۱۳۹۴ بهمن ۷, چهارشنبه

سال ۹۴ رکورددار خودکشی‌ در سن نوجوان

  سال ۹۴ رکورددار خودکشی‌ در سن نوجوانی‌

khodkoshi

  • خبرگزاری هرانا ـ با ثبت سیزدهمین خودکشی یک نوجوان ۱۳ ساله، می‌توان سال ۹۴ را رکورددار ثبت بیشترین خودکشی در سن نوجوانی دانست.
به گزارش خبرگزاری هرانا به نقل از ایلنا، از ابتدای سال تاکنون امید زندگی ۱۳ دانش‌آموز یا بهتر بگوییم، ۱۳ نوجوان در سنین ۱۱ تا ۱۸ سال به صفر رسید. زمانی که امید به زندگی صفر می‌شود، ترس دیگر معنایی ندارد… خود را به حلقه دار می‌سپارد… از طبقه پنجم ساختمانی خود را‌‌‌ رها می‌کند … به دور از چشم خانواده، خود را از پنکه سقفی آویزان می‌کند… در میان صدا و هیاهوی همکلاسی‌هایش در مدرسه، به زندگی خود پایان می‌دهد و در نهایتِ نا‌امیدی، خاموش می‌شود…!
به راستی چه شده که آستانه صبر و تحمل نوجوانان ما به صفر رسیده و یکی پس از دیگری برای رهایی از مشکلاتشان، غیرمنطقی‌ترین و کوتاه‌ترین راه را انتخاب کرده و به زندگی خود پایان می‌دهند؟ چه قصه پر رمز و رازی در سینه داشتند که در پس چهره معصومشان خودنمایی می‌کرد … اما هیچکس آن را ندید و درک نکرد؟ این هشدار فاجعه بار، اینک بهانه‌ای است؛ برای کنکاش بیشتر دلایل بحرانی که به واسطهٔ انتشار نسبتاً دقیق رسانه‌ای آن، سال ۱۳۹۴ را در مقایسه با چند سال اخیر، می‌توان سالی بی‌سابقه‌ای در این مورد مطرح کرد.
چراغ زندگی ۱۳ دانش آموز خاموش شد
خودکشی “هاوری شوان” نوجوان ١١ سالهٔ اهل اشنویه در ۴ آبان ماه در آذربایجان و پسر ۱۳ سالهٔ تهرانی در ۱۹ دی ماه امسال، اخباری تکان‌دهنده بود که به سرعت در رسانه‌ها منتشر شد. خبرهایی که با شنیدنش پیش از آنکه مجالی برای پرسش و جستن دلیلِ وقوع آن یافت شود، روح هر انسانی را آزار می‌دهد و هزاران سوال به سراغمان می‌آید که چرا و به چه دلیل؟!
براساس گزارش‌های منتشر شده در خصوص خودکشی دانش آموزان، تهران با ۴مورد رکورددار این آمار از ابتدای سال تاکنون بوده است. پس از تهران، استانهای آذربایجان غربی، یزد، مازندران و لرستان هر یک با ۲ مورد خودکشی و خراسان شمالی و خراسان جنوبی هر کدام با یک مورد به ترتیب در رتبه‌های بعدی قرار دارند. پس از اعلام و انتشار اخبار پی در پی در مورد خودکشی‌های سریالی دانش آموزان، برخی انگشت اتهام را به سمت آموزش و پرورش نشانه رفتند و برخی دیگر نیز خانواده‌ها را مقصر اصلی این ماجرای تلخ عنوان کردند.
واکنش آموزش و پرورش به انتقادات
در همین راستا معاون متوسطه وزارت آموزش و پرورش نسبت به انتقادات صورت گرفته به آموزش و پرورش و منقصر دانستن آن واکنش نشان داد و گفته است؛ «در بررسی‌های انجام شده به جز یک مورد، انگیزه‌ها هیچ ارتباطی به مسائل آموزش و پرورش نداشت و در محیط مدرسه هم اتفاق نیفتاد و بیشتر خانوادگی بود». البته اظهارات این مقام مسئول در حالی مطرح شده که پیش از این، علل خودکشی‌های دانش‌آموزان در برخی موارد اضطراب ناشی از مدرسه، افت تحصیلی و ناکامی در درس و یا هراس از مورد بازخواست قرار‌گرفتن از سوی والدین عنوان شده بود که در مواردی وزارت آموزش و پرورش آن اخبار را رد و تکذیب کرده بود.
در گفت‌و‌گویی با سه روان‌شناس، رفتار‌شناس و استاد دانشگاه داشت، به چرایی شیوع خودکشی در بین نوجوانان پاسخ داده شده است. آن‌ها سهم آموزش و پرورش و خانواده‌ها را برابر عنوان کرده‌اند که هر کدام در صورت کم‌کاری و عدم حمایت، می‌توانند؛ اتفاقی تلخ و غیر قابل جبران را رقم بزنند. از سوی دیگر نیز فقر اقتصادی حاکم بر خانواده‌ها را نمی‌توان در بروز این پدیده نادیده گرفت.
«معلمان آموزش ندیده» معضل آموزش و پرورش/چرا آموزش مهارت‌های زندگی کنار گذاشته شده؟
قاسم‌زاده (روان‌شناس) در بحث تحلیل عوامل خودکشی دانش آموزان، نقش آموزش و پرورش به ویژه «معلمان آموزش ندیده» را مورد تاکید قرار می‌دهد. قاسم‌زاده می‌گوید: “ما کجا به بچه‌هایمان یاد داده‌ایم که چگونه مسائل زندگی را حل کنند؟ ما با خلا آموزش مهارت‌های زندگی مواجه هستیم؛ مهارت‌هایی که در ‌‌‌نهایت منجر به شناخت خود، ایجاد تفکر انتقادی و منطقی می‌شود که در طرف مقابل نبود این تفکر، شکل گیری شخصیتی سست و شکننده و نهایتا جسارتی نشات گرفته از ناخوداگاه را برای دانش آموزان به ارمغان دارد.”
این روان‌شناس یافتن راه حل مشکلات، چالش‌ها و ضروریات زندگی، نحوه ارتباط با دیگران، توانایی رویارویی با هیجانات (غم و شادی) را سرفصل‌های مهم مهارت زندگی می‌داند و می‌گوید: سال‌هاست که آموزش مهارت‌های زندگی کنار گذاشته شده است؛ در حالی که در یک دهه گذشته در کنفرانس اندونزی که سران آموزش و پرورش کشور‌ها در آن حضور داشتند، آموزش مهارت‌های زندگی اجباری اعلام شد، این در حالی‌ است که دانش آموزان ما نمی‌دانند در مواجه با مشکلات چه رفتاری داشته باشند و این عدم آگاهی منجر به بروز رفتارهای پرخطر از جمله اعتیاد و یا خودکشی می‌شود.
وی در ادامه به نقش آموزش و پرورش در بروز رفتارهای پرخطر و یا غیر قابل جبران اشاره می‌کند؛ «آموزش و پرورش از دو جهت (روش آموزشی و دیگری رفتار معلمان) بر رفتار بیرونی دانش‌آموزان تاثیرگذار هستند. در همین راستا ما با ضعف در حیطه معلمان آموزش دیده مواجه هستیم؛ چرا که در حال حاضر میزان زیادی از مراکز تربیت معلم ما تعطیل شده و تنها دانشگاه فرهنگیان سالانه فارغ‌التحصیلانی را به آموزش و پرورش تزریق می‌کند. حال سوال اینجاست که چگونه معلمی که آموزش علمی ندیده، با کودکان و نوجوانان باید رفتار کند؟ آیا رفتار صحیح را می‌داند؟ معلم آزموده می‌داند که در سنین بلوغ دانش‌آموز، نباید رفتارهای طرد کننده و توهین‌آمیزی با دانش آموز داشته باشد. تنبیه روانی و عاطفی دانش آموزان بیش از تنبیه جسمی آنها اثر منفی دارد.»
خودکشی دبیرستانی‌ها شایع‌ترین خودکشی در کشور/فقدان حمایت منجر به خودکشی می‌شود
کاظم ملکوتی (استاد دانشگاه تهران و رییس انجمن پیشگیری از خودکشی) اما از بررسی‌هایش در زمینه خودکشی در ایران می‌گوید: «شایع‌ترین خودکشی در کشور، خودکشی دانش‌آموزان به خصوص دانش‌آموزان دبیرستانی است که از طرفی به بحث تحصیل و درس آن‌ها و یا به ارتباط با جنس مخالف و کج‌روی‌ها در این راه و عدم توانایی مدیریت رابطه برمی‌گردد.
از سوی دیگر این پدیده به مشکلات خانوادگی، فقر و عدم درک متقابل هم مربوط می‌شود. اگر قرار باشد؛ مدرسه تو سر بچه بزند و خانواده هم از طرف دیگر نقش حمایتی خوبی نداشته باشد، پس دانش‌آموزان از کجا باید حمایت شوند؟ زمانی که دانش‌آموزان در بن‌بست قرار می‌گیرد و مدرسه و خانواده او را طرد می‌کند، این فرد دچار فقدان حمایت می‌شود و این نکته بسیار حائز اهمیت است که حمایت می‌تواند؛ نقش پیشگیری از خودکشی داشته باشد.»
او در ادامه به موضوع فاصله بین نسلی اشاره می‌کند و می‌گوید: « گسست نسلی، عدم درک متقابل را به همراه دارد و عدم درک طرفین منجر به بروز خشونت به خصوص در سنین نوجوانی و بروز رفتارهای پر خطر می‌شود.»
این استاد دانشگاه در ادامه از افزایش آمار خودکشی در دنیا خبر می‌دهد و عنوان می‌کند: «آمار خودکشی در دنیا رو به رو افزایش است و تبدیل به یک پدیده جهانی شده و این آمار در کشورهای شرقی همانند کشورهای غربی در حال افزایش است. از همین رو سازمان بهداشت جهانی یکی از برنامه‌ها و اهداف خود را که به کشور‌ها ابلاغ کرده، کاهش ۱۰ درصدی مرگ و میر اعلام کرده است. میزان خودکشی در غرب ۱۰ تا ۴۰ در ۱۰۰ هزار نفر است، در حالی که این آمار در ایران ۶ در ۱۰۰ هزار نفر است که در استان‌های غربی کشور این آمار رو به افزایش است و حمایت بیشتری را از سوی نهاد‌ها به منظور مدیریت این پدیده و کاهش آن می‌طلبد.
سبک‌های غلط فرزندپروری و رفتارنامناسب معلمان از عوامل موثر خودکشی
مصطفی فروتن (رفتار‌شناس اجتماعی و روان‌شناس) در ارتباط با موضوع خودکشی دانش‌آموزان و نوجوانان تحلیل و نگاه دیگری دارد. این رفتار‌شناس عوامل جغرافیایی، بیماری‌های فیزیولوژیکی، روان‌شناختی، اختلافات، تنش‌های سنگین و متوالی بین والدین و رفتار نامناسب معلمان را از جمله عوامل موثر در شیوع این پدیده عنوان می‌کند.
فروتن ادامه می‌دهد: «ما در برخی از استان‌ها بالاخص استان‌های خشک و گرم بنا به شرایط خاص و محدودیت منابع و امکانات، شاهد بالا بودن آمار خودکشی هستیم. از سوی دیگر در حوزه اجتماعی می‌خواهم؛ توجه مدارس و اصحاب تعلیم و آموزش را به این نکته جلب کنم که وزاتخانه‌ای که می‌خواهیم درباره‌اش صحبت کنیم، وزارت آموزش و پرورش یعنی دستگاه تعلیم و تربیت است و این دو مقوله مستمرا باید با یکدیگر همراه باشند. در حال حاضر با برخی از مدارس در حال فعالیت هستم و شاهدم که تمرکز آن‌ها صرفا بر بحث آموزش است؛ آن هم برای کنکور و نه سوادآموزی اجتماعی.»
رفتار‌شناس اجتماعی به لزوم ایجاد یک کمپین روشنفکری فعال در عرصه آموزش و پرورش اشاره می‌کند و می‌گوید: «در بین معلمان هستند کسانی که به دلیل مشکلات فردی و معیشتی رفتار مناسبی با دانش‌آموزان در کلاس‌های درس ندارند و شاهد برخوردهای سوء با دانش‌آموزان هستیم. کلیپ‌هایی که در شبکه‌های اجتماعی در زمینه برخورد نامناسب معلم با دانش‌آموز وجود دارد؛ همه نشانه‌های عدم رعایت اصول اخلاقی برخی معلمان با دانش‌آموزان است. در اینجا نکته کلیدی، ایجاد زیرساخت‌های کاربردی است و ایجاد این زیرساخت‌ها نیاز به یک نشست جدی دارد. در حوزه آموزش و پرورش نیاز داریم که یک کمپین روشنفکری فعال در عرصه آموزش و تعلیم و تربیت، یک بازبینی در نظام مدنی و اخلاقی و روانی و تربیتی در مدارس انجام دهند.»
فروتن با اشاره به اینکه از دیگر علل خودکشی بین این قشر، می‌توان به مقوله سوگ اشاره کرد و افزود: به طور مثال نوجوان درگیر سوگ شدید پدر یا مادر و یا یکی از نزدیکانش شده و توان مواجه شدن با این موضوع را ندارد و اقدام به خودکشی می‌کند؛ آن هم با این باور که می‌گوید؛ عمر من دیگر تمام شده و با خودکشی می‌خواهم به آن فرد برسم. یکی دیگر از عوامل خودکشی به مباحث و ارتباطات خانوادگی باز می‌گردد؛ سبک‌های غلط فرزندپروری در راس این موضوع قرار دارد. به طور مثال یک خانواده، سختگیری بسیار زیادی نسبت به فرزند خود دارد و با پرخاش و زورگویی سعی می‌کند؛ فرزندش را از حضور فیزیکی در برخی از محافل منع کند، اما یک سوال اینجا وجود دارد که از نظر روانی چه اتفاقی برای این فرزند می‌افتد؟ باید توجه کرد که سبک‌های فرزندپروری غلط، آسان‌گیر و سخت‌گیر بسیار وحشتناک هستند.»
وی عامل دیگر موثر در خودکشی دانش آموزان را فقر عنوان کرد و گفت: این عامل شامل دو زیر ساخت فرهنگی و روانی است؛ ما در جامعه‌ای زندگی می‌کنیم که به لطف رسانه‌ها و شبکه‌های اجتماعی اثر مشاهده مستقیم در زمینه بسیار بالاست. در مدارس جنوب شهر تهران شاهد هستیم که خانواده‌هایی در فقر و محرومیت شدید قرار دارند، در حالی که در مقابل آن خانواده‌هایی هستند که از شرایط اقتصادی بسیار خوبی برخوردار هستند؛ متاسفانه اثر فقر اقتصادی و همچنین فقر فرهنگی از عوامل موثر در خودکشی دانش‌آموزان به شمار می‌رود که نمونه‌اش را اخیرا در مناطق محروم شاهد بودیم.
لزوم بازبینی در برنامه‌های پرورشی و تربیتی مدارس
جدا از فضا و فرهنگ جاری در خانواده، دانش‌آموزان بیشتر زمان خود را در مدرسه و غالباً با دوستان و هم کلاسی‌ها حتی در خارج از مدرسه می‌گذرانند و این می‌تواند؛ این سوال را در ذهن متبادر سازد که آیا فعالیت‌های حوزهٔ پرورشی و تربیتی مدارس؛ موثر، کارآمد و نتیجه بخش بوده است؟! آیا برنامه‌های تدوین شده در این بخش همگام با تغییرات زندگی عمومی دانش آموزان که با سرعت خیره کننده روز بروز دچار تحول می‌شود، به روز شده است؟
بی‌تردید بی‌توجهی به چنین مواردی هر چند محدود، هشداری جدی‌ست که اگر همچنان پرداختن به چنین اتفاقات و آسیب شناسی کارشناسی و دقیق آن در اولویت‌های کنونی مسئولان قرار نداشته باشد، فردا همین فردا، برای مرثیه خواندن و “چه کنم چه کنم” واقعا دیگر دیر می‌شود … باید تدبیر کرد تا فردا روزی به دنبال نوشدارو نباشیم و همین امروز در پی علاج واقعه قبل از وقوع باشیم.

https://hra-news.org/fa/?p=74242

بزرگ شدن در سایه اعدام؛ ده‌ها مجرم نوجوان در ایران منتظر اعدام‌اند

بزرگ شدن در سایه اعدام؛ ده‌ها مجرم نوجوان در ایران منتظر اعدام‌اند

edame koodakan

خبرگزاری هرانا ـ سازمان حقوق بشری عفو بین الملل در گزارش مفصلی نوشته است که در فاصله سال های ۲۰۰۵ تا ۲۰۱۵ حداقل ۷۳ نفر که در نوجوانی مرتکب جرم شده بودند در ایران اعدام شدند و ده ها نفر در شرایط مشابه منتظر اعدام هستند.
به گزارش خبرگزاری هرانا به نقل از بی بی سی، این گروه که در لندن مستقر است گزارش ۱۱۰ صفحه ای خود را تحت عنوان “بزرگ شدن در سایه اعدام: مجازات اعدام و مجرمان زیر ۱۸ ساله در ایران” منتشر کرده است.
محققان گروه عفو بین‌الملل توانسته اند نام و محل ۴۹ نفر از مجرمان نوجوانی که با حکم اعدام روبرو هستند را جمع آوری کنند، هرچند این گروه می گوید که رقم واقعی احتمالا بالاتر است.
سازمان ملل در سال ۲۰۱۴ شمار مجرمانی که به خاطر جرایم مرتکب شده زیر ۱۸ سالگی در ایران با اعدام روبرو هستند را بیش از ۱۶۰ نفر اعلام کرده بود.
از ۷۳ نفری که عفو بین الملل می گوید از ۲۰۰۵ تا ۲۰۱۵ به علت ارتکاب جرم زیر ۱۸ سالگی اعدام شدند، اکثر آنها متهم به قتل بودند. سایرین به خاطر جرایمی مثل تجاوز، جرایم مواد مخدر یا امنیت ملی مثل “محاربه” اعدام شدند.
ایران یکی از بزرگترین آمارهای اعدام در جهان را دارد و براساس گزارش تازه عفو بین الملل در سال ۲۰۱۴ بعد از چین در جایگاه دوم قرار گرفت.
عفو بین‌الملل به رشته اصلاحات معرفی شده در سال ۲۰۱۳ اشاره کرد که به قضات آزادی عمل بیشتری در به حساب آوردن بلوغ ذهنی مجرمان نوجوان و اعمال مجازات های بالقوه خفیف تر می دهد. به علاوه اشاره شد که دیوان عالی ایران از آن زمان گفته است که امکان محاکمه مجدد مجرمان نوجوانی که با اعدام روبرو هستند وجود دارد.
عفو بین الملل نوشت:‌ “علیرغم بعضی اصلاحات جزایی در مورد افراد زیر ۱۸ سال، ایران همچنان از باقی جهان عقب است، و قوانینی را حفظ کرده که امکان صدور حکم اعدام برای دختران از سن ۹ سالگی و پسران از سن ۱۵ سالگی را فراهم می کند.”
احمد شهید گزارشگر ویژه سازمان ملل در امور حقوق بشر ایران در گزارشی که اواخر ماه اکتبر منتشر کرد نسبت به افزایش شمار اعدام ها در ایران ابراز نگرانی کرد و گفت که سرانه اعدام در این کشور از هر کشور دیگری در دنیا بالاتر است.
به گفته او، روند افزایش شمار اعدام ها از سال ۲۰۰۵ آغاز شده و در سال ۲۰۱۴ با ۷۵۳ اعدام به اوج رسیده است.
در گزارش آقای شهید آمده بود که افزایش شمار اعدام ها ظاهرا به افزایش جرایم مواد مخدر مربوط می شود و دست کم ۶۹ درصد اعدام ها در نیمه اول سال ۲۰۱۵ به مواد مخدر مربوط بوده است.
به گفته آقای شهید، دولت ایران به آثار زیانبار قاچاق مواد مخدر بر سلامت و امنیت مردم ایران اشاره می کنند و جرایم مواد مخدر را به همین دلیل جزو جرایم جدی می دانند.

منبع : https://hra-news.org/fa/?p=74294

دو زندانی در یزد اعدام شدند

 دو زندانی در یزد اعدام شدند

khaled kurdi & mohsen abariyan

خبرگزاری هرانا ـ دو زندانی محکوم به اعدام در زندان یزد به دار آویخته شدند.
به گزارش خبرگزاری هرانا به نقل از فعالین بلوچ، “خالد کردی” فرزند یارمحمد و “مسلم آباریان” فرزند حیدر، دیروز دوشنبه ۶ بهمن ماه در زندان یزد به اتهام “حمل مواد مخدر” اعدام شدند.
کمپین فعالین بلوچ به نقل از یک منبع مطلع گفته است که اعدام‌شدگان هنگام بازداشت کمتر از ۱۸ سال داشته‌اند. هرانا تا دریافت مستندات بیشتر مستقلا نمی‌تواند سن محکومین هنگام بازداشت را تایید یا تکذیب کند.
این “منبع مطلع در این باره به فعالین بلوچ گفته است: “این زندانیان ۷ سال پیش و در سن ۱۳ سالگی” در شهرستان یزد بازداشت شدند”.
این منبع افزود: “این دو زندانی بی گناه بودند و هنگامی که برای کار به یزد می رفتند فرد دیگری مواد مخدر را در اتوبوس زیر پای آنها گذاشته بود و حتی در دادگاه هم این موضوع را نپذیرفته اند، این دو زندانی بدون اطلاع خانواده، در زندان یزد به دارآویخته شدند”.
مراسم دفن “خالد کردی” امروز سه شنبه در شهر خاش و “مسلم آباریان” در شهرستان بم برگزار شده است.
به گفته این منبع حکم اعدام ۱۸ زندانی دیگر که در زندان یزد بازداشت هستند “صادر شده” است.

زنان در ایران انواع آزار جنسی را تجربه می‌کنند

  زنان در ایران انواع آزار جنسی را تجربه می‌کنند

azar zanan

خبرگزاری هرانا ـ بنابر نتایج یک تحقیق تازه، تقریبا تمام زنان پاسخ‌دهنده، آزار جنسی غیرکلامی و جسمی را تجربه کرده‌اند.
به گزارش خبرگزاری هرانا به نقل از بی بی سی، این تحقیق روی ۳۵۰ زن ۲۵ تا پنجاه ساله در ساری، مرکز استان مازندران انجام شده و نتایج آن در فصلنامه رفاه اجتماعی منتشر شده است.
محققان مزاحمت جنسی را “توجه جنسی ناخواسته” تعریف کرده‌اند که با رفتارهای “فیزیکی، بصری، کلامی و جنسی”، باعث “تهدید و ارعاب” یا “تحقیر و ناراحتی” زنان شود.
آنها آزارهای جنسی در قبال زنان را به سه دسته کلامی، غیرکلامی و جسمی تقسیم کردند.
تمام زنانی که در این تحقیق شرکت داشتند، مزاحمت جنسی غیر کلامی، تقریبا ۹۰ درصد آنان آزار کلامی و تقریبا ۹۵ درصد نیز اشکالی از مزاحمت جسمی را تجربه کرده‌اند.
به علاوه، این تحقیق نشان داده که “تجربه مزاحمت کلامی در زنان مجرد و مطلقه بیش از دیگر گروه‌هاست.”
در مورد مزاحمت غیرکلامی “در سطح بالا” هم زنان مجرد (۸۲.۹ درصد)، مطلقه (۶۳.۶ درصد)، متاهل (۶۱.۲ درصد) و زنانی که همسرشان فوت شده (۴۰ درصد) بوده است.
محققان درباره اینکه چرا مزاحمت کلامی و غیرکلامی برای زنان مجرد، مطلقه و متاهل بیش از زنانی که همسرشان فوت شده، به عامل سن اشاره کرده‌اند و معتقدند “مزاحمت کلامی و غیرکلامی در زنان جوان شیوع بیشتری دارد.”
اما تمام زنانی که همسرشان فوت شده، ۹۸.۶ درصد زنان مجرد، ۹۴.۹ درصد زنان متاهل، ۸۱.۹ درصد زنان مطلقه، مزاحمت جنسی جسمی را “کم یا زیاد” تجربه کرده‌اند.
نکته دیگری که محققان به آن اشاره کرده‌اند ارتباط تحصیلات زنان با مزاحمت‌های جنسی کلامی است، هر چه تحصیلات زنان بیشتر شده این مزاحمت‌ هم برایشان بیشتر شده و “تمامی زنان دارای مدرک تحصیلی فوق‌لیسانس یا بالاتر آن را تجربه کرده‌اند.”
محققان حضور بیشتر زنان تحصیل‌کرده را در عرصه‌های اجتماعی دلیل این تفاوت عنوان کرده‌اند.
اما این تفاوت “معنادار” در میزان مزاحمت جنسی کلامی و غیرکلامی برای زنان تحصیل‌کرده، در مزاحمت‌های جسمی دیده نمی‌شود و میزان تحصیلات تاثیری در مواجهه با این مزاحمت ندارد.
اشتغال زنان هم تا حدی بر تجربه مزاحمت جنسی تاثیر دارد، مزاحمت کلامی برای زنان شاغل بیشتر است اما مزاحم غیرکلامی و جنسی برای زنان شاغل و غیر شاغل تقریبا مشابه بوده است.
این پژوهش در نهایت به این نتیجه رسیده که جوانی (عامل سن و تعداد فرزندان) و حضور بیشتر در عرصه اجتماعی (تحصیلات، اشتغال) زنان را بیشتر در معرض مزاحمت‌های جنسی قرار می‌دهد.
محققان این “ناهنجاری اجتماعی” را ناشی از “نابرابری‌های اجتماعی” و “ساختارهای فرهنگی-اجتماعی” دانسته‌اند که خود معلول “نابرابری جنسیتی و جنس‌گرایی” است.
تحقیقات در زمینه آزار و مزاحمت جنسی زنان در ایران به علت موانع موجود روی جمعیت‌های محدود صورت می‌گیرد با این حال نتایج آنها تا حدی همخوانی دارند.
در تحقیق دیگری که در سال ۱۳۸۹ درباره آزار جنسی زنان در محیط کار انجام شد، ۴۰ درصد زنان در محیط کار، آزارهای جنسی کلامی دیده بودند که بیشتر از طرف مردانی بود که به “لحاظ منزلتی و اجتماعی” بالاتر از زنان قربانی قرار داشتند.
میزان و شدت این آزارها به “نوع شغل، میزان درآمد، تاهل، محیط کار (دولتی، نیمه دولتی و خصوصی) ارتباط داشت.
تحقیق دیگری که در سال ۱۳۸۹ در مورد “احساس امنیت جنسی زنان” ساکن تهران انجام شد، نشان داد “منطقه مسکونی، مدت زمانی که بانوان بیرون از منزل سپری می‌کنند، تأهل، شغل، نوع منزل مسکونی، منطقه مسکونی، احساس وظیفه و میزان آگاهی کـه افـراد در دوران کودکی از والدین خود گرفته‌اند” در احساس امنیت جنسی زنان نقش داشتند.
این تحقیق همچنین به این نتیجه رسیده که تقریبا نیمی از زنان در معابر و اماکن عمومی امنیت “متوسطی” را احساس می‌کنند که کسانی که در معابر عمومی امنیت جنسی “خیلی زیادی” را تجربه می‌کردند فقط پنج درصد بودند.
بر اساس این تحقیق، واکنش زنان تهرانی به مزاحمت‌های جنسی هم بر حسب شدت مزاحمت متفاوت است اما در بسیاری موارد آنها در قبال این رفتارها واکنشی نشان نمی‌دهند:
“۷۲.۵ درصد زنان در قبال نگاه‌های معنی‌دار، ۶۲.۵ درصد در قبال متلک‌های زننده و ۱۲.۵ درصد در مقابل لمس اعضای بدن سکوت می‌کنند.”








منبع : https://hra-news.org/fa/?p=74111

۱۳۹۴ بهمن ۴, یکشنبه

زن‌کشی به اتهام خیانت و رابطه نامشروع

  زن‌کشی به اتهام خیانت و رابطه نامشروع

GHATLE NAMOOSI

خبرگزاری هرانا ـ مردی که همسرش را به ظن ارتباط نامشروع و خیانت کشته بود، دستگیر شد.
به گزارش خبرگزاری هرانا به نقل از باشگاه خبرنگاران جوان، سرهنگ علی اصغر طالبی فرمانده انتظامی شهرستان ساوه در این باره گفت: “وقوع یک فقره قتل خانوادگی در شهرستان ساوه در هفتم مهرماه سال جاری به صورت ویژه در دستور کار پلیس آگاهی این شهرستان قرار گرفت”.
وی بیان کرد: “ماموران پلیس آگاهی شهرستان سرانجام پس از انجام تحقیقات پلیسی و با بررسی سرنخ های موجود و اقدامات فنی هدفمند، به این نتیجه رسیدند که قتل مذکور توسط همسر مقتول، به علت ظن به داشتن رابطه نامشروع و با ضربات متعدد چاقو، به وقوع پیوسته است”.
فرمانده انتظامی شهرستان ساوه گفت: “ماموران با تحقیقات اطلاعاتی گسترده و هماهنگی با مقام قضایی، سرانجام موفق شدند، متهم متواری را درهنگام بازگشت به شهرستان شناسایی و درعملیاتی غافلگیرانه دستگیر کنند”.
وی در ادامه افزود: “با انتقال قاتل به پلیس آگاهی شهرستان، بازجویی و تحقیقات از وی آغاز شد و مقتول به جرم خود اعتراف کرد”.
ضرب و شتم و در مواردی کشته شدن زنان به دلایلی مانند رابطه ی نامشروع و خیانت که به طور عام “ناموسی” نامیده می شود، از اشکال رایج خشونت علیه زنان در کشور است.

منبع : https://hra-news.org/fa/?p=73923

یک دختر دانشجو در یزد خودسوزی کرد

یک دختر دانشجو در یزد خودسوزی کرد



خبرگزاری هرانا ـ یک دانشجوی دختر در یزد اقدام به خودسوزی کرد و راهی بیمارستان شد. در روزهای گذشته دو دانش‌آموز هم در شهر یزد دست به خودکشی زده بودند.
به گزارش خبرگزاری هرانا به نقل از باشگاه خبرنگاران جوان، محمد‌رضا قانع، مدیر روابط عمومی آموزش وپرورش یزد، روز چهارشنبه سی‌ام دی ماه در واکنش به این خبر گفته است: “فردی که روز گذشته اقدام به خودکشی کرده، دانشجوست. این فرد در یکی از مجتمع‌های مسکونی یزد مسئولیت پرستاری یک فرد سالخورده را بر عهده داشته است.”
قانع از حضور نیروهای آتش‌نشانی و اورژانس و انتقال این دختر ۲۰ ساله به بیمارستان خبر داده است.
به گزارش رادیو زمانه، در روزهای گذشته خبرهایی هم درباره خودکشی دو دانش‌آموز یزدی منتشر شده است. یکی از این دو، دانش‌‌آموز مدرسه‌ای نمونه مردمی و پسرانه در شهر بافق بوده که گفته می‌شود به دلیل افت تحصیلی خودش را از میله بارفیکس داخل اتاقش حلق‌آویز کرده و مادرش در بازگشت به خانه با جسد او روبه‌رو شده است.
یک دانش‌آموز دختر هم در یزد دست به خودکشی زده است.
این دانش‌آموز پایه نهم “به دلیل اختلاف‌های خانوادگی”، با پریدن از آخرین طبقه آپارتمان محل سکونتش خودکشی کرده است.
علت عمده خودکشی‌ها در ایران، بن‌بست‌های خانوادگی و شکست در زندگی خصوصی عنوان می‌شود. این در حالی است که چنین دلایلی احتمالا در مورد خودکشی دانش‌آموزان، علل چندان دقیقی نیستند.
فقر و مشکلات اقتصادی، بیکاری، گسست هویتی (آنومی) یا کمبود «حیات اجتماعی» نیز از دلایل اصلی افسردگی و اقدام به خودکشی نزد گروه‌های سنی مختلف دانسته شده است.
در نبود جزییات آماری دقیق اما تحلیل دلایل خودکشی دانش‌آموزان کار ساده‌ای نیست. به همین دلیل است که آمار روزانه ۱۱ خودکشی در ایران، این مساله را همچنان به یک آسیب اجتماعی جدی تبدیل نکرده و چنین اتفاق‌هایی با روایتی اکشن در رسانه‌های رسمی و غیررسمی منعکس می‌شوند.

منبع : https://hra-news.org/fa/?p=7383
9

۱۳۹۴ بهمن ۲, جمعه

ازدواج کودکان و خشونت علیه زنان؛ نوعروس ۱۵‌ساله با ضربات دسته‌بیل کشته شد

  ازدواج کودکان و خشونت علیه زنان؛ نوعروس ۱۵‌ساله با ضربات دسته‌بیل کشته شد

ezdevaj kodakan
خبرگزاری هرانا ـ پدر میانسال دختر نوجوانش را با ضربات دسته بیل کشت، او وقتی متوجه شد دختر نوعروسش قصد جدایی از همسرش را دارد، قصد داشت با تنبیه دخترش او را از این تصمیم منصرف کند.
به گزارش خبرگزاری هرانا به نقل از جام جم، ماجرای این حادثه از آنجایی فاش شد که ساعت ۱۱و ۵ دقیقه روز شنبه مرد ۲۱ ساله‌ای با حضور در کلانتری ۱۲ نگین‌شهر، شهرستان آزادشهر از مرگ مرموز نوعروسش خبر داد.
او به ماموران گفت: “من چهار ماه پیش با همسرم که ۱۵ ساله است ازدواج کردم. در طول این چهار ماه زندگی مشترک اختلاف‌نظر و مشاجره‌هایی با هم داشتیم؛ اما باز به او علاقه‌مند بودم تا این‌که یک روز پیش پدرزنم به خانه‌مان آمد و در غیاب من دخترش را به خانه خودش در آزادشهر برد. به گفته همسایه‌ها، او به زور همسرم را با خود برده است. گمان کردم اختلافی میان پدر و دختر پیش آمده و نباید دخالت کنم و همسرم دوباره به خانه بازمی‌گردد. قرار بود همسرم امروز به خانه بیاید، اما خبری از او نشد تا این‌که خانواده‌اش ساعاتی پیش با من تماس گرفتند و مدعی شدند همسرم با خوردن قرص خودکشی کرده و برای دفن جسدش هر چه سریع‌تر باید به خانه آنها بروم”.
وی اضافه کرد: “مرگ همسرم را باور نکرده بودم تا این‌که در تماس با برادر همسرم متوجه شدم موضوع صحت دارد، اما علت مرگش خودکشی نیست و پدرزنم او را کتک‌زده است. حالا هم خواستار رسیدگی به موضوع هستم”.
ماموران کلانتری ۱۲ نگین‌شهر همراه کارآگاهان پلیس آگاهی آزادشهر برای بررسی موضوع به خانه پدر نوعروس رفتند، اما آنها برای مراسم خاکسپاری به غسالخانه رفته بودند. این در حالی بود که ماموران در بررسی این خانه دسته بیل خون‌آلود را که روی آن چند تار موی زنانه چسبیده بود، پیدا کردند. همین سرنخ کافی بود که کارآگاهان احتمال دهند نوعروس خودکشی نکرده و به قتل رسیده است.
در این مرحله ماموران به گورستان رفتند و با یافتن خانواده مقتول مانع دفن جسد شدند. با گزارش موضوع به بازپرس کشیک قتل دادسرا، با دستور او جسد نوعروس برای مشخص شدن علت مرگ به پزشکی قانونی منتقل شد.
پدر مقتول هم بازداشت و برای ادامه تحقیقات به پلیس آگاهی منتقل شد.
وی ابتدا اظهارات ضد و نقیضی را درباره مرگ دخترش عنوان کرد و مدعی شد او با خوردن قرص به زندگی‌اش پایان داده، اما در ادامه تحقیقات زمانی که متوجه شد ماموران در بررسی خانه‌اش دسته بیل خون‌آلود کشف کرده‌اند، به‌ناچار سکوت خود را شکست و در حالی که بشدت از این کار پشیمان شده و دچار عذاب وجدان شده بود، به قتل دخترش اعتراف کرد.
متهم به قتل در اظهاراتش گفت: “در حالی که فقط چهار ماه از ازدواج دخترم گذشته بود از او شنیدم که با شوهرش مشاجره کرده و دیگر به او علاقه‌ای ندارد و می‌خواهد از وی جدا شود. با شنیدن این حرف‌ها از او خواستم به زندگی‌اش ادامه دهد چون که اختلاف و دعوا در میان همه زوج‌ها وجود دارد؛ اما او همچنان اصرار به جدایی داشت و به حرف‌هایم توجهی نمی‌کرد. با شنیدن این حرف‌ها تصمیم گرفتم او را به خانه‌مان بیاورم و دوباره با او حرف بزنم شاید از تصمیمی که گرفته منصرف شود. روز حادثه او را به زور به خانه‌ام بردم. با او حرف زدم، اما دوباره حرف‌های پیشین خود را تکرار کرد”.
وی اضافه کرد: “از رفتار دخترم عصبانی شده بودم. بنابراین با برداشتن دسته بیل او را آن‌قدر کتک زدم که زخمی شد. می‌خواستم او را با این کار مجبور کنم نزد شوهرش بازگردد و به زندگی‌اش ادامه دهد. گمان نمی‌کردم او را بکشم.حتی او را به مرکز درمانی نبردم. نیمه‌شب حالش بد شد و قبل از این‌که بتوانیم کاری کنیم، او جان باخت. روز بعد جسد او را به غسالخانه بردیم تا هر چه سریع‌تر جسد دخترم را دفن کنیم که کسی متوجه ماجرا نشود. از طرفی در تماس با شوهرش با صحنه‌سازی وانمود کردیم او با خوردن قرص خودکشی کرده و مرده است. اما پیش از دفن جسد دخترم، ماجرا لو رفت و دستگیر شدم”.
سرهنگ محمدرضا اصلانی، فرمانده انتظامی شهرستان آزادشهر در این باره گفت: “مرد متهم با قرارقانونی بازداشت شده تا بزودی پس از بازسازی صحنه جنایت روانه زندان شود”.

منبع : https://hra-news.org/fa/?p=7372
2

برنامه نود و ششم به تاریخ : 21.01.2016

برنامه نگاه هفته با موضوع خودکشی در ایران : مریم مرادی

http://bashariyat.de/ArchivRadio/96/NEGAHE%20HAFTE%20MARYAM%20MORADI.mp3

  چهل و دو سال بوده اید . دیگر بس است . باید برای همیشه در زباله دان تاریخ با بدترین نام دفن شوید . ای منفورترین موجوداتی که نمیشود گفت چه ه...