۱۳۹۸ دی ۱۷, سهشنبه
ایران تمام تعهدات عملیاتی خود در برجام را متوقف کرد
پایگاه خبری / تحلیلی اثر ، جمهوری اسلامی ایران «گام پنجم و نهایی» کاهش تعهدات برجامیاش را اعلام کرد و گفت که دیگر «با هیچ محدودیتی در حوزه عملیاتی (شامل ظرفیت غنیسازی، درصد غنیسازی، میزان مواد غنیشده، و تحقیق و توسعه) مواجه نیست».
در بیانیه روز یکشنبه ۱۵ دی دولت ایران اعلام شده که در گام پنجم کاهش تعهداتش، «آخرین مورد کلیدی از محدودیتهای عملیاتی خود در برجام، یعنی محدودیت در تعداد سانتریفوژها را کنار میگذارد».
بر اساس این اطلاعیه، «برنامه هستهای جمهوری اسلامی ایران دیگر با هیچ محدودیتی در حوزه عملیاتی (شامل ظرفیت غنیسازی، درصد غنیسازی، میزان مواد غنی شده، و تحقیق و توسعه) مواجه نیست».
در این اطلاعیه اعلام شده که «همکاری ایران با آژانس بینالمللی انرژی اتمی کما فیالسابق ادامه خواهد یافت».
تهران همچنین گفته که در صورت رفع تحریمها و «منتفع شدن ایران از منافع برجام» آماده «بازگشت به تعهدات برجامی» خود است.
تصمیم ایران همزمان با افزایش شدید تنش بین ایران و آمریکا اعلام شده است.
عباس موسوی، سخنگوی وزارت خارجه ایران، پیش از اعلام این تصمیم گفته بود که قبلا تصمیماتی درباره گام پنجم جمهوری اسلامی برای کاهش تعهدات هستهایاش برداشته شده بود ولی «شرایط کنونی» میتواند این تصمیمات را تحتالشعاع قرار دهد.
ایران از ۱۸ اردیبهشت امسال و در سالگرد خروج آمریکا از برجام، رسما کاهش «برخی» تعهداتش در «چارچوب این توافق» را اعلام کرد.
تهران در مرحله اول اعلام کرد دیگر به محدودیت ذخیره اورانیوم غنیسازی که ۳۰۰ کیلوگرم است پایبند نخواهد بود. در گام دوم که روز ۱۷ تیرماه برداشته شد، غنیسازی از سطح ۳.۶۷ درصد به ۴.۵ درصد افزایش یافت.
ایران در گام سوم که روز ۱۵ شهریورماه بود، گازدهی به سانتریفوژهای نسل جدید را آغاز کرد.
تهران در چهارمین گام، از ۱۶ آبان نیز گازدهی به آبشارهای سانتریفوژ پیشرفتهتر جهت تشدید غنیسازی اورانیوم را در سایت فردو افزایش داد؛ امری که با نکوهش آمریکا و نگرانی بخش بزرگی از جامعه جهانی روبرو شد.
گام پنجم عدول ایران از تعهدات برجامی خود در حالی اعلام شده که پیش از این سه کشور اروپایی امضاکننده برجام هشدارهایی درباره فعالشدن «مکانیسم ماشه» داده بودند.
بر اساس «مکانیسم ماشه» که در بند ۳۷ برجام آمده است، در صورت اختلاف و نقض پایبندی به توافق، امضاکنندگان این توافق کمیسیون مشترک تشکیل میدهند. چنانچه در این کمیسیون اختلاف حلوفصل نشود، موضوع به شورای امنیت سازمان ملل ارجاع خواهد شد.
در صورتی که شورای امنیت سازمان ملل ظرف ۳۰ روز به تعلیق تحریمها رای ندهد، تحریمها در چارچوب قطعنامههای قبلی شورای امنیت خود به خود باز خواهند گشت.
چرا خامنهای دستور کشتار آبان را صادر کرد؟
مراسم چهلم جانباختگان اعتراضات آبان ۹۸ تحت حکومت نظامی اعلام نشده برگزار شد. یک روز پیش از پنجم دی نیروهای امنیتی کلیه مناطقی که در آن بیم از اعتراض و تجمع میرفت را مسدود کردند. اقدامی که رسانهها نام آن را «اقتدار موتوری» گذاشتند.
با بازداشت تعدادی از اعضای خانواده جانباختگان اعتراضات از جمله خانوادههای بختیاری و کریم بیگی، جمهوری اسلامی تلاش کرد تا جای ممکن از شکل گرفتن هر گونه تجمعی جلوگیری کند. اما جلوگیری از تجمع این بار تنها هدف حکومت نبود؛ بلکه به نظر میرسد هدف اصلی برای چنین تدابیر سنگین امنیتی، پیشگیری از خونریزی بیشتر بود.
به نظر میرسد ارائه آمار ۱۵۰۰ کشته در اعتراضات آبان و خبر دستور مستقیم علی خامنهای برای سرکوب اعتراضات که در خبرگزاری رویترز منتشر شد؛ از یک سو و تأخیر چهل روزه سران ایران در ارائه آمار کشتهشدگان از سوی دیگر، شوک عجیبی به هواداران جمهوری اسلامی وارد کرده است. از این رو جلوگیری از افزایش تجمعات و تلفات بیشتر در این شرایط یکی از دغدغه های جدی مسئولان جمهوری اسلامی پیش از پنجم دی بود.
ترس از فاصله مردم از نظام چنانچه از شواهد پیداست یکی از تبعات جدی اعتراضات آبان، عمیقتر شدن فاصله میان مردم و نظام جمهوری اسلامی است که توییتر فارسی علی خامنهای نیز تلویحا به این واقعیت اذعان کرده است. در توئیتی منتشر شده در حساب کاربری رهبر جمهوری اسلامی سخنان وی در سال ۷۹ بازنشر شد که گفته بود «عامل درجه یک و عامل مباشر در فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی انقطاع از مردم است. آنها با مردم کاری نداشتند. هیچ رابطهای بین رهبری شوروی و مردم وجود نداشت؛ یعنی رهبری آنها، هیچ وقت نمیتوانست روی مردم حساب باز کند.»
جمهوری اسلامی نیز که ابتدا با ۹۸ درصد مردم تأسیس شد؛ امروز به نظر نمیرسد حامیان زیادی داشته باشد. برخی هم معتقدند انتخابات پیش روی مجلس، محکی جدی برای سنجش مشروعیت آن است. مسئلهای که حامیان جمهوری اسلامی از حسن روحانی و علی مطهری تا مداحان بیت رهبری را بهشدت نگران کرده است. اما ریشه این نگرانی کجاست و چرا قرائن نشان میدهد شخص آیتالله خامنهای پشت کشتار خونین آبان ۹۸ قرار دارد.
خامنهای؛ ترس از نابودی انقلاب
یکی از علل تصمیمات سرکوبگرانه در حکومتهای خودکامه نگرانی از تداوم بقا است. موضوعی که ایران هم در دوره پهلوی دوم و در دوره جمهوری اسلامی آن را تجربه کرده است. بر پایه گزارش رویترز، آیت الله خامنهای در هنگام تصمیم گیری برای مواجهه با اعتراضات بسیار مضطرب بوده و دستوری همراه با پرخاش صادر کرده است.
این واقعیت با گفتههای یکی از نزدیکان به بیت رهبری هم پوشانی دارد. یکی از شواهد گزارش رویترز میتواند گفتههای محمد خواجوی که رسانهها وی را استاد و پژوهشگر حوزه مینامند، باشد. وی از قول علی خامنهای در مجلس خبرگان نقل کرده «در سن ۸۰ سالگی از ۵ صبح تا ۱۰ شب در دفترم هستم. ۱۰ شب دلم میخواهد بخوابم اما از شدت گزارشهایی که از تمهید دشمن برای نابودی انقلاب به من میرسد بسیاری از شبها تا اذان صبح قدم میزنم و نمیتوانم بخوابم.» از این رو چنین احتمالی که رهبر جمهوری اسلامی از شدت اعتراضات مردم و بیم از تداوم آن، بهویژه با ملاحظه اعتراضات ضد جمهوری اسلامی در لبنان و عراق، مغلوب ترس شده و دستور سرکوب اعتراضات را صادر کرده چندان دور از ذهن نیست. اما خود این ترس ریشه در چه دارد؟
وخامت بیماری رهبر جمهوری اسلامی، یک فرضیه
هر چند که اطلاعات موثقی از وضعیت فعلی سلامت رهبر جمهوری اسلامی در دست نداریم؛ اما سرکوب خونین اخیر را میتوان نشانهای از وخامت حال آیت الله خامنهای دانست. پیشتر اخبار غیر رسمی و تایید نشدهای درباره ابتلای علی خامنهای به سرطان پروستات منتشر میشد؛ اما فقط خبر عمل جراحی پروستات وی منتشر شد. قرائن نشان میدهد رهبر فعلی جمهوری اسلامی همچون سلف خویش آیت الله خمینی و همچنین محمدرضا شاه دچار اضطراب ناشی از بحران جانشینی است.
گفته میشود وی که مدتها است بخشی از اختیاراتش را به شکلی نانوشته به فرزندش مجتبی منتقل کرده، امیدوار است تا زمانی که در قید حیات است، پایه حکومت فرزندش را نیز محکم کند؛ اما بحرانهای سیاسی و اجتماعی این روند را به تأخیر انداخته. از این رو خامنهای همواره در کابوس لاینحل ماندن بحران جانشینی بسر میبرد. شرایطی که آیت الله خمینی نیز در آن قرار داشت.
بیماری آیت الله خمینی، بحران جانشینی و اعدام های سال ۶۷
شرایطی که امروز علی خامنهای در آن بسر میبرد، آیت الله خمینی نیز تجربه کرده بود. فرسایشی شدن جنگ، ورشکستگی کامل کشور و بیماری رهبر پیر از یک سو و اختلافات میان آیت الله منتظری قائم مقام رهبری با خمینی از سوی دیگر بحران جانشینی را به مرز حساسی رسانده بود.
علائم شدت یافته بیماری آیت الله خمینی خود را در ۱۳ خرداد ۶۷ با ظاهر شدن علائم درد شکم و خونریزی شدید روده بزرگ و کم خونی خود را نشان داد. یک ماه قبل از پذیرش قطعنامه و کمتر از دو ماه از صدور حکم اعدامهای سال ۶۷ .
شواهد تاریخی نشان میدهد که آیت الله خمینی امیدی به بهبودی نداشت و نگران آینده میراثی بود که از خود بر جای گذاشته بود. فاطمه طباطبایی عروس وی در خاطراتش درباره بیماری پدرشوهرش نوشته است: «امام فرمودند: «خانم من فردا می روم بیمارستان برای جراحی». خانم: برای چی؟ امام: «خوب دیگر، من می روم برای جراحی و بعد هم دیگر تمام می شود، من برنمی گردم» خانم گفت: «نه بابا! این حرفها چیه! ان شاءالله به سلامتی برمی گردید.» دیگر، آقا هیچی نگفتند. آمدیم ناهار خوردیم. علاوه بر حضرت امام و خانم، من و لیلی خانم بروجردی هم بودیم. امام فرمودند: «من می خواستم یک مساله برای شما مطرح بکنم. من عمر خودم را کرده ام. دیگر هم مساله ای نیست، دارم فردا می روم بیمارستان، ولی ظاهرا این نهار آخری است که با هم می خوریم». من گفتم: «نه، آقا این حرفها چیه!؟ یک مقدار جنبه شوخی گذاشتم روی کار، گفتم: من هم ممکن است فردا نباشم. ممکن است عصری که می روم بیرون تصادفی پیش بیاید، بله همیشه احتمالات هست، من ممکن است تا شب نباشم. امام گفتند: «نه، شوخی نکن، من دارم جدی حرف می زنم».دیگر چیزی نگفتیم ولی در عین حال که خیلی ناراحت شده بودیم، می خواستیم قضیه را عادی جلوه بدهیم. »
در این زمینه که شخص آیت الله خمینی درصدد بوده تا فرزندش را جانشین خویش کند؛ شواهد دقیقی وجود ندارد اما امروز شواهدی در دست است که احمد خمینی انگیزه زیادی برای کسب جایگاه پدر داشته. از هدایت پروژه برخورد با منتظری، دخالت در تصمیم گیریهای مهم جمهوری اسلامی تا حتی انشای احکام پدر. از جمله این تصمیم گیریها اعدامهای سال ۶۷ است. موضوعی که با بحث بحران جانشینی و ترس از فروپاشی نظام پس از پذیرش قطعنامه آتش بس با عراق گره خورده است. شواهد نشان میدهد احمد خمینی مانع اصلی تلاشهای منتظری برای متقاعد کردن خمینی برای صرف نظر کردن از ادامه اعدامها بوده است.
استدلالهای حکومتی برای اعدامهای زندانیان ۶۷، شباهت زیادی با دلایل امروز برای سرکوب اعتراضات آبان دارد. آن زمان استدلال میکردند گروهی از زندانیان قصد شورش و فرار از زندان داشتند تا به مجاهدین حملهور شده به مرزها بپیوندند.
امروز هم سخنگوی دولت و مشاور رئیس جمهور استدلالات مشابهی در علت سرکوب خونین آبان بکار بردهاند. فرماندهان سپاه از جنگ جهانی و کربلای ۴ گفتند و حتی حسامالدین آشنا نام این سرکوب خونین را «مرصاد ۲» گذاشت.
شاه و دغدغه جانشینی
محمدرضا پهلوی نیز از جمله حاکمان ناکام در حل بحران جانشینی بود. امروز که شواهد تاریخی زیادی از آن دوره در دست است بهراحتی میتوان ارزیابی کرد که اگر وی توانسته بود بحران جانشینی را حل کند، شاید هیچگاه انقلابی در ایران روی نمیداد. وی البته همچون خمینی و خامنهای نیازی برای جا انداختن فرزندش به عنوان جانشین نداشت.
طبق سنت پادشاهی، فرزند ارشد جانشین میشد،؛ اما ولیعهد هنوز به سن قانونی نرسیده بود. شاه باید دست کم تا سال ۱۳۶۰ در قدرت باقی میماند تا بتواند تاج و تخت خویش را به پسرش واگذار کند. اما ابتلا به بیماری لاعلاج و اطلاع وی در دورهای که بحران کشور را فراگرفته بود، او را نیز به سمت تصمیماتی سوق داد که به فروپاشی نظام سلطنتی منجر شد. مستندات تاریخی نشان میدهد که شخص شاه دستور کشتار میدان ژاله را صادر کرده بود. به او نیز گزارش دادند که چریکهای فلسطینی مسلح قصد تظاهرات دارند. همانطور که به خمینی و خامنهای گزارشهای دروغین دادند.
گرچه در خرداد ۶۸ جمهوری اسلامی توانست علیرغم مشکلات درونی از بحران جانشینی عبور کند، اما این عبور سرانجامش به انسداد امروز رسیده است. انسدادی که صدها کشته بر دست مردم به جای گذاشت و بحران و بیخوابی «رهبر» جمهوری اسلامی را در پی داشت و همچنان سرمنزل بعدی آن ناپیداشت.
محمدرضا سرداری/ منبع: سایت زیتون
خطر جنگ، چقدر جدی است؟
بر خلاف ادعاهای کارشناسان شبکه ها و خبرگزاری های داخلی و خارجی، و بر خلاف تهدیدهای مسئولان آمریکا و جمهوری اسلامی، تصور میشود با کشته شدن قاسم سلیمانی، هیچ جنگی میان این دو دولت رخ نخواهد داد. مسئله روشن است. جمهوری اسلامی با تمام ادعاهای مضحکش در باره توان نظامی، خوب میداند اگر به جنگ با آمریکا برود، توان مقابله با او را نخواهد داشت
و پس از مدتی درگیری شکست را خواهد پذیرفت و یا حکومتاش از هم خواهد پاشید. از طرف دیگر، دولت ترامپ برای روی کار ماندن خود در صحنه ی انتخابات پیش رو، نیاز به صلح دارد نه جنگ. درگیری نظامی گسترده یا جنگ ترامپ را حتما از دور انتخابات بیرون خواهد کرد. این موضوع را دولت ترامپ و شخص خودش به خوبی می داند. از این رو، اگر اتفاق غیر قابل پیش بینی ای رخ دهد، به احتمال زیاد تهدید طرفین تا انتخابات بعدی آمریکا ادامه خواهد داشت. اگر در آن زمان ترامپ برنده ی انتخابات شد، احتمالا در آن زمان خطر جنگ بالا خواهد گرفت.
ترامپ موضوع حمله احتمالی به مکانهای فرهنگی ایران را دوباره مطرح کرد
پایگاه خبری / تحلیلی اثر ، رئیسجمهوری ایالات متحده در جمع خبرنگاران بار دیگر موضوع حمله احتمالی کشورش به اماکن و نقاط فرهنگی ایران، در صورت واکنش تهران به کشتهشدن قاسم سلیمانی را، مطرح کرده و پرسیده چرا آمریکا نباید اجازه چنین اقدامی را داشته باشد.
به گزارش اسوشیتدپرس دونالد ترامپ به خبرنگاران همراهش در هواپیمای رئیسجمهوری، گفته «آنها اجازه دارند مردم ما را بکشند. آنها اجازه دارند مردم ما را شکنجه و مجروح بکنند. آنها اجازه دارند از بمبهای کنارجادهای استفاده بکنند و مردم ما را منفجر کنند. [آنوقت] ما اجازه نداریم دست به اماکن فرهنگی آنها بزنیم؟».
خبرگزاری رویترز نیز اظهارات مشابهی را نقل کرده و میگوید رئیسجمهوری ایالات متحده گفته چون ایران شهروندان آمریکایی را کشته، او نیز دلیلی ندارد سراغ اماکن فرهنگی ایران نرود.
دونالد ترامپ در عین حال برای چندمین تهدید کرده است که به اقدام تلافیجویانه از سوی جمهوری اسلامی، در قبال کشتن قاسم سلیمانی، واکنش شدیدی نشان خواهد داد.
در جریان حمله هوایی ارتش آمریکا در بامداد جمعه ۱۳ دی ماه، در نزدیکی فرودگاه بغداد، قاسم سلیمانی، فرمانده نیروی قدس سپاه پاسداران و چند عضو دیگر نیروی قدس و پنج عضو حشد الشعبی عراق کشته شدند. مقامهای جمهوری اسلامی تهدید کردهاند «انتقام سختی» خواهند گرفت.
آقای ترامپ روز ۱۴ دی ماه در حساب کاربری خود در توئیتر نوشته بود «بگذارید این بهعنوان یک هشدار عمل کند، اگر ایران به آمریکاییها یا منافع آمریکا حملهای بکند، ما ۵۲ سایت ایران را (نمادی از ۵۲ آمریکایی که ایران سالها پیش گروگان گرفته بود)، هدف قرار میدهیم، برخی از آنها در سطح بسیار بالا، و مهم برای ایران، و فرهنگ ایران، و به آن اهداف، و خود ایران، ضربهای خیلی سریع و خیلی سخت خواهد خورد. ایالات متحده، خواهان تهدید بیشتری نیست!».
مطرح شدن موضوع حمله احتمالی ایالات متحده به سایتها و اماکن فرهنگی، واکنشهایی را همراه آورد، از جمله شماری از قانونگذاران کنگره آمریکا اظهار کردهاند که حمله به اماکن فرهنگی یک کشور بهمانند دستزدن به «جنایت جنگی» است.
خبرگزاری اسوشیتدپرس میگوید رئیسجمهوری آمریکا دیدگاههای پژوهشگران و استادان دانشگاه در این مورد که حمله به مراکز فرهنگی میتواند جنایت جنگی تلقی شود را، رد کردهاست.
روز گذشته مایک پومپئو، وزیر خارجه آمریکا، در پاسخ به پرسش شبکه تلویزیونی ایبیسی به موضوع حمله احتمالی به اماکن «فرهنگی» و اینکه چنین چیزی میتواند در ردیف «جنایت جنگی» باشد، پاسخ داده بود آمریکا همواره در چارچوب قانون حرکت کرده و از این به بعد نیز قانونی عمل خواهد کرد.
آقای پومپئو در عین حال افزوده بود فهرست ۵۲گانهای که برای حمله احتمالی به ایران در نظر گرفته شده، «برای دفاع از آمریکاییها اهمیت دارد» و ما برای دفاع از کشور خود «هیچگاه شرمنده نبودهایم».
آقایان ترامپ و پومپئو جزئیاتی در مورد این فهرست ۵۲گانه ارائه نکردهاند.
منابع: رویترز، اسوشیتدپرس، خبرگزاری فرانسه
هنرمندان حکومتی و مرگ قاسم سلیمانی
از روزی که مرگ قاسم سلیمانی رقم خورده است ، به موضوعاتی چون سوگواری و شادی در فضای مجازی درباره ی او دامن زده است. موضوع این است که پروپاگاندا و دستگاه تبلیغاتی حکومت جمهوری اسلامی با هزینه ای عجیب او را به عنوان قهرمان جنگ با داعش و شکست دهنده ی آن جا انداخته است. در این میان البته نباید از کنار هنرمندان(هنربندان) حکومتی هم گذشت.
همان ها که در پی کشته شدن صدها یا هزاران تن معترض در آبان ماه ۹۸ سکوت کرده بودند، حالا با کشته شدن قاسم سلیمانی رخت عزا بر تن کرده اند. جیره خوارانی که دائم طبل ” من سیاسی نیستم ” میزنند اما به وقت دفاع از نظام فاسد و جنایت کار جمهوری اسلامی ، سینه سپر میکنند.
البته این را هم باید افزود که برخی از آنان ، به ظاهر و محقرانه کشتار آبان ماه را با همان نگاه حکومتی محکوم میکنند اما از مرگ قاسم سلیمانی هم ناراحت و عزا دارند. باید به افرادی که فریب این دسته از هنربندان را میخورند گفت، نمیشود هم از یک سو نظام فاسد و پاسدارانی که دستشان به خون آلوده است حمایت کنید، و هم از سوی دیگر در موقعیت هایی که مردم عصبی هستند رنگ عوض کنید و نظام فاسد را محکوم کنید. یکی از این ها دروغ است
قاسم سلیمانی، «قهرمان ملی» یا «بازوی سرکوب»
قاسم سلیمانی، فرمانده سپاه قدس در اثر شلیک هوایی یک پهپاد آمریکایی به خودروی حامل وی در نزدیکی فرودگاه بغداد جانش را از دست داد. به گفته رسانهها این پهپاد از پایگاه نظامی امریکا در قطر پرواز کرده بود. در این حمله هوایی ابومهندس، فرمانده سپاه حشد الشعبی عراق و همچنین تعدادی از اعضای سپاه پاسداران و فرماندهان حشد الشعبی نیز جان باختند.
پس از اعلام خبر جان باختن قاسم سلیمانی در عراق، جنگ لفظی بر سر این که وی شهید شده، کشته شده یا ترور شده در میان فعالان شبکههای مجازی بالا گرفته. برخی از ایرانیان که حتی با نظام جمهوری اسلامی زاویه دارند اقدام آمریکا را ترور و نقض قوانین بینالمللی خوانده و از قاسم سلیمانی به عنوان یک نظامی میهنپرست تجلیل کردهاند؛ در مقابل برخی دیگر از ایرانیان نیز سردار سلیمانی را بازوی آیتالله خامنهای خوانده و وی را یکی از عناصر سرکوبگر نظام معرفی میکنند. اما قاسم سلیمانی چرا و چگونه مورد هدف آمریکا قرار گرفت؟
ابهامات بر سر نحوه حمله به کاروان قاسم سلیمانی و همراهانش
همه چیز از حمله گروهی ناشناس به یک پایگاه آمریکایی در کرکوک عراق آغاز شد. حملهای که یک پیمانکار آمریکایی را کشت و تعدادی از نظامیان عراقی را کشته و زخمی کرد. با این که هیچ گروهی مسئولیت این حمله را بر عهده نگرفت اما آمریکا و انگلیس گروه «کتائب حزب الله» را بخشی از ارتش حشدالشعبی است متهم به دست داشتن در این حمله کردند. اما فرمانده حشدالشعبی که در عملیات هوایی آمریکا به همراه سلیمانی کشته شد؛ این ادعا را تکذیب کرده و آن را به داعش نسبت داده بود. با این وجود آمریکا این اقدام را بلافاصله تلافی کرد و در حمله به پایگاه این گروه تعدادی از جمله برخی از اعضای سپاه پاسداران کشته شدند.
این واکنش حمله به سفارت آمریکا در بغداد را به دنبال داشت اما در خبری غیرمنتظره یک پهباد آمریکایی قاسم سلیمانی و ابو مهندس را در یک خودرو هدف قرار داد. اما پرسشی که مطرح شده درباره پروتکل امنیتی سپاه قدس و نحوه سفر قاسم سلیمانی به عراق در شرایط تنش با آمریکا است. شبکه اسکای نیوز خبر داده دو خدمه سوری و عراقی هواپیمایی که قاسم سلیمانی با آن به بغداد پرواز کرده از سوی نیروی امنیتی عراق بازداشت شدهاند. احتمال میرود این دو خدمه خبر سفر فرمانده سپاه قدس را مخابره کردهاند. با این وجود به گفته پایگاه اینترنتی شبکه آرتی عربی هواپیمای حامل قاسم سلیمانی وابسته به شرکت «اجنحه الشام» بوده و تعدادی از مسافران نیز قاسم سلیمانی را در هواپیما دیدهاند.
قاسم سلیمانیِ سلبریتی
یکی از موضوعات داغ امروز بحث بر سر شخصیتسازی صورت گرفته پیرامون قاسم سلیمانی است. سرداری که از امروز همه نیروهای طرفدار جمهوری اسلامی از اصلاح طلب تا اصولگرا را متحد کرده است. قاسم سلیمانی زمانی شخصیتی سلبریتی به خود گرفت که پرچمدار مبارزه با داعش را در عراق و سوریه معرفی شد. اما به باور برخی سپاه قدس یکی از حامیان اصلی گروههای جهادی مسلمان منطقه علیه نیروهای خارجی در افغانستان و عراق بوده است.
در این زمینه حتی گزارشهایی در رسانههای بین المللی و محلی نسبت به نقش قاسم سلیمانی در تقویت طالبان در افغانستان و همچنین گروه الزرقاوی بنیاگذار اردنی الاصل داعش وجود دارد. با این وجود بسیاری در ایران و عراق و لبنان در سطوح مختلف در حال عزاداری برای فردی هستند از دید بعضی مقامات اروپایی و آمریکایی تروریست شناخته میشود.
سید محمد نبویان دبیر پیشین کمیسیون ویژه برجام سال گذشته در یادداشت مفصلی استدلال خویش را برای مخالفت به الحاق به این کنوانسیون اعلام کرد: «کافی است نام سردار سلیمانی را در لیست SDN جستجو کنیم. در لیستی که در تاریخ ۲۴ می ۲۰۱۷ به روز رسانی شده است دهها بار نام سردار قاسم سلیمانی ذکر شده است. » در این زمینه حتی بحث هایی بر سر تعهد دولت روحانی به استرداد قاسم سلیمانی مطرح شده بود که از سوی وزارت امور خارجه تکذیب شد.
آیا حمله به قاسم سلیمانی مشروع بود؟
بحث بر سر نحوه جان باختن قاسم سلیمانی نه تنها در ایران بلکه در آمریکا نیز محل مناقشه است. روزنامه واشنگتن پست طی یک نظرسنجی از خوانندگان خویش خواسته است در این زمینه اظهارنظر کنند. برخی از کشورهای اروپایی نیز اقدام آمریکا را شتابزده توصیف کردهاند. دولت عراق حمله به سلیمانی در خاک عراق را نقض حاکمیت خویش خوانده است.
در ایران اما بحث بر تروریستی خواندن این اقدام است. از یرواند آبراهامیان مورخ ایرانی- آمریکایی تا پیروز مجتهد زاده معتقدند اقدام دولت آمریکا تروریستی است. این در حالی است نام قاسم سلیمانی در فهرست تروریستی اتحادیه اروپا و دیگر کشورهای غربی قرار داشته است. اکنون بحث بر سر این است که آیا این اقدام نیز جنس کشتن اسامه بن لادن و ابوبکر بغدادی از سوی کماندوی های آمریکایی به عنوان رهبران دو سازمان تروریستی است یا تروریست خوانده شدن قاسم سلیمانی صرفاً یک اقدام سیاسی علیه ایران بوده است.
سندرم استکلهم و عزاداران قاسم سلیمانی
همان طور که خبر حمله به قاسم سلیمانی شوک آور بود؛ واکنشها در میان ایرانیان نیز غیر منتظره بود. دست کم در میان بسیاری از از منتقدان آیت الله خامنهای، واکنشهای خشمگینانه و همدردانه با جانباختن قاسم سلیمانی از سوی شخصیتها و گروهها دیده شد.
برخی هم اقدام ترامپ را تقبیح کردند و آن را اشتباه خواندند. در مقابل برخی نیز گفتند که بخشی از عزاداران قاسم سلیمانی دچار «سندرم استکلهم» شدهاند. مقصود از سندرم استکلهم ایجاد نوعی رابطه عاطفی میان قربانی و متجاوز است وقتی که تجاوز به دفعات صورت گیرد.
در مقابل عزاداریها و همدردیها؛ ویدیوهایی هم از شادی مردم در سوریه؛ عراق و حتی ایران نیز دیده شد.
آیا آیتالله خامنهای، انتقام خواهد گرفت
یکی از مهمترین موضوعاتی که در حال حاضر محل بحث رسانه های داخلی و بین المللی است؛ نحوه واکنش ایران به حمله آمریکا است. تا این لحظه کلیه مقامات کشوری و لشگری جمهوری اسلامی از «انتقامی سخت» سخن گفتند. روشن نیست واکنش ایران در صورت اقدام، چه ابعادی داشته باشد. سردار فدوی از فرماندهان سپاه گفته است که مقامات آمریکایی از آنان خواسته اند تا «متناسب» پاسخ دهند. منابع دیگری نیز نقل کرده اند که واشنگتن تهدید کرده اگر اقدام ایران وسیع باشد؛ میدانهای نفتی و پایگاه های نظامی را در خاک ایران هدف قرار خواهد داد.
اما از برخی از تحلیل ها نیز چنین برداشت می شود که در راس نظام تمایل واقعی به انتقام گیری وجود ندارد. این ارزیابی در میان مقامات نظام وجود دارد که این حادثه از یک سو فرصتی برای جمهوری اسلامی است که تا بتواند بحران ناشی از کشتار آبان ماه را پشت سر بگذارد و با بسیج کردن نخبگان در میان مدت مشروعیت تازه ای برای خویش جذب کند. در حالی که اگر کار به درگیری کلاسیک بیانجامد این دستاورد نیز از دست خواهد رفت.
دونالد ترامپ، رئیسجمهوری آمریکا، هم در آخرینتوییتهای خود نوشت که«ایران بسیار گستاخانه دربارهی هدف قرار دادن منافع آمریکا به عنوان انتقام صحبت میکند» و صریحتر از همیشه تهدید کرد «اگر ایران به هر آمریکایی یا منافع آمریکایی حمله کند، ما ۵۲نقطه از مکانهای ایرانی را هدف قراردادهایم (به نشانهی ۵۲آمریکایی که توسط ایران سالها پیش به گروگان گرفته شدهبودند)، بعضی مناطق به شدت سطح بالا و برای ایران و برای فرهنگ ایرانیان بسیار مهم هستند»
محمدرضا سرداری / منبع: سایت زیتون
دلار صعود کرد، بورس سقوط
پایگاه خبری / تحلیلی اثر ، خبرگزاریها در ایران از افزایش ۴۳۰ تومانی نرخ دلار در روز شنبه ۱۴ دی خبر میدهند.
به گزارش خبرگزاری اثر به نقل از ایلنا، صرافیهای بانکها از صبح امروز، قیمت دلار را برای فروش، ۱۳ هزار و ۳۸۰ تومان اعلام کردهاند که نسبت به روز گذشته ۴۳۰ تومان افزایش داشته است.
در همین حال، شاخص بورس اوراق بهادار تهران روز شنبه ۱۶۷۶۵ واحد سقوط کرد. بورس تهران در یک ماه و نیم گذشته روند رو به رشدی داشت ولی صبح شنبه با یک سقوط کم سابقه مواجه شد.
افزایش قیمت ارز و سقوط شاخص بورس، اولین واکنشهای بازار بورس و ارز به کشتهشدن قاسم سلیمانی، فرمانده نیروی قدس سپاه است.
در پی سقوط چشمگیر شاخص بورس، شورای عالی بورس ایران روز شنبه تشکیل جلسه داد.
خبرگزاری ایسنا گزارش داده که این شورا بر «تداوم عملیات روزانه بازار سرمایه» تاکید داشته است. شورای عالی بورس همچنین گفته است در صورت لزوم «صندوق تثبیت بازار» برای حمایت از «سرمایهگذاران بازار سرمایه» وارد عمل میشود.
بهای نفت نیز در روز جمعه ۱۳ دی به دلیل نگرانی از اقدام تلافیجویانه ایران در واکنش به کشته شدن قاسم سلیمانی، فرمانده نیروی قدس سپاه، و مختل شدن انتقال نفت از خاورمیانه به بازارهای جهانی افزایش یافت.
بهای نفت در بازار لندن با ۳.۷ درصد افزایش به ۶۸.۷۰ دلار در هر بشکه و در بازار آمریکا با ۳.۶ درصد افزایش به حدود ۶۳.۴۰ دلار رسید.
۱۳۹۸ دی ۱۴, شنبه
کارگران و بازنشستگان برای زندگی شرافتمندانه به ۸ میلیون تومان حقوق نیاز دارند/ فساد از دل مشکلات و کاستیها زاده میشود
پایگاه خبری / تحلیلی اثر ، خسرو زرگریان معتقد است؛ برای تامین یک زندگی شرافتمندانه که در آن هیچ کدام از اقلام سبد خانوار حذف نشود، دستمزد باید حداقل ۸ میلیون تومان باشد.
به گزارش ایلنا، خسرو زرگریان، فعال کارگران ساوه است که این روزها بازنشسته شده. او مانند همه کارگران کشور، نگران و در انتظارِ مذاکرات مزدی پایان سال است، آنهم در سالی که گرانی بنزین، تورم مضاعفی به زندگی مزدبگیران تحمیل کرده است.
زرگریان، آنچه از یک دستمزد شرافتمندانه مطالبه میکند را شرح میدهد: خواسته ما کارگران این است که دستمزد بتواند زندگی ما را شرافتمندانه پیش ببرد و دارای کرامت باشیم؛ باید دخل و خرج ما بخواند؛ برای اینکه دستمزد بتواند یک زندگی شرافتمندانه را بدون نیاز و گرفتاری پیش ببرد، باید تقریبا هشت میلیون تومان باشد؛ با هشت میلیون میتوانیم شرافتمندانه زندگی کنیم؛ میتوانیم به خواستههایمان جامه عمل بپوشانیم و اقلام اصلی سبد خانوار از جمله مسکن کرایهای و گوشت و مرغ را تامین کنیم.
او ادامه میدهد: دستمزد فعلی ما در قیاس با نرخ دلار بسیار پایین است و باید بگویم در دنیای امروز، نرخ هرچیز با دلار سنجیده میشود؛ پیش از موج گرانی ارز، ما کارگران ۲۶۰ دلار میگرفتیم اما الان دستمزدمان حدود صد دلار است در نتیجه، قدرت خرید ما بسیار کم شده.
گودرزی تجربیات شخصی خودش را بازگو میکند: منِ بازنشسته با این صد دلار نمیتوانم زندگی کنم؛ من سالهاست هر هفته خرید خانه میروم؛ قبلا با سی هزار تومان، میوه و سبزی هفتگی میخریدم الان با ۸۰ هزار تومان! این فقط پول میوه و سبزی است و هزینه گوشت و مرغ جداست؛ سبزی در همین ساوه، کیلویی هشت هزار تومان شده، قبلا کیلویی ۱۵۰۰ تومان بود.
به گفتهی گودرزی، ۱۵ درصدِ پیشنهادی دولت در لایحه بودجه، هرچند برای کارمندان است اما دولت قصد دارد با تعیین این نرخ، جامعه را از نظر روانی آماده کند تا قدرت چانهزنی نماینده کارگران در جلسات مزدی پایین بیاید.
او بلافاصله تاکید میکند: هرچند با ساختار فعلی شورای عالی کار که سه نماینده کارگران در مقابل شش نماینده دولت و کارفرمایی قرار دارند، کار چندانی از دست نمایندگان کارگران برنمیآید.
از مشکلات تا فساد!
این بازنشسته ساوهای اضافه می کند: در نهایت باید بگویم قدرت خرید ما از ۲۶۰ دلار به حدود صد دلار رسیده و این تنزل، مشکلات عدیدهای به وجود آورده است؛ من با کارگران در شهر صنعتی کاوه در ارتباطم؛ همه کارگرانِ اینجا بدون استثنا میگویند زندگیشان هر روز دارد بدتر شده است؛ به خاطر همین مشکلات عدیدهی اقتصادی، کارگران دچار مشکلات خانوادگی شدهاند، مثل مشکلات بین زن و شوهر یا درگیریها بین والدین و فرزندان.
گودرزی در پایان میگوید: فساد چیز عجیب و غریبی نیست؛ فساد از دل همین مشکلات و کاستیها زاده میشود و اول دامان خانوادهها را میگیرد و بعد به تدریج به کل جامعه سرایت میکند.
بهای نفت پس از کشته شدن قاسم سلیمانی چهار درصد افزایش یافت
پایگاه خبری / تحلیلی اثر ، بهای نفت در روز جمعه ۱۳ دی به دلیل نگرانی از اقدام تلافیجویانه ایران در واکنش به کشته شدن قاسم سلیمانی، فرمانده نیروی قدس سپاه، و مختل شدن انتقال نفت از خاورمیانه به بازارهای جهانی افزایش یافت.
بهای نفت در بازار لندن با ۳.۷ درصد افزایش به ۶۸.۷۰ دلار در هر بشکه و در بازار آمریکا نیز با ۳.۶ درصد افزایش به حدود ۶۳.۴۰ دلار رسید.
مرگ قاسم سلیمانی در حمله پهپادی آمریکا به فرودگاه بینالمللی بغداد نگرانی در مورد اقدام تلافیجویانه ایران را تشدید کرده است.
افزایش تنش و بروز درگیری در منطقه میتواند انتقال نفت از خاورمیانه را مختل کند. حدود ۲۰ درصد از نفت خام مورد نیاز جهان از تنگه هرمز، آبراهی به عرض سه کیلومتر، عبور میکند.
مقصد حدود ۸۰ درصد از نفت خامی که از تنگه هرمز عبور میکند کشورهای آسیایی مثل ژاپن، چین، هند و کره جنوبی است.
اگر افزایش ناگهانی بهای نفت تثبیت شود علاوه بر تاثیر آن بر بهای سوخت به رشد اقتصاد جهانی که در حال حاضر نیز کند شده است، لطمه خواهد زد.
افزایش بهای نفت در بازار جهانی تاثیرات گستردهتری خواهد داشت و کشورهای واردکننده نفت و بخشهای صنعتی و تولیدی کشورهایی نظیر آلمان را تحت تاثیر قرار میدهد. میانگین بهای سهام در بازار بورس آلمان روز جمعه ۱.۳ درصد کاهش یافت.
در عین حال پیامدهای افزایش بهای نفت به دلیل عرضه فراوان این محصول به بازار و کاهش تقاضا تحت تاثیر کاهش رشد اقتصادی جهان ممکن است در طولانیمدت محدود شود. تولیدکنندگان مهم نفت از جمله آمریکا در سال گذشته میزان تولید خود را به شکل چشمگیری افزایش دادهاند.
اوپک و روسیه ماه گذشته در مورد کاهش تولید خود توافق کردند ولی میزان تولید اکثر این کشورها بالاتر از سهمیه تعیین شده بود. این عوامل باعث شده که بهای نفت در سال گذشته افزایش چندانی پیدا نکند و در حد ۶۰ دلار برای هر بشکه باقی بماند.
برخی کارشناسان معتقدند که ایران حتما در واکنش به مرگ قاسم سلیمانی دست به اقدام تلافیجویانه خواهد زد. البته این واکنش ممکن است خیلی سریع اتفاق نیافتد ولی تا آن زمان هزینه ریسکهای ژئوپلیتیک افزایش خواهد یافت. در عین حال حملات احتمالی ایران ممکن است به تنگه هرمز محدود نشود.
در ماه سپتامبر تحت تاثیر حملات پهپادی و موشکی به تاسیسات نفتی عربستان سعودی که شورشیان حوثی یمن مسئولیت آن را به عهده گرفتند، تولید نفت این کشور برای چند هفته به نصف کاهش یافت.
آمریکا، اتحادیه اروپا و عربستان سعودی، ایران را مسئول این حمله معرفی کردند اما ایران هرگونه دخالت در این حمله را تکذیب کرد.
اگر حملات ایران به شکلی صورت بگیرد که نتوان آن را به آن کشور ارتباط داد شانس تلافی مستقیم کاهش مییابد.
بر اساس گزارش خبرگزاری آسوشیتدپرس
واکنش سناتورهای آمریکایی به حمله هوایی آمریکا
پایگاه خبری / تحلیلی اثر – این نمایندگان، پرزیدنت ترامپ را به “سوق دادن آمریکا به سوی جنگ” متهم کردند
برخی از سناتورهای دموکرات سنای آمریکا، نسبت به کشته شدن ژنرال قاسم سلیمانی فرمانده نیروهای قدس سپاه ایران در حمله هوایی آمریکا واکنش نشان دادند.
این نمایندگان، پرزیدنت ترامپ را به “سوق دادن آمریکا به سوی جنگ” متهم کردند.
سناتور کریس مورفی با تاکید بر اینکه ترامپ پیش از انجام این عملیات کنگره را در جریان امر قرار نداده است به اظهارات منتشره از پنتاگون مبنی بر اینکه “عملیات با هدف ممانعت از حملات آتی ایران انجام گرفت” واکنش نشان داد.
مورفی گفت:
“روشن است که سلیمانی دشمن آمریکاست ولی سوال این است: آمریکا، بدون کسب اجازه از کنگره با انجام سوء قصد علیه دومین شخص قدرتمند ایران، آغازگر یک جنگ منطقهای وحشتناک شد؟ عموماً دلیل نکشتن فیگورهای سیاسی خارجی از سوی ما این باور است که چنین اقدامی می تواند سبب کشته شدن تعداد بیشتری آمریکایی شود. امشب نگرانی واقعی، مبرم و جدی ما باید این موضوع باشد”.
سناتور ریچارد بلومنتال نیز زی واکنشی مشابه تاکید کرد دولت ترامپ باید فوراً به کنگره و مردم آمریکا در این خصوص توضیح دهد.
بلومنتال گفت: این حمله می تواند آغازگر بزرگترین درگیری دهههای اخیر باشد”.
سناتور ” Tom Udall ” ضمن ادعای اینکه این حمله هوایی که ترامپ بدون گرفتن اجازه از کنگره آمریکا ترتیب داده ، مردم آمریکا را سوی یک جنگ جدید سوق داده است گفت : برای ممانعت از یک جنگ غیر قانونی با ایران باید قانون تدوین شود. کنگره آمریکا باید بالفور وارد عمل شود.
سناتور ” Tom Carper ” نیز تاکید کرد حکومت ترامپ در زمینه ایران دست به اقدامات تحریک آمیز می زند.
از سوی دیگر مایک پمپئو وزیر امور خارجه آمریکا از حساب توییتر تصاویری از عراقی های در حال رقص و پایکوبی در کوچه و خیابانها با شنیدن خبر کشته شدن قاسمی به اشتراک گذاشت.
پمپئو نوشت : مردم عراق برای آزادی در خیابانها می رقصند و خدا را شکر می کنند که دیگر ژنرال سلیمانی زندگی نمی کند.
اوکتای: به خنثی کردن نقشههای پلید در منطقه ادامه خواهیم داد
پایگاه خبری / تحلیلی اثر – معاون رئیس جمهور ترکیه اعلام کرد، با اعزام نیرو به لیبی به صیانت از منافع کشورمان و خنثی کردن نقشههای پلید در منطقه ادامه خواهیم داد
فواد اوکتای معاون رئیس جمهور ترکیه اعلام کرد، با اعزام نیرو به لیبی به صیانت از منافع کشورمان و خنثی کردن نقشههای پلید در منطقه ادامه خواهیم داد.
فواد اوکتای در پیامی تویتری چنین نوشت: امیدواریم این طرح برای ترکیه و منطقه صلح و خیر به همراه داشته باشد.
اوکتای با تاکید بر اینکه دولت هر گام در مدیترانه شرقی را طی یک استراتژی و برنامه خاص که با جزئیات مورد بررسی قرار گرفته٬ برداشته است، تصریح کرد: هدف ترکیه که از تمامیت ارضی لیبی دفاع می کند٬ حمایت از فراخوان دولت مشروع لیبی در نزد سازمان ملل و کمک به صلح منطقه است. امیدواریم افرادی که به خشونت در لیبی دامن میزنند با تصویب طرح اعزام نیرو از سوی ترکیه به لیبی پیام را دریافت کرده باشند.
وزیر خارجه انگلستان در پی کشته شدن سردار سلیمانی تمامی طرفین را دعوت به کاهش تنش کرد
پایگاه خبری / تحلیلی اثر – دومینیک راب وزیر امور خارجه انگلستان اظهار داشت: درگیری بیشتر به نفع ما نیست
دومینیک راب وزیر امور خارجه انگلستان در خصوص کشته شدن سردار قاسم سلیمانی فرمانده قدس سپاه پاسداران ایران و ابو مهدی مهندس جانشین فرمانده الحشد الشعبی در حمله ایالات متحده آمریکا، تمامی طرفین را دعوت به کاهش تنش کرد.
راب در بیانیه ای اعلام کرد، ما همواره به خطر خصومتآمیزی که از سوی قاسم سلیمانی، فرمانده نیروهای قدس سپاه پاسداران ایران وجود داشت، آگاه بودیم.
راب افزود، در پی کشته شدن سردار سلیمانی، از تمامی طرفها میخواهیم که تنشزدایی کنند. درگیری بیشتر به نفع ما نیست.
واکنش نخست وزیر عراق به کشته شدن قاسمی
پایگاه خبری / تحلیلی اثر – عبدالمهدی، با انتشار بیانیهای کشته شدن سلیمانی، المهدی و دیگر مسئولین از سوی دولت امریکا را به شدت محکوم کرد
عادل المهدی نخست وزیر عراق اعلام کرد، کشته شدن قاسم سلیمانی فرمانده نیروهای قدس سپاه ایران و ابومهدی المهندس معاون رئیس نیروهای حشد الشعبی در حمله آمریکا را نقض حاکمیت ملی عراق است.
عبدالمهدی، با انتشار بیانیهای کشته شدن سلیمانی، المهدی و دیگر مسئولین از سوی دولت امریکا را به شدت محکوم کرد.
نخست وزیر عراق با این ادعا که “سلیمانی و مهندس مظهر پیروزی بر علیه داعش بودند” افزود:
“سوءقصد علیه فرمانده نظامی عراقی در حین ماموریت، دشمنی با مردم، دولت و حکومت عراق است. کشتن فرماندهانی از عراق و کشور برادر(ایران) در خاک عراق نقض حاکمیت ملی کشورمان است، حمله به حیثیت وطن است. بعلاوه این حمله شعله جنگی ویرانگر در عراق منطقه را روشن می کند. حمله مذکور مغایر با شرایط حضور سربازان آمریکایی در عراق است”.
عبدالمهدی همچنین مجلس را به برگزاری جلسه فوقالعاده فراخواند.
نخستوزیر هدف از این فراخوان را اتخاذ تصمیمات لازم در چهارچوب حفظ امنیت و حاکمیت ملی و نیز تعیین موضع رسمی عراق عنوان کرد.
مجلس عراق در پی کشته شدن سلیمانی و مهندس بمنظور مذاکره پیرامون موجودیت سربازان آمریکا در خاکهایشان فردا اجلاس فوق العاده ترتیب خواهد داد.
معاون اول رئیس مجلس عراق با انتشار یک بیانیه کتبی اعلام کرد : دیگر وقت متوقف کردن گستاخی های آمریکا در عراق فرا رسیده است. در اجلاس فردا پیرامون موجودیت نظامی آمریکا در عراق تصمیمات مهمی اتخاذ خواهد شد.
گفتوگو با دانا،کولبر مریوانی: هیچ کولبری نمیخواهد کولبر باشد
کولبر اصطلاحی است که توسط مردم محلی مناطق کردنشین به افرادی گفته میشوند که برای کسب درآمد زندگی خود، به حمل اجناسی بین دو طرف خط مرزی مبادرت میورزند.
کولبران بیشتر در استانهای آذربایجان غربی،کردستان، کرمانشاه و سیستان و بلوچستان مشغول به کار هستند.کولبران به خاطر بیکاری و از روی ناچاری و در قبال دست مزد ناچیز اقدام به حمل و ورود کالای خارجی میکنند.کالایی که طبق تعریف قانون قاچاق محسوب میشود بر روی پشت کولبران یا از طریق حمل با حیوان بارکش از مناطق صعبالعبور مرزی به داخل شهرها و روستاهای مرزی انتقال داده میشود بیشتر این اجناس تلویزیون، کولر، بخاری، سیگار، لاستیک خودرو، پوشاک و منسوجات هست.
کولبری در استانهای مرزی بیشتر رواج دارد و جزو یکی از خطرناکترین کارها در ایران محسوب میشود. کولبران را جوانان و افراد میانسال تشکیل میدهند که فقط برای امرارمعاش روزانه خود، روی به این شغل خطرناک آوردهاند. بازه سنی این کارگران مرزی بین ۱۳ الی ۶۰ سال هست. صدها نفر از کارگران کولبر جان خود را در مرزهای ایران ازدستدادهاند. بسیاری از کولبران در مسیر حمل کالا از مرز، علاوه بر اینکه گرفتار بهمن میشوند یا در اثر پرتاب از صخرهها و غرق شدن در رودخانه کشته میشوند، توسط مأموران مرزی مورد اصابت گلوله قرار میگیرند و کشته میشوند. بیشتر آنها در حین گذر غیرقانونی از مرز بدون اخطار قبلی هدف تیراندازی نیروهای مرزی قرار میگیرند. بیشترین آمار کشتهشدگان کولبر به شهرهای مریوان، سردشت، اشنویه، بانه، نوسود و کرمانشاه تعلق دارد.
بر اساس گزارش منتشرشده در سال ۱۳۹۱، آمار حوادث یک سال کولبران ۷۴ مورد مرگ و ۷۶ مورد مجروح شدن بوده است. از این تعداد ۷۰ نفر با شلیک نیروهای انتظامی ایران کشتهشدهاند و ۴ نفر بر اثر سرما یا انفجار مین یا سایر حوادث جان خود را از دست دادند، در سال ۱۳۹۵ تعداد ۱۵۴ کولبر در حوادث مختلف تیراندازی، انفجار مین، سرما، تعقیب و گریز کشته یا زخمی شدهاند. آمار اعلامشده کولبرانی که با شلیک نیروهای مرزبانی جان میدهند از زمان دولت حسن روحانی ۲۱۲ نفر اعلامشده است. سن این افراد بین سالهای ۱۳ تا ۷۰ ساله اعلامشده. گفته میشود بعضی از کولبرها نیز زیر فشارهای وارده بهویژه آنگاهکه کالاهایشان به دست نیروهای مرزبانی ضبطشده، خودکشی کردهاند.
این موضوع در مجلس شورای اسلامی نیز توسط نماینده سردشت و پیرانشهر بنام رسول خضری در ۲۲ اسفند ۱۳۹۵ بیان شد که کولبران در مرزها به علت شلیک گلوله توسط هنگ مرزی و نیروی انتظامی جان میبازند و به دنبال آن خانوادههای داغدارشان سرپرست و نانآور خود را از دست میدهند و همچنین این امر باعث نارضایتی عمومی در سطح منطقه میگردد. این موضوع نیز در مجلس مطرح شد که نباید به کولبران شلیک کرد بلکه چنانچه کولبری جرم محسوب میشود باید حداکثر بازداشت شوند و در دادگاه به اتهام آنان پرداخته شود.
در ۹ مرداد ۱۳۹۶ دولت دستور انسداد معابر غیرمجاز کولبران در ۴ استان مرزی شامل آذربایجان غربی، کردستان، کرمانشاه و سیستان و بلوچستان را صادر کرد. هیئت دولت آییننامه را تحت عنوان ساماندهی مبادله در بازارچههای غیررسمی موقت مرزی را ابلاغ نمود که بر اساس آن مدیریت ۸ بازارچه مرزی جدید به گمرک ایران واگذار شد و لذا نیروی انتظامی باید نسبت به انسداد معابر آن اقدام نماید.
کولبری یا باربری یک تراژدی تلخ است که کمتر در موردش بحث یا نوشتهشده. به خاطر نا عدالتی سیستم سیاسی، نداشتن برنامهریزی و سیاست مناسب برای اشتغال و رفاه شهروندان، نابرابری در تخصیص بودجه ، نبود کارخانه و خیلی از مسائل دیگر، مردم کردستان و بعضی مناطق دیگر از سر ناچاری به کولبری روی میآورند. کاری که با معیارهای جهانی شغل نیز نمیتوان حتی جزو مشاغل سخت نامید. این شغل ازهرجهت کولبران را تحتفشار قرار میدهد و شأن انسانیشان را خدشهدار میکند و اولیهترین حقوقشان را بهعنوان شهروند از آنها میگیرد. اگر کولبری را مسئله اجتماعی بدانیم برای حل آن باید با برنامهریزی و سیاستگذاریهای اجتماعی به عمل آید، باید اشتغالزایی شود، بودجه بیشتری به این استان محروم تعلق گیرد و از توانایی جوانان در امور ادارات مختلف استفاده شود، نه اینکه یک جوان تحصیلکرده مجبور به کولبری شود. دولت بهجای آنکه بهعنوان مقصر به دنبال راهحلی برای این مسئله باشد، کولبران را مقصر میداند و آنها را قاچاقچی میخواند و این روند هنوز ادامه دارد.
بهمنظور روشن شدن زوایای پنهان این مسئله و باز شدن گرههایی که در مورد کولبری وجود دارد از دانا، کولبر کرد مریوانی در مورد کار و زندگیاش پرسیدم. او ۲۷ ساله، متأهل و فارغالتحصیل کارشناسی مدیریت دولتی است.
۱-شما از کی شروع به کار کردید؟ اصلاً چه شد که کولبر شدید؟
در روستای ما دبیرستان نبود، ما مجبور بودیم که به شهر بیاییم و به خوابگاه برویم. بعد از آن هزینهها شروع میشد. از سال اول دبیرستان من مجبور شدم کارکنم. آن موقع ها هیچکس به من کار نمیداد. مجبور شدم سراغ کولبری بروم. اکثر دوستانم و بسیاری از مردم این کار را میکردند. همزمان که کولبری میکردم، درس هم میخواندم. آن روزهایی که تعطیل بود، یا سه ماه تابستان، یا حتی شبها میرفتیم کولبری و فردایش به مدرسه برمیگشتم. تا دبیرستان را تمام کردم به همین شیوه زندگیام را میگذراندم، بعد که پشتکنکوری بودم هم بعضی وقتها به خاطر هزینه و خرجی که داشتم کولبری میکردم. تا اینکه در رشته مدیریت دولتی دانشگاه پیام نور مریوان قبول شدم. دانشگاه شهریه میخواست مجبور شدم بازهم کولبری کنم. کاری نبود که بتوانم در کنار آن درس نیز بخوانم. چون هر شغلی که بود ثابت و تماموقت بود و راه درس خواندنم را میبست. اما کولبری اینطور هست که هر شبی که میتوانستم یا وقت داشتم میرفتم و یک پولی هم گیرم میامد. دنبال کار در حوزه رشته خودم زیاد گشتم اما با کارشناسی مدیریت دولتی محال است اصلاً استخدام شوی مگر اداره شخصی و خصوصی باشد یا یک کاری که کفاف زندگی را نمیدهد مثلاً تو را حسابدار یک اداره کوچک یا مثلاً یک شرکت خصوصی میکنند و ۴۰۰-۵۰۰ هزار تومان حقوق بهت میدهند که پولی نیست که بتوانی با آن زندگی متأهلی یا حتی مجردی را بگذرانی. من هر استخدامی که آمده شرکت کردهام ولی استخدامیها هم برای برادران و آن کسانی هست که جانباز و بنیاد شهید و اینها هستند و ما آن آخرهاییم و مال ما نمیشود.
۲-تعداد جوانهای تحصیل کردهای که کولبری میکنند زیاد است؟
در چند سال گذشته آن قشری که میآیند اینجا کولبری کنند اکثراً باسوادند، یعنی اگر ۱۰ نفر کولبر ببینید و از آنها بپرسید با اطمینان به شما میگویم که ۷ نفرشان لیسانس و فوقلیسانس هستند. یعنی قشر باسواد و آنهایی که استخدام نمیشوند الآن همهشان سراغ کولبری میآیند.
۳-زنها هم کولبری میکنند ؟ من خبر دارم که قبلاً یک زن در روستای نودشه بود که کولبری میکرد و مصاحبهاش هم پخش شد که راجب به کولبری صحبت میکرد. شما در آن مسیری که میروید اطلاعی دارید که آیا زن یا پیرمرد یا پیرزن کولبری میکنند؟
من که میرم تو راه پیرمردانی را میبینم که محال هست بتوانند از خانه بیرون بروند، اما مجبور هست و آمده است که کولبری کند. تازگیها کولبر زن بهندرت زن دیده میشود، ولی ۶ یا ۷ سال پیش زن هم تو کولبرها بود.. به این خاطر تعداد زنان کم شده است که مثل قبلاً نیست؛ الآن راه خیلی دشوار و سخت هست و از لحاظ بدنی زنها توانایی کمتری دارند و نمیتوانند کولبری کنند و راه طولانی هست و شاید چون شلیک و موارد این چنینی هست کمی برای زنان سخت شده است.
۴-به نظر شما این مشکل فقط مادی هست؟ یعنی مردم فقط به خاطر مشکل مالی کولبری میکنند؟ به نظر شما فقط اقتصاد روستا مردم را مجبور به کولبری میکند یا وضعیت اقتصادی شهر هم هست؟
کولبری خیلی سخت هست، اذیت روحی زیادی برای آن آدمی که بار را کول میکند، دارد، آن بیاحترامی و تحقیری که نیروی انتظامی به کولبر میکند یا آن راه سختی که میرود به جز از لحاظ اقتصادی هیچ خوبی و خوشیای ندارد! نه هیچ آیندهای،نه شغل افتخارآمیزی که خارج از مسئله اقتصادی برود و این کار را انجام دهد. تنها چیزی که توی کولبری وجود دارد همان مشکل اقتصادی هست و مشکل بیپولی است..
الآن مردم روستاها خیلی کم کولبری میکنند، یعنی به کارهای دیگر مشغول میشوند. کشاورزی ،حیوانداری و امثال این موارد. الآن مردم شهر هستند که همه بیکار هستند. مردم شهر هستند که بیشترین سهم کولبران را تشکیل میدهند. الآن اگر از ده نفر کولبر آمار بگیرید ۷ یا ۸ نفرشان اهالی شهر هستند. مردم شهر الآن اکثراً اجارهنشین هستند. اکثر آنها کاری ندارند و در شهر نسبت به روستاها هزینه زندگی بیشتر هست و این موارد آنها را مجبور میکند که کولبری کنند.
۵-به نظر شما چرا بیکاری در شهرها و روستاهای کردستان زیاد هست ؟ چرا این همه جوان باید به دلیل بیکاری کولبری کنند؟
شهر ما اصلاً کارخانهای ندارد یعنی تو حتی اگر کارگر عادی باشی که بخواهی زندگیات را با کارگری بگذرانی شغلی نیست. پس چارهای نیست و باید کولبری کنی. مثل یک جور شغل به آن نگاه میکنی که میتواند منبع درآمدی باشد. اگر مردم شغل بهتری نداشته باشند، سراغ کولبری میروند و به نظر من تنها مشکل بزرگ همین هست که هیچ شغل دیگری نیست. هیچ بودجهای اختصاص داده نشده و استان محرومی هست. استانی که هیچ نوع توجه ای از سمت دولت به آن نمیشود.
۶-در مورد روند کولبری اگر میتوانید توضیح بدهید. از چه راه و مسیرهایی میروید و مسیرها چقدر سخت هستند؟ آیا در زمستان هم کولبری میکنید ؟ عبور از کوههایی که امکان ریزش دارد و یا در زمستان که کوههایی مثل کوه«ته» از شدت بارش برف بسته میشوند،چه مشکلاتی در عبور و مرور برای شما ایجاد میکند؟
بعضی از راهها و مسیرهایی که میرویم، نزدیک هستند ولی خطرناک. اگر یک راه نزدیک را انتخاب کنی، باید مسیری را انتخاب کنی که اطراف پاسگاه باشد و این راه، راهی هست که امکان اینکه کشته یا دستگیر شوی در آن بالا هست. . مسیرهای دور هم هست؛ مثلاً مرزهای «ته ته» که رفت و برگشت در آن حداقل ۶ یا ۷ ساعت به طول میانجامد. یعنی تصور کن که حتی اگر هیچ باری هم نداشته باشی و کولی بر دوشت نباشد ۶ ساعت پیادهروی در آن مسیر سخت چقدر میتواند شخص را خسته کند. تصور کن که بروی کولبری کنی و برگردی. بعد از آن ۶ یا ۷ ساعت استراحت کنی و باز هم ۶ ساعت پیادهروی کنی و کولبری. چه زندگی سختی میتواند باشد.
آن مکان آنقدر مسیر سختی دارد که اگر ترس گشت و نیرو را د دلت نداشتهباشی، باز هم خطر اینکه به پایین کوه سقوط کنی یا خطر اینکه سنگی ریزش کند و روی شخص بیفتد و یا در برف لیز بخوری و … هست. در زمستان هم کولبری با سختیهای بیشتر هست.
کولبر وقتی باری را روی کولش گذاشت، خطراتی ممکن هست در حین مسیر پیش بیاید.یکی اینکه احتمال دارد کولبر در مسیر با پایش لیز بخورد و بشکند یا از ارتفاعی بلغزد و سقوط کند. آنجا ارتفاعات خیلی خطرناکی دارد. اینجوری نیست که بگویی اگر سقوط کنم ک دست یا پایم میشکند، ارتفاعاتش جوری هست که اگر بیفتی محال هست که زنده بمانی یعنی اگر شانس بیاوری و زنده بمانی قطع نخاع میشوی. یا اینکه در مسیر میمانند و از سرما یخ میزنند. یکی دیگر از خطرها هم این هست که تو این باری را برمیداری که این از طرف دولت بهعنوان کالای قاچاق شناخته میشود. کولی که در بار گازوئیل روی دوش تو هست یا بار پارچه یا بار سیگار یا یک چیز اینجوری برمیداری. این بارها از طرف قاچاق به حساب میآیند و پاسگاهها تمام وقت در کمین هستند که تو را بگیرند. البته بعضی وقتها قصدشان دستگیر کردن نیست، قصدشان این هست که تو را بکشند. آنها نمیپرسند که تو کی هستی؟ بارت چی هست؟ فقط از دور به تو شلیک میکنند. این کشتن یکی از بدترین حالتهاست. اما از آن بدتر آن حالتی است که تو را میگیرند. اگر تو را بگیرند، بیاحترامی و تحقیر زیادی به تو میکنند .با همان بار،پیاده تو را تا پاسگاه میبرند. آنجا خودم به چشم دیدم که کولبری را گرفتند، کفشهایش را در آوردند و در یک شب زمستانی سرد، گازوئیل روی سرش ریختند و او را همانطور نگه داشتند.. یا باید آنجا برایشان بارهای دیگر را جابهجا کنی و الآن هم که به دادگاه معرفیات میکنند.
کولبر تنها است. فقط از طرف حکومت و دولت و هنگ مرزی و امثال اینها به او بیاحترامی نمیشود. صاحب باری که بار را برایش برمیداری، اگر یک ذره زمین خورده باشی و گوشه کارتن بارش کمی خراب شده باشد، از دستمزدت کم میکند به تو فحاشی میکند. صاحب بار یا صاحب کول فقط و فقط براش مهم هست که بارش به سلامت برسد، و کولبر برایش اهمیتی ندارد. من دیدم که صاحب باری سمت کولبری که زمین افتاده بود و پایش شکسته بود آمد و بهجای اینکه دست کولبر را بگیرد و به او کمک کند، به سمت بارش رفت و سالم بودن آن را چک کرد
۷-آن بارهایی که برمیدارید اکثراً چقدر وزن دارند؟
بستگی به خود کولبر دارد. هر کولبر میتواند کول و باری را به دوش بکشد. برای مثال میتواند ۱۰ کیلو،۲۰ کیلو، ۳۰ کیلو، ۴۰ کیلو یا بیشتر را به دوش بکشد.. اما برای اینکه پولی که میگیری، دستت را بگیرد و ارزشش را داشته باشد، مجبور هستی که بارهای ۳۰ ۴۰ کیلویی برداری.
۸-درآمد شما از هر بار چقدر هست؟ کیلویی حساب میشود؟
هزینه آن به مسافتی که طی میکنی، متفاوت هست. مثلاً اگر یک کول ۳۰ کیلویی برداری کیلویی ۵ هزار تومان میشود ۱۵۰ یا یک کول ۴۰ کیلویی یا هرچند کیلویی برداری، همان ۵ هزار تومانی به تو میدهند. البته بعضی از شبها که راه خیلی خطرناک و خراب هست به خاطر اینکه کولبر پشیمان نشود قیمت را بالا میبرند. برای مثال میگویند ما امشب کیلویی ۷ هزار تومان به کولبر میدهیم. برای آنها اهمیتی ندارد که کولبر جانش به خطر میفتد، راه خیلی خراب هست و یا پاسگاه برای دستگیری آنها کمین کرده است. و کولبری که به پول نیاز دارد، زمانی که رقم بالا را میبیند به خطرات آن فکر نمیکند و قبول میکند. در جاهایی هم که مسافت کم است، کیلویی هزار یا دو هزار تومان به کولبر پرداخت میکنند.
۹-سابقه دستگیری دارید؟ آیا گیر مأمورها افتادید و به شما نیز بیاحترامی کردهاند ؟ تا الآن شده شما یا کولبرهای دیگر با مأمورها درگیر بشوید؟ یا آنها به سمت شما شلیک کنند؟
خیلی وقتها دستگیر شدیم. قبل از اینکه دستشان به ما برسد بار را پرت میکردیم و خودمان فرار میکردیم. فکر کن کول دو ساعت روی دوشت هست و تا سر مرز حملش میکنی، آنجا به سمت میآیند و تو مجبوری بارَت را پرت کنی و دوباره با دست خالی برگردی.
بیاحترامی و فحاشی که آره، خدایی خیلی اتفاق افتاده است. هر کولبری که دستگیر بشود باید بار را تا پاسگاه برایشان جابهجا کند. بیاحترامی هم از این بیشتر که وقتی تو را میگیرند لباسهایت را در میاورند، کفشهایت را در میاورند و تو آن برف،گازوییل میریزند روی بدنت و دیگر اینکه هر سربازی آنجا هست، به تو لگد میزند. اینها همه خودش بیاحترامی هست یا حتی حرفهایشان یا نوع برخوردی که با تو میکنند مثل یک قاچاقچی خیلی بزرگ، مثل یک غارتگر به تو نگاه میکنند. آن مأمورهایی هم که میایند عقدهای شدند. میفهمید چی میگم؟ اینجوری احساس میکنند که آن کولبر مقصر هست، دلیل اینکه از خوابش مانده است، آن کولبر است و همه آن سختی شببیداری را سر کولبر خالی میکنند.
همین نزدیکیهای خودمان، شبی به مرز خودمان که میرفتیم، یکی از پسرهای روستای خودمان که نیم ساعت زودتر از ما رفته بود در کمین افتاد و به او شلیک کردند و متأسفانه جانش را از دست داد و کولبران دیگر هم بودند که آنها را زدند و دست و پایشان را شکستند.
۱۰-تا الآن شده کولبرها با هم اعتراض کنند یا نگذارند مأمورها اذیتشان کنند یا شده تجمعی بکنند؟
چیزی مثل تجمع که کولبران در کوهها انجام بدهند، خیلی کم پیش آمده است ولی بیشتر زمانهایی که کولبران زیاد هستند و مأموران میآیند و با آنها درگیر میشوند. حتی شده که بارهای آنها را گرفتند، درگیر شدهاند و بارها را پس گرفتهاند یا کولبری را گرفتهاند و بقیه رفتهاند و به او کمک کردند و نجاتش دادهاند ولی اینکه اعتراض بزرگی در کوهها کرده باشیم، نبوده است ولی اطلاعرسانی در مریوان و شهرهای دیگر شد و چند بار در شهر تظاهراتی انجام شد.
۱۱-آماری دارید که چقدر کولبرها کشته یا دستگیر میشوند؟
به این دلیل که مسیر رفت و آمد کولبرها یکی نیست، مشخص نیست که شبی چند نفر دستگیر میشوند یا چند نفر کشته میشوند ولی در این دو سال گذشته به شدت آمارها بالا رفته و تعداد زیادی از کولبران کشته شدهاند و پس از آن، مردم را تهدید میکنند که اگر تجمعی انجام دهید و سر و صدایی راه بیندازید، شما را اذیت میکنیم و از ترس، بیشتر مردم مخفی میکنند. حتی اتفاق افتاده است که کولبری کشته شده و خانواده او به نوعی این موضوع را پنهان کردهاند که انگار اصلاً با گلوله کشته نشده است. راستش من نمیتوانم آمار دقیقی بدهم و بگویم هر چند روز یکبار کولبری کشته میشود بعضی شبها هست که پاسگاهها نیستند و برعکس آن شبهایی نیز هست که مأموریت دارند و در آن شب دو نفر کشته میشوند و بیش از ده نفر نیز دستگیر میشوند.
۱۲-زیاد راه مرز را میبندند؟
بله خیلی زیاد اتفاق میافتد. یعنی در یک هفته ۵ شب یا ۳ شب مرز را میبندند.
۱۳-به صورت جمعی و گروهی کولبری میکنید یا بعضی از مسیر دیگر میروند؟
اینجوری نیست که بگویم همه آنها روی یک خط و مسیر میروند. شبهایی ک راه خطرناک هست، در گروههای دونفری و یا به صورت انفرادی با ترس و لرز مسیر را طی میکنند.
۱۴-وقتی که بارها را تحویل دادید، دیگر هیچ خطری از سمت مأموران شما را تهدید نمیکند؟
بارها اتفاق افتاده است که کولبران بار را تحویل صاحبش داده و دستمزدش را گرفته است. زمانی که در مسیر برگشت بودهاند، به دلیل تشخیص لباسهایشان دستگیر شده اند.
۱۵-فقط از ایران به عراق بارها را میرسانید؟ معمولاً چه کالاهایی جابهجا میکنید؟
از هر دو طرف هست. برای مثال گازوییل و بنزین و نفت از ایران به عراق حمل میشود، از آنسو هم پارچه،سیگار، ماهواره، کفش، ادکلن و … به ایران حمل میشود.
۱۶-بیشترین ترس کولبرها از چیست؟
بیشترین ترس کولبران از نیروهای امنیتی هست، از اینکه دستگیر بشوند یا گلوله به آنها اصابت کند. پس از آن میتوان از اتفاقاتی که در طول مسیر ممکن است برای آنها بیفتد نام برد. از سقوط کردن، از ریزش کوه و خطراتی که حین ریزش سنگ رخ میدهد و در آخر هم میتوان پس از اینکه کالا به هر دلیل دچار آسیب شود، از صاحب بار و تبعات پس از آن نام برد.
۱۷-نظرتان راجع به اینکه میگویند کولبران قاچاقچیاند، چیست؟
وقتی تریلیون تریلیون واردات غیرقانونی اسمش قاچاق هست و کولبری هم که ۲۰ کیلو ۳۰ کیلو وسیله دارد، اسمش قاچاق هست. این ناراحت کننده است که به کسی که برای گذراندن زندگیاش مجبور است که کولبری کند، قاچاقچی بگویند. به نظر من کولبری قاچاق نیست چون باری که کولبران حمل میکنند آنقدر چیزی نیست که زیاد باشد که آن هم همه از سر بیپولی و اجبار است.
۱۸-به نظر شما راهکار یا راهحل مسئله کولبری چیست ؟ به نظر شما دولت چه کاری میتواند برای حل این مسئله انجام دهد؟
چند کار هست که باید انجام شود. اول اینکه نباید هیچکسی دغدغه شغلی داشته باشد.مورد دوم اینکه ما تا الآن ندیدیم که شروع ساخت کارخانهای شرکتی چیزی زده شود که امیدوار باشیم که کولبری مشکلش حل شود. در واقع این بیکاری هست که باعث میشود شخص تنها گزینهاش کولبری باشد. برخورد نیروی انتظامی هم نباید اینجوری باشد که به فردی به جرم حمل ۲۰ کیلو بار و دو بسته ادکلن ، بدون اینکه دادگاهی شود، شلیک کند و او را بکشد انسان عاقل حاضر نیست جانش را به خاطر ۱۰۰ هزار تومان به خطر بیاندازد. به نظر من حل این مسئله کار راحتی هم نیست. باید ریشهیابی کنی، باید در مورد این مسئله پژوهش و نشست و همایش برگزار شود که چرا فردی با این خطرات، کولبری میکند و راهحل آن چیست؟
فقط میتوانم بگویم کولبری زندگی ناخوشایندی هست.هیچکس با کولبری را انتخاب نکرده و هیچکس دوست ندارد این کار را ادامه دهد و هر کولبری که میبینی ، آرزویش این است که روزی دیگر کولبر نباشد.
۱۹-نتیجهگیری
کولبران فقط به خاطر نداشتن شغل و شرایط مالیشان مجبور به تن دادن به کولبری میشوند، دولت و مردم در قبال این کولبران مسئولاند و باید از آنها حمایت کنند. این شغل ازهرجهت کولبران را تحتفشار قرار میدهد و شأن انسانیشان را خدشهدار میکند و اولیهترین حقوق آنها را بهعنوان شهروندی آنها را میگیرد. حل این مسئله باید با برنامهریزی و سیاستگذاریهای اقتصادی و اجتماعی به عمل آید. باید اشتغالزایی شود، کارخانه و شغلهای بیشتری در کردستان ایجاد شود، بودجه بیشتری به این استان محروم تعلق گیرد و از توانایی جوانان در امور ممکت و ادارات مختلف استفاده شود. نه اینکه یک جوان تحصیلکرده ر مجبور به کولبری شود. بهجای آنکه خود دولت مقصر شناخته شود کولبران را مقصر میدانند و قاچاقچی میخوانند در صورتی حجم واردات کالا توسط کولبران، درصد بالایی از واردات غیرقانونی را شامل نمیشود.
سارا نوری / منبع: سایت انگاره
گفتگوی تلفنی اردوغان و ترامپ
پایگاه خبری / تحلیلی اثر – مرکز ارتباطات نهاد ریاست جمهوری ترکیه اطلاعیه ایی در این زمینه صادر کرد
رجب طیب اردوغان رئیس جمهوری ترکیه دیروز با دونالد ترامپ رئیس جمهوری ایالات متحد آمریکا گفتگوی تلفنی انجام داد.
بموجب اطلاعیه صادره از سوی مرکز ارتباطات نهاد ریاست جمهوری ترکیه ، در این گفتگوی تلفنی در موازات مسائل دو جانبه ، تحولات منطقه ایی و در راس حوادث واقع در لیبی و سوریه مورد بحث و تبادل نظر قرار گرفت.
اردوغان ضمن ابراز تاسف و تاثر از اقداماتی که نیروهای امنیتی آمریکا در عراق را مورد هدف قرار می دهد گفت : این اقدامات را با نگرانی دنبال می کنیم.
رئیس جمهوری ترکیه از پایان یافتن اشغال سفارت آمریکا در بغداد و اقدامات ضد آمریکایی اظهار امتنان نمود.
اردوغان و ترامپ ضمن تاکید به اهمیت دیپلماسی در پیدایش راه حل به مسائل منطقه ایی ، در زمینه تقویت و تحکیم همکاری های دو جانبه برای تامین وحدت در روابط دو کشور ابراز همسویی کردند.
تاکید مقامات ترکیه به اهمیت تصویب مجوز اعزام نیرو به لیبی
پایگاه خبری / تحلیلی اثر – کالین : این گامی مهم برای حراست از منافع ترکیه در افریقای شمالی و دریای مدیترانه است
ابراهیم کالین سخنگوی ریاست جمهوری ترکیه طی سخنانی پیرامون مجوز پیش بینی کننده اعزام سرباز از سوی ترکیه به لیبی که در مجلس ملی کبیر ترکیه به تصویب رسید اعلام کرد : قدرتمندی ترکیه در میز مذاکره و میدان ادامه خواهد یافت.
کالین در حساب کاربری خود در شبکه های اجتماعی چنین نوشت : این گامی مهم برای حراست از منافع ترکیه در افریقای شمالی و دریای مدیترانه است.
وی در ادامه تاکید کرد : این گام نشانه قدرتمندی ترکیه است.
فخرالدین آلتون رئیس مرکز ارتباطات ریاست جمهوری ترکیه نیز از حساب توییتر خود چنین نوشت : بعنوان کشور ترکیه با تمامی قدرت برای حراست از صلح و امنیت در لیبی و مدیترانه شرقی به بر هم زدن توطئه های کسانی که بطور تک طرفه در تلاش دستیابی به اهداف مستعمراتی خود هستند، ادامه خواهیم داد.
گفتنی است شورای ریاستی دولت وفاق ملی لیبی و ترکیه ۲۷ نوامبر ۲۰۱۹ به منظور دفاع از حقوق دو کشور طبق قوانین بینالمللی دو توافقنامه دریایی و همکاری امنیتی و نظامی امضا کردند.
این توافقنامه مطابق با قوانین بینالمللی از جمله مفاد مربوط به کنوانسیون سازمان ملل متحد در مورد حقوق دریایی است و مانع هرگونه رفتار خودسرانه در قلمرو آبی لیبی و ترکیه در مدیترانه خواهد شد.
ریاست جمهوری ترکیه در ۳۰ دسامبر ۲۰۱۹ طرحی با امضای رجب طیب اردوغان برای اخذ مجوز اعزام نیرو به لیبی را به مجلس کشور ارائه کرد. این طرح امروز ۲ ژانویه ۲۰۲۰ در مجلس ترکیه به رای گذاشته شده و با ۳۲۵ رای موافق به تصویب رسید.
هشدار گروهی از اصولگرایان به خامنهای: ساختارها را تغییر ندهید، اعتراضها گستردهتر میشود
پایگاه خبری / تحلیلی اثر ، گروهی فعالان اصولگرا با انتشار نامهای خطاب به علی خامنهای، رهبر جمهوری اسلامی، از «اشرار» نامیدن معترضان آبانماه انتقاد کرده و نسبت به «اضمحلال نظام» هشدار دادند.
این نامه که بیش از ۱۰۰ دانشجو و استاد دانشگاه که خود را «فعال عرصه عدالتخواهی» نامیدهاند، آن را امضا کردهاند، در کانال تلگرام سعید زیباکلام از اساتید اصولگرای دانشگاه منتشر شده است.
در این نامه آمده «اشرار» خطاب کردن معترضان آبان منجر به «بیمبالاتی بیشتر نهادهای مسئول امنیت نسبت به حقوق انسانی معترضین» و «اشتعال خشم عمومی» شد.
رهبر جمهوری اسلامی در نخستین روزهای این اعتراضها، از معترضان با عنوان گروهی از «اشرار» نام برده بود.
آنها در نامه خود آوردهاند سرکوب اعتراضهای آبان تصویری که از نظام به «جهانیان» داد این بود که «اگر مردم معترض به خیابانها آمده و اعتراض بعضا خشمآلود خود را بروز دهند، باید منتظر گلولههای ما باشند».
در این نامه آمارهای غیررسمی کشتار معترضان «حیرتآور و فاجعهبار» ارزیابی و درخواست شده «آمار واقعی قربانیان و بازداشتشدگان، بدون فرافکنیها و اجبار خانوادههای آنان به سکوت، انکار و یا تحریف» اعلام شود.
امضاکنندگان این نامه نوشتهاند: «این حداقل مسئولیتپذیری یک نظام سیاسی در قبال مردم است که پاسخگوی ابهامات پیرامون خونهای ریخته شده باشد.»
آنها همچنین هشدار دادهاند «اگر جمهوری اسلامی دست به اصلاحات اساسی، بنیادین و ساختاری نزند و در سیاستهای راهبردی فعلی تجدید نظر نکند» اعتراضها در آینده ابعاد گستردهتری خواهد یافت.
این نامه همچنین هشدار داده اگر جمهوری اسلامی «اراده جدی برای فهم واقعیت دردهای مردم و شنیدن فریادهای نارضایتی آنها و به رسمیتشناختن حق اعتراضشان نداشته باشد» دیگر «چیزی از مشروعیت و مقبولیت نظام باقی نخواهد ماند».
روز پنجشنبه، محمود صادقی، نماینده مجلس در توییتی با اشاره به اظهارنظر خامنهای درباره اعتراضهای آبان نوشت سخنان خامنهای «این گمانه را تقویت میکند که مشاوران نمیگذارند همه واقعیتها» به او برسد.
او افزود رفتار مردم در اعتراضهای آبان نشان میدهد که «احساس میکنند نظام راه خود را میرود و گوش شنوایی برای شنیدن صدای مردم و عزمی جدی برای رضایت و رفاه آنها ندارد».
سفر قاسم سلیمانی به عراق و سوریه نقض قطعنامه شورای امنیت است
خبرگزاری اثر ، بین الملل _ جان کربی، سخنگوی وزارت امور خارجه آمریکا تایید کرده است که سفر قاسم سلیمانی، فرمانده نیروی قدس سپاه پاسداران ایران به خارج از کشور نقض قطعنامه مصوب شورای امنیت سازمان ملل متحد است.
به گزارش بی بی سی آقای کربی، در نشستی خبری گفت که دولت آمریکا در خصوص وضعیت تحریم قاسم سلیمانی با متحدان خود در شورای امنیت صحبت خواهد کرد.
او این سخنان را در پاسخ به خبرنگاری داد که پرسیده بود که با توجه به انتشار عکسهای منسوب به سرلشکر سلیمانی در حلب آیا آمریکا نسبت به تحریم او را اقدامی میکند یا نه.
آقای کربی گفت که قطعا سفر قاسم سلیمانی به خارج از ایران نقض قطعنامههای بینالمللی است و هیچ استثنایی درباره او وجود ندارد و آمریکا این موضوع را در شورای امنیت مطرح خواهد کرد.
چرا قاسم سلیمانی مشهور شد؟
اشاره او به قطعنامه ۲۲۳۱ شورای امنیت سازمان ملل متحد است که در آن نام آقای سلیمانی به عنوان یکی از اشخاص حقیقی آمده که با منع سفر خارجی و انسداد دارایی روبروست.
جان کربی تاکید کرد که این تحریم پابرجاست.
آقای کربی گفت: “ما بارها گفتهایم که ایران باید بین ایفای نقش مثبت در حل درگیریهای مانند مسئله سوریه و دامن زدن به آن یکی را انتخاب کند.”
در پی خروج شورشیان از شرق حلب عکسها و تصاویری از قاسم سلیمانی منتشر شد که گفته میشد او در این شهر حضور دارد.
آمریکا در سال ۲۰۰۷ نیروی قدس، واحد برونمرزی سپاه را در فهرست گروههای حامی تروریسم قرار داد. این نیرو از سوی برخی از کشورهای غربی و اسرائیل به مسلح کردن گروههای پیکارجو در خاورمیانه متهم است.
تصاویر قاسم سلیمانی در کنار شبهنظامیان در مناطق جنگی به سرعت در شبکههای اجتماعی همرسان میشود
تصاویر قاسم سلیمانی در کنار شبهنظامیان در مناطق جنگی به سرعت در شبکههای اجتماعی همرسان میشود
در سوالی دیگری از آقای کربی پرسیده شد که قاسم سلیمانی دست کم یک بار به روسیه سفر کرده و با توجه به اینکه این کشور عضو شورای امنیت است چگونه چنین چیزی امکان داشته است؟
آقای کربی در پاسخ گفت که در حال حاضر اطلاعی از سابقه این سفر آن ندارد و فقط به خاطر میآورد که آمریکا چنین موضوعی را مطرح کرده اما او نتیجه آن را به یاد ندارد.
دو سال پیش گزارشهایی تایید نشده مبنی بر سفر قاسم سلیمانی به روسیه و دیدار او با ولادیمیر پوتین، رئیس جمهور این کشور منتشر شد که واکنش جان کری، وزیر خارجه آمریکا را در پی داشت.
همان زمان او در گفتوگویی تلفنی با سرگئی لاوروف، همتای روس خود درباره این سفر ابراز نگرانی کرد. با این حال کرملین، ادعای رسانههای آمریکایی مبنی بر دیدار آقایان سلیمانی و پوتین را تکذیب کرد.
انتشار عکسهای قاسم سلیمانی در عراق و سوریه در چند سال اخیر که عمدتا همراه با فرماندهان و نیروهای هوادار دولت در سوریه و شبه نظامیان عراقی بوده، با واکنشهای کشورهای غربی روبهرو شده است.
حافظ منافع آمریکا در ایران احضارشد
دی ۱۳, ۱۳۹۸
پایگاه خبری / تحلیلی اثر ، علی خامنهای رهبر جمهوری اسلامی، حسن روحانی، رئیس جمهور، علی لاریجانی، رئیس مجلس با انتشار بیانیههایی به کشتهشدن قاسم سلیمانی واکنش نشان دادند. وزارت خارجه ایران نیز حافظ منافع آمریکا در تهران را احضار کرد.
اسامی برخی کشتهشدگان کاروان قاسم سلیمانی
در حمله صبح روز جمعه به کاروان حامل فرمانده نیروی قدس سپاه پاسداران ایران در نزدیکی فرودگاه بغداد ۱۰ نفر همراه قاسم سلیمانی و ابومهدی المهندس بودند که همگی کشته شدند.
اسامی برخی از این افراد که در کانالهای تلگرامی منتشر شده از این قرار است: سامر عبدالله داماد عماد مغنیه، محمدرضا جابری مدیر تشریفات حشد الشعبی در فرودگاه بغداد، حسن عبدالهادی، محمد الشیبانی و حیدر علی، هر سه عضو حشد الشعبی بودند. همچنین گفته میشود داماد قاسم سلیمانی نیز در این کاروان حضور داشته و جان خود را از دست داده است.
وزارت خارجه حافظ منافع آمریکا در ایران را احضار کرد
وزارت خارجه جمهوری اسلامی در واکنش به کشته شدن فرمانده نیروی قدس سپاه پاسداران، کاردار سوئیس در تهران را به عنوان حافظ منافع آمریکا در ایران احضار کرد.
عباس موسوی، سخنگوی وزارت خارجه ایران، در پیامی توییتری اعلام کرد: «در پی ترور سردار سلیمانی توسط نیروهای آمریکایی کاردار سوئیس به عنوان حافظ منافع آمریکا احضار و مراتب اعتراض شدیداللحن ایران به وی ابلاغ شد.»
سخنگوی وزارت خارجه ایران همچنین تأکید کرد که به کاردار سوئیس گفته شده است: «این اقدام آمریکا مصداق بارز تروریسم دولتی است و رژیم آمریکا مسئول کلیه عواقب آن خواهد بود.»
واکنش سوریه
وزارت امور خارجه سوریه کشته شدن قاسم سلیمانی، فرمانده نیروی قدس سپاه پاسداران و ابومهدی مهندس معاون فرمانده حشد شعبی عراق و چند تن دیگر از اعضای این گروه شبهنظامی مورد حمایت ایران در حمله هوایی ایالات متحده در بغداد را “به شدت” محکوم کرد.
در بیانیه وزارت امور خارجه سوریه همچنین آمده است: «تجاوز آمریکا اقدام خطرناکی است که موجب تشدید وخامت اوضاع در منطقه میشود.»
حسن روحانی: عجز و ناتوانی آمریکا در منطقه
حسن روحانی، رئیس جمهور در پیام خود کشتن فرمانده نیروی قدرس سپاه توسط آمریکا “قلوب همه ملت ایران و ملتهای منطقه را جریحهدار کرد و عزم ملت بزرگ ایران و سایر ملتهای آزاده را برای ایستادگی و مقابله در برابر زیادهخواهیهای امریکا و دفاع از ارزشهای اسلامی، دوچندان کرد”.
روحانی کشتن قاسم سلیمانی را نشانهای از “سرخوردگی و عجز و ناتوانی امریکا در منطقه و احساس انزجار از سوی ملتهای منطقه” دانست و مانند خامنهای تهدید کرد “انتقام این جنایت هولناک را ملت بزرگ ایران و دیگر ملتهای آزاده منطقه، از امریکای جنایتکار خواهند گرفت”.
تهدید خامنهای به انتقامجویی
آیتالله خامنهای در پیام خود درباره کشتهشدن قاسم سلیمانی نوشت: «او نمونه برجستهای از تربیتشدگان اسلام و مکتب امام خمینی بود، او همه عمر خود را به جهاد در راه خدا گذرانید.»
خامنهای در پیام خود وعده “انتقام سخت” داد و نوشت: «شهادت پاداش تلاش بیوقفه او در همه این سالیان بود، با رفتن او به حول و قوهی الهی کار او و راه او متوقف و بسته نخواهد شد، ولی انتقام سختی در انتظار جنایتکارانی است که دست پلید خود را به خون او و دیگر شهدای حادثهی دیشب آلودند.»
رهبر جمهوری اسلامی همچنین در پیام خود نوشت: «همه دوستان - و نیز همه دشمنان – بدانند خط جهاد مقاومت با انگیزهی مضاعف ادامه خواهد یافت و پیروزی قطعی در انتظار مجاهدان این راه مبارک است، فقدان سردار فداکار و عزیز ما تلخ است ولی ادامه مبارزه و دست یافتن به پیروزی نهایی کام قاتلان و جنایتکاران را تلختر خواهد کرد.»
تأکید دیگر مقامهای جمهوری اسلامی بر “انتقام”
همزمان با تهدید رهبر و رئیس جمهوری اسلامی ایران بر “انتقام”، علی لاریجانی، رئیس مجلس شورای اسلامی نیز در واکنش به کشته شدن قاسم سلیمانی طی پیامی بر اقدامات تلافیجویانه تأکید کرد و از جمله نوشت که “این ملت از خون فرزندان قهرمان خویش نخواهد گذشت.”
علی اکبر ولایتی، مشاور رهبر جمهوری اسلامی در امور بینالملل نیز با صدور پیامی اعلام کرد که “جبهه مقاومت” انتقام کشته شدن فرمانده سپاه قدس را خواهد گرفت و این حادثه “جان تازهای را در جبهه مقاومت ایجاد خواهد کرد و آمریکاییها و مزدورانش عواقب این جنایت تروریستی را پرداخت خواهند کرد.”
علی جنتی، دبیر شورای نگهبان و رئیس مجلس خبرگان رهبری نیز طی پیامی ضمن “جنایتکار” خواندن ایالات متحده اعلام کرده است که “بیشک” کشته شدن قاسم سلیمانی توسط آمریکا “بیپاسخ نخواهد ماند.”
ظریف: کشتن سلمیانی “اقدامی به شدت خطرناک” است
وزیر خارجه ایران نیز در نخستین واکنش خود، در پیامی توییتری کشته شدن قاسم سلیمانی را “اقدام آمریکا در تروریسم بینالمللی” خواند و آن را اقدامی “به شدت خطرناک و یک تنشزایی احمقانه” توصیف کرد. محمدجواد ظریف همچنین تأکید کرد: «ایالات متحده مسئولیت همه پیامدهای ماجراجوییهای یاغیگرانه خود را بر عهده دارد.»
ظریف سپس با صدور بیانیهای “با اعلام انزجار و محکومیت شدید”، کشته شدن فرمانده نیروی قدس سپاه پاسداران را “اقدام تروریستی و جنایتکارانه نیروهای آمریکایی” توصیف کرد و از جمله نوشت که این حادثه “بدون تردید درخت مقاومت در منطقه و جهان را تنومندتر خواهد کرد.”
رئیس دستگاه دیپلماسی ایران همچنین تاکید کرد که وزارت خارجه جمهوری اسلامی «تمامی ظرفیتهای سیاسی، حقوقی و بینالمللی خود را برای اجرای تصمیمات شورای عالی امنیت ملی برای پاسخگو کردن رژیم جنایتکار و تروریست آمریکا در خصوص این جنایت آشکار به کار خواهد بست.»
قاسم سلیمانی در حمله نیروهای آمریکایی کشته شد
فرمانده سپاه قدس، قاسم سلیمانی و چند نفر از همراهانش بامداد جمعه ۱۳ دی ماه در نزدیکی فرودگاه بغداد کشته شدند. سپاه پاسداران این خبر را تائید کرده و وزارت دفاع آمریکا گفته این کار به دستور دونالد ترامپ انجام شده است.
پنتاگون: قاسم سلیمانی در اقدامی قاطع به دستور ترامپ کشته شد
پایگاه خبری / تحلیلی اثر ، وزارت دفاع آمریکا در بیانیهای اعلام کرد که با دستور رئیسجمهوری (دونالد ترامپ)، ارتش ایالات متحده در اقدامی قاطع و دفاعی برای حفاظت از پرسنل آمریکایی، قاسم سلیمانی فرمانده نیروی قدس سپاه پاسداران که در فهرست تروریستی قرار داشت، را کشت.
بر اساس بیانیه وزارت دفاع آمریکا، حمله به سفارت آمریکا در بغداد در این هفته، با تأیید قاسم سلیمانی انجام شده و حمله منجر به کشته شدن آقای سلیمانی با هدف پیشگیری از حملات دیگر از سوی ایران، صورت گرفته است.
پیشتر در پی حمله به سفارت آمریکا در بغداد، دونالد ترامپ رئیسجمهور آمریکا تأکید کرده بود که ایران در ارتباط با این رویداد «بهایی سنگین» خواهد پرداخت و یادآور شده بود که این موضوع «هشدار نیست، تهدید است»
در بیانیه وزارت دفاع آمریکا در مورد کشته شدن قاسم سلیمانی آمده است که «سرلشکر سلیمانی فعالانه طرحهایی را برای حمله به دیپلماتهای آمریکایی و دیگر نیروهای مشغول وظیفه در عراق تدارک و سراسر منطقه تدارک میدیده است».
پنتاگون یادآور شده که آقای سلیمانی و نیروی قدس تحت فرمان او، مسئول مرگ صدها آمریکایی و دیگر نیروهای ائتلاف و مجروح شدن هزاران تن دیگر بوده است.
در این بیانیه همچنین آقای سلیمانی طراح حمله به پایگاههای آمریکا و نیروهای ائتلاف در ماههای گذشته معرفی شده است.
گزارشها در مورد کشته شدن قاسم سلیمانی، فرمانده نیروی قدس سپاه پاسداران، بامداد جمعه ۱۳ دی ماه ابتدا در رسانههای عراقی منتشر شد و پس از آن سپاه پایداران انقلاب اسلامی و رسانههای ایرانی نیز آن را تأیید کردند.
اشتراک در:
پستها (Atom)
چهل و دو سال بوده اید . دیگر بس است . باید برای همیشه در زباله دان تاریخ با بدترین نام دفن شوید . ای منفورترین موجوداتی که نمیشود گفت چه ه...
-
سه دانشآموز دختر مقطع اول متوسطه در شهرستان نقده به صورت همزمان اقدام به خودکشی کردند . یک منبع مطلع در آموزش و پرورش این شهرستان...
-
پس از اعتراضات مردمی در شهرهای مختلف ایران و به دنبال سرکوب خشونت آمیز معترضان توسط نیروهای انتظامی و امنیتی جهوری اسلامی، تعدادی از هنرمن...
-
کتابی که در پیش رو دارید در ادامه تلاش ها و نگارش پیشین اینجانب میباشد و با وجود مدت زمان اندک که از چاپ اثر اول گذشته ، پس از...