واژه
حقوق داراى معانى مختلفی است که برخی آنها عبارتند از:
جمع حق یعنى راستىها، بهرهها، مواجب، اموال و...، همین معنا در علم حقوق درمورد امتیاز و قدرتى که یک فرد در مقابل دیگران در زندگى اجتماعى دارد و از آن مىتواند استفاده کند، کاربرد فراوان دارد، مانند حق آزادى، حق مالکیت، حق رأى حق قصاص وزندگی .
یکى دیگر از معانى حقوق عبارت است از مجموع قواعد الزامى حاکم بر روابط افراد جامعه. طبق این تعریف، حقوق مجموع مقرراتى است که بر اشخاص از این جهت که دراجتماع هستند حکومت مىکند.
این معنا از حقوق را حقوقدانان با توجه به جایگاه آن، روش استنباط و منابع و مبانى به صور گوناگون تعریف کردهاند، ولى در هر حال خصایص و ویژگىهاى یک قاعده حقوقى یعنى الزام، ضمانت اجرا، کلى و عمومى، و قید روابط اجتماعى در همه آنها لحاظ شدهاست، لذا قواعدى که الزامى نباشند مثل توصیههاى اخلاقى یا مباحات و مکروهات و مستحبات شرعى و عرف و عاداتى که مربوط به نظم و تنظیم روابط اجتماعى نباشند چون داراى خصایص قاعده حقوقى نمىباشند جزء آن قواعد محسوب نمىشوند.
حقوق مانند سیاست و جامعهشناسى و اقتصاد از مصادیق
علوم اجتماعى است و عنوان علم حقوق درباره آن به کار برده مىشود. از آن جای که
حقوق از روابط اجتماعی انسان ونیاز ها وتکالیف متقابل صحبت مىکند. شناسایى نیازها
و روابط ناشى از آنها در زندگى اجتماعى انسان علمى را تشکیل مىدهد به نام حقوق،
پس حقوق یک علم انسانى و یک علم اجتماعى است، که از جهان دانش به مرحله عمل
مىتواند درآید. مرز بین علم و عمل این علم، مرز بین علم حقوق و فن حقوق است.
بنابراین علم حقوق مانند هر علم دیگرى داراى ویژگىها، تاریخ، فلسفه، هدف، روش، منابع و مبانى مخصوص به خود دارد.
آنچه که باید در مورد حقوق شهروندی بدانیم :
l
شهروند خوب کسی است که حقوق فردی و جمعی خود را
میشناسد، از آنها دفاع میکند، قانون را میشناسد، به آن عمل میکند و از طریق آن
مطالبه میکند. او میداند که فرد دیگری هم حضور دارد و دفاع از حقوق او یعنی دفاع
از حقوق خودش و فردی که در امور شهر مشارکت دارد. درکنار هر زندگی فردی، یک زندگی
جمعی نیز وجود دارد و برای موفقیت در این نوع زندگی، باید فردگرایی و منفعتطلبی
تا حدودی مهار شود و اخلاق جمعی رواج یابد. شهروند کسی است که هم منافع
خود و هم منافع دیگران را در نظر آورد و در سایه همکاری و همراهی با دیگران و
پذیرش مسئولیتها، شرایط بهتری را برای خویش و دیگران فراهم سازد.
انسانهای ساکن و مقیم در یک کشور، اعم از اتباع و
بیگانگان که در سرزمین یک کشور و تحت حاکمیت آن هستند، شهروند خوانده میشوند. در
واقع، شهروندی یک موقعیت فعالانه است، چرا که در مفهوم «شهروندی» همزمان حقوق و
تکالیفی متناسب برای هر یک از شهروندان در نظر گرفته میشود. بر این اساس، شهروندی
در عین حال که مجموعه حقوقی را برای شهروندان معین میکند و آنها را بدون استثنا
از این حقوق بهرهمند میداند، تکالیفی نیز برای آنها متصور میشود که باید به
آنها بپردازند. از دیگر سو، این حقوق و تکالیف، لازم و ملزوم یکدیگرند و هیچ یک را
نمیتوان بدون دیگری تصور کرد. اما تعریف قانونی در خصوص تعریف شهروند که در بندی
از قوانین باشد وجود ندارد.
ویژگیهای یک شهروند خوب چیست؟
از دیدگاههای مختلف میتوان به این بحث پرداخت.
شهروندان دارای نقشهای تفکیکشده هستند و از حقوق، امتیازات و مسئولیتهای این
نقش آگاهاند و آن را مطالبه میکنند. شهروند در امور عمومی جامعه مشارکت میکند.
شهروندان در امور مختلف، اعم از نگهداری از امکانات عمومی و حفظ منابع طبیعی تا
تعمیر مدرسه محل و آسفالت خیابان خود احساس مسئولیت میکنند. در واقع، هر فرد
در جامعه شهروندی حقوق و تکالیفی دارد و کسانی که این حقوق و تکالیف را
رعایت میکنند یک شهروند خوب محسوب میشوند.
بعضی از اصولی که قانون اساسی که به
طور صریح یا تلویحی به حقوق شهروندی پرداخته
است، به شرح ذیل بیان میگردد :
بند ۳ اصل ۳: آموزش و
پرورش و تربیت بدنی رایگان برای همه در تمام سطوح و تسهیل و تعمیم آموزش عالی.
بند ۷ اصل ۳: تامین آزادیهای
سیاسی و اجتماعی در حدود قانون.
بند ۸ اصل ۳: مشارکت
عامه مردم در تعیین سرنوشت سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی خویش.
بند ۱۴ اصل ۳: تامین
حقوق همهجانبه افراد از زن و مرد و ایجاد امنیت قضایی عادلانه
برای همه، تساوی عمومی در برابر قانون.
اصل ۱۵: زبان و خط رسمی و مشترک مردم ایران فارسی
است، اسناد و مکاتبات و متون رسمی و کتب رسمی باید به این زبان و خط
باشد، ولی استفاده از زبانهای محلی و قومی مطبوعات و در رسانههای جمعی و تدریس
ادبیات آنها در مدارس، در کنار زبان فارسی آزاد است.
اصل ۱۹: مردم ایران از هر قوم و قبیله که باشند، از
حقوق مساوی برخوردارند و رنگ، نژاد، زبان و مانند اینها امتیاز نخواهند بود.
اصل ۲۰: همه افراد ملت
اعم از زن و مرد یکسان در حمایت قانون قرار دارند و از همه حقوق انسانی، سیاسی ، اقتصادی
، اجتماعی و فرهنگی با رعایت موازین اسلام برخوردارند.
اصل ۲۲: حیثیت، جان،
مال، حقوق، مسکن و شغل اشخاص از تعرض مصون است، مگر در مواردی که قانون تجویز کند.
اصل ۲۳: تفتیش
عقاید ممنوع است و هیچ کس را نمیتوان به صرف داشتن عقیدهای مورد تعرض و
مؤاخذه قرار داد.
البته اصول دیگری نیز در این باره وجود دارند که
به همه آنها در منشور حقوق شهروندی به صورت مفصل پرداخته شده است.
مسئولیتهای اجتماعی و فردی شهروندان چگونه تعریف
میشود؟
هر شهروندی مجموعهای از حقوق و تکالیف دارد.
تکالیف هر شخص به مسئولیتهای شهروندی او مرتبط میشود. این مسئولیتها و تکالیف
در جنبههای گوناگونی میتواند مصونیت داشته باشد. بخشی از تکالیف، تکالیف فردی
هستند و به خود فرد ارتباط پیدا میکند، مانند حفظ نظافت محیط پیرامون و رعایت
قوانین شهری. بخشی دیگر هم به تکالیف اجتماعی افراد مربوط است، یعنی چون
یک فرد در یک کشور زندگی میکند، نسبت به جامعه پیرامونی خودش طبق مسئولیتها و
تکالیفی که برعهده دارد باید عمل کند و باید به گونهای باشد که دچار نقض اجتماعی
نشود. این مسئولیتها شامل کمک به افراد نیازمند و سالمندان، رعایت حقوق شهروندی
و رعایت عدالت اجتماعی میشود.
دولت در قبال شهروندان چه مسئولیتهایی بر عهده
دارد؟
دولت در برابر شهروندان خود تعهداتی دارد که باید
به آنها عمل کند. حفظ کرامت انسانی، ارتباط با مردم، تلاش برای آبادانی، حمایت از
اقشار آسیبپذیر جامعه، افزایش سطح درآمد و رفاه مردم، گردش سرمایه و جلوگیری از
انباشت آن، تخصیص عادلانه منابع و امکانات و رعایت اولویتها، برقراری امنیت و
ایجاد نظم و انضباط اداری و همچنین صیانت از حقوق فردی، همگی از تعهدات دولت در
قبال شهروندان است. بنابراین، دولت در مقابل شهروندان مسئولیتهای بسیار پراهمیت و
مهمی بر عهده دارد که اگر این مسئولیتها درست اجرا شوند، شهروندان هم برای انجام
دادن مسئولیتهای خود تلاش بیشتری میکنند.
یک شهروند فعال در بهبود بخشیدن کیفیت زندگی شهری
چه نقشی را ایفا میکند؟
یک شهروند زمانی میتواند در بهبود بخشیدن کیفیت
زندگی شهری خود مفید باشد که از حقوق شهروندی خود اطلاع داشته باشد تا در ارائه
داوطلبانه خدمات عمومی ایفای نقش کند و با آموزش حقوق شهروندی به دیگران به شکلگیری
اجتماعات فعال و توانمند کمک کند. شهروندان فقط تا زمانی که از حقوق شهروندی خود
آگاهی داشته باشند میتوانند افرادی را که در پی نقض قوانین شهری و حقوق شهروندی
هستند، به رعایت حقوق شهروندی و قوانین شهری وادار کنند.
شهروند فعال چگونه میتواند در حل و فصل مسائل
اجتماعی مؤثر باشد؟
شهروندان میتوانند در مباحثی چون کاهش
جرایم، بازسازی و تامین مسکن، آموزش و فرهنگسازی حقوق شهروندی و حفظ و رعایت
بهداشت و نظافت پیرامون شهری خود و حل و فصل بعضی مسائل اجتماعی دیگر مؤثر باشند.
در ضمن، با راههای گوناگونی همچون مراجعه به دادگاه و مراجع قضایی نیز میتوانند
با مشکلات و معضلات اجتماعی برخورد کنند.
نقش مشارکت شهروندان در حفظ حقوق شهروندی چیست؟
گذشتگان میگفتند «حق گرفتنی است، نه دادنی.» بر
این اساس، اگر شهروندان برای دفاع از حقوق شهروندی خود، از آن حقوق آگاهی داشته باشند
و بر رسیدن به حقوق شهروندی خود پافشاری کنند، دولت چه در معنی قوه مجریه و چه در
معنی حاکمیت، ناچار به تمکین و انجام دادن توقعات شهروندان میشود، ولی اگر
شهروندان در حفظ حقوق شهروندی خود و کسب آگاهی درباره این حقوق کوتاهی انجام دهند،
دولت هم در این زمینه دچار قصور و تقصیر میشود. بنابراین، نقش شهروندان در حفظ و
صیانت از حقوق شهروندی یک امر ضروری است.
حقوق
شهروندی جزو حقوق ذاتی و فطری انسان هاست. از صفات انسانی محسوب می شود، کسی نمی
تواند هدیه کند، غیرقابل انتقال است، تقسیم ناپذیر است، عناصر آن لازم و ملزوم
یکدیگر هستند، جهانی است؛ زیرا حق مسلم هر عضو خانواده بشری است و هر فرد در هر
مکانی که باشد و از هر رنگ، نژاد، جنس، زبان و مذهبی که باشد استحقاق برخورداری از
آن را دارد.