۱۳۹۴ دی ۲۲, سه‌شنبه

دادگاه تجدیدنظر دو فعال مدنی در تبریز برگزار شد

 اقلیت های ملیاندیشه و بیانزندانیان  >  دادگاه تجدیدنظر دو فعال مدنی در تبریز برگزار شد

TAHA kermani & hosein alimohammadi



خبرگزاری هرانا – صبح امروز جلسه دادرسی درخواست تجدیدنظرخواهی حسین علی‌محمدی الوار و طه کرمانی در شعبه ۷ دادگاه تجدیدنظر دادسرای استان آذربایجان شرقی در مجتمع قضائی تبریز برگزار شد. دادگاه ضمن اعلام پایان جلسه دادرسی از اعلام متعاقب رأی نهایی خبر داد.
به گزارش خبرگزاری هرانا، ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، در پی درخواست تجدیدنظرخواهی وکلای علی‌محمدی و کرمانی به حکم ۱۰ سال حبس تعزیری صادره از دادگاه انقلاب تبریز، شعبه هفتم دادگاه تجدیدنظر استان به ریاست قاضی عطالو نسبت به برگزاری دادگاه اقدام کرد.
در خلال دادگاه متهمین و وکلای ایشان ضمن رد اتهامات مطرح شده اساس پرونده و طرح اتهامات را متاثر از فشار نهادهای امنیتی دانسته خواستار ارائه ادله و استنادات در خصوص موارد اتهامی مطروحه شدند.
افشارنیا و بخشی وکلای متهمین ضمن ارائه لایحه دفاعی به دادگاه با جلب توجه هیأت قضایی دادگاه به عدم وجود کوچکترین مستندات در خصوص اتهامات و تاکید صِرف بر اعترافات بازداشت‌شدگان در دوران بازداشت انفرادی اداره اطلاعات را در منافات آشکار با قوانین قضایی کشور اعلام کردند.
جعفر افشارنیا و امیر بخشی وکلای این فعالین مدنی، پیشتر ضمن تاکید بر وجود ایرادات اساسی و تعیین کننده به لحاظ حقوقی خواستار برگزاری جلسه رسیدگی شده بودند.
پس از تعیین شعبه دادگاع تجدیدنظر دوشنبه ۱تیر ۹۴، شعبه ۷ دادگاه تجدیدنظر استان آذربایجان شرقی به دلیل وجود «ایراد شکلی» در دادنامه صادره علیه حسین علی‌محمدی الوار و سیَدطه کرمانی، این پرونده را برای اصلاح به دادگاه بدوی یعنی شعبه ۳ دادگاه انقلاب تبریز ارجاع داده بود.
حسین علی‌محمدی‌ الوار به همراه سیّد‌طه کرمانی روز ۱۳آبان ۹۲ از سوی ماموران امنیتی در تبریز بازداشت و پس از نزدیک به ۶ ماه بازداشت موقت به قید وثیقه از زندان مرکزی تبریز آزاد شده بود. حمید باقرپور ریاست شعبه سوم دادگاه انقلاب تبریز این دو فعال مدنی را به اتهام “توهین به مقدسات اسلامی” و “تحریق اموال عمومی به قصد مقابله با حکومت اسلامی”، به ده سال حبس در مرحله بدوی محکوم کرده بود.
این دو فعال مدنی پیش‌تر نیز به اتهام تبلیغ علیه نظام و توهین به رهبری، به دلیل نشر مطالبی در نشریه “سوسما” و وبلاگ “سوسوزگول” که در رابطه با مسائل زیست محیطی حول بحران دریاچه ارومیه فعالیت می کرده، از سوی شعبه سوم دادگاه انقلاب تبریز، به ٣ سال حبس محکوم شده بودند که در دادگاه تجدید نظر نیز عیناً تأیید شد.
حسین علی‌محمدی ‌الوار از بابت حکم قطعی۳ سال به اتهام تبلیغ علیه نظام و توهین به رهبری در بند ۱۲ محکومین و بدون رعایت اصل تفکیک جرائم و در میان مجرمین جرائم خطرناک نگهداری میشود . این فعال مدنی با نامه‌نگاری‌های مکرر با مسئولین زندان خواستار اجرای اصل تفکیک جرائم و انتقال به بند سیاسی شده است..
حسین علی محمدی‌الوار از ناراحتی چشمی رنج می برد و به دلیل مشکل در قرنیه چشم می بایست از عینک «یو وی» و قطره های چشم استفاده نماید. وی برای درمان ناراحتی چشمی خود درخواست انتقال دارو از خارج زندان را کرده بود با کارشکنی مسئولان زندان مانع از ورود داروهای چشمی وی شده و روند درمان بیماری چشمی این فعال هویت طلب را با مشکل مواجه ساخته اند.
در تیر ماه۹۴ سازمان عفو بین الملل با صدور بیانیه ای اظهار نگرانی کرده که حکم ۱۰ سال زندان حسین علی‌محمدی‌الوار و سیَد‌طه کرمانی «غیر قابل توجیه» و با «اهداف سیاسی» و «براساس اعتراف زیر شکنجه» صادر شده است. در این بیانیه آمده است: «هر دو فعال به مدت ۴۲ روز در سلول های انفرادی و بدون دسترسی به وکیل تحت بازجویی قرار داشته اند.»
سازمان عفو بین الملل ضمن در خواست آزادی فوری برای آنها، احکام صادره برای حسین علی محمدی و طه کرمانی را مصداق نقض حقوق بشر دانسته و درخواست کرده که «شکنجه های وارده و سایر بدرفتاری های حین بازجویی» مورد بررسی بی طرفانه قرار گیرد و افراد مظنون «در صورت وجود مدرک قابل قبول » به دادگاه معرفی شوند.
 منبع خبر : https://hra-news.org/fa/?p=72952

تاکید دوباره سخنگوی وزارت ارشاد بر عدم انتشار هفته نامه یالثارات

 تاکید دوباره سخنگوی وزارت ارشاد بر عدم انتشار هفته نامه یالثارات

noosh abadi


خبرگزاری هرانا ـ سخنگوی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در پی انتشار هفته نامه “یالثارات” پس از لغو مجوز، این اقدام را غیرقانونی دانست و تاکید کرد که این هفته نامه دیگر منتشر نخواهد شد.
به گزارش خبرگزاری هرانا به نقل از ایرنا، حسین نوش آبادی افزود: “انتشار این هفته نامه پس از رأی هیات نظارت بر مطبوعات که نهادی نظارتی و قانونی است، فی النفسه تخلف است”.
بر اساس این گزارش، پس از اینکه روز چهارشنبه “۱۶ دی ماه” شماره جدید این هفته نامه پس از لغو مجوز منتشر و توزیع شد، بلافاصله معاونت مطبوعاتی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی مراتب اعتراض خود را از این اقدام غیرمتعارف و غیرقانونی اعلام کرد، اما دست اندرکاران این نشریه اظهار کردند که حکم لغو امتیاز به آنان ابلاغ رسمی نشده و به همین دلیل دوباره نشریه خود را منتشر کرده اند.
نوش آبادی در این باره افزود: “ادعای دست اندرکاران یالثارات برای ما قابل قبول نبود زیرا روز دوشنبه بعد از صدور رأی، تمام رسانه ها به این موضوع پرداختند و چنین نبود که کسی از این رأی بی اطلاع باشد همچنان که خود من نیز در نشست خبری روز دوشنبه اعلام کردم، این هفته نامه لغو امتیاز شده است”.
معاون حقوقی، پارلمانی و امور استان های وزیر ارشاد گفت: “چهارشنبه گذشته ۱۶ دی ماه بطور رسمی لغو مجوز این نشریه را به دست اندر کاران آن اعلام کردیم، همچنین به شرکت توزیع کننده نشریه ابلاغ شد که سریعا نسبت به جمع آوری شماره قبل منتشر شده آن اقدام کند”.
گفتنی است که هفته‌نامه “یالثارات” در دو شماره اخیر خود یادداشت‌هایی منتشر کرده بود که دربردارنده توهین جنسی به شهیندخت مولاوردی، معاون رئیس جمهوری ایران در امور زنان و خانواده بود.
“یالثارث” در مقاله‌ای که با عنوان “دیوار شکسته و زن سلیطه” منتشر کرده بود، شهیندخت مولارودی را متهم کرده بود که با برخی از فعالان حقوق زن که “همپالگی” هایش هستند، در ارتباط است. نویسندگان این مقاله، فعالان حقوق زن را با لفظ “فاحشه” مورد خطاب قرار داده بودند.
معاون رییس جمهوری ایران ۶ دی اعلام کرد که از هفته‌نامه “یالثارات” شکایت کرده است. علی جنتی، وزیر ارشاد اسلامی هم احتمال داده بود که مجوز این نشریه لغو شود.

منبع خبر : https://hra-news.org/fa/?p=72938

۱۳۹۴ دی ۲۱, دوشنبه

شورای نگهبان از ۱۰ زن برای شرکت در آزمون انتخابات مجلس خبرگان دعوت کرد

 شورای نگهبان از ۱۰ زن برای شرکت در آزمون انتخابات مجلس خبرگان دعوت کرد

zanan dar entekhabat khobregan
خبرگزاری هرانا ـ سیامک ره‌پیک، معاون اجرایی و امور انتخابات شورای نگهبان گفته است از میان کسانی که برای انتخابات خبرگان رهبری ثبت‌نام کرده‌اند، از بیش ۵۰۰ نفر دعوت شده‌ که درآزمون کتبی شرکت کنند که ده نفر از آنان زن هستند.
به گزارش خبرگزاری هرانا به نقل از بی بی سی، به گفته آقای ره‌پیک، بجر ۵۳۷ نفری که برای آزمون علمی دعوت شده‌اند، بقیه داوطلبان دارای شرایطی بودند که از نظر فقهای شورای نگهبان نیازی به اخذ آزمون از آنها نبوده است.
به گفته او حدود ۴۰ داوطلب انتخابات مجلس خبرگان رهبری، فاقد تحصیلات حوزوی هستند.
طبق قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران، منعی برای حضور زنان در مجلس خبرگان وجود ندارد، اما تاکنون سابقه نداشته که زنی برای حضور در مجلس خبرگان رهبری انتخاب یا به عنوان نامزد تأیید صلاحیت شده معرفی شده باشد.
ستاد انتخابات وزارت کشور پیشتر اعلام کرده بود که از ۸۰۱ داوطلب نامزدی مجلس خبرگان، ۱۶ نفر زن هستند.
اما شورای نگهبان نام ده زنی را که برای حضور در آزمون علمی دعوت شده‌اند اعلام نکرده است.
آقای ره‌پیک همچنین گفت که اعضای فعلی مجلس خبرگان، کسانی که در گذشته در آزمونی که شورای نگهبان برگزار کرد شرکت کرده و از نظر علمی تأیید شدند و کسانی که در آزمون شهریورماه شرکت کرده بودند، نیاز به شرکت در آزمون علمی ندارند.
بر اساس قانون انتخابات مجلس خبرگان کسانی را که رهبر جمهوری اسلامی صراحتا یا ضمنا اجتهاد آنان را تائید کرده باشد، از نظر علمی نیازی به تشخیص فقهای شورای نگهبان نخواهند داشت.
شش عضو فقیه شورای نگهبان مستقیما توسط رهبر ایران انتخاب می‌شوند و منعی برای حضور در انتخابات مجلس خبرگان رهبری ندارند.
در حال حاضر احمد جنتی، محمود هاشمی شاهرودی، محمد یزدی و محمد مومن از فقیهان شورای نگهبان هستند که در مجلس خبرگان نیز عضویت دارند.

منبع خبر : سایت خبرگذاری هرانا https://hra-news.org/fa/?p=72423

گزارش ویدیویی از حضور پرشمار کودکان تماشاچی در صحنه اعدام

>  گزارش ویدیویی از حضور پرشمار کودکان تماشاچی در صحنه اعدام

kodakan

خبرگزاری هرانا -یک زندانی روز پنح شنبه در شبستر از توابع استان آذربایجان شرقی در ملاعام به دار آویخته شد، علاوه بر موضوع سلب حق حیات، حضور پرشمار کودکان در صحنه اعدام از غم انگیزترین و نگران کننده ترین صحنه های این اعدام بود، گزارش ویدیویی پیش رو به نمایش این موضوع اختصاص دارد.
لازم به یادآوری است علاوه بر نهی اجازه به کودکان برای تماشای صحنه های خشونت آمیز، در سالهای اخیر در موارد متعددی کودکانی که شاهد صحنه های اعدام بودند در کنجکاوی های کودکانه خود و تلاش برای الگوبرداری، خود را حلق آویز کردند و در مواردی جان خود را از دست دادند.
لینک ویدیو در سایت یوتیوب:  https://youtu.be/YawdehiMiMk


 منبع خبر : https://hra-news.org/fa/?p=72736

۱۳۹۴ دی ۲۰, یکشنبه

در مدرسه‌ای در دماوند؛ دانش‌آموزان افغان به دلیل شیطنت کتک خوردند

 در مدرسه‌ای در دماوند؛ دانش‌آموزان افغان به دلیل شیطنت کتک خوردند

tanbihe badani
  • خبرگزاری هرانا ـ والدین چند دانش‌آموز افغانستانی که به دلیل شیطنت از ناظم مدرسه کتک خوردند، ضمن روایت این ماجرا گفته‌اند که به دلیل معذرت‌خواهی ناظم و مدیر مدرسه، نمی‌‌خواهند نام مدرسه را فاش کنند.
به گزارش خبرگزاری هرانا، خبرنگار روزنامه‌ی شرق ماجرا را با اسامی مستعار و ذکر اینکه مستندات این اتفاق را در اختیار دارد، اینگونه روایت کرده است:
درست حوالی ساعت یک بعدازظهر حمید، روح‌الله، سعید، ابوالفضل، مهدی و یحیی * به همراه بقیه بچه‌های کلاس هفتم ب مدرسه‌ای در دماوند، وقتی صدای زنگ تعطیلی مدرسه در حیاط و کلاس‌ها پیچید، فریاد و همهمه کردند. مثل تمام روزهای سرخوشانه مدرسه، قرارشان فوتبال دم‌ظهر بعد از مدرسه بود. آنها با هم دوست‌های صمیمی‌تری بودند. همه آنها بچه‌های افغانستانی مدرسه دماوند بودند. بچه‌هایی با خنده‌های سرخوشانه و نگاه بی‌خیال روزهای نوجوانی.
کلاس بچه‌های هفتم ب طبقه دوم بود. این پنج نفر با هشت نفر دیگر از هم‌کلاسی‌هایشان تصمیم می‌گیرند کیف‌هایشان را از پنجره کلاس به پایین پرت کنند تا دو طبقه تمام سنگینی کیف‌ها را روی دوششان حس نکنند. بچه‌ها کیفشان را از پنجره به پایین پرت می‌کنند و یکی از کیف‌ها به ناظم مدرسه می‌خورد. آقای ناظم از این اتفاق عصبانی می‌شود، خیلی هم عصبانی می‌شود. اما این عصبانیت را روی همان پنج پسربچه خالی می‌کند؛ حمید، روح‌الله، سعید، ابوالفضل، مهدی و یحیی.
بچه‌ها را از هم جدا می‌کند و این پنج نفر را به دفتر می‌برد. توی دفتر ردیفشان می‌کند و می‌گوید: شما افغانی‌ها اینجا زیادی هستید. شما افغانی‌های اضافی باید از اینجا بروید. بعد شیلنگ را بر می‌دارد، شیلنگ در پهلوی حمید و یحیی فرود می‌آید و روح‌الله صورتش را ناغافل برمی‌گرداند و شیلنگ به صورتش می‌خورد و صورتش کبود می‌شود… .
این گزارشی بود که رقیقه نجفی، مدیرعامل انجمن یاری کودکان در معرض خطر، در اختیار روزنامه «شرق» قرار داد و درخواست کرد این مسئله پیگیری شود.
اینجا روستای مشای دماوند است. پدر روح‌الله، کارگر ساختمانی و ١٢ سال است با زیور ازدواج کرده. زیور ایرانی است و اهل رودهن. همین‌جا عاشق هم شده‌ و زندگی‌شان را سروسامان داده‌اند. همین زیور پای حق روح‌الله ایستاده. زیور آن‌قدر رفت‌وآمد کرده تا ناظم و مدیر در خانه‌شان آمده‌ و معذرت خواسته‌اند و زیور می‌گوید: «برای همین نمی‌خواهم اسم‌ورسم مدرسه بیاید. نمی‌خواهم فکر کنند معذرت‌خواهی را نمی‌فهمم. اما می‌خواهم یادشان باشد که بچه را نباید زد. من خودم به بچه‌هایم از گل نازک‌تر نمی‌گویم. اما صورت پسرم سرتاسر کبود بود…».
بابای روح‌الله ماجرا را جور دیگری تعریف می‌کند؛ او می‌گوید: «بچه‌ها را توی مدرسه به خاطر شیطانی‌کردن کتک زده بودند. شیطانی‌کردن مال پسربچه است و فقط هم بچه‌های ما شیطنت نکرده بودند. اما بچه‌های ما را جدا کرده بودند و گوششان را پیچانده بودند و برده بودند توی دفتر. انگار مدیر مدرسه هم کربلا بوده. ناظم با شیلنگ به جان بچه‌هایمان افتاده بود. صورت بچه‌ام کبود شده بود. ناظم بعد از اینکه بچه‌ها کبود شده بودند، پرونده‌ها را به دست آنها داده و گفته بود می‌روید خانه و چیزی به خانواده‌هایتان نمی‌گویید. اگر حرفی به خانه بزنید، از ایران بیرونتان می‌کنیم و دیگر مدرسه هم راهتان نمی‌دهیم. فردا نفری ٢٠٠‌ هزار تومان می‌آورید و بدون اینکه خانواده‌هایتان بفهمند، با پرونده‌ها به مدرسه می‌آیید تا ببینم می‌توانم دوباره ثبت‌نامتان کنم یا نه…».
پدر روح‌الله عرق‌های درشت پیشانی‌اش را پاک می‌کند و می‌گوید: خانم می‌بینی؟ می‌بینی به جای درستی و راستی، دزدی یاد بچه‌ها دادند؟» بابای روح‌الله ادامه می‌دهد: «شب که آمدم خانه، دیدم صورت روح‌الله سیاه شده، علت را جویا شدم و بچه گفت زمین خورده، گفتم این چه زمین‌خوردنی است که دست و پایت سالم است، هرچه گفتم باز هم گفت زمین خوردم و با بچه‌ها دعوا کردم. من هم دیگر پا‌پی‌اش نشدم.
صبح تا نزدیک مدرسه بردمش. یکی از دوستانش، همین یحیی، مشکل جسمانی دارد و تشنج می‌کند، انگار از درد دوباره تشنج کرده بود و مجبور می‌شود ماجرا را برای خانواده‌اش بگوید. در راه مدرسه بابای یحیی را دیدم و او گفت مدرسه نمی‌روی؟ گفتم ماجرا چیست و او برای من داستان را تعریف کرد… با هم رفتیم مدرسه».
پدر این دانش‌آموز برخورد ناظم مدرسه را جالب توصیف کرده و می‌گوید: «ناظم به جای معذرت‌خواهی به من گفت من سالی یک‌ بار عصبانی می‌شوم و این سالی یک‌ بار پرم به پر بچه‌های شما گرفت. حالا هم اتفاقی نیفتاده؛ بچه‌های شما شیطانی کرده‌اند و بچه با کتک‌خوردن بزرگ می‌شود. من گفتم شما به بچه‌های ما دزدی‌کردن یاد دادید، شما باعث شدید آنها از ما دردشان را پنهان کنند، ما خودمان به بچه‌هایمان از گل نازک‌تر نمی‌گوییم و ناظم حتی نگاهمان نمی‌کرد.
ما به اداره آموزش‌وپرورش رفتیم و شکایتمان را آنجا بردیم و آنجا هم به داد ما رسیدگی کردند و بازرس به مدرسه فرستادند. اما نتیجه فرستادن بازرس هم بعد از بازگشت مدیر مدرسه از کربلا، واکنش جالب مدیر مدرسه بود. او به ما گفت دیگر از این جلوتر نروید و ماجرا را کش ندهید. بچه‌های شما مقصر بوده‌اند. آنها شیطانی کرده‌اند، ناظم مدرسه را عصبانی کرده‌اند و بهتر است آن‌قدر ماجرا را کش ندهید…».
زیور هنوز عصبانی است. می‌گوید: «غرور بچه‌هایم را لگدمال کرده‌اند. پسرم حرف‌های خیلی زشتی از ناظم مدرسه شنیده و حالا باید هر روز توی صورتش نگاه کند. اما چاره‌ای هم نیست. چند وقت پیش ناظم و مدیر نشانی خانه‌مان را از روح‌الله گرفته بودند و روح‌الله خیلی ترسیده بود. مدیر و ناظم شب به خانه‌مان آمدند و معذرت‌خواهی کردند. ناظم گفت عذاب‌وجدان دارد و حلالیت طلبید. حالا من می‌ترسم شما اگر این گزارش را بنویسید، فکر کنند ما آدم‌های نمک‌نشناسی هستیم. من دوست ندارم فکر کنند من و بچه‌هایم معذرت‌خواهی نمی‌شناسیم. اما یحیی به خدا هنوز تشنج‌هایش قطع نشده. چشم روح‌الله هم هنوز درد می‌کند. شما که اسم مدرسه را نمی‌آورید؟ اخراجشان نکنند یک‌وقت؟»
آنها هنوز هم پنج نفرند، پنج تا بچه‌های افغانستانی کلاس هفتم ب مدرسه‌ای در دماوند که در روستای مشا زندگی می‌کنند و احتمالا دیگر هیچ‌وقت کیف‌هایشان را از طبقه دوم پایین نمی‌اندازند، در راهرو نمی‌دوند و به فوتبال دم ظهر فکر نمی‌کنند. خاطره‌های این پنج نفر با آن بعدازظهر سرد زمستانی در دفتر مدرسه و ناظم عصبانی و شیلنگ قرمزی که روی سروصورتشان فرود می‌آمد، گره خواهد خورد. حمید،‌ روح‌الله، سعید، ابوالفضل، مهدی و یحیی… .

منبع :https://hra-news.org/fa/?p=72438

آتش زدن عروسک‌ها در یک مدرسه دخترانه رسما ترویج خشونت است

 آتش زدن عروسک‌ها در یک مدرسه دخترانه رسما ترویج خشونت است

masoumeh ansariyan

خبرگزاری هرانا ـ دبیر انجمن نویسندگان کودک و نوجوان می گوید که آتش زدن عروسک‌های باربی در یکی از مدرسه‌های دخترانه ابتدایی، رسما ترویج خشونت است.
به گزارش خبرگزاری هرانا به نقل از ایسنا، معصومه انصاریان دبیر انجمن نویسندگان کودک و نوجوان با اشاره به آتش زدن عروسک‌های باربی در یکی از مدرسه‌های دخترانه ابتدایی، این حرکت را حرکتی بر گرفته از گرایش‌های میلیتاریستی دانست که جز حذف مخالف، به موضوع دیگری نمی‌اندیشند.
دبیر انجمن نویسندگان کودک و نوجوان، تاکید کرد: “آتش‌دادن عروسک‌های باربی در مدرسه و جلوی چشم بچه‌ها، به نظر من یک حرکت نمایشی است. هر چند کسانی که مرتکب این رفتار می‌شوند، آن را در پوشش مقابله با فرهنگ بیگانه و دفاع از فرهنگ ایرانی – اسلامی توجیه می‌کنند اما این حرکت برگرفته از گرایش‌های میلیتاریستی است. متأثر از اندیشه‌ای است که در مواجهه با مخالف خودش، هیچ راهی جز حذف فیزیکی نمی‌شناسد.”
این نویسنده و پژوهشگر کودکان تصریح کرد: “برپایی مراسم آتش‌زدن عروسک در مدرسه جلوی چشم بچه‌ها رسما ترویج خشونت است. انجام آن در فضای مدرسه که قرار است مهد تعلیم و تربیت باشد، پیامدهای بسیار خطرناکی دارد. این‌ها که چنین رفتاری انجام می‌دهند، آیا هرگز لحظه‌ای به رابطه عاطفی بچه‌ها و عروسک‌ها فکر کرده‌اند؟ عروسک برای بچه‌ها یک موجود زنده است، یک همبازی است. بچه‌ها با عروسک‌هایشان حرف می‌زنند، بازی می‌کنند، تنهایی‌شان را پر می‌کنند. آتش زدن عروسک در نگاه کودک، آتش زدن یک دوست و همبازی است و نکته اصلی فاجعه همین‌جا است.”
وی افزود: “معلمی که به خود اجازه می‌دهد عروسک‌های باربی را جلو چشم بچه‌ها آتش بزند، به بچه‌ها و بازی بچه‌ها و دنیای بچه‌ها کاری ندارد، او با این رفتار به احساسات و عواطف بچه‌ها آسیب جدی وارد می‌کند. او دارد بچه‌ها را وارد بازی‌های پیچیده خود می‌کند. او خواسته یا ناخواسته، روح و روان بچه‌ها را به بازی می‌گیرد، تا خشم خود را فرو بنشاند.”
به نظر من آتش زدن عروسک‌ها به هر بهانه و توجیهی در فضای مدرسه و جلو چشم بچه‌ها، تجاوز به حریم بچه‌هاست. این رفتار غیرانسانی سلامت روحی و روانی بچه‌ها را دچار مخاطره جدی می‌کند. آموزش و پرورش ما باید به خود بیاید و با تمام اقتدار سلامت غذای آموزشی بچه‌ها را تضمین کند.

منبع : https://hra-news.org/fa/?p=72473

اشتغال زنان در کافه ممنوع / تصویر

 اشتغال زنان در کافه ممنوع / تصویر

cafe


خبرگزاری هرانا – یکی از کافه‌داران تهران تصویری از نامه‌ی پلمپ کافه‌اش منتشر کرده که در آن “اشتغال زنان” به عنوان یکی از دلایل تعطیلی کافه عنوان شده است.
به گزارش خبرگزاری هرانا به نقل از زمانه، اوایل آذر‌ماه سال گذشته، خبر تعطیلی ٢۶ کافه در تهران منتشر شد. دلیل این تعطیلی‌ها برای نسل کافه‌رو عجیب نبود. گفتند حجاب مشتریان کافه مناسب نیست یعنی عمدتا زنان، گفتند که مشتری‌ها سیگار می‌کشند و  بالاخره این‌که در کافه‌ها از پرسنل زن استفاده شده. ماموران پلیس اماکن، رسمی یا غیر رسمی اینها را به صاحبان این کافه‌ها می‌گویند و می‌روند.
polomp kafe karkonan zan

کافه همان قهوه‌خانه است

حتی قوانین عمومی کشور مثل ممنوع بودن سیگار کشیدن در مکان‌های بسته، وقتی به زنان برسد خاص‌تر می‌شود. به همین خاطر بود که دی ماه سال گذشته، وقتی ماموران نیروی انتظامی سه کافه وصال، لورکا و یک کافه دیگر را تعطیل کردند، دلیلش «سیگار کشیدن خانم‌ها» و «رعایت نکردن حجاب» اعلام شد که به زنان بر می‌گشت.
سرهنگ خلیل هلالی، رییس پلیس اماکن ناجا، شهریور ماه سال ۱۳۹۳ از ممنوعیت اشتغال و تردد زنان در قهوه‌خانه‌ها خبر داد و گفت: «به طور کل اشتغال زنان در قهوه‌خانه‌ها ممنوع است، گرچه اخذ پروانه کسب قهوه‌خانه از سوی زنان بلامانع است.»
او اعلام کرده بود زنانی که تقاضای اخذ پروانه کسب قهوه‌خانه دارند باید مردانی را به عنوان مباشر خود در این اماکن معرفی کنند چرا که طبق قانون، تردد و اشتغال زنان حتی اگر صاحب پروانه کسب نیز باشند، در داخل قهوه‌خانه‌ها ممنوع است.»
او گفته بود قوانین حاکم بر قهوه‌خانه‌ها در مورد کافی‌شاپ‌ها هم برقرار است: «با توجه به اینکه قوانین حاکم بر کافی‌شاپ‌ها، همچون قوانین قهوه‌خانه‌هاست، لذا اشتغال زنان در کافی‌شاپ‌ها نیز ممنوع است.»
این گفته‌ها هرچند واکنش‌هایی را به دنیال داشت، اما واکنش‌ها حاصلی نداشتند. شهیندخت مولاوردی، معاون امور زنان رییس جمهوری، در گفت‌وگو با خبرنگار اجتماعی خبرگزاری جمهوری اسلامی (ایرنا)، به گفته‌های رییس پلیس اماکن ناجا در مورد ممنوعیت اشتغال زنان در کافی شاپ‌ها اشاره کرد و گفت: «از این اظهارات این گونه برداشت می‌شود که قانونی درباره ممنوعیت اشتغال زنان در قهوه‌خانه‌ها وجود دارد که اکنون آن را به کافی‌شاپ ها تعمیم داده‌اند، حال باید دید آیا قانون صراحتا به این مساله اشاره دارد؟»
معاون رییس جمهوری ایران گفته بود: «رییس اداره اماکن ناجا همچنین اشاره کرده اشتغال زنان در فضای عمومی سفره‌خانه‌های سنتی ممنوع است، اما در آشپزخانه‌های این مکان‌ها ممنوعیتی وجود ندارد. اکنون باید بررسی شود، این مساله ناشی از برداشت و سلیقه شخصی است یا نه؟»
او گفته بود که با توجه به وضعیت اشتغال و نرخ بیکاری زنان در جامعه، این مکان‌ها محلی برای کسب درآمد زنان نیازمند است و پرسیده بود: «باید کار دقیق و کارشناسانه صورت گیرد که اگر این ممنوعیت ایجاد شود، زنان شاغل در این مکان‌ها چه باید کنند؟ آیا آنها باید دستفروشی کنند یا تکدی گری؟»
او گفته بود باید راهی جایگزین برای رفع مسائل معیشتی زنان ایجاد کرد وگرنه اینکه راه را بر روی زنان ببندیم و پیشنهاد جایگزینی نیز وجود نداشته باشد، آنها را با بسیاری از آسیب‌های اجتماعی مواجه می‌کند.
هرچند او گفته بود این حق مردم است تا بدانند طبق کدام قانون و مصوبه این ممنوعیت مطرح شده، اما نه فقط مولاوردی که هیچ‌‌کدام از کافه‌هایی که به دلیل استفاده از کارکنان زن تعطیل شده‌اند و زنانی که شغل‌شان را به خاطر این ممنوعت از دست داده‌اند، پاسخی در این زمینه نگرفته‌اند.
این اما تنها اشتغال زنان نیست که کافه‌ها را با خطر تعطیلی مواجه می‌کند. از اساس کافه‌هایی که زنان را به خود جذب کنند، مجوز نمی‌گیرند؛ مثل کافه‌هایی که نزدیک آرایشگاه‌های زنانه یا دبیرستان‌های دخترانه باشند،
رییس اتحادیه صنف بستنی، آبمیوه و کافی‌شاپ تهران قبلا اعلام کرده است: «کافی‌شاپ‌ها نباید روبه‌رو یا نزدیک آرایشگاه زنانه یا دبیرستان دخترانه باشند.»

پیشنهاد مخالفان: کافه زنانه!

اما کسانی که از تعطیل کردن کافه‌ها به دلیل حضور و اشتغال زنان خوشحالند، خودشان سه سال قبل کافه زنانه راه انداختند: «کافه کراسه» که می‌گویند در آن خبری از گناه و تاریکی و سیگار نیست.
کافه کراسه. پنج ماه بعد از فعالیتش، یک روز از هفته را به زنان اختصاص داد: «یکشنبه‌ها روز زیارت حضرت زهراست. هر روزی هم که به ایشان منتسب باشد، روز زنان است. برای همین یکشنبه‌های کافه را از صبح تا عصر زنانه کردیم.»
 فرزانه پزشکی که پیشنهاد زنانه شدن کافه کراسه را داده در مصاحبه‌ای گفته بود: «ما دنبال یک فضای سالم هستیم که دختران مذهبی و محجبه‌مان در آن راحت بپوشند، راحت فعالیت کنند و از حضورشان در کافه احساس امنیت داشته باشند. فضایی که در عین صمیمیت همه چیز آن اسلامی است؛ از خورد و خوراک گرفته تا روابط و حرف و نقل‌ها. دنبال فرح اسلامی هستیم.»
و در تعریف این فرح اسلامی گفته بود: «فرحی که در آن هجو، هزل، تمسخر و گناه نیست، دور هم جمع می‌شویم تا در یک فضای صمیمی از همدیگر یاد بگیریم. می‌خواهیم دور هم جمع شدن‌های‌مان یک فایده‌ای داشته باشد.»
و البته در روزهای دیگر هفته زنان باید یکی از سه چهار میز گوشه سمت راست سالن را انتخاب کنند که از بخش آقایان جداست. قسمت وسط سالن کافی‌شاپ اسلامی مخصوص زوج‌هاست که به گفته مدیر کافه زنانه، «از ظاهرشان معلوم است که زن و شوهر هستند دیگر!»

منبع : https://hra-news.org/fa/?p=72865

پنج قهوه خانه سنتی در چالوس به علت بد حجابی پلمپ شد

پنج قهوه خانه سنتی در چالوس به علت بد حجابی پلمپ شد

polomp 3


خبرگزاری هرانا ـ فرمانده انتظامی شهرستان چالوس گفت که پنج قهوه خانه سنتی به دلیل “بد حجابی مشتریان” پلمپ شدند.
به گزارش خبرگزاری هرانا به نقل از ایرنا، فرمانده انتظامی شهرستان چالوس از اجرای طرح ارتقای امنیت اجتماعی و برخورد با مظاهر علنی “بدحجابی” در این شهرستان خبر داد، گفت: “نیروی انتظامی با مخلان امنیت اخلاقی و اجتماعی در سطح شهرستان برخورد می کند”.
سرهنگ علیرضا قدیمی گفت: “این طرح که از چند روز پیش در سطح این شهرستان آغاز شده است، به تعدادی از افرادی که بدون رعایت مسایل شرعی و پوشش طاهری در معابر عمومی ظاهر شده بودند، تذکر داده شد”.
وی گفت: “پلیس بر حسب وظیفه ذاتی باکسانی که امنیت اخلاقی و اجتماعی مردم را به مخاطره می اندازند و همچنین با مظاهرعلنی بدحجابی و بدپوششی که باعث جریحه دار شدن عفت عمومی می شود، برخورد خواهد کرد”.
سرهگ قدیمی خاطر نشان کرد: “در راستای اجرای این طرح از چندین قهوه خانه سنتی در سطح شهرستان بازدید شد که در این مدت ۵ واحد صنفی از قهوه خانه های سنتی به دلیل تخلف پلمپ شده است”.
شهرستان چالوس با بیش از ۱۲۰ هزا رنفر جمعیت یکی از شهرستان های گردشگر پذیر در غرب استان مازندران به شمار می رود.

منبع : https://hra-news.org/fa/?p=72642

۱۳۹۴ دی ۱۸, جمعه

گزارش صوتی جلسه ماهانه نمایندگی مالزی جمعه 8 ژانویه 2016

موضوع سخنرانی : بررسی موارد نقض حقوق بشر ایران در ماه گذشته
مریم مرادی

اتاق پالتاک: نمایندگی مالزی

http://seda-tasvir.bashariyat.org/?p=3552





فراخوان جلسه ماهانه نمایندگی مالزی جمعه ۸ ژانویه ۲۰۱۶

مریم مرادی بعنوان سخنران جلسه

موضوع: بررسی موارد نقض حقوق بشر ایران در ماه گذشته

اتاق پالتاک نمایندگی مالزی

http://bashariyat.org/?p=4363

برنامه نود و چهارم به تاریخ 7.01.2016

ویژه برنامه : مریم مرادی - تقی صیاد مصطفی

http://bashariyat.de/ArchivRadio/94/vije%20barname.mp3

  چهل و دو سال بوده اید . دیگر بس است . باید برای همیشه در زباله دان تاریخ با بدترین نام دفن شوید . ای منفورترین موجوداتی که نمیشود گفت چه ه...