۱۳۹۴ بهمن ۱۲, دوشنبه

دو زندانی در یزد اعدام شدند

 دو زندانی در یزد اعدام شدند

khaled kurdi & mohsen abariyan

خبرگزاری هرانا ـ دو زندانی محکوم به اعدام در زندان یزد به دار آویخته شدند.
به گزارش خبرگزاری هرانا به نقل از فعالین بلوچ، “خالد کردی” فرزند یارمحمد و “مسلم آباریان” فرزند حیدر، دیروز دوشنبه ۶ بهمن ماه در زندان یزد به اتهام “حمل مواد مخدر” اعدام شدند.
کمپین فعالین بلوچ به نقل از یک منبع مطلع گفته است که اعدام‌شدگان هنگام بازداشت کمتر از ۱۸ سال داشته‌اند. هرانا تا دریافت مستندات بیشتر مستقلا نمی‌تواند سن محکومین هنگام بازداشت را تایید یا تکذیب کند.
این “منبع مطلع در این باره به فعالین بلوچ گفته است: “این زندانیان ۷ سال پیش و در سن ۱۳ سالگی” در شهرستان یزد بازداشت شدند”.
این منبع افزود: “این دو زندانی بی گناه بودند و هنگامی که برای کار به یزد می رفتند فرد دیگری مواد مخدر را در اتوبوس زیر پای آنها گذاشته بود و حتی در دادگاه هم این موضوع را نپذیرفته اند، این دو زندانی بدون اطلاع خانواده، در زندان یزد به دارآویخته شدند”.
مراسم دفن “خالد کردی” امروز سه شنبه در شهر خاش و “مسلم آباریان” در شهرستان بم برگزار شده است.
به گفته این منبع حکم اعدام ۱۸ زندانی دیگر که در زندان یزد بازداشت هستند “صادر شده” است.

مردی که دخترش را ۱۶ میلیون تومان فروخت

  مردی که دخترش را ۱۶ میلیون تومان فروخت

foroush dokhtar afghanestani
خبرگزاری هرانا ـ دختر نوجوان وقتی متوجه شد پدر پیرش او را ۱۶ میلیون تومان به یک دستفروش فروخته است، از خانه فرار و از پدرش شکایت کرد.
به گزارش خبرگزاری هرانا به نقل از جام‌جم، روز گذشته دختر نوجوانی با مراجعه به دادسرای یافت‌آباد از قاضی پرونده‌اش درخواست کرد اجازه ندهد پدر پیرش او را در برابر دریافت پول، شوهر دهد.
دختر ۱۷ ساله به نام زیبا که خود را تبعه افغانستان معرفی می‌کرد، به قاضی پرونده گفت: “حدود ۲۴ سال قبل پدر و مادرم از افغانستان به ایران آمده و در خیابان زمزم ساکن شدند. من در ایران به دنیا آمدم و در هفت سالگی به مدرسه رفتم. وقتی سه کلاس درس خواندم پدرم با ادامه تحصیلم مخالفت کرد و خانه‌نشین شدم. ۱۲ ساله بودم که پدرم بحث ازدواج با پسر جوانی را مطرح کرد که من مخالفت کردم. او همیشه دوستانش را برای مصرف مواد مخدر به خانه می‌آورد و خانه برایم جهنم شده بود تا این که دو ماه قبل پدرم گفت، یکی از دوستانش مرا برای پسرش که در مشهد است خواستگاری کرده و پدرم نیز مرا با دریافت ۱۶ میلیون تومان به او فروخته است. پدرم گفت ۹ میلیون تومان از این پول را پیش گرفته و قرار است وقتی من نزد او رفتم، بقیه پول را بگیرد. او سه خواهر دیگرم را هم با گرفتن پول فروخته بود و برخی از آنها حتی ازدواج هم نکرده‌اند و به نوعی برده شده‌اند”.
وی اضافه کرد: “یادم می‌آید ۱۰ سال قبل یکی از خواهرانم را وقتی ۱۲ ساله بود با دریافت ۸۰۰ هزار تومان به مردی ۳۵ ساله فروخت که بعد از مدتی خواهرم از خانه مرد خریدار گریخت. دو خواهر دیگرم نیز به همین شیوه ازدواج کردند و الان در افغانستان و مشهد به زور با مردانی که هیچ علاقه به آنها ندارند، زندگی می‌کنند. پسر ۲۵‌ساله را که قرار بود با دریافت پول به خانه‌اش بروم، دوبار دیده بودم و می‌دانستم در مشهد دستفروش است و جوراب می‌فروشد.هیچ حسی به او نداشتم و نمی‌خواستم در برابر پول زن کسی بشوم که دوستش ندارم به همین دلیل با پدرم مخالفت کردم که او کتکم زد و گفت تو را فروخته ام و باید زن پسر جوراب فروش شوی، نمی‌دانستم چه کنم اما همچنان جواب من منفی بود تا این که پدرم مرا در اتاق حبس کرد”.
دختر نوجوان ادامه داد: “دو روز زندانی بودم تا این که فهمیدم پسر جوان می‌خواهد به تهران بیاید و مرا به زور به مشهد ببرد. هیچ راهی نداشتم تا این که از پنجره اتاقم در طبقه اول به خیابان پریده و شبانه از خانه فرار کردم. البته با این کار مشکلاتم شروع شد. هشت روز صبح‌ها در خیابان می‌چرخیدم و شب‌ها نیز در پارک می‌خوابیدم. سه روز قبل یادم آمد که یک فامیل در رباط‌کریم داریم به همین خاطر با او تماس گرفتم و او به دنبالم آمد و سه روز است در خانه او زندگی می‌کنم. در این مدت یک بار با پدرم صحبت کردم که او ادعا کرد تو زن پسر جوراب‌فروش شو تا من بقیه پول را بگیرم و یک ماه بعد خودم طلاقت را می‌گیرم. می‌دانستم دروغ می‌گوید و فقط به دنبال پول است به همین دلیل به خانه بازنگشتم. آقای قاضی من می‌خواهم در ایران درس بخوانم و قصد ازدواج ندارم از شما هم می‌خواهم پدرم را منصرف کنید”.
با ادعاهای دختر ۱۷ ساله، قاضی حسن سرخیل دستور احضار پدر زیبا و تحقیقات از او را صادر کرد.

منبع : https://hra-news.org/fa/?p=7444
0

۱۳۹۴ بهمن ۱۱, یکشنبه

فراخوان کمیته دفاع از حقوق پیروان ادیان در تاریخ یکشنبه ۳۱ ژانویه ۲۰۱۶

مریم مرادی بعنوان سخنران جلسه

موضوع: علل دین گریزی جوانان در نظام جمهوری اسلامی


اتاق پالتاک کمیته دفاع از حقوق پیروان ادیان


گزارش صوتی جلسه کمیته دفاع از حقوق پیروان ادیان در تاریخ 31 ژانویه 2016

موضوع سخنرانی : علل دین گریزی جوانان در نظام جمهوری اسلامی
مریم مرادی

اتاق پالتاک: کمیته دفاع پیروان ادیان

http://seda-tasvir.bashariyat.org/?p=3618

اطلاعیه 676 نمایندگی مالزی در خصوص روز جهانی هوای پاک

اطلاعیه 676 نمایندگی مالزی در خصوص روز جهانی هوای پاک

۱۳۹۴ بهمن ۹, جمعه

اعلامیه حقوق بشر اسلامی


« يا ايها الناس انا خلقناکم من ذکر و انثي و جعلناکم شعوبا و قبايل لتعارفوا ان اکرمکم عندالله اتقاکم » ( قرآن کريم )
دولت هاي عضو سازمان کنفرانس اسلامي با ايمان به الله پروردگار جهانيان و آفريدگار کائنات و بخشنده نعمتها ، خداوندي که انسان را به بهترين وجه آفريده و به او حيثيت داده و وي را خليفه خود در زمين گرداند ، خداوندي که آباداني و اصلاح زمين را بر عهده بشر گذارده و امانت تکاليف الهي را بر گردن او نهاده و آنچه در آسمانها و زمين است همگي را تحت تصرف وي قرار داد ، و با تصديق رسالت محمد صلي الله عليه و آله که خداوند ايشان را به هدايت و آيين راستين فرستاده و وي را رحمتي براي جهانيان ، و آزادگري براي بردگان و شکننده اي براي طاغوت ها و مستکبران گردانيده است ، پيامبري که برابري را ميان همه بشريت اعلام نموده و هيچ اولويتي براي کسي بر ديگري جز در تقوا قائل نشده ، و فاصله ها و اکراه را از ميان مردم برچيد ، مردمي که خداوند آنان را از روح واحد آفريده است .
و با در نظر گرفتن عقيده توحيد ناب که ساختار اسلام بر پايه آن استوار شده است ، عقيده اي که بشريت را فرا خواند تا جز خدا کسي را پرستش نکرده و شريکي براي او قائل نشوند واحدي را به عنوان خدا به جاي الله نگيرند ، عقيده اي که پايه راستين آزادي مسئولانه بشريت و حيثيت آنان را پي ريزي کرده و رهايي انسان از بردگي را اعلان نموده است .
و براي تحقق اموري که در شريعت جاودان اسلامي آمده است از جمله پاسداري از دين و جان و خرد و ناموس و مال و نسل ، و ديگر امتيازات چون جامعيت و ميانه روي در کليه مواضع و احکام ، اين شريعت معنويات و ماده را با هم در آميخت و عقل و قلب را هماهنگ ساخت و ميان حقوق و وظائف موازنه به وجود آورد و بين حرمت فرد و مصلحت عمومي تلفيقاتي به وجود آورد و معيارهاي قسط را ميان طرفهاي ذيربط برقرار کرد تا اين که نه طغياني باشد و نه زياني .
ضمن تأکيد بر نقش تمدني و تاريخي امت اسلامي که خداوند آن را بهترين امت برگزيد تا اين امت يک تمدن جهاني همگون را به بشريت تقديم نمايد ، تمدني که مي تواند دنيا را به آخرت ربط داده و علم و ايمان را بهم بپيوندند . لذا از چنين امتي امروزه انتظار مي رود که به هدايت بشريت گمراه در امواج و مسلک هايي که در حال رقابت متضاد هستند اقدام نموده و راه حلهايي براي مشکلات مزمن تمدن مادي ارائه دهد .

و به جهت ايفاي سهم خود در تلاشهاي بشري که مربوط به حقوق بشر است - حقوقي - که هدفش حمايت بشر در مقابل بهره کشي و ظلم بوده و تأکيد بر آزادي و حقوق او در حيات شرافتمندانه اي دارد که با شريعت اسلامي هماهنگ است .
با اعتقاد به اين که بشريتي که در بالاترين درجات علم مادي رسيده است ، پيوسته و در هر زمان نيازمند تکيه گاهي ايماني جهت پاسداري از تمدن خودو عامل حمايت کننده از حقوق خويش مي باشد .
و با ايمان به اين که حقوق اساسي و آزاديهاي عمومي در اسلام جزيي از دين مسلمانان است ، پس هيچ احدي به طور اصولي حق متوقف کردن کلي يا جزيي يا زير پا نهادن يا چشم پوشي کردن از احکام الهي تکليفي که خداوند از راه کتابهاي خود نازل نموده و خاتم پيامبرانش را فرستاده و به وسيله ي او پايان و اختتامي براي رسالت آسماني بعمل آورده است ، ندارد . بنابراين مراعات آنها ، عبادت است و کوتاهي از آنها يا تجاوز بر آنها منکر است و هر انساني به طور
منفرد ، مسؤول پاسداري و اجراي آن است و امت به گونه اي هماهنگ در تضمين (مشترک) در قبال آنها ، مسؤوليت دارد . بدين جهت ، دولت هاي عضو سازمان کنفرانس اسلامي بر اين اساس ، مواد زير را اعلام مي نمايند .

ماده يک :
الف ) بشر به طور کلي ، يک خانواده مي باشند که بندگي نسبت به خداوند و فرزندي نسبت به آدم آنها را گرد آورده و همه مردم دراصل شرافت انساني و تکليف و مسؤوليت برابرند بدون هر گونه تبعيضي از لحاظ نژاد ، يا رنگ يا زبان يا جنس يا اعتقاد ديني يا وابستگي سياسي يا وضع اجتماعي و غيره .
ضمنا عقيده صحيح ، تنها تضمين براي رشد اين شرافت از راه تکامل انسان مي باشد .
ب) همه مخلوقات به منزله عائله خداوندي هستند و محبوبترين آنان نزد خدا سودمندترين آنان به همنوع خود است . و هيچ احدي بر ديگري برتري ندارد مگر در تقوا و کار نيکو .

ماده دوم :
الف ) زندگي موهبتي است الهي و حقي است که براي هر انساني تضمين شده است ، و بر همه افراد و جوامع و حکومتها واجب است که از اين حق حمايت نموده و در مقابل هر تجاوزي عليه آن ايستادگي کنند وجايز نيست کشتن هيچ کس بدون مجوز شرعي .

ب ) استفاده از وسيله اي که منجر به از بين بردن سرچشمه بشريت به طور کلي يا جزيي گردد ، ممنوع است .
ج) پاسداري از ادامه زندگي بشريت تا هر جائيکه خداوند مشيت نمايد ، وظيفه اي شرعي مي باشد .
د) حرمت جنازه انسان بايد حفظ شود و بي احترامي به آن جايز نيست کما اين که جايز نيست لمس کردن آن مگر با مجوز شرعي . و بر دولت است حمايت از اين امر .
ماده سوم :
 الف ) در صورت بکارگيري زور يا کشمکش هاي مسلحانه ، نبايد آناني را که در آن مشارکتي نداشته اند همچون پيرمردان و زنان و کودکان ، را کشت وهر مجروح و بيماري حق مداوا، و اسرا حق خوراک و پناهگاه و لباس دارند . و مثله کردن مقتولين ممنوع است و بايد اسرا را مبادله و فيمابين خانواده هايي که اوضاع جنگ باعث جدايي آنان شده است ، ديدارهايي بعمل آيد .

ب) قطع درختان يا از بين بردن زراعت و دامها يا تخريب ساختمانها و مؤسسات کشور دشمن به وسيله ي بمباران يا موشک باران و غيره ؛ جايز نمي باشد .

ماده چهارم :
هر انساني ، حرمتي دارد و مي تواند از آوازه خود در زندگي يا پس از مرگ پاسداري نمايد و دولت و جامعه موظف است که از پيکر و مدفن او پاسداري کند .
ماده پنجم :
الف) خانواده ، پايه ساختار جامعه است و زناشويي اساس ايجاد آن مي باشد ، بنابراين مردان و زنان حق ازدواج دارند و هيچ قيد و بندي که بر پايه نژاد يا رنگ يا قوميت باشد ، نمي توان از اين حق آنان ، جلوگيري کند .
ب) جامعه و دولت موظف است موانع را از فرا راه ازدواج برداشته و راههاي آن را آسان و از خانواده حمايت به عمل آورد .
ماده ششم :
الف) در حيثيت انساني ، زن با مرد برابر است و به همان اندازه که زن وظايفي دارد ، از حقوق نيز برخوردار است و داراي شخصيت مدني و ذمه مالي مستقل و حق حفظ نام و نسبت خويش را دارد .
ب) بار نفقه خانواده و مسؤوليت نگهداري آن ، از وظائف مرد مي باشد .
ماده هفتم :
الف ) هر کودکي از زمان تولد ، حقي بر گردن والدين خويش و جامعه و دولت در محفاظت دوران طفوليت و تربيت نمودن و تأمين مادي و بهداشتي و ادبي دارد . در ضمن بايد از جنين و مادر نگهداري شود و مراقبت هاي ويژه نسبت به آنها مبذول شود .

ب) پدران و کساني که از نظر قانون شرع به منزله پدرانند ، حق انتخاب نوع تربيتي را که براي فرزندان خود مي خواهند با مراعات منافع و آينده آنان در پرتو ارزشهاي اخلاقي و احکام شرعي دارند .
ج) بر طبق احکام شرع ، فرزندان نسبت به والدين خود واقوام نسبت به اقوام خود حقوقي بر گردن دارند .
ماده هشتم :
هر انساني از لحاظ الزام والتزام ، از يک شخصيت شرعي برخوردار است و اگر اين شخصيت از بين رفت يا مخدوش گرديد، قيم جاي اور ا مي گيرد .

ماده نهم :
الف ) طلب علم يک فريضه است و آموزش يک امر واجب است بر جامعه و دولت ، و بر دولت لازم است که راهها و وسائل آن را فراهم نموده و متنوع بودن آن را به گونه اي که مصلحت جامعه را بر آورد ، تأمين نمايد و به انسان فرصت دهد که نسبت به دين اسلام و حقايق هستي معرفت حاصل کند و آن را براي خير بشريت بکار گيرد .
ب) حق هر انساني است که مؤسسات تربيتي و توجيهي مختلف از خانواده و مدرسه و دانشگاه گرفته تا دستگاههاي تبليغاتي و غيره که کوشش در جهت پرورش ديني و دنيوي انسان مي نمايد ، براي تربيت کامل و متوازن او تلاش کنند و شخصيتش را پرورش دهند به گونه اي که ايمانش به خدا و احترامش به حقوق و وظايف و حمايت از آن فراهم شود .

ماده دهم :
اسلام دين فطرت است ، و بکار گرفتن هر گونه اکراه نسبت به انسان يا بهره برداري از فقر يا جهل انسان جهت تغيير اين دين به ديني ديگر يا به الحاد ، جايز نمي باشد .

ماده يازدهم :
 الف ) انسان آزاد متولد مي شود و هيچ احدي حق به بردگي کشيدن يا ذليل کردن يا مقهور کردن يا بهره کشيدن يا به بندگي کشيدن او را ندارد ، مگر خداي تعالي .

ب) استعمار به انواع گوناگونش و به اعتبار اين که بدترين نوع بردگي است ، شديدا تحريم مي شود و ملتهايي که از آن رنج مي کشند حق دارند از آن رهايي يافته و سرنوشت خويش را تعيين کنند . همه دول و ملل نيز موظف اند از اين گروه در مبارزه عليه نابودي هر استعمار و اشغال ياري نمايند . همه ملتها نيز حق حفظ شخصيت مستقل و سلطه خود بر منابع و ثروتهاي طبيعي را دارند .

ماده دوازدهم :
هر انساني بر طبق شريعت حق انتقال و انتخاب مکان براي اقامت در داخل يا خارج کشورش را دارد و در صورت تحت ظلم قرار گرفتن مي تواند به کشور ديگري پناهنده شود . و بر آن کشور پناه دهنده واجب است که با او مدارا کند ، تا اين که پناهگاهي برايش فراهم شود . با اين شرط که علت پناهندگي به خاطر ارتکاب جرم طبق نظر شرع نباشد .

ماده سيزدهم :
کار ، حقي است که بايد دولت و جامعه براي هر کسي که قادر به انجام آن است ، تضمين کند . و هر انساني آزادي انتخاب کار شايسته را دارد به گونه اي که هم مصلحت خود وهم مصلحت جامعه بر آورده شود . هر کارگري حق دارد از امنيت و سلامت و ديگر تأمين هاي اجتماعي برخوردار باشد و نبايد او را به کاري که توانش را ندارد واداشت يا او را به کاري اکراه نمود يا از او بهره کشي کرد يا به او زيان رساند ؛ و هر کارگري بدون فرق ميان مرد و زن ، حق دارد که مزد عادلانه در مقابل کاري که ارائه مي کند سريعا دريافت نمايد و نيز حق استفاده از مرخصي ها و پاداشها وترفيعات استحقاقي را دارد ودر عين حال موظف است که در کار خود اخلاص و درستکاري داشته باشد و اگر کارگران با کارفرمايان اختلاف پيدا کردند دولت موظف است براي حل اين اختلاف و از بين بردن ظلم و اعاده حق و پايبندي به عدل بدون اين که به نفع طرفي عدول کند ، دخالت نمايد .

ماده چهاردهم :
 انسان ، حق دارد کسب مشروع بکند ، بدون احتکار و فريب يا زيان رساندن به خود يا ديگران . و ربا شديدا ممنوع مي باشد .

ماده پانزدهم :
 الف ) هر انساني حق مالک شدن از راههاي شرعي را دارد و مي تواند از حقوق مالکيت به گونه اي که به خود و يا ديگران و يا جامعه ضرر نرساند ، برخوردار باشد و نمي توان مالکيت را از کسي سلب کرد مگر بنابر ضرورت حفظ منافع عمومي و در مقابل پرداخت غرامت فوري و عادلانه .
ب) مصادره اموال و ضبط آنها ممنوع است مگر بر طبق شرع .

ماده شانزدهم :
هر انساني حق دارد از ثمره دست آوردهاي علمي يا ادبي يا هنري يا تکنولوژيکي خود سود ببرد ، و حق دارد از منافع ادبي و مالي حاصله از آن حمايت نمايد ، مشروط بر ا ين که آن دست آورد (اثر) مغاير با احکام شريعت نباشد .
ماده هفدهم :
الف) هرانساني حق دارد که در يک محيط پاک از مفاسد و بيماري هاي اخلاقي به گونه اي که بتواند در آن خود را از لحاظ معنوي بسازد ، زندگي کند ، جامعه و دولت موظفند اين حق را براي او فراهم کنند .
ب) دولت و جامعه موظف اند که براي هر انساني تأمين بهداشتي و اجتماعي را از طريق ايجاد مراکز عمومي مورد نياز بر حسب امکانات موجود ، فراهم نمايند .

ج) دولت مکلف است حق هر انساني را در زندگي شرافتمندانه اي که بتواند از طريق آن مايحتاج خود و خانواده اش را بر آورده سازد و شامل خوراک و پوشاک و مسکن و آموزش و درمان و ساير نيازهاي اساسي مي شود تضمين نمايد .
ماده هجدهم :
 الف) هر انساني حق دارد که نسبت به جان و دين و خانواده و ناموس و مال خويش ، در آسودگي زندگي کند .
ب) هر انساني حق دارد که در امور زندگي خصوصي خود ( در مسکن و خانواده و مال و ارتباطات ) استقلال داشته باشد و جاسوسي يا نظارت بر او و مخدوش کردن حيثيت او جايز نيست و بايد از او در مقابل هر گونه دخالت زورگويانه در اين شؤون حمايت شود .

ج) مسکن در هر حالي حرمت دارد و نبايد بدون اجازه ساکنين آن يا به صورت غير مشروع وارد آن شد ، و نبايد آن را خراب يا مصادره کرد يا ساکنينش را آواره نمود .

ماده نوزدهم :
الف ) مردم در برابر شرع مساوي هستند . در اين امر حاکم و محکوم نيز با هم برابرند .
ب) مراجعه و پناه بردن به دادگاه ، حقي است که براي همه تضمين شده است .
ج) مسؤوليت در اصل شخصي است
د) هيچ جرمي يا مجازاتي نيست مگر به موجب احکام شريعت .
ه) متهم ، بي گناه است تا اين که محکوميتش از راه محاکمه عادلانه اي که همه تضمينها براي دفاع از او فراهم باشد ثابت گردد .

ماده بيستم :
دستگيري يا محدود ساختن آزادي يا تبعيد ، يا مجازات هر انساني جايز نيست مگر به مقتضاي شرع . و نبايد او را شکنجه بدني يا روحي کرد يا با او به گونه اي حقارت آميز يا سخت ، يا منافي حيثيت انساني ، رفتار کرد . همچنين اجبار هر فردي براي آزمايشات پزشکي يا علمي جايز نيست مگر با رضايت وي و مشروط بر اين که سلامتي و زندگي او به مخاطره نيفتد همچنين ، تدوين قوانين استثنايي که به قوه اجرائيه چنين اجازه اي را بدهد ، نيز جايز نمي باشد .
ماده بيست و يکم :
گروگانگيري به هر شکل و به خاطر هر هدفي ، ممنوع است .
ماده بيست و دوم :
الف ) هر انساني حق دارد نظر خود را به هر شکلي که مغاير با اصول شرعي نباشد آزادانه بيان دارد .
ب) هر انساني حق دارد براي خير و نهي از منکر بر طبق ضوابط شريعت اسلامي دعوت کند .
ج) تبليغات يک ضرورت حياتي براي جامعه است و سوء استفاده و سوء استعمال آن و حمله به مقدسات و کرامت انبيا يا به کارگيري هر چيزي که منجر به ايجاد اختلال در ارزشها يا متشتت شدن جامعه يا زيان يا متلاشي شدن اعتقاد شود ، ممنوع است .

د) برانگيختن احساسات قومي يا مذهبي و يا هر چيزي که منجر به برانگيختن هر نوع حس تبعيض نژادي گردد ، جايز نيست .

ماده بيست و سوم :
الف ) ولايت ، امانتي است که استبداد يا سوء استفاده از آن شديدا ممنوع است ، زيرا حقوق اساسي از اين راه تضمين مي شود .

ب) هر انساني حق دارد در اداره امور عمومي کشور خود به طور مستقيم يا غير مستقيم شرکت نمايد . همچنين او مي تواند پستهاي عمومي را بر طبق احکام شريعت متصدي شود .

ماده بيست و چهارم :
کليه حقوق و آزاديهاي مذکور در اين سند ، مشروط به مطابقت با احکام شريعت اسلامي است .
ماده بيست و پنجم :
شريعت اسلامي تنها مرجع براي تفسير يا توضيح هر ماده از مواد اين اعلاميه است . 

برنامه نود و هفتم به تاریخ : 28.01.2016

تحلیل خبر : مریم مرادی - سپیده نامور-پریسا حسین پور- قادری فر - سامان راکی

http://bashariyat.de/ArchivRadio/97/akhbar.mp3


برنامه نگاه هفته با موضوع بررسی دلایل بی توجهی به کودکان : مریم مرادی

http://bashariyat.de/ArchivRadio/97/NegaHE%20HAFTE.mp3


برنامه بخش ادبی داستان های کوتاه  و چکامه خوانی : مریم مرادی

http://bashariyat.de/ArchivRadio/97/adabi.mp3

۱۳۹۴ بهمن ۷, چهارشنبه

سال ۹۴ رکورددار خودکشی‌ در سن نوجوان

  سال ۹۴ رکورددار خودکشی‌ در سن نوجوانی‌

khodkoshi

  • خبرگزاری هرانا ـ با ثبت سیزدهمین خودکشی یک نوجوان ۱۳ ساله، می‌توان سال ۹۴ را رکورددار ثبت بیشترین خودکشی در سن نوجوانی دانست.
به گزارش خبرگزاری هرانا به نقل از ایلنا، از ابتدای سال تاکنون امید زندگی ۱۳ دانش‌آموز یا بهتر بگوییم، ۱۳ نوجوان در سنین ۱۱ تا ۱۸ سال به صفر رسید. زمانی که امید به زندگی صفر می‌شود، ترس دیگر معنایی ندارد… خود را به حلقه دار می‌سپارد… از طبقه پنجم ساختمانی خود را‌‌‌ رها می‌کند … به دور از چشم خانواده، خود را از پنکه سقفی آویزان می‌کند… در میان صدا و هیاهوی همکلاسی‌هایش در مدرسه، به زندگی خود پایان می‌دهد و در نهایتِ نا‌امیدی، خاموش می‌شود…!
به راستی چه شده که آستانه صبر و تحمل نوجوانان ما به صفر رسیده و یکی پس از دیگری برای رهایی از مشکلاتشان، غیرمنطقی‌ترین و کوتاه‌ترین راه را انتخاب کرده و به زندگی خود پایان می‌دهند؟ چه قصه پر رمز و رازی در سینه داشتند که در پس چهره معصومشان خودنمایی می‌کرد … اما هیچکس آن را ندید و درک نکرد؟ این هشدار فاجعه بار، اینک بهانه‌ای است؛ برای کنکاش بیشتر دلایل بحرانی که به واسطهٔ انتشار نسبتاً دقیق رسانه‌ای آن، سال ۱۳۹۴ را در مقایسه با چند سال اخیر، می‌توان سالی بی‌سابقه‌ای در این مورد مطرح کرد.
چراغ زندگی ۱۳ دانش آموز خاموش شد
خودکشی “هاوری شوان” نوجوان ١١ سالهٔ اهل اشنویه در ۴ آبان ماه در آذربایجان و پسر ۱۳ سالهٔ تهرانی در ۱۹ دی ماه امسال، اخباری تکان‌دهنده بود که به سرعت در رسانه‌ها منتشر شد. خبرهایی که با شنیدنش پیش از آنکه مجالی برای پرسش و جستن دلیلِ وقوع آن یافت شود، روح هر انسانی را آزار می‌دهد و هزاران سوال به سراغمان می‌آید که چرا و به چه دلیل؟!
براساس گزارش‌های منتشر شده در خصوص خودکشی دانش آموزان، تهران با ۴مورد رکورددار این آمار از ابتدای سال تاکنون بوده است. پس از تهران، استانهای آذربایجان غربی، یزد، مازندران و لرستان هر یک با ۲ مورد خودکشی و خراسان شمالی و خراسان جنوبی هر کدام با یک مورد به ترتیب در رتبه‌های بعدی قرار دارند. پس از اعلام و انتشار اخبار پی در پی در مورد خودکشی‌های سریالی دانش آموزان، برخی انگشت اتهام را به سمت آموزش و پرورش نشانه رفتند و برخی دیگر نیز خانواده‌ها را مقصر اصلی این ماجرای تلخ عنوان کردند.
واکنش آموزش و پرورش به انتقادات
در همین راستا معاون متوسطه وزارت آموزش و پرورش نسبت به انتقادات صورت گرفته به آموزش و پرورش و منقصر دانستن آن واکنش نشان داد و گفته است؛ «در بررسی‌های انجام شده به جز یک مورد، انگیزه‌ها هیچ ارتباطی به مسائل آموزش و پرورش نداشت و در محیط مدرسه هم اتفاق نیفتاد و بیشتر خانوادگی بود». البته اظهارات این مقام مسئول در حالی مطرح شده که پیش از این، علل خودکشی‌های دانش‌آموزان در برخی موارد اضطراب ناشی از مدرسه، افت تحصیلی و ناکامی در درس و یا هراس از مورد بازخواست قرار‌گرفتن از سوی والدین عنوان شده بود که در مواردی وزارت آموزش و پرورش آن اخبار را رد و تکذیب کرده بود.
در گفت‌و‌گویی با سه روان‌شناس، رفتار‌شناس و استاد دانشگاه داشت، به چرایی شیوع خودکشی در بین نوجوانان پاسخ داده شده است. آن‌ها سهم آموزش و پرورش و خانواده‌ها را برابر عنوان کرده‌اند که هر کدام در صورت کم‌کاری و عدم حمایت، می‌توانند؛ اتفاقی تلخ و غیر قابل جبران را رقم بزنند. از سوی دیگر نیز فقر اقتصادی حاکم بر خانواده‌ها را نمی‌توان در بروز این پدیده نادیده گرفت.
«معلمان آموزش ندیده» معضل آموزش و پرورش/چرا آموزش مهارت‌های زندگی کنار گذاشته شده؟
قاسم‌زاده (روان‌شناس) در بحث تحلیل عوامل خودکشی دانش آموزان، نقش آموزش و پرورش به ویژه «معلمان آموزش ندیده» را مورد تاکید قرار می‌دهد. قاسم‌زاده می‌گوید: “ما کجا به بچه‌هایمان یاد داده‌ایم که چگونه مسائل زندگی را حل کنند؟ ما با خلا آموزش مهارت‌های زندگی مواجه هستیم؛ مهارت‌هایی که در ‌‌‌نهایت منجر به شناخت خود، ایجاد تفکر انتقادی و منطقی می‌شود که در طرف مقابل نبود این تفکر، شکل گیری شخصیتی سست و شکننده و نهایتا جسارتی نشات گرفته از ناخوداگاه را برای دانش آموزان به ارمغان دارد.”
این روان‌شناس یافتن راه حل مشکلات، چالش‌ها و ضروریات زندگی، نحوه ارتباط با دیگران، توانایی رویارویی با هیجانات (غم و شادی) را سرفصل‌های مهم مهارت زندگی می‌داند و می‌گوید: سال‌هاست که آموزش مهارت‌های زندگی کنار گذاشته شده است؛ در حالی که در یک دهه گذشته در کنفرانس اندونزی که سران آموزش و پرورش کشور‌ها در آن حضور داشتند، آموزش مهارت‌های زندگی اجباری اعلام شد، این در حالی‌ است که دانش آموزان ما نمی‌دانند در مواجه با مشکلات چه رفتاری داشته باشند و این عدم آگاهی منجر به بروز رفتارهای پرخطر از جمله اعتیاد و یا خودکشی می‌شود.
وی در ادامه به نقش آموزش و پرورش در بروز رفتارهای پرخطر و یا غیر قابل جبران اشاره می‌کند؛ «آموزش و پرورش از دو جهت (روش آموزشی و دیگری رفتار معلمان) بر رفتار بیرونی دانش‌آموزان تاثیرگذار هستند. در همین راستا ما با ضعف در حیطه معلمان آموزش دیده مواجه هستیم؛ چرا که در حال حاضر میزان زیادی از مراکز تربیت معلم ما تعطیل شده و تنها دانشگاه فرهنگیان سالانه فارغ‌التحصیلانی را به آموزش و پرورش تزریق می‌کند. حال سوال اینجاست که چگونه معلمی که آموزش علمی ندیده، با کودکان و نوجوانان باید رفتار کند؟ آیا رفتار صحیح را می‌داند؟ معلم آزموده می‌داند که در سنین بلوغ دانش‌آموز، نباید رفتارهای طرد کننده و توهین‌آمیزی با دانش آموز داشته باشد. تنبیه روانی و عاطفی دانش آموزان بیش از تنبیه جسمی آنها اثر منفی دارد.»
خودکشی دبیرستانی‌ها شایع‌ترین خودکشی در کشور/فقدان حمایت منجر به خودکشی می‌شود
کاظم ملکوتی (استاد دانشگاه تهران و رییس انجمن پیشگیری از خودکشی) اما از بررسی‌هایش در زمینه خودکشی در ایران می‌گوید: «شایع‌ترین خودکشی در کشور، خودکشی دانش‌آموزان به خصوص دانش‌آموزان دبیرستانی است که از طرفی به بحث تحصیل و درس آن‌ها و یا به ارتباط با جنس مخالف و کج‌روی‌ها در این راه و عدم توانایی مدیریت رابطه برمی‌گردد.
از سوی دیگر این پدیده به مشکلات خانوادگی، فقر و عدم درک متقابل هم مربوط می‌شود. اگر قرار باشد؛ مدرسه تو سر بچه بزند و خانواده هم از طرف دیگر نقش حمایتی خوبی نداشته باشد، پس دانش‌آموزان از کجا باید حمایت شوند؟ زمانی که دانش‌آموزان در بن‌بست قرار می‌گیرد و مدرسه و خانواده او را طرد می‌کند، این فرد دچار فقدان حمایت می‌شود و این نکته بسیار حائز اهمیت است که حمایت می‌تواند؛ نقش پیشگیری از خودکشی داشته باشد.»
او در ادامه به موضوع فاصله بین نسلی اشاره می‌کند و می‌گوید: « گسست نسلی، عدم درک متقابل را به همراه دارد و عدم درک طرفین منجر به بروز خشونت به خصوص در سنین نوجوانی و بروز رفتارهای پر خطر می‌شود.»
این استاد دانشگاه در ادامه از افزایش آمار خودکشی در دنیا خبر می‌دهد و عنوان می‌کند: «آمار خودکشی در دنیا رو به رو افزایش است و تبدیل به یک پدیده جهانی شده و این آمار در کشورهای شرقی همانند کشورهای غربی در حال افزایش است. از همین رو سازمان بهداشت جهانی یکی از برنامه‌ها و اهداف خود را که به کشور‌ها ابلاغ کرده، کاهش ۱۰ درصدی مرگ و میر اعلام کرده است. میزان خودکشی در غرب ۱۰ تا ۴۰ در ۱۰۰ هزار نفر است، در حالی که این آمار در ایران ۶ در ۱۰۰ هزار نفر است که در استان‌های غربی کشور این آمار رو به افزایش است و حمایت بیشتری را از سوی نهاد‌ها به منظور مدیریت این پدیده و کاهش آن می‌طلبد.
سبک‌های غلط فرزندپروری و رفتارنامناسب معلمان از عوامل موثر خودکشی
مصطفی فروتن (رفتار‌شناس اجتماعی و روان‌شناس) در ارتباط با موضوع خودکشی دانش‌آموزان و نوجوانان تحلیل و نگاه دیگری دارد. این رفتار‌شناس عوامل جغرافیایی، بیماری‌های فیزیولوژیکی، روان‌شناختی، اختلافات، تنش‌های سنگین و متوالی بین والدین و رفتار نامناسب معلمان را از جمله عوامل موثر در شیوع این پدیده عنوان می‌کند.
فروتن ادامه می‌دهد: «ما در برخی از استان‌ها بالاخص استان‌های خشک و گرم بنا به شرایط خاص و محدودیت منابع و امکانات، شاهد بالا بودن آمار خودکشی هستیم. از سوی دیگر در حوزه اجتماعی می‌خواهم؛ توجه مدارس و اصحاب تعلیم و آموزش را به این نکته جلب کنم که وزاتخانه‌ای که می‌خواهیم درباره‌اش صحبت کنیم، وزارت آموزش و پرورش یعنی دستگاه تعلیم و تربیت است و این دو مقوله مستمرا باید با یکدیگر همراه باشند. در حال حاضر با برخی از مدارس در حال فعالیت هستم و شاهدم که تمرکز آن‌ها صرفا بر بحث آموزش است؛ آن هم برای کنکور و نه سوادآموزی اجتماعی.»
رفتار‌شناس اجتماعی به لزوم ایجاد یک کمپین روشنفکری فعال در عرصه آموزش و پرورش اشاره می‌کند و می‌گوید: «در بین معلمان هستند کسانی که به دلیل مشکلات فردی و معیشتی رفتار مناسبی با دانش‌آموزان در کلاس‌های درس ندارند و شاهد برخوردهای سوء با دانش‌آموزان هستیم. کلیپ‌هایی که در شبکه‌های اجتماعی در زمینه برخورد نامناسب معلم با دانش‌آموز وجود دارد؛ همه نشانه‌های عدم رعایت اصول اخلاقی برخی معلمان با دانش‌آموزان است. در اینجا نکته کلیدی، ایجاد زیرساخت‌های کاربردی است و ایجاد این زیرساخت‌ها نیاز به یک نشست جدی دارد. در حوزه آموزش و پرورش نیاز داریم که یک کمپین روشنفکری فعال در عرصه آموزش و تعلیم و تربیت، یک بازبینی در نظام مدنی و اخلاقی و روانی و تربیتی در مدارس انجام دهند.»
فروتن با اشاره به اینکه از دیگر علل خودکشی بین این قشر، می‌توان به مقوله سوگ اشاره کرد و افزود: به طور مثال نوجوان درگیر سوگ شدید پدر یا مادر و یا یکی از نزدیکانش شده و توان مواجه شدن با این موضوع را ندارد و اقدام به خودکشی می‌کند؛ آن هم با این باور که می‌گوید؛ عمر من دیگر تمام شده و با خودکشی می‌خواهم به آن فرد برسم. یکی دیگر از عوامل خودکشی به مباحث و ارتباطات خانوادگی باز می‌گردد؛ سبک‌های غلط فرزندپروری در راس این موضوع قرار دارد. به طور مثال یک خانواده، سختگیری بسیار زیادی نسبت به فرزند خود دارد و با پرخاش و زورگویی سعی می‌کند؛ فرزندش را از حضور فیزیکی در برخی از محافل منع کند، اما یک سوال اینجا وجود دارد که از نظر روانی چه اتفاقی برای این فرزند می‌افتد؟ باید توجه کرد که سبک‌های فرزندپروری غلط، آسان‌گیر و سخت‌گیر بسیار وحشتناک هستند.»
وی عامل دیگر موثر در خودکشی دانش آموزان را فقر عنوان کرد و گفت: این عامل شامل دو زیر ساخت فرهنگی و روانی است؛ ما در جامعه‌ای زندگی می‌کنیم که به لطف رسانه‌ها و شبکه‌های اجتماعی اثر مشاهده مستقیم در زمینه بسیار بالاست. در مدارس جنوب شهر تهران شاهد هستیم که خانواده‌هایی در فقر و محرومیت شدید قرار دارند، در حالی که در مقابل آن خانواده‌هایی هستند که از شرایط اقتصادی بسیار خوبی برخوردار هستند؛ متاسفانه اثر فقر اقتصادی و همچنین فقر فرهنگی از عوامل موثر در خودکشی دانش‌آموزان به شمار می‌رود که نمونه‌اش را اخیرا در مناطق محروم شاهد بودیم.
لزوم بازبینی در برنامه‌های پرورشی و تربیتی مدارس
جدا از فضا و فرهنگ جاری در خانواده، دانش‌آموزان بیشتر زمان خود را در مدرسه و غالباً با دوستان و هم کلاسی‌ها حتی در خارج از مدرسه می‌گذرانند و این می‌تواند؛ این سوال را در ذهن متبادر سازد که آیا فعالیت‌های حوزهٔ پرورشی و تربیتی مدارس؛ موثر، کارآمد و نتیجه بخش بوده است؟! آیا برنامه‌های تدوین شده در این بخش همگام با تغییرات زندگی عمومی دانش آموزان که با سرعت خیره کننده روز بروز دچار تحول می‌شود، به روز شده است؟
بی‌تردید بی‌توجهی به چنین مواردی هر چند محدود، هشداری جدی‌ست که اگر همچنان پرداختن به چنین اتفاقات و آسیب شناسی کارشناسی و دقیق آن در اولویت‌های کنونی مسئولان قرار نداشته باشد، فردا همین فردا، برای مرثیه خواندن و “چه کنم چه کنم” واقعا دیگر دیر می‌شود … باید تدبیر کرد تا فردا روزی به دنبال نوشدارو نباشیم و همین امروز در پی علاج واقعه قبل از وقوع باشیم.

https://hra-news.org/fa/?p=74242

بزرگ شدن در سایه اعدام؛ ده‌ها مجرم نوجوان در ایران منتظر اعدام‌اند

بزرگ شدن در سایه اعدام؛ ده‌ها مجرم نوجوان در ایران منتظر اعدام‌اند

edame koodakan

خبرگزاری هرانا ـ سازمان حقوق بشری عفو بین الملل در گزارش مفصلی نوشته است که در فاصله سال های ۲۰۰۵ تا ۲۰۱۵ حداقل ۷۳ نفر که در نوجوانی مرتکب جرم شده بودند در ایران اعدام شدند و ده ها نفر در شرایط مشابه منتظر اعدام هستند.
به گزارش خبرگزاری هرانا به نقل از بی بی سی، این گروه که در لندن مستقر است گزارش ۱۱۰ صفحه ای خود را تحت عنوان “بزرگ شدن در سایه اعدام: مجازات اعدام و مجرمان زیر ۱۸ ساله در ایران” منتشر کرده است.
محققان گروه عفو بین‌الملل توانسته اند نام و محل ۴۹ نفر از مجرمان نوجوانی که با حکم اعدام روبرو هستند را جمع آوری کنند، هرچند این گروه می گوید که رقم واقعی احتمالا بالاتر است.
سازمان ملل در سال ۲۰۱۴ شمار مجرمانی که به خاطر جرایم مرتکب شده زیر ۱۸ سالگی در ایران با اعدام روبرو هستند را بیش از ۱۶۰ نفر اعلام کرده بود.
از ۷۳ نفری که عفو بین الملل می گوید از ۲۰۰۵ تا ۲۰۱۵ به علت ارتکاب جرم زیر ۱۸ سالگی اعدام شدند، اکثر آنها متهم به قتل بودند. سایرین به خاطر جرایمی مثل تجاوز، جرایم مواد مخدر یا امنیت ملی مثل “محاربه” اعدام شدند.
ایران یکی از بزرگترین آمارهای اعدام در جهان را دارد و براساس گزارش تازه عفو بین الملل در سال ۲۰۱۴ بعد از چین در جایگاه دوم قرار گرفت.
عفو بین‌الملل به رشته اصلاحات معرفی شده در سال ۲۰۱۳ اشاره کرد که به قضات آزادی عمل بیشتری در به حساب آوردن بلوغ ذهنی مجرمان نوجوان و اعمال مجازات های بالقوه خفیف تر می دهد. به علاوه اشاره شد که دیوان عالی ایران از آن زمان گفته است که امکان محاکمه مجدد مجرمان نوجوانی که با اعدام روبرو هستند وجود دارد.
عفو بین الملل نوشت:‌ “علیرغم بعضی اصلاحات جزایی در مورد افراد زیر ۱۸ سال، ایران همچنان از باقی جهان عقب است، و قوانینی را حفظ کرده که امکان صدور حکم اعدام برای دختران از سن ۹ سالگی و پسران از سن ۱۵ سالگی را فراهم می کند.”
احمد شهید گزارشگر ویژه سازمان ملل در امور حقوق بشر ایران در گزارشی که اواخر ماه اکتبر منتشر کرد نسبت به افزایش شمار اعدام ها در ایران ابراز نگرانی کرد و گفت که سرانه اعدام در این کشور از هر کشور دیگری در دنیا بالاتر است.
به گفته او، روند افزایش شمار اعدام ها از سال ۲۰۰۵ آغاز شده و در سال ۲۰۱۴ با ۷۵۳ اعدام به اوج رسیده است.
در گزارش آقای شهید آمده بود که افزایش شمار اعدام ها ظاهرا به افزایش جرایم مواد مخدر مربوط می شود و دست کم ۶۹ درصد اعدام ها در نیمه اول سال ۲۰۱۵ به مواد مخدر مربوط بوده است.
به گفته آقای شهید، دولت ایران به آثار زیانبار قاچاق مواد مخدر بر سلامت و امنیت مردم ایران اشاره می کنند و جرایم مواد مخدر را به همین دلیل جزو جرایم جدی می دانند.

منبع : https://hra-news.org/fa/?p=74294

  چهل و دو سال بوده اید . دیگر بس است . باید برای همیشه در زباله دان تاریخ با بدترین نام دفن شوید . ای منفورترین موجوداتی که نمیشود گفت چه ه...