۱۳۹۸ تیر ۴, سه‌شنبه

بازداشت کوتاه مدت زرتشت احمدی راغب، فعال مدنی



 زرتشت احمدی راغب، فعال مدنی و آتش نشانی که به دلیل فعالیت های مدنی از کار برکنار شده است، صبح روز جاری در ادامه تحصن اعتراضی خود در دفتر شهرداری فردوسیه توسط مامورین نیروی انتظامی این شهر بازداشت و ساعاتی بعد آزاد شد. پیش از آزادی از وی خواسته شده است که فردا سه شنبه به دادسرا مراجعه کند. وی پیشتر طی نامه‌ای به رئیس و اعضای شورای شهر فردوسیه، از نقض حقوق شهروندی خود سخن گفته و اعلام کرده بود که از روز دوشنبه ۳ تیرماه در دفتر شهرداری این شهر دست به تحصن و اعتصاب غذا خواهد زد.

به گزارش خبرگزاری هرانا، ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، زرتشت احمدی راغب، فعال مدنی توسط مامورین نیروی انتظامی بازداشت و ساعاتی بعد آزاد شد.

آقای احمدی راغب که پیشتر از تحصن تک نفره و اعتصاب غذای خود در دفتر شهرداری فردوسیه در شهرستان شهریار خبر داده بود، پس از حضور در محل، در پی تماس شهردار با نیروی انتظامی، بازداشت و به کلانتری شهر فردوسه منتقل شد. وی نهایتا ساعاتی بعد از کلانتری این شهر آزاد شد.
پیش از آزادی به جهت شکایت شهردار فردوسیه از وی خواسته شده است که روز آتی، سه شنبه ۴ تیرماه در دادسرا حاضر شود.
زرتشت احمدی راغب، پیشتر در تاریخ ۲۹ خردادماه ۹۸، در دفتر شورای شهر فردوسیه دست به تحصن تک نفره زده و در خلال این تحصن طی نامه‌ای به رئیس و اعضای شورای شهر فردوسیه، از نقض حقوق شهروندی خود سخن گفته و اعلام کرده بود که از روز دوشنبه ۳ تیرماه ۹۸ در اعتراض به بی‌عدالتی ، قانون شکنی و همچنین برای بازپس گرفتن فعالیت شغلی خود در دفتر شهرداری این شهر دست به تحصن و اعتصاب غذا خواهد زد.

وی در تاریخ ۲ اردیبهشت ۹۸ نیز در پی حضور در دفتر شهرداری فردوسیه و اعلام تحصن بازداشت و ساعاتی بعد آزاد شده بود.

لازم به ذکر است زرتشت (اسماعیل) احمدی راغب، پیش‌تر در اردیبهشت ماه سال گذشته توسط شعبه اول دادگاه انقلاب شهریار به اتهام تبلیغ علیه نظام به تحمل ۹ ماه حبس محکوم شده بود. این فعال مدنی به فعالیت تبلیغی علیه نظام از طریق اقداماتی چون نشر محتوا در فضای مجازی و حضور در تجمعات متهم شده بود.

وی پیش از این نیز سابقه بازداشت و محکومیت به دلیل فعالیت‌های مسالمت‌آمیز مدنی دارد. از جمله این موارد پرونده مفتوح شده در بهمن ماه سال ۹۴ شعبه اول دادگاه انقلاب شهریار است که زرتشت احمدی، را به اتهام تبلیغ علیه نظام از طریق نشر مطالب انتقاد آمیز در فیسبوک شخصی اش به شش ماه حبس تعزیری محکوم کرده بود.

وی پیشتر نیز در تاریخ ۱ بهمن ماه ۹۷ که برای سومین روز پیاپی در اعتراض به اخراج خود از کار در مقابل فرمانداری شهریار دست به تحصن زده بود توسط ماموران نیروی انتظامی بازداشت و عصر همان روز آزاد شده بود.

زرتشت احمدی راغب، آتش نشانی است که پس از ۱۷ سال سابقه کار به دلیل فعالیت های مدنی و منتقدانه از کار اخراج شده است.

۱۳۹۸ خرداد ۳۱, جمعه

به مناسبت ۲۰ ژوئن، روز جهانی پناهندگان


Related imageبحران مهاجرت امروزه به یکی از بزرگترین بحران های جهانی تبدیل شده است. میلیون ها انسان در نتیجه جنگ هایی مانند سوریه، عراق و لیبی آواره و بی خانمان شده اند، یا به فقر و فلاکت محض دچار گشته اند. مرکز این بحران عظیم پناهندگی جهانی در حال حاضر سوریه است. جایی که شمار افرادی که از کشور خود گریخته و به کشورهای دیگر پناه برده اند، از مرز ۶ میلیون نفر عبور کرده که حدود نیمی از این تعداد کودکان زیر ده سال هستند. میلیون ها نفر هم در داخل کشور خود آواره شده یا در جستجوی راهی برای فرار از وضعیت موجود و عبور از مرزها هستند. سفری پر مخاطره که غالباً شامل عبور از دریای مدیترانه به سمت کشورهای اروپایی می شود و تا به حال جان هزاران زن و مرد و کودک را گرفته است.


به مناسبت ۲۰ ژوئن، روز جهانی پناهندگان، نگاهی داریم به مسئله پناهندگی و بحرانی که این روزها زندگی میلیون ها انسان را دستخوش تغییر و تحولات اساسی کرده و سیاست های جهانی را به طبع آن، تحت تاثیر خود قرار داده است.

“مهاجرت” عبارت است از جابه جایی انسان ها از مکانی به مکان دیگر، برای بهبود شرایط زندگی خود. مردم به دلیل دور شدن از شرایط و عوامل نامساعدی مثل جنگ، قحطی، بیکاری، فقر، عدم امنیت، بلایای طبیعی، مسایل سیاسی و غیره به سمت جاهایی که شرایط زندگی مساعدتر باشد، جابه جا می شوند. جایی که امکانات بهداشتی و آموزشی بهتر، درآمد بیش تر، امنیت بالاتر و آزادی های سیاسی و اجتماعی بیش تری وجود دارد.

یکی از اشکال مهاجرت تقاضای پناهندگی است. “پناهنده”، طبق معاهده های جاری، به کسی اطلاق می شود که به علت ترس موجه از شکنجه و آزار براساس نژاد، مذهب، عضویت در گروه های اجتماعی مشخص و یا عقاید سیاسی، از کشور خود متواری و قادر به بازگشت به کشور خودش نیست. و یا به دلیل ترس موجه از شکنجه و آزار، مایل به بازگشت به کشور خود و قرار دادن خود تحت قوانین مراقبتی جاری در کشور نیست.

هر سال، صدها هزار انسان به دلایل سیاسی و سرکوب دولت ها یا جنگ و قحطی و بیکاری تن به سفری مخاطره آمیز می دهند، که در بسیاری از موارد راه بازگشتی برای آن وجود ندارد. میلیون ها انسان به امید یک دورنمای بهتر در آینده، دل به دریاها می زنند یا از کوه های صعب العبور عبور می کنند و مرزها را به صورت غیرقانونی و با مخاطرات بسیار طی می کنند، تا خود را به ساحل امنی برسانند. طبق آمارهای آژانس پناهندگی سازمان ملل فقط ۶/ ۲ میلیون پناهنده در کمپ ها و اردوگاه ها زندگی می کنند. بسیاری از آن ها دو یا سه نسل است که در این اردوگاه ها به سر می برند. آن جا به دنیا می آیند و همان جا هم پیر می شوند و می میرند.

مثلاً آوارگان فلسطینی نزدیک به ۶۰ سال است که، در اردوگاه های کشورهای همسایه بدون هیچ چشم انداز روشنی برای آینده خود و فرزندان شان زندگی می کنند.

صدها میلیون نفر انسان به عنوان پناهنده و مهاجر در جهان زندگی می کنند و این تعداد هر روز در حال افزایش است. با تغییرات اقلیمی و ویران شدن زیست بومی، بسیاری از مناطق، دیگر قابل سکونت نیست؛ بلاخص مناطقی که اقتصادشان به دامداری و کشاورزی وابسته است. همین امر یکی از عواملی است که ساکنین این مناطق را برای زنده ماندن، وادار به مهاجرت می کند. سرزمین های زیادی در جهان امروزه در حال خالی از سکنه شدن است.

بحران “مهاجرت” مشکل و معلول جنگ های غارتگرانه است. از سوی دیگر کنترل و نابودی اقتصادی زمین به دست برخی دولت ها نیز میلیون ها نفر را در فقر و فلاکت غوطه ور کرده که راهی جز مهاجرت پیش پای آن ها وجود ندارد.

مسئله دیگر پیچیدگی های روزافزون اقتصاد جهانی است. در گزارشی که کنسرسیوم بین المللی خبرنگاران تحقیقی در آوریل ۲۰۱۵  منتشر کرده بود، آمده است که بانک جهانی با تحمیل برنامه های نئولیبرالی، با قطع یا کاهش بودجه های رفاهی، ضبط زمین ها و سدها، حمایت از کمپانی ها و دولت های حامی تجاوز، قتل و شکنجه و با سرمایه گذاری های عظیم در “پروژه های دارای عواقب بازگشت ناپذیر و بی سابقه” اجتماعی در گسترش فقر جهانی نقش عمده ای داشته است و البته نه تنها بانک جهانی، بلکه موسسات مالی دیگر نظیر صندوق بین المللی پول، بانک سرمایه گذاری اروپا و بانک اروپا نیز در این میان نقش های عمده ای بازی کرده اند.

دو-سوم پناهندگان جهان از پنج کشور سوریه، افغانستان، سودان جنوبی، میانمار و سومالی می آیند. سیاست های نئولیبرالیسمی حاکم بر ایران و روند رو به رشد خصوصی سازی که منجر به بیکاری شمار زیادی از کارگران و اقشار فرودست جامعه شده و فقر ویرانگری که این روزها بر قشر تهدیست جامعه تحمیل می شود، از یک سو و فضای خفقان آور سیاسی حاکم برکشور هم از سوی دیگر، باعث رشد روزافزون سیل مهاجران ایرانی از کشور خود به سمت کشورهای دیگر شده است.

هم چنین وضعیت نامناسب پناهندگان ساکن در ایران، که از کم ترین حق و حقوق انسانی برخوردار نیستند و در فقر شدید و محرومیت های گسترده ای به سر می برند، موجب شده که بسیاری از مهاجرانی که بعضاً تمام سال های عمر خود را در این کشور گذرانده اند هم، امروز تصمیم به مهاجرت مجدد و پناه بردن به کشورهایی بگیرند که شرایط اقتصادی و انسانی بهتری در انتظارشان است. سیل پناهندگان که امروز به یک بحران مبدل شده پیامد تهاجم و مداخله نظامی کشورهای منطقه و فرامنطقه و همین طور رشد جریانات اسلامی رادیکال در این مناطق است.

اما پاسخ دولت ها به این بحران عظیمی که خود نقش اصلی را در به وجود آوردن آن بازی کرده اند، چیست؟

تنها در سال گذشته شاهد حرکت کاروان ده ها هزار نفر از پناهجویان، از مناطق مرکزی قاره آمریکا به سمت شمال آمریکا با پای پیاده بودیم. صحنه های دل خراشی که برخورد دولت های مکزیک و آمریکا با آن ها تراژدی انسانی فجیع تری را به وجود آورد.

مسئله مهاجران یکی از نقاط تمرکز کارزار انتخاباتی دونالد ترامپ، رئیس جمهور آمریکا بود. سیاست های سختگیرانه در رابطه با مهاجران غیرقانونی و برخورد جدی و بدون انعطاف با کسانی که بدون ویزا و عمدتاً از طریق مرز زمینی مشترک با مکزیک، وارد خاک آمریکا می شوند. سیاستی که به جدا کردن هزاران کودک از خانواده هایشان و انتقال آن ها به مراکز اسکان موقت (که حتی یکی از مقامات سابق سیا آن ها را با اردوگاه های آشویتس قابل مقایسه می دانست)، گسیل داشتن ارتش و گارد ملی آمریکا برای حفاظت از مرزها در برابر مهاجران، اختصاص بودجه چند میلیون دلاری برای دیوارکشی در مرز مکزیک و غیره منجر شد. بخش اعظمی از این مهاجران ساکنین کشورهای السالوادور، گواتمالا و هندوراس هستند.

در یونان، صربستان، بلغارستان و بوسنی و هرزگوین، رفتار وحشیانه دولت ها با پناهندگان و سرکوب خشونت بار توسط پلیس، ماه ها سرگردانی و آوارگی پشت مرزها، بدون هیچ چشم انداز روشنی برای عبور و رسیدن به سرزمین های امن تر، سکونت در محل های اسکان موقت برای ماه های متوالی و حتی سال ها با کم ترین امکانات زیستی و بارها بازداشت و بازگردانده شدن به کشورهایی که از آن عبور کرده اند، زندگی بسیاری از پناهندگان در این کشورها را با بحران های روحی و روانی شدید مواجه کرده که، تعدادی از آن ها تا مرز خودکشی و اقدام به آن نیز پیش رفته اند. حصارهای مرزی به ارتفاع چندین متر و طول چندین مایل توسط دولت های یونان، بلغارستان، اسپانیا، بریتانیا (در محوطه تونل مانش) و سایر کشورها تقویت و برپا شده اند.

بسیاری از پناهجویان ساکن کمپ های جزایر استرالیا، سال هاست که در سخت ترین و غیرانسانی ترین شرایط، همانند یک زندانی پشت درهای بسته زندگی می کنند و حتی اجازه خروج از کمپ ها را در بسیاری از شرایط ندارند و از بومی های محلی به جای پلیس برای سرکوب و آزار و اذیت آن ها استفاده می شود. دولت استرالیا هیچ مسئولیت و تعهدی در قبال کسانی که با مخاطرات بسیار جانشان را کف دست گذاشته و از دریاها عبور کرده اند تا خود را به سرزمینی برسانند که فکر می کردند جایی به آن ها برای زندگی خواهد داد، ندارد.

در ترکیه هزاران پناهجو به مثابه نیروی کار ارزان به کار گرفته شده اند. پناهجویانی از کشورهای ایران، سوریه و افغانستان که حتی در بسیاری از شرایط از خدمات اجتماعی هم محروم هستند، اجازه مسافرت به شهرهای دیگر را بدون اذن پلیس ندارند و محکوم به زندگی در شهرها و روستاهایی هستند که برای آن ها تعیین شده است. نیروهای کار ارزانی که برای زنده ماندن تن به انواع و اقسام فشارهای وحشتناک کاری و تحقیر و توهین های کارفرما می دهند و در نهایت سر ماه بسیاری از کارفرمایان حتی حقوق ناچیزی را که از قبل با آن ها طی کرده بودند، پرداخت نمی کنند. پناهندگانی بدون هیچ پشتوانه دولتی و اجتماعی و بدون چشم انداز روشنی برای خروج از کشور دوم و رسیدن به ساحل امنیت و ثبات در کشور سومی که معلوم نیست چه زمانی آن ها را خواهد پذیرفت.

در اروپا نیز احزاب دست راستی با سیاست های مهاجر ستیزی، این روزها در حال احیای دوباره فاشیسم هستند و متاسفانه هر روز بیش تر از پیش شاهد قدرت گرفتن و کسب کرسی های قدرت توسط این احزاب هستیم، که عمده شعارها و تمرکز سیاسی شان بر مسئله مهاجران است. سران این کشورها با سیاست های پناهنده گریزی و پناهنده هراسی، از یک سو پناهندگان را عامل بحران های اجتماع و اقتصادی -مانند افزایش میزان جرم و جنایت و بیکاری- معرفی می کنند و از سوی دیگر، با تکیه بر همین جو، راست ترین سیاست های اقتصادی را به تصویب و اجرا درمی آورند.

در ایران نیز وضعیت پناهجویان به مراتب بدتر از بسیاری از کشورهای پناهنده پذیر است. سکونت مهاجران افغانستانی بلاخص در بسیاری از شهرها و استان های ایران ممنوع است. بسیاری از کودکان مهاجر بدون شناسنامه هستند و ثبت هویتی نمی شوند؛ کودکانی که به همین سبب از تحصیل محروم و روانه خیابان ها و پیوستن به میلیون ها کودک کار و خیابان می شوند.

افغانستانی ها در ایران از اشتغال در بسیاری از مشاغل محروم و تنها در مشاغلی می توانند کار کنند که، دستمزدهای ناچیزی به آن ها داده می شود. آن ها حتی نمی تواند مالکیت بر خانه، زمین یا حتی ماشین خود داشته باشند. مقامات حکومت ایران اما به همین میزان هم اکتفا نمی کنند. آن ها بسیاری از مهاجرین افغانستانی را برای پیشبرد سیاست های توسعه طلبانه منطقه ای خود قربانی می کنند و با وعده و وعید حقوق و دریافت اقامت و حتی با فشار، آن ها را در یک دوره یک ماهه آموزشی به عضویت لشگر فاطمیون درآورده و رهسپار میدان های جنگ در سوریه می کنند که، بسیاری از این سربازان را کودکان زیر سن قانونی تشکیل می دهند.

 دولت ها تصور می کنند که با سیاست “مشت آهنین” و احداث دیوارهای طویل با ارتفاعات چند ده متری، گسیل ارتش و نیروهای سرکوب گر برای مقابله با کاروان های پناهجویان، وضع قوانین سخت گیرانه، زندانی کردن، دیپورت کردن، بدرفتاری و محرومیت های اقتصادی و اجتماعی و چشم انتظار نگه داشتن طولانی پناهجویان، یا حتی به گلوله بستن کاروان های چند هزار نفره، شاید بتوانند به این معضلات پاسخی بدهند اما با کاروان های میلیونی پناهجویان چه خواهند کرد؟

امروز محصول تلخ و تراژدی انسانی چند دهه سیاست اقتصادی جهانی سازی به پشت مرزها و حصارهای آن ها رسیده است. سال هاست که توده گرسنه و قحطی زده و محروم و بدون آینده جوامع جنگ زده و سرکوب شده، آوارگان زیست محیطی و ملل تحت حاکمیت دیکتاتورهای نظامی و مذهبی و فاشیستی، دریاها، کوه ها، اقیانوس ها و دشت ها را با پای پیاده طی می کنند، تا خود را به سرزمین دیگری برای زندگی برسانند.

سیاست های متکی بر نژادپرستی و ناسیونالیسم، سیاست های کاسب کارانه کارفرمایان برای به خدمت گرفتن نیروی کار ارزان تنها پاسخی کوتاه مدت برای این بحران جهانی است.

این بار بر خلاف گذشته، نه یک اقلیت ثروتمند صاحب اسلحه و قدرت بلکه اکثریت عظیم نیروی کار در حال جابه جایی است. اگر در گذشته صاحبان زر و زور توانستند جهان را درنوردند و برای خود تشکیل دولت جدید و نظام اقتصادی در سرزمین های دیگر دهند، این بار پابرهنه گان و گرسنگان و قحطی زدگانند که با دست خالی و تنها به اتکای نیروی کار خود، می روند تا صاحب سرزمین های دیگری شوند. می روند تا خاطره زیست وحشتناک در میان جنگ و خون و گرسنگی و وحشتی را که همین صاحبان زر و زور بر آن ها تحمیل کرده اند، پشت سر بگذارند. نمی روند تا انباشت سرمایه کنند و اموال یک ملت دیگر را به یغما ببرند، نمی روند تا ساکنان بومی مناطق دیگر را مجبور به کوچ اجباری کنند و دولت جدیدی بنا کنند، می روند که شاید به آن ها فرصت ادغام شدن در جامعه جدید داده شود.

در این مسیر جدید مهاجرت، جهان مثل قبل غارت نخواهد شد. این مهاجران از سرزمینی هایی می آیند که هم اکنون به خوان یغما رفته است.

البته آن چه در این بستر بیش از هرچیز دیگری نگران کننده است، ظهور فاشیسم است. اشباع نیروی کار ارزان و به هم خوردن تعادل بازار می تواند به هولوکاست دیگری منجر شود. از همین روست که توجه به مسئله پناهندگان و بحران عظیم پناهندگی در جهان باید به یکی از مسایل مهم و جدی و حیاتی همه انسان هایی که به دنبال برپایی جهانی عادل و آزاد هستند، تبدیل شود.

۱۳۹۸ خرداد ۲۹, چهارشنبه

ضرب و شتم و بازداشت پنج شهروند در تهرانپارس توسط پلیس



در پی انتشار ویدیویی در فضای مجازی مبنی بر ضرب و شتم و بازداشت یک دختر جوان در پارک پلیس تهرانپارس توسط دو مامور لباس شخصی و بازداشت چهار تن از دوستان وی، مرکز اطلاع رسانی پلیس تهران بزرگ اطلاعیه ای صادر کرد. بر اساس روایت شاهدان این حادثه، مقاومت یکی از این افراد در برابر بازداشت توسط نیروهای لباس شخصی به ضرب و شتم وی توسط مامورین منتهی شده است. از طرفی پلیس در اطلاعیه خود مدعی شده که این شهروندان بر اثر مصرف مواد مخدر حالت طبیعی نداشته‌اند، از همین رو “اقدامات قانونی” در خصوص آنها انجام گرفته است.

به گزارش خبرگزاری هرانا به نقل از ایرنا، امروز دوشنبه ۳ تیرماه ۱۳۹۸، مرکز اطلاع‌رسانی پلیس تهران بزرگ اطلاعیه‌ای در خصوص بازداشت دو دختر و سه پسر جوان در تهرانپارس اطلاعیه‌ای منتشر کرد.

در اطلاعیه مرکز اطلاع‌رسانی پلیس آمده است: عصر روز شنبه یکم تیرماه در پی تماس تلفنی تعدادی از شهروندان مبنی بر حضور چند دختر و پسر در پارک پلیس منطقه تهرانپارس و انجام حرکات نامتعارف و به دور از شئون اخلاقی از سوی آنان، واحد گشت کلانتری برای بررسی موضوع به محل اعزام شد.

ادعای مرکز اطلاع‌رسانی پلیس در خصوص نارضایتی شهروندان از رفتار این افراد و گزارش آنها به پلیس در حالی است که در ویدیوی منتشرشده شهروندان حاضر در پارک در برابر بازداشت و ضرب و شتم دختر جوان توسط نیروهای لباس شخصی با سر دادن شعار “ولش کن” از وی حمایت می‌کنند.
این مرکز ادامه داده است: در بررسی اولیه مشخص شد پنج دختر و پسر که فاقد حرکات طبیعی و نرمال و همچنین پوشش مناسب بودند، با انجام شوخی‌های سخیف، نامتعارف و به دور از شئون اخلاقی و عرف جامعه با یکدیگر، موجبات نارضایتی و اعتراض دیگر افراد حاضر در پارک را فراهم کرده‌اند.

بر اساس این اطلاعیه، ضرب و شتم دختر جوان به دلیل فحاشی به مامورین لباس شخصی صورت گرفته است، این در حالی است که شاهدان این رویداد در شبکه‌های اجتماعی از مقاومت این دختر جوان در برابر بازداشت توسط مامورین خبر داده‌اند و رفتار خشونت‌آمیز مامورین لباس شخصی را بدون دلیل عنوان کرده‌اند.
مرکز اطلاع‌رسانی پلیس همچنین مدعی شده است که این افراد به دلیل مصرف مواد مخدر توهم‌زا فاقد حالت طبیعی بوده‌اند و رفتار خشونت‌آمیز مامورین با این شهروندان را “اقدام قانونی” عنوان کرده است.

لازم به یادآوری است که روز دوشنبه هفته گذشته نیز روز، یک زن در شهرک گلسار رشت به بهانه نوع پوشش و رقصیدن توسط پلیس مورد ضرب و شتم قرار گرفته و سپس بازداشت شده بود.

۱۳۹۸ خرداد ۲۸, سه‌شنبه

مرگ و مصدومیت ۹ کارگر در سایه فقدان ایمنی کار



طی روز گذشته و امروز، در سایه فقدان ایمنی محیط و شرایط کار، ۹ کارگر در شهرهای گرگان، اصفهان و مشهد دچار حادثه شدند. در این حوادث ۵ کارگر مصدوم و ۴ کارگر جان خود را از دست داد. ایران در زمینه‌ی رعایت مسائل ایمنی کار در میان کشورهای جهان رتبه ۱۰۲ را به خود اختصاص داده ‌که رتبه بسیار پایینی است.

‌به گزارش خبرگزاری هرانا به نقل از مهر، امروز دوشنبه ۳ تیر ۹۸ سرپرست مرکز مدیریت حوادث و فوریت های دانشگاه علوم پزشکی گلستان، از مرگ و مصدومیت ۲ کارگر بر اثر سقوط در چاه خبر داد.

علیرضا کمال غریبی اظهار کرد: “ظهر دوشنبه سقوط دو مقنی در چاه روستای خطیرآباد از توابع کفشگیری به اورژانس گزارش شد”.

وی افزود: “بلافاصله نیروهای اورژانس و آتش نشانی به محل اعزام شده و آن دو نفر را از چاه بیرون کشیدند”.

کمال غریبی گفت: “فرد اول که وضعیت بهتری داشت به بیمارستان حکیم جرجانی گرگان منتقل شد”.

وی بیان کرد: “مصدوم دوم فاقد علائم حیاتی بود و توسط تیم پزشکی ۱۱۵ اقدامات احیا روی وی انجام و به بیمارستان پنجم آذر منتقل شد اما فوت کرد”.

کفش‌گیری، روستایی است از توابع بخش مرکزی شهرستان گرگان در استان گلستان می‌باشد.

مرگ و مصدومیت ۵ کارگر در اصفهان
  به گزارش ایلنا، امروز دوشنبه ۳ تیر سخنگوی اورژانس کشور گفت: “بر اثر ریزش چاه ۵ نفر کشته و مصدوم شدند”.

«مجتبی خالدی» درباره جزئیات ریزش چاه گفت: “این حادثه حدود ساعت ۱۰و ۵۰ دقیقه در کهریز سنگ اصفهان رخ داد”.

خالدی با بیان اینکه عوامل اورژانس ۱۱۵ بلافاصله با سه دستگاه آمبولانس در محل حاضر شدند، تصریح کرد: “متاسفانه در این حادثه ۳ نفر آقا (۴۰، ۳۵ و ۵۵ ساله) جان باختند و ۲ نفر از آتش‌نشان‌ها هنگام امدادرسانی دچار مصدومیت شدند”.

مصدومیت ۲ کارگر در مشهد
به گزارش ایلنا، یکشنبه ۲ تیر دو کارگر ساختمانی ۳۰ ساله در مشهد به دلیل سقوط از ارتفاع ۶ متری مصدوم شدند.

دو کارگر ساختمانی مشهدی ظهر روز گذشته (۲ تیر ماه) در حین کار سقوط کرده و دچار مصدومیت شدند.

این کارگران که حدوداً ۳۰ سال سن داشتند از ارتفاع ۶ متری سقوط کرده و از نواحی مختلف بدن دچار آسیب‌دیدگی شدند.

به گفته جواد سبحانی (رئیس ایستگاه شماره ۳ سازمان آتش نشانی و خدمات ایمنی شهرداری مشهد)؛ این حادثه که در خیابان بزرگمهر جنوبی مشهد رخ داده بود، موجب مصدومیت دو کارگر ساختمانی شد که به اورژانس منتقل شدند.

اعتراض زندانیان سنی مذهب زندان رجائی شهر کرج به تبعیض و نقض حقوق در زندان



در پی ادامه بدرفتاری مسئولین زندان رجائی شهر با زندانیان سنی مذهب محبوس در سالنی ویژه در این زندان، این زندانیان دست به اعتراض زدند. اعتراض این زندانیان نسبت به ممنوعیت اقلام دارویی مورد نیاز، ممانعت از تهیه وسائل بهداشتی، کیفیت پایین و قیمت بالای اجناس موجود در فروشگاه و همچنین پایین بودن کیفیت نان و جیره غذایی توزیعی دز میان زندانیان این سالن است. رفتارهای تبعیض آمیز مسئولین زندان رجائی شهر نسبت به زندانیان سنی مذهب محبوس در این زندان پیشتر نیز سابقه داشته است.

به گزارش خبرگزاری هرانا، ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، زندانیان سنی مذهب محبوس در سالن ۲۱ زندان رجائی‌شهر کرج نسبت به محدودیت‌هایی که توسط مسئولین زندان اعمال می‌شود با نگارش نامه ای به مسئولین زندان اعتراض کردند.. زندانیان معتقدند غلامرضا ضیائی، سرپرست زندان و آقایان قبادی و محمدی، معاونین وی نقش اصلی در اعمال این تبعیض ها علیه زندانیان مورد اشاره دارند.

یک منبع مطلع در این خصوص به گزارشگر هرانا گفت: “محدودیت و در برخی موارد ممنوعیت دسترسی این زندانیان به اقلام داروئی، سلامتی زندانیان بیمار را در معرض تهدید جدی قرار داده است. مسئولان زندان حتی از امکان خرید دارو توسط زندانیان این بند نیز ممانعت به عمل می آورند. این محدودیتها به خصوص با گرم شدن هوا منجر به بروز بیماری‌های پوستی و ریزش مو در بین زندانیان شده است”.
به گفته منبع نزدیک به زندانیان، اقلام موجود در فروشگاه این سالن با وجود کیفیت بسیار پایین از قیمت بسیار بالا و در برخی موارد چند برابر برخوردار هستند. علاوه بر این، جلوگیری از فروش برخی اقلام مانند گوشت قرمز، ماهی، میوه، سبزیجات و ادویه‌جات به این زندانیان، تغذیه آنها را با مشکلات جدی روبرو کرده است.

از طرفی بر اساس اطلاعات دریافتی، کیفیت پایین نان توزیعی در بین زندانیان این سالن منجر به بروز ناراحتی‌های گوارشی در بین آنها شده است. این در حالی است که جیریه غذائی با وجود کیفیت پایین آن نیز به مقدار بسیار کم در بین زندانیان توزیع می‌شود، بطوریکه سقف دریافت هر یک از اقلام غذائی در هفته برای هر زندانی کمتر از ۳۰ گرم است.

لازم به ذکر است که زندانیان سنی مذهب زندان رجایی شهر کرج که از نقاط مختلف کشور به این زندان تبعید شده‌اند شرایطی تبعیض‌آمیز نسبت به زندانیان غیرسیاسی تجربه می کنند. این زندانیان که بیش از ۳۰ تن برآورد می شوند اکنون در سالن ۲۱ اندرزگاه ۷ این زندان نگهداری می‌شوند.

۱۳۹۸ خرداد ۲۷, دوشنبه

بازداشت شدگان روز کارگر؛ ندا ناجی به زندان قرچک ورامین منتقل شد


 


ندا ناجی، از بازداشت شدگان روز جهانی کارگر روز گذشته از بازداشتگاه اداره اطلاعات موسوم به بند ۲۰۹ زندان اوین به زندان قرچک ورامین منتقل شده است. علاوه بر ندا ناجی، ۳ تن دیگر از بازداشت شدگان روز کارگر به نام‌های کیوان صمیمی، عاطفه رنگریز و مرضیه امیری علیرغم گذشت ۴۶ روز، کماکان در بازداشت هستند. این شهروندان در جریان برگزاری مراسم روز جهانی کارگر (۱ می) در مقابل ساختمان مجلس و اتفاقات پس از آن به همراه ده‌ها تن دیگر بازداشت و به زندان‌های اوین، قرچک و تهران بزرگ منتقل شدند.

به گزارش خبرگزاری هرانا، ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، روز شنبه ۲۵ خردادماه ۹۸، ندا ناجی، از بازداشت شدگان روز جهانی کارگر به قرنطینه زندان قرچک ورامین منتقل شده است.

وی روز جاری و در چهل و ششمین روز بازداشت طی تماس کوتاهی با خانواده خود از انتقال روز گذشته‌اش از بازداشتگاه اداره اطلاعات موسوم به بند ۲۰۹ زندان اوین به قرنطینه زندان قرچک ورامین خبر داده است.
اواسط ماه جاری و با پایان قرار بازداشت یک ماهه کیوان صمیمی با تمدید قرار بازداشت یک ماهه و سه بازداشت شده دیگر با تمدید قرار بازداشت ۱۲ روزه روبرو شدند.

با پایان قرار بازداشت ۱۲ روزه، مرضیه امیری و ندا ناجی پس از حضور در شعبه بازپرسی مجددا با تمدید قرار بازداشت یک ماهه روبرو شده و قرار بازداشت عاطفه رنگریز نیز به قرار کفالت تغییر پیدا کرد. علیرغم صدور قرار کفالت برای عاطفه رنگریز، مسئولین دادسرای اوین به بهانه‌های مختلف از پذیرش قرار کفالت خودداری کرده و مانع آزادی موقت وی شدند.
گفته می شود مسئولین دادسرای اوین دلیل عدم قبول قرار کفالت عاطفه رنگریز را اضافه شدن اتهامی جدید به پرونده وی عنوان کرده اند.

گفتنی است روز سه شنبه ۲۱ خردادماه غلامحسین اسماعیلی، سخنگوی قوه قضاییه از صدور کیفرخواست دو تن از بازداشت شدگان روز جهانی کارگر خبر داده و تعداد افراد در بازداشت مانده را ۵ تن اعلام کرده بود.

لازم به یادآوری است روز چهارشنبه ۱۱ اردیبهشت‌ماه ۱۳۹۸، همزمان با روز جهانی کارگر، ده‌ها تن از شرکت کنندگان در تجمع اعتراضی در مقابل ساختمان مجلس در پی ورود نیروهای امنیتی و به خشونت کشیده شدن این تجمع بازداشت شدند.

علیرغم آزادی تعدادی از بازداشت شدگان، تعدادی دیگر از جمله مرضیه امیری، کیوان صمیمی، عاطفه رنگریز و ندا ناجی کماکان تحت بازداشت هستند.

کیوان صمیمی، سردبیر مجله ایران فردا در بازداشتگاه اداره اطلاعات موسوم به بند ۲۰۹ زندان اوین به سر می برد، مرضیه امیری به بند عمومی منتقل شده و عاطفه رنگریز و ندا ناجی نیز در زندان قرچک ورامین کماکان در بازداشت هستند.

کودک آزاری؛ پسربچه ۴ ساله در پی ضرب و شتم به بیمارستان منتقل شد

 یک پسر بچه چهارساله اردستانی که در پی ضرب و شتم به شدت آسیب دیده بود، به یکی از بیمارستان های اصفهان منتقل شد. گفته می شود آثاری از خون مردگی در بدن این کودک چهار ساله مشاهده شده و وضعیت وی در حال حاضر نامناسب اعلام شده است.

به گزارش خبرگزاری هرانا به نقل از ایرنا، امروز یکشنبه ۲۶ خردادماه ۱۳۹۸، مرضیه فرشاد، مدیرکل بهزیستی استان اصفهان گفت: گزارش کودک آزاری جسمی توسط مردم شهرستان اردستان به اورژانس اجتماعی (۱۲۳) اطلاع داده شد که بررسی این موضوع بلافاصله در دستور کار این نهاد قرار گرفت.

وی افزود: پس از بررسی‌های صورت گرفته آثاری از خون مردگی در بدن این کودک چهار ساله به نام امین مشاهده شد که بنا به گفته پزشکان دچار آب آوردگی ریه بوده است.

مدیرکل بهزیستی استان اصفهان با بیان اینکه مادر و ناپدری این کودک نزدیک‌ترین افراد به این کودک بودند، گفت: به محض ترخیص این کودک از بیمارستان و بر اساس حکم قاضی در صورتی که صلاحیت خانواده وی تأیید نشود تحت پوشش بهزیستی قرار می‌گیرد.

وی با اشاره به اینکه کودک به یکی از بیمارستان‌های اصفهان منتقل شده است، ادامه داد: در زمان حال وضعیت کودک برای ترخیص از بیمارستان مناسب نیست.

لازم به یادآوری است که در بهمن ماه ۹۷، حبیب الله مسعودی فرید، معاون اجتماعی سازمان بهزیستی کشور گفته بود که طی سال گذشته حدود یک میلیون تماس با اورژانس اجتماعی ۱۲۳ از سوی مردم گرفته شده که از این میان حدود ۱۱ هزار تماس در ارتباط با کودک آزادی بوده است.

بازداشت مدیر یک کانال تلگرامی در سبزوار



 پنجشنبه هفته گذشته یک شهروند اهل سبزوار در استان خراسان رضوی که گفته می‌شود ادمین یک کانال تلگرامی با مضمون اجتماعی-انتقادی در این شهر بوده، توسط ماموران اطلاعات سپاه در منزل خود بازداشت و به مکان نامعلومی منتقل شد.
به گزارش خبرگزاری هرانا، ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، روز پنجشنبه ۲۳ خرداد ۱۳۹۸، عارف حاتمی فعال تلگرامی شهر سبزوار معروف به “صوفی” توسط نیروهای اطلاعات سپاه این شهر بازداشت شد.

یکی از نزدیکان آقای حاتمی به گزارشگر هرانا گفت: “وی اهل سبزوار و ۴۵ ساله است و به کار پرده دوزی و خیاطی اشتغال دارد. روز پنج شنبه گذشته نیروهای اطلاعات سپاه جلوی درب منزل شخصی ایشان بدون ارایه مدرک کتبی در حضور خانواده و همسایه‌ها، به وی دستبند زده و بازداشتش کردند”.
این منبع در این خصوص ادامه داد: “با مراجعات مکرر خانواده و نزدیکان به اطلاعات سپاه به آنها گفته‌اند احتمال می رود وی نهایتا آخر هفته آزاد شود هر چند تضمینی نیست!. علی رغم همه این مراجعات وی تاکنون تماسی با خانواده نداشته است”.

گفتنی است وی از مدیران کانال تلگرامی “معبد تا مکتب” با محتوای انتقادی اجتماعی بوده است، هر چند تا لحظه تنظیم این گزارش مشخص نیست که چه اتهامی به وی تفهیم شده است.

  چهل و دو سال بوده اید . دیگر بس است . باید برای همیشه در زباله دان تاریخ با بدترین نام دفن شوید . ای منفورترین موجوداتی که نمیشود گفت چه ه...