۱۳۹۹ خرداد ۴, یکشنبه

آمار رسمی مبتلایان در کل کشور


سخنگوی وزارت بهداشت ایران، روز جمعه، دوم خرداد، با شناسایی ۲۳۱۱ بیمار جدید مبتلا به کرونا در ایران در ۲۴ ساعت گذشته، آمار رسمی مبتلایان در کل کشور را ۱۳۱ هزار و ۶۵۲ نفر اعلام کرد.

طی ۲۴ ساعت گذشته، ۵۱ نفر نیز به شمار قربانیان کرونا در کشور اضافه شد و آمار رسمی جان‌باختگان به ۷۳۰۰ نفر در کشور رسید.
در این میان رئیس جمهور  دولت  جمهوری اسلامی  اعلام کرده :  در مقابله با کرونا پیشرفت‌های خوبی داشته و به مرز مهار این بیماری نزدیک شده‌است. این در حالی است که وضعیت در ۱۰ استان، از جمله خوزستان نگران کننده است . نماینده وزیر بهداشت در این استان از خستگی و فرسودگی کادر درمان بعد از ماه‌ها مبارزه با کرونا حرف زده‌است. بعضی از پزشکان هم می‌گویند ظرفیت بیمارستان‌ها رو به تکمیل است. آمار رسمی هم از افزایش شمار مبتلایان حکایت دارد.

اقدام بی سابقه امنیت افغانستان علیه سپاه پاسداران

ریاست امنیت ملی هرات از دستگیری دو تن از سرکردگان طالبان در این ولایت خبر داده است. در اعلامیه این ریاست آمده که "مسئول نظامی طالبان هنگامی که از موتور سپاه پاسداران پایین شده و به ولسوالی شیندند می‌رفت، دستگیر شد".

این اعلامیه همچنین می‌گوید که فرمانده بازداشت‌شده طالبان از یک و نیم سال به اینسو حملات تروریستی را در هرات سازماندهی می‌کرده است.

به گزارش شبکه دویچه وله آلمان، این نخستین بار است که نهاد امینت ملی أفغانستان در اطلاعیه‌اش از سپاه پاسداران نام می‌برد و این نهاد نظامی جمهوری اسلامی را به حمایت از طالبان متهم می‌کند.

این در حالیست که ملا اختر محمد، رهبر پیشین طالبان نیز که چهار سال پیش در حمله پهپادهای آمریکایی در پاکستان کشته شد، بنا بر برخی اظهارنظرها و اسناد و مدارک به ایران رفت و آمد داشه است.

برخی منابع غربی می گویند که تروریست های طالبان نه تنها کمک های مالی و تسلیحانی از رژیم ایران دریافت می کنند، بلکه در اردوگاه های سپاه پاسداران آموزش هم می بینند.



قتل ناموسی و همسر کُشی در بلوچستان

 زبیده ی چهل ساله توسط همسرش به آتش کشیده شده و بر اساس ادعای نزدیکانش همسر وی که اکنون متواریست تلاش کرده که این حادثه را به صورت خودسوزی صحنه سازی کند. گویا زبیده اختلاف سنی زیادی با همسرش داشته و به خاطر فرزندش و نبود پوشش حمایتی قوی سکوت در برابر رفتار ستم بار همسرش را انتخاب کرده و در نهایت او بود و آتش و تنی که دیگر نه جان دارد و توان حتی برای سکوت در برابر ظلم. داستان سارا را نیز دیروز شنیدم؛ پانزده ساله بوده و توسط همسرش با ضربات چاقو به قتل رسیده است. سه اتفاق تلخ همسر کشی در فاصله ای کوتاه رخ داده است؛ "شر" تلخی رخ داده و جغرافیا نیز نمی شناسد؛ زنان از بدو پیدایش جوامع همواره تحت ستم و جبر نگاه های قیم مآبانه بوده اند و نه تنها خودشان قربانی شده اند بلکه قاتلان نیز قربانی جامعه هستند.

عمدتا مسایل اجتماعی تبدیل به دغدغه نمی شوند و مسایل مربوط به زنان تحت لوای حفظ آبرو و ناموس همواره ازدیده ها پنهان می شود و فعالیت های بسیار اندکی پیرامون پژوهش و تحلیل چرایی آن صورت می گیرد و اقدامات انجام شده برای توانمند ساختن زنان و رونق چرخه ی آگاهی بسیار کم رونق است! وقتی طرح های کاهش آسیب اجتماعی مرکز محور است و برای تمامی استان ها نقشه های راه یکسان است و جامعه ی مدنی نیز ضعیف و اندک فعالین حوزه ی زنان همواره تحت فشارهای ناروا از سوی جامعه ی محلی خود هستند طبیعتا جریان های توسعه طلب فرصت احیا و شکل گیری ندارند.

هر چند هر کدام از ما اگر به عنوان شهروندان عادی از این اتفاقات بنویسیم و بر علیه فراموشی مسلح به قلم شویم و در جامعه نیز به نشر حقیقت و فعالیت های میدانی هر چند اندک روی بیاوریم شاید بتوان اندکی از خلأهای موجود را پر کرد. فرقی نمی کند هاجر باشد یا سارا یا زبیده؛ هر کدام ازاینان نمونه هایی از قربانیان خشونت علیه زنان هستند که مرز هم نمی شناسند.

از تریبون هایی که مردم برایشان ارزش قائلند باید صدای حق خواهی و نهی خشونت علیه زنان شنیده شود؛ روحانیونی که برای حضور یک دختر در سریال های محلی آه و فغان سر می دادند باید دربرابر قتل زنان نیز سخن بگوید و روشنفکران و سیاسیونی که از نردبان تفکرات خوش رنگ و لعاب برابری طلبی؛توجه به جامعه ی زنان ؛برای خود موقعیت سیاسی و اجتماعی کسب کرده اند باید برای مبارزه ای کار آمد و راهگشا اقدام کرده و در پی سیاستگذاری های درست برای رسیدن به "عدالت" همه جانبه باشند. عدالتی که در آن دخترکی برای رفع تشنگی در هوتگ نمیرد و رویای نشستن پشت نیمکت های یک مدرسه ی ساده را نداشته باشد .

۱۳۹۹ اردیبهشت ۳۱, چهارشنبه

قتل‌های ناموسی و بی دادگری قانون



بنا به گفته فيلسوف و انديشمند بزرگ ( مونتسکیو )، جامعه از دو طريق در راه تباهي و فساد قرار مي گيرد :
نخست هنگامي که قوانين توسط مردم رعايت نمي شود که اين درد قابل چاره و درمان است.
قتل‌های ناموسی و بی دادگری قانون
و دیگر هنگامي که قوانين مردم را به سوي فساد و تباهي مي کشاند که اين درد چاره ناپذير است زيرا درد از خود درمان ناشی مي شود.
طی ماهها و روزهای اخیر چندین قتل ناموسی در شهرهای مختلف ایران صورت گرفته که لازم دانستم  درباره  این جنایت هولناک و خشونت فاحش علیه زنان بصورت آشکارتری بپردازم  .
قتل های ناموسی علیه زنان ،  یکی از سبعانه‌ترین و قدیمی‌ترین انواع خشونت علیه زنان، در سطح جهانی و در طول تاریخ جامعه بشری تحت حاکمیت مرد سالاری بوده است. هر سال هزاران زن قربانی این شکل از خشونت نظام مردسالار می شوند. اگر در گذشته قتل ناموسی خبرساز نبود و پایمال کردنِ حقِ حیاتِ هر زن در سکوت مرگبار خانواده، جامعه، رسانه ها به فراموشی سپرده می شد، اما امروز پرده پوشی این جنایت به آسانی میسر نیست .
ناموس و آبرو عامل بیش از پنجاه درصد این قتل‌ها را تشکیل می‌دهد که این امر نشان از آن دارد که تسلط و کنترل زن بخش مهمی از هویت مردانه را در جامعه شکل می‌دهد که با کوچک‌ترین خطری باید از آن اعاده‌ی حیثیت نمود و چنانچه فردی خود حاضر به چنین عملی نباشد، فشارهای اجتماعی از سوی مردان و حتی زنان جامعه او را به "حق" خواهی وا می‌دارد.

شرح  و بررسی ماده ضد انسانی و ظلم گستر :
بند الف ماده 179 ( قانون مجازات عمومی )  - هر گاه شوهري زن خود را با مرد اجنبي در يك فراش يا در حاليكه بمنزلة وجود در يك فراش است مشاهده كند و مرتكب قتل يا‌جرح يا ضرب يكي از آنها يا هر دو شود معاف از مجازات است.
‌هر گاه كسي بطريق مزبور دختر يا خواهر خود را با مرد اجنبي ببيند در حقيقت هم علاقة زوجيت بين آنها نباشد و مرتكب قتل شود از يكماه تا شش‌ماه بحبس تأديبي محكوم خواهد شد و اگر در مورد قسمت اخير اين ماده مرتكب جرح يا ضرب شود به حبس تأديبي از هشت روز تا دو ماه محكوم‌ميشود.
نگاهي که قانون به طور صريح آدمکشي را تجويز نمايد، چه کسي است که زن خود را با مردي بيگانه ببيند و دست به خشونت انگيزترين اعمال نزند و آنان را بطرز فجيعي نابود نسازد؟ زيرا مگر نه آن است که خود قانون خواهان چنين امري است و هرگونه سبعيت و ددمنشي را مجاز مي داند و بي انصافي و بي عدالتي و نامردي را پسنديده به شمار مي آورد.؟
از طرفي با وضع نامطلوبي که هنوز زن در اجتماع ما دارد و عده اي از مردان بمانند حيوانات و اشياء با آنان رفتار مي کنند و برتري نادرست خود را که رسوم و انسان هاي اوليه به آنها واگذار نموده است بازهم با سرسختي و لجاجت کامل و عليرغم پيشرفت هاي اعجاب انگيز زنان و دگرگوني هاي چشمگير و بزرگي که در اجتماع پديد آمده است حفظ مي کنند، آيا اين ماده باعث نمي شود که اين حس مورد تقويت قرار گيرد و مرد خود را هنوز مالک جان زن به شمار آورد و رفتارهاي نا انساني خود را همچنان ادامه دهد؟
نکته قابل توجه ديگر مربوط به مجري عدالت است که بوسيله قانون انتخاب شده است. قانونگزار در ماده ضد انسانی 179 مي نويسد که آدمکشي خاص شوهر است بدون آنکه صفات شوهر را برشمارد، يعني بصرف آنکه زني در ازدواج مردي باشد کافيست که آن مرد فجيع ترين جنايات را مرتکب شود. ديگر براي قانونگزار فرق نمي کند که اين شوهر کيست؟ آيا يک چاقوکش حرفه اي، يک مجرم برحسب عادت، يک انسان قسي القلب و ظالم، يک موجود تندخو و خشن و ستم پيشه، يک فرد عامل، متعصب، بيمار، بيسواد، عقده اي، پرورش نديده، ... است، آيا يک انسان تحصيلکرده، پرورش يافته، سالم، خالي از عقده و عاري از پيشينه کيفري مي باشد؟ از نظر قانونگزار آنچه که مهم است شوهر بودن و نام شوهر داشتن است. چنين شخصي صلاحيت کامل دارد که زن و رفيق او را که در يک فراش يا به منزله يک فراش که ديد به قتل برساند، شکمشان را پاره کند، گلويشان را بدرد و آنان را به صورتي که مايل است در خونشان غوطه ور سازد.
شوربختانه ، قانونگزار متعصب اين قدر همت به خرج نداده است که لااقل هرکس را براي اجراي عدالت؛ صالح نداند.
از طرف ديگر اين سوآل مطرح مي شود که علت وجود کيفيات مخففه که قانونگزار برآنها مهر صحه گذاشته است چيست؟ چرا طبق ماده 212 در صورت اثبات جرم براي مرد و زن زناکار بين شش ماه تا سه سال زندان تعيين شده است؟ مگر نه آنست که بررسي به معني واقعي انجام گيرد و در صورت لزوم تخفيف، قاضي قادر باشد بزهکاران را مشمول آن قرار دهد؟ چرا بايد يکي به طرز فجيعي به قتل برسد و ديگري حداکثر به سه سال محکوم شود؟ چگونه مي توان نام اين عمل را عدالت نهاد و به آن افتخار و مباهات کرد؟ از طرف ديگر، امروزه در بيشتر کشورهاي مترقي و متمدن جهان، مجازات اعدام لغو شده است يا اجرا نمي گردد، زيرا از سويي آنرا غيرانساني مي دانند و از سوي ديگر به فکر اینکه برخي بزهکاران غير قابل اصلاح مي باشند به خوبي به اثبات رسيده است. لذا همه کوشش ها در راه اصلاح و تربيت تبهکاران بکار مي رود، نه در راه نابودي و کشتار آنان بنابراين اگر مجازات هاي انجام مي شود به خاطر اصلاح و دوباره اجتماعي کردن منحرف صورت مي گيرد نه به علت آزار دادن و به شکنجه رساندن او. با توجه به همين اصل است که قوانين جزايي روز به روز راه را براي سازگار شدن و آموختن و به اجتماع بازگشتن بيشتر باز مي گذارند و امکانات لازم را براي مجرمان بيشتر فراهم مي آورند تا بتوانند سلامت از دست رفته را باز يابند و موجودي اجتماعي و سازگار شوند. قانونگزاري که از روي تعصب ماده 179 را ساخته و به شوهر اجازه قتل داده است در واقع منحرفان را غيرقابل اصلاح تشخيص داده و آنان را مستحق مرگ دانسته است، زيرا اگر به اصلاح معتقد بود راه بازگشت از خطا را مسدود نمي کرد و چنين ماده شومي را نمي آفريد.
موضوعي که در اينجا مطرح مي شود آنست که در حالي که احترام به قوانين از هرجهت لازم است تا اجتماع از صدمه و آسيب هاي گوناگون در امان باشد، آيا اين قوانين بايد مورد اعتماد مردم نيز باشد يا نه؟ آيا مردم بايد اطمينان داشته باشند که احترام به قوانين موجود، آسايش و رفاه خاطر آنان را فراهم مي آورد يا نه؟ آيا افراد اجتماع بايد يقين داشته باشند که خود قوانين موجد بي عدالتي و آفريننده لطمه و زيان نيستند يا نه؟
اگر در اجتماعي خود قوانين خلق کننده جرائم، ناراحتي ها، مشکلات گرفتاري ها و رنج ها باشند، آيا بازهم احترام به آنها واجب و ضروريست؟ آيا قوانيني که تيعيض مي آفرينند و با بي دادگري هرچه تمامتر عده اي را به خاک مذلت مي نشانند و برخي ديگر را عليرغم ظلم و جوري که مرتکب مي شود مورد حمايت قرار ميدهند، بازهم بايد مورد احترام قرار گيرند و افراد اجتماع موظفند که از دستورات ظلم آفرين و زيان بخش آنها اطاعت نمايند؟
محققا هيچ انسان عاقلي به چنين قوانيني احترام نمي گذارد و فرمان هاي زيان بخش آنها را مورد اطاعت قرار نمي دهد.
بي دادگري قانون
شوربختانه ، برخي قوانين جزايي موجود در ايران به علت رکود و جمود و گذشته گرايي شديدي که در آنها موجود است نه تنها حافظ نفع اجتماع و افراد نيست بلکه بوجود آورنده زيان ها، صدمات و بالاخره تبعيضات متوحش گوناگونی است که در نتيجه کينه و نفرت را در نهاد فرد فرد مردم اجتماع ما پديد مي آورد.
آنچه که در اين نوشتار منظور نظر است بحث پیرامون  ماده ظالمانه 179 و مقايسه آن با برخي رفتارها و احکامي است که تاکنون صادر شده است و بخوبي بي عدالتي و ظلم را نشان مي دهد. براي اثبات بيدادگري و تبعيضات قانونی جمهوری اسلامی جدیدترین اخبار ذیل از هرجهت گوياست.


رومینا اشرفی  دختر ۱۴ ساله ای بود که پدرش اول خرداد ماه امسال از ترس بی‌آبرویی پس از فرار این دختر با یک مرد، به وسیله یک داس سرش را برید.
پدر قصاص نمی‌شود!
بر پایه قوانین جاری در ایران، پدر رومینا به عنوان قاتل قصاص نمی‌شود.
مطابق با ماده ۲۲۰ قانون مجازات اسلامی، پدر در جایگاه ولی دم در قتل فرزند قصاص نمی‌شود بلکه قصاص تبدیل به دیه و تعزیر می‌شود.
نام قاتل در اعلامیه ترحیم !
در اعلامیه ترحیم رومینا، نام «کربلایی رضا اشرفی»، پدر او که عامل این قتل ناموسی است، درج شده است.
نام پدربزرگ‌ها، برادر، دایی و عموهای رومینا نیز به عنوان صاحب عزا در این آگهی آمده است.
قتل فجیع رومینا اشرفی ۱۴ ساله به دست پدرش در حالی است که در ایران هنوز لایحه‌ای برای حمایت از کودکان و نوجوانان به تصویب نهایی نرسیده است. یکی از ویژگی‌های لایحه «حمایت از کودکان و نوجوان» که در سال ۸۶ تدوین شد، «جرم انگاری» هر اقدام مستقیم و غیرمستقیمی است که منجر به آسیب رسیدن به کودکان می‌شود؛ اما این لایحه بعد از اصلاحات و تصویب در مجلس همچنان منتظر تایید نهایی است و بر روی میز شورای نگهبان خاک می‌خورد. بلاتکلیفی این لایحه، تنها موردی نیست که نشان از فقدان قوانین حمایتی از زنان و کودکان در ایران دارد.



۱۳۹۹ اردیبهشت ۲۲, دوشنبه

یک زندانی سیاسی کُرد در معرض خطر اعدام است

بنا به گزارشهای رسیده و تأیید شده روز شنبه ٢٠ اردیبهشت ماه، نیروهای امنیتی در زندان ارومیه، زندانی سیاسی کرد، هدایت عبداللە پور را از بند زندانیان سیاسی این زندان خارج و به مکانی نامعلوم منتقل کردەاند.

سازمان حقوق بشری هەنگاو با توجه به سلسه اعدام های شهروندان کرد طی چند روز گذشته در زندانهای سنندج، کرمانشاه و ارومیه، نگرانی شدید خود را از احتمال اعدام قریب الوقوع هدایت عبداللە پور، ابراز می دارد و از تمامی نهادها، سازمانها و فعالان حقوق بشر می خواهد که برای نجات جان این زندانی سیاسی و ممانعت از اجرای حکم اعدام او اقدامات لازم و تأثیرگذار را انجام دهند.

هدایت عبداللە پور روز چهارشنبە ٢٦ خرداد ٩٥ (١٥ ژوئن ٢٠١٦) همراه با دەها شهروند دیگر اهل اشنویە از سوی نیروهای اطلاعات سپاه پاسداران این شهرستان بازداشت شد و نزدیک بە ٣ ماه در بازداشتگاه اطلاعات سپاه ارومیە بازداشت و تحت شدیدترین شکنجەها قرار داشتە است.

روز دوشنبە (١٦ مهر ٩٧ ( ٨ اکتبر ٢٠١٨)، حکم اعدام هدایت عبداللەپور، زندانی سیاسی اهل اشنویە از سوی شعبە ٤٧ دیوان عالی کشور تایید و این حکم رسما بە وکیل و خانوادەی وی ابلاغ شد.

هدایت عبداللە پور متاهل و پدر دو فرزند بە نام های سیروان و کردستان می باشد.



توهین کم‌ سابقه به اصول دین توسط آخوند حکومتی

یک کارشناس مذهبی در صداوسیمای خامنه ای گفته: اصل دین، ولایت و حب امیرالمومنین است و توحید، توهمی بیش نیست

حجت الاسلام حامد کاشانی صاحب نظر در حوزه تاریخ اسلام و استاد معاونت پژوهش حوزه امام خمینی (ره) با تولیت آیت الله صدیقی، استاد تاریخ دانشگاه امام صادق (ع) و کارشناس برنامه های مذهبی صداوسینا است.

اظهارات غیر مستقیم این آخوند حکومتی می‌تواند این باشد که خدا یگانه نیست و در نهایت یعنی شرک و اعتقاد به چندخدایی



هشدار خاتمی به خامنه ای: توفان اعتراضات در راه

محمد خاتمی، ردیس جمهور ساابق رژیم در پیامی با بیان اینکه مردم ناراضی و ناامید هستند، پیامدهای آن را برای حکومت گران ‌کننده خواند.

بنا به گزارشها، خاتمی در یک پیام ویدیویی گفته: یکی از مصیبت‌های ما در چند دهه اخیر این بوده که طبقه متوسط روز به روز کوچک‌تر و ضعیف‌تر شده و ما این طبقه را که باید موتور محرکه جامعه باشد را به سمت طبقات ضعیف‌تر و محروم‌تر پرتاب کرده‌ایم.

خاتمی با اعتراف به روی گردانی مردم از اصلاح طلبان و خطر فروپاشی نظام گفت: سرمایه اجتماعی ما بشدت کم شده است. تا پیش از اینکه دیر شود، دل‌ها را به یکدیگر نزدیک کنیم. من هیچ نگاهی به قدرت ندارم، آنچه می‌گویم برای خیر کشور و نظام و مردم است.

خاتمی گفت: ما نمی‌توانیم مشکلات را منکر شویم، حتی اگر ما منکر شویم، این مشکلات وجود دارند و مردم ما از وضعیت کنونی ناراضی هستند. این نارضایتی به بی‌اعتمادی منجر می‌شود و بی اعتمادی به ناامیدی می‌انجامد. در ادامه این ناامیدی خدایی نکرده به تدریج ممکن است حرکات خشونت آمیز از سوی ناراضیان مشاهده شود.

افشای مدارک تازه از گسترش عمدی کرونا به ‌جهان توسط دولت چین


به گفته سازمان اطلاعات آلمان، رییس‌جمهور چین از رئیس سازمان بهداشت جهانی در مکالمه تلفنی درخواست کرده بود اعلام 
رسمی شیوع کرونا از انسان به انسان و اعلام پاندمی جهانی به تعویق انداخته شود.

روزنامه اشپیگل آلمان امروز گزارشی از یافته‌های مهم دولت آلمان درباره‌ی چگونگی شیوع کرونا در جهان منتشر کرده است.‌ این گزارش تایید کرده که براساس یافته‌های منابع اطلاعاتی، شی جین‌پینگ، رهبر چین روز ۲۱ ژانویه ۲۰۲۰ از رییس سازمان بهداشت جهانی درخواست کرد تا انتشار گزارش این سازمان درباره‌ی انتقال انسان به انسان ویروس کوید ۱۹ را به تاخیر بیاندازد.

این‌ گزارش می‌توانست تاثیر مهمی در هشیاری جهانی و آمادگی برای برخورد با این ویروس مرگ‌بار داشته باشد و با توجه به تاخیر سازمان بهداشت جهانی در واکنش به کرونا، به نظر می‌رسد که رییس این سازمان درخواست رهبر چین را پذیرفت و جان ده‌ها هزار انسان را به خطر‌ انداخت.

ظاهر شدن رهبری که از ترس کرونا پنهان شده بود!

خامنه‌ای امروز بعد از هفته ها غیبت و خانه ‌نشینی، همراه با فرار به جلو احمقانه برای لاپوشانی عملکرد مجرمانه در ستاد حکومتی کرونای ولایت شرکت کرد و گفت: غربی‌ها در این آزمون بین‌المللی انصافا شکست خوردند!

خامنه ای گفت: این یک نکته‌ٔ مهمّی است که بنده اصرار دارم این نکته مورد غفلت قرار نگیرد و ناگفته نماند. غربی‌ها در این امتحان بزرگی که در همه‌ٔ دنیا از شرق و غرب پیش آمد، در چند عرصه بویژه در توانایی‌های مدیریتی‌شان شکست خوردند.

خامنه ای گفت: آقای رئیس‌جمهور برای من نقل کردند که در یکی از کشورهای اروپایی -که ایشان اسم بردند؛ من حالا اسم نمی‌آورم- ساعت اول صبح کامیون می‌آید دم فروشگاه جنس را آنجا خالی می‌کند، یک ساعت بعد فروشگاه خالی است. مردم می‌ریزند جنس را می‌برند، کجا می‌برند؟ داخل انبارهای خانه؛ از دسترس عموم در واقع دور می‌کنند؛ این یک شکست اخلاقی است.

خامنه‌ای در ادامه برای بازگشايی مساجد و عادی نشان دادن اوضاع هم گفت: مسئله دعا و عبادت به‌ خصوص در ماه رمضان، به‌خصوص در شبهای قدر که در پیش است، یکی از نیازهای حتمی و اساسی مردم است؛ این با نیازهای مادی از یک نظر تفاوتی ندارد، از یک نظر بالاتر از نیازهای مادی مردم است.

۱۳۹۹ اردیبهشت ۱۴, یکشنبه

سوم ماه مه، روز جهانی آزادی مطبوعات

امسال روز سوم ماه مه، روز جهانی آزادی مطبوعات، در حالی فرارسیده که شیوع ویروس کرونا در جهان، این آزادی بنیادین را بیش از پیش در معرض خطر قرار داده است.
جمهوری اسلامی ایران نیز از بحران شیوع ویروس کرونا در جهت سرکوب آزادی مطبوعات استفاده کرد. سازمان گزارشگران بدون مرز در این زمینه اعلام کرده است: «رژیم ایران به جای اطلاع‌رسانی در مورد واقعیت این بیماری همه‌گیر، عدم شفافیت خود را بیشتر می‌کند و از بحران سلامتی بهره می‌گیرد تا  آتش  تبلیغات ضد آمریکایی خود را  تندتر و تحریم‌های اعمال شده توسط ایالات متحده را محکوم کند.»
علاوه بر بازداشت‌ها، همچنین جمهوری اسلامی از این فرصت استفاده کرد و انتشار نسخه کاغذی نشریات و روزنامه‌ها را برای مدتی متوقف کرد و صدها روزنامه‌نگار و کارکنان بخش فنی این روزنامه‌ها در خطر بیکاری قرار گرفتند.
رسانه ها ارتباط مستقیم با دموکراسی دارند که میتوانند بعنوان یک دیده بان در یک جامعه باز  از سوءاستفاده های  قدرت حاکم ، فساد و روابط ناصحیح پرده بر ‌دارند و اگر بتوانند در فضای آزاد کارشان را انجام بدهند و حمایت هایی داشته باشند که بتوانند این کار را خوب انجام بدهند، می‌توانند صدای مردم را منتقل کنند و قدرت حاکمه  را همیشه  پاسخگو نگه‌دارند. پس ارتباط خیلی مستقیمی بین دموکراسی و رسانه های آزاد وجود دارد.»
اما امسال هم روز جهانی آزادی رسانه‌ها در حالی فرارسیده که در رده‌بندی‌های جهانی، ایران در میان «بزرگ‌ترین دشمنان آزادی مطبوعات» است و یکی از «بزرگ‌ترین زندان‌های جهان» برای روزنامه‌نگاران و فعالان رسانه‌ای.
«وضعیت آزادی بیان در ایران به شدت وخیم است. نمونه بارز این رفتار را امروز می‌توانیم در فضای بحران‌زده و پر از فساد ایران ببینیم. قاعدتاً رابطه بین آزادی بیان و فساد، هم در عرصه سیاسی و هم در عرصه اقتصادی، نشان می‌دهد که نتایج این‌گونه محدودیت‌سازی برای رسانه‌ها و نتایج این‌گونه برخوردهای قضایی با روزنامه‌نگاران، فعالین رسانه‌ای و رسانه‌های آزاد که قرار است به عنوان رکن چهارم در جامعه فعالیت کنند و به‌عنوان چشم بینای مردم بر ارکان قدرت نظارت داشته باشند، امکان بیان دیدگاه‌هایشان به صورت آزاد وجود ندارد و این می‌شود که با جامعه‌ای مواجهیم که امثال خاوری‌ها و انواع و اقسام فسادهای سیاسی در آن به وجود می‌آید.»
گزارشگران بدون مرز اعلام میکنه  سانسور رسانه‌ها و سرکوب روزنامه‌نگاران به اندازه تاریخ جمهوری اسلامی قدمت دارد، به طوری که در یک بازه زمانیِ سی ساله، یعنی از سال ۱۳۵۸ تا ۱۳۸۸، دست‌کم ۸۶۰ روزنامه‌نگار در ایران بازداشت، زندانی یا حتی اعدام شدند. بازداشت‌هایی که هنوز هم ادامه دارد و در مواردی به حکم زندان منجر می‌شود.
«توهین به رهبر جمهوری اسلامی یا سایر مسئولان»، «تبلیغ علیه نظام»، «نشر اکاذیب» و «اجتماع و تبانی جهت ارتکاب جرم علیه امنیت ملی»، از جمله اتهام‌هایی است که طی سال‌های اخیر در پرونده فعالان رسانه‌ای مطرح و در بسیاری از موارد منجر به صدور حکم زندان یا حتی شلاق شده است.
در سالیان اخیر، متاسفانه هرگز دادگاه خاص مطبوعات که به جرائم ویژه روزنامه‌نگاران رسیدگی کند، تشکیل نشده و صرفا برای تعدادی از صاحبان مطبوعات و مدیران مسئول مطبوعات، دادگاه ویژه مطبوعات تشکیل شده، اما برای روزنامه‌نگاران هرگز دادگاه مطبوعات با حضور هیئت منصفه تشکیل نشده است و این هم یکی از موارد نقض حقوق روزنامه‌نگاران در ایران بوده است.»
رادیو و تلویزیون نیز به عنوان رسانه‌هایی که در بسیاری از کشورها نقش مهمی در اطلاع‌رسانی٬ آموزش و ارتقای فرهنگ جامعه دارند «در ایران متاسفانه صدا و سیما مسئولیت  رسانه ای خود را به درستی انجام نمیدهد . در واقع صدا و سیما ی جمهوری اسلامی -  بخش تبلیغاتی حکومت محسوب می‌شود. یک چنین دستگاه عریض و طویلی به نام رسانه ملی وجود دارد و هر ‌ساله بودجه بسیار بزرگی را می‌بلعد و به اسم رسانه، نه تنها تبلیغات به خورد مردم می‌دهد، بلکه در یک سری کارهای امنیتی هم مشارکت دارد، نقش دارد و [آن را] کارگردانی می‌کند، از جمله [پخش] اعترافات تلویزیونی، و فیلم‌ها و مستندهایی که به قصد بدنام کردن چهره‌های مدنی و فعالان حقوق بشر؛ عملا یک مکانی است برای نهادهای امنیتی که بتوانند حرف‌ها و روایاتشان از اتفاقات، و عملکرد خود را از طریق صدا و سیما تبلیغ کنند و از طریق این به اهداف  غیر انسانی  که دارند، برسند.»
در جدیدترین رده بندی سازمان گزارشگران بدون‌مرز، در میان ۱۸۰ کشور مورد بررسی، ایران در جایگاه ۱۷۰ قرار گرفته.
گزارشی که در آن تاکید شده ایران در ۴۰ سال گذشته یکی از «سرکوبگرترین» حکومت‌ها برای رسانه‌ها و خبرنگاران بوده است. گزارشی که علاوه بر قوه قضائیه و وزارت اطلاعات، سپاه پاسداران را نیز مسئول این سرکوب‌ها می‌داند.
امسال نیز روز جهانی آزادی رسانه‌ها در حالی فرارسیده که در رده‌بندی‌های جهانی، ایران در قعر جدول آزادی رسانه‌هاست، به دلیل «ایجاد محدودیت برای مطبوعات» و فیلترینگ اینترنت و شبکه‌های اجتماعی.
ایران همچنین یکی از «بزرگ‌ترین زندان‌های جهان» برای فعالان رسانه‌ای به شمار می‌رود، با ده‌ها روزنامه‌نگار و شهروند-خبرنگاری که در زندان به سر می‌برند یا با وثیقه آزادند و منتظر حکم نهایی‌شان؛

مجمع عمومی سازمان ملل متحد، در دسامبر سال ۱۹۹۳ یعنی 27 سال پیش، روز سوم ماه مه، برابر با ۱۳ اردیبهشت‌ماه را «روز جهانی آزادی رسانه‌ها» نامید، به پیشنهاد یونسکو و به منظور ارتقاء آزادی رسانه‌ها در سراسر دنیا.
هدف سازمان ملل از این نامگذاری این بود که بر اهمیت آزادی مطبوعات در رشد دموکراسی در جوامع بشری تأکید کند و وظایف دولت‌ها را در رعایت اصل ۱۹ اعلامیه جهانی حقوق بشر به آن‌ها یادآوری کند.
بر پایه این اصل، همگان حق آزادی عقیده و بیان دارند:
«هر انسانی محق به آزادی عقیده و بیان است و این حق شامل آزادی داشتن باور و عقیده‌ بدون [نگرانی] از مداخله [و مزاحمت]، و حق جست‌و‌جو، دریافت و انتشار اطلاعات و افکار از طریق هر رسانه‌ای، بدون ملاحظات مرزی است.»
با این حال، وضع آزادی مطبوعات در سراسر جهان رو به وخامت گذاشته است
آنتونیو گوترش، دبیرکل سازمان ملل در پیامی به مناسبت روز جهانی آزادی رسانه‌ها، گفت که «رسیدن به دموکراسی بدون دسترسی به اطلاعات آزاد و شفاف امکان‌پذیر نیست».
آدری اَزوله، دبیرکل یونسکو، نیز رسانه آزاد را «سنگ بنای جوامع دموکراتیک» می‌داند و دسترسی به اطلاعات آزاد را زمینه‌ساز صلح و پیشرفت جهانی.


۱۳۹۹ فروردین ۴, دوشنبه

درگدشت فریبرز رئیس دانا


فریبرز رئیس‌دانا، نویسنده، اقتصاددان و عضو قدیمی و برجسته‌ی کانون نویسندگان ایران که در تاریخ بیستم اسفند ۱۳۹۸ به دلیل احتمال ابتلا به ویروس کرونا در بیمارستان تهرانپارس بستری شده بود ، ساعت پنج صبح دوشنبه بیست و ششم اسفند ماه درگذشت.  
او نویسنده‌ای آزادی‌خواه، روشنفکری متعهد و برابری‌‌طلب، اقتصاددانی پرآوازه، صدای بی‌صدایان و زبان گویای کارگران و فرودستان و مدافع سرسخت آزادی اندیشه و بیان بی هیچ حصر و استثنا بود. دارای شخصیتی ممتاز و چند وجهی و همزمان در عرصه‌های مختلف فعالیت‌های اجتماعی، سیاسی و فرهنگی حضور همزمان و مداوم داشت. فعالان کارگری، کنشگران محیط زیست و فعالان حوزه‌ی زنان از یاری‌اش برخوردار بودند، پژوهشگران حوزه‌های مختلف علوم اجتماعی از دانش و بینش او بهره می‌بردند و شاعران ونویسندگان آرای انتقادی او را ارج می‌نهادند. از این رو از محبوب‌ترین روشنفکران زمانه‌ی ما بود و جمع کثیری از مردم، صداقت و شجاعت او را در بیان حقایق و افشای فساد گسترده‌ی حاکم بر اقتصاد و سیاست  کشور می‌ستودند. چنین ویژگی‌هایی سبب شد که حاکمیت، حضور او را که از مجرب‌ترین استادان علم اقتصاد بود، در دانشگاه‌های کشور تاب نیاورد؛ با احضارها و بازجویی‌های مکرر آزارش دادند و به جرم انتقاد از سیاست‌های اقتصادی کشور و پیش‌بینی عواقب زیان‌بار اجرای طرح هدفمندی یارانه‌ها که به فقیرتر شدن اقشار فقیر جامعه انجامید، به زندان محکومش کردند.
فریبرز رئیس‌دانا از امضاءکنندگان متن ۱۳۴ نویسنده بود و در دو دهه‌ی گذشته در کانون نویسندگان ایران همواره حضوری موثر داشت. پس از قتل جنایتکارانه‌ی محمد مختاری و محمدجعفر پوینده لحظه‌ای از خونخواهی و ادامه‌ دادن راه آنها باز نایستاد. حضور همه ساله‌ی او در مراسم سالگرد ِ آن دو، حتی هنگامی که از بیماری سرطان رنج می‌برد، مایه‌ی دلگرمی و الگوی وفاداری و مقاومت برای اعضای کانون نویسندگان ایران بود.
فریبرز رئیس‌دانا در شرایطی چشم از جهان فروبست که کشور ما را بحرانی عمیق و فاجعه‌بارناشی از شیوع ویروس کرونا فراگرفته است. او از میان ما رفت، بی آن که محقق شدن آرمان‌های شریف انسانی‌اش را به چشم ببیند و شاهد برچیده شدن بساط سانسور، استثمار، فقر و نابرابری باشد. با این وجود با ده‌ها اثر ارزشمند که در زمینه‌ی اقتصاد سیاسی، شعر و نقد ادبی از خود به یادگار گذاشت، بذر امید و مبارزه برای تحقق برابری و آزادی اندیشه و بیان بی هیچ حصر و استثنا را در جامعه‌ی ما پراکند.
درگذشت فریبرز رئیس‌دانا ضایعه‌ای بزرگ برای کانون نویسندگان ایران، جامعه‌ی فرهنگی و ادبی مستقل، جامعه‌ی مدنی و کنشگران صنفی کشور است.

بیان نامه خانواده ها و همرزمان و کنشگران سیاسی در بیانیه ۱۴ تن برای کناره گیری علی خامنه ای


مردم شریف ایران؛

زندانیان مرتبط با بیانیه ۱۴ تن؛ کمال جعفری یزدی، هاشم خواستار، عبدالرسول مرتضوی، محمد مهدوی‌فر، رضا مهرگان، محمد نوری‌زاد، عباس واحدیان شاهرودی، محمدحسین سپهری و فاطمه سپهری، در تابستان ۱۳۹۸، به این نتیجه رسیدند که وقت آن رسیده تا با کنار گذاردن تمایلات مصلحت‌جویانه و با صراحت تمام، پای به میدان گذارده و با درخواست تغییر بنیادین قانون اساسی و عزل رهبر جمهوری اسلامی، پیش‌گام این حرکت ملی باشند. از زمان بازداشت، ۲۰ مرداد ۹۸ تا کنون، قریب ۸ ماه می‌گذرد و در این مدت، این عزیزان انواع شکنجه‌های جسمی و روانی همچون حبس در سلول انفرادی، توهین و ناسزا، ضرب و شتم و محرومیت از تماس با خانواده‌هایشان را تحمل کرده‌اند، چرا که امید و آرزوی آزادی و سربلندی ایران و مردم ایران، سختی و مشقت این دوران را بر آنها هموار کرده است. مسئولین زندان، اصل تفکیک زندانیان براساس جرائم‌شان را رعایت نمی‌کنند و این زندانیان سیاسی را در میان بندهای زندان جابه‌جا می‌کنند و پیش از انتقال آنها به بندهای جدید، از عوامل‌شان در میان زندانیان می‌خواهند که اسباب آزار و اذیت زندانیان سیاسی را فراهم کنند که باعث ضرب و شتم و به خطر افتادن جان‌شان شده است.
سال ۹۸ روبه پایان است اما همراه با تجربه‌های تلخ بیش از ۱۵۰۰ کشته‌شدگان آبان ماه، ساقط کردن هواپیمای
مسافربری به همراه ۱۷۶ سرنشین و اپیدمی ویروس کرونا که تاکنون جان بیش از ۲۰۰۰ ایرانی را گرفته است. در روزهای اخیر، رئیس سازمان زندان‌های کشور از اعطای مرخصی به ۷۰ هزار نفر از زندانیان، به دلیل شیوع کرونا، خبر داده بود. اما به گفته جاوید رحمان، گزارشگر ویژه سازمان ملل، جمهوری اسلامی تنها زندانیانی را آزاد می‌کند که حکم‌شان کمتر از پنج سال زندان است و در نتیجه کسانی که به “اقدام علیه امنیت ملی” متهم و احکام خارج از عرف و قانون گرفته‌اند، مشمول این تصمیم نمی‌شوند. بدین ترتیب در عمل، زندانیان سیاسی یا کسانی که طی ناآرامی‌های آبان ۹۸ بازداشت شده‌اند، در زندان خواهند ماند. در شرایط کنونی شیوع ویروس کرونا، ما، خانواده‌های زندانیان سیاسی و جمعی از طرفداران بیانیه ۱۴، به شدت نگران وضعیت عزیزان‌مان هستیم. بر مسئولین ذیربط است که هرچه سریعتر زمینه آزادی زندانیان سیاسی را فراهم کنند، پیش از آنکه اتفاق ناگواری رخ دهد.
۲۵ اسفند ۱۳۹۸

x

پلاس کهنه ی اندیشه را دور باید انداخت


پلاس کهنه ی اندیشه را دور باید انداخت
زمان بر مغز و پوست کهنگی میتازد امروز

چه کم داریم من و تو
از درخت و سنگ بی مغز و زمین ای دوست

بنگر بنگر زمین هم پوست میاندازد امروز
پلاس کهنه ی اندیشه را دور باید انداخت

زمستان هر چه بود تاریک و طولانی
دل ما هر چه شد سرد و زمستانی
زمین اما به دور از کینه ی بهمن
نشسته با گل و خورشید به مهمانی


به شاد باش شمیم بارش نم نم
به فال نیک دیدار گل مریم
بیا تا یک نفس شکرانه ی امروز
به داغ دل فراموشی دهیم با هم

بزن ای طبل باران
برقص ای بید مجنون
رسیده پچ پچ گل
به گوش خاک محزون
بیائید سفره ی عید
بچینیم قاصدکها
هزاران سین تازه
به جای سوگ و سرما

۱۳۹۸ اسفند ۱۲, دوشنبه

پلیس مرزی یونان با گاز اشک‌آور از پناهجویان استقبال کرد

پلیس مرزی یونان به سمت پناهجویانی که از ترکیه به سمت این کشور در حال حرکت هستند گاز اشک آور شلیک کرد.
ترکیه مرزهای غربی خود را به روی پناهجویان باز کرده است تا روانه یونان و اروپا شوند. سخنگوی دولت یونان می‌گوید آتن هرکاری را برای حفاظت از مرزهای خود انجام می‌دهد.

درگیری‌ها در نزدیکی مرز یونان موجب زخمی و مجروح شدن چندین پناهجو شده است.
آنکارا بدنبال کشته شدن ۳۳ نظامی ترک در خاک سوریه و بدست ارتش سوریه اعلام کرد دیگر توان میزبانی از پناهجویان را ندارد و مانعی سر راه آنان به سوی اروپا ایجاد نمی‌کند.
ناظران بر این باورند این اقدام ترکیه با هدف تحت فشار گذاشتن اروپا و آمریکا صورت گرفته است تا ناتو از آنکارا در تقابل با روسیه و در پیشبرد سیاست های این کشور در سوریه حمایت کند.
تقریبا بلافاصله پس از چراغ سبز آنکارا، پناهجویان از زمین و دریا راهی یونان شدند. اما با نزدیک شدن آنها به مرز، پلیس یونان با شلیک گاز اشک آور تلاش کرد تا آنها را به سمت ترکیه بازگرداند. سخنگوی دولت یونان می‌گوید در ۲۴ ساعت گذشته کشورش از عبور بیش از ۴ هزار نفر از مرزها و ورود آنان به خاک این کشور جلوگیری کرده است.
علاوه بر این دولت یونان ۵۰ کشتی جنگی را به جزایر یونان فرستاده تا مرزها مسدود شوند و اجازه عبور به قایق‌های پناهجویان داده نشود. از سوی دیگر ده‌ها هلیکوپتر هم در نزدیکی مرزها مستقر شده‌اند. یونان تلاش دارد تا مرزهای خود را به روی موج جدید پناهجویان و مهاجران ببندد و نیروهای امنیتی این کشور در حالت آماده باش کامل قرار گرفته‌اند.
یونان از روز پنجشنبه اعلام کرده بود برای جلوگیری از شیوع ویروس کرونا در این کشور کنترل‌های مرزی به ویژه در جزایر دریای اژه را تشدید می‌کند، جایی که هزاران مهاجر در شرایط نامناسب به سر می‌برند و در انتظار تعیین تکلیف پرونده‌های پناهجویی‌شان هستند.
در سال ۲۰۱۵ حدود یک میلیون پناهنده و مهاجر از ترکیه به سمت جزایر یونان حرکت کردند و بحران مهاجرت در اروپا شکل گرفت. از مارس ۲۰۱۶ میلادی و با توافق اتحادیه اروپا و آنکارا برای متوقف کردن این جریان، تمامی مسیرها مسدود شد.

۱۳۹۸ اسفند ۷, چهارشنبه

بوسنی‌ و هرزگوین؛ آخر خط مهاجران

مهاجرت بحث و موضوع مهم این روزها در سراسر اروپا و خصوصا کشورهایی است که پناهجویان با گذر از آنها می‌خواهند خود را به کشورهای ثروتمند قاره سبز برسانند. بوسنی و هرزگوین، یکی از این کشورهای حاشیه حوزه اتحادیه اروپا مدعی است که به تنهایی فشار ناشی از بحران مهاجرت را بر دوش می‌کشد.

هزاران پناهجو، با بسته شدن مرزها در مسیر بالکان غربی اکنون برای رسیدن به کشورهای عضو اتحادیه اروپا، مسیر بوسنی و هرزگوین را برای رسیدن به کشورهای مقصد برمی‌گزینند.

اگر در سال ۲۰۱۷ میلادی کمتر از یک‌ هزار مهاجر از مرزهای این کشور به سوی اروپا عبور کردند، این رقم در سال ۲۰۱۹ میلادی به حدود ۳۰ هزار نفر رسید.

مقام‌های مسئول در این کشور می‌گویند اتحادیه اروپا باید برای کمک به حل بحران کنونی اقدامات بیشتری انجام دهد.

مهاجرانی که به بوسنی هرزگوین می‌رسند باید خودشان را به کرواسی برسانند، جایی که خاک اتحادیه اروپا از آنجا شروع می‌شود. اما رسیدن به کرواسی کار خطرناکی است.

این عبور پر مخاطره شامل عبور دشوار از کوه‌های شیب دار و گذر از جنگل‌های انبوه است.

آنا پیسونرو، سخنگوی همکاری‌های بین‌الملل و توسعه اتحادیه اروپا می‌گوید: «اتحادیه اروپا تاکنون ۳۶ میلیون یورو برای تامین اصلی‌ترین نیازهای پناهندگان و مهاجران و تقویت ظرفیت مدیریت مرزی مقام‌های مسئول در بوسنی هرزگوین کمک کرده است.»

بخشی از وظیفه محافظت از مرزهای خارجی اتحادیه اروپا بر عهده پلیس کرواسی است. پلیس کرواسی بارها به رفتار خشن و بحث برانگیز در برخورد با مهاجران متهم شده است، اتهامی پلیس این کشور آن را رد کرده است.

آنالیز بورجس، خبرنگار یورونیوز که به بوسنی‌ و هرزگوین سفر کرده می‌گوید:‌«ما فقط چند متر با مرز کرواسی فاصله داریم، خاک اتحادیه اروپا از آن جا شروع می‌شود.»

پیمان دوبلین تصریح می‌کند که کشورهای عضو اتحادیه اروپا باید درخواست‌ پناهندگی را مورد بررسی قرار دهند، آنچه این روزها به درستی در دستور کار کشورها قرار نمی‌گیرد.

یک سازمان غیردولتی تصاویری از ضرب و شتم پناهجویان را در اختیار خبرنگار یورونیوز قرار می‌دهد، تصاویری که برخی از آن بسیار تکان دهنده است. این نهاد مدنی در تامین مواد غذایی و دیگر نیازهای اساسی به پناهجویان کمک می‌کند.

فخرالدین رادون چیچ، وزیر امنیت بوسنی هرزگوین می‌گوید: «اتحادیه اروپا به منظور محافظت از امنیت خود باید بوسنی، صربستان، مونته نگرو و کل منطقه را به یک سد غیرقابل نفوذ برای مهاجران تبدیل کند.»

گزارش آنالیز بورجس با تصاویر گروهی از پناهجویان پاکستانی به پایان می‌رسد که در حال رفتن به سمت مرز کرواسی هستند. مزری که عبور از آن مخاطرات بسیاری دارد.

براساس گزارش آژانس سازمان ملل در امور پناهندگان روزانه ۳۷ هزار نفر خانه و کاشانه خود را با هدف رسیدن به جایی ایمن ترک می‌کنند.


گزارشگر ویژه سازمان ملل برای بررسی وضعیت فقر شدید در اسپانیا وارد مادرید شد


گزارشگر ویژه سازمان ملل متحد در زمینه بررسی وضعیت فقر شدید برای سفری ۱۲ روزه وارد اسپانیا شد تا وضعیت پنجمین اقتصاد بزرگ اروپا در زمینه رفع نابرابری، بیکاری، طرد و محرومیت‌های اجتماعی را مورد بررسی قرار دهد.

فیلیپ الستون، گزارشگر ویژه سازمان ملل در زمینه فقر شدید و حقوق بشر از روز دوشنبه ماموریت یافتن شواهد عینی در زمینه فقر شدید را در مادرید، پایتخت اسپانیا آغاز می کند و پس از آن به «گالیسیا»، منطقه خودمختار شمال غربی اسپانیا، منطقه خودمختار باسک در مرز با فرانسه، «اکسترمادورا» بخش خودمختار شرق اسپانیا در مرز با پرتغال، اندلس در جنوب و کاتالونیا در شمال شرقی کشور سفر خواهد کرد.

الستون گفته است که برنامه او این است که ببیند «سیستم حمایت اجتماعی اسپانیا» برای کسانی که در فقر زندگی می کنند، چگونه کار می کند و برای این منظور حوزه‌هایی چون مسکن، آموزش و مراقبت‌های پزشکی را مورد بررسی قرار خواهد داد.

گزارشگر ویژه سازمان ملل در سخنانی درباره فقر در اسپانیا گفت: «به نظر کمبودی از نظر شاخص‌های آماری برای نشان دادن این نکته وجود ندارد که اسپانیا مشکلات قابل توجهی در ارتباط با جمعیت کم درآمد خود دارد.هر کسی که گزارش‌ها را بخواند می فهمد که مسائلی در ارتباط با بحران مسکن در اسپانیا وجود دارد. فکر می کنم که در مود سطح بیکاری بطور کلی موضوعات بسیار جدیی مطرح است بویژه در ارتباط با جوانان و همچنین زنان. من مطمئنا با گروههایی مانند کودکان، افراد معلول، مهاجران و سایرین دیدار خواهم کرد.»

به گزارش سازمان ملی آمار اسپانیا، ۲۶.۱ درصد جمعیت اسپانیا در خطر فقر و محرومیت‌های اجتماعی هستند که از رقم ۲۴.۷ درصد در سال ۲۰۱۸ بالاتر است. نرخ بیکاری نیز در اسپانیا ۱۴.۱ درصد است که دو برابر متوسط این نرخ در اتحادیه اروپاست.

بر اساس این آمار نیمی از جمعیت اسپانیا به انحاء مختلف با مشکلاتی برای تامین نیازهای اساسی شان مواجه هستند و فقر بطور مداوم برای کودکان، مهاجران و کولی‌ها شدیدتر است.

گزارش‌های فیلپ الستون درباره کشورهای مختلف همواره با اعتراض و انکار دولت‌ها مواجه شده است. گزارش سال ۲۰۱۸ او از شرایط بریتانیا بر این نکته تاکید کرده است که سیاست‌های دولت بریتانیا منجر به فقیرتر شدن سیستماتیک بخش مهمی از جمعیت بریتانیا شده است. با این حال دولت بریتانیا یافته‌های او را «به سختی باورپذیر» توصیف و آنها را رد کرد. الستون در واکنش گفت تعجب می کنم که بریتانیا گزارش را بطور کامل رد می کند در حال که این گزارش حاوی حقایقی غیرقابل انکار است.

در ژوئن سال ۲۰۱۸، الستون دولت دونالد ترامپ، رئیس جمهوری ایالات متحده آمریکا را متهم کرد که سطح نابرابری ها در ایالات متحده را افزایش داده است. او در گزارش خود گفت که مزایای رشد اقتصادی در ایالات متحده به طور فزاینده ای به جیب ثروتمندان می رود. در آن زمان نیکی هلی، سفیر ایالات متحده در سازمان ملل گفت:‌ «واقعا مضحک است که سازمان ملل موضوع فقر را در ایالات متحده بررسی می کند.» او به آلستون پیشنهاد کرد به جای بررسی آمریکا بر کشورهایی مانند بوروندی و جمهوری دموکراتیک کنگو تمرکز کند.

مطالب مرتبط

اعتراض مسالمت‌آمیز پناهجویان در جزیره لسبوس با خشونت شدید پلیس یونان مواجه شد

اعتراض صدها پناهجوی مقیم جزیره لسبوس به درگیری کشید و با خشونت شدید پلیس یونان همراه شد.

پناهجویان که در اعتراض به وضعیت معیشتی و روند رسیدگی به پرونده پناهندگی خود با خروج از کمپ موریا و کاراتپه دست به تظاهرات مسالمت آمیز زده بودند با گاز اشک آور و ضربات باتوم ماموران پلیس مواجه شدند.
آخرین گزارش ها از این جزیره حاکی از این است که درگیری‌های پراکنده در این جزیره همچنان ادامه دارد. این درحالی است که به گزارش خبرگزاری رویترز بخش عمده ای از تظاهرات کنندگان را «زنان و کودکان» تشکیل می دادند.


گفته می شود عده ای از پناهجویان قصدداشته اند در شهر «موتیلنه» این جزیره چادر بزنند که پلیس به شدت با آنها برخورد کرده است.

جزیره لسبوس یونان یکی از اولین دروازه های ورودی پناهجویان به اروپا محسوب می شود. جمعیت بزرگی از پناهجویان این جزیره افغان ها هستند. سوری‌ها، ایرانی‌ها و عراقی‌ها در رده های بعدی قرار دارند.


به گفته کمیساری عالی پناهجویان سازمان ملل، تنها در سال گذشته نزدیک به ۷۴ هزار پناهجو به یونان رسیده اند و ۳۵۰۰ نفر از آنان کودک هستند.

پناهجويان که اغلب بصورت غیرقانونی از ترکیه وارد یونان می‌شوند از طریق دریا و با قایق‌های کوچک خود را به جزایر یونان از جمله لسبوس، چیوس و ساموس می رسانند. اردوگاه هایی چون موریا در جزیره لسبوس که تنها ظرفیت پذیرش دو الی سه هزار نفر را دارند بدلیل چند برابر شدن ظرفیت از ارائه خدمات به پناهجویان در مانده‌اند.
برخی از نهادهای حامی حقوق پناهجویان هشدار داده اند که لسبوس بمبی ساعتی است و هر چه زودتر باید به داد این جزیره رسید.

از هر شش پناهجو در آلمان یک نفر بی‌سواد است

حدود ۱۷ درصد از افراد شرکت کننده در دوره های آموزشی «ادغام در جامعه» در آلمان کاملا بی سواد هستند.

رئیس اداره مهاجرت آلمان می گوید اغلب آنها پناهجو هستند. هانس اکهارد سامر، رئیس دفتر فدرال مهاجرت و پناهندگی در آلمان، در مصاحبه با روزنامه منطقه ای «راینیسکه پست» گفته است که از هر شش شرکت کننده در یک دوره آموزشی برای ادغام و ترکیب شدن در جامعه آلمان یک نفر سواد خواندن و نوشتن ندارد. به همین دلیل این عده مشکلات عدیده ای برای ورود به بازار کار آلمان خواهند داشت.

البته هانس اکهارد سامر می گوید برخی از این افراد بی سواد در پایان دوره مانند دیگر اعضا موفق به اخذ مدارک و دیپلم های لازم می شوند که این یک دستاورد بزرگ است. با این حال نیمی از پناهجویان دوره را بدون موفقیت به پایان می رسانند. عدم شناخت زبان آلمانی بزرگترین معضل برای پناهجویانی است که برای معاش روزمره نیاز به کار دارند. در حال حاضر ۴۵۰ هزار پناهجوی جویای کار در آلمان ثبت نام کرده اند.

رئیس اداره مهاجرت آلمان می گوید به همین واسطه کارفرمایان ترجیح می دهند مهاجرانی از کشورهای اروپایی استخدام کنند که هم روند ادغام آنها سریعتر پیش می رود و هم سدهای قانونی کمتری برای استخدام آنها وجود دارد. هانس اکهارد سامر می گوید دولت کنونی آلمان باید استراتژی خود را برای یافتن کارگران در اروپا متمرکز کند.

وی گفت باید نسبت به این واقعیت آگاه بود که در بین کسانی که به عنوان پناهنده به آلمان می آیند تعداد معدودی کارگر ماهر هستند.

دورهای ادغام در جامعه آلمان، کلاس های آموزش زبان و یادگیری فرهنگ و تاریخ این کشور است. اما کلاس های آموزش زبان بخش اصلی را تشکیل می دهند.

کلاس های ادغام شامل ۶۰۰ ساعت یادگیری زبان هستند و پس از اتمام این دوره افراد می توانند با نمره بی ۱ فارغ التحصیل می شوند. اکثر خارجی های که به آلمان می آیند موظفند در این کلاس ها شرکت کنند مگر اینکه قبلا با زبان آلمانی آشنا شده باشند.

در واقع پناهجویان ناگزیر برای اتمام روند پناهندگی و دریافت پاسخ مثبت اداره مهاجرت باید این دوره ها را طی کنند.

طومار ۷۵ هزار نفری در بریتانیا: کودکان پناهجو حق دارند با خانواده‌هایشان زندگی کنند

سازمان عفو بین‌الملل روز چهارشنبه با برگزاری تجمعی در لندن مقابل ساختمان وزارت کشور بریتانیا خواستار تغییر قوانین مهاجرتی در این کشور شد؛ قوانینی که اجازه نمی‌دهند کودکان پناهجو بتوانند در چهارچوب اصل «پیوستن به دیگر اعضای خانواده» به خانواده‌هایشان در بریتانیا ملحق شوند.

در پایان این تجمع، نزدیک به ۷۵ هزار نفر از شهروندان بریتانیا با امضای طوماری خواهان تغییر قوانین در این موضوع شدند.

بریتانیا یکی از معدود کشورهای اروپایی است که قوانین مهاجرتی آن کمکی به کودکان پناهجو نمی‌کند. تحقیقات اخیر که از سوی سازمان‌های مردم نهاد از جمله شورای پناهندگان، عفو بین‌الملل و موسسات خیریه حامی کودکان انجام شده است، نشان می‌دهد که عدم حمایت از اصل «پیوستن به دیگر اعضای خانواده» تأثیرات مخربی بر کودکان پناهجو می‌گذارد و از جمله باعث اضطراب مداوم و ترس از عدم امنیت در آنها می‌شود و پیامدهای جدی برای سلامت روان این کودکان در پی دارد.

گسترش ویروس کُرونا به یک فاجعه انسانی در ایران

گسترش ویروس کُرونا با سیر صعودی قربانیان آن، در رژیم ولایت فقیه مانند بقیه مسایلی که به جان و زندگی مردم ایران ارتباط دارد، امنیتی شده و جان انسانها قربانی امنیت و حفظ نظام شده است. دروغگویی، پنهانکاری، نبود امکانات بهداشتی، عدم انجام راهکارهای پیشگیری، عدم اطلاع رسانی به مردم و.... موجب پخش سریع این ویروس و قربانی گرفتن دهها نفر در زمان بسیار کوتاهی شده است.

تعداد افراد مبتلا به این ویروس در ایران و تعدادی که در مدت کوتاه فوت کردند، در مقایسه با چین و کشورهای دیگر قابل تامل است. از این منظر می توان به فاجعه ای که در پیش روی مردم قرار دارد پی برد. گسترش ویروس کُرونا جان اقشار کم درآمد، حاشیه نشینان، زندانیان، بی خانمانها، کودکان کار را به علت فقر و تنگدستی و عدم دسترسی به بهداشت تهدید می کند. این نشان می دهد که حان اکثریت شهروندان برای رژیم ضد انسانی حاکم بر ایران، هیچ ارزشی ندارند.

این حقیقت که «نرخ مبتلایان و مرگ و میر در چین ۳.۲ درصد است در حالی که این نرخ در ایران ۱۸.۶ درصد است.» (رادیو فردا)، ابعاد فاجعه را عیان می کند. مسئول شرایطی که یک ویروس از مرز یک بیماری گذر کرده و به فاجعه و بحران تبدیل می شود دقیقا کارگزاران رژیم و در راس آن خامنه ای است.

ایران به عنوان کشور شیوع دهنده در منطقه شناخته شده تا جایی که کشورهای همسایه برای حفظ جان شهروندان شان مرزهای خود را به روی ایران بستند.

پنهانکاریهای حکومت نسبت به گسترش این ویروس و نفی آن از طریق مسئولان حکومتی مثل وزیر بهداشت تا روز ۲ اسفند، اعتراف در پی علنی شدن مرگ و میر ناشی از این ویروس، دستگیری افرادی در بوشهر به دلیل پخش خبر در فضای مجازی، سرکوب مردم معترض در تالش و گیلان، اعتراض دانشجویان در چندین دانشگاه، بگو و مگوی مسئولان حکومتی در رابطه با پنهان کاری، ندادن آمار واقعی و ... به پرونده دروغگوئیهای قبلی مانند شلیک موشک سپاه به هواپیما اضافه شد. به همین دلیل مردم به رژیم و مدیریت این بحران که به سلامتی میلیونها انسان مربوط می شود اعتماد ندارند.

علی ربیعی سخنگوی دولت روحانی، التماس می کند که مردم این موضوع را سیاسی نکنند و به حکومت اعتماد کنند. وی باز هم به دروغ از ارائه امکانات بهداشتی به بازار حرف می زند. احمد امیرآبادی مجلس نشین از قم از جانباختن ۵۰ نفر و در قرنطینه بودن ۲۵۰ نفر طی دو هفته در قم اطلاع می دهد. هواپیمایی ماهان ایر که متعلق به سپاه پاسداران است، از ۱۱ بهمن بعد از ممنوعیت پرواز به چین ، حداقل ۹ پرواز تجاری و مسافری به شهرهای مختلف چین داشته است.

اتاق فکر رژیم در برابر گستردگی جنبش تحریم نمایش انتخابات، مردم را از اطلاع رسانی پیرامون شیوع بیماری کُرونا تحریم کرد تا هرچه بیشتر نمایش خود را پررنگ کند. خامنه ای سیلی خورده از تحریم گسترده، ویروس کُرونا را کار دشمنان برای کاهش مشارکت مردم دانست. بر همین منظر، جانباختگان این ویروس قربانی منافع حکومت و نمایش خامنه ای برای راهیابی عده ای پاسدار و جانی به مجلس و منافع تجاری و مالی سپاه پاسداران در ماهان ایر شدند.

  چهل و دو سال بوده اید . دیگر بس است . باید برای همیشه در زباله دان تاریخ با بدترین نام دفن شوید . ای منفورترین موجوداتی که نمیشود گفت چه ه...