در اقتصاد رو به
رشد ، رقابتی و سریع امروزی ، زنان ۵۰% نیروی کار را تشکیل می دهند و ۸۰% تصمیم گیری های خانواده را آنها بر عهده دارند،تنها سازمان هایی که
هم از زن و هم از مرد در کادر مدیریتی خود استفاده می کنند در عرصه رقابت باقی می
مانند. توانایی زنان, مدیریت زنان, پیشرفت زنان, سوالات
زن, تعصب جنسیتی, بی توجهی به توانایی زنان, زن و مرد, حرفه های زنان, مدیران
زن،روانشناسی .
تعصب جنسیتی
امری ناخودآگاه است، یعنی در واقع خودتان هم نمی دانید که چگونه روی قضاوت شما
تاثیر می گذارد.
اجازه بدهید یک
مثال بزنم. یک پدر و پسر تصادف می کنند، پدر کشته می شود اما پسر را به بیمارستان
برده و تحت عمل جراحی قرار می گیرد. به محض دیدن او ، جراح می گوید ” من نمی توانم
این عمل را انجام دهم برای اینکه این پسر ، فرزند من است.” تصوری که در ابتدا
درباره جنسیت جراح داشتید چه بود؟ اگر در همان ابتدا جراح را مرد در نظر گرفتید ،
شما هم در اکثریت قرار میگیرید. به این علت نیست که نیت شما درباره مردو زن
آگاهانه است. بلکه به این علت است که شما در اجتماع همواره در نقش های خاصی مردان
را دیده اید و شرطی شده اید.
با تشکر از یک
سری انتخاب های طبیعی ، انسانها مکانیزم های شناختی دارند که به آنها اجازه می دهد
به سرعت با محیط خود را وفق دهند. یکی از آنها توانایی یادگیری سریع می باشد. با
توجه به قانون the law of association by contiguity – این قانون برای
اولین بار توسط ارسطو شکل گرفت و توسط ایوان پاولوف و جان واتسون در قرن ۲۰ اصلاح شد- اگر شما دو چیز را مکررا با هم جفت کنید ، این دو چیز به مرور
زمان در ذهن انسان با هم ثبت می شود.فکر کردن به یکی از آنها ، آن دیگری را هم به
ذهن وارد می کند.
از آغاز زندگی
بیشتر ما ، وقتی که یک رهبر یا سرگروه را در تلویزیون ، روزنامه ، فیلم یا کتاب
تاریخ می دیدیم بدون استثنا آن رهبر همواره مرد بوده است. چه بخواهیم چه نخواهیم
بطور ناخودآگاه یاد گرفته ایم که رهبر یعنی مرد. وقتی که به رهبر فکر می کنیم ، در
واقع به یک مرد فکر می کنیم. در نتیجه حرفه های زنان توسط استاندارهای مختلف مردان
ارزیابی می شود. زنان برای دیده شدن باید بیشتر و بهتر کار کنند.
تعصبات جنسیتی
چقدر در محل کار شما تاثیر گذار است؟ اگر یک زن و یک مرد دارای رزومه مشابه باشند
، مرد شانس بیشتری برای کار کردن دارد. اگر هر دو مصاحبه کنند ، سوالاتی که از مرد
می پرسند با سوالات زن فرق دارد. سوالاتی از زن می پرسند بیشتر درباره زندگی شخصی
او خواهد بود ( مثل وضعیت تاهل ، تعداد فرزندان و آیا می خواهد بچه داشته باشد و…
) اگر ارائه های آنها یکسان باشد ، مردم بیشتر به حرف مرد گوش می دهند و کارهای او
را موثر تر می بینند. اگر هر دو ارتقای شغلی یابند ، مرد نقش استراتژیکی / مستقیم
و بدون عیب دارد و زن تنها بعنوان فردی عملیاتی و پشتیبان خواهد بود!
تبعیض جنسیتی
نبود شانس برابر
برای زنان و مردان در راستای رسیدن به تحصیلات، استخدام و بهرهمندی از دستمزد
برابر برای کاری یکسان با وجود بهرهوری یکسان را تبعیض جنسیتی تعریف کرد».
تبعیض جنسیتی به
معنای برابری جنسیتی نیست؛ چراکه به طور قطع زنان و مردان تفاوتهایی با یکدیگر
دارند. برای مثال از نظر جسمانی مردان قویتر از زنان هستند و از منظر روانی نیز
این تفاوتها را شاهد هستیم و هر یک از دو جنس نقاط ضعف و قوت متفاوتی را دارا
هستند؛ اما هیچیک از بررسیهای فیزیولوژیکی نتوانستند تفاوتی را میان هوش و
استعداد مردان و زنان اثبات کنند؛ در نتیجه فرض ما بر این است که زنان و مردان از
نظر هوش و استعداد، تفاوتی با یکدیگر ندارند .
اگر مطلوبیت
فردی را با کلماتی مانند شادی، تمایل و ترجیحات تشریح کنیم، تبعیض جنسیتی را نیز
میتوان اجبار زنان به انجام انتخابی غیراز ترجیحشان تعریف کرد. این نوع تبعیض،
ناشی از انتخاب در چند دسته است؛ اجبارهای فیزیکی و بدنی، اجبارهای فیزیکی در
روابط جنسی، اجبارهای روحی و احساسی و اجبارهای مالی، همه و همه مصادیقی از تبعیض
هستند. تعریف دیگری که از منظر اقتصادی برای تبعیض جنسیتی میتوان داشت، نابرابری
جنسیتی در دسترسی به امکانات است. تخصیص غیریکسان و نابهینه منابع بین دو جنس هم
دیگر تعریف اقتصادی تبعیض است». دو انتقاد مطروحه به شرح زیر بودند:
١- تبعیض
جنسیتی، اشتغال زنان را کاهش و اشتغال مردان را فزونی میبخشد، این مهم چگونه میتواند
اثر ضدرشد داشته باشد؟
٢- چرا
حذف زنان از مشاغل مدیریتی، سبب تخصیصنیافتن بهینه هوش و ذکاوت و کاهش رشد
اقتصادی میشود؟ شاید با حذف زنان، مردان تواناتری به این مناسب رسیده و موجب
بهبود رشد اقتصادی شوند. در پاسخ این سؤالات، به این مهم اشاره میکند که دو سؤال
فوق به نوعی بر این مهم دلالت دارد که تبعیض جنسیتی میتواند رشد اقتصادی را بهبود
بخشد، اما اگر بنا به مطالعات فیزیولوژی موجود، فرض بگیریم هوش و استعداد میان
مردان و زنان توزیع یکسان و نرمالی داشته است، میتوان پاسخ آنان را با مثالی بیان
کرد. برای مثال، فرض کنید دو کلاس ۱۰نفره دخترانه و پسرانه را به تفکیک و
دارای توزیع هوش و بهرهوری یکسان داریم، اگر پنج نفر نخست هر کلاس را انتخاب کنیم
پنج پسر برتر و پنج دختر برتر انتخاب میشوند؛ اما اگر ۹ نفر از کلاس پسرانه و یک نفر از کلاس دخترانه انتخاب شوند، طبیعتا
مجموعه انتخابشده ما دارای متوسط هوش و بهرهوری کمتری خواهد بود. انواع مختلف تبعیض مؤثر بر اقتصاد را در سه
دسته آموزش، استخدام و دستمزد تقسیم میکند و بر آن است که هریک از انواع تبعیض
اقتصادی، بر دیگر اشکال آن تأثیرگذار است. ، «تبعیض در دستمزد به این معناست که
زنان برای انجام کاری برابر و با بهرهوری یکسان، دستمزد کمتری نسبت به مردان
دریافت کنند؛ در این حالت، انگیزه خانوادهها برای سرمایهگذاری روی آموزش دختران
کاهش مییابد؛ در نتیجه تبعیض در دستمزد، زمینهساز پیدایش تبعیض در آموزش میشود.
در ادامه وجود تبعیض در آموزش میتواند زنان را در آینده با تبعیض در استخدام
مواجه کند. حال اگر تبعیض در استخدام را در کشوری شاهد باشیم و مردان بیش از زنان
استخدام شوند، سرمایهگذاری روی آموزش زنان نیز کاهش مییابد؛ در نتیجه وجود هر یک
از تبعیضهای اقتصادی، موجب بدترشدن وضعیت میشود. درنهایت وجود این تبعیضهای
اقتصادی، کاهش تمایل زنان برای مشارکت در نیروی کار را در پی خواهد داشت؛ چراکه با
خود میگویند کاری پیدا نمیکنند، اگر هم در جایی مشغول به کار شوند، دستمزد کمتری
دریافت میکنند و ناامیدی و کاهش مشارکت زنان را شاهد خواهیم بود. امری که امروزه
در کشور شاهدش هستیم؛ با وجود افزایش تحصیلات زنان، مشارکت و تمایل زنان در مشارکت
در نیروی کار کاهش یافته است». در ادامه به بررسی پیامدهای تبعیض جنسیتی میپردازد
و از مواردی مانند کاهش قدرت چانهزنی زنان، افزایش نرخ باروری ناخواسته، کاهش سطح
آموزش و بهداشت نسل بعد، افزایش مرگومیر کودکان و افزایش فساد اداری یاد کرده و
بیان میکند تحقیقات بسیاری انجام شده که نشان میدهد کشورهایی که با تبعیض جنسیتی
بیشتری دست به گریبان هستند، فساد اداری بیشتری را تجربه خواهند کرد.
وضعیت زنان در
ایران
در ادامه، به
بررسی وضعیت زنان در ایران می پردازیم : «اگر خشونتهای خانگی را علیه زنان بررسی
کنیم، با توجه به اینکه خشونت تنها پرخاشگری، تعرضات جسمی و فیزیکی نیست بلکه
ابعاد روحی و روانی را نیز شامل میشود، طبق آمار موجود، در خواهیم یافت ۶۶ درصد زنان ایرانی در دوره زندگی خود درگیر خشونت میشوند و این در
حالی است که میانگین جهانی خشونت علیه زنان، ۳۳ درصد بوده و این آمار برای کشوری مانند انگلستان، ۲۵ درصد است. دیگر عامل بررسیشده ، میزان حضور زنان در مجلس ایران است
که در ادوار اول تا نهم، بیش از ۹۵ درصد کرسیهای مجلس در اختیار مردان
بوده و این در حالی است که وضعیت ما از کشورهایی مانند عربستان، پاکستان، عراق،
سودان جنوبی و آنگولا بدتر است و اتفاقا حضور زنان در مجلس از معدود عواملی است که
تبعیض نهادینهشده در کشورها را نشان میدهد. از طرفی امروزه هیچ وزیر زنی در کابینه
کشور نداریم؛ درحالیکه هماکنون سه وزیر زن در افغانستان مشغول به فعالیت هستند.
در گزارش ٢٠١٦ مجمع جهانی اقتصاد نیز از نظر نابرابری جنسیتی رتبه ١٤١ را در میان
١٤٢ کشور محاسبهشده داشتهایم. اگر نسبت اشتغال فارغالتحصیلان دانشگاه را به
تفکیک جنسیت بررسی کنیم، در خواهیم یافت با وجود اینکه نزدیک به ۷۰ درصد فارغالتحصیلان دانشگاهها را زنان تشکیل میدهند، تنها ۳۳ درصد نیروی کار در سال ۹۲
شامل زنان میشد.
جایگاه کشور
ایران در شاخص تبعیض جنسیتی مرتبط با مشارکت در نیروی کار، طبق آخرین گزارش مجمع
جهانی اقتصاد فقط از دو کشور اردن و سوریه بهتر بوده و دارای رتبه ١٤٢ از ١٤٤ کشور
است.
تبعیض در قوانین
جهان
قوانینی که
تبعیض جنسیتی را تعمیق میبخشد «در ۲۹ کشور جهان که عمدتا آفریقایی و
آسیایی هستند، حق سرپرستی خانوار بر عهده زنان نیست. در ۲۵ کشور جهان نیز حق تعیین محل زندگی بر عهده زنان نیست. ۱۹ کشور جهان از جمله ایران هم حق اقدام جهت گذرنامه برای زنان را محترم
نمیشمارند. در ۱۶ کشور جهان نیز زنانی که با مردان
خارجی ازدواج میکنند، نمیتوانند تابعیت کشور خود را به فرزندانشان منتقل کنند».
راهکارهای
پیشنهادی
پیشنهادهایی
برای بهبود وضعیت زنان در کشور «در زمینه اقتصادی، از نمونه کارهایی که میتوان در
راستای کاهش تبعیض جنسیتی انجام داد، میتوان به تصحیح قوانین مزایای اجباری برای
زنان و تقسیم مسئولیتها بین دو جنس، تصحیح قوانین کار و بیمه، تصحیح قوانین
دستمزدها و برقراری سیستم کنترلی بر پرداخت یکسان به دو جنس، اشاره کرد. در زمینه
فرهنگی نیز تغییر وظایف سنتی در خانوادهها، توانمندسازی زنان، تغییر نگرش به زن
به عنوان تنها مسئول پرورش فرزندان و انجام امور خانه را باید در نظر داشت. این
توصیههایی است که میتواند به ما برای مقابله بنیادین با تبعیض یاری رساند.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر