#سرنگونی_نزدیک_است
#نه_به_جمهوری_اسلامی#آزادی_ایران#زن_زندگی_آزادی#آزادی#صلح#آرامش#پاینده_باد_ایران
آرامش جهانی - Arameshe Jahani
۱۴۰۴ خرداد ۱۶, جمعه
۱۴۰۰ اردیبهشت ۱۰, جمعه
۱۳۹۹ آذر ۱۳, پنجشنبه
پیام نسرین در پی احضارش برای بازگشت به زندان (قرچک)
دوستان و فعالان حقوق بشر
به من گفتند تا به زندان برگردم و من امروز به زندان برمیگردم. جایی که صدها همبندی را گذاشته بودم و آمده بودم. جایی که دلم جا مانده بود. همیشه اینطور است دوست ندارم در چنین شرایطی بگویم که در این سه هفته چگونه به دلیل بیماری کرونا، نتوانستم فرزندانم را در آغوش بگیرم.
اما وظیفه دارم نگرانی خود را در مورد وضعیت احمد رضا جلالی اعلام کنم و از همهی کسانی که امکاناتی برای حمایت دارند، بخواهم تا به وضعیت پروندهی احمد رضا جلالی توجه نمایند.
احمد رضا جلالی را آزاد کنید، همین امروز
نسرین ستوده
13 آذر 99
کانون نویسندگان ایران به مناسبت روز مبارزه با سانسور با انتشار بیانیهای از عموم مردم ایران خواستند که “در صف مبارزه با سانسور بایستند.
بیانیه کانون نویسندگان
ایران به مناسبت ۱۳ آذر، روز مبارزه با سانسور
کانون نویسندگان ایران به
مناسبت روز مبارزه با سانسور با صدور بیانیه ای ضمن اشاره به حبس چهار عضو این
کانون به نامهای رضا خندان، بکتاش آبتین، کیوان باژن و گیتی پورفاضل به دلیل
تلاش برای مبارزه با سانسور گفته است “از عموم مردم به ویژه صاحبان قلم و اندیشه میخواهیم
تا در صف مبارزه با سانسور بایستند و یکصدا خواستار برچیدن بساط سانسور شوند. ما
خواهان آزادی اندیشه و بیان و نشر بی هیچ حصر و استثنا هستیم، خواهانِ جریان آزاد
خبررسانی، اینترنت و مطبوعات آزاد، آزادی حق اعتراض و همچنین آزادی تمام زندانیان
عقیدتی و سیاسی که در سیطرهی سانسور و سانسورچیان به بند کشیده شدهاند”.
کانون نویسندگان ایران به
مناسبت روز مبارزه با سانسور با انتشار بیانیهای از عموم مردم ایران خواستند که
“در صف مبارزه با سانسور بایستند.
متن کامل این بیانیه در پی
میآید:
۱۳ آذر، روز
مبارزه با سانسور گرامی باد
دوازده سال از اعلام ۱۳
آذر به عنوان روز مبارزه با سانسور گذشته است و اکنون رضا خندان (مهابادی)، بکتاش
آبتین از اعضای هیئت دبیران و کیوان باژن، عضو کانون نویسندگان ایران به دلیل تلاش
برای مبارزه با سانسور به زندان افتادهاند و عضو دیگرمان؛ گیتی پورفاضل، به دلیل
استفاده از حق آزادی بیاناش به حبس کشیده شده است.
موضوع سانسور و مبارزه با
آن، محدود به کتاب، مطبوعات یا فعالیتهای هنری نیست و به همین دلیل روز مبارزه با
سانسور مختص نویسندگان و هنرمندان نبوده و هدف آن؛ همگرایی و ایستادگی تمام گروهها
و افرادیست که مستقیم یا غیرمستقیم قربانی سانسور و سرکوب هستند. سانسور، تامین
کنندهی تاریکی مورد نیاز برای سرکوب است و این یعنی، سرکوب را میتوان بی کم و
کاست، شکل عینی و تحقق یافتهی سانسور دانست. بدین معنا، جامعهی ما سالهاست که
به شدیدترین وجه، تحقق سانسور را در حبس و شکنجه و اعدام و کشتار فرزندانش، عریان
و خونین، چشیده و لمس کرده است. سالهاست که هنر و فرهنگ و زیبایی، روبروی چشمان
ما سرکوب شده است و از این رهگذر تولیدات فرهنگی سانسور شده وُ بی یال وُ دم وُ
اشکم، مخاطب خود را به شکلی روزافزون از دست دادهاند. سالهاست که سیستم آموزشی،
متکی به ارعاب و سانسور وُ خودسانسوریست و در کنار اینها، حق اعتراض مردم نیز
سرکوب و دامنهی سانسور به کف خیابان کشیده شده است. با این همه، سالهاست که ایستادهایم
و سالهاست که در برابر سهمگینترین سانسور و سرکوب تاریخ عاصر، به مبارزهی خود
برای دفاع از آزادی اندیشه و بیان ادامه دادهایم.
کانون نویسندگان ایران،
ضمن بزرگداشت ۱۳ آذر، روز مبارزه با سانسور، از عموم مردم به ویژه صاحبان قلم و
اندیشه میخواهد تا در صف مبارزه با سانسور بایستند و یکصدا خواستار برچیدن بساط
سانسور شوند. ما خواهان آزادی اندیشه و بیان و نشر بی هیچ حصر و استثنا هستیم، خواهانِ
جریان آزاد خبررسانی، اینترنت و مطبوعات آزاد، آزادی حق اعتراض و همچنین آزادی
تمام زندانیان عقیدتی و سیاسی که در سیطرهی سانسور و سانسورچیان به بند کشیده شدهاند.
۱۳۹۹ آذر ۱۱, سهشنبه
فراخوان جمعی از مادران و زنان دادخواه در ایران به مناسبت روز جهانی حقوق بشر
۱۷ نفر از مادران و زنان دادخواه در ایران ضمن انتشار بیانیه ای به مناسبت روز ۱۰ دسامبر روز جهانی حقوق بشر، بیانیه ای را امضا کرده اند و در آن نوشته اند: تا دفاع از حقوق بشر برای ما ایرانیان داخل و خارج به امری ملی و همگانی بدل نشود و همه گروه های مدنی و حقوق بشری و سیاسی یکصدا نشوند، دنیا صدای دادخواهی و حق طلبانه مردم ایران را نخواهد شنید. به گزارش “کارزار جهانی برای دادخواهی و آزادی زندانیان سیاسی-عقیدتی”، متن این بیانیه به شرح زیر است:
هموطنان عزیز
خارج از کشور، روز ۱۰ دسامبر سالروز تصویب “اعلامیه جهانی حقوق بشر” و روز جهانی حقوق بشر است، حقوق بشری که ما مردم
مظلوم ایران از ابتدائی ترین و طبیعی ترین آن ها در زمینه های فردی مانند، حق آزادی
اندیشه و بیان، حق آزادی انتخاب دین، حق آزادی انتخاب پوشش و ورزش، حق سفر و حق
حضانت فرزند برای زنان و غیره محروم هستیم.
ما از داشتن حق
انتخابات آزاد، حق تشکیل احزاب، سندیکاها و اتحادیه های صنفی مستقل (حاکمیت حتی
نهادهای خیریه و غیرانتفاعی مستقل را هم تحمّل نمی کند)، حق تجمع و اعتراضات
مسالمت آمیز و سایر حقوق مندرج در اعلامیه جهانی بشر نیز محروم هستیم و در صورتی
که به این محرومیت ها اعتراض کنیم، پاسخ حکومت به معترضان و منتقدان، زندان و
شکنجه و اعدام است.
قانون و قوه
قضائیه که در سایر کشورها مدافع عدالت و پناهگاه مظلومان است، در کشور ما ایران
اما، از ظالمان و غارتگران و متجاوزان به حقوق مردم دفاع میکنند، درحقیقت دستگاه
قضائی و حاکمیت جمهوری اسلامی، خود بزرگترین ناقضان حقوق بشر در کشور ما محسوب میشوند.
حاکمیت و دستگاه
قضائی جمهوری اسلامی، دست در دست نیروهای امنیتی و سرکوبگر بدنبال ایجاد ترس و
وحشت در جامعه هستند و برای جلوگیری از جنبش دادخواهی مردم ایران نه تنها آزادیخواهان
را دستگیر و شکنجه میکنند و به قتل میرسانند،
بلکه خانواده های آنان را مورد آزار و اذیت قرارمیدهند. دریک کلام، ما شهروندان ایران
گروگان حکومتی هستیم که خود را مالک همه چیز حتی جان انسانها میداند و هر زمان که
اراده کند میتواند انسانی را زندانی و شکنجه کند و یا جانش را بگیرد و خانواده اش
را به سکوت وادار کند و حتی اجازه برگزاری مراسم یادبود به خانواده هائی که عزیزی
را از دست داده اند ندهند.
هموطنان آزادیخواه
و مدافع حقوق بشر در خارج از کشور!
روی سخن ما با
شما است، شما که در دست حکومتی جبار و تمامیت خواه اسیر نیستید و در کشورهائی زندگی
میکنید که از مواهب حقوق بشر و حمایت قانون برخوردارید و هراسی از بازداشت و شکنجه
و زندان و اعدام ندارید. شمائی که میدانید در داخل کشور هیچ مرجعی برای دادخواهی
ما خانواده هائی که عزیزی را از دست داده ایم و یا عزیزی را در زندان داریم وجود
ندارد! ما اکنون از شما می خواهیم که دادخواه ما خانواده ها باشید و فریاد حق
طلبانه ما را در دنیا طنین افکن کنید، گرچه
ما میدانیم که برخی از شما سالها است که چه به صورت فردی و چه به صورت گروهی
دراین امر کوشا بوده اید، اما ما این را هم خوب میدانیم که تا دفاع از حقوق بشر برای ما ایرانیان داخل و خارج به
امری ملی و همگانی بدل نشود و همه گروههای مدنی و حقوق بشری و سیاسی یکصدا نشوند،
دنیا صدای دادخواهی و حق طلبانه مردم ایران را نخواهد شنید. شما میتوانید متحد و
مؤثر از”حقوق بشر” ما مردم ستمدیده ایران در داخل کشور دفاع کنید و رسالت تاریخی
خود را به انجام رسانید.
۱- گوهر
عشقی، مادر ستاربهشتی، امضاکننده بیانیه ۱۴
۲- شهناز
اکملی، مادرمصطفی کریم بیگی
۲- سکینه احمدی، مادر ابراهیم کتابدار
۳- ایران الهیاری، مادر مهرداد معین فر
۴- شهلا انتصاری، امضا کننده بیانیه ۱۴
۵- محبوبه رضائی، مادر پژمان قلی پور
۷- فاطمه سپهری، امضاکننده بیانیه ۱۴
۸- ناهید شیرپیشه، مادرپویا بختیاری
۹- حوریه
فرج زاده، خواهر شهرام فرج زاده، امضاکننده بیانیه ۱۴
۱۰- مهناز کرمی، مادر وحید دامور
۱۱- بهجت لک، مادر بهمن (رضا) جعفری
۱۲-نوشین محمودی، مادر علیرضا انجوی
۱۳- نرگس
منصوری، امضا کننده بیانیه ۱۴
۱۴- صدیقه مالکی فر، همسر هاشم خواستار، امضا کننده
بیانیه ۱۴
۱۵- فاطمه
ملکی، همسر محمد نوری زاد، امضا کننده بیانیه ۱۴
۱۶- زینب محمدی،
مادرمحمد طاهری
۱۷- پوران ناظمی، امضا کننده بیانیه ۱۴
forirankarzar@gmail.com
۱۱ آذر ۱۳۹۹ – ۱ دسامبر۲۰۲۰
دکتر محمد ملکی درگذشت
![]() |
دکتر محمد ملکی فعال سیاسی مخالف حکومت شامگاه یازدهم آذر درگذشت. دکتر ملکی متولد ۱۳۱۲ و نخستین رییس دانشگاه تهران پس از انقلاب بود. او بارها به دلیل فعالیت سیاسی و انتقادات صریح خود به زندان افتاد.
محمد ملکی یکی از قدیمیترین و شاخصترین سیاستمداران مخالف حکومت ایران بود که هم همواره به طور صریح به مخالفت با حاکمان میپرداخت. او یکی از امضاکنندگان نامهای با ۱۴ امضا بوده است که در آن صراحتا بر گذار از جمهوریاسلامی و تغییر قانون اساسی جمهوریاسلامی تاکید شده بود.
او نظرات خود را شجاعانه و با صراحت تمام در نامههایی سرگشاده مطرح میکرد و در سالهای اخیر به دفعات از مخالفت علنی خود با خامنهای سخن گفته بود. مخالفتی که در ایران کنونی هزینه خیلی سنگینی در پی دارد. او همچنین سالها ممنوعالخروج بوده و از ملاقات فرزند و نوه خود محروم شده بود. فرزندی که او نیز نمیتوانسته است به ایران بیاید و در صورت ورود بازداشت خواهد شد.
۱۳۹۹ آذر ۶, پنجشنبه
۱۳۹۹ آذر ۵, چهارشنبه
به مناسبت 25 نوامبر ، روز جهانی مبارزه با خشونت علیه زنان International Day for the Elimination of Violence against Women
حکومت استبداد اسلامی چهل و دو سال پیش ، ابتدا با فرمان حجاب اجباری توسط روح االله خمینی، خشونت را آغاز و به تدریح با تثبیت قوانین زن ستیز، خشونت علیه زنان را گسترش داده است. به طوری که امروز ایران بالاترین رقم خودکشی زنان در خاورمیانه، قتلھای ناموسی و آمار بالای ازدواج کودکان را دارا است که از نظر متخصصین رابطهای مستقیم با سیاستھا و قوانین مردسالارانه حکومت استبداد اسلامی ایران دارد.
مسئله چندھمسری، صیغه (فحشاء موقت)، نداشتن حق انتخاب ھمسر، ممنوعیت سقط جنین، نداشتن حق نگھداری فرزندان پس از درگذشت شوھر، نداشتن حق تعیین محل سکونت و مسافرت، نداشتن حق تحصیل و کار در بعضی از رشتهھا، قوانین ارث و طلاق و حجاب اجباری نمونهھای بارزی از قوانین زنستیزانهای است که به طور سیستماتیک خشونتھای جنسیتی را در جامعه پایدار میسازد. متاسفانه در برخی از مناطق ایران اگر چه به صورت محدود، عمل شنیع و وحشیانه ختنه دختران ھنوز صورت میگیرد و حکومت استبداد اسلامی در ایران برای جلوگیری از این عمل تبھکارانه ھیچ اقدام فرھنگی و قانونی به کار نمیبرد.
مبارزات زنان فعال ، آگاه و پیشرودر ایران پس از صدور فرمان حجاب اجباری به عنوان اولین اقدام رژیم بر ضد زنان، از ٨ مارس ١٩٧٩ آغاز و تا کنون به طور مداوم ولی با فراز و فرودھایی ادامه داشته است. زنان در مواردی نیز توانستهاند رژیم را به عقبنشینی وادار کنند و در این راه از دستگیری، زندان و شکنجه نھراسیده و ھرگز از پا ننشستهاند. با گسترش مبارزات زنان آزادی خواه و برابری طلب ، سرکوبهای رژیم شدیدتر و وحشیانهتر شده است و حکمهایی بسیار سنگین برای زنان مبارز صادر میکنند و در حال حاضر نیز تعداد قابل توجهی از این زنان فعال در حوزههای مدنی، سیاسی و عقیدتی در زندانهای مختلف حکومت استبداد اسلامی ایران با احکام بسیار سنگین در حبساند و گاه زیر آزار و اذیتهای جنسیتی به سر میبرند .
رژیم سرکوبگر با تحقیر زنان و احکام سنگین و وثیقهھای وحشتناکتر برای آزادی موقت بسیاری از زندانیان چه زن و چه مرد، میخواھد جلوی مبارزات زنان را برای دستیابی به حقوق انسانیشان بگیرد. حکومت ترسیده و ناتوان شده است و عجز حکومت را به وضوح میتوان مشاھده کرد. ولی زھی خیال باطل، حکومت از مبارزات پیگیرانه و شجاعانه زنان به شدت مبارز ایران برای برخورداری از کرامت انسانی و پیریزی جامعهای آزاد و بدون تبعیض و به ویژه برای برقراری برابری جنسیتی و حقوقی، ھمچنان به مبارزات آزادیخواھانه و برابریطلبانه خود ادامه میدھند و دور نیست روزی که به حقوق انسانی خود دست یابند.
روز ٢۵ نوامبر "روز منع خشونت بر زنان" نامگذاری شده است. در روز ۲۵ نوامبر سال ۱۹۶۰ سه خواهر به نامهای پاتریا، ماریا و آنتونیا میرابال در راه مبارزه با حکومت دیکتاتوری رافائل توروخیو در جمهوری دومینیکن کشته شدند. ۲۱ سال بعد در سال ۱۹۸۱، در همایشی در بوگوتا، با شرکت مدافعان حقوق زنان در آمریکای لاتین و منطقه کارائیب، پیشنهاد اختصاص دادن روز قتل خواهران میرابل به روز منع خشونت علیه زنان مطرح گردید و در سال ۱۹۹۹ سازمان ملل نیز ۲۵ نوامبر را به عنوان روز جهانی منع خشونت علیه زنان به رسمیت شناخت. از آن پس هر ساله این روز گرامی داشته میشود و اعتراضات جهانی گستردهای برای منع خشونت بر زنان صورت میگیرد. با وجود مبارزه مداوم زنان و مردان پیشرو، خشونت علیه زنان همچنان در سراسر جهان ادامه دارد و نیمی از جامعه یعنی زنان را هدف سرکوب خود قرار داده است زیرا نه تنها قوانین تبعیضآمیز بلکه فرهنگ به شدت مرد- پدرسالار نیز بر جهان حکمروایی میکند، ولی به دلیل آگاه شدن زنان آزادیخواه و برابری طلب، این مبارزه نیز به یکی از مهمترین مبارزات برابری خواهانه علیه هر گونه تبعیض و نابرابریهای عمیق اجتماعی تبدیل شده است.
بنابر آمار سازمان ملل متحد، ٣۵ درصد زنان جھان، در طول عمرشان تحت خشونت ھای جسمی، روانی و آزار جنسی قرار میگیرند. این آمار در بسیاری از کشورھائی که در زیر سلطه حکومتھای دیکتاتوری و قوانین زن ستیز قرار دارند به بیش از ٧ درصد ھم میرسد. در قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران نیز، به واسطه تسلط مذهب و شرع بر قوانین مصوب کشور، تبعیض علیه زنان به شدت نهادینه شده است و در نتیجه هر صدای اعتراضی را با خشونتی سازمان یافته و به شدت مردسالار، از چند زاویه مورد هدف قرار داده و زنان آزادی خواه و برابری طلب را به شدت سرکوب و حتی تحقیر میکنند. خشونت و تبعیض علیه زنان در کشور ما ایران نیز در ھمین رده قرار دارد و با قوانین شریعت اسلامی و تثبیت فرھنگ مردسالاری، این خشونت افسار گسیخته به شدت اعمال میشود.
۱۳۹۹ مرداد ۲۰, دوشنبه
مصیبت موج سوم کرونا
در حالیکه یک متخصص عضو کمیته کشوری مبارزه با کرونا در ایران درباره روند افزایش مبتلایان به این ویروس کشنده هشدار داده و گفته است: مراسم ماه محرم مراسم معمولی نیست و نمیتوان اقدامات بهداشتی را رعایت کرد، روحانی گفته: جمعیت در مراسم را کم می کنیم اما اصل عزاداری باید انجام شود.
روحانی که در جلسه ستاد ملی کرونا سخن می گفت، برگزار نشدن مراسم عزاداری را برای جامعه غیرقابل تحمل! دانست و گفت: مردم در ماه محرم عزاداری نکنند، مغموم می شوند!
روحانی بر خلاف سخنان قبلی خود که گفته بود درمورد برگزاری مراسم محرم تابع نظر ستاد ملی کرونا هستیم با تاکید بر اینکه اعمال محدودیتهای شدید در جامعه امکانپذیر نیست، گفته است مراسم عزاداری محرم را باید برگزار کنیم.
این در حالیست که مینو محرز، عضو ستاد مبارزه با کرونا درباره زمان آغاز موج سوم کرونا گفت: هماکنون درگیر موج دوم این بیماری هستیم. شیوع موج سوم بیچارگی است.
وی افزود: هماکنون اغلب بیماران زمینهای همچون بیماران قلبی و ریوی، مبتلایان به سرطان و ...به کرونا مبتلا شدهاند. بیماری این افراد دشوارتر است.
مینو محرز افزود: روزانه تعداد قابل توجهی از بیماران به بیمارستانهای معین در تهران و شهرستانها مراجعه میکنند. همچنان در موج دوم کرونا هستیم. بنابراین اگر موج دوم همچنان ادامه یابد و میزان مبتلایان افزایش یابد وضعیت سخت خواهد شد.
وی درادامه گفت: هماکنون کادر درمان قادر به پوششدهی بیماران نیستند و خسته هستند. مراکز درمانی هم جایی برای بستری بیماران ندارند.
عضو ستاد مبارزه با کرونا گفت: شاهد عود مجدد کرونا در بین برخی مبتلایان هستیم. در ابتدا تیم درمان بر این باور بود که افراد مبتلا به کرونا دیگر در مقابل این بیماری مصون میشوند. در حالی که چنین مصونیتی وجود نداشته و شاهد عود این بیماری در بین مبتلایان هستیم. به گفته او هنوز در کشور ما نرخ ابتلا به کرونا فراوان است.
این کارشناس درباره روند افزایش مبتلایان به کرونا در ایران هشدار داد و گفت: مراسم ماه محرم معمولی نیست و نمیتوان اقدامات بهداشتی را رعایت کرد. امکان فاصلهگذاری اجتماعی در مراسم محرم نیست.
محرز با بیان اینکه در صورت بروز تجمعات (مراسم محرم) تعداد بیشتری از افراد گرفتار بیماری کرونا میشوند، گفت: هنوز موج دوم بیماری در کشور به اتمام نرسیده در این شرایط شیوع موج سوم بیچارگی است.
اعترافات تکادهنده درباره چپاول اموال عمومی
رئیس بنیاد مستضعفان در یک برنامه تلویزیونی به چند فقره از غارتگری ها توسط مقامات حکومتی اعتراف کرد.
وی درباره ملک ۲۰۰میلیاردی که در اختیار حداد عادل قرار گرفته گفت: یکی دیگر از موارد مطرح شده، مدرسه حداد عادل بود که برای اداره مدرسه فرهنگ این ملک را در منطقه فرشته و الهیه خیابان چناران گرفته بودند که اجاره آن چند بار تمدید شده بود و الآن هم مدت اجاره تمام شده است؛ البته مبلغ اجاره این ملک به روز نبود و با ملاحظه بود. حداد عادل باید تصمیم بگیرند یا اجاره روز را بپردازند که با توجه به گرانی اجاره بها، حتماً برای آنها به صرفه نخواهد بود، یا اینکه این ملک را به ما برگردانند که هنوز با این کش و قوسها برنگشته و ارزش آن بیش از ۲۰۰میلیارد تومان است.علاوه بر این ملک، حداد عادل یک زمین گرفته بودند تا در آن مدرسه بسازند و مدرسه فرهنگ خیابان فرشته را تخلیه کنند. این زمین سالهای سال دست ایشان بود، این زمین ۸هزار متر و در منطقه هروی است. ارزش آن بیش از ۴۰۰میلیارد تومان است.
رئیس بنیاد مستضعفان گفت: یکی از املاکی که سر و صدا کرد، کاخ مرمر بود که زمانی دست مجمع تشخیص مصلحت نظام بود و حتی قبل از هاشمی رفسنجانی نیز دست عده دیگری بود و بعد از ایشان هم مدتی در اختیار مجمع تشخیص مصلحت نظام بود؛ دولت تصمیم داشت آن محل را بهدلیل نزدیکی به کاخ ریاست جمهوری، تبدیل به محلی برای تشریفات مهمانان خارجی کند که من از آقای روحانی خواستم که این کاخ به موزه تبدیل شود. در طبقه دوم کاخ مرمر حمام، سونا و جکوزی و آسانسور ساختهاند! به کاخ مرمر آسیبزده و به آن پتک زدهاند؛ میراث فرهنگی کجا بوده است؟
وی گفت: در کنار مرکز پژوهشهای مجلس و در همان منطقه نیاوران، در ملکی که در اختیار مجمع تشخیص و مرکز تحقیقات استراتژیک بود، یک ساختمان عجیب ۹ طبقه آن هم بدون مجوز ما و بدون داشتن پروانه و پایان کار ساخته شده و حتی بخشی از آن در حریم یک مالک خصوصی دیگر ساخته شد؛ ولی این ساختمان که معلوم نیست کاربری آن تجاری است، اداری است یا مسکونی، استخر به این بزرگی را برای چه میخواستند؟ استخری آنچنانی با منظرهای ابدی به سمت نیاوران دارد. معلوم نیست این ساختمان برای چه کسانی آماده شده است. یا چه کسانی میخواستند در آن اقامت کنند؟
فتاح درباره غارت اموال عمومی توسط سپاه پاسداران هم گفت: حریف نیروهای مسلح نمیشویم. منطقه ای خوب در کوهک را تصرف کرده اند و ملک ۲۰۰ میلیاردی در جماران را پس نمیدهند.
اینهم پاسداری از بیتالمال با یک دزد لباس شخصی
مجلس جدید خامنه ای به ریاست پاسدار قالیباف امروز با تایید انتصاب مهرداد بذرپاش به ریاست دیوان محاسبات مالی جمهوری اسلامی، گام بلند دیگری در راه نهادینه کردن دزدی و چپاول و تقلب برداشته است.
اکثریتی که در مجلس ولایت به انتصاب بذرپاش رای داد، خود مرکب از افرادی است که شخصا در دزدی ها و غارت بیت المال دخالت فعال داشته اند و اکنون وظیفه خود می دانند از فردی که مثل خود آنهاست، دفاع کنند.
مهرداد بذرپاش امروز در مراسم معارفه خود، دیوان محاسبات را اصلیترین نهاد نظارتی مالی در جمهوری اسلامی خواند و گفت: برای نظارت دقیق و سختگیرانه در دیوان محاسبات با کسی شوخی ندارد.
رئیس جدید دیوان محاسبات جمهوری اسلامی، ماموریت اصلی این نهاد را نظارت سختگیرانه و پاسداری از بیتالمال خواند و اعتراضها به انتصاب خود را رد کرد.
اظهارات این اختلاسگر بدنام (عکس بالا با بابک زنجانی)، قاممقام پیشین بنیاد تعاون سپاه پاسداران در حالیست که مدارک و مستندات زیادی درباره جعلی بودن سوابق تحصیلی و کاری او فاش شده است.
رئیس جدید دیوان محاسبات جمهوری اسلامی در دورههای مختلف فعالیتش همواره با حاشیههای سیاسی و اتهامات گسترده مواجه بوده است.
یکی از مهمترین پروندههای مطرح درباره او به سال ۹۴ باز میگردد که محمد اشرفی اصفهانی، رئیس وقت هیئت رسیدگی به تخلفات اداری نهاد ریاست جمهوری خبر داد که بذرپاش به اتهام فساد و زمینخواری به پنج سال حبس محکوم شده است. مشخص نیست که سرنوشت این حکم قضایی به کجا انجامید.
علاوه بر این درباره عملکرد مهرداد بذرپاش در شرکتهای خودروسازی سایپا و پارس خودرو و همچنین معاونت اجتماعی ستاد اجرایی فرمان امام، گزارشهای رسانهای زیادی مبنی بر وجود فساد و تخلف منتشر شده است که واکنشی از سوی مقامهایی قضایی در پی نداشته است.
نکته قابل توجه و مهم درباره کسی که که به پست حساسی مانند دیوان محاسبات منصوب می شود اینست که وظیفه اش جلوگیری از فساد مالی و بیت المال است و اگر مستنداتی درباره تخلفات و مدارک جعلی وی برای رسیدن به این پست ارایه شده، یعنی ادم پاکی نیست.
خامنه ای پیشتر در سالروز روی کار آمدن حکومت اسلامی در ایران با انتشار بیانیه «گام دوم انقلاب» گفته بود: جوانان انقلابی و حزب الهی به مثابه منشوری برای «دومین مرحلهی خودسازی، جامعهپردازی و تمدنسازی» خواهد بود و «فصل جدید زندگی حکومت اسلامی » را رقم خواهد زد.
فرخی یزدی طلایهدار شعر معترض و پرچمدار آزادی
«او نمونهای بارز از شعرای عصر بیداری است. این دوره كه مبارزات جنبش مشروطه را در خود دارد و به نقش و حضور مردم تاكید دارد، مهمترین درونمایههایش عبارت بودند از: وطن، آزادی، قانونگرایی، تعلیم و تربیت نوین، رویكرد به مردم، توجه به جامعه زنان، عنایت به تمدن جدید و نفرت از دیكتاتوری. فرخی حتی از اشعار غنایی و عاشقانه خود نیز با بهرهگیری از شیوهها و شگردهای هنری، اوضاع روزگار خود را به نقد كشیده است.»
قسم به عزت و قدر و مقام آزادی،
که روح بخش جهان است نام آزادی،
به پیش اهل جهان محترم بود آنکس،
که داشت از دل و جان احترام آزادی،
چگونه پای گذاری بصرف دعوت شیخ،
به مسلکی که ندارد مرام آزادی،
هزاربار بود به ز صبح استبداد،
برای دسته پا بسته، شام آزادی،
به روزگار قیامت بپا شود آن روز،
کنند رنجبران چون قیام آزادی،
اکر خدای به من فرصتی دهد یک روز،
کشم ز مرتجعین انتقام آزادی،
زبند بندگی خواجه کی شوی آزاد،
چو فرخی نشوی گر غلام آزادی...
آن زمان كه بنهادم سر به پای آزادی
دست خود ز جان شستم از برای آزادی
تا مگر به دست آرم دامن وصالش را
می دوم به پای سر در قفای آزادی
با عوامل تكفیر صنف ارتجاعی باز
حمله میكند دایم بر بنای آزادی
در محیط طوفای زای، ماهرانه در جنگ است
ناخدای استبداد با خدای آزادی
شیخ از آن كند اصرار بر خرابی احرار
چون بقای خود بیند در فنای آزادی
دامن محبت را گر كنی ز خون رنگین
میتوان تو را گفتن پیشوای آزادی
فرخی ز جان و دل می كند در این محفل
دل نثار استقلال، جان فدای آزادی
خودکشی دسته جمعی دختران جوان در شمال ایران
روز جمعه ۱۷ مرداد، یک دختر نوجوان ۱۷ ساله در تهران با پریدن از پشت بام یک ساختمان ۳ طبقه اقدام به خودکشی کرد. بر اساس این گزارش، پیکر نیمه جان و غرق خون این دختر جوان در حالی توسط نیروهای آتش نشانی و اورژانس به بیمارستان منتقل شد که علائم حیاتی وی بسیار ضعیف بود.
روز
پنجشنبه ۱۶
مرداد خبر خودکشی همزمان چهار دختر بابلی در استان مازندران در فضای مجازی انتشار
یافت.
بر
اساس گزارشها این چهار دختر با خوردن قرص برنج اقدام به خودکشی همزمان کردهاند
که دو نفر از آنها جان سپرده و دو نفر دیگر به کما رفتهاند. دادستان شهرستان بابل
با تکذیب خودکشی همزمان چهار دختر بابلی، منتشرکنندگان این خبر را تهدید به برخورد
قانونی کرد.
روز
چهارشنبه ۱۵
مرداد، یک دختر نوجوان ۱۷
ساله در شهرستان خمام استان گیلان که با پرتاب خود از روی پل غیر هم سطح این
شهرستان قصد خودکشی داشت با مداخله مردم حاضر در صحنه و نیروی انتظامی از اقدام او
جلوگیری شد. سهم نوجوانان ایرانی از خودکشی های سالانه از سوی سازمان پزشکی قانونی
بیش از ۷
درصد اعلام شده است.
تداوم اعتصابات سراسری در ۳۸ مراکز نفتی و صنعتی
پنجمین روز از اعتراضات گسترده کارگران نفت، گاز و پتروشیمی ایران ...
روز شنبه یازدهم مرداد، سرآغاز فصلی نو در تقویم مبارزات کارگران و زحمتکشان ایران است. کارگران صنایع نفت، گاز و پتروشیمی در شرایطی که دهه هاست تحت شدیدترین تدابیر امنیتی و سرکوب حداکثری قرار دارند، سد جهنمی خفقان را شکستند و در کنار همطبقههای خود در هفتتپه که موتور پیشران مبارزات طبقه کارگر ایران در سالهای اخیر بوده است، اعتراض خود را با دست کشیدن از کار و برپایی تجمعات پرشمار کارگری نشان دادند.
بهرغم سانسور و بایکوت خبری کاملاً سازمانیافته از سوی رسانههای داخلی ، گستردگی بیسابقه اعتصابات و بیداری کارگران و استفاده آنان از شیوههای نوین و خلاقانه سازماندهی، اعتصاب و اطلاع رسانی، نتوانسته است صدایشان را خفه کند. پرچمی را که کارگران کشت و صنعت نیشکرهفت تپه با چند سال مبارزه و مقاومت خود برافراشتند و از آن پاسداری نمودند، اکنون در دستان پر توان و سرسخت کارگران صنعت نفت و پتروشیمی قرار گرفته است.
حقوق معوقه، خصوصیسازی، نبود امنیت شغلی، بیمه و …ازجمله مشکلات و مساٸل مشترکی برای کارگران هستند که ضرورت این اتحاد طبقاتی را روشن میکند.
مراکز کارگری که هم اکنون در حال اعتصاب هستند به رقم بی سابقه ی ۳۸ شرکت و کارخانه رسیده است. این مراکز عبارتند از:
١- نیشکر هفت تپه
٢- هپکو در اراک
٣- پالایشگاه پارسیان
۴- شرکت آسفالت طوس
۵- کارگران پیمانکاری فولاد سنگان
۶- پالایشگاه اصفهان
٧- میدان نفتی آزادگان شمالی در هویزه
٨- رانندگان ٣۵٠ناوگان اتوبوسرانی ارومیه
٩- پتروشیمی لامرد فارس
١٠- پالایشگاه لامرد جوشکاران گروه درخشنده و جاور
١١- پالایشگاه های فازهای ۲۲ و ۲۳ پارس جنوبی کنگان
١٢ -بخشی از کارگران پروژه ای آبادان، پتروپالایش کنگان
١٣- پالایشگاه نفت سنگین قشم در استان هرمزگان
١۴- پالایشگاه جفیر اهواز، پتروشیمی سبلان
١۵- نیروگاه برق رودشور تهران، نیروگاه ایرانشهر
١۶- شرکت آذران گستر و شرکت آویژه صنعت در پالایشگاهنفت سنگین قشم
١٧- شرکت آی.جی.سی در پالایشگاه آبادان
١٨- شرکت سینا صنعت در پتروشیمی پارس فنل
١٩- سیکل ترکیبی ارومیه، شرکت تناوب در فاز ١۴
٢٠- فاز ١۴ پیمانکاری مطوری در پارس جنوبی
٢١- شرکت پتروهمگام ماهشهر
٢٢- پتروشیمی هنگام ماهشهر
٢٣- پالایشگاه ماهشهر شرکت تهران جنوب
٢۴- نیروگاه برق پارس جنوبی واقع در نیروگاه بیدخونشهرستان عسلویه
٢۵- نیروگاه سیکل ترکیبی مپنا بویلر در مشهد
٢۶- شرکتارتو پارت پیمانکاری باقری
٢٧- پتروشیمی رازی، شرکت جهانپارس ایلام، مهران
٢٨- کمپ امام حسین در فاز ۱۳
٢٩- فاز ۱۳ شرکت لیدما
٣٠-شرکت اکسیر صنعت در فاز ۱۳ در اسلکه تنبک
٣١- گروه پیمانکاری آریا نگین خوزستان NGL
٣٢-فاز ۱۳ تمبک
۳۳- نیروگاه سیکل ترکیبی تبریز هم جوشکارها وهم فیتره
٣۴- فولاد سنگان پیمانکاری قیصری شرکت فولاد کوشان
٣۵- شرکت آسفالت طوس دشت آزادگان
٣۶- نیروگاه سیکل ترکیبی پارس جنوبی
٣٧- پتروشیمی بوعلی
پنجاه و ششمین روز اعتصاب کارگران هفت تپه
امید
اسدبیگی، مدیر عامل کارخانه نیشکر هفتتپه و متهم پرونده اخلال در نظام ارزی و
پولی ایران، گفت «به هیچ عنوان راضی به مشکلات معیشتی و بیمهای قشر زحمتکش کارگر
نیستم.»
او
درباره تعویق پرداخت حقوق کارگران هفتتپه گفت: «همانطور که کارگران شریف هفتتپه
میدانند حسابهای شرکت بلوکه شده بود.
یک
منبع آگاه به نقل از یک مقام قضایی - بلوکه
شدن حسابهای اسدبیگی را رد کرد. این مقام قضایی که نامی از او منتشر نشده گفت:
«اصلا دلیل اینکه اسدبیگی در حال حاضر زندان نیست، آن است که حقوق و مطالبات
معوقه کارگران را بپردازد و اگر غیر از این باشد باید به زندان برگردد.»
مدیرعامل
هفتتپه که در حال حاضر پروندهاش با اتهام «سردستگی سازمان یافته اخلال در نظام
ارزی و پولی کشور» رسیدگی میشود.
پیام مادران پارک لاله
به مناسبت یادمان کشتار 67 از جنایات ضد بشری حکومت اسلامی
نگذاریم
معترضان را زندانی، شکنجه و اعدام کنند!
همبستگی
مان را به «لغو مجازات اعدام و شکنجه» بدل کنیم!
حکومت
استبدادی اسلامی ایران، هم چنان با مجازات های قرون وسطایی اعدام، شلاق و اعترافات
اجباری، میخواهد با ایجاد رعب و وحشت شدید جامعه را به سکوت بکشاند و هر صدای
اعتراضی را در نطفه خفه کند. هنوز از همبستگی میلیونی هشتگ «اعدام نکنید» و توقف
موقت اعدام امیرحسین مرادی، سعید تمجیدی و محمد رجبی تا رسیدگی مجدد پرونده ی آنها
چندی نگذشته است که احکام اعدام برای پنج نفر دیگر از معترضان دی ماه ۱۳۹۶ به نام های؛ مهدی صالحی قلعه
شاهرخی، محمد بسطامی، مجید نظری کندری، هادی کیانی و عباس محمدی، در دیوان عالی
کشور تأیید شد. ۸
نفر دیگر از هم پرونده های آنها نیز به ۵ سال حبس محکوم شدند. این ۱۳ نفر پس از اعتراضات دی ماه ۱۳۹۶ به تناوب، در خمینی شهر اصفهان
دستگیر شدند و این احکام در بهمن ۹۸ توسط شعبه ۲ دادگاه انقلاب اصفهان صادر شد.
پرونده های آنها به دیوان عالی کشور ارسال شده بود و گفته میشود که این احکام
ظالمانه تأیید شده است. این وضعیت نگران کننده در حالی است که در بامداد سه شنبه ۲۴ تیر، دیاکو رسول زاده و صابر شیح
عبدالله، دو زندانی سیاسی کرد را در زندان ارومیه اعدام کردند.
قصد
مسئولان و مزدوران این حاکمیت تمامیت خواه و فاسد، بستن دهان معترضان به وحشیانه
ترین شکل ممکن است. از سرکوب های شدید و بیرحمانه تجمع ها، تشکل ها و اعتصاب ها تا
بازداشت های پیاپی، شکنجه و اعتراف گیری، احکام زندان و وثیقه های سنگین، جلوگیری
از برگزاری مراسم ها، پلمب مکان های فعالیت، ضبط اموال، محرومیت زندانیان سیاسی و
خانوادهها از حقوق انسانی خود و هزاران فشار و محرومیت دیگر که بر سر معترضان میآورند
تا چند صباحی بیشتر بر این خوان گسترده که دارند تمام آن را به یغما میبرند و
نابود می کنند، حکومت کنند.
همه
میدانیم که برای رهایی از بیدادگری های بی حد و حساب این حکومت ستم کار نیاز به
نقشه ی راه و تحولی اساسی داریم و جامعه ی معترض میرود که راه خود را بیابد، ولی
در «همین لحظه کنونی»، میتوانیم برای نجات جان زندانیان سیاسی کاری کارستان کنیم
و برای لغو قانون مجازات اعدام و شکنجه متحدانه بپاخیزیم.
اجازه
ندهیم که جنایت های حکومت در ۴۲
سال گذشته تکرار شود. درست در چنین روزهایی در سی و دو سال پیش، درب زندان ها را
بستند، ملاقات ها را قطع کردند و تلویزیونها و روزنامهها را از زندان ها جمع
کردند و زندانیان سیاسی و خانوادهها را در بیخبری مطلق نگاه داشتند و عزیزان ما
را با حکم حکومتی کشتند. این جنایت کاران حتی پیکر آن جان های شیفته را هم از ترسشان
به خانوادهها تحویل ندادند و تا امروز نمیدانیم که آنها را چرا و چگونه کشتند و
در کجا به خاک سپردند. قتل و جنایت بر پیشانی این حکومت ستمگر حک شده است و اگر با
همتی همگانی و بینالمللی جلوی این بیعدالتیها و لغو مجازات اعدام نایستیم، این
روند جنایت بار بیوقفه ادامه خواهد یافت.
ما
مادران پارک لاله به عنوان صدایی از جنبش دادخواهی مردم ایران، ضمن ابراز همدردی
عمیق با خانوادههای زخم خورده، این چرخه ی آزادی کشی، سرکوب، قساوت، بازداشت،
شکنجه، اعترافات اجباری، تبعیض، بیعدالتی و اعدام را به شدت محکوم میکنیم و
خواهان: ۱) لغو
قانون مجازات شکنجه و اعدام از جمله؛ اعدام، ترور، کشتار خیابانی، شکنجه، سنگسار و
قصاص، ۲) آزادی
بدون قید و شرط تمامی زندانیان سیاسی و عقیدتی، ۳) محاکمه و مجازات آمران و عاملان
تمامی جنایتهای صورت گرفته توسط مسئولان جمهوری اسلامی ایران از ابتدا تا به
امروز در دادگاه هایی علنی و عادلانه هستیم. ما هم چنین اعتقاد عمیق داریم که این
خواسته ها با اتحاد و همبستگی و مبارزات پیگیر ما دادخواهان به دست خواهد آمد و
تردیدی نیست که برای رسیدن به این خواسته ها باید برای رسیدن به ۴) آزادی بیان و اندیشه، ۵) حق داشتن تجمع و اعتصاب و تشکل و
احزاب مستقل، ۶) رفع
هرگونه تبعیض و ۷) جدایی
دین ازحکومت نیز تلاش کنیم، زیرا علت اصلی این بی عدالتی ها را در ساختار و قوانین
آزادی ستیز و تبعیض آمیز حکومت اسلامی ایران می دانیم. نگذاریم
معترضان را زندانی، شکنجه و اعدام کنند!
همبستگی
مان را به «لغو مجازات اعدام و شکنجه» بدل کنیم!
مادران پارک لاله ایران
۸
مرداد ۱۳۹۹
#سرنگونی_نزدیک_است #نه_به_جمهوری_اسلامی #آزادی_ایران #زن_زندگی_آزادی #آزادی #صلح #آرامش #پاینده_باد_ایران

-
«او نمونهای بارز از شعرای عصر بیداری است. این دوره كه مبارزات جنبش مشروطه را در خود دارد و به نقش و حضور مردم تاكید دارد، مهمترین درونما...
-
نشست طولانی وزیران نفت کشورهای صادرکننده نفت، اوپک، پنجشنبه در وین اتریش بدون صدور بیانیهای پایان یافت. اما انتظار میرود روز جمعه تصمیم ...
-
به دنبال بزرگداشت سال بین المللی کوهها در سال (2002) مجمع عمومی سازمان ملل متحد در پنجاه و هفتمین جلسه خود در ژانویه 2003 روز 11 دسامبر ...