نیز پرداختند. امروز اما با رشد آگاهی جنسیتی درجامعه، ارزش های فردی و دمکراتیک، تب مدرنیته و سکولاریسم، مبارزه با حجاب اجباری همچون خواستی فراگیر نقش نمادینی در چالش استبداد دینی به خود گرفته است.
اهمیت نمادین مبارزه برای لغو حجاب اجباری بیش از هرچیز در چالش جنسیتی و "انقلابی زنانه" علیه ارزش های حکومت اسلامی نظیر آپارتاید جنسی، و در دفاع از حقوق فردی و در راستای برابری جنسیتی و ارزش های سکولار است.
در ایران مسئله حجاب یا بی حجابی همواره همچون نمادی برای چالش یا تحکیم قدرت سیاسی وقت بوده است. نه تنها کشف حجاب طاهره قره العین بخشی از چالش سیاسی بر علیه اقتدار دینی و سیاسی عصر قاجار بود، بلکه پروژه مدرنیزاسیون پهلوی نیز، کشف اجباری حجاب را به نمادی برای تحکیم اقتدار سیاسی خود و کاهش نفوذ مذهب و روحانیت بدل ساخت.
بنیادگرایان اسلامی در ایران نیز در هنگامه انقلاب با تبلیغ شعار "خواهر من حجاب تو کوبنده تر از خون سرخ من است" و سپس با اجباری کردن حجاب در پس پیروزی، آنرا به نمادی برای تحکیم اقتدار خود بدل کردند. در چهار دهه اخیر نیز درجه رعایت حجاب اسلامی یا "بدحجابی" در جامعه به دماسنج تشخیص میزان اختناق و اقتدار نظام یا عقب نشینی آن بدل شده است. هرگاه اقتدار بنیادگرایان افزایش می یافت سختگیری در رعایت حجاب بیشتر و هر گاه به اقتضای موقعیت فضا اندکی "بازتر" می شد، سختگیری کمتر و زمینه برای گسترش "بدحجابی" بیشتر می شد.
گسترش پدیده "دختران خیابان انقلاب" اما از جنس دیگری است. آنان با شجاعت با برداشتن حجاب به گونه ای ساختار شکنانه علیه یکی از نمادین ترین ارزش های ایدئولوژیک نظام اسلامی قد برافراشته اند. رخدادی که تنها در متن خیزش اخیر که کلیت نظام را به چالش کشید میسر بود.
این کنش ها گرچه هنوز فراگیر نشده اند، اما بازتاب آن و واکنش هراس انگیز مسئولان نشانگر آن است که جمهوری اسلامی پی برده است چهار دهه تلاش برای هنجارمند ساختن حجاب از طریق تحمیل آن نه تنها بی نتیجه مانده است، بلکه نگران آن است که رشد این پدیده به "انقلاب زنانه ای" فرا روید که می تواند به چشم اسفندیار نظام بدل گردد.
دیدهبان حقوق بشر اعلام کرد که مقامات ایران "باید" پیگرد زنان را بابت اعتراض "مسالمتآمیز" به قوانین حجاب اجباری در این کشور متوقف کنند.
سارا لی ویتسون، مدیر بخش خاورمیانه دیدهبان حقوق بشر در این باره گفت: "مقامات ایرانی برای چندین دهه قوانینی برای حجاب اجباری را بر زنان تحمیل و آزادیهای اولیه آنها را نقض کردهاند و هر کس امتناع کرده است را از دسترسی به فرصتهای اقتصادی و اجتماعی محروم کردهاند.حالا که زنان به شکلی مسالمتآمیز به قانون پوشش اعتراض میکنند، مقامات با دستگیریشان کارنامه منفی خود را طویلتر میکنند."
همچنین دیدهبان حقوق بشر عنوان کرد که اعمال دستورالعمل حجاب اجباری بر زنان در ایران حقوق آنها را برای "زندگی شخصی، خودمختاری فردی، و آزادی بیان و همچنین آزادی مذهبی، فکری، و عقیدتی نقض میکند.
این مرکز همچنین تاکید کرد که این گونهای از تبعیض مبتنی بر جنسیت است که بر اساس قوانین بینالمللی ممنوع است.
سپاه پاسداران جمهوری اسلامی ، مشتری اصلی فعالیتهای شرورانه سایبری
گزارش صدای آمریکا: در پی تحریم و تحت تعقیب قرار گرفتن ۹ فرد و یک نهاد در ایران در ارتباط با جرائم سایبری، وزارت دادگستری آمریکا اعلام کرد که هکرهای ایرانی تحت تعقیب اف بی آی اطلاعات مسروقه از دانشگاههای آمریکایی را به سپاه پاسداران انقلاب اسلامی میفروختند.
به گزارش وزارت دادگستری آمریکا، هکرهای ایرانی از روش پیچیده ارسال ایمیلهایی ساختگی برای استادان دانشگاههای مورد نظرشان استفاده میکردند، که نشان میداد فرستنده آنها استادان دانشگاههای دیگرند.
لینکهای داخل این ایمیلها، گیرندگان را به صفحاتی وصل میکرد که برای دسترسی به آنها باید شناسه و کلمه عبور(پسوورد) خود را وارد کنند.
هکرها بیش از صد هزار استاد را هدف گرفتند و توانستند به اطلاعات و تحقیقات حدود هشت هزار نفر از آنها دسترسی پیدا کنند، که نزدیک به چهار هزار نفر از آنها استادان دانشگاههای آمریکایی بودند.
حملات هکرهای ایرانی دستکم از پنج سال پیش آغاز شد و در این مدت آنها بیش از سی و یک ترابایت اطلاعات دانشگاهی و مالکیت معنوی را از دانشگاههای بیست و یک کشور جهان دزدیدند. هکرها سپس تحقیقات و اطلاعات هک شده را به سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ایران میفروختند.
راد روزنستاین، قائم مقام وزارت دادگستری آمریکا، که روز جمعه سوم فروردین از اعلام جرم دادگاه فدرال منطقه جنوبی علیه ۹ ایرانی خبر داد گفت صدها دانشگاه در آمریکا و جهان قربانی هکرها شدهاند.
او گفت: «آنها حدود ۳۲۰ دانشگاه در ۲۲ کشور را هک کردهاند که ۱۴۴ دانشگاه هک شده، دانشگاههای آمریکایی هستند. آنها نتایج تحقیقاتی را سرقت کردهاند، که تهیه و نگهداری آنها حدود سه میلیارد دلار هزینه داشته است. اطلاعات سرقت شده توسط سپاه پاسداران مورد استفاده قرار میگرفت یا برای سودجویی در ایران فروخته میشد.»
هکرها همچنین وزارت کار آمریکا و سازمان ملل را هدف قرار داده بودند.
حسابهای ایمیلی و اطلاعات کارکنان سی و شش شرکت مستقر در آمریکا، یازده شرکت مستقر در آلمان، ایتالیا و بریتانیا، یازده شرکت فن آوری، دو بانک و شرکت سرمایه گذاری نیز در میان تشیکلاتی هستند که توسط هکرهای ایرانی هک شدهاند.
بیانیه وزارت خزانه داری آمریکا
وزارت خزانه داری ایالات متحده روز جمعه با صدور بیانیهای اعلام کرد که ۱۰ فرد در ایران و همچنین یک نهاد مستقر در آن کشور را در ارتباط با جرائم سایبری در تحت تحریم قرار داده است.
واکنش رژیم تهران به تحریمهای جدید آمریکا
وزارت خزانهداری آمریکا ده شخصیت حقیقی و حقوقی رژیم ایران را به اتهام فعالیتهای مخرب سایبری و هدف قراردادن صدها دانشگاه در سراسر جهان، تحریم کرد.
سخنگوی وزارت امور خارجه جمهوری اسلامی به این تحریم جدید واکنش نشان داد و آن را نشانه بارز دیگری از دشمنی آمریکا دانست.
وزارت خزانهداری آمریکا روز جمعه ۱۰تن و یک شرکت وابسته به سپاه پاسداران را که در تلاش برای هک کردن صدها دانشگاه آمریکایی و بینالمللی و دهها شرکت و بخشهایی از دولت آمریکا بودند مورد تحریم قرار داد.
سخنگوی وزارت امور خارجه جمهوری اسلامی این اقدام آمریکا را تحریکآمیز، غیرقانونی و بدون هیچگونه دلیل موجه دانست.
معاون وزیر خزانهداری آمریکا در این باره گفت: رژیم ایران در تلاش مستمر در فعالیتهای شرورانه سایبری علیه آمریکا و متحدانمان شرکت داشته است. ما دزدیدن داراییهای اطلاعاتی آمریکا را با رخنه در مؤسسات تحقیقاتی و دانشگاه هایمان تحمل نمیکنیم.
حریق 10 کانکس زلزله زدگان - سرپل ذهاب
به گزارش رادیو آلمان، محبت جمالی، فرماندار سرپل ذهاب از آتشسوزی گسترده در منطقه پاونار سرپل ذهاب و حریق ۱۰ کانکس زلزلهزدگان خبر داد. به گفته این مقام محلی وضعیت "به شدت بحرانی" است و روزانه یک آتش سوزی در کانکسهای این منطقه روی میدهد.
آتشسوزی در منطقه پاونار در نزدیکی دانشگاه پیام نور سرپل ذهاب شروع شده و به منطقه زعفرانیه سرایت کرده است.
فرماندار سرپل ذهاب میگوید جنس کانکسها (بناهای قابل حمل) از مواد قابل اشتعال است و با کوچکترین بیاحتیاطی دچار حادثه میشود. این مقام محلی تصریح کرد ابتدا یکی از کانکسها دچار حریق میشود و سپس به بشکه نفتی که در آن نزدیکی وجود داشت سرایت میکند و سرانجام باد شدید باعث گسترش آتشسوزی میشود.
به گفته فرماندار سرپل ذهاب آتش سوزی به دلیل "نامشخصی" بوده اما کانکسها در فاصلههای ناایمن و غیراستانداردی از یکدیگر قرار گرفتهاند و همین امر امدادرسانی به این منطقه را هم سخت کرده است.
جمالینیا تاکید میکند که جنس کانکسهایی که برای زلزله زدگان سرپل ذهاب بکار گرفته شده از مواد قابل اشتعال است و به آسانی دچار حریق میشود. او تاکید میکند حداقل روزانه یک آتشسوزی در کانکسهای این منطقه به دلیل نامشخصی رخ میدهد.
فرماندار سرپل ذهاب وضعیت منطقه را بحرانی میداند و میگوید تابحال مجبور شدهاند ۳۰۰ کانکس و چادر مجردی و کارگری جمع آوری شود و از خانوادههایی که خانههایشان تعمیری بوده خواسته شده تا به منازل خود بازگردند.
واکنش رژیم تهران به تمدید گزارشگر حقوق بشر
در حالی که شورای حقوق بشر سازمان ملل متحد در ژنو با تصویب قطعنامهای مدت ماموریت گزارشگر ویژه برای ایران را برای یک سال دیگر تمدید کرد، رزیم ایران آن را "محکوم" و " غیرقابل قبول" خواند.
به گزارش رادیو فرانسه به قنل از ایرنا، این سخنگو تصمیم سازمان ملل را فاقد "وجاهت" و " پشتوانه حرفهای" خواند و گفت: "گزارشگری که با چنین پشتوانه شبههداری به این سمت منصوب شود، با مشکل اساسی در اصالت و مشروعیت خود مواجه است."
انزوای بیش از پیش جمهوری اسلامی
به گزارش رادیو آلمان، اجلاس شورای حقوق بشر سازمان ملل متحد با رای موافق ۲۱ کشور قطعنامه تمدید ماموریت گزارشگر ویژه برای ایران را تصویب کرد. این بار نیز سازمانهای حقوق بشری با لابی قوی جمهوری اسلامی برای عدم تصویب این قطعنامه درگیر بودند.
در سی و هفتمین اجلاس شورای حقوق بشر سازمان ملل متحد در روز جمعه (۲۳ مارس) در ژنو ۲۱ کشور به قطعنامه مربوط به تمدید ماموریت گزارشگر ویژه برای ایران رای مثبت دادند.
حسن نایب هاشم از مدافعان حقوق بشر که در محل اجلاس حضور داشت، به دویچهوله فارسی گفت: «مهمترین مسئله این است که امسال تنها ۹ کشور به تمدید ماموریت گزارشگر ویژه برای ایران در نشست شورای حقوق بشر سازمان ملل رای مخالف دادند. سال گذشته اما ۱۳ کشور بودند که حاضر نشدند به این قطعنامه رای مثبت بدهند.»
او افزود، این نتیجه قابل پیشبینی بود و "بیانگر انزوای بیش از پیش جمهوری اسلامی در جهان است".
عقیم ماندن لابیگری جمهوری اسلامی
هفت کشور مخالف با این قطعنامه عبارتند بودند از: عراق، بوروندی، پاکستان، چین، ونزوئلا، کوبا و قرقیزستان.
به گفته آقای نایبهاشم، این هفت کشور به طور عمده به دلیل نزدیکی آنها به جمهوری اسلامی است که با تعیین یک گزارشگر ویژه برای حقوق بشر در ایران مخالفت میکنند. در عین حال برخی از آنها خود کارنامه بدی در زمینه حقوق بشر دارند.
سال نو، سال دختران انقلاب
جمهوری اسلامی ، تحمل مسالمتآمیزترین نوع اعتراض راندارند. اما به زودی تمام خیابانهای ایران با این نماد پر میشود. " نماد ایستادگی، نمادصلحطلبی و نماد عدالتجویی"
پرواز حق پرندگان است .
و در این حق، آزادی پرواز نهفته است .
گیرم که در کمیتم بنشینی و مرا از پریدن ممنوع کنی ...
با جوجه های بنشسته در آشیانه چه میکنی ؟!
۱۳۹۷ فروردین ۳, جمعه
دریچه ای رو به آگاهی (حقوق زنان در ایران)
مهمترین مشکلات حقوقی زنان در جامعه ایران کدامند؟ و تا چه حد قوانین ایران در تناقض با استانداردهای بین المللی میباشد . وجود محدودیت های فراوان بر سر راه آزادی ها، حقوق فردی، اجتماعی و سیاسی زنان در جمهوری اسلامی ناشی از حاکمیت
چه نوع تفکری است که ابتدایی ترین مسأله و حقوق فردی هر انسان را نقض میکند؟
تهیه و تولید برنامه : کمیته اموزش و پژوهش - کانون دفاع از حقوق بشر در ایران
میهمانان برنامه : مریم پور حسینی فعال حقوق بشر و محمد گلستانجو فعال حقوق بشر
با اجرای : مریم مرادی( فعال حقوق بشر
۱۳۹۷ فروردین ۲, پنجشنبه
تو یک زن هستی
یک انسان که آنچه میخواهی ، میتوانی باشی...
اجازه نده مهرت را قیمت گذاری کنند... تو قربانی
نیستی،
چون خودت انتخاب میکنی که نباشی...
اگر خواستی چیزی باشی که میخواهی، تلاش کن.
و اگر نخواستی یا به اندازه کافی تلاش نکردی، بگو
نخواستم و تلاش کافی نکردم.
اما نگو زن بودم، نگو
نگذاشتند.
هیچ کس قرار نیست دست ما را بگیرد و راهبرمان گردد.
باید آگاه باشیم که اگر کسی برای حقوق برابر تلاش میکند، باید برای تکلیف و مسئولیت برابر نیز تلاش کند.
اما جالب اینجاست که همه فقط از حقوق برابر حرف میزنیم و
حتی گاه
"بی مسئولیت بودن قانونی زنان را تبعیض مثبت قلمداد میکنیم"
تبعیض های جنسیتی مختص و مشکل زنان نیست،
مشکل انسانهاست.
تلاش برای از بین بردن این تبعیضها در بلندمدت به نفع فرد فرد افراد جامعه خواهد بود .
۱۳۹۶ اسفند ۲۹, سهشنبه
عبور از خط قرمز جمهوری اسلامی ایران
پس از سرکوب اعتراضات سراسری دیماه 96 فضای کشور بار دیگر امنیتی شده و با موج جدیدی
از بازداشت فعالان مدنی و سیاسی روبهرو بودهایم. با این حال، به نظر میرسد این
بار بخشی از جنبش زنان ایران، به جای هراس از فضای امنیتی و آمادهی سرکوب، با
تکیه بر جو اعتراض در جامعه و تغییر سطح مطالبات و خواستههای معترضان، تصمیم
گرفتهاند تا با شکستن ساختارهای امتحانشده در یک دههی اخیر، بار دیگر به
خیابان برگردند.
افزایش نارضایتی مردم در جامعه و اعتراضات پیاپی
آنها منجر به خیزش دیماه شد، و این اعتراضها هنوز هم ادامه دارد. در حقیقت،
امسال مردم خیابان را بار دیگر از حاکمیت پس گرفتهاند، و هنوز خیابان در دستان
قدرتمند مردمِ معترض است. جنبش زنان هم جزئی از مردم است و باید همراه با آنها در
تصاحب هرچه بیشتر خیابانها به نفع مردم مشارکت داشته باشد.
در جنبش اخیر زنان، هیچ مطالبه و خواستی بر
دیگری برتری ندارد . در جامعهای مثل
جامعهی ایران که تقریباً هیچکدام از خواستهها جواب نگرفتهاند، نمیتوانیم
بگوییم اکنون معیشت مهمتر است یا حق پوشش یا ازدواج کودکان
. برای همین، این جنبش ضمن تأیید همهی
این خواستهها، در راستای احقاق حقوق زنان نیز میباشد .
مسئلهی اشتغال زنان همواره از مواردی بود که مد
نظر فعالان حقوق زنان قرار داشت، اما شرایط فعلیِ جامعه و افزایش فشار اقتصادی، بیکاری،
و فقرِ زنان را بیش از پیش در نظر مردم پررنگتر کرده است. همچنین، با افزایش تلاش
دولت روحانی در جهت خصوصیسازی، تبعات آن همهی مردم و در صدر آنان زنان را قربانی
خود ساخته است، و این مسئله هم اهمیت موضوع اشتغال و معیشت زنان را بیش از پیش
برجسته کرده است.
در بیان تأثیر اعتراضات سراسری دیماه 96 بر طرح
مطالبات اقتصادی میتوان اشاره نمود به
تجمعات زیادی از کارگرانی که به شرایط کاری معترضاند و همچنین اعتراضات بسیاری از مالباختگان، معلمان، بازنشستگان، و
یا حتی بیکاران در سطح خیابانهای ایران در جریان است. جنبش زنان با مطرح کردن
موضوع اشتغال زنان میتواند باعث اتحادی بین این نیروها شود، و همهی زنان و حتی
مردانی که عدالتخواه هستند میتوانند حول این موضوع با یکدیگر اعلام همبستگی
کنند. از طرف دیگر، خیزش مردم در دیماه امسال نشان داد که مردم در سراسر کشور از
شرایط موجود ناراضیاند و برای تغییر حاضر به پرداخت هزینه هستند. در واقع، امروز
کشور در شرایطی است که نیاز جنبشهای اجتماعی به اتحاد با یکدیگر و همچنین اتحاد
مردم با یکدیگر به شدت ملموس است.
شرایط سخت زنانی که پشت درهای بستهی استخدامی
میمانند و به بازار کار غیررسمی رانده میشوند، زنانی که با سقف شیشهای مواجهاند
و امکان ارتقای شغلی چندانی ندارند، و زنانی که امنیت شغلی متزلزلی دارند و هر آن
ممکن است به خاطر پوشش و رفتار خود امرار معیشتشان با مشکل مواجه شوند. «شرایط وخیم اقتصادی» بیشترین آسیبها را به
زنان زده، و آنچه باید مورد پرسش واقع شود این است که چرا جنبش زنان تا کنون به
«خواستهای تا این حد عمیق و جدی و فراگیر» به اندازهی کافی اعتنا نکرده است.
مسائل اقتصادی، موضوع اشتغال، بالا رفتن نرخ بیکاری،
و خالی شدن جیب کارگران و اقشار کمدرآمد بحث مهمی است، و اعتراضات دیماه 96 نیز
به دلیل فقیرتر شدن مستمر مردم بود. زنان که نیمی از جامعهی ما را تشکیل میدهند
هم با همین معضلات درگیر هستند، و به نظر میرسد باز هم زنان باید برای مسئلهی
نان و وضعیت معیشتیشان تجمع کنند.
علاوه بر پررنگ بودن توجه به مشکلات معیشتی و
اقتصادی، اعتراض به حجاب اجباری از نکات مهم است . هرچند برخی این انتقاد را مطرح کردهاند که، پس
از حرکتهای دختران خیابان انقلاب و بازداشت و سرکوب آنها از سوی پلیس، فعالان
داخل کشور توجه لازم و کافی را به این مسئله نداشتهاند، و به نظر میرسد حجاب
همچنان در فهرست اولویتهای جنبش زنان ایران قرار نگرفته است. البته، نباید
فراموش کرد که مخالفت با حجاب اجباری همچنان یکی از خط قرمزهای حکومت است که میتواند
هزینهی سنگینی را به مخالفانش تحمیل کند.
هر بار به بهانهای حق مالکیت بر بدنهایشان
نادیده گرفته میشود؛ گاه با حجاب اجباری، گاه با ایجاد محدودیت و ممنوعیت در
دسترسی رایگان به وسایل پیشگیری از بارداری . ما زنان باید از حذف و به حاشیه
راندن خود در فضاهای عمومی بگوییم یا از این حق بدیهی که باید بتوانیم خود پوششمان
را انتخاب کنیم ؟!!! زنان و دختران ما در همین خیابانها به جرم بدحجابی بازداشت
شدند ، در همین خیابانها روی سکوها ایستادند ، و با استخوان خردشده به زندانها
برده شدند .
اعتراضها به حجاب اجباری اگرچه کوتاه و
محتاطانه است، این امید را ایجاد میکند که فعالان جنبش زنان نیز همگام با زنان
کوچه و خیابان و «دختران خیابان انقلاب»، تابوی حجاب را بشکنند و از خط قرمزی که
حکومت دور مسئلهی حجاب اجباری کشیده رد شوند.
زنانی که در اعتراض به حجاب اجباری، در شلوغترین
خیابانهای شهر بر روی سکوهای بلند میرفتند و روسریشان را بر سر چوب میزدند،
زنانی که پیش از این اسم هیچکدامشان را نشنیده بودیم و به نمایندگی یا با حمایت
هیچ گروه سیاسی و مدنیای بر روی سکوی اعتراض نرفته بودند، اما خواستهشان شفاف و
مشخص بود و توانستند در کمتر از چند هفته زنان و حتی مردان دیگری را نیز با خود
همراه کنند و مسئلهی نخواستن حجاب (و نه فقط «بدحجابی» و عقب راندن مرزهای حجاب
تحمیلی از سوی حکومت) را به مسئلهای تبدیل کنند که در تریبونهای رسمی و مطبوعات
داخل کشور نیز بازتاب یافت و مقامات بلندپایه را مجبور به واکنش کرد.
برای بسیاری از زنانی که از همان سال ۵۷ به صورت
خودجوش به حجاب اجباری اعتراض کردند، این مبارزه اولویتی است که هزینهی آن را در
تمام این سالها پرداختهاند. هزاران زنی که در این چهار دهه از سوی گشتهای ارشاد
بازداشت شدهاند و فردای آن روز، با وجود نگرانی از بازداشت مجدد و شماتت خانواده
و اخراج از محل کار، دوباره با شالی که فقط نیمی از موهایشان را پوشانده به
خیابان آمدهاند، نمادی از این خواستهی زنان برای تسلیم نشدن به باید و نبایدهای
حکومتی دربارهی پوشش خود هستند .
این روزها زنان و دخترانی، شجاعانهتر از هر
زمان دیگری، یکی یکی با روسریهای بر سر چوب آویزان در تهران، مشهد، شیراز،
اصفهان، و اهواز بر بالای بلندی رفتند، در پی ویدا موحد، زن جوانی که اوایل دیماه
امسال روسریاش را بر سر چوب کرد و در خیابان انقلاب بر بلندی ایستاد. حبس یک ماههی
ویدا موحد و بازداشت و صدور وثیقهی ۵۰۰ میلیون تومانی برای نرگس حسینی، دومین
دختری که در خیابان انقلاب حجاب از سر برداشت، نه تنها بقیه را نترساند، بلکه در
کمتر از چند روز حدود بیست زن و یک مرد نیز به این حرکت اعتراضی پیوستند.
صدای این زنان که، در سکوت، روسری از سر برداشتهاند
بلندترین صدای اعتراضی است که پس از اسفند ۵۷ و تیر ۵۹ در مخالفت با حجاب اجباری
به گوش میرسد. صدایی که این بار، نه جابهجا کردن مرزهای حجاب تعیینشده از سوی
حکومت، بلکه رفع حجاب را نشانه گرفته، و میخواهد انسان بودن و حقوق انسانی زن،
بدون پیششرط پارچهای که باید خودش را با آن بپوشاند، به رسمیت شناخته شود.
در مجموع، تمامی این تغییرات نشانههایی از پوستاندازی جنبش زنان و تغییر
راهکارهای آن دارد، تغییراتی که البته همچنان نیازمند شناخت و هماهنگیِ بیشتر با
تحولات عظیمتری است که در بطن جامعه در حال رخ دادن و عمیقتر شدن است و
مشهودترین نماد آن «دختران خیابان انقلاب» هستند.
۱۳۹۶ اسفند ۲۸, دوشنبه
اعتراض کارگران - پاسخگویی مسئولان با ایجاد ارعاب ، وحشت و سرکوب
این کارگران ۲۵ روز است حقوقشان را مطالبه می کنند اما
هیچ مسئولی پاسخگو نیست. کارگران اعتصابی گروه ملی فولاد اهواز دیگر نای ایستادن ندارند،
ولی به اعتراض ادامه میدهند.. کارگران گرسنهاند، مسئولین و علما و... چطور شب سر
بر بالین میگذارند؟ چطور برای موسسات خصوصی خود از دولت بودجه میگیرند؟
به گزارش کانون مدافعان حقوق کارگر، در حالی که صبح شنبه کارگران گروه
ملی فولاد همانند روزهای گذشته در منطقه کیانپارس اهواز تجمع کرده بودند خودرویی ناشناس
وحشیانه به محل تجمع کارگران گروه ملی حمله کرد و چند نفر از کارگران را زیر گرفت گفته
می شود وضعیت ۲ تن از کارگران وخیم است.
چندی قبل نیز در اعتراضات دراویش، مشابه این حادثه روی داد. در آن حادثه
اتوبوس و خودرویی به میان نیروهای پلیس حمله کرد و گناه آن به گردن معترضان انداخته
شد. منابع مستقل از چگونگی این حادثه اطلاعی ندارند و تحقیق در این مورد در محیطی سربسته
صورت گرفت که سوالات زیادی را بی جواب گذاشته است .
این قبیل حوادث که در آن ریش و قیچی و همه تحقیقات تنها در اختیار نیرو
های امنیتی است و منابع مستقل امکان تحقیق در آنها را ندارند، زنگ خطری است که باید
به آن توجه شود و ساده از کنار آن عبور نکرد.
این شیوه جدید از سویی برای ایجاد رعب و وحشت انجام می شود و از سوی دیگر
دلیلی برای توجیه و تشدید سرکوب و برخورد خشن با معترضان خواهد بود. سرکوبگران می خواهند
با ایجاد فضای هر چند خشن تر، به جای پاسخگویی به اعتراضات به حق مردم، آن را به خاک
و خون بکشند و سکوتی قبرستانی را بر مردم تحمیل کنند.
اما تاریخ ثابت کرده که این تلاشی عبث است. در طول تاریخ هیچ گاه ستمدیدگان
خشونت را آغاز نکرده اند. خشونت به وسیله ی کسانی پدید میآید که ستم میکنند.
اسیدپاشی بر روی یک راننده زن در آزادشهر
استانوایر- معاون فرماندار شهرستان آزادشهر از مصدومیت یک زن جوان بر اثر اسیدپاشی از سوی افراد ناشناس خبر داد.
غلامرضا قاضوی گفته این زن که در حال رانندگی در محور «خوش ییلاق» بین دو شهر آزادشهر – شاهرود بوده از سوی این افراد با اسید مورد حمله قرار گرفته است.
مهاجمان ناشناس سرنشینان یک خودروی سواری پژو بودهاند که با تعقیب این خانم جوان و ایجاد یک تصادف ساختگی٬ اقدام به اسیدپاشی کردهاند.
مهاجمان پس از اسیدپاشی متواری شدهاند و این زن جوان نیز با ۴۰ درصد سوختگی در ناحیه گردن به بیمارستان «شهید مطهری» گنبدکاووس منتقل شده است.
تحقیقات پلیس برای شناسایی و بازداشت عامل یا عاملان اسید پاشی و روشن شدن انگیزه این سوءقصد آغاز شده است.
اسیدپاشی به روی زنان در ایران از مهرماه سال ۱۳۹۳ و در پی اسیدپاشی به شش زن در اصفهان٬ حساسیت ویژهای در جامعه ایران پیدا کرده است.
این حساسیت از زمانی افزایش یافت که گزارشهایی مبنی بر انگیزه «مذهبی» عاملان حمله با اسید به شش زن در اصفهان منتشر شد و تاکنون نیز هیچیک از عامل یا عوامل این اقدام شناسایی و بازداشت نشدند.
هدف عمده اسیدپاشی در ایران را زنان جوانی تشکیل میدهند که با انگیزههای مختلف شخصی یا انگیزههای دیگر از سوی عاملان چنین اقداماتی انتخاب و مورد حمله قرار میگیرند.
بنا بر اعلام مقامهای قضایی در ایران، نخستین اقدام به اسیدپاشی در کشور در سال ۱۳۳۴ رخ داده و نخستین قانون برای مقابله با این اقدام هم در سال ۱۳۳۷ به تصویب رسیده است.
۱۳۹۶ اسفند ۲۷, یکشنبه
مصاحبه رادیویی با ابوالحسن بنی صدر ( حجاب اجباری )
سوال ۱ : چرا زنان ایران از داشتن این حق پوشش محروم هستند؟
سوال ۲ : با توجه به کارنامه ۴۰ ساله تاثیر فرهنگ موجود در جامعه چگوته خواهد بود؟
سوال ۳ : ایا راهکاری برای رسیدن به ازادی حق پوشش وجود دارد؟
سوال ۴ : چگونه جنبش زنان میتواند آگاهانه برای مطالبه حق مسلم خود بسترسازی کند؟
سوال ۵ : نفش زنان در ایجاد صلح بین المللی چگونه است؟ و نقش مردان چقدر تاثیر گذار است؟
سوال ۶ : ارزیابی شما از اعتراضات و جنبش اخیر زنان ایران و نقش فعالان خارج ازایران چیست؟
https://soundcloud.com/a-banisadr/banisadr-96-12-19
https://www.youtube.com/watch?v=TJcz4VSn7V8
سی هزار مورد کودک آزاری جسمی و جنسی در حاشیه شهرهای کشور
با توجه به روند روبه گسترش کودک آزاری در حاشیه شهرها، کارشناس معاونت بهداشتی دانشگاه پزشکی با استناد به آمار مراکز و معاونتهای بهداشتی وزارت بهداشت، از وقوع ۲۷ هزار و ۵۰۰ مورد کودکآزاری اعلام شده به مراکز بهداشتی خبر داد و اعلام کرد که ۳۸ درصد از این موارد برای کودکان مقطع ابتدایی و پیشدبستانی رخ داده است. همچنین در سالجاری ۱۴ هزار و ۵۹۹ مورد همسر آزاری نیز به مراکز بهداشتی، درمانی و اورژانس اجتماعی کشور گزارش شده و به ثبت رسیده است.
به گزارش خبرگزاری هرانا به نقل از ایلنا، طیبه نظری اعلام کرد: “در سالجاری ۲۷ هزار و ۵۰۰ مورد کودک آزاری از انواع کودک آزاری جنسی، جسمی، عاطفی و غفلت به مراکز بهداشتی درمانی اطلاع رسانی شده است”.
وی با بیان اینکه هرقدر که سن کودک پایین تر باشد به لحاظ جسمانی وابسته تر و وضعیت کودک حادتر است، خاطرنشان کرد: “۳۸ درصد از کودکانی که دچار پدیده شوم کودک آزاری شده اند دانش آموزان مقاطع ابتدایی و پیش دبستانی هستند”.
کارشناس سلامت اجتماعی معاونت بهداشتی دانشگاه علوم پزشکی یاسوج افزود: “طبق آمار عنوان شده کودکآزاری در سنین دبستان و پیش دبستانی، ۲۹ درصد از نوع جسمی و سه درصد هم از نوع جنسی بوده که خانواده ها به خاطر آبرو و نگرانی از امنیت خود حاضر به ارائه گزارش به مراکز بهداشتی نیستند”.
نظری با اشاره به اینکه ۱۲ درصد از موارد کودک آزاری های به ثبت رسیده چند روز بعد از کودک آزاری اول بوده است، تصریح کرد: “چهار و نیم درصد دیگر کودک آزاری ها یک هفته بعد از کودک آزاری اول گزارش شده است”.
وی گفت: “در شش ماهه اول امسال ۱۶ هزار کودک آزاری در مراکز بهداشتی ایران ثبت رسمی شده و متاسفانه این تعداد در پایان سال به ۲۷ هزار و ۵۰۰ مورد رسید”.
کارشناس سلامت اجتماعی معاونت بهداشتی دانشگاه علوم پزشکی یاسوج از روند روبه گسترش کودک آزاری در حاشیه شهرها اظهار نگرانی کرد و ادامه داد: “متاسفانه کودک آزاری جسمی و جنسی در حاشیه شهرهای کشور تاسف بار و بسیار نگران کننده است”.
نظری افزود: “متاسفانه اغلب حاشیه نشینان و حتی ساکنان شهرها و روستاها در کشور حاضر به همکاری با مراکز بهداشتی جهت معرفی کسانی که اقدام به کودک آزاری می کنند، نیستند درحالیکه همین ها می دانند که افرادی مخفیانه درحال آزار دادن کودکان هستند”.
وی با اشاره به پاسخگو بودن شماره ۱۲۳ اورژانسهای اجتماعی سراسر کشور، یادآور شد: “در این مراکز کارشناسان روانشناسی فعالیت مستمر دارند و حتی با همکاری دستگاه قضایی و نیروی انتظامی اقدام به درمان افراد آسیب دیده در مراکز بازپروری می کنند”.
کارشناس سلامت اجتماعی معاونت بهداشتی دانشگاه علوم پزشکی یاسوج در بخش دیگری از سخنان خود تعداد روانشناسان و مددکاران مراکز بهداشتی کشور را ۲ هزار و ۵۰۰ نفر ذکر کرد.
نظری گفت: “در سالجاری ۱۴ هزار و ۵۹۹ مورد همسر آزاری نیز به مراکز بهداشتی، درمانی و اورژانس اجتماعی کشور گزارش شده و به ثبت رسیده است”.
اشتراک در:
پستها (Atom)
چهل و دو سال بوده اید . دیگر بس است . باید برای همیشه در زباله دان تاریخ با بدترین نام دفن شوید . ای منفورترین موجوداتی که نمیشود گفت چه ه...
-
سه دانشآموز دختر مقطع اول متوسطه در شهرستان نقده به صورت همزمان اقدام به خودکشی کردند . یک منبع مطلع در آموزش و پرورش این شهرستان...
-
پس از اعتراضات مردمی در شهرهای مختلف ایران و به دنبال سرکوب خشونت آمیز معترضان توسط نیروهای انتظامی و امنیتی جهوری اسلامی، تعدادی از هنرمن...
-
کتابی که در پیش رو دارید در ادامه تلاش ها و نگارش پیشین اینجانب میباشد و با وجود مدت زمان اندک که از چاپ اثر اول گذشته ، پس از...