پس از انقلاب 1357 و با روی کار آمدن جمهوری اسلامی ، جامعه
ایران دستخوش تحولات بسیاری توسط تندروهای مذهبی شد . اسلامیزه کردن لایه
لایه جامعه از همان سالهای ابتدایی حیات حکومت آخوندی به قدری قابل لمس بود
که واکنش بسیاری از زنان ایران را برانگیخت . تظاهرات روز 8 مارس ، تنها
بعد از گذشتن یک ماه از انقلاب ، اولین واکنشی بود که در نهایت با سرکوب
نیروهای حکومتی و بی تفاوتی روشنفکران سیاسی منجر به تصویب قانون حجاب
اجباری در سالهای بعد شد .
وجود قوانین نابرابر و
شدت یافتن خشونت های جنسی و کلامی علیه بانوان در طی 37 سال عمر جمهوری
اسلامی ، منجر به گسترش گروههای فمینیستی و گاها مرد ستیزانه ای شده که به
اذعان بسیاری از جامعه شناسان در تاریخ ایران بی سابقه است . با پیشرفت
جوامع مدرن و قدم گذاشتن انسان امروزی به عصر ارتباطات ، دیگر صحبت از حجاب
اجباری یا اختیاری ، زنان شاغل یا خانه دار و یا ورود بانوان به استادیوم
های ورزشی ، مسئله تاسف بار و در عین حال خنده داری است . اما چرا جمهوری
اسلامی این حجم وسیع از اختناق را در مورد بانوان اعمال میکند؟؟؟
براستی دلیل ترس جمهوری اسلامی از زنان چیست ؟؟؟
اگر
بخواهیم ایران را با کشورهای بسته اسلامی دیگر مانند عربستان مقایسه کنیم ،
زنان ایران از برخی جهات دارای حقوق برابر نسبی به مانند حق رای هستند که
آن هم در دوران پهلوی و به لطف اقدامات و پافشاریهای برخی روشنفکران سیاسی (
علی رغم مخالفتهای شدید روحانیون آن دوره ) صورت گرفته است . اما حقیقت
این است که جمهوری اسلامی و رژیم توتالیتر مذهبی به مانند جمهوری اسلامی ،
زنان را انسان های ناقص و به مثابه شهروندان درجه دومی می بیند که نیاز
دارند مورد سرپرستی و کنترل توسط مردان و حکومت باشند . در حالیکه قانون
اساسی جمهوری اسلامی ادعای تضمین برابری مردان و زنان را دارد . به نظر
میرسد جمهوری اسلامی با دریغ نمودن کمترین حقوق انسانی از بانوان ، قصد به
زیر سلطه درآوردن سازمانی زنان را دارد. حکومت از قدرت اعجاب انگیز بانوان
آگاه است ، اگر زنی از حقوق انسانی و ارزشهای خود باخبر باشد و برای احقاق
آن تلاش کند ، خواه ناخواه جامعه ای را تحت تاثیر قرار خواهد داد .
زنان
آزاده ، زمینه ساز رشد و شکوفایی جامعه و نسل های آینده هستند . جمهوری
اسلامی با تزریق خفقان و خرافات در پی بسته نگه داشتن افکار است . لذا
حکومت به خیال خود با جلوگیری از آزاد اندیشی و گذر ایرانیان از این دوران
تاریک تاریخی ، میتواند چند صباحی رنسانس اجتماعی و سیاسی ایرانیان را به
تعویق بندازد . جمهوری اسلامی با مقاومت در برابر تعییرات اجتماعی و خواست
گروههای مدافع حقوق زنان برای تضمین برابری زن و مرد ، ابتدایی ترین و
کوچکترین حقوق انسانی را پایمال میکند تا بانوان ایران به فکر تغییر قوانین
تبعیض آمیز مجازات ، مدنی و خانواده نباشند . زیر سوال بردن این قوانین
زیر سوال بردن شریعت است و زیر سوال بردن شریعت ، زیر سوال بردن کل موجودیت
نظام دیکتاتوری مذهبی به نام جمهوری اسلامی است .