۱۳۹۸ آذر ۱۶, شنبه

داگ لمبرن، عضو کمیته نیروهای مسلح مجلس نمایندگان: رژیم ایران پولی را که باید برای مردم ایران استفاده شود، صرف آتش‌‌افروزی در منطقه می‌کند

داگ لِمبُرن؛ عضو جمهوریخواه کمیته نیروهای مسلح مجلس نمایندگان دیدگاهش را پیرامون مقابله با دخالت‌های جمهوری اسلامی ایران در منطقه، ضرورت تمدید تحریم‌های تسلیحاتی علیه تهران در شورای امنیت سازمان ملل متحد، همراهی با اعتراضات مردمی در ایران و مقابله با برنامه اتمی نظامی ایران مطرح کرد .
آقای لمبرن در گفتگوی اختصاصی با فرهاد پولادی، از بخش فارسی صدای آمریکا درباره آنچه که مقامات پنتاگون در مورد یک شناور حامل تسلیحات گفته‌اند که از ایران برای حوثی های یمن فرستاده شده و به وسیله نیروی دریایی آمریکا توقیف شد، ابزار نگرانی کرد.
متن کامل این گفت‌و‌گو را در زیر بخوانید:
پرسش: مقامات پنتاگون تایید کرده‌اند که نیروی دریایی آمریکا یک شناور حامل تسلیحات را، که از ایران می‌آمد و به سوی حوثی‌ها در حرکت بود، در دریای عرب توقیف کرده‌اند. نظرتان چیست و آیا از این بابت نگران هستید؟
لمبرن: خوب، من بسیار نگرانم. رژیم ایران شورشیان حوثی یمن را مسلح می‌کند و در شبه جزیره عربی بی‌ثباتی و آشوب به راه می‌اندازد. آنها پولی را که به سختی به دست آمده و باید برای بهبود زندگی مردم ایران استفاده شود، صرف آتش‌‌افروزی، خشونت، و ویرانی در کشورهای دیگر می‌کنند و این وضعیت غم‌انگیزی است. من دیده‌ام که روی لاشه برخی از موشک‌های منفجرشده عباراتی به زبان فارسی نوشته شده است و آنها بی‌تردید از ایران آمده‌‌اند. شورشیان حوثی که خودشان کارخانه تولید موشک ندارند!
پرسش: آقای رود، معاون وزیر دفاع آمریکا، نسبت به وقوع یک تهاجم بالقوه توسط ایران هشدار داده است. او همچنین بدون ارائه جزئیات بیشتر گفته که نسبت به پیامدهای بالقوه چنین اقدامی، به ایران هشدار شدیداللحنی داده است. نظر شما چیست؟
لمبرن: من از آقای رود و از دولت پرزیدنت ترامپ حمایت می‌کنم. به نظر من، اگر ایران اموالی مانند کشتی‌ها یا تاسیسات نفتی یکی از دوستان یا هم‌‌پیمانان ما را منهدم کند، ما باید واکنش بسیار شدیدی نشان دهیم و به هم‌پیمانان‌مان کمک کنیم. حال اگر سربازان یا شهروندان آمریکایی در یک حمله انجام شده توسط ایران آسیب ببینند، در آن صورت واکنش ما باید به مراتب شدیدتر باشد. وقتی ایران چندی پیش پهپاد غیرمسلح و بدون سرنشین ما را سرنگون کرد، ما هیچ‌گونه واکنش نظامی قهرآمیزی انجام ندادیم. اما به نظر من، ما می‌بایست واکنش قاطع‌تری را به نمایش می‌گذاشتیم. هرچند شاید برخی ملاحظات دیگر نیز در میان بود. اما به نظر من، اگر ما واکنش نیرومندانه‌تر و چشمگیرتری نشان می‌دادیم، پیام بهتری داده می‌شد.
رژیم ایران شورشیان حوثی یمن را مسلح می‌کند و در شبه جزیره عربی بی‌ثباتی و آشوب به راه می‌اندازد. آنها پولی را که به سختی به دست آمده و باید برای بهبود زندگی مردم ایران استفاده شود، صرف آتش‌‌افروزی، خشونت، و ویرانی در کشورهای دیگر می‌کنند و این وضعیت غم‌انگیزی است.
پرسش: وزیر خارجه پمپئو بارها به اعضای شورای امنیت سازمان ملل هشدار داده و گفته است که تحریم تسلیحاتی ایران بنا بر قطعنامه ۲۲۳۱ شورای امنیت، در اکتبر سال ۲۰۲۰ به پایان می‌رسد و پس از آن ایران می‌تواند بار دیگر، به ویژه از روسیه و چین، اسلحه بخرد. به نظر شما دولت و کنگره آمریکا باید در این زمینه چه کار کنند؟
لمبرن: من هم با وزیر خارجه پمپئو موافقم. من فکر می‌کنم که شورای امنیت باید تحریم تسلیحاتی ایران را تمدید کند تا رژیم ایران نتواند راهی برای خرید اسلحه، مثلا از روسیه، پیدا کند. به نظر من کارنامه اسفبار رژیم ایران در خشونت‌آفرینی و دردسرسازی در بسیاری از کشورهای همسایه و منطقه، نشان می‌دهد که اگر آنها اسلحه داشته باشند، از آن به همین منظور استفاده خواهند کرد. پس ما باید به خاطر حفظ ثبات آن منطقه، به محدود کردن توانایی رژیم ایران در خرید تسلحیات از خارج از کشور ادامه دهیم.
پرسش: و اما موضوع اسرائیل، آمریکا، و ایران. بنیامین نتانیاهو، نخست وزیر اسرائیل، در دیدار با آقای پمپئو در پرتغال گفت که تجاوزگری ایران همچنان مهمترین دغدغه دولت او است، و هشدار داد که ایران از سوریه به عنوان پایگاهی برای حمله به اسرائیل استفاده می‌کند. آیا شما نگران هستید؟ دولت آمریکا باید در این زمینه چه کار کند؟
لمبرن: خوب، من خیلی از این بابت نگران هستم. من فکر می‌کنم اگر اسرائیل ناچار شود بر ضد نفوذ رژیم ایران در سوریه و نیز بر ضد نیروهای ایرانی که امنیت و ثبات اسرائیل را تهدید می‌کنند، وارد عمل شود، ما باید از اسرائیل حمایت کنیم.
پرسش: نیروهای دفاعی اسرائیل بارها مواضع ایران در سوریه را هدف قرار داده‌اند.
لمبرن: بله.
پرسش: آیا به نظر شما نتیجه این حملات مثبت و مؤثر بوده است؟
لمبرن: من فکرمی‌کنم که بسیار مثبت بوده است؛ زیرا در غیر این صورت ما شاهد وضعیت به مراتب وخیم‌تری از لحاظ بسیج اسلحه و نیرو، و افزایش نیروی تهاجمی علیه اسرائیل می‌بودیم.پس همین که اسرائیل دست به کار شده و بخشی از توانایی‌های ایران برای تقویت تسلیحاتی و نیروهایش در سوریه را از بین برده، کار خوبی است. رژیم ایران باید از سوریه خارج شود و به مشکلات کشور خودش رسیدگی کند. من فکرمی‌کنم که مردم ایران نیز همین را می‌خواهند و به دنبال یک زندگی بهتر هستند. اما جمهوری اسلامی به جای کمک به مردم ایران،‌ از پول و نیروی انسانی برای پراکندن بذر خشونت و آشوب در سراسر منطقه استفاده می‌کند. به نظر من آنها باید پول و تلاش‌شان را بر کشور خودشان متمرکز کنند.
پرسش: آقایان پمپئو و نتانیاهو همچنین با اشاره به اعتراضات سراسری ایران، از مردم آن کشور و اعتراض‌شان به رژیم، قاطعانه حمایت کرده‌‌اند. نظر شما چیست؟
لمبرن: من هم از مردم ایران حمایت می‌کنم، اقدام‌شان را می‌ستایم، و صدایم را به صدای کسانی که به رژیم می‌گویند: «به مردمت کمک کن!» می‌افزایم. مردم به گرانی، بیکاری، کم ارزش شدن پول ملی، و کاهش قدرت خریدشان معترضند. دلیل همه این مشکلات این است که رژیم، تمرکزش را بر راه‌اندازی انقلاب در سایر کشورهای منطقه قرار داده، و به مردم ایران در کشور خودشان رسیدگی نمی‌کند. ایران می‌توانست کشوری بسیار مرفه باشد؛ اما اکنون اقتصادش به سرعت رو به فروپاشی است و دلیل آن نیز زخم‌ها و آسیب‌هایی است که رژیم ایران بر پیکره این کشور وارد کرده است.
پرسش: پرسش بعدی درباره کارزار فشار حداکثری پرزیدنت ترامپ علیه ایران است که یکی از بخش‌های اساسی آن تحریم‌های اقتصادی است. منتقدان دولت آمریکا این تحریم‌ها را بی‌نتیجه، و حامیان دولت آن را نتیجه‌بخش می‌دانند. نظر شما چیست؟
لمبرن: من با کسانی که می‌گویند این کارزار نتیجه‌بخش بوده است، موافقم و فکرمی‌کنم که سیاست تحریم حداکثری، سیاست خوبی است و می‌تواند سرانجام توجه رژیم را جلب کند. رژیم ایران هم‌اکنون با سرسختی بر موضع خود پافشاری می‌کند و نمی‌خواهد از خشونت علیه کشورهای همسایه دست بکشد. آنها میلیاردها دلار - و سایر مزایایی که پرزیدنت اوباما از سر حسن‌نیت به آنها ارائه کرده بود - را گرفتند و آن را برای اقداماتی مانند راه‌اندازی انقلاب، نبرد با اسرائیل، مبارزه با نیروهای غربی در منطقه، جنگ با سعودی‌ها از طریق شورشیان حوثی، و غیره به هدر دادند. بنابراین، آنها با آن همه پول، فقط دردسر درست کردند و به مردم‌شان کمکی نکردند. پس ‌تا وقتی آنها نمی‌خواهند مانند یکی از اعضای منطقی و عادی جامعه بین‌المللی رفتار کنند، آمریکا و همه کشورهای دیگر نیز ناگزیر باید فشار حداکثری را بر آن رژیم اعمال کند.
پرسش: شما از جمله نمایندگانی بودید که از لایحه خانم لیز چِینی مبنی بر عدم تمدید معافیت‌های هسته‌ای تاسیسات فُردو و اراک حمایت کردید. در صورت تصویب این لایحه فشار بیشتری بر رژیم ایران وارد خواهد شد.
لمبرن: بله.
پرسش: خوب، اگر رژیم ایران این قدر تحت فشار باشد، چگونه پای میز مذاکره خواهد آمد؟
لمبرن: به باور من، هر قدر فشار بر این رژیم بیشتر شود، امکان آمدن آنها پای میز مذاکره هم بیشتر خواهد شد. اگر ما این فشار را کم کنیم، آنها به الگوی رفتاری تاریخی‌شان - یعنی مشکل‌آفرینی، عدم رسیدگی به مردم ایران،‌ راه‌اندازی انقلاب در دیگر کشورها، و نیز عدم جدیت در رسیدگی به معضل هسته‌ای - ادامه خواهند داد. جهان غرب، آمریکا، و اسرائیل همگی در این موضوع که نمی‌خواهند رژیم ایران از توانایی تهاجمی هسته‌ای - یعنی جنگ‌افزارهای هسته‌ای - برخوردار باشد، اتفاق‌نظر دارند. اما رژیم ایران اعتراف کرده است که دارد در همین راستا فعالیت می‌کند. آنها در حال کار روی موشک‌های بالستیک بین قاره‌ای هستند تا پس از دستیابی به سلاح‌های کشتار جمعی، آنها را با استفاده از آن موشک‌ها حمل کنند. پس این عدم تغییر رویه آنها بسیار نگران‌کننده است. آن رژیم نمی‌خواهد یک عضو محترم و منطقی جامعه بین‌المللی باشد.
پرسش: پرسش آخر درباره سوریه است. ایران، ترکیه، و روسیه همچنان به فعالیت‌های خود در سوریه ادامه می‌دهند. ارزیابی شما از اوضاع سوریه، به ویژه با توجه به کاهش حضور نظامی آمریکا در آنجا، چیست؟
لمبرن: سوریه وضعیت بسیار پیچیده و اسفناکی دارد. نیم میلیون شهروند سوری کشته شده‌اند و میلیون‌ها تن دیگر نیز ناگزیر به کشورهای نزدیک مانند اردن، ترکیه، ‌و لبنان گریخته‌اند تا از آتش جنگ، در امان بمانند. کشورهایی مانند ترکیه، روسیه، و ایران در سوریه به دنبال منافع خودشان هستند. آنها به دنبال صلح و پایان جنگ داخلی نیستند؛ بلکه تنها هدف‌شان این است که یک طرف جنگ بر طرف دیگر پیروز شود، حتی اگر نتیجه آن، سالیان سال ادامه جنگ باشد. این وضعیت بسیار اسفناکی است. پرزیدنت ترامپ نمی‌خواهد نیروهای ایالات متحده را در معرض خطر قرار دهد و من این را درک می‌کنم. اما همزمان ما باید اطمینان یابیم که میدان‌های نفتی دیگر محل درآمد و تجدید قوای جنگجویان داعشی یا سایر عوامل ویرانگر، نخواهد بود. به نظر من، ما وام‌دار کُردها هستیم؛ کُردهایی که برای کمک به آمریکا در نبرد با داعش و تبهکاران دیگر، جنگیدند. ما باید راه‌هایی را برای کمک به کردها بیابیم و در واقع همین کار را هم داریم می‌کنیم. آنها حدود ۳۰ کیلومتر از مناطق مرزی ترکیه عقب‌نشینی کرده‌اند؛‌ اما از بسیاری جهات دیگر، ما همچنان به همکاری با کُردها و کمک به آنها ادامه می‌دهیم.
با سپاس فراوان.
لمبرن: خواهش می‌کنم.

مایک پمپئو: آمریکا علیه کسانی که ثروت مردم عراق را می‌دزدند و آنها را می‌کشند، اقدام قانونی می‌کند

به دنبال اعلام تحریم چند تن از مسئولان ارشد گروه‌های شبه‌نظامی مورد حمایت ایران در عراق از سوی دولت ایالات متحده، وزیر خارجه آمریکا تاکید کرد کشورش اخیرا تعهد خود را در استفاده از اختیارات قانونی برای توبیخ افرادی که ثروت ملی مردم عراق را به سرقت می‌برند ابراز کرده است.
وزارت خزانه داری ایالات متحده پیشتر در روز جمعه ۱۵ آذر اعلام کرد چهار عراقی عضو گروه‌های شبه‌نظامی مورد حمایت ایران، از جمله مسئولان ارشد گروه‌های شبه نظامی عصائب اهل حق و حشدالشعبی، را به دلیل نقش داشتن در سرکوب اعتراضات مردمی در این کشور و نقض حقوق بشر و فساد، در فهرست تحریم‌ها قرار داده است.
مایک پمپئو، وزیر خارجه آمریکا، نیز در بیانیه‌ای بر تعهد واشنگتن به پاسخگو کردن کسانی که ثروت مردم عراق را می‌دزند و تظاهرات مسالمت آمیز مردم در این کشور را سرکوب و معترضان را زخمی می‌کنند و می‌کشند، تاکید کرد و گفت که تحریم‌های امروز در همین راستا بوده است.
آقای پمپئو اضافه کرد: عراقی‌ها می‌خواهند کشور خود را پس بگیرند، آنها خواهان اصلاحات واقعی و پاسخگویی مسئولان ارشد حکومتی هستند که منافع ملی عراق باید اولویت اول آن باشد. این خواسته‌های مردم عراق شایستگی آن را دارد که بدون اعمال خشونت یا سرکوب، مورد رسیدگی قرار بگیرند.

یک روحانی اهل سنت در ایران به دو سال زندان محکوم شد

بنا بر برخی گزارش‌های منتشره در تارنماها و رسانه‌های اجتماعی، مولوی علی صفر زهی، روحانی اهل سنت ساکن استان گلستان، از سوی دادگاه انقلاب به دو سال زندان محکوم شد.

تارنمای «کمپین فعالین بلوچ»، روز جمعه ۱۵ آذر گزارش داد که این روحانی اهل سنت که خرداد ماه سال جاری پس از احضار به دادگاه انقلاب زاهدان بازداشت شده بود از سوی این دادگاه به اتهام «خروج غیرقانونی از کشور و اقامت در کشور بیگانه» به دو سال زندانی محکوم شده است. مولوی علی صفر زهی که ساکن علی آباد کتول استان گلستان است در تاریخ ۱۸ خرداد ۹۸ پس از کسب احضاریه و حضور در دادگاه انقلاب زاهدان، در همان دادگاه بازداشت شد و در حال حاضر در زندان مرکزی زاهدان دوران محکومیت خود را سپری می‌کند.
پیشتر سام براون بک، سفیر آمریکا در امور آزادی مذهبی، به صدای آمریکا گفت: «ایران در گروه کشورهای درگیر در آزار و اذیت اقلیت های مذهبی، فجیع ترین کارنامه را در وزارت خارجه آمریکا دارد و این رژیم هر اقلیت مذهبی که نامناسب تشخیص دهد را مورد آزار و اذیت قرار می دهد.»

کمیسر عالی حقوق بشر سازمان ملل: نیروهای امنیتی ایران از روی بام ساختمان‌‌ها و سوار بر بالگرد «سر» معترضان را هدف قرار داده‌اند

کمیسر عالی حقوق بشر سازمان ملل ضمن محکوم کردن خشونت بسیار شدید حکومت ایران در سرکوب معترضان آبان امسال، از جمله تیراندازی به قصد کُشت به سر و سایر اعضای حیاتی بدن مردم، نسبت به نقض حقوق بازداشت شدگان هشدار داد.
میشل باشله، کمیسر عالی حقوق بشر سازمان ملل، روز جمعه ۱۵ آذر در گزارشی نگرانی شدید خود را نسبت به «برخورد فیزیکی با بازداشت‌شدگان و نقض حق بر دادرسی منصفانه آنان» ابراز کرد و گفت که این احتمال وجود دارد که تعداد زیادی از آنان به جرایمی متهم شوند که مجازات اعدام در پی داشته باشد.

این گزارش می گوید، بنا بر اطلاعاتی که به دفتر کمیساریای عالی حقوق بشر سازمان ملل رسیده در جریان این اعتراضات، دست کم ۲۰۸ نفر، از جمله ۱۳ زن و ۱۲ کودک کشته شده‌اند. گزارش‌های دیگر، که دفتر حقوق بشر سازمان ملل تا این لحظه قادر به ارزیابی و تأیید صحت آن نشده است، تعداد کشته شده‌ها را تا بیش از دو برابر رقم ذکر شده می‌داند.
او با بیان این که باید در مورد کشته شدگان و وضعیت بازداشت شدگان تحقیقات مستقل صورت بگیرد، از خشونت شدید به کار رفته در سرکوب معترضان انتقاد کرد و گفت: «در برخی موارد به معترضان غیرمسلح که هیچگونه تهدید فوری جانی یا آسیب جدی محسوب نمی‌شده‌اند، تیراندازی کردند.»
کمیسر عالی حقوق بشر سازمان ملل با اشاره به تیراندازی نیروهای امنیتی از پشت‌بام ساختمان دادگستری در یک شهر، و از هلیکوپتر در شهر دیگر به معترضان گفت: «همچنین تصاویری دریافت کرده‌ایم که به نظر می‌رسد نشان می‌دهد نیروهای امنیتی به معترضان در حال فرار از پشت سر تیراندازی می‌کنند، و این که مستقیم به صورت یا اعضای حیاتی معترضان تیراندازی می‌کنند.»
او تیراندازی به معترضان به قصد کشتن آنها را نقض تعهدات بین المللی جمهوری اسلامی ایران خواند.
خانم باشله برخورد با معترضان در ماهشهر را که به گفته او ۱۸ نوامبر(۲۷ آبان) رخ داد، بدترین وقایع در جریان اعتراضات خواند و گفت: «طبق اطلاعات دریافتی، در میدان جراحی در ماهشهر نیروهای امنیتی ایران علیه تظاهرکنندگان – از جمله افرادی که در حال فرار بودند و افرادی که در نیزار نزدیکی میدان پنهان شده بودند – از سلاح‌های سنگین استفاده کردند که به کشته شدن دست کم ۲۳ نفر و احتمالا بسیار بیش از آن منجر شد.»
به گفته او گزارش شده است که در جریان واقعه ماهشهر علاوه بر بر معترضان، افرادی که در خیابان یا از خانه‌هایشان ناظر اتفاقات بوده‌اند هم مورد اصابت گلوله قرار گرفته‌اند.
میشل باشله اضافه کرد: «گزارش‌های ضد و نقیضی در مورد حضور یک یا بیش از یک نفر مسلح میان معترضان وجود دارد. اما این مسأله به هیچ عنوان چنین واکنش وحشتناک و مرگباری را از جانب نیروهای امنیتی، بدون تفاوت قائل شدن میان افراد مسلح و غیر مسلح توجیه نمی‌کند.»
در این گزارش با اشاره به اخبار متعددی که دفتر حقوق بشر سازمان ملل درباره سوء رفتار با بازداشتی ها و فشار بر آنها برای اعتراف اجباری به ارتباط با بیگانگان و احتمال اعدام آنها، نسبت به شرایط نگهداری هزاران بازداشتی اعتراضات اخیر، نداشتن دسترسی به وکیل و دادرسی منصفانه و ازدحام در بازداشتگاه ها و نبود دسترسی به امکانات درمانی ابراز نگرانی شده است.
کمیسر عالی حقوق بشر سازمان ملل با ابراز نگرانی از فشار و ارعاب خبرنگاران شاغل در شبکه‌های خبری بیرون از ایران توسط مقامات امنیتی، از مقامات جمهوری اسلامی خواستار آزادی معترضانی که خودسرانه بازداشت شده اند، برخورداری بازداشت شدگان به حق دادرسی عادلانه از جمله وکیل و احترام به حق آزادی بیان مردم شد.

تشکیل پرونده برای «۱۷ تن» از ۷۷ امضاکننده‌ بیانیه اصلاح‌طلبان

گزارش‌ برخی فعالان سیاسی داخل ایران حاکی از آن است که برای شماری از اصلاح‌طلبانی که بیانیه‌ای در رابطه با خشونت‌های نیروهای امنیتی علیه معترضان در سراسر کشور صادر کرده بودند، پرونده قضایی باز شده است.

محدی محمودیان که خود در جریان اعتراضات سال ۸۸ بازداشت و مدت پنج سال زندانی شد، در توییتی نوشته که «طی یک هفته اخیر، برای نزدیک به ۱۷ نفر از امضا کنندگان این بیانیه» پرونده قضایی تشکیل داده‌اند.
۷۷ فعال سیاسی از طیف‌های مختلف اصلاح‌طلبان بعد از سرکوب شدید معترضان، با انتشار بیانیه‌ای خواستار برخورد قانونی با عاملان شلیک به مردم شده بودند.
این بیانیه می‌گوید «شلیک بی‌محابای تفنگی که از محل بیت‌المال برای دفاع از مردم فراهم شده به‌سوی شهروندان عادی و غیرمسلح که برای ابراز اعتراض و یا خشم خود به خیابان آمده‌اند، مطلقا و فارغ از موضوع اعتراض غیرقابل توجیه و جنایتی است که قانون و دستگاه قضاء نباید حتی لحظه‌ای در تعقیب بانیان، آمران و عاملان آن تعلل کند».
انتشار این نامه بازتاب‌های گسترده‌ای در رسانه‌های رسمی کشور داشت و حملات تندی نیز از طرف اصولگرایان به این افراد انجام شده است.
در این بیانیه همچنین گفته می‌شود «از مسئولان امر و تصمیم‌گیران موکداً می‌خواهیم با احترام به حقوق مردم به‌ویژه حق اعتراض مسالمت‌آمیز و آزادی بیان، از اعمال خشونت در هر سطحی پرهیز کنند و فوراً نسبت به تعقیب کیفری آمران و عاملان تیراندازی به‌سوی مردم اقدام کرده و نتیجه را به عرض ملت برسانند».
بنابر گزارش عفو بین‌الملل در اعتراضات اخیرا ایران حداقل ۲۰۸ نفر کشته شده‌اند.

۱۳۹۸ آذر ۱۵, جمعه

کلمه: بیش از ۱۴۰ نفر در اعتراض‌های کرمانشاه، کردستان و آذربایجان غربی کشته شدند


وبسایت «کلمه» نزدیک به میرحسین موسوی جزئیاتی از آمار قربانیان اعتراض‌های اخیر در ایران منتشر کرده و گزارش داده که در استان‌های کرمانشاه، کردستان و آذربایجان غربی بیش از ۱۴۰ تن از معترضان کشته شده‌اند.
این وبسایت می‌افزاید بر اساس «اطلاعات موثقی» که بدست آورده است، «۷۰ نفر در کرمانشاه، ۴۰ نفر در مریوان، ۲۵ نفر در جوانرود و پنج نفر در بوکان بر اثر تیراندازی مستقیم نیروهای نظامی و امنیتی با لباس نظامی و شخصی جان خود را از دست داده‌اند».
سایت «کلمه» پیش از این تعداد کل کشته‌های اعتراض‌های هفته آخر آبان را دست‌کم ۳۶۶ نفر برآورد کرده بود. سازمان عفو بین‌الملل می‌گوید که دستکم ۲۰۸ نفر در این اعتراض‌ها کشته شده‌اند ولی رقم واقعی می‌تواند بیش از این تعداد باشد.
این در حالی است که برایان هوک، نماینده ویژه ایالات متحده در امور ایران، می‌گوید نیروهای امنیتی و انتظامی جمهوری اسلامی از زمان آغاز اعتراض‌ها به افزایش قیمت بنزین  ، بیش از هزار نفر از معترضان را کشته‌اند.

محمد مساعد، با اتهام نامعلوم، به زندان اوین منتقل شد

انجمن صنفی روزنامه‌نگاران اعلام کرد که محمد مساعد، روزنامه‌نگاری که اوایل آذرماه بازداشت شده بود، به زندان اوین منتقل شده و پرونده او در دادسرای جرائم اینترنتی بررسی خواهد شد.
شهریار شمس مستوفی، دبیر انجمن صنفی روزنامه‌نگاران تهران، روز جمعه ۱۵ آذر، با اعلام این خبر به ایرنا گفت: «مشخص شده که پرونده آقای مساعد به دادسرای فرهنگ و رسانه نرفته و در دادسرای جرائم اینترنتی بررسی خواهد شد.»
محمد مساعد روزنامه‌نگار آزاد ساکن تهران است که گزارش‌های متعددی را در زمینه فساد اقتصادی منتشر کرده و با بیش از ۳۲ هزار دنبال‌کننده، ازجمله روزنامه‌نگاران فعال در توئیتر است.
آخرین توئیت آقای مساعد پیش از بازداشت، روز ۲۸ آذر و هنگام قطع اینترنت در ایران منتشر شد که نوشت: «در نبود اینترنت، کلانشهرها تبدیل به هزاران دهکده کوچک متراکم شده‌اند. وقتی ابزارهای ارتباطی قطع می‌شوند افق دید چند متر می‌شود و دیگر فرقی نمی‌کند چند کیلومتر فاصله داری یا چند هزار کیلومتر. به کفتارهای خوش‌رقص مجهز به اینترنت وزیر جوان شادباش بگویید.»
پس از بازداشت محمد مساعد، یک فعال سیاسی ساکن ایران به رادیوفردا گفت که مأموران امنیتی او را به علت توئیت‌های چند روز گذشته آقای مساعد گرفته‌اند که درباره قطع کامل اینترنت در ایران نوشته بود.
پیشتر برخی از روزنامه‌نگاران از انتقال محمد مساعد به زندان ضیابر در استان گیلان، زادگاه او، خبر داده بودند.
دبیر انجمن صنفی روزنامه‌نگاران از آمدن پدر محمد مساعد به تهران خبر داده و افزوده است که در تلاش هستند تا از جزئیات پرونده‌اش آگاه شوند.

میشل باچله خواستار «تحقیق مستقل» درباره سرکوب در ایران شد

کمیسر عالی حقوق بشر سازمان ملل روز جمعه، ۱۵ آذرماه، در بیانیه‌ای خواستار شفافیت بیشتر از سوی مقامات جمهوری اسلامی و همین طور «تحقیق مستقل و بی‌طرفانه» درباره سرکوب شدید اعتراضات در ایران شد.
میشل باچله در بیانیه خود در مورد «تداوم عدم شفافیت در مورد تعداد کشته‌شدگان و شیوه برخورد با هزاران بازداشتی و همچنین تداوم دستگیری‌های گزارش شده در سراسر ایران» ابراز نگرانی کرده است.
دور تازه از اعتراضات در ایران روز ۲۴ آبان‌ماه گذشته با افزایش ناگهانی بهای بنزین آغاز شد و به سرعت با سرکوب خشن و گسترده از سوی نیروهای امنیتی و انتظامی جمهوری اسلامی روبه‌رو شد.

بیش از دو هفته از این اعتراضات در ایران می‌گذرد، اما هنوز مقام‌های جمهوری اسلامی حاضر نشده‌اند آماری درباره تعداد کشته‌شدگان، مجروحان و بازداشتی‌ها ارائه کنند.

این در حالی است که آنها آمار و اطلاعات ارائه شده توسط منابع مستقل در این زمینه را رد کرده‌اند.
با این همه سازمان عفو بین‌الملل می‌گوید که در جریان اعتراض‌های اخیر در ایران دست‌کم ۲۰۸ نفر کشته شده‌اند. سایت «کلمه» هم برآورد کرده که شمار کشته‌ها دست‌کم ۳۶۶ نفر است.
در واکنش به این آمارها، خانم باچله از «برخورد فیزیکی با بازداشت‌شدگان و نقض حق دادرسی منصفانه» برای آنان شدیدا ابراز نگرانی کرده است.
در بیانیه کمیسر عالی حقوق بشر سازمان ملل آمده است: «علاوه بر نگرانی در مورد شرایطی که تحت بازداشت هستند، این احتمال وجود دارد که تعداد زیادی از آنان به جرایمی متهم شوند که مجازات اعدام در پی داشته باشد.»
میشل باچله در ادامه تصویری را که رفته‌رفته و پس از وصل شدن دوباره اینترنت از سرکوب و «خشونت شدید» در ایران منتشر شده «آزاردهنده» توصیف کرده و می‌گوید: «من از مقامات خواستارم که نسبت به آزادی فوری همه معترضانی که خودسرانه از آزادی‌شان محروم و بازداشت شده‌اند اقدام کنند.»
علی خامنه‌ای، رهبر جمهوری اسلامی، در روزهای نخستین اعتراضات در کشور، این اعتراض‌ها را «کار اشرار، کینه‌ورزان و انسان‌های ناباب» دانست، اما روز چهارشنبه هفته جاری در پاسخ به گزارش‌ شورای عالی امنیت ملی مقرر کرد که به برخی خانواده‌ها «دیه» پرداخت و از آنها «دلجویی» شود.

دروغگوی بزرگ دیگر نمیداند چگونە جنگ افروزی ھای نظام را توجیە کند

محمدجواد ظریف، وزیر خارجە نظام پس از آنکه انگلیس، فرانسه و آلمان در نامه‌ای به دبیرکل سازمان ملل گفتند که برنامه موشکی ایران خلاف قطعنامه شورای امنیت است با انتشار یک پیام توئیتی به آن پاسخ داد و نوشت: جدیدترین نامه سه کشور اروپایی به دبیرکل سازمان ملل درباره موشک‌های ایران تلاش ناامیدانه و باطلی است تا بر بی‌کفایتی خود در اجرای حداقلی تعهداتشان در چهارچوب برجام سرپوش بگذارند. اگر این کشورهای اروپایی در جستجوی اندکی اعتبار جهانی هستند، می‌توانند به جای تسلیم شدن در برابر زورگویی‌های آمریکا به اعمال اقتدارروی آورند.»

سفیران سه کشور اروپایی فرانسه، آلمان و بریتانیا در سازمان ملل در نامه‌ای به آنتونیو گوترش دبیرکل این سازمان نوشته‌اند که ایران تولید موشک‌های بالستیک با توانایی حمل کلاهک هسته‌ای را توسعه داده است.

قیمت دلار در بازار آزاد ایران از مرز ۱۳ هزار تومان گذشت

قیمت دلار آمریکا در بازار آزاد ایران در ادامه روند افزایش تدریجی خود روز پنج‌شنبه ۱۴ آذر وارد کانال قیمتی ۱۳ هزار تومان شد
بر اساس گزارش سایت‌های اعلام نرخ ارز، ارزش هر دلار آمریکا در صرافی‌های ایران تا ۱۳ هزار و ۱۳۰ تومان اوج گرفت که نسبت به روز قبل بیش از یک درصد افزایش نشان می‌دهد.
قیمت هر دلار در اول آبان حدود ۱۱ هزار و ۱۵۰ تومان بود.
سامانه دولتی نظارت ارز، سنا، قیمت ارز برای روز پنج‌شنبه را ۱۲ هزار و ۷۰۰ تومان اعلام کرد که این رقم نیز نسبت به ابتدای ماه گذشته ۱۵ درصد افزایش نشان می‌دهد.
قیمت هر یورو نیز ۱۴ هزار و ۵۲۵ تومان ثبت شده است.
بهای ارزهای خارجی در روزهای گذشته، بویژه بعد از اعلام افزایش چشمگیر قیمت بنزین، روند صعودی داشته است.
قیمت سکه بهار آزادی در روز پنج‌شنبه نیز به چهار میلیون و ۲۹۰ هزار تومان رسید که نسبت به روز گذشته نیم درصد افزایش داشته است.
در همین زمینه روزنامه دنیای اقتصاد از «ترمز بریدن بازار ارز و سکه» خبر داده و نوشته که نرخ انواع ارزها و سکه در بازارهای ایران افزایش یافته است.
عبدالناصر همتی رئیس بانک مرکزی ایران روز چهارشنبه گفته بود که «طی دو هفته اخیر به دلایلی که همگان واقفند انتظارات غیر واقعی در بازار ارز ایجاد و عمدتاً در برخی فضاهای دلالی و سفته‌بازی به آن دامن زده شد».
وی افزوده بود: «با اطلاعاتی که از توانایی‌ها، امکانات و ذخایر ارزی کشور و ارز صادراتی دارم، این روند نمی‌تواند واقعی و پایدار باشد، چراکه تغییر خاصی در متغیرهای کلیدی اتفاق نیفتاده است».
به رغم اطمینان آقای همتی از «واقعی و پایدار نبودن افزایش قیمت ارز»، این رشد کماکان ادامه دارد.
کارشناسان از تاثیر سه برابر شدن قیمت بنزین بر رشد تورم هشدار داده و گزارش‌های رسانه‌های ایران نیز نشان می‌دهد بعد از افزایش قیمت بنزین، قیمت سایر کالاها نیز افزایش یافته است.
همتی همچنین گفته است از ابتدای سال علاوه بر تامین بیش از ۱۰ میلیارد دلار ارز برای کالاهای اساسی و دارو و تجهیزات پزشکی توسط بانک مرکزی، حدود ۱۵ میلیارد دلار نیز در چارچوب سامانه نیما برای واردات مواد اولیه واحدهای تولیدی و سایر کالاهای ضروری تامین شده است و این روند ادامه خواهد یافت.
اما صندوق بین‌المللی پول پیش‌بینی کرده است برای اولین بار حجم کل واردات ایران از صادرات آن پیشی‌ بگیرد که می‌تواند دولت را با چالش شدید ارز مواجه سازد.
انتظار می‌رود کل صادرات نفتی، غیرنفتی و خدمات ایران از بالای ۱۰۳ میلیارد دلار در سال گذشته به حدود ۶۰ میلیارد دلار در سال جاری برسد و این رقم در سال آینده به ۵۵ میلیارد دلار افت کند.
کل واردات کشور نیز از ۹۳.۶ میلیارد دلار در سال گذشته به ۷۳.۳ میلیارد دلار در سال جاری و ۷۱.۷ میلیارد دلار در سال آینده خواهد رسید. بدین ترتیب تراز تجاری ایران به شدت منفی خواهد شد و احتمالا دولت مجبور شود از ذخایر ارزی بیشتری برای جبران اختلاف واردات و صادرات استفاده کند.
از طرفی، بنابر آمارهای صندوق بین‌المللی پول، هم میزان ذخایر ارزی ایران بعد از خروج آمریکا از برجام به شدت افت کرده و هم بدهی دولت اوج گرفته است.
این صندوق در گزارشی که اکتبر امسال منتشر کرد، می‌گوید بدهی خالص دولت ایران در سال ۲۰۱۷ معادل ۸۸ درصد از کل تولید ناخالص داخلی ایران بود، اما در سال جاری این رقم به ۱۰۱.۷ درصد و در سال آینده به حدود ۱۰۷ درصد خواهد رسید.
از سوی دیگر، این نهاد مالی پیش‌بینی کرده است ذخایر ناخالص ارزی ایران (در داخل و خارج از کشور) از حدود ۱۱۱ میلیارد و ۷۰۰ میلیون دلار در سال ۲۰۱۷ به حدود ۱۰۳.۲ میلیارد دلار در سال جاری و ۹۷ میلیارد دلار در سال آینده برسد.
نرخ تورم در آبان‌ماه نیز به بالای ۴۱ درصد رسیده است.

درخواست ترامپ از رسانه‌ها برای توجه به «وضعیت وحشتناک» ایران

رئیس‌جمهوری ایالات متحده روز پنج‌شنبه ۱۴ آذر سرکوب اعتراض‌ها در ایران را «وحشیانه» خواند و از رسانه ها خواست به بررسی اعتراضات اخیر در این کشور بپردازند.

دونالد ترامپ در نشستی با دیپلمات‌های سازمان ملل متحد در کاخ سفید با اشاره به وقایع اخیر ایران اظهار داشت: حکومت ایران معترضان را می‌کشد و اینترنت را قطع کرد تا مردم مطلع نشوند چه اتفاقی افتاده است.
وی اضافه کرد: علاقه‌مندم که رسانه‌ها وارد عمل شده و بروند ببینند چه اتفاقی در آنجا در حال رخ دادن است . چرا که وضعیت در آنجا خوب نیست. وضعیت وحشتناکی است.
دونالد ترامپ تاکید کرده است: این موضوعی است که به زودی یک رسوایی بزرگ در جهان خواهد بود.
رئیس جمهوری آمریکا گفت: آنها در یک سرکوب وحشیانه در هفته‌های اخیر تعدادی زیادی از مردم را کشتند و هزاران نفر از شهروندان را بازداشت کردند، چرا که آنها دست به تظاهرات زده بودند.
وی اضافه کرد: ایالات متحده همواره در کنار مردم ایران و خواسته آنان برای آزادی خواهد ایستاد. مردمی که با آنها به درستی رفتار نمی‌شود، پول‌هایشان برای تسلیحات و دیگر کارها تلف می شود. مردم ایران در سراسر کشور تظاهرات می‌کنند و از وضعیت خود خشنود نیستند.
سازمان عفو بین‌الملل می‌گوید که در جریان اعتراض‌های اخیر در ایران دست‌کم ۲۰۸ نفر کشته شده‌اند. سایت «کلمه» هم برآورد کرده که شمار کشته‌ها دستکم ۳۶۶ نفر است.
این در حالی است که نماینده ویژه ایالات متحده در امور ایران پنجشنبه شمار کشته شدگان در اعتراضات به افزایش بهای بنزین در ایران را بیش از هزار نفر اعلام کرد.
برایان هوک گفته است: «با بیرون حقایق از داخل ایران، این طور بر می‌آید که رژیم از زمان آغاز اعتراض‌ها بیش از هزار نفر از شهروندانش را به قتل رسانده است».
وی گفت یکی از ویدئوها از این اعتراض‌ها نشان می‌دهد که بیش از صدنفر تیر خورده و کشته شدند.
نماینده ویژه آمریکا افزود که «هزاران ایرانی‌» نیز مجروح و دستکم هفت هزار نفر بازداشت شده‌اند.
بیش از دو هفته از اعتراضات در ایران می‌گذرد، اما هنوز مقام‌های جمهوری اسلامی حاضر نشده‌اند آماری درباره تعداد کشته‌شدگان، مجروحان و بازداشتی‌ها ارائه کنند. این در حالی است که آنها آمار و اطلاعات ارائه شده توسط منابع مستقل در این زمینه را رد کرده‌اند.
علی خامنه‌ای، رهبر ایران، در روزهای نخستین اعتراضات در کشور، این اعتراض‌ها را «کار اشرار، کینه‌ورزان و انسان‌های ناباب» دانسته بود. اما روز گذشته در پاسخ به گزارش‌ شورای عالی امنیت ملی گفته بود که به برخی خانواده «دیه» پرداخت و از آنها «دلجویی» شود.

مذاکره پومپئو با مقام‌های مراکشی برای «منزوی» کردن ایران


مایک پومپئو، وزیر خارجه آمریکا پنجشنبه در دیدار با مقام‌های مراکش در خصوص تلاش برای «منزوی کردن» ایران مذاکره کرده است
خبرگزاری فرانسه گفته است، مایک پومپئو بلندپایه ترین مقام دولت آمریکا است که در دوران ریاست جمهوری دونالد ترامپ به مراکش سفر کرده است.
وزیر امور خارجه آمریکا با اشاره به این که رابطه بسیار خوبی بین دو کشور وجود دارد، تصریح کرده است، دولت های دو کشور امنیت بیشتری برای مردم خود تامین می‌کنند.
ناصر بوریطه، وزیر امور خارجه مراکش هم پس از دیدار با مایک پومپئو در بیانیه‌ای اعلام کرد که در ملاقات با وزیر امور خارجه آمریکا در خصوص «تهدید ایران» برای «توسعه نفوذ منطقه‌ای» خود مذاکره کرده است.
روابط ایران و مراکش طی سال های اخیر پرتنش بوده است. مراکش اردیبهشت پارسال روابطش را با ایران قطع کرد.
مراکش دلیل این تصمیم را حمایت تهران و حزب الله لبنان از «جبهه پولیساریو» اعلام کرد.
وزیر خارجه مراکش در آن زمان گفته بود، که حزب الله لبنان، گروه وابسته به ایران، از جبهه پولیساریو حمایت مالی و تسلیحاتی می‌کند.
جبهه پولیساریو، سازمانی سیاسی نظامی در صحرای غربی است و با تشکیل جمهوری خودخواندهٔ دمکراتیک عربی صحرا، مدعی حکومت بر صحرای غربی است. کنترل بیشتر بخش‌های صحرای غربی در اختیار دولت مراکش است.
۱۱ سال پیش نیز مراکش سفارت ايران در رباط را متهم به تلاش برای «تغییر بینادهای مذهبی پادشاهی مراکش» کرده بود.
تنش در روابط دو کشور در سال ۸۷ پس از احضار سفیر مراکش در تهران به وزارت خارجه ایران به دلیل حمایت این کشور از بحرین رخ داده بود.

نشست اوپک بدون صدور بیانیه پایان یافت؛ «انتظار» کاهش تولید بیشتر

نشست طولانی وزیران نفت کشورهای صادرکننده نفت، اوپک، پنجشنبه در وین اتریش بدون صدور بیانیه‌ای پایان یافت. اما انتظار می‌رود روز جمعه تصمیم در خصوص کاهش صادرات اعلام شود.
عبدالعزیز بن سلمان، وزیر انرژی عربستان، پس از این نشست به خبرنگاران گفته است: نشست اوپك به پایان رسید. ما فردا جلسه‌ای خواهیم داشت و همه چیز برای شما روشن خواهد شد.
قرار است کشورهای صادر کننده نفت غیر عضو اوپک از جمله روسیه، قزاقستان و عمان روز جمعه به نشست اوپک در وین بپیوندند.
الکساندر نواک، وزیر انرژی روسیه پیش از آغاز نشست اوپک به خبرنگاران گفته بود، کمیته مشترک وزیران پیشنهاد کاهش تولید نفت، در حدود ۵۰۰ هزار بشکه بیشتر را مطرح کرد.
کشورهای عضو اوپک و دیگر کشورهای صادرکننده تقریبا طی سه سال گذشته به کاهش ۱.۲ میلیون بشکه پایبندبوده‌اند، اما اجرای کامل این توافق با برخی مشکلات مواجه بوده و برخی از اعضا از جمله روسیه این کاهش را رعایت نکرده‌اند.
به گزارش خبرگزاری رویترز، قیمت نفت خام روز پنج‌شنبه به خاطر چشم‌انداز احتمال کاهش بیشتر تولید اوپک مقداری کاهش یافته‌ است.
در این روز معاملات آتی نفت خام برنت با ۱۴ سنت یا ۰٫۲۲٪ کاهش به ۶۲٫۸۶ دلار در هر بشکه رسید. معاملات آتی نفت خام وست تگزاس اینترمیدیت هم با ۲۱ سنت یا ۰٫۳۴٪ کاهش به ۵۸٫۲۳ دلار در هر بشکه رسید.
به گزارش شانا، بیژن نامدار زنگنه، وزیر نفت ایران، نیز روز چهارشنبه راهی وین شد. دولت روحانی در لایحه بودجه سال آینده صادرات روزانه ۸۷۰ هزار بشکه نفت را گنجانده است.
این در حالی است که طبق گزارش‌های بین‌المللی، ایران هم اکنون حتی قادر به فروش نیمی از این میزان نفت نیز نیست.
پیش از تحریم‌ها ایران با صادرات روزانه ۲.۵ میلیون بشکه نفت، چهارمین صادرکننده بزرگ اوپک بعد از عربستان، عراق و امارت، همچنین سومین تولیدکننده بزرگ اوپک بعد از عربستان و عراق بود.

بیهوشی کامل زرتشت احمدی راغب در نیمه شب ۲۸مین روز از اعتصاب غذا


به گزارش مدافعان حقوق بشر و فعالان رسانه ای محبوس در بند ۴ زندان اوین آقای اسماعیل احمدی راغب معروف به زرتشت مورخ ۱۵ آذر ۹۸ مقارن با ساعت ۲ بامداد دچار آنفارکتوس مغزی شده و دقایقی را به علت نرسیدن غذا و آب کافی در بیهوشی کامل به سر برده است.

یک منبع نزدیک به این زندانی سیاسی اعلام کرده است که آقای زرتشت در طی ۲۸ روز گذشته که مجدداً شروع به اعتصاب غذا نموده است برای دومین بار دچار حمله مغزی شده و اگر دیگر
هم اتاقی های ایشان متوجه بیهوشی او نشده بودند چه بسا که هم اکنون فوت شده بود.
این منبع آگاه اضافه کرد که در نیمه شب ۱۵ آذر ۹۸ چند نفر از زندانیان متوجه بیهوشی آقای راغب میشوند و پس از مدتی تلاش برای احیای او بالاخره موفق میشوند این زندانی سیاسی را به هوشیاری نسبی برسانند.
وضعیت جسمانی آقای زرتشت بسیار بحرانی گزارش شده به طوری که عنوان میشود که نامبرده شدیداً دچار اختلالات تنفسی و فشار خون بسیار پایین درد از ناحیه قفسه سینه،خون ریزی روده و آنفارکتوس مغزی خفیف شده است و با توجه به اینکه در طول مدت اعتصاب غذای این زندانی سیاسی که یکی از امضاء کنندگان بیانیه ۱۴ کنشگر مدنی میباشد ، هیچگونه پیگری از سوی دستگاه قضایی (دادستانی شهریار و وزارت اطلاعات) انجام نپذیرفته است ، به نظر میرسد رژیم دیکتاتوری جمهوری اسلامی حذف فیزیکی مخالفان نظام و فعالان سیاسی و مدنی را هم از طریق به رگبار بستن آنها در خیابان ها و هم از طریق ترور خاموش آنان پیگیری میکند.
خاطر نشان میشود آقای زرتشت که در طول ۲۸ روز گذشته اقدام به اعتصاب غذا نموده است ، همه روزه با نوشتن نامه ای ، اعتصاب غذا و اعتراض خود را بی عدالتی های اعمال شده توسط رژیم جمهوری اسلامی به ریاست بند ۴ زندان اوین ارسال میدارد و همواره با پوشیدن لباس آتش نشانی در اعتراض به اخراج خود از آتش نشانی شهرداری فردوسیه شهریار به عنوان کارگر رسمی و آتش نشان ، که توسط وزارت اطلاعات با همدستی شهردار و حراست فردوسیه شکل گرفته است و همینطور با تراشیدن موهای سر خود در اعتراض به کشتار مردم معترض توسط جنایتکاران حکومتی ، در محیط زندان به کنشگری خود ادامه میدهد.

شهناز اکملی​ برای اجرای حکم یک سال حبس خود به زندان احضار شد

شهناز اکملی​، مادر مصطفی کریم بیگی از کشته شدگان اعتراضات سال ۸۸ برای اجرای حکم یکسال حبس خود به زندان احضار شد.
شهناز اکملی روز پنج شنبه ۱۴ آذرماه در توئیتر خود نوشت: «احضاریه به دستم رسید و مهلت قانونی آن پنج روز است ، در بازجویی گفته بودند فراموش کن پسری داشتی و گفتم نمیتوانم فراموش کنم و این سزای مادری است که نمیتواند فراموش کند پسری داشته است.»
او در ادامه این توئیت افزود که «امروز پسران و دخترانی دارم به وسعت تمام ایران»
شهناز اکملی پیشتر از سوی یکی از شعب دادگاه انقلاب به یک سال زندان و محرومیت از عضویت در فضای مجازی محکوم شده بود.
خانم اکملی که در ۱۰ سال گذشته همواره به دنبال دادخواهی و یافتن عوامل کشتن فرزندش بود به اتهام «فعالیت تبلیغی علیه نظام» به یک سال حبس تعزیری، ممنوعیت خروج از کشور، محرومیت از فعالیت سیاسی، و محرومیت از عضویت در فضای مجازی محکوم شده بود.
فرزند او، مصطفی کریم بیگی، در جریان اعتراضات به نتایج انتخابات ریاست جمهوری سال ۸۸ در تاریخ ششم دی ماه آن سال، که مصادف با عاشورا بود، از ناحیه سر مورد اصابت گلوله قرار گرفت و کشته شد.

پرسنل زندان هم از خشونت اعمال‌شده، به وحشت افتادند

جمعی از زندانیان سیاسی محبوس در زندان رجایی‌شهر، طی نامه‌ای مشاهدات خود در مورد نحوه‌ی برخورد با بازداشت‌شدگان اعتراضات سراسری آبان‌ماه، بیان نموده و ضمن محکوم کردن رفتارهای ضدانسانی با بازداشت‌شدگان، حمایت خود را از خیزش مردم ایران اعلام کرده و خواستار تشکیل گروه‌های حقیقت‌یاب بین‌المللی در مورد حوادث اخیر شدند. آنها همچنین نسبت به کشتار و یا شکنجه به قصد اخذ اعترافات اجباری هشدار دادند‌.

متن ابن نامه به شرح زیر است
از روز شنبه ۲۵ آبان که گروه گروه جوانان و نوجوانان از دختر و پسر را با کامیون به بند ۸ می‌آوردند زندانیان عادی و پرسنل زندان هم از سبعیت و وحشیگری با دستگیرشدگان به وحشت افتاده بودند. دستگیرشدگان را با کامیون به محوطه بند ۸ (که معروف به بند اطلاعات و سپاه است و اساسا زندانی است مستقل در داخل زندان گوهردشت ) می‌آوردند و با شلاق و باتوم و مشت و لگد به جان آنها می‌افتادند در حالیکه چشم بسته و دستبند زده بودند ..‌. زخمی و غیر زخمی هم تفاوتی نداشت. این تنها شمه ای از رفتار و استقبال آنها، برای ورود بازداشت شدگان به زندان است… بازداشت‌شدگانی که حتی بقول خودشان تنها معترض وضعیت معیشتی خویش بوده‌اند ولی حال به اسم اشرار و نفوذی و اجیرشده به شلاق و شکنجه و اعتراف اجباری کشیده می‌شوند، به بهانه امنیت! و معلوم نیست امنیت چه کسی؟! امنیت نظام یا امنیت مردم؟ زیرا حاکمان این درس را از پدر عقیدتی خویش ماکیاولی بخوبی آموخته اند که “وقتی امنیت مطرح است هیچ ملاحظه‌ای که عدالت – بی‌عدالتی، انسانیت – بی رحمی، سرافرازی- سر شکستگی و امثالهم در آن نقش داشته باشند مطلقا نباید در نظر گرفته شود .”
ما زندانیان سیاسی زندان گوهردشت کرج ضمن محکوم کردن این وحشیگری‌ها و رفتارهای ضد انسانی با دستگیرشدگان، و آرزوی صبر و پایداری برای همه خانواده‌های داغدار، حمایت قطعی خود را از اعتراضات و قیام عادلانه مردم و جوانان با غیرت میهنمان اعلام می‌داریم و از کلیه مجامع و نهادهای بین‌المللی و حقوق بشری خواستار محکوم کردن این اعمال جنایت کارانه و تشکیل گروه‌های تحقیق و حقیقت یاب هستیم ، چرا که حکومت بعد از کشتار مردم در خیابان‌ها، برای مرعوب کردن، دست به کشتار بازداشت‌شدگان هم خواهد زد و آن را مستند به اعترافات اجباری تلویزیونی خواهد کرد(خصوصا که اغلب بازداشت‌شدگان نوجوان و جوان هستند)
این در حالی است که حکومت برای مردم به جان آمده از این همه ظلم و تعدی و فساد، راه دیگری را برای مطالبه حقوق‌شان باقی نگذاشته و این اولیه ترین حق آنها( یعنی حق اعتراض) را هم این گونه وحشیانه پاسخ می‌دهد تا آنجا که حتی نمایندگان دست نشانده و منصوب حکومتی هم به آن اعتراف دارند! طی این اعتراضات و قیام شجاعانه جوانان میهن‌مان بار دیگر اصلاح ناپذیری این نظام بر همه عیان شد، که حتی کوچکترین تجمع و اعتراض معیشتی را هم چه اصلاح‌طلب و چه اصول‌گرا با گلوله پاسخ می‌دهند و با نعل وارونه مردم را خشونت طلب، اشرار و یاغی می‌خوانند و بعد می‌گویند “مردم خودشان همدیگر را می‌کشند!” بعد هم همدستان مرئی و نامرئی آنها در داخل و خارج کشور یعنی آن ” خود فرزانه‌دانانی” که دائما به تندر قیام های مردمی پارسِ جنبش اصلاحی و جنبش مدنی و شرکت در انتخابات و… را می‌کنند هم به کمک نظام آمده و این جنایات را تئوریزه و توجیه می‌کنند، ولی غافل از آنکه قیام آزادیخواهانه و عدالت طلبانه مردم میهنمان فضای بی هزینگی و مفت خوری را بر همه دودوزه‌بازان و وارفتگان سیاسی یکسره بسته است اگر چه با هزینه بسیار سنگین صدها شهید و زخمی و بیش از چندین هزار دستگیری، و در سطحی دیگر این واقعیت را به اثبات رساند که همانگونه که لبنان و عراق، سوریه نشدند و نمی‌شوند، ایران هم سوریه نمی‌شود چون آنکه سوریه را سوریه کرد اکنون در اوج ورشکستگی اقتصادی، سیاسی و اجتماعی با اندک توان باقیمانده‌اش یعنی زور، سرکوب و اسلحه، مستاصل، مشغول کشتار جوانان ایران است ولو اینکه چندین هزار را هم بکشد. این سوریه‌ای شدن نیست … سرنگون می‌شود ولی سوریه نمی‌شود.
محمد بنازاده امیرخیزی، محمد علی منصوری، سعید ماسوری، حسن صادقی، مجید اسدی، آرش صادقی ، پیام شکیبا

عفو بین‎‌الملل: حداقل ۲۰۸ نفر در اعتراض‌های ایران کشته شده‌اند

📣 عفو بین‌الملل می‌گوید بر اساس گزارش‌های معتبر به این نتیجه رسیده که شمار کشته‌های اعتراض‌های اخیر حداقل ۲۰۸ نفر است هر چند که "رقم واقعی احتمالا بیش از این است."

🔺 فیلیپ لوتر مدیر بخش خاورمیانه و شمال آفریقای عفو بین‌الملل گفت: "آمار نگران‌کننده کشته‌ها سند دیگری است که نیروهای امنیتی ایران کشتار وحشتناکی کرده‌اند و ۲۰۸ نفر را در کمتر از یک هفته کشته‌اند. آین آمار تکان‌دهنده حاکی از بی‌اعتنایی شرم‌آور مقامات ایران به جان انسان‌ها است."

🔺 عفو بین‌الملل می‌گوید از مصاحبه با منابعی در داخل و خارج ایران از جمله بستگان کشته‌شدگان، خبرنگاران و فعالان حقوق بشر و مقایسه منابع مختلف از صحت این آمار یقین پیدا کرده است. 

🔺 واحد تایید دیجیتال عفو بین‌الملل هم از بررسی وسیع تصاویر ویدئویی به این نتیجه رسیده است که نیروهای امنیتی ایران به مردم غیرمسلح شلیک کرده‌اند. 

🔺 فیلیپ لوتر گفت: "مسئولان این سرکوب خونین تظاهرکنندگان باید پاسخگوی اعمالشان باشند. از آنجا که مقامات ایران قبلا نشان داده‌اند مایل به تحقیقات مستقل، بی‌طرف و موثر درباره کشتار غیرقانونی و یا دیگر اقدام‌های قهرآمیز علیه معترضان نیستند، ما از جامعه جهانی می‌خواهیم که کمک کنند آنها پاسخگوی اقداماتشان باشند." 
🔺 بر طبق این گزارش شهریار یکی از بالاترین آمار را داشته و شمار کشته‌ها در این شهر به ده‌ها نفر می‌رسد.

🔺 عفو بین‌الملل همچنین می‌گوید خانواده‌های کشته‌شدگان تهدید شده‌اند که با رسانه‌ها صحبت نکنند و مراسم سوگواری برای عزیزانشان برگزار نکنند. برخی خانواده‌ها هم برای تحویل گرفتن جنازه بستگانشان مجبور به پرداخت "حق تیر" شده‌اند. 

گام‌های مهم به سوی عدالت برای قربانیان کشتار ۶۷

عفو بین‌الملل از افزایش توجه دولت‌های سوئد، بلژیک و لیختن‌اشتاین  به موضوع ناپدیدسازی قهری و اعدام‌ فراقضایی هزاران
 مخالف سیاسی در ماه‌های مرداد و شهریور ۱۳۶۷ در ایران استقبال کرد‌ و از آن‌ها و سایر کشورها مجدداً درخواست  کرد که در زمینه پاسخگو نگاه داشتن عاملان و آمران این جنایت‌های بین‌المللی گام‌های مؤٍثر بیشتری بردارند. از جمله اقدامات مؤثر این است که کشورها، در صورت وجود ظن معقول ارتکاب جنایات بین‌المللی توسط فردی که وارد مرزهای کشورشان می‌شوند، با استناد به اصل صلاحیت قضاییِ فرامرزی، از جمله صلاحیت قضایی جهانی، تحقیق و تفحص انجام دهند، مانند آنچه که اکنون 
در سوئد در حال انجام است.
  
▪️ علاوه بر این، کشورها باید نهایت تلاش خود را به کار گیرند تا یک مکانسیم تحقیقاتی مستقل در سازمان ملل برای رسیدگی به بحران ادامه‌دار ناپدید‌سازی‎های‌ قهری ناشی از کشتار ۶۷ تاسیس شود و وضعیت هزاران جسد مفقود شده در گورهای جمعی بی‌نشان و پراکنده در سراسر کشور مشخص گردد.  
▪️ در دسامبر ۲۰۱۸ سازمان عفو بین‌الملل گزارشی با عنوان «اسرار به خون آغشته؛ کشتار ۶۷- جنایتی علیه بشریت که همچنان ادامه دارد» منتشر کرد. گزارش نتیجه گرفته است كه مقامات ایرانی، علاوه بر ارتکاب جنایت علیه بشریت در سال ۱۳۶۷ از طریق قتل، آزار و تعقیب، شکنجه و سایر رفتار‌های غیرانسانی، با ادامه پنهانکاری سازمان‌یافته در خصوص سرنوشت و محل دفن قربانیان کشتار ۱۳۶۷، همچنان در حال ارتکاب جرم ناپدیدسازی قهری در ابعاد گسترده و سازمان‌یافته هستند که مصداق جنایت علیه بشریت است.  
▪️ سازمان عفو بین‌الملل همچنین معتقد است که رنج‌های تحمیل شده به خانواده قربانیان ناقض اصل ممنوعیت مطلق شکنجه و سایر برخورد‌های غیرانسانی، بیرحمانه و ترذیلی بر اساس قوانین بین‌المللی است.  

▪️ تا امروز، هیچ یک از مقام‌های ایران در رابطه با کشتار ۶۷ محاکمه نشده‌اند. بسیاری از عاملان و آمران این جنایات علیه بشریت همچنان بر مسند قدرت و دارای مناصب کلیدی در آن دسته از نهادهای قضایی، دادستانی و دولتی هستند که در واقع باید مسئول تضمین عدالت در حق قربانیان باشند. 
▪️ قصور و کوتاهی سازمان ملل در قبال بازماندگان و خانواده‌های قربانیان کشتار‌۶۷ نه فقط تأثیر بسیار مخربی بر بازماندگان و خانواده‌های قربانیان داشته بلکه اثرات به شدت زیان‌باری بر برقراری حکومت قانون و احترام به حقوق بشر در ایران نیز گذاشته است. در این وضعیت، مقام‌ها ومسئولان ایرانی همچنین جسارت بیشتری یافته‌اند تا به مخفی‌کاری درباره‌ سرنوشت قربانیان و محل دفن اجسادشان ادامه داده و سیاست انکار و انحراف افکار عمومی را در خصوص این ناپدیدسازی‌های قهری و اعدام‌های فراقضایی تا به امروز پیش بگیرند. 

تصویب قطعنامه علیه نقض حقوق بشر در ایران در مجمع عمومی سازمان ملل

 کمیته سوم مجمع عمومی سازمان ملل با صدور قطعنامه‌ای گسترش اعدام و شکنجه در ایران را محکوم کرد."عفو بین‌الملل" 
تصویب قطعنامه را "قدمی مهم" دانست


▪️ روز پنجشنبه ۲۳ آبان (۱۴ نوامبر) کمیته سوم مجمع عمومی سازمان ملل متحد با ۸۴ رای موافق، ۳۰ رای مخالف و ۶۶ رای ممتنع با صدور قطعنامه‌ای نقض گسترده حقوق بشر در ایران از جمله اعدام نوجوانان و شکنجه زندانیان را محکوم کرد.
▪️ پیشنویس این قطعنامه امسال نیز توسط کانادا ارائه شده است. کمیته سوم مجمع عمومی سازمان ملل متحد قطعنامه پیشنهادی کانادا را تصویب کرد که به موجب آن پرونده حقوق بشری ایران برای یک‌سال دیگر نیز مفتوح می‌ماند.
▪️ قطعنامه مجمع عمومی سازمان ملل با استناد به گزارش‌های جاوید رحمان، گزارشگر ویژه‌ سازمان ‌ملل در امور حقوق‌بشر در ایران تهیه شده است.
▪️ گزارشگر ویژه حقوق بشر سازمان ملل متحد در امور ایران نسبت به اعدام نوجوانان و همچنین افزایش فشار بر اقلیت‌ها در این کشور ابراز نگرانی کرده بود. گزارش نقض حقوق بشر در ایران که تحت نظارت جاوید رحمان تهیه شده، در اختیار مجمع عمومی سازمان ملل قرار گرفته است.
▪️ رحمان گفته است که اعدام کودکان در ایران همچنان ادامه دارد. در سال ۲۰۱۹ تعداد ۲ مورد حکم اعدام برای کودکان در ایران اجرا شده که در زمان اجرای حکم سن این افراد ۱۷ سال بوده است.
▪️ در بخشی از قطعنامه سازمان ملل بر ممنوعیت شکنجه افراد تاکید شده و عنوان شده است که به موجب قانون هیچ‌کس را نباید تحت شکنجه یا سایر رفتارهای بیرحمانه، غیرانسانی یا اهانت‌آمیز قرار داد.
▪️ رها بحرینی، حقو‌ق‌دان و پژوهشگر سازمان عفو بین‌الملل در امور ایران قطعنامه محکومیت نقض حقوق بشر در ایران را "گامی مثبت و مهم" می‌داند.

▪️ خانم بحرینی  در این خصوص ادامه داد : «مقامات ایرانی و کشورهای حامی آنها هرسال تلاش می‌کنند جلو تصویب این گونه قطعنامه ها را بگیرند. ادعای ایران این است که این کشور در سازوکار بررسی ادواری جهانی (یو پی آر) در شورای حقوق بشر مشارکت سازنده و فعال دارد و قطعنامه‌هایی که به طور ویژه در خصوص وضعیت حقوق بشر در ایران در سازمان ملل تنظیم و تصویب می‌شوند غیرمنصفانه هستند. با وجود این، به لطف تلاش‌های مستمر سازمان‌های حقوق بشری، جمهوری اسلامی موفق به این کار نشده‌ است. اکثریت کشورها در سازمان ملل همچنان بر سر این موضوع اشتراک نظر دارند که وضعیت بحرانی و وخیم حقوق بشر در ایران نیازمند اقدامات ویژه‌ است.»
▪️ حقو‌ق‌دان و پژوهشگر "سازمان عفو بین‌الملل" در ادامه افزود که قطعنامه مجمع عمومی سازمان ملل برخلاف اظهارات مقامات ایرانی "قوی و محکم" تنظیم شده است و نقض گسترده و نظام‌مند حقوق بشر در ایران را به نقد کشیده است.
▪️ رها بحرینی در ادامه صحبت‌های خود خاطرنشان کرد: «در یکی از بندهای قطعنامه از ایران خواسته شده که به برخوردهای انتقامجویانه با فعالان حقوق بشر پایان دهد و همه کسانی که به طور خودسرانه و فقط به خاطر فعالیت‌های مسالمت‌آمیز زندانی شده‌اند را آزاد کند. بند دیگری از این قطعنامه به شرایط نامناسب زندان‌ها اختصاص یافته و از جمله از مقامات ایرانی خواسته شده که رویه محروم کردن عمدی زندانیان از دسترسی به خدمات پزشکی را متوقف کنند. در پایان قطعنامه، پدیده گسترده مصونیت ناقضان حقوق بشر از مجازات مورد توجه قرار گرفته و از ایران خواسته شده که برای رسیدگی به موارد نقض حقوق بشر، از جمله مرگ‌های مشکوک در بازداشت‌گاه‌ها و اعمال خشونت علیه تظاهرکنندگان، یک مکانیسم تحقیقاتی مستقل و جامع تاسیس کند و نیروهای امنیتی و قضایی مسئول را مجبور به پاسخگویی کند.»

۱۳۹۸ مرداد ۲۲, سه‌شنبه

حل بحرانهای کشور تنها با گذر از جمهوری اسلامی ممکن است‎


بیانیه اتحاد برای دمکراسی؛


حاصل چهل سال حکومت جمهوری اسلامی به مثابه یک نظام ایدئولوژیک، سرکوبگر و ضد حقوق بشر، جزجنگ، سرکوب دگراندیشان، تبعیض های جنسیتی، اتنیکی وعقیدتی، زندان، شکنجه، اعدام، تبعید، دشمن تراشی، ترور درداخل و خارج کشور، حمایت ازتروریسم بین المللی، فساد، تخریب گسترده محیط زیست و ... نبوده است. کشورما طی این چهل سال بدلیل سیاست خارجی خصمانه با جهان غرب و کشورهای منطقه، فرصت های تاریخی زیادی را از دست داده وصدها میلیارد دلاربه اقتصاد کشورزیان وارد آمده است.

فساد نهادینه شده درنظام درتمام تاروپود اقتصاد کشور آنچنان رخنه کرده است، که کشوردیگر توسط نهادهای دولتی کنترل و هدایت نشده، بلکه این باندهای مافیایی هستند که قدرت سیاسی و اقتصادی را درچنگ خود گرفته و سیاست می کنند. تمامی جناحهای رژیم، اعم از اصولگرا، اصلاح طلب و معتدل و در راس آن بیت سید علی خامنه ای در این نابسامانی ها وغارت و چپاول ثروت کشورهم سو و هم کاسه هستند. زیان و خسران عملکرد حکومت جمهوری اسلامی در این مدت بمراتب ازهردولت اشغالگری بیشتر بوده است.

قدرت سیاسی واقتصادی درجمهوری اسلامی در دست بیت رهبری، سپاه و ارگان های امنیتی، در دست تعداد اندکی از سران نظام واطرافیان شان متمرکز شده است. آنها با پایمالی آزادی های اجتماعی و سیاسی، سرکوب همه سازمانها و احزاب دگراندیش و نیز با نمایش ها و تمهید های انتخاباتی، قدرت سیاسی را قبضه کرده اند. دربخش اقتصاد ازهمان شروع کار با مصادره اموال و واحدهای اقتصادی بخش خصوصی و سوء استفاده از درآمدهای میلیاردی نفت، ازفعالیت و گسترش بخش خصوصی مستقل جلوگیری کرده اند، تا جائیکه بیش از 80% اقتصاد کشور تحت مالکیت و کنترل دولت و نهادهای وابسته به حاکمیت قرارگرفت. چنین تمرکز گسترده اقتصادی و فساد فراگیر، کشورمان را ازبهره گیری از نیروهای کارآفرین، آینده ساز و صنعتگر محروم کرده است.

اما اشکال گوناگون مبارزه بخش های مختلف جامعه و نیروهای آزادیخواه علیه حاکمان ارتجاعی و مستبد هیچ گاه خاموشی نیافت. جنبش های مردمی، تشکل های سیاسی، صنفی و نیروهای آزادیخواه و عدالت طلب، در این چهل سال از مقابله با این استبداد پا پس نکشیدند. علیرغم هزینه های زیاد، حتی کشتارهای دسته جمعی 67هم نتوانست آتش این مبارزه حق طلبانه را خاموش کند. این مبارزات تا رسیدن به تغییر و تحول اساسی و استقرار دمکراسی بجای نظام جمهوری اسلامی ادامه خواهد یافت.

جنبش زنان، پایدارترین جنبش اجتماعی، ازهمان ابتدای استقرار جمهوری اسلامی، برای مقابله و رفع تبعیض جنسیتی شکل گرفته و همواره نظام جمهوری اسلامی را به چالش کشانده است. این جنبش با کمپین های مختلف، مانند کمپین یک میلیون امضا، حضور میدانی دختران خیابان انقلاب و کمپین چهار شنبه سفید، سرمشقی شد برای همه جنبش های مدنی. هم اکنون زنان مبارز و ارجمندی مانند، نسرین ستوده، نرگس محمدی، آتنا محمدی، سپیده قلیان، گلرخ ایرایی و ... در زندان های نظام اسیرهستند. به جرات می توان گفت که حاکمان جمهوری اسلامی به دلیل ساختار فکری واپسگرایانه شان بیشترین هراس را از جنبش زنان دارند. جنبشی که قدرت بسیج نیمی ازجمعیت کشورعلیه کلیت نظام و ارزشهای عقب افتاده اش را داراست. آخرین احکام سنگین علیه فعالین این جنبش، ۵۵ سال برای زنان محبوس در زندان قرچک، یاسمین آریائی، منیره عربشاهی، و مژگان کشاورز و مجازات کسانیکه برای خانم مسیح علینژاد فیلم و یا عکس ارسال می کنند، نشاندهنده چنین ترسی است.

جنبش کارگری یکی از با سابقه ترین جنبش های مدنی و صنفی کشورمان ایران است. سابقه و قدرت سازماندهی کارگران نتایج و دستاورد های جدی و ملموسی در تاریخ جدید ببار آورده است. اتحادیه آزاد کارگران ایران، سندیکای کارگران شرکت واحد اتوبوسرانی تهران و حومه، سندیکای کارگران شرکت نفت و هفت تپه و سندیکای کارکران فلزکار مکانیک ایران و دهها انجمن صنفی، توانستند از دل سرکوب و فشارهای سنگین برروی جنبش کارگری قد علم کرده و رشد کنند. مبارزه برای حقوق کارگران، مقابله با قوانین ضد کارگری، دفاع ازخواست های صنفی ــ اقتصادی کارگران، مقابله با فساد و تلاش برای متشکل کردن نیروی کاراز جمله اهداف این تشکل هاست. همراهی دهها انجمن صنفی و صدها فعال مدافع نیروی کارازاین جنبش، در کنار حمایت اتحادیه ها و سندیکاهای بین المللی از آنها، آنرا تبدیل به نیرویی غیرقابل چشم پوشی در تحولات سیاسی ــ اجتماعی کشورکرده است.

دیگر جنبش های اجتماعی، مدنی و صنفی، حنبش های اتنیکی، جنبش معلمین و فرهنگیان، پرستاران، مال باختگان، دانشجویان، ، بازنشستگان، جنبش فعالین حفظ محیط زیست و .. هر یک درحد و توان، صدای اعتراض خودرا به نابرایری، تبعیض، فساد سیتماتیک وتخریب زیست محیط، بلند کرده و نقش تعیین کننده ای را در تغییر و تحولات سیاسی جاری کشور برعهده گرفته اند.

تداوم این جنبش ها و حرکت های اعتراضی، گسترش دامنه و تنوع بی سابقه شان در عرصه ها و ابعاد مختلف، به همراه حمایت میلیونی مردم، نشان می دهد که دستگاهای امنیتی رژیم توان از بین بردشان را نداشته و سیاست سرکوب و بگیر وببند نمی تواند پیشرفت شان را سد نماید. هربار که رژیم فعالین یکی از این جنبش ها را دستگیر و با احکام سنگین مجازات کرده و یا به روشهای جنایتکارانه در زندان و بیرون از زندان به قتل رسانده و ترور کرده و سرمست پیروزی می شود، جنبش های دیگری ققنوس وار از گوشه دیگر جامعه و با قدرت بیشتر و خواست های روشنتر پا به میدان مبارزه می گذارند. حرکت و بیانیه 14 نفر مبارز آزادیخواه و شجاع کشور نمونه گویای این روند است. در زمانه ای که رژیم تمام تلاش خودرا بکار می گرفت تا گفتمان سیاسی را به دوگانه انتخاب تحریم و جنگ یا جمهوری اسلامی محدود نماید، حرکت 14نفر گفتمان عبور از کل نظام، بعنوان عامل اصلی وضعیت بحرانی موجود را در داخل کشور به میدان آورد. آنها در بیانیه اول استعفای آقای خامنه ای، مسئول و فرد اول نظام که ازقدرت بی بدیل و نامحدود برخوردار بوده و به هیج کس و نهادی پاسخگو نیست را مطرح کردند. آن ۱۴ تن دربیانیه دوم خود بدون هیج واهمه و پروایی و به بیانی واضحتربیان کردند که، "ما با کلیت این حکومت و حاکمیت و همه نهادها و قوای آن مخالفیم و معتقدیم هیچ راهی برای بازسازی و نوسازی این رژیم وجود ندارد." و در ادامه اضافه کردند "پس آنچه که ما ۱۴ تن با انتشار نخستین بیانیه‌ خویش در پی آن بوده و هستیم، یک مطالبه فراجناحی برای «عبور کامل» از نظام جمهوری اسلامی بوده و متعلق به همه آزادی‌خواهان راستین با هر گرایش سیاسی و عقیدتی است." انتشار بیانیه ۱۴ کنشگر مدنی حوزه زنان در داخل کشور برای استعفای خامنه‌ای و گذار از جمهوری‌اسلامی، فراز دیگری از تداوم این حرکت است.

جمهوری اسلامی وهیج یک از جناحهای درونی اش، قادر نیستند بر بحران های کوچک و بزرگی که خود عامل اصلی بوجود آوردنشان هستند، غلبه کنند. بحران های سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و تنش های خارجی کشور را در شرایط حاد و خطرناکی قرار داده و خطر فروپاشی درهمه عرصه آنرا تهدید می کند. این خطرات با ادامه نظام حاکم بر کشور افزایش یافته و وظیفه همه نیروهای دلسوز جامعه است تا بدوراز فرقه گرایی و بر اساس منافع و مصالح ملی، مشترکا به پا خیزند.

با نگاهی عمومی به نیروهای اپوزیسیون جمهوری اسلامی و جنبش های مدنی کشور، از یک سو تحرک بیشتر، همسویی و هم آوایی و از سوی دیگر پراکندگی و عملکردهای جداگانه مشاهده می شود.

درچند سال گذشته تلاشهای زیادی برای هماهنگی و هم آوائی تمامی نیروهای دمکراسی خواه خواهان گذر از نظام انجام گرفته است. اکثریت جامعه، راه کار اصلاح نظام را ناکارآمد دانسته و از آن عبور کرده است. این اکثریت، دشمن را در داخل دیده و دیگر دشمن تراشی خارجی نظام، مورد پذیرش اش نیست. فاصله و جدایی بین مبارزان در درون و بیرون کشورکمتر شده است. علیرغم همه این دستاوردها، اما هنوز فعالیت اپوزیسیون دمکراسی خواه به زیر چتری واحد گرد نیامده و پراکنده است.

جنبش های مدنی، جز پاره ای مواقع، جداگانه و بدون ارتباط با یکدیگر وارد میدان می شوند. عدم ارتباط و همصدائی، امکان مقابله و سرکوب تک تک آنها را برای نهادهای امنیتی و نظامی رژیم را آسان می کند. برای رسیدن به برآمدی واحد و گسترده در سطح ملی و کشوری، بهم پیوستن جویبارهای جنبش های مختلف و تبدیل آنها به رودخانه ای خروشان، به ضرورت و نیاز روز تبدیل شده است. ارتباط افقی بین این جنبش ها هزینه زیادی برای فعالین مدنی داشته و رژیم بشدت با آن مقابله خواهد کرد. شکل گیری کانون های هماهنگی و چتر واحدی از اپوزیسیون دمکرات، بر این کاستی غلبه کرده و نقش و تاثیر این جنبش ها را افزایش خواهد داد.

در شرایط کنونی که اکثریت مردم امیدی به کارائی نظام نداشته و راه کار اصلاح آنرا بیهوده دانسته و خواهان عبور و گذر از نظام هستند، دو تحول می تواند مردم خواهان تغییررا برای تهاجم وسیع و مقابله نهایی برای گذارآماده تر سازد.

۱. ایجاد چتر واحد ویا کانون های هماهنگی برای مقابله با نظام در شکلی یکپارچه، هماهنگ و همبسته. مادام که جنبش های مدنی و اعتراضی بدون ارتباط ارگانیک با یکدگیر باشند و نیروهای اپوزیسیون با پروژه ها، راه کارها مختلف، که اکثرا در مضمون اشتراکات زیادی با یکدیگر دارند، جدای از همدیگر و موازی هم فعالیت می کنند، شانس پیروزی کم خواهد بود.

۲. مردم نیاز دارند برای ورود به صحنه نهائی نبرد و گذر از نظام، روشنائی تونل بعد از گذار را ببینند. عبوراز تاریکی تونل نظام، بدون دیدن روشنائی بعد از آن، اراده مردم را سست خواهد کرد. آنها باید مطمئن شوند که درپایان شب سیاه حاکمیت، روشنائی نمایان خواهد شد. مردم نمی خواهند شاهد، جنگ و درگیری بین نیروهایی باشند که آنها را از تاریکی نظام خلاص کرده، ولی جامعه را وارد دوره ای کند که خطر و ترس هرج و مرج، اغتشاش، بگیر و ببند و حذف یکدیگر را بدنبال داشته باشد.

برای برون رفت از بن بست موجود، برای حل بحرانها و برای جلوگیری از فروپاشی کشور، گذر از نظام به ضرورت روز و حیاتی تبدیل شده است، همه نیروهای آزادیخواه، دمکرات و وطن دوست وظیفه دارند تا برمبنای اشتراکات، بدون کنار گذاشتن اختلافات شان، بر روی چند اصل کلان و تاریخ ساز و برای ساختن ایرانی دمکرات، آزاد، مستقل و بدور ازهرگونه تبعیض، متحد شوند. ما احتیاج به جنبش سیاسی مادر داریم. جنبشی که در دامانش انواع گرایش ها و انتخاب ها، مستقل و آزاد زندگی کرده و بصورت مسالمت آمیز و دمکراتیک به رقابت پرداخته و نیروهایشان را برای نبرد با اهریمن جمهوری اسلامی مشترکا وارد نبرد می کنند.

کلی ترین و مهمترین اصول برای توافق و همکاری ها را می توان درچند نکته برشمرد:

پذیرش گذر از کلیت نظام جمهوری اسلامی،

ایجاد شورایی متشکل از همه نیروهای دمکرات، اعم از احزاب و شخصیت ها و نمایندگان اقشار مختلف جامعه برای مدیریت دمکراتیک دوران گذار و استقرار نظامی سکولار و دمکرات بجای نظام جمهوری اسلامی براساس اعلامیه جهانی حقوق بشر و ضمائم آن، حفظ یکپارچگی کشورو رفع کلیه تبعیضات

آماده سازی شرایط برای انتخاب مجلس موسسان با انتخابات آزاد و منصفانه و تحت نظارت بین المللی، با وظیفه تهیه قانون اساسی جدید.

برگزاری رفراندم برای تعیین شکل نظام آینده

اتحاد برای دمکراسی در ایران
۱۵ مرداد ۱٣۹٨ - ۶ اوت ۲۰۱۹

حوادث زیست‌محیطی بیشتر در راه ایران؛ فکر چاره باشید


معاون دبیر کل سازمان ملل در گفتگویی با خبرآنلاین نسبت به وقوع بیشتر فجایع زیست‌محیطی در ایران خبر داد.

سیل امسال تنها شروعی از فجایع زیست‌محیطی بود که دیگر در ایران به اتفاقی عادی تبدیل خواهد شد، این نظر «آرمیدا آلیس چابانا» معاون دبیر کل سازمان ملل متحد در امور اسکاپ (کمیسیون اقتصادی-اجتماعی آسیا-اقیانوسیه) درباره آینده ایران و خاورمیانه است.

تغییراقلیم و گرمایش جهانی بحرانی است که روز به روز و سال به سال اوضاع اقلیم جهان را نامنظم‌تر می‌کند، در این اقلیم نامنظم‌تر تعداد فجایع زیست‌محیطی مثل سیل، طوفان‌های گردوخاک، خشکسالی و ... در مناطق مختلف از جمله ایران افزایش پیدا می‌کند. این اتفاق می‌تواند پیامدهای مرگباری به همراه داشته باشد، پیامدهایی درست مانند اتفاقاتی که بهار امسال در شهرهای ایران رخ داد.

آلیس چابانا معتقد است کشورها از همین حالا باید برای این فجایع برنامه‌ریزی کنند تا در صورت افزایش تعداد فجایع زیست‌محیطی تعداد قربانی‌ها و میزان خسارات تا جای امکان کاهش پیدا کند.

سئوال: شما حدود ۲ ماه پیش در ایران سخنرانی داشتید و هشدار دادید که سیل‌های بهار امسال، بخشی از اتفاقاتی است که به دلیل تغییراقلیم در منطقه مشاهده خواهیم کرد. به نظر شما از نظر اقلیمی ما چه آینده‌ای را در این منطقه مشاهده خواهیم کرد؟

پاسخ: با نگاه به اطلاعات موجود به این نتیجه می‌رسیدم که در آینده تغییراقلیم تاثیرهای بیشتری در ایران و منطقه شما خواهد داشت، متاسفانه تعداد و شدت فجایع طبیعی (سیل، خشکسالی، طوفان‌های گردوخاک و ...) در منطقه افزایش پیدا می‌کند. از سویی ایران، در یک منطقه گرم قرار دارد و به این دلیل تغییراقلیم منجر به بیابان‌زایی و جنگل‌زدایی می‌شود. برای بهبود این بحران که ابعاد وسیعی دارند کشورهای منطقه باید به دنبال راه حلی اقتصادی-اجتماعی باشند.

۱۳۹۸ مرداد ۲۰, یکشنبه

مسعود کاظمی، روزنامه نگار به حبس محکوم شد

دادگاه تجدید نظر استان تهران محکومیت مسعود کاظمی، روزنامه نگار بازداشتی در زندان اوین و سردبیر ماهنامه صدای پارسی را عیناً تایید کرد. آقای کاظمی پیشتر توسط شعبه ۲۸ دادگاه انقلاب تهران جمعا به ۴ سال و نیم حبس و دو سال محرومیت از فعالیت در زمینه خبرنگاری محکوم شده بود. با استناد به ماده ۱۳۴ قانون مجازات اسلامی مجازات اشد یعنی ۲ سال حبس تعزیری در خصوص وی قابل اجرا خواهد بود.

به گزارش خبرگزاری هرانا، ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، امروز چهارشنبه ۱۶ مردادماه ۱۳۹۸، وکیل مدافع مسعود کاظمی از تایید حکم بدوی موکلش در دادگاه تجدیدنظر خبر داد.

علی مجتهدزاده، وکیل مدافع آقای کاظمی در صفحه شخصی خود در توییتر نوشت: “پس از انتشار اخبار دادگاه مسعود کاظمی، مبنی بر توهین قاضی مقیسه به مسعود و تشدید غیر قانونی قرار که منجر به بازداشت شد و با توجه به وصول اخباری مبنی بر نارضایتی جناب رئیسی از این اتفاقات، شرح ماوقع به صورت مکتوب به ایشان اعلام شد، نتیجه اینکه رای بدوی در تجدید نظر عینا تایید شد”.
مسعود کاظمی در تاریخ ۱۴ آبانماه ۹۷ توسط نیروهای امنیتی و در منزل شخصی بازداشت و در تاریخ ۲۰ آبان‌ماه با قرار کفالت آزاد شده بود.

وی در تاریخ ۱ خردادماه سال جاری توسط شعبه ۲۸ دادگاه انقلاب تهران به ریاست قاضی مقیسه به دو سال حبس به اتهام “توهین به رهبری”، دو سال به اتهام “نشر اکاذیب” و شش ماه برای “توهین به مقامات” و مجموعا ۴ سال و ۶ ماه حبس تعزیری محکوم و حکم دادگاه در تاریخ ۱۲ خردادماه به وی ابلاغ شد بود. با استناد به ماده ۱۳۴ قانون مجازات اسلامی مجازات اشد یعنی ۲ سال حبس تعزیری در خصوص وی قابل اجرا خواهد بود.

۱۳۹۸ مرداد ۱۸, جمعه

روح الله زیبایی، شهروند بهایی بازداشت شد

 روح الله زیبایی، شهروند بهایی ساکن کرج روز جاری توسط نیروهای امنیتی و در منزل شخصی بازداشت و به مکان نامعلومی منتقل شده است. عدم پاسخ‌دهی صریح مامورین در ارتباط با دلایل بازداشت، محل نگهداری و وضعیت وی به دلیل وضعیت نامناسب جسمی آقای زیبایی و بیماری وی باعث افزایش نگرانی خانواده این شهروند بهایی شده است.

به گزارش خبرگزاری هرانا، ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، امروز شنبه ۱۲ مردادماه ۹۸، روح الله زیبایی، شهروند بهایی ساکن کرج توسط نیروهای امنیتی بازداشت شده است.

بازداشت این شهروند روز جاری توسط هفت تن از نیروهای امنیتی و در منزل شخصی وی در باغستان کرج صورت گرفته بود. مامورین پس از بازداشت ضمن تفتیش منزل، تلفن همراه و کامپیوتر شخصی ایشان را نیز ضبط کرده و با خود بردند.
به گفته یک منبع نزدیک به خانواده آقای زیبایی، علیرغم پیگیری خانواده، تاکنون هیچ پاسخی از سوی مسئولین در خصوص محل نگهداری، دلیل بازداشت و وضعیت وی به آنها داده نشده است. این موضوع در کنار وضعیت نامناسب جسمی آقای زیبایی، و مشکلات داخلی از جمله داشتن یک کلیه و حذف قسمتی از کبد و همچنین نقص عضو از ناحیه پا باعث افزایش نگرانی خانواده وی شده است.
لازم به ذکر است روز جاری برخی رسانه های نزدیک به حکومت با اعلام خبر دستگیری یک شهروند بهایی در کرج، بدون اشاره به هویت وی، مدعی شده بودند که این فرد «از عناصر فعال و شاخص و وابسته به یکی از فرقه‌‌ها، در حاد کردن شرایط دشوار اقتصادی و حقوق بشر» بوده و خبرگزاری مهر نیز در گزارشی از قول منابع نامعلومی این شهروند بهایی را به اخلال در فعالیت ارز و اقتصاد متهم کرده است.

گفتنی است منزل روح الله زیبایی پیشتر در دی ماه سال ۸۹ نیز توسط نیروهای امنیتی مورد تفتیش و ضبط وسایل شخصی قرار گرفته و خود نیز احضار شده بود.

شهروندان بهایی در ایران از آزادی‌های مرتبط به باورهای دینی محروم هستند، این محرومیت سیستماتیک در حالی است که طبق ماده ۱۸ اعلامیه جهانی حقوق بشر و ماده ۱۸ میثاق بین‌المللی حقوق مدنی و سیاسی هر شخصی حق دارد از آزادی دین و تغییر دین با اعتقاد و همچنین آزادی اظهار آن به طور فردی یا جمعی و به طور علنی یا در خفا برخوردار باشد.
بر اساس منابع غیررسمی در ایران بیش از سیصد هزار نفر بهایی وجود دارد اما قانون اساسی ایران فقط اسلام، مسیحیت، یهودیت و زرتشتی گری را به رسمیت شناخته و مذهب بهاییان را به رسمیت نمی‌شناسد. به همین دلیل طی سالیان گذشته همواره حقوق بهائیان در ایران به صورت سیستماتیک نقض شده است.

زهرا اکبری نژاد، همسر زندانی سیاسی بازداشت شد

 زهرا اکبری نژاد درچه، همسر ابوالقاسم فولادورند، زندانی سیاسی در زندان رجایی شهر کرج بازداشت و به بازداشتگاه وزارت اطلاعات در زندان اوین موسوم به بند ۲۰۹ منتقل شد. خانم اکبری نژاد از بیماری‌های متعدد از جمله بیماری‌های قلبی رنج می‌برد و به صورت روزانه و مرتب باید دارو مصرف کند.


به گزارش خبرگزاری هرانا، ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، روز سه شنبه ۱ مردادماه ۱۳۹۸، ماموران وزارت اطلاعات به منزل ابوالقاسم فولادوند مراجعه کرده و زهرا اکبری نژاد درچه، همسر وی را بازداشت کردند.

گفته می شود که بازداشت زهرا اکبری نژاد بدون ارائه حکم قضائی صورت گرفته و از دلایل بازداشت وی نیز تاکنون اطلاع دقیقی به دست نیامده است.
وی پس از دو روز در تاریخ ۳ مردادماه طی تماسی تلفنی به خانواده خود خبر داده است که به بازداشتگاه وزارت اطلاعات در زندان اوین موسوم به بند ۲۰۹ منتقل شده است.

خانم اکبری نژاد متولد سال ۱۳۴۹ بوده و از بیماری‌های متعدد از جمله بیماری‌های قلبی رنج می‌برد و به صورت روزانه و مرتب باید داروهای اعصابش را مصرف کند.

ابوالقاسم فولادوند همسر خانم اکبری، در خردادماه سال ۹۲ توسط نیروهای امنیتی بازداشت و در بهمن ماه همان سال به اتهام “محاربه از طریق هواداری از سازمان مجاهدین خلق” به ۱۵ سال حبس محکوم شده بود.
وی در حال حاضر هفتمین سال از حبس خود را بدون مرخصی در بند سیاسی زندان رجایی شهر کرج سپری می‌کند.

ابوالقاسم فولادوند، مبتلا به گرفتگی عروق قلبی است، پزشک تاکید بر بستری شدن وی در بیمارستان قلب تهران دارد. امری که هنوز محقق نشده است.

لازم به ذکر است این زندانی سیاسی مدت یک سال و شش ماه نیز در دهه ۶۰ به اتهام هواداری از همین سازمان در زندان‌های جمشیدیه و قزل‌حصار به سر برده است.

دادگاه تجدید نظر؛ روزبه مشکین خط به ۱۱ سال حبس محکوم شد

دادگاه تجدیدنظر رای نهایی خود در خصوص پرونده روزبه مشکین صادر کرد، بر اساس این حکم آقای مشکین خط به ۱۱ سال حبس تعزیری محکوم شده است. این فعال سیاسی در سال ۹۶ بازداشت و در دادگاه بدوی به ۲۸ سال زندان محکوم شده بود. وی در حال حاضر در زندان اوین تحمل حبس می‌کند.

به گزارش خبرگزاری هرانا، ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، شعبه ۳۶ دادگاه تجدیدنظر استان تهران به ریاست قاضی زرگر طی روزهای گذشته رای قطعی ۱۱ سال حبس تعزیری را به روزبه مشکین خط ابلاغ کرده است.

بر اساس این حکم آقای مشکین خط به اشد مجازات حکم اولیه دادگاه انقلاب، یعنی ۱۱ سال حبس از بابت اتهام “تشکیل و راه‌اندازی گروه و دسته به قصد براندازی نظام” محکوم شده است.
دلیل انتساب این اتهام علیه وی، در رابطه با یک حزب با نام “حزب ایران سرافراز” عنوان شده است، در حالی که آقای مشکین خط مدعی است وزارت کشور مجوز تاسیس و فعالیت این حزب را صادر کرده است.

آقای مشکین خط در سال ۹۶ بازداشت و توسط شعبه ۲۸ دادگاه انقلاب به ریاست قاضی مقیسه به اتهام “تشکیل و راه‌اندازی گروه و دسته به قصد براندازی نظام” به ۱۱ سال حبس، اتهام “اجتماع و تبانی” به ۶ سال، اتهام “اقدام علیه امنیت ملی” به ۶ سال، اتهام “نشر اکاذیب” به ۳ سال، اتهام “تشویش اذهان عمومی” به ۲ سال و مجموعاً به ۲۸ سال حبس تعزیری محکوم شده بود.
جلسه رسیدگی مجدد به حکم صادره توسط دادگاه انقلاب در زمستان ۹۷ در شعبه ۳۶ دادگاه تجدید نظر استان تهران به ریاست قاضی زرگر برگزار و حکم قطعی طی روزهای گذشته با مراجعه خانواده مشکین خط به دادگاه تجدیدنظر به آنها ابلاغ شده است.

گفته می‌شود که آقای مشکین خط پس از برگزاری دادگاه بدوی به مدت دو ماه در بازداشتگاه یکی از نهادهای امنیتی در سنندج در سلول‌های انفرادی و تحت بازجویی بوده است.

نام آقای مشکین خط پیش از این بعنوان یکی از اعضای هیئت موسس جبهه اصلاح طلبان به نمایندگی از حزب ایران سرافراز در سال ۹۳ توسط این جبهه منتشر شده بود.

وی در حال حاضر در اندرزگاه ۴ زندان اوین تحمل حبس می‌کند.

  چهل و دو سال بوده اید . دیگر بس است . باید برای همیشه در زباله دان تاریخ با بدترین نام دفن شوید . ای منفورترین موجوداتی که نمیشود گفت چه ه...