۱۳۹۷ آبان ۷, دوشنبه

گرامیداشت هفته جهانی خلع سلاح و توسعه

سازمانِ مللِ مُتّحد سازمانی بین‌المللی است که در سال ۱۹۴۵ میلادی تأسیس و جایگزین جامعه ملل شد.
این سازمان توسط ۵۱ کشور تأسیس و در سال ۲۰۱۱ میلادی، ۱۹۳ کشور عضو داشته ‌است. اعضای آن تقریباً شامل همه کشورهای مستقلی می‌شود که از نظر بین‌المللی به رسمیت شناخته شده‌اند.
  یکی از اهداف تاسیس سازمان ملل متحد پاسداشت صلح جهانی بوده است. به همین منظور در مقدمه منشورسازمان ملل متحد این شعار آمده است:
"ما مردم ملل متحد با تصمیم به محفوظ داشتن نسل های آینده از بلای جنگ که دو بار در مدت یک عمر انسانی افراد بشر را دچار مصائب غیر قابل بیان نموده و با اعلام مجدد ایمان خود به حقوق اساسی بشر و به حیثیت و ارزش شخصیت و تساوی حقوق بین مرد و زن و همچنین به ملت ها اعم از کوچک و بزرگ و ایجاد شرایط لازم برای حفظ عدالت و احترام به الزامات ناشی از عهد نامه ها و سایر منابع حقوق بین المللی و کمک به ترقی اجتماعی و شرایط زندگی بهتر با آزادی بیشتر و برای نیل به هدف هایی چون تساهل، مدارا کردن و زیستن در حال صلح بایکدیگر و به منظور متحد ساختن قوای خود برای نگهداری صلح و امنیت بین المللی و قبول اصول و ایجاد روش هایی که عدم استعمال نیروی سلاحها را جز در راه منافع مشترک تضمین نماید و...مصمم شده ایم که برای تحقق این مقاصد تشریک مساعی نماییم."
 با این توضیح همه ساله از 24 تا 30 اکتبر به عنوان هفته جهانی خلع سلاح گرامی داشته می شود. بی شک ایجاد جهانی عاری از سلاحهای مختلف از جمله آرزوهای بشر امروزی است. جهای که در آن نشانی از جنگ و کشتار و نمودی از سلاحهای مخرب نباشد. البته سازمان ملل متحد در این راستا تنها به توصیه به کشور های برهم زننده صلح جهان بسنده نمی کند . به همین منظور شورای امنیت سازمان ملل متحد بر اساس ماده 39 منشور وجود هرگونه تهدید علیه صلح، نقض صلح و تجاوز را احراز و به کشور های بر هم زننده صلح جهانی توصیه می کند و چنانکه توصیه کفایت نکند بر اساس مواد 41 و 42 منشور دست به محاصره اقتصادی می زند و اجازه اقدام و توسل به زوررا صادر خواهد کرد.
امروزه کشور های غربی بویژه ایالات متحده آمریکا که خود داعیه دار خلع سلاح جهانی هستند، بیشترین میزان سلاح را در سطح جهان تولید می کنند.
منشور سازمان ملل در سال ۱۹۴۵ صراحتاً در پی نظام قانونمندی بود که اطمینان دهد بخش بسیار ناچیزی از درآمدها و منابع اقتصادی کشورهای جنگ زده صرف تولید تسلیحات نظامی می‌شود. ابداع سلاح ‌های هسته ‌ای چند هفته پس از امضای منشور و طرح موضوع کنترل تسلیحات و خلع سلاح واقع گردید. در واقع اولین قطعنامه سازمان ملل در اولین نشست مجمع عمومی در ۲۴ ژانویه ۱۹۴۶ با عنوان تأسیس کمیسیون ویژه کشف انرژی اتمی بود که خواستار ارائه راهکار جهت مقابله با توسعه سلاحهای هسته‌ای و کلیه جنگ‌افزارهای کشتار جمعی شد.
 سازمان ملل جلسات متعددی را با هدف رسیدگی به موضوعات خلع سلاح چند جانبه ترتیب داده‌است. مهمترین آنها شامل کمیته اول مجمع عمومی و کمیسیون خلع سلاح می‌باشند. مسایل مورد نظر در این کمیسیون‌ها بررسی معاهده منع آزمایش سلاحهای کشتار جمعی، معاهده فضای بیرونی زمین، معاهده منع تولید سلاحهای شیمیایی، خلع سلاح هسته‌ای و سلاح‌های متعارف، ایجاد مناطق عاری از سلاح هسته‌ای، کاهش بودجه نظامی کشورها و تقویت امنیت بین‌الملل بودند.
 کنفرانس خلع سلاح در جامعه بین‌المللی برای مذاکره بر سر توافقات چند جانبه کنترل و خلع سلاح طراحی و اجرا شد. در این کنفرانس نمایندگان ۶۶ کشور از سراسر دنیا از جمله پنج کشور دارای سلاح‌های هسته ‌ای یعنی (چین، روسیه، فرانسه، انگلستان و آمریکا) حضور داشتند. این کنفرانس رسماً زیر نظر سازمان ملل نبود ولی از آنجا که دبیر کل در آن حضور داشت به نوعی به سازمان ملل مرتبط گردید. دبیر کل سازمان ملل ریاست کنفرانس را نیز بر عهده داشت. قطعنامه‌های مجمع عمومی اغلب خواستار بررسی مسائل خلع سلاح بودند و کنفرانس نیز همه ساله گزارش تحقیقات خود را به مجمع ارائه می‌کرد.

اعضای دایم شورای امنیت؛ تاجران اصلی اسلحه در جهان
در حال حاضر، شرکت‌های ایالات متحده و روسیه به ترتیب بزرگترین صادرکنندگان اسلحه در جهان به شمار می‌آیند که خریداران اصلی آنها بیشتر در آسیا و خاورمیانه قرار دارند؛ کشورهایی همچون هند، کره جنوبی، پاکستان، چین، و عربستان سعودی. کشورهای عربی حوزه خلیج فارس نیز از مشتریان دائمی شرکت‌های تولید سلاح غربی به شمار می‌روند.
صادرات اسلحه در مجموع، نسبت به سال‌های نخستین هزاره سوم، حدود ۲۴ درصد افزایش نشان می‌دهد. مشکل کلیدی اینجا است که تولیدکنندگان اصلی اسلحه یعنی آمریکا، روسیه، آلمان، فرانسه، انگلیس و چین حاضر به پذیرفتن محدودیت‌هایی در مورد تولید، صادرات و تجارت اسلحه نیستند؛ محدودیت‌هایی که تخمین زده می‌شود که بتواند از مرگ روزانه ۱۵۰۰ انسان بی‌گناه در سراسر جهان جلوگیری کند. نکته جالب توجه در مورد کشورهای اصلی تولید و صادرکننده اسلحه در جهان این است که به غیر از آلمان، مابقی آنها اعضای دائمی شورای امنیت را تشکیل می‌دهند که تقریبا ۷۴ درصد تجارت اسلحه را در اختیار دارند.
تجارت اسلحه؛ تجارتی پررونق
طبیعی است که تجارت اسلحه برای کشورهای غربی به خصوص آمریکا و روسیه بسیار پرسود بوده؛ از این‌رو است که این دولت‌ها از تصویب معاهده‌ای جامع و کامل که تجارت اسلحه در جهان را کنترل و محدود سازد، سر باز می‌زنند. حجم صادرات اسلحه سبک و متعارف در سطح جهان، در حال حاضر ۶۰ تا ۷۰ میلیارد دلار در سال است که رقم چشمگیری به شمار می‌آید (این عدد فقط شامل صادرات رسمی اسلحه بوده و فروش غیررسمی و غیرعلنی انواع اسلحه را شامل نمی‌شود). سوریه، سودان، لیبی و برخی از کشورهای ناآرام آفریقایی نقاط اصلی تجارت اسلحه در جهان هستند که کنترلی هم بر آنها صورت نمی‌گیرد. همین سلاح‌های وارداتی از غرب بوده که مردم بی‌گناه بسیاری را در کشورهای خاورمیانه و شمال آفریقا به دلیل حضور در انقلاب‌های اخیر (معروف به بهار عربی) به خاک و خون کشیده است.
سازمان ملل متحد و سهل‌انگاری در تجارت اسلحه
فعالان حقوق بشر معتقدند که سازمان ملل تاکنون در مورد تنظیم و اجرای قوانین تجارت اسلحه کوتاهی کرده، در حالی که سال‌ها است سازمان‌های بین‌المللی استانداردها و قوانین بعضا سختگیرانه‌ای در مورد تجارت محصولاتی همچون اسباب بازی کودکان، برخی مواد غذایی، عتیقه‌ها‌ و آثار باستانی و حتی برخی گونه‌های گیاهی و جانوری از کشوری به کشور دیگر وضع و تصویب کرده‌اند که شاید از اهمیت و خطر کمتری نسبت به تجارت اسلحه برخوردار باشند. سازمان ملل متحد هنگام کمک‌رسانی به مردم جهان، با اثرات منفی بسیاری ناشی از سهل‌انگاری در کنترل تجارت اسلحه مواجه بوده است. سازمان ملل در تمامی فعالیت‌های خود در زمینه حفظ صلح، کمک‌های غذایی، ترویج بهداشت عمومی، ایجاد مکان‌های امن و شهرسازی، حمایت از پناهندگان، فقرزدایی و مبارزه با جنایت و تروریسم همواره شاهد عواقب دردناک خشونت‌های مسلحانه بوده است. این خشونت‌ها و جنایت‌های مسلحانه حتی منجر به نقض قوانین بین‌المللی همچون سوء استفاده از حقوق کودکان، کشتار افراد بی‌دفاع، بحران‌های انسانی و از دست دادن فرصت‌های اجتماعی، و رشد اقتصادی لازم برای توسعه بوده است.
در اکثر زمینه‌های تجارت در دنیا، اصول و قوانینی حاکم است که کشورهای طرفین قرارداد مقید و مجبور به اجرای آن قوانین هستند؛ ولی در حال حاضر در مورد تجارت اسلحه در دنیا هیچ‌گونه مقررات و قوانین جامعی حکمفرما نیست. با اینکه کشورها معمولا پایبند مجموعه‌ای از استانداردهای ملی و منطقه‌ای در مورد تجارت اسلحه هستند، اما تجارت اسلحه در سطح بین‌المللی فاقد مقررات فراگیر می‌باشد که همین نقص بزرگ باعث عدم شفافیت این نوع از تجارت شده است. درست است که دولت‌ها در درجه اول مسوول تامین امنیت جان و مال مردم خود هستند، اما بدون تردید همین دولت‌ها در مورد نقل و انتقال اسلحه در مرزهای بین‌المللی خود نیز قدرت تصمیم‌گیری داشته و به همین دلیل انتظار بیشتری از آنها می‌رود تا مسوولیت بیشتری در این مورد از خود نشان دهند.
چگونگی عملکرد سازمان ملل متحد در کنترل اسلحه در سه حوزه اصلی زیر قرار می‌گیرد:
• حمایت همه جانبه از مذاکرات برای رسیدن به معاهده جهانی تجارت اسلحه
• در دسترس قراردادن اطلاعات در مورد نقل و انتقال اسلحه بین کشورها
• نظارت کامل بر تجارت غیرقانونی یا همان قاچاق اسلحه
به دلیل نگرانی‌های جهانی از سوءاستفاده از سلاح، سازمان‌های مدنی و فعال در زمینه حقوق بشر، دولت‌ها و نمایندگان مجالس کشورها را تشویق کرده‌اند تا نسبت به تنظیم قوانین جهانی کنترل اسلحه فعالیت بیشتری کنند. همین اقدامات از سال ۲۰۰۶ جهت‌مندتر شده تا اینکه به مذاکرات در سازمان ملل در نیویورک منتهی شده است. هم‌اکنون هیچ‌گونه معاهده بین‌المللی در زمینه تجارت جهانی ناوگان جنگی، تانک‌ها، جت‌های جنگنده، مسلسل و ماشین‌آلات جنگی وجود ندارد که بتواند تضمین نسبی در مورد محدودیت تولید و تجارت این سلاح‌ها اعمال نموده و اطمینان نسبی ایجاد کند که استفاده و انتقال این سلاح‌ها فقط در موقعیت‌های درست صورت بگیرد.
چگونه ATT می‌تواند جان بسیاری از مردم جهان را نجات دهد؟
در صورت موفقیت مذاکرات مربوط به تدوین «معاهده بین‌المللی تجارت اسلحه»
(Arms Trade Treaty)، موسوم به ATT، این معاهده می‌تواند با جلوگیری از قرار گرفتن اسلحه در دسترس افراد سرکوب‌گر و فعالان ضدحقوق بشر، تا حدی مانع از گسترش جنگ‌سالاری و میلیشیای نظامی، دیکتاتوری، کشتار، تجاوز و سوء‌استفاده از کودکان، زنان و مردان در معرض خطر باشد. کارشناسان عفو بین‌الملل بر این باورند که ضعف ساختار و قوانین بین‌المللی برای مبارزه با صادرات بی‌رویه اسلحه، به یک بحران و دغدغه بزرگ جهانی تبدیل شده است. آمارهای خشونت و کشتار مسلحانه در جهان ناامید کننده است. هر ساله حدود ۱۲ میلیارد فشنگ در سراسر جهان تولید می‌شود. سالانه بیش از ۵۰۰ هزارنفر قربانی خشونت‌های مسلحانه هستند. در اثر این خشونت‌ها بیش از ۴۳ میلیون نفر در سراسر جهان بی‌خانمان و آواره شده‌اند. در مجموع، در هر دقیقه یک انسان در دنیا جانش را به دلیل خشونت‌‌ها و درگیری‌های نظامی از دست می‌دهد.[
ظاهرا تحت فشارهای بین‌المللی، آمریکا و روسیه که بازار اصلی تجارت اسلحه در دنیا را در اختیار دارند اکنون قبول کرده‌اند که معاهده بین‌المللی تجارت اسلحه را بپذیرند، مشروط بر آنکه محدودیت‌های ذکرشده در پیش‌نویس اولیه این معاهده، کاهش یابد. همچنین روسیه به عنوان جایگاه دوم دنیا در حوزه صادرات اسلحه، اعلام کرده که آماده حمایت از طرح معاهده تجارت اسلحه می‌باشد. در عین حال آمریکا و چین درصدد معاف کردن سلاح‌های سبک از معاهده تجارت اسلحه هستند. هند، پاکستان، ژاپن و عربستان سعودی نیز خواهان لحاظ کردن حق آنها برای خرید سلاح با هدف تجهیز نیروهای نظامی خود هستند.
عصر آرامش سیاسی پایان یافته است. در ده سال اخیر صادرات اسلحه پیوسته رو به افزایش بوده است. براساس گزارش انستیتوت تحقیقات صلح «سیپری»، ایالات متحده و روسیه در رقابت با همدیگر تلاش می کنند در خط مقدم قرار داشته باشند.

بر اساس آخرین گزارش انسستیتو بین المللی پژوهش های صلح استکهلم ، هزینه های جهانی در سال گذشته میلادی به بالاترین میزان خود در زمان جنک سرد رسید. 
هزینه نظامی جهانی شامل مقدار مخارج دولت‌ها برای نیروها و فعالیت های نظامی، هزینه‌های عملیاتی، خرید و نگهداری از تسلیحات، ساخت و ساز نظامی، تحقیقات نظامی، پشتیبانی، حقوق و مزایای نیروها می‌شود.
از سال ۱۹۹۹ به مدت سیزده سال هزینه‌های نظامی در جهان نسبتا ثابت بود اما از سال ۲۰۱۲ به این‌سو این هزینه‌ها مجددا روند صعودی یافت.
جان الیسون، رئیس انستیتو بین‌المللی پژوهش‌های صلح استکهلم (سیپری) این روند را نگران کننده دانسته و می‌گوید: «روند افزایش بودجه‌های نظامی در جهان، تلاش برای رسیدن به راه‌حل‌های صلح آمیز درگیری‌ها را بی اثر می‌کند  .  هزینه‌های نظامی کشورهای جهان در سال ۲۰۱۷ میلادی ۲/۲ درصد از تولید ناخالص داخلی، یعنی ۲۳۰ دلار به ازای هر فرد را تشکیل داده است.
رده‌بندی کشورها در صرف هزینه‌های نظامی در بودجه‌
بر اساس گزارش انستیتو بین‌المللی پژوهش‌های صلح استکهلم، بودجه‌های نظامی جهانی در سال ۲۰۱۷ به یک تریلیون و ۷۳۹ میلیارد دلار رسید که این مقدار نسبت به سال ۲۰۱۶ میلادی به میزان ۱/۱ درصد افزایش داشته است.
از میان قدرت‌های جهانی، ایالات متحده برای دومین سال پیاپی هزینه‌های نظامی خود را ثابت نگاه داشت و تغییری نداد؛ چین همانند دو دهه گذشته این هزینه‌ها را در بودجه سال ۲۰۱۷ خود افزایش داده و روسیه برای اولین‌بار از سال ۱۹۹۸ بودجه نظامی‌اش را کاهش داد.
ایالات متحده همچنان با صرف بیشترین هزینه برای صنایع نظامی و نیروهای خود در صدر کشورهای جهان است؛ این کشور ۶۱۰ میلیارد دلار صرف هزینه‌های نظامی کرد و ۳۵ درصد از کل هزینه‌های نظامی در جهان را به خود اختصاص داد. چین در رده‌بندی میزان هزینه‌های کشورها در بخش نظامی، رتبه دوم و عربستان سعودی در جایگاه سوم قرار دارد. روسیه نیز که در سال ۲۰۱۶ سومین جایگاه را داشت، در سال گذشته در رتبه چهارم قرار گرفت.
بودجه‌های نظامی در کشورهای آسیای شرقی و اقیانوسیه
نان تیان، پژوهشگر پروژه نظامی و سلاح اندیشکده «سیپری» می‌گوید که بودجه‌های نظامی جهان در سال گذشته میلادی در کشورهای آسیایی، اقیانوسیه و خاورمیانه مانند چین، هند و عربستان رشد بیشتری نسبت به کشورهای اروپا و آتلانتیک داشته است.
چین که دومین جایگاه بودجه نظامی جهان را دارد در سال ۲۰۱۷ با ۲۲۸ میلیارد دلار، سهم هزینه نظامی در بودجه خود را به میزان ۵/۶ درصد افزایش داد. سهم این کشور در هزینه‌های نظامی جهانی از ۵/۸ درصد در سال ۲۰۰۸ به ۱۳ درصد در سال ۲۰۱۷ رسید.
هند در سال گذشته میلادی ۶۳/۹ میلیارد دلار صرف هزینه‌های ارتش و تسلیحات کرد که نسبت به سال قبل از آن به میزان ۵/۵ درصد افزایش یافت.
این در حالی است وجود تنش میان کره جنوبی و کره شمالی باعث افزایش ۱/۷ درصدی هزینه‌های نظامی در بودجه کره جنوبی شد. سئول در سال ۲۰۱۷ میلادی، ۳۹/۲ میلیارد دلار برای هزینه‌های نظامی و تسلیحاتی خود صرف کرده است.
به اعتقاد سیمون وزمن، پژوهشگر ارشد پروژه نظامی و سلاح اندیشکده «سیپری» تنش میان چین و همسایگانش باعث رشد هزینه‌های نظامی در بودجه کشورهای آسیایی شده است.
کاهش بودجه نظامی در روسیه، افزایش آن در دیگرکشورهای اروپایی
بنابر گزارش موسسه پژوهش‌های صلح استکهلم، مسکو در سال ۲۰۱۷ هزینه‌های نظامی در بودجه خود را به شدت کاهش داد. این در حالی است که در همان سال هزینه‌های نظامی در بودجه کشورهای اروپای مرکزی و غربی با افزایش روبرو شد.
روسیه برای اولین‌بار پس از سال ۱۹۹۸، هزینه‌های نظامی خود را در سال ۲۰۱۷ میلادی ۲۰ درصد کم‌تر از سال ۲۰۱۶ مقرر کرد.
سیمون وزمن، محقق موسسه پژوهش‌های صلح استکهلم می‌گوید: «مدرن‌سازی نظامی برای روسیه در اولیت است اما تخصیص بودجه نظامی این کشور به دلیل مشکلات اقتصادی از سال ۲۰۱۴ به این سو محدودتر شده است.»
اما به دلیل بالا گرفتن تهدید روسیه در اروپا پس از درگیری‌های اوکراین، کشورهای اروپایی عضو سازمان پیمان آنتلانتیک شمالی (ناتو) توافق کردند تا هزینه‌های نظامی خود را افزایش دهند. مجموع بودجه نظامی این کشورها ۹۰۰ میلیارد دلار بود که این مقدار ۵۲ درصد هزینه‌های نظامی جهان را در این سال تشکیل می‌داد.
بر خلاف سال ۲۰۱۶، ریاض در سال گذشته هزینه‌های نظامی در بودجه خود را به میزان ۹/۲ درصد افزایش داد. این کشور با هزینه ۶۹/۴ میلیارد دلاری سومین بودجه نظامی جهان را دارد.
ایران با اضافه کردن ۱۹ درصدی بودجه نظامی و عراق با افزایش ۲۲ درصدی آن، افزایش چشمگیری در هزینه‌های نظامی خود در سال ۲۰۱۷ داشتند.
پژوهشگر ارشد موسسه پژوهش‌های صلح استکهلم معتقد است که قیمت پائین نفت باعث صرف‌جویی در هزینه‌های نظامی نشده و رقابت و درگیری نظامی در خاورمیانه باعث افزایش هزینه‌های نظامی در بودجه کشورها منطقه شده است.
ارتش پادشاهی عربستان سعودی در سال ۱۹۹۲
اسرائیل در پی افزایش هزینه‌های خود در عملیات نظامی سال‌های ۲۰۱۴ و ۲۰۱۵ در غزه ، طی دو سال بعد از آن هزینه‌های نظامی خود را کاهش داد. اما تل‌آویو نیز در سال ۲۰۱۷ با افزایش ۴/۹ درصدی، بودجه نظامی خود را به ۱۶/۵ میلیارد دلار رساند.
این موسسه می‌گوید که به دلیل در دست نبودن داده‌های دقیق از کشورهای قطر، یمن، سوریه و امارات متحده، قادر به محاسبه و تخمین کل هزینه‌های نظامی خاورمیانه نبوده است اما بر اساس اطلاعات و داده‌های در دسترس از کشورهای دیگر می‌توان گفت که هزینه‌های نظامی خاورمیانه از سال ۲۰۰۹ تا ۲۰۱۵ به طور مدارم در حال رشد بوده و به میزان ۴۱ درصد افزایش داشته است.
برداشتن تحریم‌ها و افزایش بودجه نظامی ایران
از سال ۲۰۰۶ که اوج تخصیص بودجه نظامی برای ایران بود تا سال ۲۰۱۴ بودجه نظامی این کشور به صورت مداوم با کاهش روبرو بود.
اما پس از به نتیجه رسیدن مذاکرات هسته‌ای و امضای توافق برجام، با برداشته شدن تحریم‌های اروپا و سازمان ملل، تهران توانست ردیف هزینه‌های نظامی در بودجه خود را بین سالهای ۲۰۱۴ تا ۲۰۱۷ تا ۳۷ درصد افزایش دهد. بودجه نظامی ایران در سال ۲۰۱۷ میلادی به حدود ۱۴ میلیارد و ۵۰۰ میلیون دلار رسید.
در زیر به سه معاهده ی بسیار مهم در زمینه خلع سلاح اشاره می شود:
الف) معاهده مسکو (1963) که برای دولت های متعاهد، آزمایش های هسته ای را در فضای فراسوی جو و زیرآب یا در هر مکان دیگر،اگر باعث ریزش ضایعات رادیو اکتیو در خارج و درون سرزمین های تحت صلاحیت قضایی و یا سرزمین های تحت کنترل آن ها شده باشد، ممنوع می کند. امضا کنندگان این معاهده، انعقاد یک موافقت نامه چندجانبه درباره ممنوعیت کامل آزمایش های هسته ای و از جمله زیرزمینی را به عنوان یک هدف اضطراری اعلام کردند.
 ب) معاهده عدم گسترش سلاح های هسته ای، معروف به N.P.T) 1968)؛ مطابق این معاهده، دولت های دارای سلاح هسته ای متعهد می شوند سلاح و دیگر امکانات هسته ای را به دولت های فاقد آن انتقال ندهند و در جهت کسب آن نیز، به آنان کمک ننمایند. دولت های فاقد این سلاح هم، به نوبه خود از دست یابی به آن خودداری کرده و نظام نظارتی آژانس بین المللی انرژی اتمی را بپذیرند. در مقابل، دولت های دارای سلاح هسته ای تعهد می کنند تجهیزات لازم و داده های علمی و فنی را، به منظور استفاده مسالمت آمیز انرژی اتمی، برای دولت های فاقد سلاح هسته ای فراهم آورند. اما این تعهدات نتایج مورد انتظار را نداشته و دولت های فاقد این سلاح در نخستین کنفرانس بررسی معاهده مذکور (1975)، علیه کند عمل کردن دولت های هسته ای در انجام تعهدهای خود در این زمینه، اعتراض نموده اند. شاید نگرانی دولت های دارای سلاح هسته ای از خطرات انتقال تکنولوژی اتمی، یکی از دلایل این کندی بوده است.از جانب دیگر، دولت های فاقد این سلاح در جهت دست یابی به نتایج موافقت نامه های مؤثر بین المللی که تضمین کننده استفاده از سلاح هسته ای است، تلاش زیادی می ورزند. این موضوع به تضمین های منفی معروف است که از سال 1979 و از کنفرانس خلع سلاح، در قلب مذاکرات جای داشته، ولی با وجود قطع نامه های متعدد مجمع عمومی در این مورد، نتیجه مثبتی از آن گرفته نشده است. یکی از ضعف های  N.P.Tآن است که نسبت به الزام دولت هایی که آن را تصویب نمی کنند، اقدام نمی کند. چندین دولت دارنده سلاح هسته ای (فرانسه، چین و احتمالاً هند) و نیز دولت های متعددی که دانش لازم جهت دست یابی سریع به این سلاح را دارند، مثل آفریقای جنوبی، آرژانتین، برزیل، کره، مصر، اسپانیا، اسرائیل و پاکستان، مدت طولانی از پیوستن به معاهده  N.P.T خودداری کردند و برخی هم چنان خودداری می کنند، اگر چه گاهی عنوان کرده اند که مفاد آن معاهده را قبول دارند.
 ج) اما در مورد مهم ترین اقدام های خلع سلاح در گستره جهانی باید از کنوانسیون ممنوعیت سلاح های شیمیایی نام برد که پس از مدت ها، در سال 1992 در کنفرانس خلع سلاح در ژنو تصویب شد، و در اجلاس پاریس (1993) به امضای کشورهای مختلف رسید. از ویژگی های این کنوانسیون که در زمینه خلع سلاح، کنوانسیون نمونه قلمداد می شود، بازرسی اتهامی است که هر دولت متعاهد می تواند به آن متوسل شود. به عبارت دیگر، صرف اتهام دولتی به دولت متعاهدِ دیگر، مبنی بر اقدام به ساخت سلاح شیمیایی، موجب بازرسی فوری در محل خواهد شد. هم چنین، در این زمینه باید از معاهده منع جامع آزمایش های هسته ای C.T.B.T (1996) که برای الحاق همه دولت ها تأسیس شده است، نام برد.

این ها معاداتی هستند که بیشتر روی کاغذ زیبا به نظر می آیند و در عمل ناکار آمد هستند. چرا که اصلی ترین کشورهای سازنده و استفاده کننده از تسلیحات گوششان به تصمیمات خودشان هم بدهکار نیست.


۱۳۹۷ آبان ۶, یکشنبه

بیانیه جمعی از معلمان در اعتراض به ربودن آقای هاشم خواستار

جمعی از معلمان در اعتراض به ربودن هاشم خواستار مسئول کانون صنفی معلمان مشهد که توسط اطلاعات سپاه پاسداران صورت گرفت؛ بیانیه‌یی منتشر کردند. معلمان معترض، ضمن محکوم کردن این اقدام وحشیانه، خواستار عذرخواهی از جامعه معلمان و وی به خاطر این عمل وقیحانه شدند.

به گزارش سایت ایران کارگر، متن بیانیه معلمان از این قرار است:
نابرابریها، تبعیض، فقر و فساد مالی چنان گسترده و تعمیق یافته است که در تمام سطوح اجتماعی، اقتصادی، سیاسی، فرهنگی و آموزشی آثار سو آن مشهود است. غریو فریادها علیه این ساختار الیگارشی از دیماه سال گذشته با سیلی از جمعیت زخمی به خیابان آمده، برخاست .
از سالهای دهه ۸۰ معلمان، معترض فقر و فرق در معیشت و ساختار آموزشی شدند و از بی عدالتی آموزشی فریادها زدند ولی پاسخی جز هتاکی و اهانت و بگیر و ببند نگرفتند .هاشم خواستار یکی از صدها هزار معلم معترض که از پیشینه مبارزاتی علیه نظام سیاسی قبل از انقلاب ۵۷ برخودار بود،همراه و همگام با معلمان معترض فریادش را این بار در نظام سیاسی با کوبندگی و صراحت بیان، علیه استثمار و بهره کشی از نیروی کار آموزشی بلند کرد و به احترام سالها تلاش ایشان برای فرزندان این سرزمین و جلوداربودن مبارزه علیه بی عدالتی در معیشت و معیوب بودن کالبد سیستم آموزشی، مرد سپید موی مشهدی، پیشکسوت مبارزه علیه چپاولگران جیب مردم و معلمان شد .
مردی که با صراحت بیان به دور از شعار و تملق با ادبیاتی کوبنده از هر فرصتی برای رساندن صدای بی صدایان در رسانه های جهانی کوشید. چپاول و استثمار مزد ِمعلمان هر روز تداوم یافت تا روزهای خشم عمومی معلمان در ۲۲و۲۳مهرماه سال جاری، صدای معلم در سریعترین زمان به جهان مخابره شد و مردم در داخل و جهانیان در خارج از آنچه بر معلمان این سرزمین می رود مطلع شدند، و نقش استاد خواستار از گذشته تا به حال در رساندن صدای معلم نقشی بی بدیل بود و صراحت بیانش چنان بود که همگان تعجب از این همه شجاعت در بیان ظلم بر معلمان و مردم بودند .
برای انتقام از این استاد پیشکسوت و برای اعلان به جامعه که اگر اینچنین افرادی وجود دارند که هیچ کس از زبان سرخ و نقادانه‌اش در امان نخواهد بود، او را ربودند و در تیمارستان در میان بیمارانی که از درد روح و روان به آنجا پناه آورده‌اند، رها کردند تا به جامعه بگویند این «خواستار» که هیچ ظالمی از بیانش در امان نخواهد بود، یک بیمار روانی بیش نیست و چه زشت است رفتار نهادهایی که قراراست امنیت را به ارمغان آورند.
ما جمعی از معلمان با شناختی که از استاد خواستار داریم، شخصی که در روزهای گذشته با سلامت کامل روح و روان و جسمش، در باغ کوچک خویش باغداری می نمود، بر سلامت کامل روح و روان ایشان صحه میگذاریم و ضمن محکومیت و نکوهش ربودن استاد خواستار، خواهان عذرخواهی از ایشان و ساحت معلم و مردم، برای این رفتار قرون وسطایی و متوحشانه و این حرکت وقیحانه بوده و آزادی هرچه سریع‌تر ایشان را طلب می‌کنیم.

همسر هاشم خواستار در مورد دستگیری و آزار و اذیت او گفت: اورژانس اجتماعی ایشان را از جلوی باغ گرفته و مستقیم به بیمارستان ابن سینا برده است. در بیمارستان از ایشان خون گرفتند و یک آمپول به ایشان تزریق کردند و یکی از بیماران هم آمده گلوشون را گرفته که پرستارها مریض مجنون را از ایشان جدا کردند.
وی افزود: از آنجایی که بیمارستان روانی خطری برای تهدید جان همسرم هست امیدوارم هر چه زودتر موجبات آزادی ایشان فراهم شود.
از سوی دیگر یک منبع مطلع در این خصوص به گزارشگر هرانا گفت: “با وجود پیگیری‌های مکرر خانواده آقای خواستار و مراجعه به دادگاه انقلاب، کماکان نهاد بازداشت کننده ایشان مشخص نیست. با این وجود روز پنجشنبه ۳ آبان‌ماه همسر و فرزند آقای خواستار توانستند از معاون دادستان با هماهنگی آقای حیدری معاون سیاسی برای ساعت ۵ وقت ملاقات بگیرند. سپس نیروهای اداره اطلاعات اجاره ملاقات را به خانواده ایشان دادند”.
این منبع مطلع با بیان اینکه آقای خواستار روز پنجشنبه ۳ آبان‌ماه برای ملاقات با همسرش دست به اعتصاب غذای زده بود، افزود: “آقای خواستار در ملاقات در خصوص نحوه بازداشتش به همسرش گفته است که «عده‌ای لباس شخصی من را سوار آمبولانس کرده و مستقیماً به بیمارستان آوردند و سپس به من پابند زدند».
گفته میشود بازداشت و شیوه رفتار با این معلم بازنشسته به دستور دادستان شهر مشهد صورت گرفته است.

۱۳۹۷ آبان ۴, جمعه

بازداشت یک خبرنگار دیگرهنگام خروج از کشور

به نوشته خبرگزاری میزان، وابسته به قوه قضائیه جمهوری اسلامی، پویان خوشحال شامگاه چهارشنبه دوم آبان‌ماه (۲۴ اکتبر) در حال خروج از کشور بازداشت شده است.

این خبرنگار روزنامه ابتکار در ایران، به اتهام "هتاکی" به امام سوم شیعیان و "ائمه هدی" تحت تعقیب قضایی قرار گرفته بود.

پویان خوشحال ۲۹ مهرماه در روزنامه ابتکار گزارشی درباره آسیب‌های بهداشتی در کمین زائران اربعین در کربلا نوشته بود که در آن درباره حسین بن علی به جای "شهادت" از عبارت "درگذشت" استفاده کرده بود.

به نوشته میزان، این خبرنگار در "صفحه فضای مجازی" خود هم "چندین بار" به "ساحت ائمه هدی توهین و جسارت کرده است."

عباس جعفری دولت آبادی، دادستان تهران، می‌گوید پرونده پویان خوشحال به دادسرای فرهنگ و رسانه ارجاع شده است.

۱۳۹۷ مهر ۵, پنجشنبه

پوشش دیپلماتیک روحانی بر خرابکاری های رهبر


نمایش دروغین روحانی روز سه شنبه ۳ مهر (۲۵ سپتامبر) در مجمع عمومی سازمان ملل با  انشای جعلی، ضد واقعیت و فاقد ارزش کاملا هویدا بود. تمامی جنایتهای حکومت طی ۴ دهه آنچنان عیان است که کسی فریب حرفهای کلی و بی ریشه و اساس  روحانی را نمی خورد. بر این منظر سخنرانی روحانی از نظر حجم دروغهای آن با حرفهای احمدی نژاد در سالهای قبل در .همین مجمع برابری می کند
اساس انشای روحانی بر چند پایه استوار بود. وفاداری به عهد و پیمانهای بین المللی، امنیت منطقه و جهان، تروریسم، احنرام به خواست مردم در مذاکرات، راههای گفت و گو بر اساس برابری، عدالت و منزلت انسانها و بر مبنای قواعد و حقوق بین الملل...
روحانی از آمریکا خواست که برای پاسداری از قطعنامه ۲۲۳۱ به برجام برگردد و دست از تحریم و تکفیر که به نظر او دو روی یک سکه است بردارد، چرا که «در تکفیر، اندیشه انسانها انکار می شود و در تحریم، زندگی مردم نفی می گردد.
روحانی شیادانه به قطعنامه ۲۲۳۱ شورای امنیت سازمان ملل استناد کرد و طرف مقابل را نقض کننده آن دانست و خواهان برگشت به این قطعنامه شد. در حالی که در قطعنامه ۲۲۳۱ شورای امنیت مواردی است که در جمع بندی وین یا توافق برجام موجود نیست و دولت ایران این قطعنامه را که محدودیتهای بیشتر از برجام برای جمهوری اسلامی در نظر گرفته است را نپذیرفته است. در این قطعنامه به فعالیتهای موشکی جمهوری اسلامی  پرداخته شده و محدودیتهایی در رابطه با نقل و انتقال تجهیزات موشکی، صدور و ورود مواد و ابزار مرتبط با ساخت موشک، خودداری از توسعه موشکهای بالستیک تا پایان یک دوره هشت ساله گنجانیده شده است. خبرگذاری تسنیم وابسته به سپاه تروریستی قدس در تاریخ ۱۸ مرداد ۱۳۹۴ در رابطه با این قطعنامه نوشت: «اولین اتفاق مهم در قطعنامه ۲۲۳۱ مطالبی است که در جمع بندی وین نیست اما در قطعنامه ۲۲۳۱ هست، که ایران رسما اعلام کرده است ما آن را قبول نداریم و الزام آور برای ما نیست و برای خود حق تفحظ قائل هستیم.
ارسال تجهیزات موشکی به حوثیهای یمن، کمک به فن آوری تجهیزات موشکی در میان حوثیهای یمن، ارسال تجهیزات نظامی به عراق و سوریه و... همه اینها نقض قطعنامه ۲۲۳۱ است که روحانی در سخنرانی اش از آمریکا خواست که بدان متعهد باشد. او آمریکا را نقض کننده این قطعنامه اعلام کرد و برگشت به آن را نقطه آغازی برای مذاکره دانست.
اما در موارد دیگر صحبتهای او می توان در چند جمله به کشتار و جلوگیری از تحصیل و کسب کار بهائیان و فشار بر اقوام و مذاهب دیگر، قتل عام زندانیان سیاسی، تداوم اعدام، شکنجه مخالفان و کنشگران مدنی، احکام شلاق برای معلمان و کارگران، نقض حقوق زنان، نقض حقوق نیروی کار و کودکان، انجام دهها عمل تروریستی در خارج از ایران در مورد مخالفان حکومت و دهها قتل زنجیره ای در مورد فعالان فرهنگی و اجتماعی و عدم رعایت مفاد بیانیه جهانی حقوق بشر، عدم رعایت مفاد کنوانسیون های سازمان جهانی کار و....تاکید کرد.
ردیف کردن همه جنایتهای ۴۰ ساله دولت جمهوری اسلامی  آنچنان زیاد است که در حد این فراسو نمی گنجد.
روحانی در سخنان خود رژیم ایران را «بهترین دوست در دنیا برای صلح خواهان» اعلام کرد. باید گفت تجریه خونبار مردم ایران نشان داده که به درستی رژیم بنیادگرای ولایت فقیه خطری برای صلح و دوستی در منطقه و جهان و بهترین دوست تروریستها است.
آقای روحانی که به ظاهر برای توضیح علت بُحران اقتصادی و شرایط وخیم کشور به مجلس احضار شده بود، همه مهارت خود در شُعبده بازی با کلمات را برای فرار از این امر به کار گرفت. او گاه با انکار بُحران همه جا حاضر موجود و فرو کاستن آن به "آسیب" و گاه نیز با ارایه آمار و ارقام از پیشرفتهای نامرئی اقتصادی و دستاوردهای مُدیریتی موهوم دولت، به ماله کشی واقعیت پرداخت.
همین شیوه را او پیرامون دلایل شکست "برجام"، بُحران خارجی و تحریمها به کار بست. آقای روحانی آسمان و ریسمان را به هم بافت تا نقش "رهبر" و باند او در به شکست کشاندن توافُق وین و بُحران آفرینی بی وقفه آنها در مُناسبات خارجی را از این مُعادله پاک کند. شاهکار استدلالی این پایور سرگشته در این راستا زمانی بود که اعتراضات مردُم در دی ماه سال گذشته را علت "نماندن ترامپ در برجام" مُعرفی کرد. او به طور جدی مُدعی شد: "حادثه دی ماه آقای ترامپ را به طمع انداخت تا در اواخر دی ماه اعلام کند من در برجام نمی مانم."
رازی که آقای روحانی تلاش کرد آن را سر به مُهر نگه دارد، دیرگاهی است که بر سر هر بامی جار زده می شود. شکست برجام و بُحران اقتصادی و خارجی در پی آن، تنها به پای آقای خامنه ای و همدستان نظامی و امنیتی اش نوشته شده و بس!
آنها بودند که با اشتباه مُحاسبه از مفهوم توافُق هسته ای، دُچار خبط دیگری شده و بی درنگ به کار صُدور جنگ و تجاوز نظامی در سوریه، مُداخله گری در عراق و لُبنان و راه انداختن جنگ نیابتی در یمن پرداختند. این مردُم دی ماه نبودند که پیاپی به "برجام" موشک بالستیک و "نُقطه زن" شلیک کردند، آنها نبودند که مانع پیوستن جمهوری اسلامی به مُعاهدات بین المللی و روند تنش زدایی شدند.
مردُمی که آقای روحانی امروز آنها را مُتهم به برهم زدن "برجام" می کند، هنوز از یاد نبرده اند که چگونه او خود در جریان کارزار فریبکارانه انتخاباتی اش هوار می کشید: "شهرهای زیر زمینی نشان دادند تا برجام را به هم بزنند. روی موشک شعار نوشتند تا برجام را به هم بزنند، برای اینکه ما نتوانیم صد درصد استفاده کنیم."
آقای روحانی که در جامه وکیل مُدافع "رهبر" و سیاستهای خانه خراب کن وی سر به آستان می سایید، آگاهانه اشاره ای به مسوولیت حاکمیت و به ویژه باند حاکم در ویرانی اقتصادی و سیه روز شدن میلیونها نفر نکرد. او از سهم "دولت با تُفنگ" در درآمدها و ثروتهای کشور و نقش مُخربی که کارتلهای اقتصادی آقای خامنه ای و داروغه هایش و بُنیادهای خودمُختار ایفا می کنند، نگفت.
رییس جمهور ضد مردمی ،  در مورد هدر دادن منابع عظیم مالی کشور در سوریه و یمن و راه انداختن صنعت پُر خرج مُزدور پروری با محصولاتی همچون حزب الله لُبنان، حشد الشعبی عراق و جهاد اسلامی غزه سرسختانه سُکوت کرد. او توضیح نداد که هزینه میلیتاریسم ابلهانه حُکومت از جیب چه کسانی پرداخت می شود و چه آثاری ویرانگری در پهنه کار و زندگی جامعه بر جای می گذارد.
پدیدار شدن آقای روحانی در این نقش - گذشته از گدایی قُدرت و ثروت – سود دیگری نیز دارد. او و دولتش جاده صاف کن باند حاکم برای پیشروی به سمت شرایط حاضر بوده اند. آقای روحانی و دوستان در شکل گرفتن تدریجی فاجعه کنونی شریک هستند، "رهبر" تحریک و خرابکاری کرد، اینان برایش پوشش دیپلُماتیک فراهم کردند و پیرامون تهدیدهای این نابخردی به چشم مردُم خاک پاشیدند.
دولت بی وظیفه آقای روحانی در مدت باقیمانده از صدارتش، گروگان باند حاکم است و زیر تیغ دایمی آن قرار دارد. با این حال، صحنه رقت بار و رُسوایی که وی روز سه شنبه در مجلس بازی کرد، به معنای پایان شکاف در حاکمیت نیست، بلکه نزدیکی مصلحتی در هراس از امواج اعتراضات توده ای از یکطرف و فشار خارجی از طرف دیگر است. از این رو دوام آن نیز تابع بی قید و شرطی از این دو فاکتور و درجه و میزان آن می باشد. نفس کوتاه این وصلت را از همینجا نیز می توان شُماره کرد.

۱۳۹۷ مهر ۴, چهارشنبه

آغاز سال جدید تحصیلی؛ نگاهی اجمالی به آخرین وضعیت معلمان زندانی


 شش تن از بازداشت شدگان تجمع اخیر معلمان به حبس و شلاق محکوم شدند
خبرگزاری هرانا – شش تن از بازداشت شدگان تجمع ۲۰ اردیبهشت معلمان مقابل سازمان برنامه و بودجه در تهران که با قرار کفالت از زندان اوین آزاد شده بودند، توسط شعبه ۱۰۶۰ دادگاه کیفری دو مجتمع قضایی کارکنان دولت تهران به اتهام “اخلال در نظم عمومی از طریق شرکت در تجمعات غیرقانونی” و “تمرد نسبت به مامورین حین انجام وظیفه” هر یک به تحمل ۹ ماه حبس تعزیری و پرداخت جریمه نقدی بدل از ۷۴ ضربه شلاق محکوم شدند.
هویت این افراد “عالیه اقدام‌دوست، عضو اتحادیه بازنشستگان”، “رسول بداقی، بازرس سابق کانون صنفی معلمان تهران”، “اسماعیل گرامی”، “جواد ذوالنوری”، “حسین غلامی” و”محمد عابدی” توسط هرانا احراز شده است.
اخلال در نظم عمومی از طریق شرکت در تجمعات غیرقانونی” و “تمرد نسبت به مامورین حین انجام وظیفه” اتهاماتی است که در حکم صادره علیه این افراد مطرح شده است.
آغاز سال جدید تحصیلی؛ نگاهی اجمالی به آخرین وضعیت معلمان زندانی
خبرگزاری هرانا – در طی سالهای اخیر بطور خاص فعالان صنفی معلم مانند فعالان سایر اتحادیه‌ها که برای استیفای حقوق صنفی خود در عین حفظ استقلال از دستگاه حاکمه تلاش می کنند، راهی زندان‌ها شده اند. بسیاری از آنان متحمل حبس، اخراج و تبعید شده اند و تعدادی دیگر کماکان با شرایط مشابهی تحمل حبس می کنند. گزارش پیش رو به بهانه آغاز سال تحصیلی به بررسی وضعیت معلمان زندانی می‌پردازد.
به گزارش خبرگزاری هرانا، ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، طی سالیان اخیر تعدادی از معلمان کشور در بازه‌های زمانی مختلف توسط نهادهای امنیتی بازداشت و با اتهامات مختلف عمدتا با زمینه صنفی به حبس‌های طولانی، شلاق و تبعید محکوم شده و تعدادی از آنان نیز کماکان در حال تحمل حبس در زندان به‌سر می‌برند. هرانا در گزارش پیش رو در نگاهی کلی به بررسی آخرین وضعیت معلمان دربند می‌پردازد.
محمد حبیبی، عضو هیئت مدیره کانون صنفی معلمان استان تهران
محمد حبیبی، روز دوشنبه ۱۲ شهریورماه از زندان تهران بزرگ به قرنطینه زندان اوین منتقل شده است.
این انتقال در حالی صورت گرفت که آقای حبیبی پیشتر در تاریخ ۵ شهریورماه به دلیل وخامت وضعیت عمومی به بیمارستان منتقل شده بود و به دلیل عدم رسیدگی کافی پزشکی انتظار می‌رفت مقامات قضایی با اعزام او به مرخصی پزشکی موافقت کنند. به دلیل اینکه بازداشت محمد حبیبی همراه با ضرب و شتم بوده در زندان دچار درد قفسه سینه، گلو و عفونت در ناحیه ریه شده بود. با این حال از دریافت خدمات درمانی محروم بوده و همزمان طی حکم کارگزینی حقوق ماهیانه ایشان نیز قطع شده است.
محمد حبیبی در تاریخ یکم مردادماه سال جاری توسط شعبه ۲۶ دادگاه انقلاب اسلامی تهران به ریاست قاضی احمدزاده به ۱۰ سال و شش ماه و همچنین ۷۴ ضربه شلاق و ۲ سال ممنوعیت از فعالیت در احزاب، گروه‌ها و دسته‌های سیاسی و اجتماعی و ممنوعیت خروج از کشور به عنوان مجازات تکمیلی محکوم شد. اتهامات مطروحه علیه این معلم زندانی “اجتماع و تبانی برای ارتکاب جرم علیه امنیت ملی”، “تبلیغ علیه نظام” و “اخلال در نظم عمومی” بوده است.
به گفته حسین تاج وکیل مدافع محمد حبیبی، پرونده وی برای رسیدگی در مرحله تجدیدنظر به شعبه ۳۶ دادگاه تجدیدنظر به ریاست قاضی سید احمد زرگر ارجاع شده ولی تاکنون تعیین وقت نشده است.
گفتنی است که پیش‌تر بیش از ۱۴۰۰ تن از فعالین مدنی، سیاسی، صنفی و معلمان سراسر کشور با امضای نامه‌ای ضمن اعتراض به احکام صادره علیه محمد حبیبی، خواستار درمان فوری وی شدند.
همزمان “سازمان‌ھای سندیکائی فرانسوی س اف.د.ت، س.ژ.ت، اف.اس.او، سولیدر، او.ان.اس.آ”، در نامه‌ای خطاب به آیت‌الله علی خامنه‌ای، با اشاره به اینکه حبس محمد حبیبی تخطی از حقوق بشر و آزادی‌ھای اساسی سندیکایی است، خواستار رسیدگی مناسب پزشکی و آزادی فوری این معلم دربند شدند.
در خردادماه سال جاری نیز «دیوید ادواردز»، دبیر کل آموزش و پرورش سازمان آموزش بین‌الملل طی بیانیه‌ای با انتقاد از ادامه بازداشت آقای حبیبی در نامه‌ای به حسن روحانی رئیس جمهور ایران خواستار آزادی این معلم زندانی شد و گفت: “رفتار مسئولان زندان با آقای حبیبی چیزی جز جرم، جنایت و چشم پوشی نیست. در صورت بروز هر اتفاقی برای این معلم زندانی ما تمام ماموران ذیربط در این مساله را مسئول می‌دانیم”.
کانون صنفی معلمان استان تهران نیز، ضمن اعتراض به روند برخورد با فعالان صنفی، خواهان انتقال فوری محمد حبیبی به زندان اوین و ایجاد شرایطی برای آزادی او شد.
وی روز پنج‌شنبه ۲۰ اردیبهشت‌ماه ۹۷ در جریان تجمعی اعتراضی که پیرو فراخوان شورای هماهنگی تشکل‌های صنفی فرهنگیان ایران توسط بسیاری از معلمان بازنشسته و شاغل در شهرهای مختلف ایران برگزار شد، همراه با تعداد دیگری از شرکت کنندگان این تجمع در تهران توسط نیروهای امنیتی با ضرب و شتم بازداشت و پنج روز بعد به زندان تهران بزرگ منتقل شد.
لازم به ذکر است تمامی بازداشت شدگان این تجمع به‌جز محمد حبیبی با تودیع قرار کفالت از زندان اوین آزاد شدند.
محمد حبیبی فعال صنفی محبوس در زندان اوین و عضو هیئت مدیره کانون صنفی معلمان استان تهران پیش‌تر نیز در تاریخ ۱۲ اسفندماه سال گذشته، توسط نیروهای امنیتی در محل کار خود بازداشت و به زندان اوین منتقل شده بود و پس از گذشت ۴۴ روز مورخ ۲۶ فروردین ۹۷ با تودیع وثیقه ۲۵۰ میلیون تومانی تا زمان برگزاری دادگاه آزاد شد.
محمود بهشتی لنگرودی، سخنگوی کانون صنفی معلمان تهران
محمود بهشتی لنگرودی، سخنگوی کانون صنفی معلمان، که از روز پانزدهم شهریور ماه ۹۴ در حال تحمل حبس در زندان اوین است، با سپری کردن بیش از دو سال از محکومیت ۵ ساله خود در انتظار اعمال حق آزادی مشروط است. با این حال تا این لحظه و با وجود پیگیری‌های فراوان این قانون در ارتباط با وی اجرا نشده است.
به گفته آدینه بیگی (همسر محمود بهشتی لنگرودی)، ایشان در سال ۱٣۶۲ به صورت حق‌التدریس در آموزش و پرورش مشغول به کار شد و استخدام وی به دلیل گرایشات فکری ایشان به جریانات روشنفکری با مخالفت‌های گزینش، ۷ سال به تعویق افتاد. در اواخر دهه ۷۰ و با شکل‌گیری کانون‌های صنفی، جزو اولین اعضای هیات مدیره کانون صنفی معلمان ایران برگزیده شد و متعاقب آن به مدت ۲ دوره به عنوان دبیرکل این تشکل انتخاب شد. و در دوره‌هایی به عنوان بازرس و سخنگوی کانون نیز فعال بوده است. در پایان سال ۹۶، محکومیت ۱۴ سال زندان در سه پرونده بر اساس قانون به ۵ سال محکومیت قابل اجرا تبدیل شده و خانواده وی اکنون با اتمام یک سوم دوران محکومیت منتظر اعمال حق قانونی آزادی مشروط برای او هستند.
این فعال صنفی محبوس در زندان اوین، در تاریخ یازدهم تیرماه سال جاری از اعتصاب غذای خود در اعتراض به نحوه برخورد قوه قضاییه و دادستانی با زندانیان صنفی و سیاسی خبر داد و نگارش نامه‌ای سرگشاده در این خصوص گفت: “مسئولیت هر اتفاقی که در این مسیر متوجه من شود بر عهده مقامات امنیتی، قوه قضائیه به ویژه قاضی صادر‌‌کننده حکم و مقامات دادستانی است”.
کانون صنفی معلمان تهران در روز ۲۵ تیرماه سال جاری طی بیانیه‌ای ضمن اعتراض شدید خود نسبت به قوه ‌قضاییه به دلیل عدم اجرای قانون و اعتراض به بی‌توجهی و بی‌مسئولیتی دادیار ناظر بر زندان اوین و اعلام حمایت از خواسته‌های به‌حق و قانونی محمود بهشتی و سایر معلمان در بند از محمود بهشتی تقاضا کرد تا هرچه سریعتر به اعتصاب خود پایان دهد. در پی این درخواست و وضعیت نامناسب جسمی، محمود بهشتی لنگرودی پس از ۱۴ روز به اعتصاب غذای خود پایان داد.
در خردادماه سال جاری نیز کانون صنفی معلمان استان تهران، ضمن اعتراض به روند برخورد با فعالان صنفی خواستار برخورداری محمد بهشتی لنگرودی و سایر زندانیان صنفی از حق استفاده از قانون آزاری مشروط شده بود.
این فعال صنفی که پیشتر طی ۲ پرونده مجزا در دادگاه‌هایی به ریاست قضات دادگاه انقلاب “صلواتی و مقیسه” مجموعا به ۱۴ سال حبس محکوم شده بود در تاریخ ۱۹ فروردین‌ماه سال جاری و پس از پیگیری‌ها و پذیرش اِعمال ماده ۱۳۴ از طرف شعبه ۳۶ دادگاه انقلاب، احکام صادره علیه وی ادغام و به ۵ سال حبس تبدیل شد.
محمود بهشتی لنگرودی به دلیل فعالیت‌های صنفی خود در سال‌های اخیر بارها سابقه احضار، بازجویی، بازداشت و حبس در پرونده خود دارد و هم اکنون نیز در حال تحمل دوران محکومیت ۵ ساله خود در زندان اوین است.
اسماعیل عبدی، دبیر کانون صنفی معلمان ایران (تهران(
اسماعیل عبدی، دبیر کانون صنفی معلمان ایران (تهران) در حالی که با اعمال ماده ۱۳۴ قانون مجازات اسلامی بیش از نیمی از محکومیت ۶ ساله خود را گذرانده و طبق قانون دارای شرایط استفاده از آزادی مشروط است با این حال با درخواست وی جهت استفاده از این قانون مخالفت شده است.
طی دوران حبس اسماعیل عبدی سندیکای کارگران شرکت واحد اتوبوسرانی تهران و حومه سازمان آموزش بین‌الملل، سازمان معلمان ایران، جمعی از فعالین کارگری و صنفی و شورای هماهنگی تشکل های صنفی فرهنگیان سراسر کشور خواهان توجه به وضعیت اسماعیل عبدی، معلم و فعال صنفی دربند شدند و آزادی او را مطالبه کردند.
همچنین فدراسیون معلمان کانادا، شورای هماهنگی تشکل های صنفی فرهنگیان سراسر کشور و انجمن صنفی معلمان کردستان – مریوان طی بیانیه ای خواستار آزادی اسماعیل عبدی معلم زندانی شدند.
این معلم زندانی از روز سه‌شنبه ۴ اردیبهشت ۹۷ در اعتراض به نقض گسترده حقوق شهروندی معلمان و کارگران دست به اعتصاب غذا زد و پس از گذشت ۲۳ روز و کاهش ۱۵ کیلوگرم وزن، روز چهارشنبه ۲۶ اردیبهشت‌ماه ۱۳۹۷ به دلیل وضعیت نامناسب جسمی به اعتصاب غذای خود پایان داد.
در تاربخ ۸ اردیبهشت ماه و درحالی که اسماعیل عبدی در اعتصاب غذا بود سازمان عفو بین‌الملل طی بیانیه‌ای خواستار اقدام فوری جهت رسیدگی به وضعیت این فعال صنفی معلمان شد.
وی همچنین در فروردین ۹۷ از سوی کنفرانس سالیانه اتحادیه ملی مدیران مدارس و زنان آموزگار بریتانیا (NASUWT) که در بیرمنگام انگلستان برگزار شد، برنده جایزه بین‌المللی همبستگی این اتحادیه در سال ۲۰۱۸ شد.
این فعال صنفی معلمان پیشتر در روز ۱۷ دیماه سال ۹۶ به مرخصی اعزام شده بود و در طی دوره مرخصی، بعد از مراجعه‌ به پزشک فوق‌تخصص ریه و انجام آزمایشات «اسپیلومتری» و «سی‌تی اسکن» مشخص شد که به دلیل تنفس طولانی در محیط بسته‌ی زندان، دچار آسم خفیف شده است و اگر این روند ادامه پیدا کند بیماری او تشدید شده و پیشرفت خواهد کرد با این وجود با توجه به عدم تمدید مرخصی، در تاریخ ۳۰ دی‌ماه ۱۳۹۶ درحالی‌که توسط تعدادی از اعضای کانون صنفی معلمان همراهی می‌شد، به زندان اوین بازگشت.
وی پیشتر نیز از تاریخ ۱۰ اردیبهشت‌ماه ۱۳۹۶ در اعتراض به عدم استقلال قوه قضاییه در «صدور احکام امنیتی» برای فعالان تشکل‌های صنفی معلمان و کارگران و با درخواست صریح «خروج روند پیگیری پرونده‌ خود از حالت امنیتی به عادی»، دست به اعتصاب غذا زده بود و در سی و پنجمین روز اعتصاب غذای خود در حالی که در وضعیت جسمی نامناسبی به‌سر می‌برد به بیمارستان منتقل شده و پس از ۳۷ روز اعتصاب غذای اعتراضی روز چهارشنبه ۱۷ خردادماه ۹۶، به درخواست کانون صنفی معلمان و خانواده خود به این اعتصاب پایان داد.لازم به یادآوری است اسماعیل عبدی صبح روز ۱۹ آبان ۱۳۹۵، در منزل شخصی خود توسط نیروهای امنیتی بازداشت و جهت گذراندن دوران محکومیت خود به بند ۸ زندان اوین منتقل شده بود.
وی پیش از آن نیز در تاریخ ششم تیرماه ۹۴ توسط ماموران امنیتی بازداشت و در بهمن‌ماه همان سال توسط شعبه ۱۵ دادگاه انقلاب تهران به ریاست قاضی صلواتی به اتهام “اجتماع و تبانی به قصد اخلال در نظم عمومی” و “تبلیغ علیه نظام” به شش سال حبس تعزیری محکوم شد. این معلم زندانی پس از حدود یازده ماه در تاریخ ۲۵ اردیبهشت‌ماه ۹۵ با قرار وثیقه و تا پایان مراحل دادرسی آزاد شد و در مهرماه همان سال حکم شش سال حبس وی به تائید شعبه ۳۶ دادگاه تجدیدنظر استان تهران رسید.
اسماعیل عبدی، دبیر کانون صنفی معلمان ایران (تهران) هم اکنون در حال تحمل محکومیت شش ساله خود در زندان اوین است.
محمد ثانی، معلم مدارس استثنایی در بوشهر
محمد ثانی، معلم ساکن بوشهر، در مردادماه سال جاری به اتهام نشر اکاذیب و تشویش اذهان عمومی در رابطه با فعالیت‌های صنفی خود به دو سال حبس تعزیری و ۷۴ ضربه شلاق محکوم شد.
پیش‌تر یک منبع مطلع به گزارشگر هرانا گفته بود: “اتهام منتسب به این معلم بوشهری مربوط به اعتراضات سراسری معلمان در سال ۹۴ است. شاکی اولیه‌ی آقای ثانی فرمانداری شهرستان دشتستان بوده که در جریان تجمع معلمان در سال ۹۴ و در پی توهین فرماندار به معلمان متحصن و پاسخ محمد ثانی به وی پرونده‌ای برای این معلم تشکیل شده بود”.
معلمان و فرهنگیان کشور در مهر ۹۴ برای آزادی همکاران در بند و احقاق مطالبات صنفی خود اقدام به برپایی اعتراضات مسالمت‌آمیز در تهران و سایر استان‌های دیگر کردند و خواستار آزادی همکاران در بند و رسیدگی به وضعیت بد معیشتی خود شده بودند.
محمد ثانی، معلم ساکن بوشهر هم اکنون در انتظار احضاریه اجرای احکام جهت گذراندن دوران حبس خود است.
روح الله مردانی، معلم و دانشجوی دانشگاه تهران
روح الله مردانی، معلم زندانی محبوس در زندان اوین در تیرماه سال جاری و در دادگاه بدوی به اتهام “فعالیت تبلیغی علیه نظام” و ” اجتماع و تبانی برای ارتکاب جرم علیه امنیت داخلی” به تحمل ۶ سال حبس و دو سال محرومیت از حقوق اجتماعی از جمله ممنوعیت خروج از کشور محکوم شد.
وی در اعتراض به بازداشت و بلاتکلیفی خود در زندان اوین از روز سه‌شنبه ۴ اردیبهشت ماه ۱۳۹۶ دست به اعتصاب غذا زد و پس از ۲۷ روز در تاریخ ۳۱ اردیبهشت‌ماه با وعده‌ی مسئولان قضایی مبنی بر تسریع در روند رسیدگی به پرونده‌اش به اعتصاب غذای خود پایان داد.
وی در تاریخ ۲۸ بهمن ۱۳۹۶ به دلایل غیرصنفی از جمله حضور در اعتراضات سراسری دی‌ماه بازداشت و به زندان اوین منتقل شده بود.
پیشتر یک منبع مطلع به گزارشگر هرانا گفته بود: “با دخالت حراست آموزش و پرورش حقوق این معلم زندانی به بهانه غیبت از همان ماه اول بازداشت قطع شده است، شرایط موجود امنیت شغلی ایشان را تهدید می کند.”
روح‌الله مردانی معلم مشاوره ناحیه ۴ کرج و دانشجوی دانشگاه تهران هم‌اکنون در بند ۴ زندان اوین به سر می‌برد.
بختیار عارفی، معلم سردشتی
بختیار عارفی، از روز سه‌شنبه دوم مرداد ۱۳۹۷، جهت سپری کردن حکم ۱۸ ماه حبس خود در زندان مهاباد به‌سر می‌برد.
وی در تاریخ ۷ اسفندماه ۹۵ توسط دادگاه انقلاب مورد محاکمه قرار گرفته و به سه سال حبس تعزیری محکوم شد و پس از اعتراض و تایید مجدد حکم توسط شعبه‌ی ۴٠ دیوان عالی کشور، نهایتاً روز ۸ آبان ۹۶ شعبه‌ی ١٣ دادگاه تجدیدنظر در ارومیه حکم را با استناد به ماده‌ی ١٨ قانون مجازات اسلامی به ١٨ ماه حبس کاهش داد. بختیار عارفی روز ۵ بهمن‌ماه سال ۹۳ به دلایل غیر صنفی از جمله اتهام «عضویت در جماعت دعوت و اصلاح» بازداشت شده و نهایتا پس از یک ماه در روز ۵ اسفندماه ١٣٩٣ با تودیع وثیقه تا زمان پایان دادرسی آزاد شده بود.
با احتساب ایام بازداشت، وی باید در تاریخ ۲ دی‌ماه ۱۳۹۸ با اتمام مدت زمان محکومیتش از زندان آزاد شود.
همانطور که اشاره شد افراد فوق عمدتا فعالان صنفی زندانی را در بر میگیرد هر چند لازم به اشاره است طی سالیان اخیر تعدادی دیگر از معلمان نیز در سراسر کشور به دلایل مشابهی مورد برخورد قضایی قرار گرفتند و یا به طرق مختلف متحمل هزینه شدند. از جمله آنها میتوان به “مختار اسدی”، “طاهر قادرزاده”، “رسول بداقی”، “علی اکبر باغانی”، “نبی‌الله باستان فارسانی”، “عبدالرضا قنبری”، “محمود باقری”، “محمد داوری”، “علیرضا هاشمی”، “جعفر ابراهیمی”، “هاشم خواستار”، “محسن عمرانی” و … اشاره کرد.

  چهل و دو سال بوده اید . دیگر بس است . باید برای همیشه در زباله دان تاریخ با بدترین نام دفن شوید . ای منفورترین موجوداتی که نمیشود گفت چه ه...