۱۳۹۵ شهریور ۷, یکشنبه

بررسی عملکردهای غیر بشر دوستانه در نظام جمهوری اسلامی ایران

حاکمان جمهوری اسلامی با سلطه طلبی و نقض حاکميت ملی ديگر کشورها مخالف نيستند بلکه می گويند «چرا آمريکا و نه ما
حاکمان جمهوری اسلامی به دنبال شکل دادن به امپرياليسم جمهوری اسلامی هستند. هزاران دليل و شاهد برای اين مدعا وجود دارد که میتوان به مواردی از ان اشاره کرد .
ايدئولوژی شيطانی
اعلام آمريکا به عنوان شيطان بزرگ با اين دلالت ضمنی که جمهوری اسلامی در طرف خير مطلق ايستاده تقليل تضادهای بين المللی به دو جبهه‌ی خير و شر است.
اقای خمينی حتی می خواست پرچم اسلام را بر فراز کاخ سفيد به اهتزاز در آورد. نامه‌های احمدی نژاد به سران کشورهای قدرتمند دقيقا در بافت و سياق نهضت جهانی اسلام نوشته شدند. او پا در جای پای پيامبر اسلام می گذارد که با نوشتن نامه به سران دنيا آغاز می کند تا امپراطوری اسلامی را بر پا دارد
مديريت جهانی
مقامات جمهوری اسلامی رسما جمهوری اسلامی را کشور مادر (ام القری) و رهبر کشور را رهبر جهان اسلام می نامند.
 رئيس جمهور کشور نيز مدعای مديريت جهان را دارد. حتی جمهوريخواهان سلطه طلب امريکايی به وضوح چنين ادبياتی را در سخنان و بيانيه‌های خود عرضه نمی کنند. اتکای سلطه طلبان غربی بر قدرت نظامی و اقتصادی خود بوده است اما سلطه طلبان حاکم بر ايران سلطه بر جهان را حق ازلی و ابدی و ارث و ميراث خود از ائمه‌ی شيعه می دانند .
حمايت از اپوزيسيون ديگر کشورها
اين حمايت از بوميان کانادا تا سياهپوستان امريکا، از شيعيان يمن و بحرين و عربستان تا مسلمانان سنی در اروپای غربی، از مسلمانان فيليپين تا حتی طالبان افغانستان پس از حمله‌ی نظامی ايالات متحده را در بر می گيرد. تنها پیروان مذهبی و مسلمانان چين و روسيه از اين امر مستثنی شده‌اند چون جمهوری اسلامی به اين دو کشور در معادلات جهانی نياز دارد و حتی رفتارهای نادرست آنها و عدم انجام تعهداتشان توسط مقامات توجيه می شود .
حمايت از چنين طيف عظيمی از اپوزيسيون ديگر کشورها تحت نام حمايت از جنبش های آزاديبخش و مسلمانان محروم تنها در قد و اندازه‌ی يک ابر قدرت است. حکومت احمدی نژاد مرتبا ابر قدرتی ايران را رسما و به هر مناسبتی اعلام کرده است.
تبليغ ايدئولوژيک
ساخت مسجد و مدرسه‌ی علميه و مدارس مذهبی در سراسر جهان با صدها ميليون دلار هزينه در جهت نهادينه ساختن تبليغات ايدئولوژيک و شکل دادن به جوامع تحت نفوذ در سراسر نقاط عالم انجام می گيرد .
کاری که بنياد علوی در امريکا در سه دهه‌ی اخير انجام داده صرفا در جهت ايجاد امپراطوری دينی روحانيت بوده است و نه خدمت به مردم ايران. بنياد پهلوی در کنار خدمت به مقاصد رژيم استبدادی پهلوی چند صد دلاری نيز به دانشجويان ايرانی در امريکا در صورت شرايط اضطراری کمک می کرد اما سرمايه‌ی ايرانی در دوران جمهوری اسلامی يک سره در اختيار تبليغات ايدئولوژيک است .
حاکمان ايرانی ترجيح می دهند اين سرمايه ها را برای تربيت مقلد در ميان شيعيان افغانی و پاکستانی و عراقی مقيم امريکا صرف کنند تا برای کمک به دانشجويان ايرانی و کرسی های ايران شناسی. موارد معدودی از کمکهای چند هزار دلاری به تدريس زبان فارسی در کارنامه ی بنياد علوی وجود دارد که يا بايد آن را به حساب درست کردن صورت ظاهر فعاليت های ايدئولوزيک آن در برابر دادستانی های ايالات يا به حساب برخی کارکنان فرهنگ دوست آن نوشت .
دلسوزی حاکمان جمهوری اسلامی برای يک زن مصری و دلسوزی اقتدارگرايان برای زنان فلسطينی و يمنی در حالی که زنان ايرانی در خيابان هدف گلوله و باتون قرار می گيرند و در زندانهای مخفی و غير رسمی مورد تجاوز واقع می شوند حکايت از آن دارد که آن دلسوزی‌ها انسان دوستانه نيست و اهداف ديگری در پس آنها دنبال می شود
کمک‌های فرهنگی برای بسط حيطه‌ی نفوذ
کمک‌های بنياد علوی به برخی دانشگاه‌های امريکايی (مثل کلمبيا و راتگرز) نه به دليل بسط و توسعه‌ی فرهنگ ايرانی بلکه به منظور بسط حيطه‌ی نفوذ جمهوری اسلامی در اين مراکز انجام گرفته است
کمک‌های چند صد هزار دلاری به دانشگاه کلمبيا زمينه سازی برای حضور احمدی نژاد در اين دانشگاه بود. دانشگاه‌های امريکايی برای دعوت ديکتاتورها هزينه‌ی زيادی در حوزه ی افکار عمومی می پردازند و اگر منفعتی در کار نباشد حاضر نيستند اين هزينه‌ها را تحمل کنند .
البته گرفتن کمک از سوی دانشگاه‌ها کاری است که به طور روزمره انجام می شود و بر آن نمی توان خرده گرفت. اما حکومتی که هر روز اساتيد دانشگاه را اخراج و تصفيه می کند و دانشجويان منتقد آن در زندان و شرايط تعليق از تحصيل و اخراج به سر می برند با اهداف فرهنگی به يک دانشگاه کمک نمی کند و صرفا به دنبال اهداف سياسی و گسترش نفوذ سياسی است.
نمونه‌ی ديگر اين کمک‌ها، پرداختی مستقيم احمدی نژاد به يک فرانسوی ضد اسرائيلی برای فيلمسازی است. اين کمک‌ها اگر از سوی غربيان به ايرانيان انجام شود به زعم مسئولان جمهوری اسلامی نمايانگر جاسوسی آنها برای دول استکباری است.
کمک‌های بشر دوستانه
ساخت و اداره‌ی بيمارستان و مدرسه و ارائه‌ی ديگر خدمات عمومی در آسيا، آفريقا و کشورهای آمريکای لاتين در حالی که مردم مناطق محروم کشور در راه رساندن زنان در حال فارغ شدن به بيمارستان های دور آنها را از دست می دهند و کودکان ايرانی در کپر درس می خوانند تنها بر اساس تمايلات گسترش طلبانه و استکباری قابل توجيه است .
کسانی که شعار "نه غزه نه لبنان، جانم فدای ايران" مردم را نادرست و غير بشر دوستانه معرفی می کنند نه تنها اهداف امپرياليستی نظام را ناديده می گيرند بلکه مردم ايران را صاحب و مستحق منابع خويش نمی شناسند. وقتی خرمشهر و آبادان پس از بيست سال از اتمام جنگ هنوز ساخته نشده اند و مناطق شيعه نشين لبنان دو سال پس از جنگ سی و شش روزه به سرعت با پول ايرانی ساخته می شوند مشکلی در سياست خارجی و داخلی ايران وجود دارد .
دخالت نظامی غير مستقيم
عراق، افغانستان، لبنان، غزه، و يمن آوردگاه جمهوری اسلامی با نيروهای مخالف خود در منطقه هستند. سالانه صدها ميليون دلار اسلحه و ديگر خدمات نظامی (مثل جنگ الکترونيک در لبنان) از سوی ايران به اين مناطق ارسال می شود تا ثبات اين مناطق به هم خورده و مخالفان يا رقيبان جمهوری اسلامی نتوانند روزگار را به خوشی و آرامی بگذرانند و نيروهای نزديک به حاکمان ايران قدرت را دست بگيرند .

بسط حيطه‌ی نفوذ
ارتباط نزديک ايران با ونزوئلا و تلاش برای برای بسط ارتباط با برزيل، کوبا، بوليوی و نيکاراگوئه همه حکايت از تلاش حاکميت برای بسط حيطه‌ی نفوذ در امريکای لاتين است. جمهوری اسلامی همين برنامه را در آفريقا نيز دنبال کرده است که موفقيتی کمتر از مورد آمريکای لاتين در بر داشته است. ميل شديدی برای بسط حطيه‌ی نفوذ در آسيای ميانه پس از فروپاشی اتحاد جماهير شوروی وجود داشت اما برای ايران که به روسيه نياز جدی دارد اين حيطه از حيث اولويت به کناری گذاشته شد .
دخالت نظامی مستقيم
سپاه قدس اصولا برای دخالت نظامی در ديگر کشورها تشکيل شده است. سپاه قدس يکی از پنج نيروی عمده‌ی سپاه پاسداران است. غير از ابر قدرت‌ها کدام کشور در دنيای امروز نيروی مستقل نظامی برای دخالت در ديگر کشورها دارد و وجود چنين نيرويی از کدام اهداف حکايت می کند؟ تنها فرانسه و بريتانيا و هلند و امريکا و شوروی در دوران استعماری خود چنين نيروهايی را رسما در اختيار داشته‌اند .
شواهد فوق نشان می دهند که جمهوری اسلامی هيچ چيزی از قدرت‌های امپرياليستی در اقدامات مربوطه ندارد و اگر "استکبار جهانی جمهوری اسلامی" در کنار استبداد داخلی هنوز شکل نگرفته به دليل موانع جدی بر سر راه اين آرزو بوده است. اين سياست ها در کوتاه مدت ممکن است موجب تداوم رژيم و حاکميت موجود شوند اما نتيجه‌ی اين سياست‌ها و عملکردها در ميان مدت و دراز مدت عليه منافع و امنيت ملی کشور و در خدمت انزوای بين المللی ايرانبوده است و نه تبديل شدن اين کشور به يک قدرت بانفوذ منطقه‌ای. رژيم جمهوری اسلامی با عمليات ايذايی است که حضور خود را به رخ همسايگان و ديگر کشورها می کشد و نه ديپلماسی و همکاری.
چنان که به نظر می آيد کشوری با در آمد سرانه‌ی زير ۴۰۰۰ دلار در سال، اقتصادی ۲۷۰ ميليارد دلاری و در حد و اندازه‌ی چند شرکت امريکايی، ۷۰ درصد جمعيت زير خط فقر، واردات نظامی چند ميليارد دلاری، ناتوان از تامين نيازهای ابتدايی شهروندان خود و مشکلات عميقی مثل تورم و بيکاری دو رقمی، بلند پروازی‌هايی در حد قدرت‌های جهانی دارد. کشوری که در سياست خارجی خود به چين و روسيه باج می دهد تا در برابر قطعنامه های دول غربی در شورای امنيت بايستند چگونه می تواند ابر قدرت يا حتی بازيگری مستقل در عرصه‌ی بين‌الملل باشد؟
در عين حال کشوری که برخی سياست‌هايش حکايت از خوی سلطه جويی در سطح بين الملل دارد همانند دزدان دريايی و سارقان سر گردنه شهروندان ديگر کشورها را به گروگان می گيرد تا در معاملات سياسی از آنها استفاده کند يا محکومان زندانی خود در ديگر کشورها (به جرم آدم کشی) را با آنها مبادله کند .   

بزرگداشت روز جهانی بشر دوستی 19 آگوست 2016


شاید برای بسیاری مفهوم اقدامات و خدمات بشردوستانه نامانوس بنماید. خدمات بشردوستانه به آن دسته از اقداماتی اطلاق می گردد که به صورت داوطلبانه و بدون دریافت دستمزد برای نجات جان، سلامت و آسایش انسان ها به ویژه در هنگامه مخاصمات مسلحانه و بحران های انسانی صورت می گیرد .
به گفته بان کی مون دبیر کل سازمان ملل متحد : «در دنیایی که بیش از هر زمان دیگری ارتباطات مجازی آن را به هم می پیوندد، هر یک از ما قدرت و تعهد انتشار این فریضه انسانی را داریم که اعلام کنیم همه انسان ها باید به یکدیگر کمک کنند تا دنیایی انسانی تر بسازیم .
بخشی از سیاست‌های دولتی برای سرکوب و از میدان به در کردن مخالفان هستند و یا عملیات‌هایی گسترده برای ددمنشی و چشم‌پوشی عمدی به قصد نابودی گروه‌های خاص می‌باشند. به هر حال کشتار، نابودی گروهی، شکنجه، هتک ناموس ،  کشتار سیاسی، نژادی و یا مذهبی و دیگر اعمال غیر انسانی که به نهایت جنایات علیه بشریت می‌رسند و به نوعی بخشی از تمرینات سیستماتیک گسترده‌ای هستند که توسط جنایتکاران تدارک و سازماندهی می‌شوند.
با فرا رسیدن روز جهانی انسان دوستی امید می رود که سازمان ملل و نهادهای وابسته به آن با فاصله گرفتن از خط و مشی منفعت طلبانه سیاسی، به حمایت از کارکنان بشردوستانه در سراسر جهان بپردازند و در برابر قدرت ها و دول زورمداری که به راحتی حقوق انسان ها را پایمال می کنند بایستند .
 

۱۳۹۵ مرداد ۳۰, شنبه

برنامه صد و سی و ششم به تاریخ 2016/ 08/ 19

آگاهی از حقوق انسانی ( بررسی ماده 11 اعلامیه جهانی حقوق بشر ) : مریم مرادی

http://bashariyat.de/agahiye%20enshni.mp3



بزرگداشت روز جهانی بشر دوستی

شاید برای بسیاری مفهوم اقدامات و خدمات بشردوستانه نامانوس بنماید. خدمات بشردوستانه به آن دسته از اقداماتی اطلاق می گردد که به صورت داوطلبانه و بدون دریافت دستمزد برای نجات جان، سلامت و آسایش انسان ها به ویژه در هنگامه مخاصمات مسلحانه و بحران های انسانی صورت می گیرد .
به گفته بان کی مون دبیر کل سازمان ملل متحد : «در دنیایی که بیش از هر زمان دیگری ارتباطات مجازی آن را به هم می پیوندد، هر یک از ما قدرت و تعهد انتشار این فریضه انسانی را داریم که اعلام کنیم همه انسان ها باید به یکدیگر کمک کنند تا دنیایی انسانی تر بسازیم .
بخشی از سیاست‌های دولتی برای سرکوب و از میدان به در کردن مخالفان هستند و یا عملیات‌هایی گسترده برای ددمنشی و چشم‌پوشی عمدی به قصد نابودی گروه‌های خاص می‌باشند. به هر حال کشتار، نابودی گروهی، شکنجه، هتک ناموس ،  کشتار سیاسی، نژادی و یا مذهبی و دیگر اعمال غیر انسانی که به نهایت جنایات علیه بشریت می‌رسند و به نوعی بخشی از تمرینات سیستماتیک گسترده‌ای هستند که توسط جنایتکاران تدارک و سازماندهی می‌شوند.
با فرا رسیدن روز جهانی انسان دوستی امید می رود که سازمان ملل و نهادهای وابسته به آن با فاصله گرفتن از خط و مشی منفعت طلبانه سیاسی، به حمایت از کارکنان بشردوستانه در سراسر جهان بپردازند و در برابر قدرت ها و دول زورمداری که به راحتی حقوق انسان ها را پایمال می کنند بایستند 

۱۳۹۵ مرداد ۱۵, جمعه

بحران خود کشی در ایران
سازمان های مختلفی درایران آمار مربوط به این آسیب اجتماعی را منتشر می کنند، ولی این آمارها روزآمد نیست. با اینکه اکنون در سال 1395 هستیم، سایت سازمان پزشکی قانونی کشور آمار مرگ های مشکوک به خودکشی سال های گذشته را منتشرکرده است .
ایران سومین کشور است كه در آن آمار خودكشي موفق زنان افزايش يافته ودر حال پيشي گرفتن از آمار خودكشي مردان است .
این روزها اما در ایران نیز با وجود اعتقادات قوی مذهبی، عواملی چون بیکاری، فقر، فحشا و فشارهای مختلف اقتصادی که ناشی از تورم و گرانی هستند ،آمار خودکشی در کشور را بالابرده اند.

آمارها نشان می‌دهد روزی بیش از ۱۱نفر در کشور مرگ مشکوک به خودکشی داشته‌اند .

اعضا نمایندگی مالزی بر این باور است که : دولت جمهوری اسلامی ایران وظيفه دارد باسياست گذاري هاوبرنامه ريزي هاي سازنده وموثر خود ازميزان آسيب هاي اجتماعي بكاهندوبه گونه اي عمل كنند كه همه مردم به ويژه افراددرمانده آنها رابه عنوان پناهگاه صادق خويش بدانند.ترديدي نيست كه كاهش حمايت هاي عمومي دولت نقش زيادي درگسترش آفات وناهنجاري هاي اجتماعي ازجمله خودكشي دارد .  

۱۳۹۵ مرداد ۴, دوشنبه

۱۳۹۵ مرداد ۱, جمعه

جنایت علیه بشریت – اعدامهای ایران پس از انقلاب 57


جنایت علیه بشریت – اعدامهای ایران پس از انقلاب 57
جمهوری اسلامی ایران از چند جهت متهم به این اتهامات و جنایات علیه بشریت میباشد.
این اتهامات در برخی موارد جنبه مذهبی دارد و در برخی موارد جنبه سیاسی و گاهی نیز هر دو . برخی از سیاستمداران همانند محمود احمدی نژاد صرفا متهم به جنایات جنگی متهم هستند در حالیکه برخی دیگر از مسئولین جمهوری اسلامی ایران برای اتهامات تروریستی تحت تعقیب مراجع قضایی بین المللی همانند اینترپل قرار دارند .
اعدام سران حکومت پهلوی : پس از انقلاب 57 موجی از اعدامها در ایران اتفاق افتاد که عمتا با رای دادگاه انقلاب اسلامی ایران صورت گرفت . این دادگاه به دستور روح الله خمینی و به ریاست صادق خلخالی تشکیل شد . که هدف اولیه آن رسیدگی به جرائم سران حکومت پهلوی بود . این اعدامها عموما واکنش شدید جوامع جهانی و به ویژه سازمان عفو بین الملل را برانگیخت . در روز 27 بهمن 57 اولین گروه از سران نظام پهلوی که شامل 4 ارتشبد شاهنشاهی ایران بود با حکم دادگاه انقلاب و به ریاست صادق خلخالی به اعدام محکوم شدند . بنا بر گزارش سازمان عفو بین الملل از پیروزی انقلاب تا اسفند 58 تعداد 438 نفر توسط دادگاه انقلاب جمهوری اسلامی اعدام شدند .
کشتار پیروان مذهبی
  بهائیان :
رژیم جمهوری اسلامی متهم به کشتار و نسل کشی سیستماتیک پیروان مذهبی مانند بهائیان میباشد .
اهل تسنن :
با وجود اینکه جمهوری اسلامی رسما یک حکومت شیعه اثنی عشری میباشد اقلیت های قومی متعددی هستند که پیرو اهل تسنن بوده اند و تابع حکومت مرکزی نبوده اند . از کشتار کردهای ایران توسط حکومت مرکزی میتوان کشتار قارنا را نام برد . شکنجه و کشتار کردهای ایران تا به امروز توسط جمهوری اسلامی ادامه دارد . جمهوری اسلامی همچنین متهم به ترور و کشتار مخالفین پیروان  کرد در خارج از ایران نیز بوده است . مهمترین نمونه این اقدامات را میتوان ترور میکونوس دانست که  در آن رهبران اقلیت های کرد در آلمان کشته شدند .
یهودیان :
انفجار مرکز همیاری یهودیان در آرژانتین واقعه ای تروریستی در 27 تیر ماه 1373 بود که در جریان آن 85 نفر از شهر وندان یهودی تبار آرژانتین جان خود را از دست دادند و بیش از 200 نفر زخمی شدند . برای رسیدگی به این پرونده تاکنون بیش از 1200 نفر برای ادای شهادت در مورد پرونده به دادگاه احضار شده اند . دولت آرژانتین تاکنون 3 بار جمهوری اسلامی ایران را در به دست داشتن انفجار متهم کرده است . دولت آرژانتین مدعی است که دستور و نقشه ضربه زدن به بزرگ ترین مرکز اقلیت یهودی در آمریکای لاتین در تهران کشیده شد . و مسئولیت اجرای طرح عملیات به ستاد ویژه عملیات حزب الله لبنان  که به گروه شبه نظامی حزب الله لبنان وابسته است سپرده شد . مقامات ایاران مدعی هستند که تاکنون هیچ مدرکی علیه دولت جمهوری اسلامی ایران در این خصوص ارائه نشده است و با فاسد خواندن سیستم قضایی آرژانتین موضوع را توطئه ای سیاسی تلقی میکنند . از جمله مشکلات این پرونده این است که شخص انتحاری مورد ادعا هنوز شناخته نشده است . با اینحال مقامات جمهوری اسلامی ایران مثل احمد وحیدی – و دیگران به جرم کشتار و جنایت علیه بشریت هم اکنون تحت تعقیب اینتر پل  قرار دارند .
در ایاران که بر پایه فقه شیعه بنا شده است اعدام همجنسگرایان و زنا کاران که حتی دامنه آن به خارج از ایران میرسد انجام میشود .
کشتار مخالفان سیاسی :
جمهوری اسلامی ایران در دهه 80 میلادی اقدام به کشتار مخالفان سیاسی خود در زندان ها کرده است . در این میان کشتار زندانیان سیاسی تابستان 67 از همه شناخته شده تر است . دیده بان حقوق بشر از این واقعه با نام کشتار زندانسال 67 یاد میکند . کشتارهای دیگری نیز مانند ترور عبدالحمن قاسملو رهبر حزب دموکرات ایران – قتل بختیار – بیژن فاضلی – فریدون فرخزاد به رژیم جمهوری اسلامی نسبت داده میشود .
قتل نزدیک به 10 مخالف سیاسی در بعضی روایت ها و انتصاب ها تا 80 نفر در دهه هشتاد خورشیدی توسط وزارت اطلاعات که به نام قتل های زنجیره ای معروف گردید.
شکنجه و اتهام تجاوز جنسی در زندانهای ایران :
تجاوز جنسی به زندانیان در جمهوری اسلامی ایران یکی از اقسام شکنجه دولتی در ایران عنوان گردیده است . حوادثی چون شکنجه معترضان به نتایج اعلام شده به انتخابات ریاست جمهوری ایران 1388 همواره مورد اعتراض شدید سازمان های حقوق بشر بوده است .
تروریسم دولتی نوعی جنایت جنگی محسوب میشود که رژیم جمهوری اسلامی همواره بعنوان یکی از بزرگ ترین حامیان تروریسم در جهان مطرح بوده است . و متهم است که از فعالبتهای تروریستی در لبنان – فلیپین – بوسنی هرزگوین – منطقه خلیج فارس و اسرائیل حمایت کرده است . برخی از کارشناسان تروریسم دولت  رژیم جمهوری اسلامی ایران را مصداق کامل جنایات جنگی دانسته اند . از بخش های رسمی نظامی ایران برای مسائل برون مرزی میتوان به نیروی قدس اشاره کرد . وزارت اطلاعات ایران از نظر قاچاق اسلحه و ترورهای خارجی مورد اتهام است .  






گزارش صوتی جلسه سخنرانی نمایندگی های مالزی ، پاکستان و یونان 21 جولای 2016

موضوع سخنرانی: تابستان خونین 67 و روز جهانی لغو برده داری
مریم مرادی


اتاق پالتاک: نمایندگی های مالزی- پاکستان ویونان

http://seda-tasvir.bashariyat.org/?p=4913

۱۳۹۵ تیر ۲۹, سه‌شنبه

فروش دختر و پسر فقط ۱۰ میلیون تومان

  فروش دختر و پسر فقط ۱۰ میلیون تومان

خبرگزاری هرانا ـ دو کودکی که قرار بود ازسوی پدر سنگدل به مبلغ ده میلیون تومان فروخته شوند، با مداخله مددکاران اجتماعی نجات یافتند.
به گزارش خبرگزاری هرانا به نقل از رکنا، داستان شکنجه کودکان توسط والدینشان صحبت امروز و دیروز نیست.
کودکان زیادی بوده و هستند که توسط پدر، مادر یا نامادری و ناپدری شکنجه شده‌اند. این دو کودک قرار بود به مبلغ ۱۰ میلیون تومان فروخته شوند که با مداخله بموقع مددکاران اجتماعی، سازمان‌های مردم‌نهاد و خیران، زندگی دوباره پیدا کردند.
ستایش شش ساله و سینا چهار ساله به‌طور مداوم توسط والدینشان شکنجه شده و پدر هر روز آنها را به باد کتک می‌گرفت.
همسایه‌ها که صدای ناله‌های این دو کودک را هر روز می‌شنیدند، سعی می‌کردند آنها را از اسارتگاه والدینشان نجات دهند، اما تلاش‌هایشان بی‌نتیجه بود. سرانجام ماجرای این کودک‌آزاری را به واحد مددکاری یک موسسه نیکوکاری گزارش کردند و تلاش مددکاران برای نجات این خواهر و برادر نتیجه داد.
قاضی پرونده دستور انتقال این دو کودک را به بهزیستی صادر کرد و سینا و ستایش تحویل بهزیستی شدند.
در این اقدام پدر و نامادری کودکان و زوج افغانستانی که واسطه معامله بودند و قرار بود هزینه‌ای در این ارتباط دریافت کنند، نیز بازداشت شدند.


بازداشت پسر ۷ ساله به اتهام ایجاد مزاحمت برای نوامیس

بازداشت پسر ۷ ساله به اتهام ایجاد مزاحمت برای نوامیس

kodak


خبرگزاری هرانا – زن هق هق میکرد و اشک می ریخت . وقتی دلیل آن همه بی تابی و درد را پرسیدم. با نگاهی که شادی فرسنگها از آن فاصله داشت گفت “باورتان می شود کودک هفت ساله به جرم مزاحمت برای نوامیس محاکمه شود”.
به گزارش خبرگزاری هرانا، به نقل از جام نیوز، زن ادامه داد پسرم ساسان زندگی ما را سیاه کرد. او بچه آدم نیست، بچه شیطان است. دیگر حاضر نیستم حتی یک روز او را نگه دارم. هیچ شباهتی با بچه های عادی ندارد. و بعد که آرامتر شد، تعریف کرد. من و همسرم هر دو کار می کردیم ولی الان من به خاطر او کارم را از دست داده ام. ساسان از سن ۲ سالگی پیش مادرم بود. وقتی سه ساله شد آنقدر مادرم را اذیت کرد که او هم از دست بچه من خسته شد. باورتان نمی شود، بچه سه ساله با پرت کردن قاب عکس به طرف مادرم باعث شد که او بینایی یک چشم خود را از دست بدهد.
دیگر رو ندارم به دیدن پدر و مادرم بروم. بعد از آن جریان ساسان را به مهدکودک بردم. هر روزیکی از اولیای بچه های مهدکودک شکایت می کرد. ساسان چند بار بچه های دیگر را کتک زده بود. چند بار سوسک به جان بچه ها انداخته بود. باورتان نمیشود که این بچه حتی به حیوانات رحم نمیکند. بیش از صدبار ماهیهای قرمز عید را کشت. او دنبال گربه ها میکند و آنها را میزند و…
یک روز با مربی مهدکودک دعوا کرد. من سرکار بودم که خبردادند بروم و ساسان را به خانه ببرم. آن روز صدبار از مربی و مدیران عذرخواهی کردم تا آنها راضی شدند یک فرصت دیگر به ساسان بدهند. هرچه از این بچه پررو و شیطان خواستم که از مربی خود معذرت بخواهد زیربار نرفت. فردای آن روز فهمیدم که ساسان در کلانتری بازداشت است.
سراسیمه از محل کارم به کلانتری رفتم. این پسر که نمیدانم باید چه چیزی درباره اش بگویم به خاطر تلافی و اذیت مربی خود مهدکودک را آتش زد. نمیدانم اصلاً کبریت را از کجا آورده بود. به هر حال خدا رحم کرد آن آتش سوزی فقط خسارت مالی داشت. ما خسارت را پرداختیم و من مجبور شدم کار خود را رها کنم و مواظب ساسان باشم.
من که هیچ، اگر تمام دنیا هم جمع شوند از پس این شیطان برنمی آیند. از سن ۴ تا ۶ سالگی خودم از او نگهداری کردم. این دو سال برایم یک عمر گذشت.
۳۰ سال بیشتر ندارم اما موهای سرم مانند زنان کهنسال سفید شده و زود پیرشده ام. در این دو سال جرأت نداشتم پلک برهم بگذارم. اگر یک لحظه غافل میشدم، او از خانه خارج میشد. تا حالا چند بار از پدرش، عموش و من دزدی کرد. برای آن که او این کارش را تکرار نکند پول بیشتری به او دادم اما این کار نه تنها کمکی نکرد بلکه باعث شد او بیشتر منحرف شود. او در یک چشم برهم زدن از خانه خارج می شد و با پولهایش چیزهایی می خرید که رو ندارم بگویم. آخر چه کسی باور میکند که یک بچه ۶ ساله در عرض پنج دقیقه cd مبتذل بخرد و به خانه برگردد؟
یکبار وقتی به دستشویی رفته بودم، او از خانه فرارکرد. سه روز تمام گم شد. بعد از سه روز خودش به خانه بازگشت. وقتی از او پرسیدیم که کجا بودی؟ گفت: “برای تعطیلات رفته بودم شمال! بعدها فهمیدم که در آن چند روز در خیابانها می گشته و شبها را با کودکان خیابانی درپارکها سرمی کرده. هرچه روانشناس و مشاور در تهران بوده او را معاینه کردند. فکر میکردم رفتار او وقتی به مدرسه برود خوب خواهد شد. اما او روز اول مدرسه سر همکلاسی اش را شکست”.
درعرض همین چند ماه بیست دفعه از مدرسه فرارکرده است. چند روز پیش هم دوباره فهمیدم که ساسان درکلانتری بازداشت است. وقتی به کلانتری رفتم فهمیدم که او بعد از فرار از مدرسه برای یک دختر ۱۸ ساله مزاحمت, تجاوز ایجادکرده، در ضمن یک بسته حشیش در جیبش بوده است. من اصلاً نمیدانم آن بسته حشیش را از کجا آورده است.
پدرساسان یک پزشک است و من هم لیسانس حسابداری دارم. در تمام خانواده ما یک نفر وجود ندارد که سابقه کیفری داشته باشد. این بچه برای ما آبرو نگذاشته است. هنوز هفت سال بیشتر ندارد که پروندهای حجیم در دادگاه برایش تشکیل شده است.
من از قاضی پرونده خواسته ام که او را چند سال در کانون اصلاح و تربیت کودکان نگاه دارد. البته مطمئن هستم مسوولین آنجا هم از پس این جانور برنمی آیند و او را از آنجا هم بیرون خواهند کرد.
و اما ساسان با چشمانی که از آن آتش زبانه میکشید و لبخندی زهرآگین مادر را نگاه می کرد انگار از اشک ریختن زن بیچاره لذت می برد.
روانشناسان پزشکی قانونی هوش ساسان را بیش از کودکان عادی اعلام کرده اند اما این کودک با چنین هوش و ذکاوتی باید در کانون اصلاح و تربیت دوران کودکی را بگذراند.


  چهل و دو سال بوده اید . دیگر بس است . باید برای همیشه در زباله دان تاریخ با بدترین نام دفن شوید . ای منفورترین موجوداتی که نمیشود گفت چه ه...