۱۴۰۴ شهریور ۲۵, سه‌شنبه


 ۱۶ سپتامبر ۲۰۲۵

سومین سالروز #قتل_حکومتی #مهسا_امینی ، دختری که #کشته شدن او نه تنها #ایران، بلکه #جهان را به حرکت درآورد و بنیان‌گذار مانیفست #زن_زندگی_آزادی شد؛ شعاری که امروز به نماد #مبارزه برای #آزادی و #کرامت_انسانی در ایران و سراسر جهان بدل شده است.

September 16, 2025
Third anniversary of the #government_assassination of #Mahsa_Amini, a girl whose #killing moved not only #Iran, but also the #world, and became the founder of the #Women_Live_Freedom manifesto; a slogan that today has become a symbol of the #struggle for #freedom and #human_dignity in Iran and around the world.

#پاینده_ایران
#مهسا_امینی
#زن_زندگی_آزادی
#mahsaamini
#mahsa_amini
#woman_life_freedom

۱۴۰۴ خرداد ۱۶, جمعه


 #سرنگونی_نزدیک_است

#نه_به_جمهوری_اسلامی
#آزادی_ایران
#زن_زندگی_آزادی
#آزادی
#صلح
#آرامش
#پاینده_باد_ایران

۱۴۰۰ اردیبهشت ۱۰, جمعه

 

چهل و دو سال بوده اید . دیگر بس است . باید برای همیشه در زباله دان تاریخ با بدترین نام دفن شوید . ای منفورترین موجوداتی که نمیشود گفت چه هستید ! فقط دانسته ایم که انسان نیستید و بویی از آدمیت نبرده اید . شما هیچوقت انتخاب ما نبوده و نخواهید بود

نه به جمهوری اسلامی 

رای بی رای


۱۳۹۹ آذر ۱۳, پنجشنبه

پیام نسرین در پی احضارش برای بازگشت به زندان (قرچک)



دوستان و فعالان حقوق بشر

به من گفتند تا به زندان برگردم و من امروز به زندان بر‌می‌گردم. جایی که صدها هم‌بندی را گذاشته بودم و آمده بودم. جایی که دلم جا مانده بود. همیشه اینطور است دوست ندارم در چنین شرایطی بگویم که در این سه هفته چگونه به دلیل بیماری کرونا، نتوانستم فرزندانم را در آغوش بگیرم.

اما وظیفه دارم نگرانی خود را در مورد وضعیت احمد رضا جلالی اعلام کنم و از همه‌ی کسانی که امکاناتی برای حمایت دارند، بخواهم تا به وضعیت پرونده‌ی احمد رضا جلالی توجه نمایند.

احمد رضا جلالی را آزاد کنید، همین امروز

نسرین ستوده

13 آذر 99

کانون نویسندگان ایران به مناسبت روز مبارزه با سانسور با انتشار بیانیه‌ای از عموم مردم ایران خواستند که “در صف مبارزه با سانسور بایستند.

 

بیانیه‌ کانون نویسندگان ایران به مناسبت ۱۳ آذر، روز مبارزه با سانسور

کانون نویسندگان ایران به مناسبت روز مبارزه با سانسور با صدور بیانیه ای ضمن اشاره به حبس چهار عضو این کانون به نام‌های رضا خندان، بکتاش آبتین، ‌کیوان باژن و گیتی پورفاضل به دلیل تلاش برای مبارزه با سانسور گفته است “از عموم مردم به ویژه صاحبان قلم و اندیشه می‌خواهیم تا در صف مبارزه با سانسور بایستند و یکصدا خواستار برچیدن بساط سانسور شوند. ما خواهان آزادی اندیشه و بیان و نشر بی هیچ حصر و استثنا هستیم، خواهانِ جریان آزاد خبررسانی، اینترنت و مطبوعات آزاد، آزادی حق اعتراض و همچنین آزادی تمام زندانیان عقیدتی و سیاسی که در سیطره‌ی سانسور و سانسورچیان به بند کشیده شده‌اند”.

 

کانون نویسندگان ایران به مناسبت روز مبارزه با سانسور با انتشار بیانیه‌ای از عموم مردم ایران خواستند که “در صف مبارزه با سانسور بایستند.

متن کامل این بیانیه در پی می‌آید:

۱۳ آذر، روز مبارزه با سانسور گرامی باد

دوازده سال از اعلام ۱۳ آذر به عنوان روز مبارزه با سانسور گذشته است و اکنون رضا خندان (مهابادی)، بکتاش آبتین از اعضای هیئت دبیران و کیوان باژن، عضو کانون نویسندگان ایران به دلیل تلاش برای مبارزه با سانسور به زندان افتاده‌اند و عضو دیگرمان؛ گیتی پورفاضل، به دلیل استفاده از حق آزادی بیان‌اش به حبس کشیده شده است.

موضوع سانسور و مبارزه با آن، محدود به کتاب، مطبوعات یا فعالیت‌های هنری نیست و به همین دلیل روز مبارزه با سانسور مختص نویسندگان و هنرمندان نبوده و هدف آن؛ همگرایی و ایستادگی تمام گروه‌ها و افرادی‌ست که مستقیم یا غیرمستقیم قربانی سانسور و سرکوب هستند. سانسور، تامین کننده‌ی تاریکی مورد نیاز برای سرکوب است و این یعنی، سرکوب را می‌توان بی کم و کاست، شکل عینی و تحقق یافته‌ی سانسور دانست. بدین معنا، جامعه‌ی ما سال‌هاست که به شدیدترین وجه، تحقق سانسور را در حبس و شکنجه و اعدام و کشتار فرزندانش، عریان و خونین، چشیده و لمس کرده است. سال‌هاست که هنر و فرهنگ و زیبایی، روبروی چشمان ما سرکوب شده‌ است و از این رهگذر تولیدات فرهنگی سانسور شده وُ بی یال وُ دم وُ اشکم، مخاطب خود را به شکلی روزافزون از دست داده‌اند. سال‌هاست که سیستم آموزشی، متکی به ارعاب و سانسور وُ خودسانسوری‌ست و در کنار این‌ها، حق اعتراض مردم نیز سرکوب و دامنه‌ی سانسور به کف خیابان کشیده شده است. با این همه، سال‌هاست که ایستاده‌ایم و سال‌هاست که در برابر سهمگین‌ترین سانسور و سرکوب تاریخ عاصر، به مبارزه‌ی خود برای دفاع از آزادی اندیشه و بیان ادامه داده‌ایم.

کانون نویسندگان ایران، ضمن بزرگداشت ۱۳ آذر، روز مبارزه با سانسور، از عموم مردم به ویژه صاحبان قلم و اندیشه می‌خواهد تا در صف مبارزه با سانسور بایستند و یکصدا خواستار برچیدن بساط سانسور شوند. ما خواهان آزادی اندیشه و بیان و نشر بی هیچ حصر و استثنا هستیم، خواهانِ جریان آزاد خبررسانی، اینترنت و مطبوعات آزاد، آزادی حق اعتراض و همچنین آزادی تمام زندانیان عقیدتی و سیاسی که در سیطره‌ی سانسور و سانسورچیان به بند کشیده شده‌اند.

۱۳۹۹ آذر ۱۱, سه‌شنبه

فراخوان جمعی از مادران و زنان دادخواه در ایران به مناسبت روز جهانی حقوق بشر

 

۱۷ نفر از مادران و زنان دادخواه در ایران ضمن انتشار بیانیه ای به مناسبت روز ۱۰ دسامبر روز جهانی حقوق بشر، بیانیه ای را امضا کرده اند و در آن نوشته اند: تا دفاع  از حقوق بشر برای ما ایرانیان داخل و خارج به امری ملی و همگانی بدل نشود و همه گروه های مدنی و حقوق بشری و سیاسی یکصدا نشوند، دنیا صدای دادخواهی و حق طلبانه مردم ایران را نخواهد شنید. به گزارش “کارزار جهانی برای دادخواهی و آزادی زندانیان سیاسی-عقیدتی”، متن این بیانیه به شرح زیر است:

هموطنان عزیز خارج از کشور، روز ۱۰ دسامبر سالروز تصویب “اعلامیه جهانی حقوق بشر” و  روز جهانی حقوق بشر است، حقوق بشری که ما مردم مظلوم ایران از ابتدائی ترین و طبیعی ترین آن ها در زمینه های فردی مانند، حق آزادی اندیشه و بیان، حق آزادی انتخاب دین‌، حق آزادی انتخاب پوشش و ورزش، حق سفر و حق حضانت فرزند برای زنان و غیره محروم هستیم.

ما از داشتن حق انتخابات آزاد، حق تشکیل احزاب، سندیکاها و اتحادیه های صنفی مستقل (حاکمیت حتی نهادهای خیریه و غیرانتفاعی مستقل را هم تحمّل نمی کند)، حق تجمع و اعتراضات مسالمت آمیز و سایر حقوق مندرج در اعلامیه جهانی بشر نیز محروم هستیم و در صورتی که به این محرومیت ها اعتراض کنیم، پاسخ حکومت به معترضان و منتقدان، زندان و شکنجه و اعدام است. 

 آزادگان، وجدانهای بیدار در سراسر جهان!

قانون و قوه قضائیه که در سایر کشورها مدافع عدالت و پناهگاه مظلومان است، در کشور ما ایران اما، از ظالمان و غارتگران و متجاوزان به حقوق مردم دفاع میکنند، درحقیقت دستگاه قضائی و حاکمیت جمهوری اسلامی، خود بزرگترین ناقضان حقوق بشر در کشور ما محسوب میشوند.

حاکمیت و دستگاه قضائی جمهوری اسلامی، دست در دست نیروهای امنیتی و سرکوبگر بدنبال ایجاد ترس و وحشت در جامعه هستند و برای جلوگیری از جنبش دادخواهی مردم ایران نه تنها آزادیخواهان را دستگیر و شکنجه میکنند و به  قتل میرسانند، بلکه خانواده های آنان را مورد آزار و اذیت قرارمیدهند. دریک کلام، ما شهروندان ایران گروگان حکومتی هستیم که خود را مالک همه چیز حتی جان انسانها میداند و هر زمان که اراده کند میتواند انسانی را زندانی و شکنجه کند و یا جانش را بگیرد و خانواده اش را به سکوت وادار کند و حتی اجازه برگزاری مراسم یادبود به خانواده هائی که عزیزی را از دست داده اند ندهند.

 

هموطنان آزادیخواه و مدافع حقوق بشر در خارج از کشور!

روی سخن ما با شما است، شما که در دست حکومتی جبار و تمامیت خواه اسیر نیستید و در کشورهائی زندگی میکنید که از مواهب حقوق بشر و حمایت قانون برخوردارید و هراسی از بازداشت و شکنجه و زندان و اعدام ندارید. شمائی که میدانید در داخل کشور هیچ مرجعی برای دادخواهی ما خانواده هائی که عزیزی را از دست داده ایم و یا عزیزی را در زندان داریم وجود ندارد! ما اکنون از شما می خواهیم که دادخواه ما خانواده ها باشید و فریاد حق طلبانه ما را در دنیا طنین افکن کنید، گرچه  ما میدانیم که برخی از شما سالها است که چه به صورت فردی و چه به صورت گروهی دراین امر کوشا بوده اید، اما ما این را هم خوب میدانیم که تا دفاع  از حقوق بشر برای ما ایرانیان داخل و خارج به امری ملی و همگانی بدل نشود و همه گروههای مدنی و حقوق بشری و سیاسی یکصدا نشوند، دنیا صدای دادخواهی و حق طلبانه مردم ایران را نخواهد شنید. شما میتوانید متحد و مؤثر از”حقوق بشر” ما مردم ستمدیده ایران در داخل کشور دفاع کنید و رسالت تاریخی خود را به انجام رسانید.

 

۱- گوهر  عشقی، مادر ستاربهشتی، امضاکننده بیانیه ۱۴

 

۲- شهناز  اکملی،  مادرمصطفی کریم بیگی 

 

۲-  سکینه  احمدی، مادر ابراهیم کتابدار 

 

۳-  ایران  الهیاری، مادر مهرداد معین فر

 

۴-  شهلا  انتصاری، امضا کننده بیانیه ۱۴

 

۵-  محبوبه  رضائی، مادر پژمان قلی پور

 

۷-  فاطمه  سپهری، امضاکننده بیانیه ۱۴  

 

۸-  ناهید شیرپیشه،  مادرپویا بختیاری

 

۹- حوریه  فرج زاده، خواهر شهرام فرج زاده، امضاکننده بیانیه ۱۴

 

۱۰- مهناز کرمی، مادر وحید دامور

 

۱۱- بهجت لک، مادر بهمن (رضا) جعفری

 

۱۲-نوشین محمودی، مادر علیرضا انجوی

 

۱۳- نرگس  منصوری، امضا کننده بیانیه ۱۴

 

۱۴- صدیقه مالکی فر، همسر هاشم خواستار، امضا کننده بیانیه ۱۴

 

۱۵- فاطمه  ملکی، همسر محمد نوری زاد، امضا کننده بیانیه ۱۴

 

۱۶- زینب محمدی،  مادرمحمد طاهری

 

۱۷- پوران ناظمی، امضا کننده بیانیه ۱۴

 

forirankarzar@gmail.com

۱۱ آذر ۱۳۹۹ – ۱ دسامبر۲۰۲۰ 

دکتر محمد ملکی درگذشت


دکتر محمد ملکی فعال سیاسی مخالف حکومت شامگاه یازدهم آذر درگذشت. دکتر ملکی متولد ۱۳۱۲ و نخستین رییس دانشگاه تهران پس از انقلاب بود. او بارها به دلیل فعالیت سیاسی و انتقادات صریح خود به زندان افتاد.

محمد ملکی یکی از قدیمی‌ترین و شاخص‌ترین سیاستمداران مخالف حکومت ایران بود که هم همواره به طور صریح به مخالفت با حاکمان می‌پرداخت. او یکی از امضاکنندگان نامه‌ای با ۱۴ امضا بوده است که در آن صراحتا بر گذار از جمهوری‌اسلامی و تغییر قانون اساسی جمهوری‌اسلامی تاکید شده بود.

او نظرات خود را شجاعانه و با صراحت تمام در نامه‌هایی سرگشاده مطرح می‌کرد و در سال‌های اخیر به دفعات از مخالفت علنی خود با خامنه‌ای سخن گفته بود. مخالفتی که در ایران کنونی هزینه خیلی سنگینی در پی دارد. او همچنین‌ سال‌ها ممنوع‌الخروج بوده و از ملاقات فرزند و نوه خود محروم شده بود. فرزندی که او نیز نمی‌توانسته است به ایران بیاید و در صورت ورود بازداشت خواهد شد.


۱۳۹۹ آذر ۵, چهارشنبه

به مناسبت 25 نوامبر ، روز جهانی مبارزه با خشونت علیه زنان International Day for the Elimination of Violence against Women

حکومت استبداد  اسلامی چهل و دو سال پیش ، ابتدا با فرمان حجاب اجباری توسط روح االله خمینی، خشونت را آغاز و به تدریح با تثبیت قوانین زن ستیز، خشونت علیه زنان را گسترش داده است. به طوری که امروز ایران بالاترین رقم خودکشی زنان در خاورمیانه، قتل‌ھای ناموسی و آمار بالای ازدواج کودکان را دارا است که از نظر متخصصین رابطه‌ای مستقیم با سیاست‌ھا و قوانین مردسالارانه حکومت استبداد اسلامی ایران دارد.

مسئله چندھمسری، صیغه (فحشاء موقت)، نداشتن حق انتخاب ھمسر، ممنوعیت سقط جنین، نداشتن حق نگھداری فرزندان پس از درگذشت شوھر، نداشتن حق تعیین محل سکونت و مسافرت، نداشتن حق تحصیل و کار در بعضی از رشته‌ھا، قوانین ارث و طلاق و حجاب اجباری نمونه‌ھای بارزی از قوانین زن‌ستیزانه‌ای است که به طور سیستماتیک خشونت‌ھای جنسیتی را در جامعه پایدار می‌سازد. متاسفانه در برخی از مناطق ایران اگر چه به صورت محدود، عمل شنیع و وحشیانه ختنه دختران ھنوز صورت می‌گیرد و حکومت استبداد اسلامی در ایران برای جلوگیری از این عمل تبھکارانه ھیچ اقدام فرھنگی و قانونی به کار نمی‌برد.

مبارزات زنان فعال ، آگاه و پیشرودر ایران پس از صدور فرمان حجاب اجباری به عنوان اولین اقدام رژیم بر ضد زنان، از ٨ مارس ١٩٧٩ آغاز و تا کنون به طور مداوم ولی با فراز و فرودھایی ادامه داشته است. زنان در مواردی نیز توانسته‌اند رژیم را به عقب‌نشینی وادار کنند و در این راه از دستگیری، زندان و شکنجه نھراسیده و ھرگز از پا ننشسته‌اند. با گسترش مبارزات زنان آزادی خواه و برابری طلب ، سرکوب‌های رژیم شدیدتر و وحشیانه‌تر شده است و حکم‌هایی بسیار سنگین برای زنان مبارز صادر می‌کنند و در حال حاضر نیز تعداد قابل توجهی از این زنان فعال در حوزه‌های مدنی، سیاسی و عقیدتی در زندان‌های مختلف حکومت استبداد اسلامی ایران با احکام بسیار سنگین در حبس‌اند و گاه زیر آزار و اذیت‌های جنسیتی به سر می‌برند .

رژیم سرکوبگر با  تحقیر زنان و احکام سنگین و وثیقه‌ھای وحشتناک‌تر برای آزادی موقت بسیاری از زندانیان چه زن و چه مرد، می‌خواھد جلوی مبارزات زنان را برای دست‌یابی به حقوق انسانی‌شان بگیرد. حکومت ترسیده و ناتوان شده است و عجز حکومت را به وضوح می‌توان مشاھده کرد. ولی زھی خیال باطل، حکومت از مبارزات پیگیرانه و شجاعانه زنان به شدت مبارز ایران برای برخورداری از کرامت انسانی و پی‌ریزی جامعه‌ای آزاد و بدون تبعیض و به ویژه برای برقراری برابری جنسیتی و حقوقی، ھمچنان به مبارزات آزادی‌خواھانه و برابری‌طلبانه خود ادامه می‌دھند و دور نیست روزی که به حقوق انسانی خود دست یابند.

روز ٢۵ نوامبر "روز منع خشونت بر زنان" نام‌گذاری شده است. در روز ۲۵ نوامبر سال ۱۹۶۰ سه خواهر به نام‌های پاتریا، ماریا و آنتونیا میرابال در راه مبارزه با حکومت دیکتاتوری رافائل توروخیو در جمهوری دومینیکن کشته شدند. ۲۱ سال بعد در سال ۱۹۸۱، در همایشی در بوگوتا، با شرکت مدافعان حقوق زنان در آمریکای لاتین و منطقه کارائیب، پیشنهاد اختصاص دادن روز قتل خواهران میرابل به روز منع خشونت علیه زنان مطرح گردید و در سال ۱۹۹۹ سازمان ملل نیز ۲۵ نوامبر را به عنوان روز جهانی منع خشونت علیه زنان به رسمیت شناخت. از آن پس هر ساله این روز گرامی داشته می‌شود و اعتراضات جهانی گسترده‌ای برای منع خشونت بر زنان صورت می‌گیرد. با وجود مبارزه مداوم زنان و مردان پیشرو، خشونت علیه زنان همچنان در سراسر جهان ادامه دارد و نیمی از جامعه یعنی زنان را هدف سرکوب خود قرار داده است زیرا نه تنها قوانین تبعیض‌آمیز بلکه فرهنگ به شدت مرد- پدرسالار نیز بر جهان حکمروایی می‌کند، ولی به دلیل آگاه شدن زنان آزادی‌خواه و برابری طلب، این مبارزه نیز به یکی از مهم‌ترین مبارزات برابری خواهانه علیه هر گونه تبعیض و نابرابری‌های عمیق اجتماعی تبدیل شده است.

بنابر آمار سازمان ملل متحد، ٣۵ درصد زنان جھان، در طول عمرشان تحت خشونت ھای جسمی، روانی و آزار جنسی قرار می‌گیرند. این آمار در بسیاری از کشورھائی که در زیر سلطه حکومت‌ھای دیکتاتوری و قوانین زن ستیز قرار دارند به بیش از ٧ درصد ھم می‌رسد. در قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران نیز، به واسطه تسلط  مذهب و شرع بر قوانین مصوب کشور، تبعیض علیه زنان به شدت نهادینه شده است و در نتیجه هر صدای اعتراضی را با خشونتی سازمان یافته و به شدت مردسالار، از چند زاویه مورد هدف قرار داده و زنان آزادی خواه و برابری طلب را به شدت سرکوب و حتی تحقیر می‌کنند.  خشونت و تبعیض علیه زنان در کشور ما ایران نیز در ھمین رده قرار دارد و با قوانین شریعت اسلامی و تثبیت فرھنگ مردسالاری، این خشونت افسار گسیخته به شدت اعمال می‌شود.

 

  ۱۶ سپتامبر ۲۰۲۵ سومین سالروز #قتل_حکومتی #مهسا_امینی ، دختری که #کشته شدن او نه تنها #ایران ، بلکه #جهان را به حرکت درآورد و بنیان‌گذا...