۱۳۹۷ تیر ۲, شنبه

سازمان عفو بین‌الملل؛ ممانعت از دسترسی زینب جلالیان به خدمات درمانی مصداق شکنجه است

سازمان عفو بین‌الملل طی بیناینه ای گفت که “مقامات ایرانی با ممانعت از دسترسی زینب جلالیان به خدمات پزشکی او را مورد شکنجه قرار داده‌اند. وضعیت سلامتی زینب جلالیان در زندان خوی واقع در استان آذربایجان غربی رو به وخامت رفته است و گفته می‌شود او از چندین عارضه جسمی از جمله مشکلات قلبی و عفونت شدید دهان و دندان رنج می‌برد

این نهاد مدافع حقوق بشر که مقر آن در لندن است در بیانیه خود گفت؛ زینب جلالیان زندانی کرد، در حالی محکومیت به شدت ناعادلانه حبس ابد خود را در زندان خوی سپری می‌کند که به شدت بیمار است و از دسترسی به خدمات درمانی   مناسب محروم مانده است
مسئولان پزشکی زندان خوی درخواست کرده‌اند که او به خاطر عفونت شدید دهان و دندان در سه ماه گذشته برای درمان به خارج از زندان منتقل شود اما مقامات زندان این درخواست را رد کرده و ماهیت «امنیتی» پرونده وی را علت این تصمیم ذکر کرده‌اند.
زینب جلالیان از عوارض روده و کلیه و برفک دهان هم رنج می‌برد که موجب جوش‌های سفید دردناک در زبان او و اختلال در بلع غذا شده است.
بینایی او نیز دچار اخلال شده است زیرا از دریافت عمل جراحی به منظور برداشتن ناخنکی که مدت‌هاست موجب نارحتی شدید در چشمان وی شده محروم گشته است.
علاوه بر این‌ها، او گفته است که سمت راست بدنش بی حس شده و از آنجا که هنوز هیچ آزمایشی در این باره انجام نگرفته علت این وضعیت نامشخص باقی مانده است و همچنین دچار نوسانات فشارخون است و پزشکان زندان علت آن را اضطراب و فشارهای روانی ناشی از شرایط زندان دانسته اند.
زینب جلالیان بارها از مقامات زندان خواسته است که او را برای انجام آزمایشات پزشکی و درمان به بیمارستان اعزام کنند اما مقامات این درخواست‌ها را رد کرده اند.
آنها عموما توضیحی برای تصمیم خود ارائه نداده اند ولی در چندین مورد دسترسی زینب جلالیان را مشروط به انجام اعترافات تلویزیونی کرده اند.
زینب جلالیان از اسفند ۱۳۹۵ در اعتراض به ممانعت از دسترسی به مراقبت‌های پزشکی مناسب و ارائه گزارش‌های خلاف واقع دولت ایران به سازمان ملل درباره وضعیت درمانی وی دست به اعتصاب دارو زده است.
به دنبال ملاقات با رئیس زندان خوی در خردادماه، زینب جلالیان اعلام کرد که اگر مسئولان به خودداری از اعزام وی به دندانپزشک ادامه دهند، وی راه‌های دیگری را جهت بیان اعتراضات خود در پیش خواهد گرفت.
در نامه‌ای از زندان به تاریخ خرداد ۱۳۹۷ زینب جلالیان نوشته است: «من یازده سال است در زندان های جمهوری اسلامی به سر می‌برم و مجبورم درد زیادی را تحمل کنم. من به عنوان یک زندانی سیاسی از هیچ حق و حقوقی برخوردار نیستم و همیشه با دردهایم کنار آمده‌ام مثل مادری که کودک ناآرامش را با لالاهایش آرام کرده با دردهایم کنار آمده ام… مرا به دکتر نبرده‌اند اما برایم پروندهی پزشکی درست کرده و در رسانه‌هایشان این اسناد جعلی را منتشر کرده که زینب جلالیان را به دکتر برده‌ایم”.

۱۳۹۷ خرداد ۳۱, پنجشنبه

نگاهی به ابعاد نقض حقوق بشر در ایران - چاپ دوم



کتابی که در پیش رو دارید در ادامه تلاش ها و نگارش پیشین اینجانب  میباشد و با وجود مدت‌ زمان اندک  که از چاپ اثر اول گذشته ،  پس از دریافت بازخورد بسیاری از دوستان ، علاقمندان و فعالان حقوق بشر که با  توجهات ، حمایتها و پشتیبانی که  در جهت تبلیغ آن نقشی موثر داشته اند  انگیزه ای شد  تا برای چاپ دوم این کتاب اقدام گردد  .

 در چاپ دوم این کتاب، اهتمام بر آن شد تا از حیث محتوایی  و  اهمیت  به موضوعاتی از قبیل : تحریم های بین الملی – افزایش مشکلات معیشتی مردم – بی تدبیری مسئولان نظام و سرکوب  اعتراضات به حق مردم ،سرکوب و خشونت علیه زنان در خصوص قانون حجاب اجباری – پدیده شوم اسید پاشی و روند افزایشی اعتیاد در زنان ،افزایش و شیوع  قتل و تجاوز به کودکان در ایران – انحرافات اخلاقی در آموزش و پرورش جمهوری اسلامی ،خطرات و چالش های ناشی از بی توجهی مقامات جمهوری اسلامی به محیط زیست ایران از جمله بحران بی آبی و خشکسالی در ایران به همراه افزایش موج  اعتراضات و مهاجرت های بی رویه مردم ، تداوم  دستگیری ، بازداشت و زندانی شدن  فعالان حقوق بشر – کنشگران  مدنی و  اجتماعی و فعالان سیاسی  و...

در نتیجه  اعتراضات مردمی  توسط حکومت جمهوری اسلامی ایران  به شدیدترین و خشن ترین شیوه ها مورد سرکوب قرار گرفته و ابتدایی ترین حقوق انسانی مردم ایران نقض  و پایمال میگردد که در این مجموعه  در بخشهای مجزا  مورد بررسی قرار گرفته  و  به محتوای کتاب نیز اضافه  شده است . به همین دلیل نگارنده بر خود لازم دانسته است  مروری کوتاه بر مفاهیم حقوق بشر و علل نقض آن توسط جمهوری اسلامی ایران داشته باشد ، زیرا مفهوم اصطلاح " حقوق بشر " برگرفته از «حقوق طبیعی » و «حقوق ذاتی انسان ها »  است  که قدمتی به اندازه آفرینش بشر دارند.  

از دیگر اهداف نگارش دوم کتاب  حاضر ، آشنایی با موارد نقض حقوق بشر در ایران  و آگاهی رسانی درباره آنها است که  بعنوان یک فعال حقوق بشر وظیفه ی انسانی خود  دانسته تا بر اساس مستندات و شواهد موجود ، هر نوع تجاوز به حقوق انسانی و شهروندی را افشاگری نموده و اعلام نماید.

زیرا در قانون اساسي ‏جمهوري اسلامي ايران اصولي گنجانده شده که با برخي مواد اعلاميه جهانی حقوق بشر سازگار است اما  اين اصول در بسياري ‏موارد در جريان قانونگذاري مورد اعتنا قرار نگرفته و به تصويب قوانين تبعيض آميز بر ضد زنان، غير ‏مسلمانان و کودکان پرداخته اند. مجازاتهاي خشونت آميز را در حدودي غير قابل توصيف و تحمل تبديل به قوانين ‏لازم الاجرا کرده اند. از طرف ديگر قانون اساسي تنها منبع قانونگذاري را مباني اسلامي اعلام کرده و اعلاميه ‏جهاني حقوق بشر در اين قانون اساسي منبع قانونگذاري نيست. با توجه به شرایط و اوضاع اخیر کشور و همچنین بررسی کارنامه 40 ساله حکومت جمهوری اسلامی ، حکایت از نقض سیستماتیک  حقوق بشر در تمامی زوایای پنهان و آشکار جامعه کنونی ایران دارد .
نگارنده هم‌چون همیشه قدردان همکاران در کانون دفاع از حقو ق بشر بوده  که اگر حمایت ها و ترغیب های مستمر کانون دفاع از حقو ق بشر در ایران نبود این نوشتار در این روزگار انجام نمی‌یافت.
مریم مرادی
ژوئن  2018



توضیح: برای دسترسی به نسخه الکترونیکی این کتاب، می توانید به وبسایت کتابخانه کانون دفاع از حقوق بشر در ایران مراجعه کنید.

۱۳۹۷ خرداد ۳۰, چهارشنبه

به مناسبت 20 ژوئن ، روز جهانی پناهجویان

بر اساس خبر منتشره در سایت دویچه وله، صندوق کودکان ملل متحد موسوم به یونیسف اعلام کرد: حدود 30 میلیون کودک و نوجوان در سراسر جهان در داخل یا خارج از کشور خود آواره هستند و بیش از نیمی از کسانی که به عنوان پناهجو شناخته می‌شوند، کمتر از 18 سال سن دارند.
بنا بر گزارش منتشره از سوی یونیسف، بحران‌ها و درگیری‌های متعدد در نقاط مختلف جهان عامل این پدیده اعلام شده است.
یونیسف از دولت‌ها خواسته است به مناسبت روز جهانی پناهجویان به کودکان پناهجو بهتر رسیدگی و از آنها بهتر حفاظت کنند و برای تأمین رفاه این کودکان راه حل‌های درازمدتی بیابند.
بنا بر آمار اعلامی از سوی یونیسف، همزمان با رشد بی‌سابقه شمار کودکان آواره و پناهجو، بخش بزرگی از آنها به بهداشت و درمان و آموزش دسترسی ندارند. تنها نیمی از این دختران و پسران کم‌سن و سال آواره به تحصیلات ابتدایی دسترسی دارند و کمتر از یک‌چهارم آنها به مقاطع تحصیلی بالاتر می‌رسند. همچنین تعداد کودکان و نوجوانانی که بدون سرپرست از بحران‌ها می‌گریزند یا به پناهجویی روی آورده‌اند، به رکوردی جدید رسیده است:
تعداد کودکانی که به تنهایی و بدون همراه بزرگسال مجبور به فرار از محل زندگی خود شده اند، در مقایسه با سال 2010 و 2011 پنج برابر افزایش یافته است. این رقم بین سالهای 2015 الی 2016 در حدود 300 هزار کودک و نوجوان گزارش شده است. 
دختران و پسران آواره بی‌سرپرست اغلب قربانی تجارت انسان یا خشونت می‌شوند و یا مورد استثمار و سوءاستفاده قرار می‌گیرند.
بنا بر آمار یونیسف، حدود 28 درصد کل قربانیان تجارت انسان در جهان زیر 18 سال هستند.
مانوئل فونتن مدیر برنامه‌های اضطراری یونیسف در تشریح مشکلات کودکان آواره می‌گوید: مهم است که در روز جهانی پناهجویان خطرات و چالش‌هایی را که این کودکان هر روز با آن مواجه هستند در نظر آورد، این کودکان در غربت – صرف نظر از آواره، پناهجو یا آواره بودن در کشور خود – از نظر امنیت و سلامت اغلب با خطرات جدی روبه‌رو هستند. افزون بر این، برای دستیابی به آموزش و کمک که برای رشد آنها مهم است، موانع بلندی وجود دارد. کافی نیست که فقط روزی به نام این کودکان نامگذاری شود، باید به آنها امید، موقعیت و امنیت داد.

۱۳۹۷ خرداد ۲۸, دوشنبه

گزارش صوتی جلسه مشترک سخنرانی نمایندگیهای اندونزی و پاکستان 17 ژوئن 2018

جلسه ماهیانه مشترک نمایندگی اندونزی و نمایندگی پاکستان در روز 17جون2018 در ساعت 17 به وقت اروپا با حضور اعضای دو نمایندگی و سایر اعضای کانون دفاع از حقوق بشر و با حضور مهمانان دیگر برگزار شد .
این جلسه در حالی برگزار شد که پیش از آن شاهد تجاوز به کودکان و بحران در محیط زیست بودیم. سخنرانان در این جلسه با موضوعات گزارش و تحلیل موارد نقض حقوق بشر و روزجهانی کودکان بی گناه قربانی تجاوز و همچنین بررسی بحران بی آبی و خکشسالی در ایران و بحث آزاد حق پناهجویی و پناهندگی به صحبت نشستند که فایل های صوتی آنها به شرح ذیل می باشد.

۱۳۹۷ خرداد ۲۷, یکشنبه

بررسی بحران بی آبی و خشکسالی در ایران به نقل از پروفسور پرویز کردوانی ( پدر کویر شناسی ایران )




روز ۱۷ ژوئن (۲۸ خرداد)  سال ۱۹۹۴ به عنوان روزجهانی مبارزه با بیابانزایی ،  به تصویب مجمع عمومی سازمان ملل متحد رسید .  این روز برای ارتقاء آگاهی عموم مردم در رابطه با همکاری بین المللی برای مبارزه با بیابانزایی و اثرات خشکسالی نامگذاری شد.
روز جهانی مبارزه با بیابانزایی و اثرات خشکسالی، روزی خاص در تقویم جهانی است که به هر فردی یادآوری می کند  که می توانند بصورتی تاثیر گذار با این پدیده که راه حل‌های ممکن برای آن وجود دارد برخورد کنند، ابزارهای کلیدی برای رسیدن به این اهداف در دستان قدرتمند جوامعی است که در همه سطوح در این مبارزه مشارکت و همکاری می کنند.
پورفسور پرویز کردوانی  ، پدر کویر شناسی ایران ، جغرافیدان ایرانی و دارندهٔ مدال ملی و نشان عالی دانش در ایران است. او به عنوان چهرهٔ ماندگار در زمینه جغرافیا معرفی شده‌است. پس از فوت استاد گنجی، لقب پدر جغرافیای ایران هم به وی اعطا شد .
برای بررسی وضعیت بحران آب در  ایران و رسیدن به راهکارهایی برای جبران خسارت‌ها، از نظریات  پروفسور پرویز کردوانی، جغرافیدان و پدر کویرشناسی ایران و از شخصیتهای شاخص و ماندگار درایران  بهره میبریم .  ایشان  از سه علت اصلی بحران آب در ایران گفتند  که برای شما نقل میکنم .
دکتر کردوانی در ابتدا بگویید که ما چقدر آب داریم؟
ما حتی آمار دقیقی از میزان آبی که داریم هم نداریم، همه حدس است. برای آب باید سه ایستگاه باران سنجی درست شود اما این کار را ما نکردیم. میزان آب سطحی مان را هم نمی دانیم چقدر است چه برسد به آب زیر زمینی، اعداد ارقام که می دهند را باور نکنید، غلط است. هرکسی عدد و ارقام می گوید دروغ است؛ اما من الان دارم می گویم وضع آب خیلی بد است.
اما برای حل این بحران آّب باید چه کاری انجام دهیم؟
اولین مسئله درباره آب این است که اصلا چه شد که به این روز افتادیم؟ در گذشته شرایط آبی ما خوب بود؛ کشاورزی می کردیم و سپس قنات ها را درست کردیم تا از آن برای آب کشاورزی استفاده کنیم. برای به دست آوردن آب شرب هم در همین شهر تهران با مشک در نزدیک قنات ها آب پر می کردیم و یا با گالون برای ما آب می آوردند. به همین دلیل نمی توانستیم آب زیادی مصرف کنیم. رودها هم در آن زمان بدون هیچ مانعی مسیر خود را می رفتند، مثلا در هنگامی که انسان نبود مقداری از زاینده رود تبخیر می‌شد، باقی آن هم به تالاب گاوخونی می‌ریخت. با گذشت زمان انسان هم که به دنیا آمد، از اندکی از آب های این رودها برای کشاورزی، شستشو و ... استفاده می کرد. پس در قدیم دو منبع مهم آب داشتیم یکی آب زیر زمینی که طریق قنات ها از آن استفاده می کردیم و دیگری رودها که آن ها را هیچ مدیریتی نمی کردیم و حتی گاهی سیل می آمد.
پس چه چیزی باعث شد که انقدر منابع آبی ما کاهش پیدا کند؟
این میزان استفاده از آب برای انسان کافی نبود، انسان که اشرف مخلوقات است به دنبال راهی بود که به شکلی آب بیشتری به دست بیاورد، ما خیلی افراط کردیم. پس سه چیز اختراع کردیم تا هر چقدر می توانیم آب استفاده کنیم؛ در ابتدا به دنبال آب های زیرزمینی رفتیم، آن زمان برای استفاده از آب های زیرزمینی قنات حفر کرده بودیم اما این برای انسان کافی نبود و چاه را اختراع کرد. آرام آرام مرکز شهرهای مختلف ایران به آلبوم حفر چاه ها تبدیل شدند و با تابلو از چاه ها تبلیغ می کردند. تبلیغ هایی که در آن نوشته شده بود؛ در تابستان قنات ها هرز می رود، هر جایی نمی توان قنات ساخت، باید هزینه زیادی برای قنات داد و ... مثلا زمانی در روستا ها اسب و الاغ بود و سپس یکی مثل من با خودوریی به روستا رفت و وقتی اهالی روستا فهمیدند که من 2 ساعت از تهران تا روستا آمده ام رفتند خودرو خریدند و دیگر الان اسب و الاغی نیست. درباره قنات ها همینطور مردم قدم به قدم شروع کردن به چاه ساختند.
این چاه ها به شکلی باعث اتمام آب می شوند؟
وقتی چاه ها را ساختند متوجه شدند که آب ها تمام می شود؛ به همین دلیل گفتند که چاه های عمیق و نیمه عمیق بسازیم. این چاه های نیمه عمیق و عمیق بود که کشور ما را بیچاره کرد. به چاه هایی که تا 25 متر عمق دارند می گویند چاه سطحی، چاه هایی که 25 تا 50 متر عمق دارند نیمه عمیق و به چاه هایی هم که بیش از 50 متر عمق دارند چاه عمیق می گویند، در ایران اکنون عمق برخی از چاه ها به 600 متر هم می رسد؛ همین شد که آب تمام شد. برای مثال در جیب من خوراکی وجود دارد اگر کمی دست شما وارد جیب من شود همه این خوراکی ها تمام نمی‌شود اما اگر دست شما تا انتها برود همه خوراکی تمام می شود.
زدن چاه‌ها چه پیامدی دارد ؟
در زمانی که حفر چاه ها در ایران زیاد شده بود، آقای غفوری فرد که وزیر نیرو بود به رهبر نامه ای نوشت که اگر روند حفر چاه ها ادامه داشته باشد آب تمام می شود. رهبر هم گفتند که آب برای مردم است، نباید آن را غارت کنند و چاه فقط با مجوز وزارت نیرو باید زده شود. اما روند چاه ساختن ادامه پیدا کرد و برای جلوگیری از آن اولین اقدامی که انجام شد تبدیل دشت ها به دو قسمت بود؛ دشت های ممنوعه و دشت های محدود. دشت های ممنوع یعنی دشت هایی که دیگر نمی توان در آن چاه زد. حال در آن زمان که کشاورزی شغل مردم بود وقتی در برخی از دشت ها چاه ساختن ممنوع بود کشاورزی توسعه پیدا نمی کرد، و این باعث شده اکنون سه چهارم دشت های ما خشک شوند. یک اشتباه بزرگ دیگر هم که انجام دادند این بود که این دشت ها فقط برای کشاورزی ممنوع شدند از اینجا شرایط خراب شد.
مثلا دشت کرج و ورامین برای چاه زدن ممنوع هستند و اگر چاه بزنید به زندان می روید. اما شورای شهر 6 حلقه چاه می زند و وزارت نیرو، چاه غیر مجاز شورای شهر را به مجاز تبدیل می کند. مثلا روستای محمدآباد تا دیروز روستا بود و اجازه حفر چاه در آن وجود نداشت ولی الان که تبدیل به شهر شده به راحتی در آن چاه می سازند. اتفاق دیگری که با ساخت چاه ه رخ داد، خشک شدن قنات ها بود؛ ساخت چاه ها بسیاری از قنات ها را خشک کرد و در آینده هم اگر قناتی باشد حتما خشک می شود مگر جاهایی که دشت هستند و شیب دارند.
به جای قنات های خشک شده هم چاه های جدیدی ساختند و این چاه های جدید هم باعث شد قنات های دیگری خشک شوند. سومین پیامد ساخت قنات ها، پیشروی آب شور بود. مثلا در ساری انقدر چاه ساختند که دیگر آب از دریا وارد چاه ها شد و در واقع آب شور پیشروی کرد، با پیشروی آب شور دیگر نتوانستیم از آب چاه ها به عنوان آب خوراکی استفاده کنیم. در کشاورزی هم برخی گیاهان با آب شور رشد نمی کند. آب شور همچنین منجر به ساخت کویر یا نمکزار جدید می شود، مثل دریاچه ارومیه.
چهارمین پیامد از طریق چاه های آرتزین ایجاد می شود، یعنی اینکه یک چاه منجر می شود خود آب به بالا برود و این آبیاری را تحت فشار قرار می دهد. مثلا در روستایی در نزدیکی جیرفت چاهی زدن که به آرتزین تبدیل شده است.
نشست زمین هم از عواقب زدن چاه است؟
بله، یکی دیگر از پیامد های چاه ها هم نشست زمین است، چاه ها حفر کردند و زمین نشست کرد. اکنون زمین نشست کرده و چاله های بزرگی در حال حفر است و اشتباه می کنند که می گویند بزرگترین چاله در تهران بوجود آمده است؛ تهران هر سال 36 سانتی متر نشست می کند و بزرگترین نشست در منطقه ای به نام کبودراهنگ است. نشست کردن زمین هم مشکلاتی مثل شکستن لوله های گاز و ریختن ساختمان ها در پی دارد. مثلا در دشت ورامین دکل ها کج شده اند چون زمین نشست پیدا کرده، از سویی در کرمان پل ها شکسته شده در جاده ها از میبد به اردکان کمر جاده ها شکسته اند.
به همین دلیل درباره قطار سریع السیر تهران مشهد الان هشدار می دهم که به این دلیل که دشت تهران، ورامین، مشهد، سمنان، سبزوار، شاهرود و نیشابور نشست پیدا کرده اند امکان دارد سرعت سریع قطار سیرع السیر منجر شود که کمر راه آهن هم بشکند. چاه همچنین باعث پیشروی بیابان ها می شوند، یک گیاه در دشت از آب های زیر زمینی در عمق 30 متری استفاده می کردند الان این عمق به 600 متر رسیده پس گیاه خشک می شود و بیابان ایجاد می شود. این چاه ها باعث خشک شدن تالاب ها هم می شود، مثلا دریاچه پریشان؛ چاه آب دریاچه را در خود کشید و دریاچه خشک شد. حتی چاه ها رود ها را هم خشک کرد برای مثال زاینده رود. چاه ها همچنین باعث از بین رفتن کویر ها هم شود که کویر هایی که فواید زیادی دارد.
کویر چه فوایندی می تواند داشته باشد؟
من در این رابطه 5 سال پیش نظریه ای دادم که سازمان ملل لوحی هم به من در این رابطه داد. کویر یعنی نمک‌زار یعنی جایی که تمرکز نمک باعث می شود گیاه های رشد نکنند چیزی که من در نظریه جدیدم گفتم این است در کویر ها انواع املاح وجود دارد و من این املاح را دسته بندی کردم: مثلا مواد شوینده، شیشه سازی و سولفات سدیوم برای کویر هستند. دسته دیگری کویر های باروت هستند که می توان از آن می توان باروت گرفت، خود این کویرها هم بهترین کود را دارند. کویرهای چرب هم داریم که جاذبه الرطوبه است و در برخی از دارو ها هم از آن استفاده می شود. اما 25 سال دیگر همه این کویرها از بین می روند عامل این هم چاه ها هستند.
چاه ها چگونه کویرها را از بین می برند؟
کویرها از آب زیرزمینی درست می شوند، آب ها در تابستان ها تبخیر می شوند و منجر به ایجاد نمک در کویرها می شوند. اما دیگر این اتفاق نمی افتد به این علت که چاه های زیادی درست کرده اند.
آیا کسی در آن زمان از پیامدهای چاه گفته بود؟
در آن زمان نگفتند که اگر از چاه استفاده می کند از آبیاری بارانی یا قطره ای استفاده کنید، البته آبیاری قطره ای هم مشکلاتی دارد. جهرم با آبیاری قطره ای از بین رفت به این دلیل که مدیریت در آب نبود. در گذشته تکنولوژی را برای مصرف آب (چاه) به ما دادند اما نگفتند که این آب چاه ها تمام می شود، شور می شود باید از آبیاری قطره ای یا بارانی استفاده کنید. مثل خودرو ها که یک زمانی بسیار خوب بودند اما چون نگفتند افراط نکنید، الان بزرگترین آلوده کننده هوا، خودروها شده اند، یک مدت شما از خودرو لذت می بردید اما الان همه از خودروها متنفرند. بعد از انقلاب گفتند که کشاورزی را برای خودکفا شدن توسعه بدهید و شروع کردن به کشاورزی و این چاه ها را زیاد کرد. حال تازه دارند می گویند که آبیاری را کم کنیم.
شما گفتید 3 چیز اختراع کردیم که باعث استفاده از آب شد، دومین اختراع چه بود؟
سد ها دومین اختراع ما بود، در گذشته ها رود ها جریان زیادی داشتند و منجر به مرگ افراد زیادی می شد و آب را برای استفاده هم نمی شد کنترل کرد. بعد از دیدن این مشکلات سد ها را ساخته شد: اولین کاری که سدها می کنند مدیریت آب است زیرا ما آبی که جاری است را که نمی توانیم کنترل کنیم. با ساختن سدها توانستیم آب‌ها را ذخیره کنیم اما مرحله بعد از که مدیریت سد بود را متاسفانه ما درست انجام ندادیم. پشت سر سد نباید بد حرف بزنیم سد بسیار خوب است. مثلا الان می گویند سد زاینده رود را ساختند باتلاق گاوخونی خشک شد اما سد باتلاق گاوخونی را خشک نکرد اتفاقا این سد می توانست باتلاق گاوخونی را آبدار تر کند. الان باید در 4 منطقه سد بزنیم؛ هم در مازندران و گیلان است، این دو استان بدترین آب را دارند، 90 درصد مردم مازندران از آب زیرزمینی استفاده می کنند زیرا آلوده است.
مدیریت درست سد به چه شکلی است و ما چه کاری انجام دادیم؟
وقتی سد را ساختند باید میزانی از آب را به باتلاق ها اختصاص می دادند، میزانی دیگر را برای کشاورزی و مابقی را برای آب صنعت و آب شرب. یعنی اگر سهم دریاچه ها و باتلاق ها را بعد از ساخت سد باز می کردند و سهم کشاورزی هم می دادند، آب باقی مانده هم برای شهر و هم برای صنعت کافی بود. اما قانون دیگری تصویب کردند که در ابتدا آب سدها باید به شهرها اختصاص داده شود، دوم صنعت و اگر آبی باقی ماند برای کشاورزی. در این قانون آبی به تالاب ها و باتلاق ها هم حتی اختصاص داده نشد. آن زمان می گفتند اگر آب به دریاچه ارومیه یا باتلاق گاوخونی می رسد تلف می شود. اما الان نظرشان تغییر کرده و حتی سازمان محیط زیست می گوید که باتلاق و تالاب باید اولویت اول آب سدها باشند. به طور خلاصه اینکه ابتدا چاه ها را ساختند و سپس سدها را و نام هر دو را هم عامل توسعه گذاشتند. اما در مدیریت سدها اشتباه کردند و آب سدها را به شهرها اختصاص دادند. مثلا در اصفهان آب زاینده رود را به اصفهان، کاشان و... دادند و این را اصلا به کشاورزی هم اختصاص ندادند؛ فقط از این آب برای شهر و صنعت استفاده کردند. در یزد هم این اتفاق افتاده است؛ اکنون هر 5 سال یک بارجمعیت را حساب می کنند اما در یزد هر 5 ماه این کار را انجام می دهند، اکنون بیش از 90 درصد روستاهای یزد خالی شده اند زیرا فقط آب به شهرها اختصاص داده شد. در همین رابطه چندی پیش مجله ای در مصاحبه ای از من پرسید که نظر من درباره انتقال آب چیست و من هم گفتم هر استانی را می خواهید نابود کنید به آن استان آب بدهید.
چرا این اتفاق می‌افتد؟
برای اینکه وقتی آبی را به شهر می دهیم نمی گوییم آب کجا را به این شهر می دهیم؛ مثلا کارون زمانی کانل کشتیرانی بوده است اما الان در آن سبزی می کارند، ارتش و سپاه در آن رژه می‌روند و شهرداری اهواز همه زباله ها را در آنجا می ریزد. از سویی شهر ها هم فکر کنند باز هم به آنها آب داده می شود به همین دلیل کارواش و فضای سبز درست کردند و حال آب بیشتری می خواهند و این مسئله آب را درست کردند. به طور کلی با آب دادن به استان ها نیاز آنها برطرف نشد زیرا تصور کردن آب بیشتری به آنها داده می شود و مناطقی هم که از آن آب گرفته شد مانند خوزستان نابود شدند.
از سومین اختراع هم بگویید.
سد و چاه عامل تمدن بودند و سومی هم نماد تمدن است؛ شیر و شیلنگ. در گذشته می خواستیم آب بیاوریم با الاغ و کوزه آب می‌آوردیم. اگر یک کودک آب خود را می ریخت مادر او، تنبیه اش می کرد زیرا نمی توانست دوباره آب بیاورد. پس از آن دوران، شیر و شیلنگ ساخته شد و به نماد تمدن تبدیل شدند، وقتی شیر و شیلنگ را در ایران آوردند دیگر از جارو استفاده نشد، کارواش ها از آب زیادی استفاده کردند و ... نگفتند که باید به اندازه استفاده کنیم از شیر و شیلنگ، به مقدار زیاد در حمام و آشپزخانه از آب استفاده کردیم و این شد که ما به این روز افتادیم. هر مقدار چاه بود ساختند و هنوز هم دارند می سازند، سدهای زیادی هم زدیم از شیلنگ استفاده کردیم و این شد که به اینجا رسیدیم.
 منبع : https://www.khabaronline.ir/detail/590042/society/environment


۱۳۹۷ خرداد ۲۵, جمعه

ممنوعیت خرید و فروش زمین برای شهروندان بهائی در سرخ رود مازندران


  

شهردار سرخ رود در استان مازندران با صدور نامه‌ای خطاب به مشاورین املاک این شهر به آنان دستور داده که از انجام هر گونه خرید و فروش زمین با بهائیان خودداری کنند. این حکم که برخلاف حتی قوانین فعلی کشور است نمونه ای از رفتار سلیقه ای و تبعیض آمیز مسئولین و دستگاههای متولی در مواجهه با شهروندان بهایی است.
به گزارش خبرگزاری هرانا، ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، سید محمدمهدی موسوی نژاد شهردار سرخ رود با صدور نامه‌ای در تاریخ ۱۹ خرداد ۱۳۹۷ خطاب به مشاورین املاک این شهر گفته است که از انجام هر گونه خرید و فروش زمین با بهائیان خودداری کنند...
در متن این نامه عینا آمده است:
احتراما عطف به نامه ۳۷ مورخع ۱۳ خرداد ۱۳۹۷ بخشداری محترم سرخ رود و در راستای تصویر نامه شماره ۲۱۶ مورخه ۹ خرداد ۱۳۹۷ فرمانداری محترم شهرستان محمودآباد در خصوص ممنوعیت هرگونه خرید و فروش زمین به فرقه ضاله بهائیت ارسال می گردد. شایسته است اقدام لازم صورت پذیرد.  سید محمدمهدی موسوی نژاد / شهردار
شهروندان بهایی در ایران از آزادی‌های مرتبط به باورهای دینی محروم هستند، این محرومیت سیستماتیک در حالی است که طبق ماده ۱۸ اعلامیه جهانی حقوق بشر و ماده ۱۸ میثاق بین‌المللی حقوق مدنی و سیاسی هر شخصی حق دارد از آزادی دین و تغییر دین با اعتقاد و همچنین آزادی اظهار آن به طور فردی یا جمعی و به طور علنی یا در خفا برخوردار باشد...
گفتنی است بر اساس منابع غیررسمی در ایران بیش از سیصد هزار نفر بهایی وجود دارد اما قانون اساسی ایران تنها ادیان اسلام، مسیحیت، یهودیت و زرتشتی‌گری را به رسمیت شناخته و مذهب بهاییان را به رسمیت نمی‌شناسد، به همین دلیل طی سالیان گذشته همواره حقوق بهائیان در ایران به صورت سیستماتیک نقض شده است...
سرخ‌رود یکی از شهرهای استان مازندران ایران است. این شهر مرکز بخش سرخ‌رود شهرستان محمودآباد است...



ضرب و شتم زنان درویش در زندان قرچک / تحصن اعتراضی مردان درویش در زندان



روز گذشته ماموران گارد ویژه زندان قرچک ورامین با هجوم به داخل زندان، زنان درویش را با باتوم و شوکر به شدت مورد ضرب و شتم قرار دادند و هر کدام از زنان را به صورت انفرادی به بندهای مختلف زندان منتقل کرده‌اند. حال تعدادی از این زنان وخیم گزارش شده و تمامی آنها نیز از ملاقات با خانواده‌هایشان محروم هستند. همزمان تعدادی از دراویش زندانی محبوس در تیپ ۳ زندان تهران بزرگ در اعتراض به حمله‌ی ماموران گارد ویژه زندان قرچک به زنان درویش زندانی  دست به تحصن زدند.
به گزارش خبرگزاری هرانا به نقل از مجذوبان نور، روز چهارشنبه ۲۳ خردادماه ۱۳۹۷ ماموران گارد ویژه زندان قرچک ورامین با هجوم به داخل زندان، زنان درویش را با باتوم و شوکر به شدت مورد ضرب و شتم قرار دادند و هر کدام از زنان را به صورت انفرادی به بندهای مختلف زندان منتقل کرده‌اند. حال تعدادی از این زنان وخیم گزارش شده و تمامی آنها نیز از ملاقات با خانواده‌هایشان محروم هستند.
در شرایطی که بر خلاف مقررات آیین‌نامه داخلی سازمان زندان‌ها، زنان درویش در بندهای عمومی زندان قرچک نگهداری می‌شوند، خبر رسیده است که مسئولان زندان برای تهدید زنان درویش به سکوت، زندانیان جرائم عمومی را علیه آنان تحریک کرده و زمینه‌های تنش و درگیری را بین آنان ایجاد کرده‌اند.
خانواده‌ی این زنان درویش زندانی امروز پنجشنبه ۲۴ خرداد ماه مقابل زندان حضور داشتند و اجازه تماس یا ملاقات با زندانیان به آنها داده نشد. حال تعدادی از این زنان وخیم گزارش شده است.
صدیقه خلیلی، مادر سپیده مرادی یکی از زنان درویش زندانی در گفتگو با مجذوبان نور با اشاره به اینکه خانواده‌ها در حال حاضر در مقابل زندان تجمع کرده‌اند، گفت: “هیچ کاری انجام نداده‌اند، چند مامور آمدند و گفتند دیروز شورش شده، زندانیان این‌ها را زدند، گارد دخالت کرده و بچه‌ها را زده است.”
خانم خلیلی همچنین گفته است: “براساس خبری که به من رسیده، دخترم سپیده نمی‌تواند راه برود، کارت تلفن و کارت بانکشان را گرفتند و اجازه هواخوری هم ندارند.”
در همین حال مهیار شالچی، همسر شیما انتصاری یکی دیگر از زندان درویش زندانی، درباره ضرب و شتم این زندانیان گفت: “تلفن‌ها قطع است و چند زندانی خبر داده‌اند و چند نفر مختلف این موضوع را تائید کردند.”
آقای شالچی با اشاره به اینکه مقابل زندان هستند گفت: “مقامات از زندان آمدند و موضوع را تکذیب کردند، یکی هم می‌گوید ما آنجا فیلمبردار داشتیم و دکتر آوردیم و از صحبت‌هایشان مشخص است که آنها را کتک زده‌اند.”
در واکنش به این واقعه، درویشان زندانی محبوس در تیپ ۳ زندان بزرگ تهران در اعتراض به حمله‌ی گارد زندان قرچک به زنان درویش زندانی دست به تحصن زدند. همسران و اعضای خانواده‌‌ی این زنان زندانی عموماً در زندان بزرگ تهران محبوس هستند و مأموران با قطع تلفن‌های زندان مانع از اطلاع یافتن زندانیان مرد از وضعیت همسران و خواهران خود شده‌اند.
گفتنی است، در روزهای اخیر موسی غضنفرآبادی رئیس دادگاه‌های انقلاب تهران از صدور ۱۵۰ رأی برای متهمان پرونده حادثه خیابان پاسداران خبر داده بود. غضنفر آبادی در پاسخ به این سؤال که برای متهمان چه احکامی صادر شده است، اظهار کرد که “برخی متهمان به سبب نوع عناوین اتهامی به حبس کوتاه و برخی به حبس طولانی مدت محکوم‌شده‌اند”.
لازم به یادآوری است، از نیمه‌شب ۱۴ بهمن‌ماه سال گذشته حضور پر تعداد نیروهای امنیتی و انتظامی در اطراف منزل دکتر نور علی تابنده با واکنش منفی سایر دراویش مواجه شد، دراویش گنابادی در حمایت از قطب خود تجمعاتی اطراف منزل دکتر تابنده تشکیل دادند، این تجمعات با دخالت نیروهای انتظامی و لباس شخصی به خشونت کشیده شد و صدها تن زخمی و بازداشت شدند؛ این در حالی بود که پیش‌تر در شامگاه چهارشنبه مورخ ۴ بهمن‌ماه نیز مأمورین امنیتی در اقدامى مشابه در همین مکان حضور یافتند که موجى از نگرانى‌ها در میان دراویش را رقم زده بود.
در حالی که مسئولان قضایی و انتظامی تعداد بازداشت شدگان را ۳۰۰ تن اعلام کرده بودند، کمیته پیگیری دراویش زندانی لیستی از مشخصات ۳۲۴ تن از بازداشت شدگان را منتشر کرد. این منبع تعداد بازداشتی‌ها را بسیار بیشتر از این رقم برآورد می‌کند.



۱۳۹۷ خرداد ۲۴, پنجشنبه

دریچه ای رو به اگاهی (کودک ازاری و سند ۲۰۳۰)

علت افزایش کودک آزاری در ایران چیست؟ ترویچ خشونت یا خلا قانونی ؟ چه عواملی موجب آزار رساندن به کودکان میباشد؟
آمار کودک آزاری روزبه روز بیشتر می‌شود چون ۱۰ سال است بررسی و تصویب قانون حمایت از کودکان پشت در ب مجلس باقی مانده و هنوز به صحن علنی راه پیدا نکرده است. علت این تاخیر و تعلل برای چیست؟ چه قانونی مهمتر از کودکان و خانواده میتواند وجود داشته باشد؟
بخش عمده فضای امن با آموزش ایجاد می‌شود. آموزشی که به آگاهی، مهارت و تغییر رفتار والدین منجر شود. چرا صداوسیما، رسانه‌ها، مراکز متولی ، این فراگیری مورد نیاز را از خانواده‌ها دریغ کرده‌اند.
چرا جمهوری اسلامی ایران با سند توسعه پایدار سازمان ملل مشکل دارد؟. سندی که در آن به آموزش‌هایی توصیه شده بود تا کودکان یادبگیرنداز خود در برابرتجاوز محافظت کنند.

تهیه و تولید برنامه : کمیته اموزش و پژوهش و کانون دفاع از حقوق بشر در ایران 
میهمانان برنامه : بانو فرح دوستدار محقق در علوم سیاسی و اجتماعی و نویسنده –  جناب  حامد فرمند فعال حقوق کودک
با اجرای : مریم مرادی
تدوین : محمد گلستانجو

۱۳۹۷ خرداد ۱۹, شنبه

گزارش صوتی جلسه سخنرانی ویژه کمیته دفاع از حقوق کودک و نوجوان به مناسبت روز جهانی کودکان قربانی تجاوز 8 ژوئن 2018

با نشست جلسه اضطراری روز ۸ جون ۲۰۱۸ کمیته دفاع از حقوق کودک و نوجوان به مناسبت روز جهانی کودکان قربانی تجاوز که متاسفانه تجاوز به کودکان در ایران به اسیب اجتماعی و امری رایج و متداولی تبدیل شده از این رواعضای کمیته دفاع از حقوق کودک و نوجوان وظیفه خود دانستند که با اگاهی رسانی و افشاگری سهمی در اعتراض به این مورد خطرناک و اسیب پذیری که میتواند کودکان را به بیماریهای لاعلاج و عصبی گرفتار کند داشته باشند.که این جلسه با سخنرانی خانم لیدا اشجعی اغاز شد و در بحث ازاد با شرکت اعضای کمیته دفاع از حقوق کودک ونوجوان و همکارانی از کانون دفاع از حقوق بشر که ازد یدگاه های مختلف در مورد این ناهنجاری و اسیب اجتماعی به گفتگو و بحث پرداختند که علاقه مندان میتوانند گزارش جلسه فوق را از فایلهای زیر دریافت نمایند.


۱۳۹۷ خرداد ۱۶, چهارشنبه

پنجم ژوئن ، روز جهانی محیط زیست

سازمان حفاظت محیط زیست ؛
شعار روز جهانی محیط زیست در سال 2018 :غلبه بر آلودگی پلاستیک
هر سال، نزدیک به ۱۳ میلیون تن پلاستیک به اقیانوس‌ها ریخته می‌شود که اثرات محیط زیستی زیانبار آنها بر بقای زیستمندان دریایی را شاهد هستیم. پلاستیک‌هایی که به اقیانوس‌ها می‌رسند، می‌توانند دو سرنوشت داشته باشند: یکی اینکه تا چهار بار در 
سال مورد استفاده‌ی دوباره قرار بگیرند، و یا اینکه تا ۱۰۰۰ سال در اقیانوس‌ها رها باشند تا روزی که تجزیه شوند.
سازمان ملل متحد (UN)، پانزدهم خرداد برابر با پنجم ژوئن را،  " روز جهانی محیط زیست  "  نامگذاری کرده که این روز در ایران، آغاز یک هفته با همین عنوان است. 

بخش محیط‌زیست سازمان ملل متحد(UNEP)، دستورالعمل‌های مربوط به محیط زیست را تنظیم  می‌کند و پیاده‌سازی منسجم ابعاد محیط زیستی توسعه‌ی پایدار در سیستم این سازمان را، برعهده دارد و در نقش یک مدافع معتبر برای محیط زیست جهانی عمل می‌کند.

ماموریت UNEP این است که سیاستگزاری‌های دولت‌ها و مشارکت ملت‌ها در مراقبت از محیط‌زیست را با ایده‌پردازی، اطلاع‌رسانی و توانمند سازی مردم برای بهبود کیفیت زندگی خود و بدون به خطر انداختن نسل‌های آینده،تشویق و ترغیب کند.

شعار روز جهانی محیط زیست در سال 2018 :غلبه بر آلودگی پلاستیک

انتخاب شعار" غلبه بر آلودگی پلاستیک" که به نوعی هدف حذف آلودگی های پلاستیکی را دنبال می کند، فراخوانی برای اقدام همه‌ی ما در مبارزه با یکی از بزرگترین چالش‌های

محیط‌زیستی عصرحاضر است. برای برگزاری این رویداد بزرگ جهانی، هر سال یک کشور به عنوان میزبان برگزیده می‌شود  که میزبان امسال روز جهانی محیط زیست، کشور هندوستان است  

پیام اصلی شعار انتخابی امسال این است که هر کدام از ما در زندگی روزمره‌ی خود، به روش‌های ممکن  تغییراتی ایجاد کنیم که از بار سنگین آلودگی‌های پلاستیکی کاسته و زیستگاه‌های طبیعی، زندگی حیات وحش و محیط زیست خود را از خطرات ناشی از انباشت ظروف یکبار مصرف و کیسه‌های پلاستیکی نجات دهیم تا از این طریق، شاخص‌های سلامت جوامع انسانی، گیاهی و جانوری را، بهبود بخشیم.

در عین حال باید بدانیم که بشر، در دنیای کنونی از پلاستیک استفاده‌های متعدد می‌کند که حذف بسیاری از آنها در عمل ممکن نیست اما با استفاده کردن از ظروف یکبار مصرف و کیسه‌های نایلونی، کار را به جایی رسانده‌ایم که آثار بسیارناگواری در  حیط زیست به جا گذاشته است.

 در سراسر دنیا، در هر دقیقه یک میلیون بطری آب آشامیدنی تولید می‌شود و سالانه ۵۰۰ میلیارد کیسه‌ی پلاستیکی مورد استفاده قرار می‌گیرد. در مجموع می‌توان گفت ۵۰ درصد از مواد پلاستیکی که ما استفاده می‌کنیم، یکبار مصرف هستند.

همچنین نزدیک به یک سوم از بسته‌بندی‌های پلاستیکی که استفاه می‌کنیم، از طریق سیستم‌های جمع‌آوری زباله، جمع نمی‌شوند و این به معنی انباشته شدن آنها در خیابان‌ها و در محیط اطراف ماست.

هر سال، نزدیک به ۱۳ میلیون تن پلاستیک به اقیانوس‌ها ریخته می‌شود که اثرات محیط زیستی زیانبار آنها بر بقای زیستمندان دریایی را شاهد هستیم. پلاستیک‌هایی که به اقیانوس‌ها می‌رسند، می‌توانند دو سرنوشت داشته باشند: یکی اینکه تا چهار بار در سال مورد استفاده‌ی دوباره قرار بگیرند، و یا اینکه تا ۱۰۰۰ سال در اقیانوس‌ها رها باشند تا روزی که تجزیه شوند.

پلاستیک‌ها راه خود را به منابع آبی ما هم باز کرده و از این طریق، به بدن‌های ما نیز راه پیدا کرده‌اند. پرسش این است که پلاستیک‌ها چه صدماتی می‌توانند به ما بزنند؟

دانشمندان هنوز در این خصوص اطمینان ندارند، ولی آنچه مشخص است اینکه پلاستیک‌ها می‌توانند در بردارنده‌ی مواد شیمیایی متعددی باشند که سمی و یا مخلِ عملکرد هورمون‌ها باشند. پلاستیک‌ها می‌توانند به عنوان جاذب انواع آلاینده‌ها مانند دی اکسین‌ها، فلزات و آفت‌کش‌ها عمل کنند.

روز جهانی محیط زیست، امسال این فرصت را برای هریک از ما فراهم کرده است تا به شیوه‌های مختلف بتوانیم با آلودگی پلاستیک در سراسر دنیا مبارزه کنیم.

 پس هم‌اکنون اقدام خود را آغاز کنیم : 

اگر نمی‌توانیم از ظروف یکبار مصرف و کیسه‌های پلاستیکی، چند بار استفاده کنیم، از گرفتن یا خرید آنها اجتناب کنیم.

از رستوران‌ها و تهیه غذاها بخواهیم تا پلاستیک کمتری استفاده کنند.

بجای دریافت کیسه‌های پلاستیکی، کیسه‌ی پارچه‌ای خود را به سوپرمارکت‌ها ببریم.

به دنبال فروشگاه‌هایی بگردیم که کمتر از بسته بندی‌های پلاستیکی استفاده می‌کنند.

اگر در کنار ساحل و یا جنگل قدم زدیم و به زباله‌های پلاستیکی برخورد کردیم، آنها را جمع کنیم.

همدیگر را از اثرات زیانبار استفاده از کیسه‌های پلاستیکی و ظروف یکبار مصرف آگاه و به عدم استفاده از آنها دعوت کنیم. 

و هزاران ایده ای که می تواند برای داشتن دنیایی با پلاستیک کمتر به ذهن شما برسد.

یادمان باشد دستان کوچک فرزندانمان، آینده‌ی خود را از دستان ما طلب می‌کنند.همانگونه که ما، محیط زیست امروز را از 

پدران و مادران خود به امانت گرفته‌ایم، به فرزاندانمان  هم به امانت بسپاریم.

 لازم میدانم که در این مقوله یادی از مادر محیط زیست ایران نیز داشته باشیم
مه لقا ملاح یکی از فعالان حقوق زنان و جامعه شناسان برجسته‌ای بود که در سن ۷۸ سالگی با همکاری همسرش زنده یاد حسین ابوالحسنی و چند نفر از زنان استاد دانشگاه و شاغل در سازمان محیط زیست، یکی از نخستین و مؤثرترین تشکل‌های زیست محیطی کشور یعنی جمعیت زنان مبارزه با آلودگی را تأسیس کرد تا نسلی از فعالان محیط زیست ایران را در مکتب خود تربیت کرده و به حمایت از محیط زیست ترغیب کند. «بهترین شخصیت میراث طبیعی» «دوستدار محیط زیست» از جمله عناوینی است که در کارنامه خانم مه لقا ملاح ثبت شده است.
این فعال محیط زیست از ساکنان قدیمی تهران است و در خانواده ای تربیت شده که زباله تولید نکردن برایشان اهمیت ویژه ای داشته است. خانم ملاح ۶۰ سال است که زباله ای بیرون از خانه نگذاشته است حتی اعضای خانواده اش هم این کار را نکرده اند. مگر اینکه زباله ها بازیافتی باشند مانند کاغذ و پلاستیک. آنها زباله هایشان را داخل گودالی در حیاط می ریزند که تبدیل به کود می شود. او هم اکنون ۱۰۰ ساله و ساکن تهران است و همچنان به محیط زیست عشق می ورزد و خواستار پاکیزگی آن است.  
به امید روزی که همه ما راه این بانوی پر تلاش را ادامه دهیم و برای حفظ محیط زیست خود بکوشیم

۱۳۹۷ اردیبهشت ۳۱, دوشنبه

دریچه ایی رو به آگاهی (نگاهی به حقوق و ارزش خانواده)

مطابق اصل ۱۰ قانون اساسی جمهوری اسلامی ، خانواده واحد بنیادین جامعه ومرکز اصلی رشد تعالی انسانهاست ، کلیه قوانین مقررات و برنامه ریزی های کشور باید در راستای ارتقاو استحکام بنیان خانواده باشد . اما براساس آمار سازمان ثبت و احوال در سال ۱۳۹۶ تعداد طلاق‌ها به حدود ۱۷۵ هزار مورد رسیده که بیشترین آمار ثبت شده در تاریخ ایران است .
در ماده ۱۹ اعلامیه جهانی حقوق بشر آمده است خانواده رکن طبیعی و اساسی اجتماعی است و حق دارد از حمایت جامعه و دولت بهره مند شود. دولت ایران بعنوان یکی از امضا کنندگان این اعلامیه تا چه حد چتر حمایت خود را بر این رکن اساسی و 
اجتماعی ، یعنی خانواده گسترانیده است؟
میهمانان برنامه 
مریم پور حسینی - پژوهشگر و فعال حقوق بشر 
دکتر فرح دوستدار - محقق در علوم سیاسی و اجتماعی و نویسنده 

تهیه و تولید برنامه - کمیته آموزش و پژوهش و کانون دفاع از حقوق بشر در ایران 
اجرا - مریم مرادی 
تدوین - محمد گلستانجو 

۱۳۹۷ اردیبهشت ۲۹, شنبه

زنانی که بدون اطلاع سه‌ طلاقه می‌ شوند


روزنامه شرق: باورش سخت است که هنوز در کشورمان زنانی بدون حکم دادگاه و فقط براساس گفته شوهرانشان طلاق داده می‌شوند. در نحوه اجرای سه‌طلاقه بین مذاهب اسلامی تفاوت‌هایی وجود دارد. براساس فقه شیعه، سه‌طلاقه‌کردن زنان در سه مرحله و سه زمان با حضور شهود عادل انجام می‌شود و مردان نمی‌توانند همسر خود را در یک نوبت سه‌طلاقه کنند.
در فقه اهل سنت، سه‌طلاقه‌کردن در یک مجلس نیز صحیح و احکام سه‌طلاقه درباره آن صادق است، از‌این‌رو سه‌طلاقه‌کردن در فقه اهل سنت، یعنی شوهر با سه مرتبه تکرار لفظ طلاق در یک مرحله همسر خود را حتی در غیاب او طلاق می‌دهد و چون طلاق مطابق قواعد اسلامی ایقاع، یعنی امری یک‌طرفه از جانب مرد است، نیازی هم به اجازه و رضایت زن ندارد.
مسئله سه‌طلاقه در سایر کشورها نیز وجود داشته، ولی تلاش‌های فعالان مدنی سبب واکنش سیستم قضائی و حذف این رویه غیرعادلانه شده است. مرداد ۱۳۹۶ بود که دادگاه عالی هند، رسمی را که به مردان مسلمان اجازه می‌داد با سه بار بر‌زبان‌آوردن کلمه «طلاق» از همسران خود جدا شوند، لغو کرد.

در گذر زمان، قوانین مربوط به خانواده متحول شده و به نظر می‌رسد ملاحظات سیاسی و ارزش‌های مربوط به نظم عمومی در تدوین قوانین جدید در نظر گرفته شده است. در قانون حمایت از خانواده برای ثبت‌نشدن طلاق مجازات تعیین شده است. بدون شک سه‌طلاقه به شکلی که الان در میان اهل سنت در کردستان اجرا می‌شود، بر خلاف نظم عمومی است؛ از‌این‌رو برای جلوگیری از جریحه‌دار‌شدن افکار عمومی شایسته است قانون‌گذاران در راستای حل معضل سه‌طلاقه به این شکل که در کردستان اجرا می‌شود، تدبیری بیندیشند.

وقوع ۳ هزار مورد کودک آزاری در سال گذشته به تایید اورژانس اجتماعی رسیده است


وقوع ۳ هزار مورد کودک آزاری در سال گذشته به تایید اورژانس اجتماعی رسیده است
معاون امور اجتماعی سازمان بهزیستی کشور گفت که در سال گذشته ۳ هزار مورد کودک آزاری به تایید اورژانس اجتماعی کشور رسیده است و در مجموع ۸ درصد تماس های مردمی با این مجموعه مربوط به موارد وقوع کودک آزاری در نقاط مختلف است.
به گزارش خبرگزاری هرانا، حبیب الله مسعودی فرید معاون امور اجتماعی سازمان بهزیستی کشور در گفتگو با خبرنگار حوزه رفاه و تعاون گروه اجتماعی باشگاه خبرنگاران جوان،  اظهار کرد: “در حال حاضر یکی از ۱۹ کارگروه تقسیم کار ملی، کارگروه مختص آسیب‌های کودکان و نوجوانان است”.مسعودی فرید افزود: “در سال گذشته ۳ هزار مورد کودک آزاری به تایید اورژانس اجتماعی کشور رسیده است و در مجموع ۸ درصد تماس های مردمی با این مجموعه مربوط به موارد وقوع کودک آزاری در نقاط مختلف است”.معاون امور اجتماعی سازمان بهزیستی کشور تاکید کرد: “به هیچ عنوان نمی توان گفت که این آمار قطعی است و احتمال بیشتر بودن تعداد کودک آزاری ها وجود دارد؛ زیرا مصادیق مختلف کودک آزاری در نقاط مختلف و فرهنگ های محلی در سایر نقاط کشور متفاوت است”.وی در ادامه تصریح کرد: “متن کارگروه ویژه آسیب‌های کودکان و نوجوانان با وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی است و در این کارگروه معضل کودک آزاری نیز به طور ویژه مورد بررسی و پیگیری قرار می‌گیرد”.
معاون امور اجتماعی سازمان بهزیستی کشور خاطرنشان کرد: “عرصه کودک عرصه بسیار مهمی است و آسیب های حوزه کودکان، از جنبه‌های مختلف باید مورد توجه قرار بگیرد؛ بخشی از آن شامل آسیب‌های جسمی کودکان است”.

ضرورت پردازش به حوزه کودکان در سایر جنبه‌ها
مسعودی فرید تاکید کرد: “بخش عمده و مهمی که در حوزه آسیب کودکان ممکن است مورد بی‌توجهی و غفلت واقع شود، مسائلی چون جنبه‌های روانی و عاطفی این حوزه است و مواردی مثل نپرداختن به مسائل روانی، عدم اختصاص وقت کافی برای رسیدگی به کودک و بی‌توجهی به سلامت کودک را شامل می‌شود”.وی در ادامه یادآور شد: “در برنامه ریزی‌ها و سیسات گذاری های حوزه کودکان باید به صورت همه جانبه به مسائل نگریست و مواردی که تاکنون مغفول مانده‌اند را نیز به صورت جدی مورد پیگیری قرار داد”.
معاون امور اجتماعی سازمان بهزیستی کشور اضافه کرد: “بدون تردید ظرفیت‌های قانونی مثل لایحه حمایت از حقوق کودکان به شرط تصویب، تا حد زیادی می تواند در کنترل و کاهش آسیب‌هایی که متوجه کودکان می‌شوند کارگشا و سازنده باشند”.
مسعودی فرید با اشاره به طولانی شدن بررسی لایحه حمایت از حقوق کودکان در مجلس شورای اسلامی در ادامه تصریح کرد: “ضرورت تصویب نهایی این لایحه در شرایط فعلی به شدت احساس می‌شود و در کنار تصویب آن باید مسئله پیشکیری از وقوع کودک آزاری را هم مورد توجه قرار دهیم”.وی خاطرنشان کرد: “علاوه بر مداخله در مواقع وقوع کودک آزاری و  توجه به کودکانی که مورد کودک آزاری قرار می گیرند، باید نکات خود مراقبتی را به کودکان و همچنین نکات مهم و موثر سبک‌های صحیح فرزند پروری را به والدین آموخت”.


  چهل و دو سال بوده اید . دیگر بس است . باید برای همیشه در زباله دان تاریخ با بدترین نام دفن شوید . ای منفورترین موجوداتی که نمیشود گفت چه ه...