وقتی صحبت از حاشیه نشینی به میان می آید، جامعه شناسان آن را معضلی اجتماعی با پیامدهای ناگوار برای جامعه می دانند، اقتصاد دانان آن را نتیجه فقر و سوءمدیریت و بیکاری می دانند، سیاستمداران آن را چون باری بر دوش می نگرند و مردم ساکن شهرها آن را مزاحمتی برای شهر زیبایشان تلقی می کنند، ولی عده ای از مردم در همین هنگام در میان این معضل مزاحم ناگوار، زندگی می کنند. ۱۹ میلیون ایرانی!
حاشیه نشینی که به آلونک نشینی و زاغه نشینی هم شناخته می شود، نه تنها منشا معضلات بزرگ اجتماعی از قبیل دزدی و ترویج اعتیاد و فحشا و بیماری ها برای سایر اعضای جامعه است، بلکه به طور مستقیم زندگی نزدیک به یک چهارم مردم ایران را تحت تاثیر قرار داده و ۱۹ میلیون نفر یعنی دو برابر کل جمعیت کشور پرتقال، در ایران حاشیه نشینی می کنند.
به گزارش شفقنا، دولت ایران در میان دولت های پر درآمد جهان محسوب می شود و مقایسه آمار بودجه سالیانه کشورهای جهان نشان می دهد درآمدهای دولت ایران از بسیاری از کشورهای جهان بیشتر است.
با این وجود به نظر نمی رسد که مساله فقر و حاشیه نشینی در ایران که گریبانگیر یک چهارم جمعیت کشور است، ناشی از کمبود ثروت و منابع باشد. این که این حجم بالای زاغه نشینی و سرایت سریع فقر و محرومیت در کشور ناشی از سوءمدیریت است یا خیانت ها و اختلاس های کلان، منابع کشور را بر باد داده و آنچه دزدان بزرگ اقتصادی از رگ های ملت می نوشند، منجر به این نتیجه شده یا نه، اینکه آیا افزایش نامتعارف قیمت زمین و خانه و عدم نظارت بر قیمت گذاری ها منجر به ایجاد گره ای در توزیع منابع شده یا نه، این که راهی برای برون رفت از این بن بست وجود دارد یا نه، پرسش هایی هستند که نیازمند تحقیق و تفحص کارشناسان و عزم جدی مسوولان در رفع این معضل بزرگ است.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر